شهادت ثالثه

Home انجمن ها فقه شهادت ثالثه

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  khaled ebn valid در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 49)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1823

    khaled ebn valid
    مشارکت کننده
    با سلام:

    دوستان شیعه لطف کنند و بفرمایند بر اساس کدام روایت مستند و صحیح از معصوم از کب معتبره ی خود در اذان می گویند

    اشهد ان علیا ولی الله و یا حجة الله لطف کنید فقط برای جلوگیری از مغلطه بازی نگویید فلان کتاب مجهول سنی فلان عالم شیعه فرموده.فقط وفقط دستور معصومین در این باب واز کتب معتبره ی شیعه با سند معتبر رجالی.

    #7324

    mojahed.din
    کاربر
    ضمن تشکر از برادر عزیز khaled ebn valid که سوال بسیار به جایی پرسیدید و شیعه را به این سادگی به چالش طلبیدید

    در تکمیل مطالب شما میخوام به دوستان شیعه از کتب خودشان جواب بدهم

    ابن بابویه قمی معروف به الصدوق در من لا یحضره الفقیه ج1 ص203 متوفی 381 هجری همانطور که در تصویر زیر میبینید اذان صحیح را می نویسد و سپس میگوید: این اذان صحیح است نه به آن اضافه شده نه کم شده اما مفوضه الله لعنتشان کند اخبار را وضع کرده اند و به اذان چیز هایی همانند شهادت سوم اشهد ان علی ولی الله یا اشهد ان علیا امیر المومنین حقا

    من وضع المفوضة لعنهم الله على ما قاله الصدوق ولما في النهاية أن ما روى أن منه أن عليا ولي الله وأن محمدا واله خير البشر أو البرية من شواذ الأخبار لا يعمل عليه وما في المبسوط من أن قول اشهد أن عليا أمير المؤمنين عليه السلام وال محمد خير البرية من الشاذ لا يعول عليه وما في المنتهى ما روى من أن قول أن عليا ولي الله وال محمد خير البرية من الأذان من الشاذ لا يعول عليه ثم إن خروجه من الأذان من المقطوع به لإجماع الإمامية من غير نكير حتى لم يذكره ذاكر بكتاب ولا فاه به أحد من قدماء الأصحاب ولأنه وضع لشعائر الإسلام دون الإيمان ولذا ترك فيه ذكر باقي الأئمة عليهما السلام ».

    ثم قال : « ولأنه لو كان من فصول الأذان لنقل بالتواتر في هذا الزمان ولم يخف على أحد من آحاد نوع الإنسان وإنما هو من وضع المفوضة الكفار المستوجبين الخلود في النار ولعل المفوضة أرادوا أن الله تعالى فوض الخلق إلى علي عليه السلام فساعده على الخلق فكان وليا ومعينا فمن أتى بذلك قاصدا به التأذين فقد شرع في الدين ومن قصده جزءا من الأذان في الابتداء بطل أذانه بتمامه ».

    الشيخ جعفر كاشف الغطاء – ج 1 – ص 227 – 228

    #7325

    mojahed.din
    کاربر
    ضمن تشکر از برادر عزیز khaled ebn valid که سوال بسیار به جایی پرسیدید و شیعه را به این سادگی به چالش طلبیدید

    در تکمیل مطالب شما میخوام به دوستان شیعه از کتب خودشان جواب بدهم

    ابن بابویه قمی معروف به الصدوق در من لا یحضره الفقیه ج1 ص203 متوفی 381 هجری همانطور که در تصویر زیر میبینید اذان صحیح را می نویسد و سپس میگوید: این اذان صحیح است نه به آن اضافه شده نه کم شده اما مفوضه الله لعنتشان کند اخبار را وضع کرده اند و به اذان چیز هایی همانند شهادت سوم اشهد ان علی ولی الله یا اشهد ان علیا امیر المومنین حقا

    من وضع المفوضة لعنهم الله على ما قاله الصدوق ولما في النهاية أن ما روى أن منه أن عليا ولي الله وأن محمدا واله خير البشر أو البرية من شواذ الأخبار لا يعمل عليه وما في المبسوط من أن قول اشهد أن عليا أمير المؤمنين عليه السلام وال محمد خير البرية من الشاذ لا يعول عليه وما في المنتهى ما روى من أن قول أن عليا ولي الله وال محمد خير البرية من الأذان من الشاذ لا يعول عليه ثم إن خروجه من الأذان من المقطوع به لإجماع الإمامية من غير نكير حتى لم يذكره ذاكر بكتاب ولا فاه به أحد من قدماء الأصحاب ولأنه وضع لشعائر الإسلام دون الإيمان ولذا ترك فيه ذكر باقي الأئمة عليهما السلام ».

