habib

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 195)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #8816

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا و درود بر پیامبر گرامی و خاندان پاک و یاران باوفایش و دوستداران او

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اتهام عدم فهم قرآن از سوی قائلین به تحریف و عدم فهم کتاب الله عجیب و در عین حال منبعث از آموزه ها و بهتر بگوییم القائات ضد دینی و بشری اسلاف کج اندیش و یا خائن این فرق است.

    اصلی ترین و شاید بتوان گفت تنها رسالت و نیت گروه های ضاله از قبیل مدعیان تشیع ایراد اتهام و افترا به دشمنان فرضی و منصوب توهمات باطلشان است و حتی غلو در اشخاص هم از همین نیت نشئت می گیرد و نتیجه تفرقه و فتنه انگیزی باورهای انحرافی مدعیان را به روشنی می توان دید.

    به همان اندازه که از دید یک مدعی و یا متوهم تشیع امکان اختلاف و تفاوت اجتهاد در بین گروه و یا افراد منتفی و یا محال پنداشته می شود.نص صریح آیات الهی بر امکان وقوع آن اشاره دارد و امر به معروف و نهی از منکر و امر شوری از تواصی موکد الله متعال و به تبع او اولیا و انبیای الهی بوده و هست.

    منحوس ترین و بزرگترین آفت گریبان گیر فرق ضاله تعصب و موضع گیری در مقابل دشمنان فرضی و خیالی خود و تعییت دوایر خودی و غیر خودی است.

    از این روی است که کمترین توجهی به ادله و محتوای سخن مخاطب و یا گوینده ندارد و پیوسته در دور باطل ترسیم شده در ذهن بیمار خود فرض باطل بودن هر اندیشه جز اندیشه در واقع باطل خود را می پروراند.

    لذا با این گونه تفکرات و تابوهای شیطانی مسلط بر باور انحرافی شان امکان فهم حقیقت نا ممکن است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #8819

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    در اینکه این قسمت از آیه دلالت بر عصمت ندارد و قرائت مدعیان تشیع و تاویل به رای این گروه جدا و خارج شده از اسلام مبتنی بر توهمات و خیانت های صورت گرفته اسلاف شان به اندازه کافی بحث شده و اگر کسی به واقع طالب فهم حقیقت تفسیر آیه مذکور باشد منابع زیادی در این خصوص از جمله در همین تالار وجود دارد.

    اما چنانکه می دانیم و در آیه مصرح است این آیه خطابش امهات مومنین است و اهل کسا بر اساس حدیث شریف کسا به اهل بیت افزوده شدند.

    پس در این مقام شما نمی توانید به آن استناد کنید و معنا و تفسیر به رای مشتی منحرف را به موحدین راستین تحمیل نمایید.و تفاوت مقلدین کور مسحور مدعیان تشیع با موحدین را جز در جامعه بسته و خرافه زده مدعی اهل تحقیق می دانند و به آن آشنایند.

    هر حدیثی را در صورت تضاد با آیات باید که رد کرد. اما مدعی تشیع در جهت اثبات اباطیل و بدعت های خود آیه و نص را رد می کند و این روشن ترین دلیل ضلالت و خیانت سردمداران این مذهی معاند با دین الله سبحانه و تعالی و شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت علیهم السلام است.

    برای شناخت این فرقه و امثال آن بهتر است آثار و اعمال ارتکابی آنها را در همین عصر حاضر مشاهده کرد و به روشنی ضلالت و شرک و کفر و تنافر از راه راست را در افضل عباداتشان دریافت کرد.

    نمونه عینی و حاضر آن نوشته اخیر است که وقیحانه نص صریح آیه شریفه را تحریف و تاویل به رای می نماید و مخاطب اصلی و روشن آیه را انکار می کند و بر اساس روایت در غیر مخاطب اصلی و افزوده شده بر آنها منحصر می کند.

    کمی تامل کنید و بی محابا با ارزش های مصرح در آیات الهی نجنگید. و از این میراث منحوس سبئیه و صفویه خود را وا رهانید و به حقیقت دین خدا و تامل و تدبر در آیات اهتمام نمایید.

