پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8694بگذارطوري ديگر بگويم شايد ميخ درسنگ فرو رود. شرط لازم و حتي کافي براي اينکه توسل به قبور انبياء هرگز غلط و غير عقلاني نيست ،اعتقاد به شنيدن صداي ما توسط ايشان است. به عبارت ديگر همچنانکه انبياء در زمان حيات صداي ما را مي شنوند و تقاضاي ما را پاسخ مي دهند، چرا پس از مرگ در حاليکه همچنان صداي ما را مي توانند بشنوند پاسخ ندهند.
وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِنْ دُونِ الرَّحْمَنِ آَلِهَةً يُعْبَدُونَ :47/ سوره ذخرف**
(اي رسول خدا)از پيامبران پيشين بپرس که آيا غير از خداي رحمان خدايي قرار داده ايم که مورد پرستش قرار گيرد ؟اين سوال رسول خدا از پيامبران قبلي به چه صورت است.
** پيامبر اسلام مردههاي قريش را صدا زد و فرمود:
أليس قد وجدتم ما وعد ربكم حقا فانى قد وجدت ما وعدني ربى حقا فسمع عمر قول النبي صلى الله عليه وسلم فقال يا رسول الله كيف يسمعوا وانى يجبوا وقد جيفوا قال والذي نفسي بيده ما أنتم بأسمع لما أقول منهم ولكنهم لا يقدرون ان يجيبوا ثم امر بهم فسحبوا فألقوا في قليب بدر .آيا شما آنچه را كه خداوند وعده داده بود ، حق يافتيد ؟ من وعده خدا را حق يافتم ، عمر وقتي گفتگوي پيامبر با مردگان بدر را شنيد ، گفت : اينها چطور سخن شما را ميشنوند و چطور جواب ميدهند در حالي كه همه مردهاند . پيامبر اكرم فرمود : قسم به خداي كه جان من در دست او است ، شما شنواتر از آنها نيستيد ، آنها بهتر از شما ميشنوند ؛ ولي نميتوانند جواب بدهند .
صحيح مسلم – ج 8 – ص 163 – 164چگونه است که کشته هاي کفار سخن ما را مي شنوند ولي رسول خدا نمي شنود؟
** اتفاقا اهل تسنن حتي اعتقاد دارند که انبيا بعد از مرگ ظاهري در واقع زنده اند .
أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَى مُوسَى لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ
صحيح مسلم ج4/ص1845 کتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلامرسول خدا فرمودند که رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي که من را به آسمان بردند – در کنار جايي که خاک سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.
** حتى جاء الخبر أبا بكر … حتى دخل على رسول الله صلى الله عليه وسلم فأكب عليه وكشف عن وجهه ومسحه وقبل جبينه وخديه وجعل يبكي ويقول بأبي أنت وأمي ونفسي وأهلي طبت حيا وميتا …. اذكرنا يا محمد عند ربك
تمهيد الأوائل وتلخيص الدلائل – الباقلاني – ص 488
… ابو بکر خود را بر روي( پيکر مطهر ) پيامبر انداخت و پارچه روي صورت پيلمبر را کنار زد و دست به صورت و پيشاني و گونه هاي ايشان کشيد و در حالي که گريه مي کرد عرضه داشت پدر و مادرم و جانم و خانواده ام فدايت پاک و پاکيزه زندگي نمودي و پاک و پاکيزه از دنيا رفتي …. اي محمد ما را در پيشگاه پروردگارت ياد کن …
.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8733نوشته اي:” اگر از ایه 26 سوره طه بخوانی موسی برای خود درخواست وزیر کرد چون لکنت زبان داشت ”پاسخ:
ابتدا بياييد آيات را يکبار مرور کنيم:
قال رب اشرح لى صدرى (25)
و يسر لى امرى (26)
و احلل عقده من لسانى (27)
يفقهوا قولى (28)
و اجعل لى وزيرا من اهلى (29)
هرون اخى (30)
اشدد به ازرى (31)
و اشركه فى امرى (32)گفت : پروردگارا سينه مرا بگشاى (25)
و كارم را به من آسان كن (26)
و گره از زبان من باز كن (27)
تا گفتارم را بفهمند (28)
و براى من وزيرى از كسانم مقرر فرما (29)
هارون برادرم را (30)
و پشت من بدو محكم كن (31)
و او را شريك كارم گردان (32)اولا : همانطور که مي بينيد موسي براي فراخي سينه خود و آساني کارش و همچنين گره گشايي از زبانش دعا کرده بود و در فراز چهارم دعايش درخواست ديگري کرد اينکه خداوند هارون را وزير او قرار دهد. پس اين دعا ارتباطي با لکنت موسي نداشته است.