    ثم قال : « ولأنه لو كان من فصول الأذان لنقل بالتواتر في هذا الزمان ولم يخف على أحد من آحاد نوع الإنسان وإنما هو من وضع المفوضة الكفار المستوجبين الخلود في النار ولعل المفوضة أرادوا أن الله تعالى فوض الخلق إلى علي عليه السلام فساعده على الخلق فكان وليا ومعينا فمن أتى بذلك قاصدا به التأذين فقد شرع في الدين ومن قصده جزءا من الأذان في الابتداء بطل أذانه بتمامه ».

    الشيخ جعفر كاشف الغطاء – ج 1 – ص 227 – 228

    #10063

    یوسف 2014
    کاربر
    .
    #10242

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام و خسته نباشید خدمت برادران عزیز و گرامی مجاهد دین و خالد بن ولید .

    سوالات بسیار به جایی پرسیدید و شیعه را به سادگی به چالش طلبیده اید .

    در تکمیل مطالب شما دو بزرگوار من هم می خواهم که علمای شیعه به این سوال هم پاسخ بدهند :

    اگر معنی کلمه ی ولی فقط سرپرستی باشد شما در اذان می گویید اشهد ان علی ولی الله .

    پس منظور شیعه اینست که حضرت علی سرپرست خداست ؟؟!!

    #10662

    یوسف 2014
    کاربر
    .
    #10666

    meisam tamar
    کاربر
    سلام

    عبدالله بن مسعود از نبي مكرم صلي الله عليه و آله و سلم نقل مي‌كند:

    أتاني ملك، فقال: يا محمد! و اسئل من أرسلناك من قبلك من رسلنا علي ما بعثوا؟ قال قلت: علي ما بعثوا؟ قال: علي ولايتك و ولاية علي بن أبيطالب.

    اي محمد! از پيامبران قبل از خودت سؤال كن كه بر چه چيزي مبعوث شده‌اند؟ گفتم: بر چه چيزي مبعوث شده‌اند؟ فرمود: بر ولايت تو و ولايت علي بن أبي طالب.

    معرفة علوم الحديث، ج 1، ص 95، اسم المؤلف: أبو عبد الله محمد بن عبد الله الحاكم النيسابوري، الوفاة: 405، دار النشر: دار الكتب العلمية – بيروت – 1397هـ – 1977م، الطبعة: الثانية، تحقيق: السيد معظم حسين ـ الكشف والبيان (تفسير الثعلبي)، ج 8، ص 338، اسم المؤلف: أبو إسحاق أحمد بن محمد بن إبراهيم الثعلبي النيسابوري، الوفاة: 427 هـ – 1035م، دار النشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت – لبنان – 1422هـ-2002م ، الطبعة: الأولى ، تحقيق: الإمام أبي محمد بن عاشور، مراجعة وتدقيق الأستاذ نظير الساعدي ـ تاريخ مدينة دمشق وذكر فضلها وتسمية من حلها من الأماثل، ج 42، ص 241، اسم المؤلف: أبي القاسم علي بن الحسن إبن هبة الله بن عبد الله الشافعي، الوفاة: 571، دار النشر: دار الفكر – بيروت – 1995، تحقيق: محب الدين أبي سعيد عمر بن غرامة العمري ـ الجواهر الحسان في تفسير القرآن (تفسير الثعالبي)، ج 8، ص 338، اسم المؤلف: عبد الرحمن بن محمد بن مخلوف الثعالبي، الوفاة: 875، دار النشر: مؤسسة الأعلمي للمطبوعات، بيروت ـ شواهد التنزيل حسكاني، ج 2، ص 223 و…

    اين روايت خيلي صريح‌تر از بقيه روايات است. پس شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام پس از شهادت بر رسالت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، چيز عبث و زائدي نيست. همان مطلبي را ما در اذان و اقامه خود مي‌گوئيم كه بزرگان شما در كتاب‌هاي حديثي خود نقل كرده‌اند.

