habib

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 195)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #9052

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    با این شیوه استدلال مختص مدعیان تشیع هر کلام و ادعایی را می توان در تصور خود چیز دیگر فرض کرد و مبتنی بر وهم حاکم بر عقل و نفس مدعی آیات و کلمات را از معنای حقیقی منحرف کرد.

    و این شیوه و نوع نگاه و استدلال در سایه جو خفقان و کاملا” بسته جوامعی از این دست مع الاسف وجود داشته و مادامی که بر این منوال و منهج بماند میخ آهنین برهان قاطع بر سنگ جهل و خرافه و توهم فرو نخواهد رفت.

    تنها بهره البته مفیدی که امثال بنده از این گونه توجیهات متعصبانه و متحجرانه می گیرند پوچی ادعای جوامع ضد دینی خواه با نقاب دینی و خواه آشکارا منکران و معاندین با دین الله است.

    در یک کلام برهان نمی تواند بر اساس ادعا و انتساب و یا افترای بر افراد اقامه شود و در مورد اصل مبدع امامت هم تمام ادله مدعیان چون مشت نمونه خروار فوق مبتنی بر روایات و نقل باورهای افراد و البته اکثر” همراه با تاویلات باطل برخواسته از پیش فرض های فرقه ای صورت می گیرد.

    سستی و میزان اعتنا به چنینی توجیهات مضحک بر اهل خرد روشن است. و اگر دوستان و اساتید محترم در پاسخ چنین توهمات غیر عقلایی تذکرات و مطلبی می فرمایند، نه از آن جهت است که اهمیت شبهه و توهم را برساند، بلکه بیشتر چهره مدعیان و خطرات آلوده شدن به باورهای این چنینی تبیین می شود.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #9114

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    درمورد ولایت امیرالمومنین و امامت ایشان در بین موحدین و جماعت مسلمین تردیدی وجود ندارد.و اطاعت از اولی الامر هم به روشنی در قرآن و سنت نبوی تعریف و تبیین شده است.

    اما امامت منصوص و در واقع افسانه بدیعی که مدعیان تشیع ساخته اند نقطه مقابل تبیینات و تفسیرات رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و ائمه علیهم السلام است و دقیقا” به ناکجای کفر و شرک راه می برد.

    نه امامت و نه لزوم وجود امام و اولی الامر و چگونگی اطاعتشان مفاهیم پیچیده ای نیستند. و هر انسان عاقلی به اهمیت تعلیم و تعلم و مجاهدت علمی و از جمله به روز آوری مسائل مبتلا به جماعت مسلمان و متدین واقف است.

    نکته انحرافی که سردمداران مدعی تشیع چون سایر فرق ضاله در سایه شانتاژ و تغییر مواضع کلمات و تاویلات به رای و تلبیسات و تدلیسات رایجشان ایجاد نموده و می نمایند و در جهل ماندگان مسحور این جماعت کور و نا بخردانه از آن تقلید می کنند،در عدم و یا تحمیل عدم درک مفاهیم و حدود مفاهیم و کلمات است.

    -انحصار امامت در افراد خاص پیش فرض و یا بنا بر سلایق و جعلیات مشخص شده.

    -انکار روشن ختم نبوت .

    -انکار اکمال دین و اتمام نعمت.

    -انکار فهم قرآن کریم و نفی امامت مبین کلام الله محفوظ.

    -انکار باور ائمه اهل بیت و افترای باورهای ضد دینی و مشرکانه و الحادی به ساحت پاک این بزرگواران و مجاهدان نستوه.

    -ایجاد و ابداع و التقاط سنت های غیر دینی پس از جعل و افترای آنها به بزرگان دین.

    اینها نتیجه هایی از نتایج باور ضاله امثال مدعیان تشیع است و حاصل و برآیند چنین باور خرافی و ناحق را در جوامع مبتلا به شان شاهد و ناظر هستیم.از جمله آثار مخرب و تفرقه انگیز و بسیار مهلکی که گریبان این جماعات را می فشارد، روح اضطرار و تشتت و کینه پروری و انتقام جویی است و بسته به موقعیت یا مظلوم نمایی می کنند و یا در صورت توانایی به غیر انسانی ترین وسایل عداوت و تهاجم متوسل می شوند.

    سراسر تاریخ و رخدادهای عصر حاضر گواه خیانت ها و ضلالت ها و فتنه افکنی ها و وحشی گری ها و همچنین کج فهمی ها و یا انجماد و قعود این جماعت بوده و هست.

