rrw

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 300)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: تبریک نیمه شعبان #3482

    rrw
    کاربر
    جناب سعدي به شبهات مريوط به حضرت مهدي و قيام ايشان در همين سايت پاسخ داده شده است. لطفا شبهات تکراري نفرماييد.

    http://www.islamtxt.net/content/forum/1586

    http://www.islamtxt.net/content/forum/1554


    rrw
    کاربر
    حتي دريغ از يک جمله مستند و معتبر.
    دوستان در اين باره مي توانيد به آدرس زير مراجعه نماييد.
    http://www.islamtxt.net/content/forum/1479
    در پاسخ به: Reply To: بیاید انکار کنید خمینی رافضی در اصل هندو نبوده!!! #3461

    rrw
    کاربر
    جناب دانش ،اکثر دوستان از جمله جنابعالي بنده را از طريق نوشته هايم مي شناسيد و مي دانيد که بنده به فضل ومدد الهي باتوجه به معلومات و زمانم به شبهات پاسخ مي دهم .ليکن به ذات اقدس الهي قسم ،بنده واحتمالا خيلي هاي ديگر اصلا مقاله نامبرده را داراي ارزش خواندن ندانستيم.( حتي با اين نوشته جنابعالي نيز هنوز ترقيب به خواندن آن نشده ونخوانده ام)حال فهميدي چرا اين مقاله پاسخ نداشت.
    راستي چرا از اينکه يک مقاله جواب نداشته اينقدر ذوق زده شده ايد؟ آيا بايد باور کرد که جنابعالي پاسخهاي ما را “ماست مالي” مي دانيد؟
    در پاسخ به: Reply To: پاسخ به مقاله «فریبی به نام غدیر» #3454

    rrw
    کاربر
    ببينيم صحابه اي که در غدير حضور داشتند چه گفته اند.
    1 – طبرانی در ” المعجم الکبیر ” :
    4986 عن زَيْدِ بن أَرْقَمَ قال خَرَجْنَا مع رسول اللَّهِ صلى اللَّهُ عليه وسلم حتى انْتَهَيْنَا إلى غَدِيرِ خُمٍّ أَمَرَ بِدُوحٍ فَكُسِحَ في يَوْمٍ ما أتى عَلَيْنَا يَوْمٌ كان أَشَدَّ حُرًّا …..
    المعجم الكبير ، ج 5 ص 171 رقم 4986
    2 – حاکم نیشابوری در ” المستدرک علی الصحیحین ” :
    6272 عن زيد بن أرقم رضي الله عنه قال خرجنا مع رسول الله صلي الله عليه و سلم حتى انتهينا إلى غدير خم فأمر بروح فكسح في يوم ما أتى علينا يوم كان أشد حرا منه ….
    المستدرك على الصحيحين ، ج 3 ص 613 رقم 6272
    ترجمه روایت :
    زيد گفت بيرون شديم با رسول خدا (ص) تا رسيديم بغدير خم در روزى كه تاكنون گرم‏تر از آنروز بر ما نگذشته بود ….

