اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
جناب عبدالله برادر عزیز خواهش میکنم مطالب رو بخون جواب مجاهد دین رو هم دادم ولی چشمی برای دیدن ندارید گویا((جناب مجاهد هم از ترس هست که به نرم افزار نیمباز اکتفا کرده مدتی و حاضر نیست به اسلام تکس برگردد.
نظر علما رو دادید بنده هم گفتم بهتر از شما این ها رو دیدم و خوندم ما هم براین عقیده هستیم اشهدا علیا ولی الله جز اذان نیست بلکه در اینجا طبق احادیث که خدمتتون دادم قضیه قضیه استحباب گفتن اشهدا علیا ولی الله است و ما هم معتقدیم که اشهدا علیا ولی الله جز اذان نیست همانطور که ایت الله میلانی بابی در کتاب خود در این موضوع دارند بنام:((الاستدلال بالسنة على استحباب الشهادة بالولاية في الأذان))
به لحاظ اینکه برادر مجاهد دین مدتی می شود که در این سایت حضور ندارند بنده مطلب خیلی خوب ایشان را بدون کم و کاست می گذارم :ضمن تشکر از برادر عزیز khaled ebn valid که سوال بسیار به جایی پرسیدید و شیعه را به این سادگی به چالش طلبیدید
در تکمیل مطالب شما میخوام به دوستان شیعه از کتب خودشان جواب بدهم
ابن بابویه قمی معروف به الصدوق در من لا یحضره الفقیه ج1 ص203 متوفی 381 هجری همانطور که در تصویر زیر میبینید اذان صحیح را می نویسد و سپس میگوید: این اذان صحیح است نه به آن اضافه شده نه کم شده اما مفوضه الله لعنتشان کند اخبار را وضع کرده اند و به اذان چیز هایی همانند شهادت سوم اشهد ان علی ولی الله یا اشهد ان علیا امیر المومنین حقا
.
کاشف الغطاء نیز همین مطلب را میگوید مفوضه الله لعنتشان کند این شهادت سوم را اضافه کرده اند و از اخبار شاذی است که به آن عمل نمیشود :
« وليس من الأذان قول اشهد أن عليا ولي الله أو أن محمدا واله خير البرية وان عليا أمير المؤمنين حقا مرتين مرتين لأنه من وضع المفوضة لعنهم الله على ما قاله الصدوق ولما في النهاية أن ما روى أن منه أن عليا ولي الله وأن محمدا واله خير البشر أو البرية من شواذ الأخبار لا يعمل عليه وما في المبسوط من أن قول اشهد أن عليا أمير المؤمنين عليه السلام وال محمد خير البرية من الشاذ لا يعول عليه وما في المنتهى ما روى من أن قول أن عليا ولي الله وال محمد خير البرية من الأذان من الشاذ لا يعول عليه ثم إن خروجه من الأذان من المقطوع به لإجماع الإمامية من غير نكير حتى لم يذكره ذاكر بكتاب ولا فاه به أحد من قدماء الأصحاب ولأنه وضع لشعائر الإسلام دون الإيمان ولذا ترك فيه ذكر باقي الأئمة عليهما السلام ».
ثم قال : « ولأنه لو كان من فصول الأذان لنقل بالتواتر في هذا الزمان ولم يخف على أحد من آحاد نوع الإنسان وإنما هو من وضع المفوضة الكفار المستوجبين الخلود في النار ولعل المفوضة أرادوا أن الله تعالى فوض الخلق إلى علي عليه السلام فساعده على الخلق فكان وليا ومعينا فمن أتى بذلك قاصدا به التأذين فقد شرع في الدين ومن قصده جزءا من الأذان في الابتداء بطل أذانه بتمامه ».
الشيخ جعفر كاشف الغطاء – ج 1 – ص 227 – 228
با سلام .اینکه گفته ای (جناب عبدالله برادر عزیز خواهش میکنم مطالب رو بخون جواب مجاهد دین رو هم دادم ولی چشمی برای دیدن ندارید)
پاسخ من : شما اگر جواب می داشتی زیر هر کامنت می گذاشتی .