ثانيا:معني وزير کاملا روشن است و هرگز به معناي سخنگو ي ساده نيست.
ثالثا: اگر قدري به خود زحمت مي دادي و ادامه آيات را مي خواندي مي ديدي که فرمود: و اشركه فى امرى (32) و او را شريك كارم گردان .
واضح است که موسي از خدا خواست که هارون را در اصل دعوت دين، با او شريک نمايد.يعني در رسالت همرا ه و جانشين او باشد. نه سخنگوي او.
خوانندگان محترم دقت فرموديد که متاسفانه چگونه اهل سنت ، معناي صريح واژه ها را به ميل خود منقلب مي کنند. البته از کساني که معناي روشن مولي در واقعه غدير را دوست معني مي کنند، عجيب نيست که واژه صريح وزير در اين آيه را سخنگو معني نمايند!!!
آيا واقغا باز بايد شبهه کرد چرا رسول خدا در غدير از واژه صريح تري استفاده نکردند.آيا گمان مي کنيد براي کساني که در دلشان مرض وجود دارد واژه فرقي مي کرد؟ آيا ايشان آن واژه را هم به دلخواه معني و تعبير ،نمي کردند؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8736جناب abdollah1990 با اين وجود، باشد، فرض مي کنيم هارون صرفا سخنگوي موسي بود. نه وزير وجانشين او. حال پاسخ بده چرا بايد سخنگوي موسي با جعل الهي انتخاب شود و جانشين رسول خاتم با راي مردم.(تو که خودت را بيشتر گير انداختي)دوست عزيز بنده چند روز آينده در سفر هستم و امکان پاسخ دهي ندارم.پس عجله نکن و خوب مطالعه کن و سپس پاسخ بده .
سوال را بار ديگر طرح مي کنم. آيات قرآن صراحت دارد که سنت خداوند چنين است که تمامي کارگزاران انبياء از جانشين و شريک رسالت تا نقيب و فرمانده سپاه ايشان جعل الهي و مبعوث اويند. ( واين بيانگرجايگاه خاص انبياء است) حال آيا آيه اي وجود دارد که تصريح کرده باشد اين سنت خداوندبراي رسول گرامي اسلام نسخ شده است.(نعوذ بالله آيا شان حضرت محمد از ديگر انبياء کمتر بوده)
لطفا نص را بياوريد و با اگر و مگر جواب ندهيد. اگر نمي توانيد سکوت کنيد و آبروي خود را بيشتر نبريد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8743مسئولين محترم سايت چرا پاسخهايم از آخر به اول درج شده. آيا سايت مشکل دارد. لطفا اگر مقدور بود به ترتيب گذاشته شود. با تشکرشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8858جناب abdollah1990 چندين بار نوشتي :
بی سوادی خودت را و ناقص العقلی خودت را مشخص کرده ای !!!
شما سواد نداری و نمی فهمی که هارون قبل از موسی فوت کرده است فهم آن برای شما مشکل است .پاسخ:
اولا: خوشم مي آيد حسابي عقده گشايي کردي. حدافل باعث شد دق نکني. ولي دوست عزيز مگر تو با عقل و استدلال خودت فهميدي که هارون قبل از موسي فوت کرد که مي گويي من عقلم نمي رسد و ناقص العقلم و فهم آن برايم مشکل است که هارون پيش از موسي مرده است!!