    #10667

    meisam tamar
    کاربر
    بهتر بود اصل كلام مرحوم شيخ صدوق را بياوريد تا مشخص شود ايشان چه مي گويند :
    والمفوضة لعنهم الله قد وضعوا أخبارا وزادوا في الاذان ” محمد وآل محمد خير البرية ” مرتين ، وفي بعض رواياتهم بعد أشهد أن محمدا رسول الله ” أشهد أن عليا ولي الله ” مرتين ، ومنهم من روى بدل ذلك ” أشهد أن عليا أمير المؤمنين حقا ” مرتين ولا شك في أن عليا ولي الله وأنه أمير المؤمنين حقا وأن محمدا وآله صلوات الله عليهم خير البرية ، ولكن ليس ذلك في أصل الاذان ، وإنما ذكرت ذلك ليعرف بهذه الزيادة المتهمون بالتفويض ، المدلسون أنفسهم في جملتنا
    مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله …. و شكي نيست كه علي ولي الله است … اما در اصل اذان چنين نيست . و من اين را گفتم تا با اين زياده در روايات ، متهمان به تفويض را كه خود را در بين ما جا داده اند پيدا كنيم .
    يعني مرحوم شيخ صدوق نيز مي فرمايند اين مطلب جزو اصل اذان نيست و كسي كه ادعا كند اين مطلب جزو اصل اذان است از مفوضه است و بدعت گذار . و ما نيز همين را مي گوييم . و همين تلاش هاي مرحوم شيخ صدوق بوده است كه اكنون در كتب ما چنين مطالبي يافت نمي شود .
    #10668

    meisam tamar
    کاربر

    سلام

    آورده اید :

    اگر معنی کلمه ی ولی فقط سرپرستی باشد شما در اذان می گویید اشهد ان علی ولی الله .

    پس منظور شیعه اینست که حضرت علی سرپرست خداست ؟؟!!

    جواب : قال ‏‏أبو بكر ‏: ‏ ‏ ‏صلى الله عليه وسلم ‏، ‏فجئتما تطلب ميراثك من ابن أخيك ويطلب هذا ميراث امرأته من أبيها ، فقال‏ ‏أبو بكر: ‏قال رسول الله ‏ ‏صلى الله عليه وسلم ‏ (‏ما نورث ما تركناه صدقة) فرأيتماه كاذباً آثماً غادراً خائناً والله يعلم إنه لصادق بار راشد تابع للحق ، ثم توفي ‏‏أبو بكر ‏‏و ‏ ‏صلى الله عليه وسلم ‏‏وولي ‏‏أبي بكر ‏‏فرأيتماني كاذباً آثماً غادراً خائناً والله يعلم إني لصادق بار راشد تابع للحق.

    (صحیح مسلم،کتاب الجهاد،باب حکم الفی)

    پس ابوبکر و عمر هم سرپرست خداوند هستند !!!

    دوست عزیز مکتب شیعه بر این استدلالات ابکی که شما فکر میکنید پایه گذاری نشده است .

    #10673

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام .

    سوال برادر خالد بن ولید هم همین بود (دوستان شیعه لطف کنند و بفرمایند بر اساس کدام روایت مستند و صحیح از معصوم از کب معتبره ی خود در اذان می گویند)

    خدا را شکر می کنم که خود شما اعتراف کرده اید که شیخ صدوق گفته است ( مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله )

    حالا شما که در اذان اشهد ان علی ولی الله را می گویید شامل این گفته شیخ صدوق می باشید ؟؟

    #10674

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (اين روايت خيلي صريح‌تر از بقيه روايات است.)

    پاسخ من : 1- این روایت جعلی و ضعیف است .

    (الراوي: عبدالله بن مسعود المحدث: الألباني المصدر: السلسلة الضعيفةالصفحة أو الرقم: 4884

    خلاصة حكم المحدث: موضوع)

    2-مخالف صریح آیات قران می باشد .

    3- خداوند در هیچ کجای قران چنین موضوعی را مطرح نکرده است .

    اینکه گفته ای (. پس شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام پس از شهادت بر رسالت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، چيز عبث و زائدي نيست.)