و همین که فرار کردی زیر سوال اولیه رجز خوانی می کنی نشان دهنده عجز و ناتوانی شما می باشد .
و من همیشه متعجبم که چرا اکثر علمای شیعه در این سایت مثل آدم زیر هر کامنت پاسخ نمی دهند و مثل روباه فرار می کنند زیر سوال اولیه رجز خوانی می کنند .
اینکه گفته ای (جناب مجاهد هم از ترس هست که به نرم افزار نیمباز اکتفا کرده مدتی و حاضر نیست به اسلام تکس برگردد.)
پاسخ من : اگر راست می گویی ای دی نیمباز برادر مجاهد را بگذار به لحاظ اینکه شماره من از خارج از کشور است با ایشان تماس بگیرم و راست و دروغ شما را عیان کنم .
اینکه گفته ای (نظر علما رو دادید بنده هم گفتم بهتر از شما این ها رو دیدم و خوندم ما هم براین عقیده هستیم اشهدا علیا ولی الله جز اذان نیست بلکه در اینجا طبق احادیث که خدمتتون دادم قضیه قضیه استحباب گفتن اشهدا علیا ولی الله است)
پاسخ من : پس شیخ صدوق چطوری یک قضیه ای که در نزد شیعه استحباب است به صراحت گفته است :
( مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله )
والمفوضة لعنهم الله قد وضعوا أخبارا وزادوا في الاذان ” محمد وآل محمد خير البرية ” مرتين ، وفي بعض رواياتهم بعد أشهد أن محمدا رسول الله ” أشهد أن عليا ولي الله ” مرتين ، ومنهم من روى بدل ذلك ” أشهد أن عليا أمير المؤمنين حقا ” مرتين ولا شك في أن عليا ولي الله وأنه أمير المؤمنين حقا وأن محمدا وآله صلوات الله عليهم خير البرية ، ولكن ليس ذلك في أصل الاذان ، وإنما ذكرت ذلك ليعرف بهذه الزيادة المتهمون بالتفويض ، المدلسون أنفسهم في جملتنا
مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله …. و شكي نيست كه علي ولي الله است … اما در اصل اذان چنين نيست . و من اين را گفتم تا با اين زياده در روايات ، متهمان به تفويض را كه خود را در بين ما جا داده اند پيدا كنيم .این هم نظر شیخ صدوق و رفع شبهه مشخصه و شبهه ای باقی نمی ماند اما حدیثی دیگر برای اثبات اشهدا علی ولی الله از کتب شیعه
الإحتجاج: روي عن القاسم بن معاوية، قال: قلت لأبي عبد الله عليه السلام: هؤلاء يروون حديثا في معراجهم أنه لما أسري برسول الله صلى الله عليه وآله رأى على العرش لا إله إلا الله، محمد رسول الله أبو بكر الصديق، فقال: سبحان الله، غيروا كل شئ حتى هذا؟ قلت:
نعم، قال إن الله عز وجل لما خلق العرش كتب على قوائمه لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل الماء كتب في مجراه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل الكرسي كتب على قوائمه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل اللوح كتب فيه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل إسرافيل كتب على جبهته لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عزو جل جبرئيل كتب على جناحه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل السماوات كتب في أكنافها لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل الأرضين كتب في أطباقها لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين، ولما خلق الله عز وجل الجبال كتب في رؤسها لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين ولما خلق الله عز وجل الشمس كتب عليها لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين ولما خلق الله عز وجل القمر كتب عليه لا إله إلا الله، محمد رسول الله، علي أمير المؤمنين وهو السواد الذي ترونه في القمر، فإذا قال أحدكم لا إله إلا الله محمد رسول الله فليقل علي أمير المؤمنين ولي الله
بحارالانوار ج27ص1و2
الاحتجاج ص83با سلاماینکه گفته ای (این هم نظر شیخ صدوق و رفع شبهه مشخصه و شبهه ای باقی نمی ماند اما حدیثی دیگر برای اثبات اشهدا علی ولی الله از کتب شیعه)
پاسخ من : 1- آیا شیخ صدوق دروغ و کذب گفته است ؟؟
پس باید قبول کنی که شیخ کذوب بوده است .