تو جمله اي را جايي خواندي يا شنيدي که هارون قبل از موسي مرده و من آن جمله را نخواندم يا نشنيدم يا در کتاب غير معتبر ،برعکس، خواندم .لااقل ديگر بلغور نکن که شيعه به داستان يهود مستمسک مي شود چون ريشه در يهود دارد . مي بيني که من از موسي ويهود آن چه را مي دانم که در قرآن آمده نه بيشتر .
ثانيا: ما در تاريخ اسلام هم ابهامات زيادي داريم، مثلا حتي در تاريخ تولد و وفات رسول خدا نيز ترديد داريم، چه برسد به اينکه به قطع و يقين قبول کنيم هارون قبل از موسي فوت کرده است.
ثالثا: باشد . چون اغلب کتب نوشته اند که هارون قبل از موسي فوت کرده ، ما فعلا آن را قبول مي کنيم. ولي خيلي ذوق نکن. چراکه چيزي عوض نمي شود. مگر زماني که موسي هارون را وزير و شريک رسالت خود مي کرد، از هارون تعهد گرفته بود که قبل از او بميرد تا بعد از مرگش ديگر شريک و جانشين او نباشد!!
رابعا: عهد شراکت هارون در رسالت موسي را خداوند امضاء کرد. آخر کدام عهد شراکتي است که با مرگ يکي ، حق ديگري و مسئوليت او باطل مي شود. پس به چه دليلي اگر موسي قبل از هارون فوت مي کرد، هارون ديگر حق ومسئوليتي نداشت.
بگذار طورديگري بگويم شايد بالاخره ميخ در سنگ فرو برود.
سنت چيست ؟ عمل و رفتار رسول خدا . مثلا رسول خدا تشريع کرد و به اصحاب ياد داد که در آخر نماز بگويند( السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته )حال ما مي توانيم بگوييم که اين مختص به زماني بود که رسول خدا در قيد حيات بودند، چون در آن موقع رسول خدا حضور داشت و سلام به ايشان، معني داشت پس اکنون ديگر چنين کاري منسوخ است؟قطعا خير. اصلا اگر کسي بخواهد با سنت چنين کند چه چيزي از مذهب مي ماند.
در چنين صورتي اولين جواب ما به آن فرد نادان، اين است که اگر مي خواهد سنت ونصي را نسخ کند، بايد سنت ونص صريح ديگري بياورد، وگرنه خدشه اي به سنت گذشته نيست.
دوست عزيز،عمل ما بايد هميشه دقيقا مطابق با سنت و عمل رسول خدا باشد، واگر فردي ادعا کند که مثلا فلان سنت ، بعد از پيامبر نسخ مي شود بايد براي ادعاي خود نص صريح بياورد نه اينکه ما براي ادامه سنن ، نص بياوريم .
حال برسيم به موضوع بحث .آيا عمل خداوند بيانگر سنت اوهست؟ بله
آيا سنت خداونمد چنين نيست که تمامي کارگزاران انبياء،از جانشين وشريک تا نقيب و حتي فرمانده لشکر انبياء را خود جعل و مبعوث نمايد؟ بله چنين است.
حال آيا شما نصي داريد که خداوند اين سنت را براي رسول اکرم نسخ کرده باشد؟اگر داري بسم الله ارائه کن . اگر نداري به چه حقي آن را رد مي کنيد.( آيا متوجه مي شوي يا باز مي خواهي خود را به تحميق بزني)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8859بازهم وقيحانه نوشته اي:” موسی به لحاظ اینکه لکنت زبان داشت از خداوند خواست که برادرش برای ابلاغ رسالت همکار او باشد ”پاسخ:
اولا: همانطور که پيشتر گفتم و تو البته نخواستي بفهمي ، موسي براي لکنت خود، قبلا دعا کرده بود (واحلل عقده من لسانى ) پس ديگر چه حاجتي داشت که باز براي لکنتش ،هارون را به کمک بخواهد مگر از برآورده شدن دعايش نا اميد بود!!
