پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
7- جناب مجاهد دين مگر خودت در روايت مسلم(832) نياوردي که رسول خدا مرحله اي از طلوع خورسيد(در شرق) و مرحله اي از غروب خورشيد(در غرب) را شاخ شيطان برشمرده اند. وهمچنين در روايتي ديکر، فتنه نجد را نيز شاخ شيطان ناميده اند. ( اين سه تا قطعا يکي نيستند.)
پس بايد بپذيريم که سخن رسول خدا سخني کلي است ، وايشان اساسا بروز فتنه وقوت گرفتن افکار شيطاني را به شاخ شيطان تشبيه کرده اند . به واقع هرجايي که حضور قوي فتنه محسوس باشد، شاخ شيطان هم هست.
پس دليلي وجود ندارداگر ايشان جايي ديگر(خانه عايشه) را نيز شاخ شيطان ناميد، ما آن را بزور به يکي از سه مورد فوق مرتبط کنيم.
8- نوشته ايد:” راوی گفته است: «أشار نحو مسکن عائشه» و نگفته است: «إلی جهة مسکن عائشه» ”
پاسخ:
دوست عزيز شايد گفتن (نحو) به جاي(الي جهة) قدري سوال بر انگيز باشد ولي گفتن (مسکن عائشه) به جاي (الشرق) ناداني محض است. به عبارتي بسيار محتمل است کسي منظورش (الي جهة) باشد ولي بگويد، (نحو) ولي محال است کسي منظورش (الشرق) باشد بگويد(مسکن عائشه).
اين عقيده شبيه اين مي ماند که کسي بگويد جناب مجاهد دين رو به درخت نماز خواند، در حاليکه درخت فقط در فاصله ميان شما و قبله بوده است، !!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: رضایت فاطمه سلام الله علیها از خلفای راشدین؟؟ #6738جناب مجاهد دين
در قريب به اتفاق کتب شيعه ، حديث (فاطمةُ بَضعَةٌ مِنّي) يا بدون سبب از رسول خدا روايت شده يا به سببي که هيچ ارتباطي به روايت جعلي خواستگاري حضرت علي از دختر ابوجهل ندارد، مگر در دو روايت يکي(بحار الانوار علامه مجلسي) و ديگري (علل الشرايع شيخ صدوق ) اما بررسي اين روايات:
الف) روايت علامه مجلسي دربحار الانوار : بايد توجه داشت که علامه مجلسي اين روايت را از صحيح ترمزي که از منابع اهل سنت است نقل کرده و ضمن بيان اينکه اين داستان از مشترکات بين مسلمين نيست، با استدلال به همين روايت اقدام به اثبات عصمت حضرت زهرا مي کند . او در حقيقت از راه جدل و با استفاده از آنچه که مورد قبول اهل سنت است موضع آنها در رابطه ي معصوم نبودن آن حضرت را به نقد کشيده است . و اين هرگز به معناي اين نيست که علامه مجلسي صحت داستان فوق را قبول دشته است
ب) روايت شيخ صدوق در علل الشرايع: شيخ صدوق در کتاب ( علل الشرايع ) اين داستان را از قول امام صادق اين گونه نقل مي کند: يکي از بدترين مردمان روزگار ، نزد حضرت فاطمه آمد و گفت : آيا نمي داني که علي از دختر ابوجهل خواستگاري کرده است . آن حضرت گقت : حقيقت را مي گوئي ؟! آن مرد سه بار گفت که حقيقت را مي گويد. آن حضرت بسيار ناراحت شد و با شدت ناراحتي به خانه ي پدرش رفت . حضرت پيامبر از ماجرا مطلع شدند و با فاطمه به نزد علي که در مسجد مشغول عبادت بود رفتند . پيامبر از علي خواست تا ابو بکر و عمر و طلحة را حاضر کند . سپس در حضور آنها فرمود : اي علي آيا نمي داني که فاطمه پاره ي تن من است . هر کس او را اذيت کن مرا اذيت کرده و هر کس مرا اذيت کند خدا را اذيت کرده است . و هر کس او را بعد از مرگم اذيت کند مثل کسي است که او را در زمان حياتم اذيت کرده و هر کس او را در زمان حياتم اذيت کند مثل کسي است که او را بعد از مرگم اذيت کرده باشد ؟! علي گفت بله مي دانم يا رسول الله . پيامبر فرمودند : چه چيزي باعث آن کار تو شد؟