2- و حدیثی که از بحارالانوار نقل کرده ای چه ربطی به سوال اولیه این تاپیک دارد ؟؟!!!
و سوال اولیه برادر خالد بن ولید خیلی واضح و روشن است :
(دوستان شیعه لطف کنند و بفرمایند بر اساس کدام روایت مستند و صحیح از معصوم از کب معتبره ی خود در اذان می گویند
اشهد ان علیا ولی الله و یا حجة الله)
و چرا مغلطه بازی می کنی و می خواهی بحث را به انحراف بکشانی ؟؟
والمفوضة لعنهم الله قد وضعوا أخبارا وزادوا في الاذان ” محمد وآل محمد خير البرية ” مرتين ، وفي بعض رواياتهم بعد أشهد أن محمدا رسول الله ” أشهد أن عليا ولي الله ” مرتين ، ومنهم من روى بدل ذلك ” أشهد أن عليا أمير المؤمنين حقا ” مرتين ولا شك في أن عليا ولي الله وأنه أمير المؤمنين حقا وأن محمدا وآله صلوات الله عليهم خير البرية ، ولكن ليس ذلك في أصل الاذان ، وإنما ذكرت ذلك ليعرف بهذه الزيادة المتهمون بالتفويض ، المدلسون أنفسهم في جملتنا
مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله …. و شكي نيست كه علي ولي الله است … اما در اصل اذان چنين نيست . و من اين را گفتم تا با اين زياده در روايات ، متهمان به تفويض را كه خود را در بين ما جا داده اند پيدا كنيم .این هم نظر شیخ صدوق و رفع شبهه مشخصه و شبهه ای باقی نمی ماند اما حدیثی دیگر برای اثبات اشهدا علی ولی الله از کتب شیعه
حدیث بحار هم که دادم اشتباهم این بود که ترجمه نکردم چون بیسوادید ولی بهتره اخرش رو بخونی که میگه همیشه بعد اشهدا محمد رسول الله اشهدا علیا ولیی الله بگید
به لحاظ اینکه برادر مجاهد دین مدتی می شود که در این سایت حضور ندارند بنده مطلب خیلی خوب ایشان را بدون کم و کاست می گذارم :ضمن تشکر از برادر عزیز khaled ebn valid که سوال بسیار به جایی پرسیدید و شیعه را به این سادگی به چالش طلبیدید
در تکمیل مطالب شما میخوام به دوستان شیعه از کتب خودشان جواب بدهم
ابن بابویه قمی معروف به الصدوق در من لا یحضره الفقیه ج1 ص203 متوفی 381 هجری همانطور که در تصویر زیر میبینید اذان صحیح را می نویسد و سپس میگوید: این اذان صحیح است نه به آن اضافه شده نه کم شده اما مفوضه الله لعنتشان کند اخبار را وضع کرده اند و به اذان چیز هایی همانند شهادت سوم اشهد ان علی ولی الله یا اشهد ان علیا امیر المومنین حقا
.
کاشف الغطاء نیز همین مطلب را میگوید مفوضه الله لعنتشان کند این شهادت سوم را اضافه کرده اند و از اخبار شاذی است که به آن عمل نمیشود :
« وليس من الأذان قول اشهد أن عليا ولي الله أو أن محمدا واله خير البرية وان عليا أمير المؤمنين حقا مرتين مرتين لأنه من وضع المفوضة لعنهم الله على ما قاله الصدوق ولما في النهاية أن ما روى أن منه أن عليا ولي الله وأن محمدا واله خير البشر أو البرية من شواذ الأخبار لا يعمل عليه وما في المبسوط من أن قول اشهد أن عليا أمير المؤمنين عليه السلام وال محمد خير البرية من الشاذ لا يعول عليه وما في المنتهى ما روى من أن قول أن عليا ولي الله وال محمد خير البرية من الأذان من الشاذ لا يعول عليه ثم إن خروجه من الأذان من المقطوع به لإجماع الإمامية من غير نكير حتى لم يذكره ذاكر بكتاب ولا فاه به أحد من قدماء الأصحاب ولأنه وضع لشعائر الإسلام دون الإيمان ولذا ترك فيه ذكر باقي الأئمة عليهما السلام ».