    قرآن کریم امام مبین و تبیان کل شی نامیده شده و چراغ هدایت متقین و مومنین و ناس گفته شده و قابلیت فهم آن توسط عموم مردم حق طلب در آن توضیح شده.و سوء استفاده از آیات متشابه و قیاس های باطل بیمار دلان را یادآور شده.

    پس با اینگونه تاویلات و سوء استفاده از یک حدیث اصل آیه را انکار نکنید تا از جمله بیمار دلان مورد خطاب قرآن واقع نگردید.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #8828

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اگر بر اساس توهم شما اراده خداوند تکوینی فرض شود اشکالاتی رخ می دهد و از جمله:

    -چه فضیلتی برای شخص معصوم تکوینی می توان قائل شد؟، و افترای معصومیت تکوینی به اهل بیت علیهم السلام ظلم بزرگی است که مجاهدات این بزرگان را انکار می کند و ایمان و تقوای آنها را فطری و غریزی می انگارد.و اعمال غریزی هم که نمی تواند اجری داشته باشد.

    -تناقض با تصریح نص بر بشر بودن چون دیگر بندگان شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و امر به ابلاغ عدم اطلاع از علم غیب الهی به ایشان و خطاب های الله متعال و قصص قرآن همه دال بر امکان و اختیار ارتکاب گناه توسط حتی انبیا است.ضمن اینکه اجر ایشان و فضیلت شان بر اساس امانت داری و تقوایشان توثیق شده است.

    -رد اینکه انبیای الهی برای بشر از بین خودشان با فطرتی به مانند باقی ابنای بشر به رسالت مامور شده اند به روشنی آیات شریفه دلالت دارند. و اینکه اراده خداوند در این انتخاب با تصریح معنای فوق و عدم لزوم نبوت ملائک و در کل غیر بشر برای بشر را تاکید نموده و در پاسخ مدعیان لزوم این چنین اراده ای پاسخ قاطع داده شده.

    -این چه معصومیت و اراده ای است که آثار هدایت و برکات مترتبه آن همواره به زعم باور مندانش در ابهام و عدم توفیق همراه بوده و تا ظهور مهدی علیه السلام پیروان این باور محکومند در اضطرار و سردرگمی باقی بمانند.

    -کمی تعقل بد نیست تا فکر کنید اگر کسی بخواهد با اصل دین به اکمال رسیده به خاتمیت نبوت محمد رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و مجاهدت های صحابه عالیقدر و ائمه اهل بیت علیهم السلام مبارزه کند و مسیر هدایت ترسیم شده و مصرح و موکد در قرآن کریم،معجزه محفوظ و قابل فهم نبی مکرم صلی الله علیه و آله و سلم و سیره پر برکت و انسان ساز آن حضرت و یاران و اهل بیت پاکش را مخدوش و مشوش کند و در مسیر توحید انحراف ایجاد کند، آیا موثر تر البته بهتر است گفته شود مخرب تر از قرائت و تلبیسات و ترفند های امثال مدعیان تشیع راهی وجود دارد.

    -مدعی تشیع با همه عربده های گوش خراش از روی خدعه و یا حماقت در اثبات اموری چون معصومیت تکوینی و پاکی فطری و ذاتی تا حد تبرک و تیمن و معطر بودن و مشفی بودن فضولات و خون و خاک مزار دست و پا می زند تا افترای بزرگ خود را به الله متعال وارد کنند.و بشر را، غیر معصومین مفروض شان غیر قابل هدایت و فهم جا بزنند. تا سردمداران طماعشان به چپاول مال و ناموس مردم دل ناپاکشان خوش باشد و مقلدین کور در کابوس حقارت و بی خبری بمانند.

    والسلام علی من اتبع الهدی


    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    جناب ررو

    شما بر چه اساسی و با چه مجوز منصوصی برای خاتم انبیا قائل به لزوم نصب جانشین می شوید؟در صورت وجود نص در این مورد بفرمائید ما هم بهره مند شویم.