( خواستگاري از دختر ابو جهل) علي پاسخ داد ؟ به همان خدائي که شما را به حق و حقيت بعنوان نبي مبعوث کرده سوگند ، آنچه که به گوش فاطمه رسيده از من سر نزده است . پيامبر فرمودند : راست مي گوئي راست مي گوئي . در اين هنگام حضرت فاطمه بسيار خوشحال شد و لبخند زد به گونه اي که دندانهاي او نمايان شد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: رضایت فاطمه سلام الله علیها از خلفای راشدین؟؟ #6739در ادامه ي حديث ماجراي عيادت عمر و ابوبکر از حضرت فاطمه نقل شده و اينکه ايشان اجازه ملاقات ندادند و پس از آنکه با وساطت حضرت علي به آنها اجازه ورود دادند ، با آنها صحبت نکردند تا اينکه با اصرار آنها لب به سخن گشودند و از آن دو اقرار گرفتند که پدر بزرگوارش در آن شب فرموده بود : فاطمة بضعة مني و انا منها من آذاها فقد آذاني . و آن دو شهادت به اين سخن پيامبر دادند . سپس حضرت فاطمه ، خدا را و حاضران را گواه گرفتند که آن دو ، او را در زمان زندگي و هنگام وفات اذيت کرده اند . چنانچه ملاحظه مي فرماييد:
اولا: اگر اين روايت درست هم باشد، فقط مي گويد فردي به دروغ به فاطمه خبر داده که علي از دختر ابوجهل خواستگاري کرده ( نه اينکه واقعا حضرت علي از دختر ابوجهل خواستگاري کرده)ضمنا خود آن حضرت نيز اين اتهام را به شدت رد نموده و پيامبر نيز بر جمله ايشان صحه گذاشته است . و در ادامه نيز مي بينيم حضرت فاطمه بسيار خوشحال گرديده است. پس آزار فاطمه زهرا توسط علي اصلا موضوعيت ندارد.
ثانيا: چه بسا مشيت خدا در اين واقعه وگفتن جمله(فاطمةُ بَضعَةٌ مِنّي) توسط رسول خدا درحضور ابوبکر وعمر براي اين بود که فاطمه زهرا در آينده بتواند با خواندن اين حديث حجت را بر ابوبکر وعمر تمام نمايد. همچنانکه چنين هم کرد.
پس توجه نماييد که شيعه هرگز افسانه خواستگاري علي از دختر ابوجهل را قبول نداشته است.و آنچه که در کتب اهل سنت در اين ارتباط ، وجوددارد نيز رد مي نمايد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: رضایت فاطمه سلام الله علیها از خلفای راشدین؟؟ #6740اما سخني ديگر با خوانندگان محترم وهمچنين جناب مجاهد دين وهابي. در اينجا بياييم هرآنچه که در مورد دروغ بودن افسانه خواستگاري حضرت علي از دختر ابوجهل است را فراموش کنيم و اصلا چنين فرض مي کنيم که اين موضوع صحيح بوده ونعوذبالله واقعا حضرت علي از دختر کافر ابوجهل خواستگاري کرده باشد. حال سوال اين است که پس چرا با او ازدواج نکرد؟
جواب واضح است. چون زماني که از رسول خدا شنيد هرکه فاطمه را بيازارد من را آزرده است، نخواست فاطمه آزرده شود و از اين ازدواج منصرف شد. پس باز هم مي بينيم که آزار فاطمه توسط علي محقق نشده است و اين مسئله اساسا موضوعيت ندارد.