ثم قال : « ولأنه لو كان من فصول الأذان لنقل بالتواتر في هذا الزمان ولم يخف على أحد من آحاد نوع الإنسان وإنما هو من وضع المفوضة الكفار المستوجبين الخلود في النار ولعل المفوضة أرادوا أن الله تعالى فوض الخلق إلى علي عليه السلام فساعده على الخلق فكان وليا ومعينا فمن أتى بذلك قاصدا به التأذين فقد شرع في الدين ومن قصده جزءا من الأذان في الابتداء بطل أذانه بتمامه ».
الشيخ جعفر كاشف الغطاء – ج 1 – ص 227 – 228
با سلام .شما اگر جواب می داشتی زیر هر کامنت می گذاشتی .
و همین که فرار کردی زیر سوال اولیه رجز خوانی می کنی نشان دهنده عجز و ناتوانی شما می باشد .
و من همیشه متعجبم که چرا اکثر علمای شیعه در این سایت مثل آدم زیر هر کامنت پاسخ نمی دهند و مثل روباه فرار می کنند زیر سوال اولیه رجز خوانی می کنند .
اینکه گفته ای (حدیث بحار هم که دادم اشتباهم این بود که ترجمه نکردم چون بیسوادید ولی بهتره اخرش رو بخونی که میگه همیشه بعد اشهدا محمد رسول الله اشهدا علیا ولیی الله بگید)
پاسخ من : 1- آیا شیخ صدوق دروغ و کذب گفته است ؟؟
پس باید قبول کنی که شیخ کذوب بوده است .
2- و حدیثی که از بحارالانوار نقل کرده ای چه ربطی به سوال اولیه این تاپیک دارد ؟؟!!!
و سوال اولیه برادر خالد بن ولید خیلی واضح و روشن است :
(دوستان شیعه لطف کنند و بفرمایند بر اساس کدام روایت مستند و صحیح از معصوم از کب معتبره ی خود در اذان می گویند
اشهد ان علیا ولی الله و یا حجة الله)
و چرا مغلطه بازی می کنی و می خواهی بحث را به انحراف بکشانی ؟؟
عین روایت الاحتجاج که بحار روایت را از ان گرفته را میارم همراه معنی تا شاید خدا هدایتت کند:روى القاسم بن معاوية قال : قلت لأبي عبد الله ( عليه السلام ) : هؤلاء – أي السنة – يروون حديثا في أنه لما أسري برسول الله رأى على العرش مكتوبا : لا إله إلا الله محمد رسول الله أبو بكر الصديق ، فقال ( عليه السلام ) : سبحان الله ، غيّروا كل شئ حتى هذا ؟ قلت : نعم ، قال ( عليه السلام ) : إن الله عز وجل لما خلق العرش كتب عليه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، ولما خلق الله عز وجل الماء كتب في مجراه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، ولما خلق الله عز وجل الکرسي کتب على قوائمه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، وهكذا لما خلق الله عز وجل اللوح ، ولما خلق الله عز وجل جبرئيل ، ولما خلق الله عز وجل الأرضين – إلى قضايا أخرى ، فقال في الأخير : قال ( عليه السلام ) : ولما خلق الله عز وجل القمر كتب عليه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، وهو السواد الذي ترونه في القمر ، فإذا قال أحدكم : لا إله إلا الله محمد رسول الله ، فليقل : علي أمير المؤمنين.
الاحتجاج : 158
از امام جعفر صادق عليه السلام چنين روايت شده است که :
به حضرت عرض نمودم : ايشان ( سنيان ) روايتي نقل مي کنند که وقتي رسول خدا به آسمان برده شد ، بر روي عرش نوشته اي ديد که : لا اله الا الله محمد رسول الله ، ابو بکر صديق!!!