    آیا شما متوجه تفاوت نبوت انبیای ما قبل رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با نبوت اتم و اکمل ایشان نیستید؟

    جانشینی و جعل الهی آن در مورد انبیای ماقبل مصرح و معقول است ولی در مورد خاتم الانبیا ختم نبوت و اکمال دین و اتمام نعمت و تعیین دین مبین اسلام مگر جایی و لزومی برای جعل جانشینی می گذارد.

    پر واضح است بیمار دلان و کج فهمان و خائنین و منحرفین، بسته به نیات کثیره و غیر الهی خود با قیاس های باطلی از جمله آنچه در مضمون مذکورات فوق پیداست با بدعت و تجاهل به ختم نبوت امر لزوم جانشینی را بر خود و جماعت تحت نفوذ خود مشتبه کرده اند.

    کدام مسلمان موحدی ادعای عصمت و عدم ارتکاب اشتباه ائمه و خلفا را داشته؟چرا قیاس به نفس می کنید؟.این مدعی تشیع و فرقه های ضد دینی امثال آنان هستند که چنین مستمسکات باطلی برای توجیه اباطیل منتسبه به این بزرگواران را به توهم آورده اند و از فهم حقیقت روشن امکان وقوع خطا در کنش و نقل را از بن عامدانه و جاهلانه خود را محروم می کنند.

    با ورود در وادی منقولات محتمل بر خطاهای متعدد در صورت عدم بصیرت لازم در آنچه در پیش روی داریم و تظاهر به عدم توانایی فهم حقیقت دین همان راهی را طی می کنیم که مشرکین و کفار و هر دشمن دین و خدا بر خود و تابعینش ترسیم کرده و به تبع آن موجبات ضلالت و ادبار خود را به دست خود فراهم کردند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #9052

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    با این شیوه استدلال مختص مدعیان تشیع هر کلام و ادعایی را می توان در تصور خود چیز دیگر فرض کرد و مبتنی بر وهم حاکم بر عقل و نفس مدعی آیات و کلمات را از معنای حقیقی منحرف کرد.

    و این شیوه و نوع نگاه و استدلال در سایه جو خفقان و کاملا” بسته جوامعی از این دست مع الاسف وجود داشته و مادامی که بر این منوال و منهج بماند میخ آهنین برهان قاطع بر سنگ جهل و خرافه و توهم فرو نخواهد رفت.

    تنها بهره البته مفیدی که امثال بنده از این گونه توجیهات متعصبانه و متحجرانه می گیرند پوچی ادعای جوامع ضد دینی خواه با نقاب دینی و خواه آشکارا منکران و معاندین با دین الله است.

    در یک کلام برهان نمی تواند بر اساس ادعا و انتساب و یا افترای بر افراد اقامه شود و در مورد اصل مبدع امامت هم تمام ادله مدعیان چون مشت نمونه خروار فوق مبتنی بر روایات و نقل باورهای افراد و البته اکثر” همراه با تاویلات باطل برخواسته از پیش فرض های فرقه ای صورت می گیرد.

    سستی و میزان اعتنا به چنینی توجیهات مضحک بر اهل خرد روشن است. و اگر دوستان و اساتید محترم در پاسخ چنین توهمات غیر عقلایی تذکرات و مطلبی می فرمایند، نه از آن جهت است که اهمیت شبهه و توهم را برساند، بلکه بیشتر چهره مدعیان و خطرات آلوده شدن به باورهای این چنینی تبیین می شود.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9115

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اینکه مردگان در جهانی دیگرند و زندگی آنان کیفیتی دیگر و متفاوت با زندگی دنیوی دارد،اتفاقا” موضوع مهمی است که مدعی تشیع و متوهمین توسل به اموات از آن غافلند و خود را به نادانی می زنند.

    -توسل به اموات در هیچ آیه ای مجاز شمرده نشده.

    -نهی بر توسل به اموات و بیهودگی آن در آیات الهی به صراحت آمده.

    -کیفیت روشنی از حیات اخروی تبیین نشده و جز امثال و کنایات سخنی نیامده و مشخصا” عدم نیاز انسان به فهم دقیق آن اعلام شده.