    و همه و همه در قرائت نادرست از دین مبین اسلام خواه قاصرانه و خواه مقصرانه خلاصه می شود.

    فهم مفاهیم مادامی که از موضع حقیقی خود خارج نشود میسر و ممکن است و تا در دالان تحریف و تاویل به رای و غیر علمی و عقلی سقوط نکند روشن و معروف است.

    غلط بزرگ امثال مدعی تشیع در پیچاندن مفاهیم است و به دنبال پیش فرض های خرافی و تحمیلی خود در این دام مهلک اسیر و نابود می شوند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9115

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اینکه مردگان در جهانی دیگرند و زندگی آنان کیفیتی دیگر و متفاوت با زندگی دنیوی دارد،اتفاقا” موضوع مهمی است که مدعی تشیع و متوهمین توسل به اموات از آن غافلند و خود را به نادانی می زنند.

    -توسل به اموات در هیچ آیه ای مجاز شمرده نشده.

    -نهی بر توسل به اموات و بیهودگی آن در آیات الهی به صراحت آمده.

    -کیفیت روشنی از حیات اخروی تبیین نشده و جز امثال و کنایات سخنی نیامده و مشخصا” عدم نیاز انسان به فهم دقیق آن اعلام شده.

    -حصر تکلیف در استطاعت و توانایی دنیوی و غیر قابل بازگشت بودن این دنیا و مثالهای مزرعه آخرت و دارلعباده برای دنیای فانی و دارالمکافات و غیره برای آخرت معرف و تعیین کننده نوع عمل بایسته و شایسته و در عین حال اعمال بیهوده و یا مهلک انسان است.

    اشاره به در خسران بودن انسان در صورت عدم ایمان و عمل صالح.

    تعریف روشن توکل و حدود آن.

    تاکید بر دیدن و مکافات اعمال.

    تاکید بر پرهیز از شرک.

    تاکید بر مسئولیت فردی و اینکه بار کسی بر دیگری تحمیل نمی شود.

    تاکید بر کیفر بندگان بر اساس اعمال و ایمان شخصی.

    وووو

    آیا این آیات و نشانه ها و دلالت ها و اوامر و مناهی جایی برای بدعتهایی چون توسل به اموات می گذارد؟.

    لا اقل بر اساس قاعده دفع ضرر محتمل در چنین مواردی از تمسک بر اقوال غیر متقن و مبتنی بر نقل محتمل بر خطا و خیانت پرهیز کنید.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #9132

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    بر اساس منطق مدعی تشیع چنانچه نصب الهی امام بایسته و سنت الهی باشد،چند اشکال پیش می آید.

    -امام منصوب چرا چون پیامبران مبعوث معرفی نشدند؟

    -اگر پیامبر حق انتخاب جانشین داشته و حتی حق معرفی داشته چرا دعای حضرت ابراهیم علیه السلام پذیرفته نشد و شرط عدم ظالمیت عنوان شده است؟

    -اگر منظور از اولی الامر امام منصوص است چرا در موقع تنازع باید به خدا و رسول بازگشت نمود؟

    -اگر امامت تا این اندازه به زعم مدعی تشیع رکن اساسی و اهم از نبوت است چرا در آیات به آن اشاره نشده؟

    -این چه امامتی است که یک بار بوسیله حدیث منزلت و یک بار در غدیر خم و یک بار در موضوع قرطاس توسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اعلام شده و جز البته به قول مدعی تشیع سه نفر همه به آن کافر شدند.و البته مومنین هم مامور به سکوت بودند،علی الخصوص شخص امام منصوص؟

    -امامت به معنای رهبری است و اگر نصب الهی در کار باشد نمی تواند لغو و بی اثر باشد.چرا هیچ یک از ائمه علیهم السلام موفق به رهبری نشدند؟ و به ادعای مدعیان تشیع همواره مجبور به سکوت و تقیه بودند.

    -آیا افترای عمل بیهوده و غیر قابل اجرا به الله سبحانه و تعالی ظلم نیست؟

    -مسلمین موحد افترائات به ساحت ائمه اهل بیت علیهم السلام را با دلایل روشن رد می کنند ولی اگر ادعای مدعیان تشیع العیاذ باالله درست باشد اولین ظالمین خود ایشان بودند.چرا که به اصلی ترین وظیفه خود که امامت مسلمین بوده عمل نکردند.