ثانيا: درد همين است. شما مي گوييد موسي از واژه وزير و شريک استفاده کرده ولي منظورش سخنگو بود . همچنانکه مي گوييد منظور رسول خدا در واقعه غدير ، دوستي است ولي از واژه مولي که معناي اصلي آن سرپرستي است استفاده کرده است!! آخر خوش انصافها چرا در مذهب شما انبياء آنقدر بي فکر و نا آشنا به واژگان هستند!!
نوشته اي :” اینکه گفته ای (و او را شريك كارم گردان .)
برادرم اولا : آیا حضرت علی هم شریک رساندن پیام الهی بوده است ؟؟پاسخ:
خير ، طبق برداشت احمقانه تو از آيه ،رسول اکرم مانند موسي لکنت داشت لذا فرمود:مثل علي به من مانند هارون است به موسي!! يعني علي سخنگوي من الکن است!!!!
نوشته اي:”اگر قران را مطالعه می کردید .
(مَّا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ)
(وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ )
و چون از قران فراری هستید هنوز نمیدانید وظیفه ی پیامبر چه می باشد و چرا نمی تواند برای خودش جانشین تعیین کند ”پاسخ:
اولا : آيا وظيفه موسي ابلاغ نبود. پس چرا براي خود وزير و شريک تعيين کرد. ثانيا: دوباره سوال مي کنم اگر وظيفه رسول خدا ،فقط پيام رساني بود، پس کودتاچيان در سقيفه چه مي کردند؟ داشتند مسئوليت پيام رساني پيامبر رابه ابوبکر و عمر واگذار مي کردند!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8860نوشته اي :”من چندین بار در قسمتهای مختلف توضیح دادم خلافـــــــــت منصوص الهی نیست و یک اصل از اصول دیــــــــــــــن نیست حتی از ارکان ایــــــــــــــمان هم نیست و حتی فروع دیــــــــــــــن هم نیــــــــــــــست .”پاسخ:
آخر چرا اين چيزها را به خدا ياد نمي دهي !! اگر خدا مي دانست که جانشيني هيچ اندر هيچ است! در نصب جانشين و شريک موسي و نقيبهاي دين و يا لااقل در نصب فرماندهان لشکر انبياء آنقدر دخالت نمي کرد !! شايد هم منظورت اين است که نعوذبالله دين اسلام و نبي اکرم ارزش اين را ندارد که خداوند در تعيين جانشين رسول خدا دخالت کند.
دوست عزيز اصلا باشد خلافت کمترين چيز .اصلا هيچ . ولي نص قرآن به ما ياد مي دهد که در اين چيز بي ارزش ،خداوند دخالت کرده و آن را جعل الهي مي داند آيا واقعا متوجه نمي شوي يا خود را به ناداني زده اي.
نوشته اي: خواهشمندم اگر دو مرتبه خواستی مطالب بگذاری اولا مرتبط با موضوع سوال اولیه باشد .
پاسخ:
موافقم . بنده که در اولين کامنت خود فقط سوال شما را کلي تر پرسيدم تا برسيم به مصاديق . دوباره آن را تکرار مي کنم . پس لطفا حاشيه روي نکن. و به خاکي نزن.
آيا طبق آيات قرآن، سنت خداوند، نصب کارگزاران انبياء از جانشين وشريک تا نقيب و فرمانده لشکر است يا نه؟ اگر جواب مثبت است که قطعا چنين است، آيا به رسول اکرم که رسيد خداوند از اين سنت خود دست برداشت، اگر نظر شما چنين است، لطفا نص صريح بياور.واضح است که اگر نتواني نص صريحي بياوري حق نداري نص صريح را رد کني. پس فعلا يا اين راقبول کن يا با نص صريح ديگر( نه با اگر ومگر)آن را رد کن تا برسيم به ادامه بحث.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8894نوشته اي:” شما بفرمائید خداوند در کجای قران با لفظ صریح گفته حضرت علی یا دوازده امام جانشینان پیامبر هستند”پاسخ:
والله پذيرش اينکه کسي بتواند آنقدر نفهم و کند ذهن باشد سخت است. بنده چندين بار گفتم من فعلا روي خلافت علي يا ابوبکر بحث نمي کنم . موضوع بحث کلي تري است. اصلا شايد در پايان برسيم به اينکه ابوبکر يا عمر يا حتي معاويه ، جانشين برحق رسول خدا است. فعلا موضوع اين است سنت خداوند در تعيين جانشينان انبياء چيست؟ واقعا متوجه نمي شوي يا خود را به ناداني زده اي.