    -حصر تکلیف در استطاعت و توانایی دنیوی و غیر قابل بازگشت بودن این دنیا و مثالهای مزرعه آخرت و دارلعباده برای دنیای فانی و دارالمکافات و غیره برای آخرت معرف و تعیین کننده نوع عمل بایسته و شایسته و در عین حال اعمال بیهوده و یا مهلک انسان است.

    اشاره به در خسران بودن انسان در صورت عدم ایمان و عمل صالح.

    تعریف روشن توکل و حدود آن.

    تاکید بر دیدن و مکافات اعمال.

    تاکید بر پرهیز از شرک.

    تاکید بر مسئولیت فردی و اینکه بار کسی بر دیگری تحمیل نمی شود.

    تاکید بر کیفر بندگان بر اساس اعمال و ایمان شخصی.

    وووو

    آیا این آیات و نشانه ها و دلالت ها و اوامر و مناهی جایی برای بدعتهایی چون توسل به اموات می گذارد؟.

    لا اقل بر اساس قاعده دفع ضرر محتمل در چنین مواردی از تمسک بر اقوال غیر متقن و مبتنی بر نقل محتمل بر خطا و خیانت پرهیز کنید.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: ایا پیامبران و امامام معصوم هستند؟؟ #9132

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    بر اساس منطق مدعی تشیع چنانچه نصب الهی امام بایسته و سنت الهی باشد،چند اشکال پیش می آید.

    -امام منصوب چرا چون پیامبران مبعوث معرفی نشدند؟

    -اگر پیامبر حق انتخاب جانشین داشته و حتی حق معرفی داشته چرا دعای حضرت ابراهیم علیه السلام پذیرفته نشد و شرط عدم ظالمیت عنوان شده است؟

    -اگر منظور از اولی الامر امام منصوص است چرا در موقع تنازع باید به خدا و رسول بازگشت نمود؟

    -اگر امامت تا این اندازه به زعم مدعی تشیع رکن اساسی و اهم از نبوت است چرا در آیات به آن اشاره نشده؟

    -این چه امامتی است که یک بار بوسیله حدیث منزلت و یک بار در غدیر خم و یک بار در موضوع قرطاس توسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم اعلام شده و جز البته به قول مدعی تشیع سه نفر همه به آن کافر شدند.و البته مومنین هم مامور به سکوت بودند،علی الخصوص شخص امام منصوص؟

    -امامت به معنای رهبری است و اگر نصب الهی در کار باشد نمی تواند لغو و بی اثر باشد.چرا هیچ یک از ائمه علیهم السلام موفق به رهبری نشدند؟ و به ادعای مدعیان تشیع همواره مجبور به سکوت و تقیه بودند.

    -آیا افترای عمل بیهوده و غیر قابل اجرا به الله سبحانه و تعالی ظلم نیست؟

    -مسلمین موحد افترائات به ساحت ائمه اهل بیت علیهم السلام را با دلایل روشن رد می کنند ولی اگر ادعای مدعیان تشیع العیاذ باالله درست باشد اولین ظالمین خود ایشان بودند.چرا که به اصلی ترین وظیفه خود که امامت مسلمین بوده عمل نکردند.

    -اصلی ترین دلیل عصمت ادعایی مدعیان آیه 33 احزاب است که مخاطب قرآنی آن ازواج رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم اند و حدیث شریف کسا گروهی بر ایشان می افزاید.

    -اما چرا به برآیند و حاصل باور ادعایی خود نمی اندیشید؟

    امامت و خلافتی که غصب شده و عملا” بی اثر گشته و تفسیر کلام الهی در گرو ظهور مهدی مانده و اصل دین و اسرار حقیقت دین جز توسط امام معصوم میسر نیست. حال کسانی که ادعای عدم فهم حقیقت دین را دارند و همه صحابه را به خیانت و تحریف متهم می کنند بر چه اساسی داوری می کنند؟ و با چه معیاری خیر و شر را می سنجند؟

    دین ابداعی و غیر الهی و بشر بنیاد مدعی تشیع اصلی ترین و غایی ترین هدف و مقصدش اثبات عصمت و کرامت و منصوصیت ائمه اهل بیت علیهم السلام است و جالب است پس از اثبات چنین ادعایی حرفی برای گفتن ندارد.