    -اصلی ترین دلیل عصمت ادعایی مدعیان آیه 33 احزاب است که مخاطب قرآنی آن ازواج رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اند و حدیث شریف کسا گروهی بر ایشان می افزاید.

    -اما چرا به برآیند و حاصل باور ادعایی خود نمی اندیشید؟

    امامت و خلافتی که غصب شده و عملا” بی اثر گشته و تفسیر کلام الهی در گرو ظهور مهدی مانده و اصل دین و اسرار حقیقت دین جز توسط امام معصوم میسر نیست. حال کسانی که ادعای عدم فهم حقیقت دین را دارند و همه صحابه را به خیانت و تحریف متهم می کنند بر چه اساسی داوری می کنند؟ و با چه معیاری خیر و شر را می سنجند؟

    دین ابداعی و غیر الهی و بشر بنیاد مدعی تشیع اصلی ترین و غایی ترین هدف و مقصدش اثبات عصمت و کرامت و منصوصیت ائمه اهل بیت علیهم السلام است و جالب است پس از اثبات چنین ادعایی حرفی برای گفتن ندارد.

    گویا تنها تکلیف خود را در اثبات حق پایمال شده اهل بیت علیهم السلام می دانند.و بر اساس ناگفته هایشان بنا نیست تا زمان ظهور این حق به ثبوت برسد. و انتظار به همین سبب بالاترین عبادتشان محسوب می شود.

    کمی انصاف داشته باشیم در می یابیم که موثر تر و کارساز ترین اسباب فتنه قعود و انزوا و انفعال، همین باورهای التقاطی و موهوم و غیر معقول و در عین حال پیچیده و خط خطی و غیر قابل درک و کاملا” مبتنی بر احساس و هوای نفس بوده و می باشد.

    دلیل مدعای فوق آداب و رسوم رایج بین این جماعت است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: منکرین امام زمان معنای غیبت را نفهمیده‌اند #9141

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اینکه ادعای وجود امام زنده و غایب تنها از طریق روایات مجعول و نادرست قابل طرح است آیا برای رد ادعا کافی نیست؟

    حتی با قیچی کردن روایات و نقل قول های ادعاهای امثال روافض از کتب معتبر و دست و پا زدن در رسیدن به توهمات نه تنها مشکل مدعی کذاب را حل نمی کند بلکه بر عکس راه تحقیق را بر رد ادعای باطل روافض و مدعیان باز می کند و از ترفند های عوام فریبانه و سبک این جماعت پرده بر می دارد.

    اگر به واقع مدعی حیات و تاثیر امام موهوم و متصور خود هستند،از آثار و نتایج امامتش به روشنی نمونه بیاورند.

    تا آنجا که بنده از نزدیک و در بطن این جماعت شاهد هستم جز اضطرار و سردرگمی و آرزوی فرج و تعطیلی حدود الهی و تجاهل به آیات الهی در غیبت حجت موهوم اثری در چنین باور سرتا پا خرافی و دروغ نمی بینم.

    تا جایی که افضل اعمال این جماعات در جشن تولد و اقامه عزا و استغاثه به واسطه های مفروض و البته مفتری بر اهل بیت علیهم السلام و زیارت قبور و ادعاهایی در غلو و تنقیص افراد و تغییر معیار ها و ملاک های الهی و مصرح توسط انبیا و اولیای خدا در سنجش ها و درستی اعمال بوده و می باشد.

    از جمله ابداعات و انحرافات رایج:

    -افضلیت زیارت قبور به زیارت بیت الله الحرام.

    -طلب حاجت از اموات و قبور به جای طلب از خدا.

    -معکوس نمودن روش ارزش گزاری ها از مبانی محکم و متقن چون قرآن و سنت صحیح نبوی به اقوال منقول محتمل بر جعل و خطا و منتسب و مفتری بر بزرگان.

    -رجحان و حصر اهمیت ولایت بر هر باور دیگر مخصوصا” توحید و نبوت و معاد.

    -ترویج شخصیت پرستی و محوریت کلام بشری و محو و خروج کلام الهی از عرصه معلومات مومنین به موهومات القایی.

    -..

    مدعی تشیع و امثال چنین باورهای بشر بنیاد و غیر الهی هر چه در زمینه های به ظاهر مشترک با موحدین دارند در واقع در زمره تلبیسات شان محسوب می شود و به روشنی جدایی و افتراق این جماعات از مسیر هدایت و راه راست پیدا است.