    3 – ابن مغازلی در ” مناقب امیرالمومنین ” :
    أقبل نبيّ اللّه من مكّة في حجّة الوداع حتّى نزل (ص) بغدير الجحفة بين مكّة والمدينة، فأمر بالدّوحات فقمّ ما تحتهنّ من شوك ثمّ نادى: الصّلاة جامعة! فخرجنا إلى رسول اللّه (ص) في يوم شديد الحرّ وإنّ منّا لمن يضع رداءه على رأسه وبعضه على قدميه من شدّة الرّمضاء ….
    رسول خدا (ص) در حجة الوداع آمد تا در جحفه نزول فرمود- بين مكّه و مدينه‏ . پس امر فرمود زير درختان عظيم و انبوه آنجا را از خار و خاشاك پاك كردند، سپس مردم را باجتماع عمومى براى نماز دعوت كردند. آنروز بسيار گرم و سوزان بود و همگى حسب الامر پيغمبر بسوى آنحضرت گرد آمديم در حاليكه بعضى از ما قسمتى از رداى خود را بر سر كشيده و قسمتى را از شدت سوزندگى زمين زير پا نهاده بود. …..
    مناقب أمير المؤمنين عليه السلام، ص 67 رقم 23
    4 – احمد بن حنبل در ” فضائل الصحابه ” :
    قَالَ زَيْدُ بْنُ أَرْقَمَ: وَأَنَا أَسْمَعُ، نَزَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِوَادٍ يُقَالُ لَهُ: وَادِي خُمٍّ فَأَمَرَ بِالصَّلَاةِ فَصَلَّاهَا بِهَجِيرٍ ، قَالَ: فَخَطَبَنَا، وَظُلِّلَ لِرَسُولِ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ بِثَوْبٍ عَلَى شَجَرَةِ سَمُرَةٍ مِنَ الشَّمْسِ، فَقَالَ: …..
    راوی می گوید : در حاليكه من ميشنيدم زيد چنين گفت: با رسول خدا (ص) در وادى كه خم ناميده ميشود فرود آمديم. آنحضرت امر باقامه نماز فرمود و در گرماى نيمروز نماز را بجا آورد سپس براى ما خطبه ايراد فرمود در حاليكه با افكندن پارچه بر يكدرخت بزرگ براى آنجناب سايه تشكيل داده شده بود. آنگاه فرمود: ……
    فضائل الصحابة ، ج 2 ص 597 رقم 1017
    5 – تفتازانی در ” شرح المقاصد فی علم الکلام ” :
    أما حديث الغدير فهو أنه عليه السلام قد جمع الناس يوم غدير خم موضع بين مكة والمدينة بالحجفة وذلك بعد رجوعه عن حجة الوداع وكان يوما صائفا حتى أن الرجل ليضع رداءه تحت قدميه من شدة الحر ….
    اما حدیث غدیر، همانا رسول خدا(ص)مردم را در روز غدیر خم در مکانی بین مکه و مدینه در جحفه جمع نمود، واین امر بعد از بازگشت از حجةالوداع بود، وآن روز، روزی بسیار گرم بود به گونه ای که از شدت گرما مردم ردای خود را به زیر پای خود افکنده بودند ….
    شرح المقاصد في علم الكلام ، ج 2 ص 289 – 290
    نتیجه :
    شیعه دقیقا بر اساس آنچه که در تاریخ نقل شده سخن می گوید.
    با همه اينها فرض کنيم در غدير هوا خيلي هم گرم نبود ، آيا اين موضوع کل واقعه را زير سوال مي برد؟

    در پاسخ به: Reply To: بیاید انکار کنید خمینی رافضی در اصل هندو نبوده!!! #3442

    rrw
    کاربر
    جناب دانش
    1- اينکه بنده نوشتم ” باتوجه به معلومات و زمانم به شبهات پاسخ مي دهم” هرگز ادعاي معلومات نبوده بلکه برعکس اذعان به کم بودن بضاعت علمي و زماني خود بوده است . آوردن معلومات و زمان با هم مؤيد همين است چراکه بنده نيز بي کار وشغل نيستم و زمان آزاد زيادي ندارم.(در هرصورت از تمام دوستاني که برداشت ديگري از نوشته بنده داشتند عذر خواهي مي نمايم)
    2- بنده تحصيلاتم الکترونيک است و طلبه يا روحاني نيستم.
    3- نوشته ايد که حقير شبهه افکن خوبي هستم.
    دوست عزيز اکثر مقالات بنده که پاسخ و رديه است . پس بنده لابد پاسخ دهنده خوبي هستم .پاسخ دهنده چه؟ پاسخ دهنده شبهه . نه شبهه افکن.
    4- پاسخ جنابعالي در مورد مقاله هندي بودن اجداد امام خميني راهم دوست ديگرمان به خوبي دادند. بنده تکرار نمي کنم.
    در پاسخ به: Reply To: امام شیعان امروز کجاست؟ #3434

    rrw
    کاربر
    آقاي مراد (…) همچنانکه در سايتهاي مختلف مي گردي و مقالات کيلويي آنها را کپي پيست مي کني و در اينجا مي آوري ،مقالات اين تالار را هم بخوان. زمان زيادي نيست که به چنين شبهه هايي پاسخ داده شده است.
    http://www.islamtxt.net/content/forum/1554
    در پاسخ به: Reply To: ماهیت دین شیعه #3432

    rrw
    کاربر
    آقاي مراد(…. ) مطلبي کپي پيست کن که ارزش درج در تالار گفتمان را داشته باشد. مگر مجبوري که حتما در سايت مطلب قرار دهي!
    آيا با خود نگفتي که آخر کينه نويسنده چنين مقاله اي با شيعه چه بوده است که حرمت چيزي را نگه نداشته.باور کنيد اين نوع نوشتن و با اين ادبيات،به واقع زير سوال بردن خود اهل سنت است. به هر صورت پاسخ اکثر اين اباطيل در همين تالار وجود دارد. برخي از آنها هنوز در صفحه اول تالار قرار دارد .(بعيد مي دانم نخوانده باشيد)
    در پاسخ به: Reply To: مسئله علم غیب دانستن امامان #3431