پس حضرت فرمودند : سبحان الله ؛ همه چيز را تغيير دادند ؛ حتي اين را ؟ گفتم : آري ؛ پس فرمودند : خداوند وقتي عرش را آفريد بر روي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و وقتي آب را آفريد در محل حرکت آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسو الله علي امير المومنين ؛ و وقتي خداوند کرسي را آفريد بر پايه هاي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و وقتي خداوند لوح را آفريد نيز چنين کرد ؛ و وقتي جبريل را آفريد ؛ و وقتي زمين ها را آفريد ؛ و … پس در انتها فرمودند : ووقيت خداوند ماه را آفريد بر روي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و اين همان سياهي است که در ماه مي بينيد ؛ پس هر زمان که يکي از شما گفت : لا اله الا الله محمد رسول الله ، پس بايد بگويد :علي ولي الله
دقت کن اخرش رو که میگوید پس هروقت هر یک از شما محمد رسول الله گفت پس باید بگوید علی ولی الله
دقت کن میگه هروقت یعنی اذان واقامه و هنگام مرگ و…
والمفوضة لعنهم الله قد وضعوا أخبارا وزادوا في الاذان ” محمد وآل محمد خير البرية ” مرتين ، وفي بعض رواياتهم بعد أشهد أن محمدا رسول الله ” أشهد أن عليا ولي الله ” مرتين ، ومنهم من روى بدل ذلك ” أشهد أن عليا أمير المؤمنين حقا ” مرتين ولا شك في أن عليا ولي الله وأنه أمير المؤمنين حقا وأن محمدا وآله صلوات الله عليهم خير البرية ، ولكن ليس ذلك في أصل الاذان ، وإنما ذكرت ذلك ليعرف بهذه الزيادة المتهمون بالتفويض ، المدلسون أنفسهم في جملتنا
مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله …. و شكي نيست كه علي ولي الله است … اما در اصل اذان چنين نيست . و من اين را گفتم تا با اين زياده در روايات ، متهمان به تفويض را كه خود را در بين ما جا داده اند پيدا كنيم .
يعني مرحوم شيخ صدوق نيز مي فرمايند اين مطلب جزو اصل اذان نيست و كسي كه ادعا كند اين مطلب جزو اصل اذان است از مفوضه است و بدعت گذار . و ما نيز همين را مي گوييم . و همين تلاش هاي مرحوم شيخ صدوق بوده است كه اكنون در كتب ما چنين مطالبي يافت نمي شودبا سلام .اینکه گفته ای (يعني مرحوم شيخ صدوق نيز مي فرمايند اين مطلب جزو اصل اذان نيست و كسي كه ادعا كند اين مطلب جزو اصل اذان است از مفوضه است و بدعت گذار .)
پاسخ من : طبق همین استدلال خود شما پس چرا هر روز و در تمام اذان هایی که از مساجد شما پخش می شود اشهد ان علی ولی الله را که جزو اذان نیست و کسانی که لعنت شده اند به اذان اضافه کرده اند را ، انجام می دهید ؟؟؟
آیا شما اعمال کسانی که موفضه هستند و لعنت شده هستند را انجام می دهید ؟؟
اینکه گفته ای (. و همين تلاش هاي مرحوم شيخ صدوق بوده است كه اكنون در كتب ما چنين مطالبي يافت نمي شود)
پاسخ من : با همین اعترافی که کرده اید که در کتب شما یافت نمی شود پس چرا در تمام اذان ها «اشهد ان علی ولی الله» می گویید ؟؟
و اعمال موفضه لعنت شده را انجام می دهید !
اینکه گفته ای (به حضرت عرض نمودم : ايشان ( سنيان ) روايتي نقل مي کنند که وقتي رسول خدا به آسمان برده شد ، بر روي عرش نوشته اي ديد که : لا اله الا الله محمد رسول الله ، ابو بکر صديق!!!)پاسخ من : چرا همیشه علمای شیعه نسبت های دروغ به اهل سنت می دهند ؟؟
در کدام کتب صحیح اهل سنت چنین روایت کذبی وجود دارد ؟؟
اگر دروغگو و کذاب نیستی آن روایت را از کتب اهل سنت بگذار .