پسر خوب بعد از اينکه تو خيره سري را کنار گذاشتي و اقرار کردي تعيين جانشين رسول خدا ،برطبق سنت خداوند جعل الهي است، به کمک هم به آيات و رواياتي که به مصاديق اين جانشيني اشاره دارد، مي پردازيم.اگر هم اين سنت خداوند را قبول نداري، نص صريح و آيه ديگري بياور و اين نص را رد کن.
نوشته اي:”سوال برادرabdollah1990کاملا واضحه اگه ایه ای که در ان اسم علی وائمه باشد بیار واگر نیست خفقان بگیری خیلی بهتره!!!!!”
پاسخ:
دوست بي ادب و نادان من ، تو نيز اگر نمي تواني آيه اي بياوري که خداوند سنت خود را در جعل جانشينان انبياء براي رسول خدا ،نسخ کرده سکوت کن.
نوشته اي:”حضرتش چون جانشین تعیین نکردند به خاطر این بود که اگر این کار را میکرد اون جانشین هر اشتباهی انجام میداد مردم قدرت انتقاد از او را نمیداشتند واو را عین پیامبر ص میدانستند.
پاسخ:
اولا: چرا چنين مصلحت انديشي خود خداوند نکرد که تمامي کارگزاران انبياء را خود جعل و مبعوث نمود.
ثانيا: ما در قرآن نص داريم، پس جايي براي مصلحت انديشي نيست.
ثالثا: کسي که به جايگاه جانشيني انبياء مي رسد از جنس انبياء بوده و از هرگونه خطايي پاک و مبرا است. همچنانکه هارون چنين بود. خليفه و جانشين پيامبر(ص) وظايفي دارد, از جمله تفسير و تبيين معصومانه دين و حفظ و نگهداري آن از گزند دشمنان .و لازمه چنين مسئوليت خطيري برخورداري از عصمت و علم خدادادي است. اتفاقا کليد مسئله همين است، اگر جانشين رسول خدا، از ناحيه خداوند تعيين و معرفي نگردد، مي تواند باعث انحراف دين شود.
رابعا: شما زير بار قبول هيچ خطا و اشتباهي حتي از خليفه منتخب مردم نمي رويد(اگر شما از ابوبکر وعمر اشتباهي سراغ داريد بفرماييد) پس مطمئن باشيد از جانشين منتخب خداوند و رسولش نيز اشتباهي نمي توانستيد ببينيد.
خامسا: شما که توجيه اجتهاد را براي اعمال صحابه داريد،براي جانشين برحق رسول خدا هم ، چنين توجيهاتي بياوريد.
سادسا: علي که امام و خليفه برحق بود، آيا در مدت خلافتش از او اشتباهي سر زد که اگر جانشين بلافصل رسول خدا مي شد، بايد نگران اشتباه ايشان مي شديم. حال فرض کن ما در مورد ايشان غلو و اشتباه مي کنيم، اين اشتباه ما که تقصير ايشان نيست.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8895نوشته اي:”میخواهی بحث را بپیچانی که حواس جمع است ودر مورد کلمه مولی تو همین سایت یه ع.ع.هایی کرده بودی
اینجا
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2011
که اینجا جواب دندان شکن شنیدی ازسنی مظلوم ایرانی اهل سنتم وبرادر حبیب
ودر اینجا
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1608
که اینجا هم جواب دندان شکن شنیدی از برادرmojahed-din
واینجا
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1602
که باز هم جواب دندان شکن شنیدی از برادر سیدناعمر!!!!!!!)پاسخ:
عدو شود سبب خير اگر خدا خواهد. خوانندگان محترم لطفا حتما به اين آدرسها رفته و مناظره را بخوانند وقضاوت نمايند که آيا اين وهابي راست مي گويد يا نه.