    rrw
    کاربر
    اين كه اولياي خدا (به اذن الله)علم غيب دارند ، با دلايل قطعي از كتاب و سنت و عقل قابل اثبات است . در اين باره لطفا به مقاله “انسان کامل خليفه الله است” که در همين تالار در فيلد شرکيات، قرار دارد رجوع فرماييد.
    اما پاسخ به شبهاتي که به ظاهر خدشه بر اين اعتقاد است( وجناب مراد اسلامی در اينجا آورده است):
    1- وقتى مسايل از عرف و اعمال عادي ما خارج ، و به علوم غيب مربوط شد، بُعد ديگرى پيدا مى كند كه نمى توان آن را فقط با معيارها و قواعد حاكم بر عرف بررسى كرد. در اين جا اسرار و حقايق عالى بسيارى نهفته است كه احاطه بر آنها براى ما مقدور نيست.
    2- چنين شبهاتي را حتي از ذات مقدس الله نيز مي توان نمود.مثلا چرا خداوند كه در علم و قدرتش شكّ و شبهه اى نيست، پيغمبران را در همه مواقع نصرت نفرمود و مكرّر ايشان را در تهلكه واگذارد؟ چرا قدرتش را اعمال نفرمود و به آنها به وسيله وحى اعلام نكرد؟ اصلا چرا او که از ازل تا ابد را آگاهي دارد، نظام جزا و پاداش قيامت را ديگر بنا نهاده است؟…. آيا چنين شبهاتي خدشه به علم و قدرت ذات اقدس الله است؟
    3- اين عالم و نظام آن ، جز در مواردى كه مصالحى اقتضا كند، بر مجراى علوم عادّى و مادّى نوع بشر جريان مى يابد. بنابراين نه تنها مجريان مشيّت الهي بلکه خود خداوند نيز که از حوادث آينده و امور نهانى اطّلاع دارند به ندرت از آن استفاده مى نمايند.
    در واقع اولياي خدا با سنّت و قضا و قدر الهي، هرگز معارضه نمى كنند. آنها مثل ملايكه اى كه عمّال خداوند هستند، در جريان اجراى سنن الهي قرار دارند، اگر چه در مورد خودشان باشد.
    4- معصومين در روش زندگى وظيفه دارند كه همانند مردم عادي زندگي كند . اگر قرار باشد كه ايشان به علوم غيبي خود ، عمل كند ، نظام اجتماعي به هم خواهد خورد .
    ضمن اين كه اين بزرگواران براي تمامي مردم در تمامي شئونات زندگي الگو و نمونه هستند ،اگر قرار باشد كه آن‌ها زندگي غير عادي داشته باشند و بر طبق علم غيب رفتار كنند ، نمي‌توانند براي مردم الگو باشند و مردم نمي‌توانند از آن‌ها الگو برداري كنند .
    5- تكاليف معصومين هم مثل ديگران اغلب در حدود علوم عادّى و متعارف است، و مأمور به ترتيب اثر به علوم خاصّى كه دارند، نبوده اند.
    آنان در انجام تكاليف، شرايط عامّه را ملاحظه مى فرمودند، مثلاً اگر اطّلاع از آب به نحو غيرعادّى داشتند، تكليفشان مثل ديگران تيمّم بوده; چنان كه در قضا و حكومت و تدبير امور نيز به همين نحو عمل مى كردند و به بينه و دليل حكم مى دادند. اين گونه اعمال انبيا و اوليا را نمى توان با معيارهاى عادّى، كه اعمال افرادى عادّى با آن سنجيده مى شود، سنجيد; بلكه بايد در افق عالى تر و محيط وسيع ترى كه در خور شأن و مقام آنها است، با توجّه به فلسفه بعثت انبيا و نظامات حاكم بر عالم، مطالعه كرد.
    6- از امام صادق رسيده است كه : “امام هر وقت بخواهد بداند، به او اعلام مى شود .” بنابراين آنها در امورى كه مكلّف به كسب علم عادى و شيوه هاى رسمى براى دست يافتن به آگاهى ها و اخبار بودند ، اراده علم غيب نمى كردند . (اگر چه مى توانستند آگاه شوند)
    7- در هر صورت ادعا نشده معصومين در همه علوم با خدا شريك و داراي علم نامتناهى و قائم به ذات هستند. ليکن هرگزنمي توان اصل علم غيب ايشان را زير سوال برد.(والله اعلم)

    rrw
    کاربر
    لطفا پاسخ اين شبهه را در مقاله “ايران چگونه شيعه شد؟”در همين تالار دريافت فرماييد.