    پاسخ من : پس این گفته شیخ صدوق کذب است ؟؟

    ( مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله )

    اینکه گفته ای (همان مطلبي را ما در اذان و اقامه خود مي‌گوئيم كه بزرگان شما در كتاب‌هاي حديثي خود نقل كرده‌اند.)

    پاسخ من : چرا شما همیشه دین و ایمان خود را از احادیث جعلی و موضوعی کتابهای ما می گیرید ؟؟!!

    #10675

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام .

    1- شما مثل اینکه کلمه «فقط» را در زیر عبای خود پنهان کردی !!!

    من گفتم (اگر معنی کلمه ی ولی فقط سرپرستی باشد شما در اذان می گویید اشهد ان علی ولی الله . )

    و کلمه ولی بیش از 25 معنی دارد .

    2- و اهل تشیع که مدعی هستند که حدیث من کنت مولاه … فقط معنی سرپرستی می دهد پس باید پاسخ بدهند که چرا در اذان اشهد ان علی ولی الله می گویند ؟؟

    و آن حدیثی هم که گذاشته ای مثل استاد خود آفت الله ما یفعلی سنگ پای قزوین قیچی کرده ای .

    و از خوانندگان محترم می خواهم هر حدیثی را که در این سایت مخالفین می گذارند برای صحت و سقم آن یک قسمت از آن حدیث را در سایت http://www.dorar.net/hadith در کادر خالی بگذارند و دکمه «بحث» را فشار دهند .

    کل حدیث و اینکه آیا صحیح است یا جعلی یا موضوعی مشخص می شود .

    #10688

    meisam tamar
    کاربر
    سلام

    ابتدا ببینیم خود حاکم چه میگوید بعد حرف البانی متعصب را نقد کنیم :

    يا عبدَ اللهِ أتاني ملَكٌ فقال يا محمَّدُ وسلْ من أرسلنا من قبلِك من رُسلِنا علامَ بُعثوا قال قلتُ علامَ بُعثوا قال على وِلايتِك وولايةِ عليِّ بنِ أبي طالبٍ

    الراوي: عبدالله بن مسعود المحدث: الحاكم – المصدر: معرفة علوم الحديث – الصفحة أو الرقم: 156
    خلاصة حكم المحدث: تفرد به علي بن جابر عن محمد بن خالد عن محمد بن فضيل ولم نكتبه إلا عن ابن مظفر وهو عندنا حافظ ثقة مأمون

    بررسي سندي و رجالي اين حديث معرفة العلوم حاکم نيشابوري ص 96 : اولا حاکم نيشابوري به گفته شمس الدين ذهبي امام المحدثين بعد از نقل اين روايت ميگويد که اين روايت از محمد ابن مظفر نقل شده و ميگويد او نزد ما ثقه و مورد اطمينان هست.

    ذهبي در شرح ابن مظفر مينويسد: الامام ابوالمظفر… و همچنين او را هم عصر و رفيق امام غزالي ميداند تاريخ الاسلام ذهبي ج 34 ص 312 و خطيب بغدادي در هنگام نقل حديث از اون به او لقب حافظ ميدهد !!!!! تاريخ بغداد ج 14 ص 321

    اما وقتي الباني به اين حديث ميرسد ميگويد : اين حديث موضوع(ساختگي) است . 4884 – ( يا عبدالله ! أتاني ملك فقال : يا محمد ! (واسأل من أرسلنا قبلك من رسلنا) على ما بعثوا ؟ قال : قلت : على ما بعثوا ؟ قال : على ولايتك وولاية علي بن أبي طالب ) . السلسلة الضعيفة – مختصرة بعد تنها ايرادي که از اين حديث ميگرد وجود : 1.محمد ابن خالد ابن عبدالله الواسطي الطحان 2.علي ابن جابر

    اما محمد ابن خالد

    1.محمد ابن خالد ابن عبدالله الواسطي الطحان: و اما در مورد محمد ابن خالد ابن عبدالله او را از ديدگاه مورخان ضعيف ميداند !!!!!!