    نمونه های تلبیسات و خدعه های این جماعت را می توان در تمسک به تحریفات و قیچی کردن روایات در همین موضوع مشاهده کرد.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9196

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالین

    اتفاقا” در موضوع اعتقادات و نوع بینش و تبیین جهان اثر و نتیجه کنش ها و باور هاست که سنجش می شوند.

    در آثار و منقولات صحیح بزرگان دعوت به تقوای الهی و یکتا پرستی شاه بیت کلام است.و پرهیز از شرک و ظن و توکل به خدای یگانه که از هر مهربانی مهربانتر و از هر توانایی تواناتر است و سمیع و علیم و رب بودن از ویزگی های موکد هم قرآن کریم و هم قول انبیا و اولیای الهی است.

    اثرات انحرافات رخ داده چه آنچه در آیات الهی در قالب قصص و تواصی آمده و چه در بررسی های تاریخی و اجتماعی حال و گذشته به دست آمده نشانگر اهمیت باور توحیدی و کفایت آن بر مردم و نوع بشر است.

    شرک در قالب های گوناگون صورت می پذیرد.گاه با اله گرفتن من دون الله است و گاه با استعانت نا به جا و غیر معروف صورت می گیرد.

    ماه و خورشید پرستی و گاو و یا بت پرستی با توسلات رایج بین مشرکین عصر جاهلیت که یا متوسل به ملائک و یا مجسمه و قبور و ارواح اولیای الهی می شدند با توسلات رایج بین مدعیان از نظر آثار مترتب در یک راستا یعنی نفی ربوبیت الله متعال است.و صمدیت الله سبحانه و تعالی در امر خلق و ربوبیت به روشنی انکار می شود.

    چنانچه در حال حاضر ادبیات و عبادات معمول این جماعات حاکی از باور شرکت خاص و انحصاری اولیای خاص در امر خلقت و روزی و حتی کیفر اخروی دارد.

    هرچند ظاهر گفتمان ایشان دم از وحدت و صمدیت الله می زند ولی به روشنی در توضیح و تشریح باور توسل چاره ای جز تکرار و اقرار به شراکت افراد خاص مورد توسل ندارند.و صراحتا” از واسطه بودن ایشان در کسب خیر و دفع ضرر سخن می گویند.و مخالف این باور را تکفیر می کنند.

    اصل پیام انبیا و اساس دعوت ایشان بر اعتلای کلمه توحید و اینکه در امر خلق و تدبیر هیچ شریکی برای خدا متصور نیست و الله سبحانه و تعالی پاک و منزه است از چنین تصورات باطل.

    هر کس در هر مقامی نمی تواند ادعایی مبنی بر اثر فی نفسه خود باشد و خلط مفهوم فضیلت پیام آوری و تعلیم و تعلم و معرفت توحیدی افراد متقی و مومن و اولیای الهی با تاویلات باطل وساطت و امثال آن امری است مشرکانه و التقاطی که دامن غالیان مذاهب را آلوده کرده.و عظمت جهاد این بزرگان ضمن اینکه حجاب درک حقیقت مطلق البته در اذهان بیمار می شود به همان اندازه می تواند سبب ضلالت و عدم درک منظور و اصل فضیلت ایشان شود.همانگونه در دراقوال و اعمال قائلین شاهد هستیم.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9200

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    در اینکه حتی مشرکین در مافوق بودن قدرت الهی مجبور به اقرار هستند واضح است.

    اصلا” مفهوم شرک با هر گرایش و بینشی نهایتا” جز این نمی تواند باشد.

    نقص تاویل و برداشت مشرکین است که جای تامل و اصلاح دارد.

    الله سبحانه و تعالی فعال ما یشاء است و بر اراده خود هر خواستی را عملی می کند.

    دین مرضی الله جل جلاله اسلام است و تنها ماموریت همه انبیای الهی ابلاغ دین اسلام بوده و لاغیر.

    محور اصلی و پیام راستین دین مبین اسلام توحید است و تبیین خطرات ناشی از شرک و توسلات نا بجا.

    کلمه لا اله الا الله مبین همین معنا است و با نفی هر گونه الوهیت غیر الله اورا واحد و قادر و صمد و حق مطلق می داند.