اما در مورد ابوبکر و عمر موضوع کاملا متفاوت است. دقت کنيد فرضا اين جمله رسول خدا به سبب عمل حضرت علي باشد ولي خطاب ايشان عموم مردم بود. ايشان نفرمود اگر تو علي، فاطمه را بيازاري من را آزرده اي وفرمود هر کسي فاطمه را بيازارد من را آزرده است. ابوبکر نيز همانند علي اين حديث را شنيده بود. ولي آيا وقتي موقع عمل رسيد، همانند علي از خواسته خود کوتاه آمد و از آزار فاطمه منصرف شد؟ تاريخ گواه است که هرگز چنين نکرد. به کسي که قطعا مشمول آيه تطهير است، تهمت دروغ گويي زد. حقش را پايمال کرد. خانه اش را تهديد به آتش زدن کردو….. اين آزارچنان بود که هرگز فاطمه زهرا از ابوبکر راضي نشد. در صحيح بخاري آمده:
فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فَهَجَرَتْ أَبَا بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ. فاطمه دختر رسول خدا از ابوبكر ناراحت و از وى روى گردان شد و اين ناراحتى ادامه داشت تا از دنيا رفت. صحيح البخاري- ج 3، ص 1126، ح2926، باب فَرْضِ الْخُمُسِ
از طرفي حتي ابوبکرنيز در زماني که ديگر دير شده بود، به آزار فاطمه زهرا و عدم کسب رضايت از ايشان اعتراف نموده است.
((ليتني لم اکشف بيت فاطمه و لو اعلن علي الحرب )) عقد الفريد / ج4 /ص268–تاريخ طبري / ج3/ص430– اب ابي الحديد / ج6/ص51
پس اي وهابيت خود را به ناداني نزنيد. قياس جاهلانه انجام ندهيد. يکجا عمل وجمله حضرت علي در حديبيه را با جسارت عمر در روايت قرطاس مقايسه مي کنيد واينجا هم آزار فاطمه توسط علي را در روايتي ساختگي ، با آزارواقعي حضرت فاطمه توسط ابوبکر مقايسه مي کنيد در حاليکه تفاوت آنها از زمين تا آسمان است.
جناب مجاهد دين بنده اقرار مي کنم که کامنتهاي شما را دراين پس سرسري خواندم. ولي خودت مي داني که چرا ؟ چون بنده با جنابعالي در مقاله شاخ شيطان به آدرس زير اين بحث را بطور کامل تر داشتيم که جنابعالي مواردي که من به آن اشاره کرده ام را آورده بوديد .
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1462
لذا بنده با اين ذهنيت که شما تمامي آن پاسخ را آورده ايد (نه بخشي از آن را) ، پاسخ خود دادم.
ولي به هرصورت روايت روايت مسلم(832) که دروغ نيست . و وجود دارد. و اين جملات را شما در آنجا گفته بوديد.پس به جاي چسبيدن به حاشيه و تهمت زدن ،لطفا پاسخ را بدهيد.
مگر اينکه شما از اين اشتباهات سهوي و املايي ما احساس پيروزي کنيد!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6790دوست با نمک من ، مطمئن باش اگر مي خوستي بفهمي ، فهميده بودي . شايد تو وقت زيادي داشته باشي ، ولي بنده آنقدر وقت آزاد ندارم که به اراجبف اکثرا تکراري تو پاسخ دهم . قضاوت را برعهده خوانندگان مي گذاريم.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6876جناب abdollah1990 سلام
هرچند بنده گفته بودم ،چون مطلب روشن شده لذا ديگر در اين پست مطلب نمي نويسم. ولي گويا اين موضوع جنابعالي و برخي از دوستانتان را به توهم انداخته که بنده براي اراجبف بي ارزش شما پاسخ نداشتم ، لذا براي اينکه از توهم خارج شويد يک بار ديگر پاسخي براي نوشته هاي شما مي نويسم.
نوشته اي:”در ایه 11 سوره انفال خداوند برای صحابه پیامبر هم کلمه یطهرکم و هم رجز الشیطان و هم یثبت اقدام را به کار برده ، پس آنها باید خیلی معصومتر باشند . و چون خداوند به صراحت فرموده رجز الشیطان”
پاسخ:
مفسرين اهل سنت در مورد رجز الشيطان در آيه 11انفال دو تفسير کرده اند :
الف. وقتي كه مسلمانان براي جنگ با كفار آماده شدند ، كفار در كنار آب بودند و مسلمانان ، دور از آب ، محل قرار گيري كفار خاك سفت بود و محل مسلمانان خاك نرم ، و به همين سبب ، شيطان آنان را وسوسه كرد كه چطور شما بر حق هستيد ، اما محل شما ، از كفار در جنگ بدتر است ! و خداوند باران فرستاد و آنان سيراب شدند ، و جاي پاي آنان سفت شد و جاي پاي كفار سست ، و به همين سبب رجز (وسوسه) شيطان از آنان رفت !