    گویا تنها تکلیف خود را در اثبات حق پایمال شده اهل بیت علیهم السلام می دانند.و بر اساس ناگفته هایشان بنا نیست تا زمان ظهور این حق به ثبوت برسد. و انتظار به همین سبب بالاترین عبادتشان محسوب می شود.

    کمی انصاف داشته باشیم در می یابیم که موثر تر و کارساز ترین اسباب فتنه قعود و انزوا و انفعال، همین باورهای التقاطی و موهوم و غیر معقول و در عین حال پیچیده و خط خطی و غیر قابل درک و کاملا” مبتنی بر احساس و هوای نفس بوده و می باشد.

    دلیل مدعای فوق آداب و رسوم رایج بین این جماعت است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: منکرین امام زمان معنای غیبت را نفهمیده‌اند #9141

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اینکه ادعای وجود امام زنده و غایب تنها از طریق روایات مجعول و نادرست قابل طرح است آیا برای رد ادعا کافی نیست؟

    حتی با قیچی کردن روایات و نقل قول های ادعاهای امثال روافض از کتب معتبر و دست و پا زدن در رسیدن به توهمات نه تنها مشکل مدعی کذاب را حل نمی کند بلکه بر عکس راه تحقیق را بر رد ادعای باطل روافض و مدعیان باز می کند و از ترفند های عوام فریبانه و سبک این جماعت پرده بر می دارد.

    اگر به واقع مدعی حیات و تاثیر امام موهوم و متصور خود هستند،از آثار و نتایج امامتش به روشنی نمونه بیاورند.

    تا آنجا که بنده از نزدیک و در بطن این جماعت شاهد هستم جز اضطرار و سردرگمی و آرزوی فرج و تعطیلی حدود الهی و تجاهل به آیات الهی در غیبت حجت موهوم اثری در چنین باور سرتا پا خرافی و دروغ نمی بینم.

    تا جایی که افضل اعمال این جماعات در جشن تولد و اقامه عزا و استغاثه به واسطه های مفروض و البته مفتری بر اهل بیت علیهم السلام و زیارت قبور و ادعاهایی در غلو و تنقیص افراد و تغییر معیار ها و ملاک های الهی و مصرح توسط انبیا و اولیای خدا در سنجش ها و درستی اعمال بوده و می باشد.

    از جمله ابداعات و انحرافات رایج:

    -افضلیت زیارت قبور به زیارت بیت الله الحرام.

    -طلب حاجت از اموات و قبور به جای طلب از خدا.

    -معکوس نمودن روش ارزش گزاری ها از مبانی محکم و متقن چون قرآن و سنت صحیح نبوی به اقوال منقول محتمل بر جعل و خطا و منتسب و مفتری بر بزرگان.

    -رجحان و حصر اهمیت ولایت بر هر باور دیگر مخصوصا” توحید و نبوت و معاد.

    -ترویج شخصیت پرستی و محوریت کلام بشری و محو و خروج کلام الهی از عرصه معلومات مومنین به موهومات القایی.

    -..

    مدعی تشیع و امثال چنین باورهای بشر بنیاد و غیر الهی هر چه در زمینه های به ظاهر مشترک با موحدین دارند در واقع در زمره تلبیسات شان محسوب می شود و به روشنی جدایی و افتراق این جماعات از مسیر هدایت و راه راست پیدا است.

    نمونه های تلبیسات و خدعه های این جماعت را می توان در تمسک به تحریفات و قیچی کردن روایات در همین موضوع مشاهده کرد.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9196

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالین

    اتفاقا” در موضوع اعتقادات و نوع بینش و تبیین جهان اثر و نتیجه کنش ها و باور هاست که سنجش می شوند.