    rrw
    کاربر
    لطفا پاسخ اين شبهه را در مقاله “ايران چگونه شيعه شد؟”در همين تالار دريافت فرماييد.
    در پاسخ به: Reply To: مقام امام بالاتر است یا نبی #3416

    rrw
    کاربر
    جناب عبداللهي
    اولا: چرا نوشته ايد” انصاف داشته باشيد ” يعني جنابعالي واقعا متوجه نشديد که در اين موضوع عمدي در کار نبوده است.
    ثانيا: بدعت شما در اضافه کردن” اصحابه” در پايان صلوات ، بنده را به اشتباه انداخت.
    ثالثا: در يک نوشته علمي ، خيلي هم بد نيست گاهي از اين حروف اختصاري استفاده شود تا چنين اشتباهاتي رخ ندهد. خصوصا براي شما که تقريبا در هر خط يک غلط املايي دارديد. مثل اباعه، طبع الهدي، قراعت……
    رابعا: جنابعالي يک جمله کامل و کليدي من را در مقاله نديديد و نتيجه گيري اشتباه نموديد(به آن قبلا اشاره کردم) پس در اين موضوع هم پايه هستيم. فقط بنده به شما نگفتم بي انصاف.
    **قابل توجه مسئولين سايت : چرا نوشته هاي جناب عبداللهي در جاي خود و به ترتيب گفتمان قرار نمي گيرد؟ *


    rrw
    کاربر
    جناب عبداللهي
    نوشته ايد:” شما شاید از تاریخ هیچ اطلاعی ندارید و بدانید که حضرت علی رضی الله عنه خلیفه چهارم می باشند و چیزی را که شما فکر می کنید تحقق نیافته انجام شده”
    پاسخ:حضرت علي متاسفانه خليفه بلافصل پيامبر نشد و ويرانه اي از عثمان تحويل گرفت وچون همانند ديگر خلفاء به زور براي خود بيعت نگرفت، همواره درگير انواع فتنه ها وشاخ شيطان بود.پس حتي اگر وجود اين روايات در کتب اهل سنت را هم در نظر نگيريم، واضح است که مطابق واقعيت است.
    نوشته ايد:” با ید به افتراهایی که به کسانی که خدا تاییدشان کرده در آن روز در محظر الله جل جلاله جواب داد”
    پاسخ:
    جنابعالي که به حرمت تهمت وافترا واقفيد چرا خود به راحتي مرتکب اين گناه کبيره مي شويد.جمله شما را عينا مي آورم.
    //////////////////////////////////
    (حضرت علي) در نهایت به دست شیعیان خود به شهادت می رسند شیعیانی که در اثر جهل و نادانی از دین خارج شدند و حالا نیز باور کنید همانطور است و هیچ چیز عوض نشده ….”
    //////////////////////////////////////
    آيا اين تهمت به بخش مهمي از مسلمانان نيست.
    جناب عبداللهي ادعا کرده ايد که جنابعالي نيز شيعه بوده ايد که اخيرا هدايت شده وسني شده ايد. ( مثل جناب سجودي)
    پاسخ :
    دوست عزيز حتي سني زاده هاي مقيد هم خود را ملزم نمي کنند که حتما بنويسند ” حضرت معاویه رضی الله عنه” (واقعا شما در اين يک سال متحول شده ايد!)
    در هرصورت اکثر کساني که در اين سايت مطلب برعليه شيعيان مي نويسند، قبلا شيعه بودند.( لذا بيان آن کاربردش را از دست داده!)
    البته امثال جنابعالي خداي ناکرده دروغ نمي گوييد چراکه مي دانيد دروغ وافتراء گناه کبيره است.
    در پاسخ به: Reply To: درسهایی از داستان قرآنی طالوت #3413

    rrw
    کاربر
    جناب عبد اللهي ، آقاي سجودي از آيه مربوط به داستان طالوت يک نتيجه گيري کرد و بنده هم از همان آيه نتيجه ديگري گرفتم . ايکاش به جاي کيلويي صحبت کردن و تهمت زدن ، نوشته بنده را علمي نقد مي کرديد .
    در پاسخ به: Reply To: مقام امام بالاتر است یا نبی #3412