ب. گروهي از مسلمانان از ديدن زنان كفار يا شيطان كه خود را به صورتي فريبنده براي آنان تمثيل كرد، و يا به خاطر احتلام ، در خواب جنب شدند ! و خداوند از آسمان آبي فرستاد ، تا آنان غسل كنند و پاكيزه شوند !
وذلك أن المشركين من قريش لما خرجوا لينصروا العير ويقاتلوا عنها نزلوا على الماء يوم بدر فغلبوا المؤمنين عليه فأصاب المؤمنين الظمأ فجعلوا يصلون مجنبين محدثين حتى تعاظم ذلك في صدور أصحاب رسول الله
فأنزل الله من السماء ماء حتى سال الوادي فشرب المسلمون وملئوا الأسقية وسقوا الركاب واغتسلوا من الجنابة فجعل الله في ذلك طهورا وثبت الأقدام وذلك أنه كانت بينهم وبين القوم رملة فبعث الله عليها المطر فضربها حتى اشتدت وثبتت عليها الأقدامجامع البيان عن تأويل آي القرآن (تفسير الطبري) ج 9 ص 195
وذلك أن إبليس تمثل لهم ، وكان المشركين قد سبقوهم إلى الماء ونزل المسلمون في كثيب أعفر تسوخ فيه الأقدام على غير ماء ، وناموا فاحتلم أكثرهم ، فقال لهم : أنتم يا أصحاب محمد تزعمون أنكم على الحق وأنكم تصلون على غير وضوء وعلى الجنابة
الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل ج 2
در هر صورت رجز الشيطان را در كتب اهل سنت ، به مني ، و يا آن وسوسه تفسير كردهاند (نه هرپليدي)؛ و اراده خداوند نيز يعني آماده کردن مقدمات غسل کردن همانند آب . و واضح است که اين پاکي محقق نمي شود مگر آنکه غسل توسط اصحاب صورت بگيرد. وثبت اقدامهم نيز يعني پايشان در رمل وگل فرو نرود.
حال تو اين آيه را مقايسه مي کني با آيه تطهير که در آن خداوند براي پاکي اهل بيت ،چيزي را تشريع نکرده و الرجس با الف و لام جنس ( شامل هر نوع پليدى؛ چه ظاهرى و چه باطنى مي شود) و همچنين از مفعول مطلق تاکيدي(تَطْهيراً) استفاده نموده است که از ويژگيهاي اين مفعول يکي قطعيت حدث وديگري نهايت حدوث است.( آيا تفاوت را نمي بيني)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6877نوشته اي:” اولا : چون پاسخی به موضوعات مطرح شده از جانب من ندارید ، اهل سنت را به چیزی متهم می کنید که قبول ندارند . اهلسنت در کجا عصمت زنان پیامبر را قبول کرده ایم ؟ دوما : اهلسنت که از ایه 33 احزاب ادعای معصومیت برای زنان پیامبر نکرده اند .”
پاسخ:
لطفا خودت را به تحميق نزن. بنده کي گفتم شما از اين آيه عصمت زنان پيامبر را نتيجه گيري مي کنيد. من مي گويم مگر نه اينکه شما اين آيه را براي زنان پيامبر مي دانيد. (به هر معنايي که تعبير مي کنيد) ولي آيا بخاطر وجود حصر اعتقاد داريد که اين آيه براي زنان بعدي رسول خدا نخواهد بود. آيا اين حصر مي گويد که فقط زنان قبلي مشمول اين آيه بودند!! هر جوابي که شما بگوييد پاسخ ما براي امامان بعد از امام حسين نيز خواهد بود.
نوشته اي:” (خداوند )از چه کسی ترسید که زنان به گفته ی شما خطا کار پیامبر اسلام را مستثنی نکرد . و برعکس عقیده ی شما انها را مادر مومنین نام نهاد و مومنین را مفتخر به داشتن همچین مادرانی کرد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6878نوشته اي:” (خداوند )از چه کسی ترسید که زنان به گفته ی شما خطا کار پیامبر اسلام را مستثنی نکرد . و برعکس عقیده ی شما انها را مادر مومنین نام نهاد و مومنین را مفتخر به داشتن همچین مادرانی کرد .