نوشته اي:”برادر عبدالله 1990حرفشان این بود موسی به خاطر لکنت زبان از خدا خواست تا هارون همراه او باشد ودر ادامه این حرفشان”
پاسخ:
آخر چرا اينقدر کند ذهني.؟!! اگر موسي هارون را فقط براي لکنتش مي خواست، مي فرمود خدايا هارون را سخنگوي من قرار بده، نه اينکه بفرمايد خدا يا هارون را وزير و شريکم قرار بده. ضمنا هارون قبل از اين دعا براي برطرف شدن لکنتش از خدا شفا خواسته بود. ( يکي بياد به اين وهابي اين موضوع ساده را حالي کند) همچنانکه اگر رسول خدا فقط دنبال دوستي با علي بود مي فرمود ، هرکه من حبيب اويم علي حبيب اوست.
نوشته اي:”آیا حضرت علی هم شریک رساندن پیام الهی بوده است ؟؟ آیه اش را بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود اینها سواله که دریغ از یک جواب از طرف شما!!!!!!!”
پاسخ:
اما دوست عزيز چند بار گفتم وباز تکرار مي کنم.بحث ما اصلا علي و ابوبکر وديگران نيست. فعلا يک بحث ريشه اي داريم. آيا براي تعيين جانشين رسول خدا ، اصحاب بايد به دنبال نصوص قرآني يا روايي مي رفتند که خدا و رسولش تعيين جانشين نموده باشد يا بايد خود شورا تشکيل مي دادند.(بنده مي گويم بايد به دنبال نصوص مي رفتند چراکه سنت خداوند جعل است تو مي گويي شورايي است، لطفا نص بياور)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8896نوشته اي:”سنت نزد شما یه تعریف دیگری داره درسته؟ از نگاه فقهاء شیعه، سنت هر آن چيزى است كه از پيامبر و اهل البیت علیهم السلام نقل شده،و گاهی آن را در مقابل بدعت به کار می برند. …”پاسخ:
مي گم به خاکي نزنيد براي همين است. باشد اصلا ما از سنت چيز غلطي برداشت مي کنيم . سوال اين است که شما که از سنت چيز درستي براشت مي کنيد ، چرا متوجه اين نمي شويد که جعل الهي جانشينان انبياء يک سنت الهي است، آن هم به تصريح قرآن.
نوشته اي:”خب وزیر حضرت موسی با دعای ایشون انتخاب شد حالا سوال من از شما ایا ایه ای واضح داری که خداوند بگوید حضرت علی جانشین رسول الله است اگر هست؟
پاسخ:
لطفا مطلب را درست درک کن. هارون ، فقط با دعاي موسي، وزير و جانشين او نشد، بلکه با دعاي موسي و جعل الهي ، جانشين او شد همچنانکه 12 نقيب او وهمچنين طالوت از فرماندهان سپاه يکي از پيامبران با جعل الهي به اين سمت مبعوث شدند.
حال آيا تو نيز نتيجه گيري مي کني که تعيين جانشينان انبياء از جمله رسول خدا بايد جعل الهي باشد. اين عقيده ريشه اي وکليدي است اگر بر روي آن صحه مي گذاري بگو تا ادامه دهيم .
نوشته اي:”ما از این چیزهایی که گفتی ایه قران در اثباتش داریم!!!!که شما در اوردن اسم ائمه درقران باز هم ناتوان!!!!!
پاسخ:
بگذار طوري بگويم شايد بالاخره مغزت تکاني بخورد و بفهمي من چه مي گويم. بنده اصلا دنبال اثبات علي نيستم. اصلا مي خواهم ابوبکر و عمر را اثبات کنم. و آن اينکه ابوبکر صديق! و عمر فاروق! نيازي به شورا نداشتند. چون جانشين رسول خدا بر اساس نص قرآن با جعل الهي تعيين مي گردد. و حتما آيه و يا نصي براي انتخاب آن دو وجود داشته است. تو فعلا اصل را قبول کن تا با هم بنشينيم و آن نصوص مربوط به جانشيني ابوبکر يا شايد علي را پيدا مي کنيم. پس فعلا جواب سوال را بده و به خاکي نزن.