    همه تلاش و ماموریت انبیا در ابلاغ و تبیین همین معنا بوده و بسته به ظرفیت های زمانی و مکانی نوع دعوت و تثبیت حقانیت انبیا در خور شرایط به گونه قابل فهم مردم عصر خود به وقوع پیوسته.

    با ختم نبوت و اکمال دین و اتمام نعمت، بلاغت عقل و نعمت اتم اعلام شد.و خواست الله و رضایت او به روشنی در تعیین دین اسلام به عنوان تنها راه نجات و رستگاری معین و تبیین شد.

    به عبارت ساده لزوم استمرار ارسال نبی منتفی دانسته شده.و قابلیت فهم حقایق از طریق مبانی متقن و عقل بالغه بر مردم ابلاغ شد.

    ارتجاع و جا ماندن در دوران گذشته یا بر اساس کج فهمی و یا بر اساس تاویلات نا صواب توسط غافلین و عاجزین از درک پیام رسا و روشن خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله وسلم با هر نیتی که بوده و هست صورت گرفته و عامل انحراف از راه راست و وصل به حقیقت شده است.

    اگر قبول داریم و حتما” هم چنین است که بشر امروز به برکت اکمال دین و اتمام نعمت و بلاغت عقل توانایی لازم در درک و استنباط حقیقت را دارا است،دیگر باورهای ارتجاعی که نتیجه عدم درک نعمت بالغه و رشد اجتماعی می باشند نمی توانند عرض اندام کنند.لذا به خرافات و پیش فرض ها و قیاس های باطل و از جمله حوادث قبل از ختم نبوت تمسک می جویند.و به عینه شاهد انتساب موهوم کرامات خارق العاده و نقل خواب و سایر رخداد های تاریخی که در عصر حاضر موضوعیت ندارند به افراد خاص و مفروض و موهومشان هستیم.

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9201

    habib
    مشارکت کننده
    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9204

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    به روشنی در عرایض خود بر اصالت آیات قرآن کریم و لزوم پیروی از سنت صحیح نبوی اشاره داشته و بر آن باورمندم.

    و اگر ذکری از گذشتگان در نصوص آمده بی تردید بر اساس حکمت و قابلیت استفاده و عبرت بوده و اتفاقا” اختلاف اساسی بین موحدین مسلمان با شخصیت پرستان ملبس به لباس دین در همین مورد است.

    قصص قرآن و ذکر وقایع و انجام امر صالحان و عاصیان افسانه نیست.و اثرات اعمال و باورهاست که تبیین شده است.

    اساطیرالاولین همان باورهای خرافی و الحادی و موهومی است که در حال حاضر در جریان های انحرافی شاهد تکرار آنها در قالبهای بدیع تر هستیم.و مادامی که تاثیرات باورمندی غیر دینی و التقاطی را به تحقیق در نیابیم به همان نقیصه منکر و منهی دچار خواهیم ماند.

    اساطیرالاولین در عصر کنونی چه هستند؟

    -آیا انکار مصرحات در مبانی منصوص در قالب افسانه های ابداعی و مجعول از مصادیق اساطیرالاولین نیست؟

    -ذکر سوء برداشتهای گذشتگان در نحوه ارتباط با مبدا هستی در اوامر و مناهی و تواصی و قصص قرآن کریم و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به چه کار خواهد آمد،وقتی که همان سوء برداشت ها و تاویلات مایه تمسکات و تاویلات قرار می گیرد؟

    -آیا پرهیز از اشتباهات گذشتگان و پیروی از سیره و عمل صالحان منظور و حکمت واضح تذکرات و نقلهای تاریخی نیست؟

    -اشکال اساسی و تشابه روشن فرق انحرافی با مشرکین و کفار درگذشته و مشار در آیات و احادیث منقول در اصل گرفتن مصادیق مفروض باطل مبتنی بر سوء تفاهمات موروثی و قومی و امثالهم می باشد.

    -پیام روشن انبیای الهی و تذکرات موکد اولیای الله و صالحین اعتلای کلمه توحید و پرهیز از شرک و کفر و نفاق است.و عدم پیروی از ظن از جمله تواصی اکید بزرگان بوده و هست.