پاسخ:
دوست عزيز اينکه فرمود: ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ﴾ منحصراً درباره حرمت نكاح است به قرينه اينكه در ادامه در همين سوره فرمود: ﴿وَلاَ أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً﴾
واقعيت اين است که برخى از صحابه زنان رسول خدا را قبل از وفات آن حضرت بين خود تقسيم كرده بودند و هر كدام يكى از همسران آن حضرت را انتخاب كرده بود و مىگفتند كه اگر رسول خدا از دنيا برود، ما با اين همسرش ازدواج خواهيم كرد. اين سخنان به گوش پيامبر خدا رسيد و آن حضرت را ناراحت و غمگين كرد، خداوند به خاطر حفظ حرمت و تسكين قلب نازنينش اين حكم را نازل كرد و به همه صحابه گوشزد نمود كه هرگز حق ازدواج با همسران آن حضرت بعد از وفات ايشان را نداريد.
طلحة بن عبيد الله قرشى از بنى تيم گفت: محمد ما را از اين كه به نزد دختر عمويمان يعنى عائشه رويم ! – طلحه و عائشه هر دو از بنىتيم بودند- سپس در دل خويش گفت: قسم بهخدا اگر محمد بميرد و من زنده باشم، با عائشه ازدواج مىكنم.
به همين سبب خداوند اين آيه را نازل كرد كه «شما حق نداريد كه رسول خدا را آزار دهيد و حق نداريد كه بعد از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين كار در نزد خداوند (گناه) بزرگى است».
زيرا خداوند همسران رسول خدا (ص) را در حرمت ازدواج مانند مادرانشان قرار داده است و به همين سبب خدا ازدواج با آنان را گناه كبيره براى مومنان دانسته است.
الأزدي البلخي، تفسير مقاتل بن سليمان، ج3، ص 53
جالب اينکه حتي خود عايشه نيز برداشتي غير از حرمت ازدواج از اين آيه نداشته است.
به عائشه گفت: اى مادر. عائشه جواب داد: من مادر تو نيستم، من مادر مردان شما هستم.
عن عامر عن مسروق أن امرأة قالت لعائشة يا أمة فقالت لست بأمك أنا أم رجالكم.
الزهري، الطبقات الكبرى، ج8، ص65 و 68
پس ام المومنين بودن اين زنان يك شرافت ذاتي براي آنها نيست. و حتي حرمت ازدواج و تمامي احترام خود را از رسول خدا دارند. اصلا اين آيه نيز در مقام رسول خدا نازل شده نه تبيين جايگاه زنان ايشان. همانند اينکه کسي بگويد همسايه مثل برادر توست ، به ماشينش خط نکش. آيا اين جمله بيانگر جايگاه ذاتي ماشين همسايه است!؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6879نوشته اي:” (إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها. ) اولا : در کجای این حدیث از اهل بیت پیامبر و زنان پیامبر سوال شده است ؟ و از اظهر من الشمس است که هر زنی وقتی از شوهرش طلاق گرفت و به خانه ی پدرش رفت جزو اهلبیت شوهر قبل نیست .
پاسخ:
اولا : تو در کامنت قبلي خود گفته بودي ، اصحاب زنان را جزو اهل بيت مي دانستند و من اين روايت را آوردم که چنين نيست. ضمن اينکه اين عقيده حتما در مورد زنان پيامبر هم صادق خواهد بود.
ثانيا: تو که کذاب نيستي بگو که کجا زيد ابن ارقم گفت ،فقط وقتي زنان طلاق داده شدند، اهل بيت نيستند!!! او در جواب اينکه زن جزو اهل بيت است صربحا گفته (قال: لا) و در ادامه علت اين موضوع را گفته که چون مي تواني او را طلاق دهي و به خانه پدرش برگرداني.(آيا اين موضوع را واقعا نمي فهمي يا خود را به ناداني زده اي)
نوشته اي:اگر پیامبر می خواست انها را به مردم معرفی کند خیلی راحت در منبر مسجد النبی مثل دیگر موضوعات و احکام که از طرف خدا نازل شده ، برای مردم بیان می کرد و چندین بار مثل دیگر احکام تکرار می کرد .”