    اين در صورتي هست که افرادي مانند ابن ماجه قزويني صاحب يکي از صحاح ستة و ابن حبان و …. از او حديث نقل کرده اند !!!!!!!!! صحيح ابن حبان ج 6 ص364 : 2637 – أخبرنا الحسن بن سفيان قال : حدثنا محمد بن خالد بن عبد الله الواسطي و جمعة بن عبد الله البلخي … قال شعيب الأرنؤوط : إسناده صحيح …. …

    اقاي ابن حجر هيثمي از بزرگان محدثين اهل سنت هست در کتاب مجمع زوائد جلد 10 ص 93 باب جامع في التسبيح و التحميد و غيرهما ميگويد : وثقه ابن حبان در ضمن جناب ابن حبان ايشان رو در کتاب ثقات خود به عنوان شخصه ثقه مياورد: الثقات ابن حبان جلد 9 ص 90 … اين شخص اگر ضعيف هست و ثقه نيست در کتب صحاح ستة چه ميکند؟؟؟؟

    سنن ابن ماجه قزويني ج1 ص539 /الجزء پنجم ص 280 : 1758 – حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ خَالِدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ الْوَاسِطِىُّ حَدَّثَنَا أَبِى عَنْ عَطَاءِ بْنِ السَّائِبِ عَنْ سَعِيدِ بْنِ جُبَيْرٍ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ قَالَ رُخِّصَ لِلْكَبِيرِ الصَّائِمِ فِى الْمُبَاشَرَةِ وَكُرِهَ لِلشَّابِّ.

    #10689

    meisam tamar
    کاربر
    ادامه

    و جناب ابن کثير دمشقي هم از قول ابن ماجه حديثي نقل ميکند که در ان نام اين شخص وجود دارد : البداية و النهاية ابن کثير ج 3 ص 285 … ابويعلي الموصلي /مسند ابي يعلي ج 5 ص 293 /جزء 6/ص458 : 2845 – حدثنا محمد بن خالد بن عبد الله الطحان ، حدثنا أبي ، حدثنا سعيد ، عن قتادة ، عن أنس… … ابن حجر عسقلاني در الاصابة : ابن حجر از او حديث نقل ميکند و احاديث او را موضوع نميداند : الاصابه في معرفة صحابه ج8 ص66 /الجز 3 ص 457 : وأسنده من طريق محمد بن خالد بن عبد الله الطحان عن أبيه عن أبي الجليل عن… … الاصابه في معرفة صحابه جزء 2 ص397 ….

    شخصي که امام قزويني صاحب صحاح ستة و ابن حبان و ابن حجر عسقلاني و امام ثعلبي و … از او روايت نقل ميکنند و بر او خورده نميگرند چگونه فردي ضعيف است در نقل راويت ؟؟؟؟؟؟؟

    2. علي ابن جابر : جالب اينجاست که وقتي جناب الباني به نام اين شخص ميرسد مگويد او را نميشناسد ! السلسلة الضعيفة والموضوعة الباني در توضيح حديث 4884السلسلة الضعيفة –

    مختصرة تمام کساني که اين حديث را در کتابشنان اورده اند يا شخص را به نام همان علي ابن جابر نقل کرده اند : از جمله :تاريخ دمشق ابن عساكر، ج42، ص241 – متوفي قرن ششم تفسير امام ثعلبي، ج8، ص337 – متوفي قرن پنجم شواهد التنزيل حاكم حسكاني، ج2، ص223 -متوفي قرن پنجم … همچنين حاکم نيشابوري اين راوي رو به اسم علي ابن جابر مياورد در رديف راويان که اين نشان ميدهد ايشان شخص شناخته شده اي در بين محدثين بوده !!!! که جناب ابن حبان در کتاب رجالي خودالثقات نام ايشان را ميبرد علي ابن جابر الاودي من اهل الموصل يروي عن ابي نعيم… علي ابن جابر الاودي از اهالي موصل و ابونعيم از او روايت نقل ميکند الثقات ابن حبان جلد 8 ص474 ابن عساکر در کتاب خود نام او را به عنوان علي ابن جابر الجابري الموصلي مياورد : انبا ابونعيم … علي ابن جابر الجابري الموصلي …. در اينجا ابونعيم باز او روايت ميکند تاريخ مدينه دمشق -ابن عساکر-ج 30 ص 306 شمس الدين ذهبي در شرح حال ايشان ميگويد : علي ابن جابر الجابري الموصلي الذي لقيه ابونعيم … علي ابن جابر جابري موصلي کسي که ملاقات کرده ابونعيم را … سير اعلام النبلاء جلد 16 ص 134 … بله اين علي ابن جابر موصلي شناخته شده مورخين و محدثين بود که ابن اثير و حاکم و ثعلبي … اسم اين راوي را اينگونه نقل کرده اند.