    rrw
    کاربر
    برادر گرامي جناب abdollah.abdolahi بخاطر ادبيات دوستانه و متين جنابعالي سپاسگزارم.(هرچند متاسفانه غلط املايي زياد داشتيد)
    دوست عزيز اتفاقا شيعيان با آيه 59 سوره نساء بسيار آشنايند. بله هرچند واو عطف ميان الله ، رسول و اولي الامر نشاندهنده تبعيت بي چون و چرا و عصمت رسول اکرم و اولي الامر( ائمه) است ليکن بالاخره جايگاه و رتبه هر يک را نشان مي دهد. اما اگر ايراد مي گيريد که پس چرا شيعيان جايگاه امام را از نبي بالاتر مي دانند، بايد عرض کنم متاسفانه جنابعالي مقاله را با دقت مطالعه نفرموديد. بنده مجددا عين جمله را مي آورم.
    //////////////////////////////////////////
    ……لذا بر اساس اين آيه شيعيان مقام امام را از مقام نبوت عامه بالاتر مي داند.(دقت کنيدگفتم نبوت عامه چون بعضي از انبياء امام نيز بودند)
    //////////////////////////////////////////////////
    دوست عزيز شيعيان هرگز مقام امام را از انبيايي که خود به مقام امامت رسيده اند ( مانند حضرت ابراهيم و حضرت محمد) بالاتر نمي دانند.
    اما نوشته ايد:” کاملا روشن آمده که اولویت اول خداوند است و اولویت بعدی حضرت رسول (ص) و اصحابه است و اولویت آخر اولی الامر یا همان امامان حق می باشند . ”
    پاسخ:
    جنابعالي از کجاي اين آيه به اولويت دوم که حضرت رسول اکرم است، اصحاب هم اضافه کرديد. هم شان دانستن رسول خدا واصحاب موردي است که گمان مي کنم حتي براي دوستان اهل سنت هم تازگي دارد.
    حال به فرض محال اصحاب هم شان رسول الله و دراولويت دوم باشند چرا امامان که خود از اصحاب هستند، رتبه شان از اصحاب معمولي پايين تر است.
    در پاسخ به: Reply To: درسهایی از داستان قرآنی طالوت #3406

    rrw
    کاربر
    جناب سجودي
    نوشته ايد:” وقتی رهبر معصوم زنده باشند، خود رهبر فرمانده را انتخاب میکند، این حقیقت مسلم را هم بنی اسراییل میدانست و هم ما ”
    پاسخ:
    اولا: همانطور که قبلا گفتم هيچ عقل سليمي نمي پذيرد که خدا و پيامبري که حتي فرمانده سپاه را منصوب مي کند، امت را بعد از پيامبر اکرم به حال خود رها کرده باشد تا خود براي جانشيني رسول خدا تصميم بگيرند.
    ثانيا: با وجود اين نص و ديگر نصوص چه کسي به اهل سنت مجوز داد تفسير به راي کند و انتخاب جانشين رسول خدا بعد از مرگ را برعهده مردم بگذارد. اگر علماي شما قدري انصاف داشتند حداکثر بايد بگويند، که نمي توانند از آيات و روايات به شخص جانشين رسول خدا پي ببرند. همين. ( به اين ترتيب به صراط مسقيم يک قدم نزديکتر بودند)
    نوشته ايد:” در بین اقوام عالم این فقط شیعه ها هستند که رهبر معصومشان ( امام زمان) زنده است ، اما با این وجود خودشان رهبر انتخاب میکنند و عجبا صد عجبا که عیب خود را به اهل سنت نسبت میدهند!!!!!”
    پاسخ:
    اولا: شيعيان در غيبت امام معصوم به ناچار براي خود رهبر انتخاب مي کنند. ليکن امام معصوم صحابه در کنارشان بود. پيامبر نيز در واقعه غدير بر ولايت او تصريح کرده بود. با اين وجود او و همسرش که اتفاقا به تصريح قرآن وي نيز معصوم بود را آزردند وخانه نشين کردند .( اين دو شبيه هم نيستند)
    ثانيا: رهبر منتخب شيعيان نيز خود را سربازي کوچک از سپاه امام زمان مي داند و لحظه شماري مي کند که حکومت را به صاحب اصليش تحويل دهد.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 300)