    -ویژگی بزرگ و مشترک منحرفین در خطای فهم مواضع کلمات و آیات و افراد است.و علیرغم صراحت در تبیین مقام نبوت و امامت این مشرکین بوده و هستند که انبیا و اولیا را از مقام راستین خود پایین آورده و در توصیفات مجعول خود متوقف می کنند.و چنانچه در آثار اعتقادی اینان مشهود است اعظم تلاش آنها در غلو و تنقیصات خلاصه می شود و در پی تحمیل تصورات و موهومات منتسبه شان به اولیا و اشخاص مجعول و ملبسشان دچار قعود و عجز می شوند.چرا که در سایه غلوات و محوریتهای متنافر با نص اصل حقیقت منظور و تبیین شده را دور می زنند و تنها به مدیحه سرایی های غلو آمیز متمسک می شوند.تا جایی که امکان قبول عمل جز به توشیع و شفاعت افراد خاص را منتفی می پندارند.

    -حقیقت هستی واحد است و راه رستگاری از ابتدا تا انتها واحد است و دین مرضی الله اسلام است و بس.

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9205

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اگر قبول داریم و حتما” هم چنین است که بشر امروز به برکت اکمال دین و اتمام نعمت و بلاغت عقل توانایی لازم در درک و استنباط حقیقت را دارا است،دیگر باورهای ارتجاعی که نتیجه عدم درک نعمت بالغه و رشد اجتماعی می باشند نمی توانند عرض اندام کنند.لذا به خرافات و پیش فرض ها و قیاس های باطل و از جمله حوادث قبل از ختم نبوت تمسک می جویند.و به عینه شاهد انتساب موهوم کرامات خارق العاده و نقل خواب و سایر رخداد های تاریخی که در عصر حاضر موضوعیت ندارند به افراد خاص و مفروض و موهومشان هستیم.

    خلط مفهوم تعاون و استعانت های معمول و معروف که با توجه به وسعت دانش روز بشری و پیدایش تخصص ها در شعب علمی و معارفی با توسلات مشرکانه و خرافی نتیجه بارز تاویل ارتجاعی و غفلت بزرگ وابستگان و مبلغین جا مانده از حرکت و مجاهدت نوع بشر و در راس آنها مسلمین موحد است.

    تا جایی که قعود و حرکت قهقرایی مذاهب ضاله به روشنی بر خلاف تصریحات و تبیینات بزرگان دینی را شاهد و ناظریم.

    در مورد مدعیان تشیع مراسم و باورهای ضد دینی شان گویای انحراف و عدم درک و در بدترین حالت آن عناد و تقابل با جریان و حرکت جهاد اسلامی است.

    زیارت قبور و توسلات رایج و غلو و تنقیص افراد محور اصلی حرکت ارتجاعی و البته متنافر با تفاسیر روشن رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و تبیینات اصحاب و تابعین کرام و ائمه اهل بیت علیهم السلام است،که افضل عبادات این قوم شده است.

    روشن است که بهره مندی از تعلیمات بزرگان دینی در آیین های رایج از جمله زیارت قبور و نقل کرامات و جشن تولد و اقامه عزا و تکفیر صحابه کرام میسر نیست.بلکه راه تمتع از وجود بزرگان دین و اهل بیت در شناخت و به کار بستن رهنمودهای ارزشمند ایشان است.که با این گونه باورهای خرافی نهایت بهره حاصل، توقف بر ستایش افراد خاص و تنقیص گروهی دیگر می شود.و این کینه توزی ها و ایجاد فتنه ها نقطه مقابل و متنافر با باور راستین و والای اولیای الهی علی الخصوص ائمه اهل بیت علیهم السلام است.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9206

    habib
    مشارکت کننده
    -خالق و رب هستی الله است و هر من دونه مخلوق است و وظیفه اش عبودیت.مقامات بشری بر اساس میزان فهم . تقوا به دست می آید.و تبیین حقیقت خالق و مخلوق امری است که موضوع واحد رسالت انبیا و تذکرات اولیا الله بوده و باید باشد.

    همه از خداییم و همه به سوی او بازگشت داریم.و این امر استثنا ندارد.و البته هر که این مفهوم را بهتر دریافت کرد و عمل شایسته و بایسته مبتنی بر این حقیقت انجام داد رستگارتر خواهد بود.نه اینکه هدف ما رسیدن و توقف در ستایش شخص و یا اشخاص متقی و اعلم به حقیقت دین باشد.بلکه تکلیف در تعاون و تعلم است.و مشخصا” استفاده از تعلیمات و تذکرات این بزرگواران است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9228

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    شنیدن و دیدن و حیات اخروی در گذشتگان از این دنیا از ارکان ایمان و باور به معاد است و اصل مسلم دین مبین اسلام.