پاسخ:
رسول خدا هم در حديث ام سلمه هم در حديث عايشه آنها را معرفي کرد.مي بينيم
سپس زماني که به مباهله رفت همانها را برد وفرمودند:« ان هولاء اهل بيتي» زماني که درحديث ثقلين آنها را قرين قرآن خواند باز اهل بيت را حصر کرد به “عترتي اهل بيتي” .
در روايتي از عايشه ،در موارد متعدد هنگام زمان نماز صبح، وقتي پيامبر از جلو خانه فاطمه مي گذشت بلند مي گفت خدايا اينها اهل بيت من هستند. (آيا اين معرفي ها و تکرار ها کافي نيست)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6880نوشته اي:”آیا پیامبر آنها را برده بود زیر کساء تا به خداوند بگوید که اینها اهلبیت من هستند !!! تا نعوذ بالله خداوند در قیامت اشتباه نکند و آنها را بشناسد !”
پاسخ:
چنين کرد که ام سلمه و عايشه و امثال تو نادان بدانيد نه براي شناساسس خدا.
نوشته اي:” از ایه 71 تا 73 سوره هود فقط و فقط مورد خطاب ، زن ابراهیم است …دوما : مورد استناد من هم همین است که در هر دو سوره فقط و فقط زنان مورد خطاب می باشند ولی از کلمه ی عنکم استفاده شده است .”
پاسخ:
اولا: همانطور که قبلا گفتم مگر خداوند ،فرزند را به شخص همسر ابراهيم عطا کرده بود . که منظور اهل بيت ،فقط او باشد و خود ابراهيم و ديگر خاندان او نباشد. خوب دقت کن چه مي گويم. اگر کسي به خانمي محبت کند و در مقابل تشکر او بگويد خواهش مي کنم، من به خانواده شما خيلي ارادت دارم يعني اينکه مخاطب اين جمله فقط خود آن زن بوده !! و(خانوادت شما) يعني خود( تو زن)!! ( نتيجه گيري شما به همين سبکي است)
ثانيا: اگر در اين آيه منظور فقط زن حضرت ابراهيم است چرا از ضمير مذکر استفاده کرده؟ جوابت را مي دانم .مي گويي، چون اهل ،مذکر است و منظور از اهل زن حضرت ابراهيم است. حال اگر ما اين جواب احمقانه را قبول کنيم، پس پاسخ بده که ديگر چرا (عنکم) جمع آمده . چون کلمه اهل که جمع نيست! (مي بيني چطور خودت را گير انداختي و مسخره عام کردي .من عربي نمي دانم يا تو)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6881نوشته اي:” ایه ای که اول و اخرش را قیچی کرده ای 24 سوره یوسف می باشد و خیلی واضح و روشن گفته (آن زن قصد او کرد؛ و او نیز -اگر برهان پروردگار را نمیدید- قصد وی مینمود! اینچنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!) و اینکه شما از پیش خود به خداوند نسبت دروغ داده اید (فرمود اجازه نداديم بدي به طرف او برود) . و من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
پاسخ:
اولا: تو که ترجمه تحت اللفظي تفسير نمونه را خواندي، قدري به خودت زحمت مي دادي و چند خط بعد ، تفسير اين آيه هم مي خواندي که جناب مکارم مي گويد
(( (يوسف)چنين تصميمى را مىگرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالاخره مقام عصمت در اين وسط حائل نمىشد …… نظير اين تعبير در ادبيات عرب و فارسى نيز داريم ، مثل اينكه مىگوئيم : افراد بىبند و بار تصميم گرفتند ميوههاى باغ فلان كشاورز را غارتكنند ، من هم اگر ساليان دراز در مكتب استاد تربيت نشده بودم ، چنين تصميمى را مىگرفتم .
بنا بر اين تصميم يوسف مشروط به شرطى كه حاصل نشد و اين امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى يوسف منافات ندارد بلكه توضيح و بيان اين مقام والا است .
طبق اين تفسير از يوسف ، هيچ حركتى كه نشانه تصميم بر گناه باشد. سر نزده است ، بلكه در دل تصميم هم نگرفته است . ))
حال ممکن است بگويي مکارم شيعه است. پس برو و تفسير تابشي از قرآن برقعي را بخوان که او هم چنين تعبيري دارد.