    حال چطور جناب الباني و شما راوي رو که جزء ثقات هست و ذهبي و ابن عساکر و امام ثعلبي و حاکم نيشابوري او را مشناسند و از او حديث نقل ميکنند را نميشناسد ؟؟؟؟؟؟ و ميگويد من او را نميشناسم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و به همين دليل روايت رو رد ميکند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اين کار الباني وهابي بجز عناد و دشمني با روايات در شان علي ع چيز ديگري هست؟؟؟؟؟

    #10690

    meisam tamar
    کاربر
    اما در جواب به سوال 2 و سه شما وقتی پیامبر حرفی جز حق نمیزند فعلا احتیاجی به جواب دادن در این زمینه نمی باشد . هرچند جوابش بسیار اسان است .

    اما حرف شیخ صدق را دوباره بخوانید : او میگوید : و شكي نيست كه علي ولي الله است … اما در اصل اذان چنين نيست . و من اين را گفتم تا با اين زياده در روايات ، متهمان به تفويض را كه خود را در بين ما جا داده اند پيدا كنيم .پس شهادت ثالثه جزو اذان نيست و اگر با نيت جزئيت گفته شود باعث بطلان عمل مي شود.

    همان حرفی که ما میزنیم .

    در ثانی پيامبر (ص) از آغاز دعوت نبوت خود، بحث ولايت و جانشني حضرت علي عليه السلام را در بين قريش که در بين آنها کفار و مشرکين نيز بودند بيان کرده است همچناکه حديث دار در اين خصوص مشهور است و در روايات فراوان نيز در کنار شهادت به رسالت پيامبر (ص) شهادت به ولايت حضرت علي عليه السلام نيز ذکر شده است

    أنبأني الشيخ الحافظ شهردار بن شيرويه بن شهر دارا الديلمي إجازة قال: أنبأنا أحمد بن خلف حدثنا الحاكم أبو عبد الله محمد بن عبد الله البيع حدثنا محمد بن المظفر حدثنا عبد الله بن محمد بن غزوان حدثنا علي بن جابر حدثنا محمد بن خالد الحافظ بن عبد الله حدثنا محمد بن الفضيل حدثنا محمد بن سوقة عن إبراهيم عن الأسود عن عبد الله بن مسعود قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله): ” أتاني ملك فقال: يا محمد * (واسأل من أرسلنا من قبلك من رسلنا) * قال: قلت على ما بعثوا قال: على ولايتك وولاية علي بن أبي طالب “(1). الحديث الثاني: أبو نعيم المحدث الأصفهاني في (حلية الأولياء) في تفسير قوله تعالى: * (واسأل من أرسلنا من قبلك من رسلنا) * ليلة أسري به جمع الله بينه وبين الأنبياء قال: سلهم يا محمد على ماذا بعثتم؟ قالوا: بعثنا على شهادة إلا إله إلا الله والإقرار بنبوتك والولاية لعلي (عليه السلام.فرائد السمطين (ج1 / ص81) ح62

    حال سوال بعدی شما شاید این باشد که چرا پيامبر صلي الله عليه و آله در کنار شهادت به خود، براي حضرت علي (ع) اقرار نمي گرفتند، علت آن در آيه تبليغ بيان شده است والله يعصمک من الناس وقتي پيامبر (ص) در اواخر عمر خود از بيعت گرفتن حضرت علي (ص) آشکارا ترس اين را داشتند که شايد برخي قبول نکنند و از دين خارج شود، چطور انتظار هست که حضرت در ابتداء مسلمان شدن کسي، به ولايت حضرت علي (ع) نيز اعتراف بگيرند؟!

    ثانيا: اگر واقعا کسي به نبوت پيامبر صلي الله عليه و آله اعتراف کند، در حقيقت به همه آنچه که پيامبر مي آورد نيز اعتراف دارد از جمله اينها ولايت حضرت علي (ع) است که پيامبر بارها به آن اشاره کرده است و اگر آن شخص واقعا مسلمان باشد به ولايت حضرت علي نيز اقرار کرده است

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 49)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.