    جناب کلمه با تمسک و عنوان یک حقیقت در نتیجه گیری دچار خطایی شده است که مشرکین می شوند و شده اند.

    اینکه بنده می تواند از توانایی های قابل استفاده و معروف دیگران بهره مند شود جای تردید نیست.و البته چنانچه منکر امکان تمتع از نعمات الهی شود دچار کفر و انحراف خواهد بود.

    همه بندگان خدا می توانند و باید در امور بر و تقوا یار و یاور یکدیگر باشند.و این لازمه حیات دنیوی و امر اکید رب العالمین است.

    طلب دعای خیر و استعانت از دیگران در حد متعارف و معقول از تکالیف است.همچنانکه تلاش در تعاون و یاری دیگران و استدعای خیر برای خود و دیگران از امور واضح و موکد است.

    از طرفی نباید از این امر واضح و مصرح در نصوص غافل شد که حیات دنیوی مخصوص عبادت و تلاش و عمل است و حیات اخروی محل کیفر و دیدن نتیجه اعمال.

    ارتباط بین مخلوقات تابع سنت الهی است.و صراحت در کوتاه بودن دست درگذشتگان از دنیای فانی هم موکد و هم معقول است.

    قائلین به توسل به درگذشتگان عملا” قدرت و سلطنت و صمدیت الله جل جلاله را منکر می شوند.و وسیله نجات خود را در افراد خلاصه می کنند.در صورتی که تمتع از من دون الله تابع قوانین و سنن الهی است.و سنت الهی بر یک سویه بودن مسیر مخلوقات از دنیای فانی به دنیای باقی است.

    در ارتباط با تمتع و یا توسل مجاز و معروف از اشخاص روشن است که استفاده از معلومات و توانایی ها و آثار ایشان معقول و ممکن و حتی لازم است.و خلط این معنا با توسلات موهوم چون دخیل شدن و یا واسطه قرار دادن من دون الله بین خود و خدا انحراف مهلکی است که در قالبهای گوناگون بسته به نوع توهم و تصورات باطل رخ می دهد.

    اقرار صریح در عدم علم غیب انبیا که خود مهبط وحی الهی بوده اند و شهادت ایشان در این امر که تا زمان رحلت از این دنیا شاهد اعمال امت خویش بوده اند و پس از آن و جز آن الله سبحانه و تعالی است که عالم کل شی است،خط بطلان اکیدی بر ادعای مشرکین و از جمله قائلین به توسل اموات است.

    پس حیات اخروی و خصوصیات آن را بهتر بشناسیم و جدایی و تقدم و تاخر مصرح در آیات آن را در یابیم.

    دنیای فانی مخصوص عبادت است و دنیای باقی دار مکافات و کیفر اعمال.

    اینکه تنعم و رفاه جاوید در آخرت شامل متقین از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین می شود و به حق در نصوص به آن اشاره و بشارت داده شده از این جهت قابل توجه است که عاقبت امور و اعمال معرفی شود و در مقابل عقوبت عمل ناشایست و منکر مشخص گردد.

    این توضیحات واضح و البته ساده و قابل فهم چیزی نیست که غقل سلیم و تسخیر و مسحور نشده ای از درک آن عاجز بماند.ولی متاسفانه در جوامع آلوده به شرک و خرافه هنوز شاهد باورهایی بر خلاف چنین واضحات هستیم.

    والسلام علی من اتبع الهدی


    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    هر چه بیشتر در احوال مدعبان تشیع دقت شود و پراکنده گویی هاشان شنیده شود به عمق جهل و استضعاف مقلدین کور در بند شیادان مبلغ شرک و استحمار پی می بریم.

    معروف است که قافیه چو تنگ آید شاعر به جفنگ آید و قافیه مدعی علی الدوام تنگ است.

    چرا که به جای تلاش بایسته در فهم بر موهومات و متصورات اسلاف بیمار خود همواره حیرانند.

    و هیچ گاه به شعور و فطرت خدادادی خود بهایی نمی دهند و قابلیت فهم را بنا بر القائات تحمیلی شان بر خود مجاز نمیدانند و تنها واگوی اراجیف مراجع تحریف خود مانده اند و به تشویق مزورانه و مکارانه استثمار گرانه مفلوکانی دل بندند که از هیچ اقدامی در جهت انحراف دین مبین ووهن انبیا و اولیا و ائمه و اصحاب علیهم السلام نداشته و ندارند.