    در آثار و منقولات صحیح بزرگان دعوت به تقوای الهی و یکتا پرستی شاه بیت کلام است.و پرهیز از شرک و ظن و توکل به خدای یگانه که از هر مهربانی مهربانتر و از هر توانایی تواناتر است و سمیع و علیم و رب بودن از ویزگی های موکد هم قرآن کریم و هم قول انبیا و اولیای الهی است.

    اثرات انحرافات رخ داده چه آنچه در آیات الهی در قالب قصص و تواصی آمده و چه در بررسی های تاریخی و اجتماعی حال و گذشته به دست آمده نشانگر اهمیت باور توحیدی و کفایت آن بر مردم و نوع بشر است.

    شرک در قالب های گوناگون صورت می پذیرد.گاه با اله گرفتن من دون الله است و گاه با استعانت نا به جا و غیر معروف صورت می گیرد.

    ماه و خورشید پرستی و گاو و یا بت پرستی با توسلات رایج بین مشرکین عصر جاهلیت که یا متوسل به ملائک و یا مجسمه و قبور و ارواح اولیای الهی می شدند با توسلات رایج بین مدعیان از نظر آثار مترتب در یک راستا یعنی نفی ربوبیت الله متعال است.و صمدیت الله سبحانه و تعالی در امر خلق و ربوبیت به روشنی انکار می شود.

    چنانچه در حال حاضر ادبیات و عبادات معمول این جماعات حاکی از باور شرکت خاص و انحصاری اولیای خاص در امر خلقت و روزی و حتی کیفر اخروی دارد.

    هرچند ظاهر گفتمان ایشان دم از وحدت و صمدیت الله می زند ولی به روشنی در توضیح و تشریح باور توسل چاره ای جز تکرار و اقرار به شراکت افراد خاص مورد توسل ندارند.و صراحتا” از واسطه بودن ایشان در کسب خیر و دفع ضرر سخن می گویند.و مخالف این باور را تکفیر می کنند.

    اصل پیام انبیا و اساس دعوت ایشان بر اعتلای کلمه توحید و اینکه در امر خلق و تدبیر هیچ شریکی برای خدا متصور نیست و الله سبحانه و تعالی پاک و منزه است از چنین تصورات باطل.

    هر کس در هر مقامی نمی تواند ادعایی مبنی بر اثر فی نفسه خود باشد و خلط مفهوم فضیلت پیام آوری و تعلیم و تعلم و معرفت توحیدی افراد متقی و مومن و اولیای الهی با تاویلات باطل وساطت و امثال آن امری است مشرکانه و التقاطی که دامن غالیان مذاهب را آلوده کرده.و عظمت جهاد این بزرگان ضمن اینکه حجاب درک حقیقت مطلق البته در اذهان بیمار می شود به همان اندازه می تواند سبب ضلالت و عدم درک منظور و اصل فضیلت ایشان شود.همانگونه در دراقوال و اعمال قائلین شاهد هستیم.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9200

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    در اینکه حتی مشرکین در مافوق بودن قدرت الهی مجبور به اقرار هستند واضح است.

    اصلا” مفهوم شرک با هر گرایش و بینشی نهایتا” جز این نمی تواند باشد.

    نقص تاویل و برداشت مشرکین است که جای تامل و اصلاح دارد.

    الله سبحانه و تعالی فعال ما یشاء است و بر اراده خود هر خواستی را عملی می کند.

    دین مرضی الله جل جلاله اسلام است و تنها ماموریت همه انبیای الهی ابلاغ دین اسلام بوده و لاغیر.

    محور اصلی و پیام راستین دین مبین اسلام توحید است و تبیین خطرات ناشی از شرک و توسلات نا بجا.

    کلمه لا اله الا الله مبین همین معنا است و با نفی هر گونه الوهیت غیر الله اورا واحد و قادر و صمد و حق مطلق می داند.

    همه تلاش و ماموریت انبیا در ابلاغ و تبیین همین معنا بوده و بسته به ظرفیت های زمانی و مکانی نوع دعوت و تثبیت حقانیت انبیا در خور شرایط به گونه قابل فهم مردم عصر خود به وقوع پیوسته.