نوشته اي: حضرت موسی که عصایشان تبدیل به ازدها شد وپیامبر هم چین کاری نکردند این دلیل بر پایین امدن جایگاه رسول الله میشود؟؟؟؟؟یا حضرت عیسی مردگان را زنده میکردند وپیامبر ص هم چین کاری نمیکردند ایا این دلیل بر پایین تر بودن مقام رسول الله از حضرت عیسی میشود؟
پاسخ:
اولا : مثالهاي مع الفارق نزن. اگررسول خدا چنين معجزاتي نداشت، دهها معجزه ديگر داشت. ثالثا: ما از يک سنت الهي صحبت مي کنيم. نه جزئيات معجزه و کيفيت آن. دقت کن که خداوند نزول وحي را براي انبياء فرموده و آنرا اصل مي داند،ولي ممکن است کيفيت آن براي هرنبي فرق کند. و اين خدشه اي به اصل نزول وحي نيست. براي جعل جانشين نيز چنين است. اگر مي گويي نه نص صريح بياور.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8897نوشته اي:”من میگم لعنه الله علی الکاذبین تو هم بگو آمین
اینجا خطاب به دوستمان به این ادرس ارجاع داده بودی
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1447
واونجا ع.ع. کردی خطاب به عبداللهی ابوبکر بن حسین(اما جنابعالی به عنوان ردیه نوشته بنده دو آدرس ارائه کرده اید، اولی که اصلا باز نمی شود و دومی مقاله ای است با عنوان” ابطال شبهه: بالاتر بودن امامت بر نبوت” .
جالب اینکه در آن مقاله نيز به هیچ عنوان ، عقیده بالاتر بودن مقام امام از نبی نقد نشده و فقط در مورد اینکه حضرت علی می تواند امام باشد یا نه ، شبهه افکنی گرديد
فرمایش ما /اتفاقاهردوتا لینک باز میشه وخیلی مربوط به موضوع مورد بحث تو هم هست(واون دو تا مقاله اینا بود
آیا امامت از نبوت بالاتر است؟http://www.islamtxt.net/question/417
ابطال شبهه: بالاتر بودن امامت بر نبوت!
http://www.islamtxt.net/article/458
وهر دو تاش هم باز میشد اتفاقا که به دروغ گفتی یکیش باز نمیشه!!!!!!!!!!)
——————————————-
پاسخ:
من هم موافقم. (((لعنه الله علی الکاذبین )))از دو آدرس فوق ، همچنان اولي خالي است و باز نمي شود.يعني
http://www.islamtxt.net/question/417
حقير عاجزانه از يکي از دوستان شيعه و يکي از دوستان اهل سنت خواهشمندم به اين آدرس بروند و بگويند آيا باز مي شود يا نه. در هر صورت براي بنده که باز نمي شود.( آخر چرا اين بحث را جلو کشيدي و همجا جواب نمي دهي. چرا مي خواهي بحث رامنحرف کني)
جناب ابن تيميه اگر مي تواني بحث را بدون حاشيه روي و وراجي در مسير خود ادامه دهي بفرماييد. وگرنه اگر بخواهي باز مطالب غير مرتبط بگويي شايد ديگر پاسخ تور راندهم و قضاوت را در همينجا به خوانندگان واگذار نمايم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: سوال از معتقدان به امامت منصوص الهی ۱۲ امام پس از فوت پیامبر #8911جناب abdollah1990إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَيْهِ رَاجِعونَ
قضاوت با خوانندگان محترم
والله قسم تو طالب حقيقت نيستي وگرنه اينقدر خيره سري نمي کردي.
بنده حديث صحيح از شدت علاقه اصحاب به تربت و قبر رسول خدا مي گويم. حال تو مي گويي حتما حديثي بايد بياورم که صحابه قبر ايشان را بوسيده باشند!!! واقعا از مسخره شدن نمي ترسي؟ مگر قبر رسول خدا در اتاق عايشه نبود ؟چطور صحابه مي توانستند به اتاق او راحت رفت و آمد کنند تا قبر ايشان را ببوسند.