    کافی است تنها به پاسخ این پرسش برسند که بر چه اساس و برهانی ارتداد و کفر را اثبات میکنند.

    آیا جز با شناخت مفاهیم و مبانی ایمانی راهی وجود دارد؟

    و آیا شناخت با تقلید کور سازگاری دارد؟

    آیا از روش تخریب یزرگان و امنای موید دین راه موثرتری به سوی انحطاط و سقوط در رذائل مذموم و منذور سراغ می توان کرد؟

    بهتر است به خود آییم ودست از اشتغال به رذیله داوری ناحق و بی حاصل گذشتگان برداریم و به دعوت دین حق در شنیدن اقوال و استفاده از بهترین ها تلاش لازم داشته باشیم.

    والسلام علی من اتبع الهدی


    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    جناب محمد 35

    بارها در خصوص این شبهه بحث شده و پاسخ داده شده.

    مع الوصف بنده یادآوری میکنم انشاء الله مفید واقع شود.

    کلمه اهل بیت به دلیل غلبه مذکر در جمع با ضمیر جمع مذکر می آید و این امر در مورد اهل بیت فاقد مذکر و حتی منفرد هم مذکور است.

    اراده الله تعالی در آیه 33 احزاب تشریعی است و چنانچه به ترجمه درست فعل یرید باز گردید بهتر متوجه منظور آیه خواهید شد.می خواهد درست است و نه خواسته.

    هیچ کدام از انبیا و اولیا و صحابه و مومنین و در کل مسلمین راستین ادعای معصومیت تکوینی نکرده اند و علیرغم ادعای مدعیان تشیع در خصوص ائمه اهل بیت علیهم السلام، آثار منتسبه به این بزرگواران گویای این است که به هیچ وجه قائل به آن نبوده بلکه همواره از شرور و امکان بروز خطا و لغزش به الله سبحانه و تعالی پناه می بردند.

    در خصوص حدیث شریف کسا هم روشن است امر در انضمام اهل کسا به اهل بیت است و الا در جماعت عرب همسران و اولاد ذکور را اهل بیت میدانند و اولاد مونث را شامل نمی شود.و این حدیث حاکی از خواست رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و حسن نظر معظم له و البته فضیلت و تقوای اهل کسا است و فراموش نکنیم رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اولاد ذکور حی نداشتند.

    توجه به دور از تعصب و پیش فرض به مضمون دعای نبی مکرم این واقعیت را آشکار می کند که امکان آلایش اهل بیت علیهم السلام داده شده و گرنه چه لزومی به استدعا بود؟

    در خصوص فلسفه ایجاد و پیدایش قرائات این چنینی که اساس غالب آیین های انحرافی و ضاله را شکل می دهد می توان به عدم امکان بنای مورد منظور و مدعا بر نص را محال دید. پس باید ره افسانه و افترا و تلبیس و تدلیس زنند تا امکان وقوع غرض فراهم آید.

    e]


    habib
    مشارکت کننده
    تا آنجا که این بنده حقیر دریافته ام در چنین مواردی جهت فهم راحت تر صحت هر ادعا و نظر و قرائتی بهتر است خروجی و عواقب عارض مورد و یا موارد دیده و بررسی شود.

    مثلا” ادعای معصومیت ائمه علیهم السلام و علم غیب و اشتراک در صفات الهی و دیگر غلوات منتسبه به این بزرگواران و تحمیل آن به جماعت مستعد پذیرش راه را برای هر گونه جعل حدیث و توجیه هرامر و غرض مورد دلخواه باز می کند . زیرا مبنا و ملاک تشخیص از نص صریح را با این شیوه جاهلانه و البته عوام فریبانه می توان بر حاشیه مطلوب و بدیل ابداعی راند و زمینه القای مقصود را آماده ساخت.

    تا آنجا که دیده می شود که تنها کافی است در اثبات هر خرافه نهادینه در آیین های ضاله نقل قولی که غالبا” مجعول و مفتری بر اولیای دین هستند ساخته و پرداخته و گفته آید.

    خروجی تفکرات و بدعت های رایج در مدعیان تشیع را به وضوح در مراسم التقاتی و اقتباسی و مشرکانه و تکثر زایدالوصف بین مراجع تحریفشان می توان دید.

    والسلام علی من اتبع الهدی

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 195)