اینکه گفته ای (ووقيت خداوند ماه را آفريد بر روي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و اين همان سياهي است که در ماه مي بينيد ؛)
پاسخ من : از همین مورد کذب این روایت ثابت می شود .
این احادیث مردم 100 سال پیش را گول می زد .
اما اکنون با پیشرفت تکنولوژی و با سواد شدن مردم و نرم افزارهایی که با آن سطح ماه قابل رویت است ، این احادیث به درد سطل آشغال می خورد .
جناب عبدالله ما شیعیان هم مانند شیخ صدوق میگوییم اشهدا علیا ولی الله در اذان نیست و شما گویا متوجه نمیشوید ولی در احادیث ما امده منادی ندا داد اشهدا لااله الا الله و اشهدا محمد رسول الله و اشهدا علیا ولی الله و در حدیثی دیگر آمده بعد از اشهدا محمد رسول الله بگویید اشهدا علیا ولی اللهولي شما انقىر بيسواى هستيى كه روايت فارسي رو هم نميتوني بخوني ده برسه عربي
روى القاسم بن معاوية قال : قلت لأبي عبد الله ( عليه السلام ) : هؤلاء – أي السنة – يروون حديثا في أنه لما أسري برسول الله رأى على العرش مكتوبا : لا إله إلا الله محمد رسول الله أبو بكر الصديق ، فقال ( عليه السلام ) : سبحان الله ، غيّروا كل شئ حتى هذا ؟ قلت : نعم ، قال ( عليه السلام ) : إن الله عز وجل لما خلق العرش كتب عليه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، ولما خلق الله عز وجل الماء كتب في مجراه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، ولما خلق الله عز وجل الکرسي کتب على قوائمه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، وهكذا لما خلق الله عز وجل اللوح ، ولما خلق الله عز وجل جبرئيل ، ولما خلق الله عز وجل الأرضين – إلى قضايا أخرى ، فقال في الأخير : قال ( عليه السلام ) : ولما خلق الله عز وجل القمر كتب عليه : لا إله إلا الله محمد رسول الله علي أمير المؤمنين ، وهو السواد الذي ترونه في القمر ، فإذا قال أحدكم : لا إله إلا الله محمد رسول الله ، فليقل : علي أمير المؤمنين.
الاحتجاج : 158
از امام جعفر صادق عليه السلام چنين روايت شده است که :
به حضرت عرض نمودم : ايشان ( سنيان ) روايتي نقل مي کنند که وقتي رسول خدا به آسمان برده شد ، بر روي عرش نوشته اي ديد که : لا اله الا الله محمد رسول الله ، ابو بکر صديق!!!
پس حضرت فرمودند : سبحان الله ؛ همه چيز را تغيير دادند ؛ حتي اين را ؟ گفتم : آري ؛ پس فرمودند : خداوند وقتي عرش را آفريد بر روي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و وقتي آب را آفريد در محل حرکت آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسو الله علي امير المومنين ؛ و وقتي خداوند کرسي را آفريد بر پايه هاي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و وقتي خداوند لوح را آفريد نيز چنين کرد ؛ و وقتي جبريل را آفريد ؛ و وقتي زمين ها را آفريد ؛ و … پس در انتها فرمودند : ووقيت خداوند ماه را آفريد بر روي آن نوشت : لا اله الا الله محمد رسول الله علي امير المومنين ؛ و اين همان سياهي است که در ماه مي بينيد ؛ پس هر زمان که يکي از شما گفت : لا اله الا الله محمد رسول الله ، پس بايد بگويد :علي ولي الله
دقت کنی میبینی گفته:((ايشان ( سنيان ) روايتي نقل مي کنند که وقتي رسول خدا به آسمان برده شد ، بر روي عرش نوشته اي ديد که : لا اله الا الله محمد رسول الله ، ابو بکر صديق!!!))
سنی ها نقل میکنند نه شیعیان بفهمممممممم
خواهشا دیگه چرندیات نگو
هههههههههههههههههگفته سنی ها نقل میکنند و ایا نقل نمیکردند؟
عن محمد بن محمد بن الصائغ عن جعفر بن محمد عن أبيه عن جده مرفوعاً: لما أسرى بي رأيت على العرش مكتوباً لا إله إلا الله محمد رسول الله ، أبو بكر الصديق ، عمر الفاروق ، عثمان ذو النورين ، يقتل ظلماً. رواه الختلي في الديباج عنه ، والمتهم به صاحب الترجمة .
حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرٍ عَبْدُ الرَّحْمَنِ بْنُ عَفَّانَ الصُّوفِيُّ ، حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُجِيبٍ الصَّائِغُ ، حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنْ جَدِّهِ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : ” لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي رَأَيْتُ عَلَى الْعَرْشِ مَكْتُوبًا : لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ، أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ ، عُمَرُ الْفَارُوقُ ، عُثْمَانُ ذُو النُّورَيْنِ يُقْتَلُ مَظْلُومًا ” .
حدَّثنا الْقَاسِمُ بْنُ أَبِي عَلِيٍّ الْكُوفِيُّ ، أَخْبَرَنَا عَبْدُ الْعَزِيزِ بْنُ عَمْرٍو الْخُرَاسَانِيُّ ، عَنْ جَرِيرٍ ، عَنْ لَيْثٍ ، عَنْ مُجَاهِدٍ ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ ، قَالَ : قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : ” لَيْسَ فِي الْجَنَّةِ شَجَرَةٌ إِلا وَعَلَى كُلِّ وَرَقَةٍ مِنْهَا مَكْتُوبٌ : لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ ، أَبُو بَكْرٍ الصِّدِّيقُ ، عُمَرُ الْفَارُوقُ ، عُثْمَانُ ذُو النُّورَيْنِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ ”
این همه نقل
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
در تکمیل مطالب شما میخوام به دوستان شیعه از کتب خودشان جواب بدهم
ابن بابویه قمی معروف به الصدوق در من لا یحضره الفقیه ج1 ص203 متوفی 381 هجری همانطور که در تصویر زیر میبینید اذان صحیح را می نویسد و سپس میگوید: این اذان صحیح است نه به آن اضافه شده نه کم شده اما مفوضه الله لعنتشان کند اخبار را وضع کرده اند و به اذان چیز هایی همانند شهادت سوم اشهد ان علی ولی الله یا اشهد ان علیا امیر المومنین حقا
.
کاشف الغطاء نیز همین مطلب را میگوید مفوضه الله لعنتشان کند این شهادت سوم را اضافه کرده اند و از اخبار شاذی است که به آن عمل نمیشود :
« وليس من الأذان قول اشهد أن عليا ولي الله أو أن محمدا واله خير البرية وان عليا أمير المؤمنين حقا مرتين مرتين لأنه من وضع المفوضة لعنهم الله على ما قاله الصدوق ولما في النهاية أن ما روى أن منه أن عليا ولي الله وأن محمدا واله خير البشر أو البرية من شواذ الأخبار لا يعمل عليه وما في المبسوط من أن قول اشهد أن عليا أمير المؤمنين عليه السلام وال محمد خير البرية من الشاذ لا يعول عليه وما في المنتهى ما روى من أن قول أن عليا ولي الله وال محمد خير البرية من الأذان من الشاذ لا يعول عليه ثم إن خروجه من الأذان من المقطوع به لإجماع الإمامية من غير نكير حتى لم يذكره ذاكر بكتاب ولا فاه به أحد من قدماء الأصحاب ولأنه وضع لشعائر الإسلام دون الإيمان ولذا ترك فيه ذكر باقي الأئمة عليهما السلام ».
ثم قال : « ولأنه لو كان من فصول الأذان لنقل بالتواتر في هذا الزمان ولم يخف على أحد من آحاد نوع الإنسان وإنما هو من وضع المفوضة الكفار المستوجبين الخلود في النار ولعل المفوضة أرادوا أن الله تعالى فوض الخلق إلى علي عليه السلام فساعده على الخلق فكان وليا ومعينا فمن أتى بذلك قاصدا به التأذين فقد شرع في الدين ومن قصده جزءا من الأذان في الابتداء بطل أذانه بتمامه ».
الشيخ جعفر كاشف الغطاء – ج 1 – ص 227 – 228