اصلا بنده مثل خودت سوال مي پرسم جناب ابوبکر و عمر بايد يک آيه از قرآن يا يک روايت از پيامبر داشته باشند که قبر ايشان داراي ويژگي خاصي است وگرنه با منطق سطحي تو ، کذاب و بدعت گذار خواهند بود.
همچنين عايشه نيز بايد يک آيه يا حديث صحيح داشته باشد که مردگان او را مي بينند و گرنه او هم کذاب خواهد بود(البته طبق منطق مسخره خودت)پس اول تو استناد عايشه را بياور تا بعد.
پسر جان باور کن سکوت مي کردي سنگين تر بودي.
-
نویسندهنوشته ها
دوستان سلام
بنده متاسفانه بخاطر مشغله کاري خيلي نمي توانم در بحث ها شرکت کنم. ولي چون امر بر نويسنده اين شبهه جناب (abdollah1990) مشتبه شده، جواب کوتاهي مي دهم.
جناب abdollah1990 ، به واقع موضوع سوال و شبهه شما که البته بارها به آن پاسخ داده شده است ،دو بخش دارد . يکي :اثبات جعل الهي بودن جانشينان رسول خدا به کمک آيات (فارغ از اينکه آن شخص کيست ). دوم: وجود نص قرآني براي اثبات 12 امام شيعه .
واضح است که بخش اول يک اصل مهم اعتقادي است در حاليکه بخش دوم مصداقي است.يعني اينکه ابتدا بايد با آيات الهي اثبات کنيم آيا عقيده شيعه صحيح است و جانشين رسول خدا با جعل الهي ، تعيين مي گردد يا عقيده اهل سنت درست است و ايشان به انتخاب مردم به خلافت مي رسد. بعد برسيم به مصاديق آنها و لزوم و يا عدم لزوم ذکر اسامي آنها در قرآن.
پس ابتدا سوال اصلي : آيا آيات قرآن عقيده شيعه در جعل الهي دانستن جانشين رسول خدا را تاييد مي کند يا عقيده اهل سنت در انتخابي دانستن ايشان را ؟
اما پاسخ:ما به استناد آيات قرآن ، عقيده داريم که جانشينان انبياء از جنس انبياء و مجعول الهي هستند. آنجا که موسي به خداوند گفت “ اجعل لی وزیرا من اهلی” يعني خداوند وزير و جانشين موسي را جعل الهي دانسته است.
يا آنجا که از قول قوم بني اسراييل بيان مي کند ” …. ابْعَثْ لَنَا مَلِكاً “. (جالب است حتي قوم خيره سر بني اسراييل هم مي دانستند که فرمانده لشکر سپاه انبياء مي بايست انتصابي از طرف خدا و نبي باشد )
جالب اينکه در ادامه همين آيه آمده، پيامبر بني اسراييل فرمود : إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكاً يعني ايشان نصب طالوت به عنوان فرمانده سپاه را به خدا نسبت داد و انتخابي بشري ندانست.( آخر مگر نعوذبالله شان پيامبر و دين اسلام پايين تر از يهوداست که فرمانده بني اسراييل،منتصب خداوندباشد و جانشين رسول الله منتخب مردم )
پس جناب abdollah1990 همانطور که عرض کردم ، ما بر مبناي اين نصوص و نمونه هاي قرآني ،جانشينان انبياء، از جمله جانشين رسول اکرم را جعل و انتخاب الهي مي دانيم.
حال شما که اعتقاد به انتخابي بودن ايشان داريد بايد با آيات الهي عقيده خودرا اثبات کني. فقط لطفا پرگويي و همانند پدران خود اجتهاد نفرماييد و نص آيه را بياوريد که خداوندجانشين پيامبر اکرم را بر خلاف ديکر انبياء انتخاب شورايي بيان کرده است.(واضح است که اگر نتواني نص صريحي بياوري حق هم نداري سنت گذشته خداوند را در اين باره رد کني)
فعلا اين را پاسخ بده تا برسيم به بقيه موارد.