ثانيا: حال که تو به اين تعبير (من در آوردي خودت) علاقمندي من هم در اينجا همين را درست فرض مي کنم يعني نعوذ بالله کم مانده بود که يوسف در دام شهوت گرفتار شود ولي خدا با نشان دادن برهان خود، او رانجات داد خوب که چي؟ آيا اين موضوع ،با سخن من که خداوند گناه را از يوسف دور کرد، مغايرت دارد؟
نادان جان !! اتفاقا توجيه احمقانه تو که کلام من را دو قبضه کرد. من فقط گفتم خداوند فرمود ما اجازه نداديم بدي به طرف يوسف برود. و تو اين را هم اضافه کردي که خداوند اين راهم فرمود که اگر برهان ما نبود يوسف خود را گرفتار کرده بود. اينکه تاييد مجدد حرف من است . به واقع تو که اصلا اراده يوسف را زير سوال بردي و همه را به خدا نسبت دادي. و اذهاب رجس را تماما دفعي از طرف خدا دانستي.(مي بيني جاهل به چه چيزهايي استناد مي کند)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟! #6882نوشته اي:”گفتار اقای سجودی و … برای خودشان حجت است نه برای همه ی اهل سنت .و هر شخص فهم و برداشت خود را می گوید .
پاسخ:
بعععععله اين سخن تو و نادان هاي ديگري نظير مجاهد دين و حبيب است که حجت است. هههه
نوشته اي :”اولا : پس هنر خود اهل بیت چی بوده؟ ……”
پاسخ:
بنده بطور مبسوط جوابت را دادم اما نخواستي که بفهمي. توضيح اضافه اينکه مگر خدا نفرمود: وَ اِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ اِنّ الله اصْطَفاكِ و طَهَّرَكِ واصْطَفاكِ عَلي نِساءِ العالمين حال تو بگو هنر خود حضرت مريم چه بود. … همان جواب را ما براي تو داريم.
نوشته اي:”در این ایه مورد استناد شما کلمه ان الله به کار رفته در حالی که در ایه 33 سوره احزاب یرید الله به کار رفته است (پس لابد قبل از اين آيه اهل بيت معصوم نبودند)”
پاسخ:
اولا: فعل مضارع بکار رفته در آيه ، در معني استمرار استعمال شده است . همچنانکه در آيه «ان الله وملائکته يصلون علي النبي» چنين است و معني آن آيه اين نيست که درود خداوند وملائکه بر پيامبر پس از اين محقق مي شود و قبل از اين خداوند پيامبر را نستوده است، بلکه معناي آن استمرار اين عمل است .
ثانيا: هر جا در قرآن لفظ اراده براي خدا بکار رفته است معنايش اين است که اين يک سنت الهي است مثلا يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْر که سنت الهي بر اين است که خداوند آسان گير نه سختگير. ( واين سنت از گذشته بوده و خواهد بود) لذا در آيه تطهير نيز اراده الهي يعني سنت الهي بر اين تعلق گرفته است که اهل بيت هميشه تطهير هستند. نه فقط در آينده.
ثالثا:همانطور که اثبات شد، اين آيه تطهير، براي رسول خدا هم هست. اگر ايشان تا قبل از اين آيه گناه مي کردند، خوب لابد اصحاب کساء هم گناه مي کردند!!
بقيه روده داري هايت هم که ارزش پاسخ گويي ندارد. ابن هم احتمالا آخرين پاسخ بده در اين پست بوده است. چون گمان نمي کنم چيز جديدي در چنته داشته باشي.
نوشته اي:” شخصی که مقیم است باید غسل کند نه تیمم. سوال کننده نیز مقیم بود. برای همین عمر گفت نماز نخوان تا غسل نکنی.”
پاسخ:
اولا: در کجاي روايت آمده که شخص سوال کننده ، مقيم بود نه مسافر؟ آيا اين توجيه شخص شما براي ماست مالي سخن عمر نيست؟
ثانيا: عمار در مواجه با سخن رد وبدل شده ميان آن شخص و عمر ، برداشت شما را از سخن عمر نداشت لذا جانب عمر را نگرفت . و مثلا به آن شخص نگفت که اي مرد حسابي يعني که چه در شهر خود آب نمي يابي ،پس تا آب پيدا نکردي نماز نخوان. بلکه بر عليه عمر موضع گرفت که چرا مي گويي نماز نخواند و روايت تيمم را مي آورد. پس بي شک ،عمار به حکم غلط عمر ، اعتراض داشت.