    با ختم نبوت و اکمال دین و اتمام نعمت، بلاغت عقل و نعمت اتم اعلام شد.و خواست الله و رضایت او به روشنی در تعیین دین اسلام به عنوان تنها راه نجات و رستگاری معین و تبیین شد.

    به عبارت ساده لزوم استمرار ارسال نبی منتفی دانسته شده.و قابلیت فهم حقایق از طریق مبانی متقن و عقل بالغه بر مردم ابلاغ شد.

    ارتجاع و جا ماندن در دوران گذشته یا بر اساس کج فهمی و یا بر اساس تاویلات نا صواب توسط غافلین و عاجزین از درک پیام رسا و روشن خاتم الانبیا صلی الله علیه و آله وسلم با هر نیتی که بوده و هست صورت گرفته و عامل انحراف از راه راست و وصل به حقیقت شده است.

    اگر قبول داریم و حتما” هم چنین است که بشر امروز به برکت اکمال دین و اتمام نعمت و بلاغت عقل توانایی لازم در درک و استنباط حقیقت را دارا است،دیگر باورهای ارتجاعی که نتیجه عدم درک نعمت بالغه و رشد اجتماعی می باشند نمی توانند عرض اندام کنند.لذا به خرافات و پیش فرض ها و قیاس های باطل و از جمله حوادث قبل از ختم نبوت تمسک می جویند.و به عینه شاهد انتساب موهوم کرامات خارق العاده و نقل خواب و سایر رخداد های تاریخی که در عصر حاضر موضوعیت ندارند به افراد خاص و مفروض و موهومشان هستیم.

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9201

    habib
    مشارکت کننده
    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9204

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    به روشنی در عرایض خود بر اصالت آیات قرآن کریم و لزوم پیروی از سنت صحیح نبوی اشاره داشته و بر آن باورمندم.

    و اگر ذکری از گذشتگان در نصوص آمده بی تردید بر اساس حکمت و قابلیت استفاده و عبرت بوده و اتفاقا” اختلاف اساسی بین موحدین مسلمان با شخصیت پرستان ملبس به لباس دین در همین مورد است.

    قصص قرآن و ذکر وقایع و انجام امر صالحان و عاصیان افسانه نیست.و اثرات اعمال و باورهاست که تبیین شده است.

    اساطیرالاولین همان باورهای خرافی و الحادی و موهومی است که در حال حاضر در جریان های انحرافی شاهد تکرار آنها در قالبهای بدیع تر هستیم.و مادامی که تاثیرات باورمندی غیر دینی و التقاطی را به تحقیق در نیابیم به همان نقیصه منکر و منهی دچار خواهیم ماند.

    اساطیرالاولین در عصر کنونی چه هستند؟

    -آیا انکار مصرحات در مبانی منصوص در قالب افسانه های ابداعی و مجعول از مصادیق اساطیرالاولین نیست؟

    -ذکر سوء برداشتهای گذشتگان در نحوه ارتباط با مبدا هستی در اوامر و مناهی و تواصی و قصص قرآن کریم و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم به چه کار خواهد آمد،وقتی که همان سوء برداشت ها و تاویلات مایه تمسکات و تاویلات قرار می گیرد؟

    -آیا پرهیز از اشتباهات گذشتگان و پیروی از سیره و عمل صالحان منظور و حکمت واضح تذکرات و نقلهای تاریخی نیست؟

    -اشکال اساسی و تشابه روشن فرق انحرافی با مشرکین و کفار درگذشته و مشار در آیات و احادیث منقول در اصل گرفتن مصادیق مفروض باطل مبتنی بر سوء تفاهمات موروثی و قومی و امثالهم می باشد.

    -پیام روشن انبیای الهی و تذکرات موکد اولیای الله و صالحین اعتلای کلمه توحید و پرهیز از شرک و کفر و نفاق است.و عدم پیروی از ظن از جمله تواصی اکید بزرگان بوده و هست.