ثالثا: مثال و داستاني هم که عمار ذکر مي کند، در رابطه با سفر و نيافتن آب بود .
رابعا: شخص مي گويد (إِنِّى أَجْنَبْتُ فَلَمْ أَجِدْ مَاءً) پس عقل حکم مي کند که بپذيريم او منظورش در سفر بوده نه در شهر. ضمن اينکه سفر يا اقامت حجت نيست ، بلکه يافتن يا نيافتن آب است که حجت است. که آن شخص گفته (إِنِّى أَجْنَبْتُ فَلَمْ أَجِدْ مَاءً) پس باز هم سخن عمر بي مورد بود.
خامسا: عمر نگفت ( تا آب نيافتي نماز نخوان). بلکه گفت (نماز نخوان) آيا جنابعالي و شخص خليفه دوم ،فرق اين جمله را نمي دانيد.
در هرصورت موضوع به اندازه کافي روشن است. و قضاوت را برعهده خوانندگان مي گذاريم.
-
نویسندهنوشته ها
1- اگر به قول شما ،ادعاي شيعه درمورد اين روايت اشتباه وغرض ورزي است و اين روايت ارتباطي به خانه عايشه ندارد، چرا بخاري در صحيح خود اين روايت را در” باب ما جاء في بيوت أزواج النبي صلى الله عليه وسلم” اورده است؟آيا اين مسئله اتفاقي بود؟آیا او هم شیعه رافضی است؟
2- فرموديد پيامبراکرم به سمت خانه عايشه اشاره کرده ولي منظور ايشان شرق بوده است.ليکن توجه نکرديد که ايشان در يک مکان بسته هنگام اشاره به سمت خانه عايشه از ضمير اشاره نزديک هنا(اينجا) استفاده کرده اند.پيامبر بطور مشخص رو به خانه عايشه مي کند و مي گويد(هنا) از اينجا فتنه وشاخ شيطان خارج مي شود. و شما مي گوييد منظور ايشان چيز ديگري بود.!!
3- جالب اينکه ، زماني که پيامبر راجع به فتنه نجد سخن مي گويد از ضمير دور هناک استفاده کرده اند.
4- اينکه هيچيک از اصحاب ايشان سوالي در اين باره نپرسيد گوياي اين است که پيامبر اکرم به وضوح منظور خود را رساند و اصحاب نيز به وضوح منظور ايشان را درک کردند.(نعوذ بالله پيامبر که بالاي منبر چيستان طرح نمي کردند)
5- آخر چرا باید تعجب کرد، اگرفرضا در حديث آمده بود (فأشار نحو مسكن ام سلمه) شايد توجيه کردن روايت بخاطر نبودن دلالت، جا داشت. ليکن متاسفانه در مرکز فتنه بودن خانه عايشه و راه اندازي دو دستگي تاريخي ميان مسلمين، ترديدي وجود ندارد. اصلا بخش عمده اي از فتنه نجد نيز مولود فتنه هاي عايشه بوده است. چه بسا هم راستايي ظاهري خانه عايشه و نجد هم اتفاقي نبوده باشد.
6- پيامبر اکرم در مورد اين موضوع به زنانش هم هشدار داده بودند واگر ابن زبير ملعون مانع نمي شد شايد عايشه خود را از کانون فتنه بودن نجات مي داد و جنگ جمل به راه نمي افتاد.روايت صحيح سند زير را بخوانيد.
أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن بن طاووس عن أبيه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال لنسائه أيتكن تنبحها كلاب ماء كذا وكذا يعني الحوأب فلما خرجت عائشة إلى البصرة نبحتها الكلاب فقالت ما اسم هذا الماء فأخبروها فقالت ردوني فأبى عليها بن الزبير
پيامبر (ص) به همسران خويش فرمودند: كداميك از شما است كه سگهاى حواب بر او پارس خواهند كرد ؟!
وقتى عائشه به بصره رفت، سگها بر او پارس كردند! گفت: اسم اين آب چيست ؟ به او خبر دادند! گفت من را بازگردانيد! اما ابن زبير مانع او شد!
الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاى211هـ)، المصنف، ج11، ص365