    -ویژگی بزرگ و مشترک منحرفین در خطای فهم مواضع کلمات و آیات و افراد است.و علیرغم صراحت در تبیین مقام نبوت و امامت این مشرکین بوده و هستند که انبیا و اولیا را از مقام راستین خود پایین آورده و در توصیفات مجعول خود متوقف می کنند.و چنانچه در آثار اعتقادی اینان مشهود است اعظم تلاش آنها در غلو و تنقیصات خلاصه می شود و در پی تحمیل تصورات و موهومات منتسبه شان به اولیا و اشخاص مجعول و ملبسشان دچار قعود و عجز می شوند.چرا که در سایه غلوات و محوریتهای متنافر با نص اصل حقیقت منظور و تبیین شده را دور می زنند و تنها به مدیحه سرایی های غلو آمیز متمسک می شوند.تا جایی که امکان قبول عمل جز به توشیع و شفاعت افراد خاص را منتفی می پندارند.

    -حقیقت هستی واحد است و راه رستگاری از ابتدا تا انتها واحد است و دین مرضی الله اسلام است و بس.

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9205

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    اگر قبول داریم و حتما” هم چنین است که بشر امروز به برکت اکمال دین و اتمام نعمت و بلاغت عقل توانایی لازم در درک و استنباط حقیقت را دارا است،دیگر باورهای ارتجاعی که نتیجه عدم درک نعمت بالغه و رشد اجتماعی می باشند نمی توانند عرض اندام کنند.لذا به خرافات و پیش فرض ها و قیاس های باطل و از جمله حوادث قبل از ختم نبوت تمسک می جویند.و به عینه شاهد انتساب موهوم کرامات خارق العاده و نقل خواب و سایر رخداد های تاریخی که در عصر حاضر موضوعیت ندارند به افراد خاص و مفروض و موهومشان هستیم.

    خلط مفهوم تعاون و استعانت های معمول و معروف که با توجه به وسعت دانش روز بشری و پیدایش تخصص ها در شعب علمی و معارفی با توسلات مشرکانه و خرافی نتیجه بارز تاویل ارتجاعی و غفلت بزرگ وابستگان و مبلغین جا مانده از حرکت و مجاهدت نوع بشر و در راس آنها مسلمین موحد است.

    تا جایی که قعود و حرکت قهقرایی مذاهب ضاله به روشنی بر خلاف تصریحات و تبیینات بزرگان دینی را شاهد و ناظریم.

    در مورد مدعیان تشیع مراسم و باورهای ضد دینی شان گویای انحراف و عدم درک و در بدترین حالت آن عناد و تقابل با جریان و حرکت جهاد اسلامی است.

    زیارت قبور و توسلات رایج و غلو و تنقیص افراد محور اصلی حرکت ارتجاعی و البته متنافر با تفاسیر روشن رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و تبیینات اصحاب و تابعین کرام و ائمه اهل بیت علیهم السلام است،که افضل عبادات این قوم شده است.

    روشن است که بهره مندی از تعلیمات بزرگان دینی در آیین های رایج از جمله زیارت قبور و نقل کرامات و جشن تولد و اقامه عزا و تکفیر صحابه کرام میسر نیست.بلکه راه تمتع از وجود بزرگان دین و اهل بیت در شناخت و به کار بستن رهنمودهای ارزشمند ایشان است.که با این گونه باورهای خرافی نهایت بهره حاصل، توقف بر ستایش افراد خاص و تنقیص گروهی دیگر می شود.و این کینه توزی ها و ایجاد فتنه ها نقطه مقابل و متنافر با باور راستین و والای اولیای الهی علی الخصوص ائمه اهل بیت علیهم السلام است.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9206

    habib
    مشارکت کننده
    -خالق و رب هستی الله است و هر من دونه مخلوق است و وظیفه اش عبودیت.مقامات بشری بر اساس میزان فهم . تقوا به دست می آید.و تبیین حقیقت خالق و مخلوق امری است که موضوع واحد رسالت انبیا و تذکرات اولیا الله بوده و باید باشد.

    همه از خداییم و همه به سوی او بازگشت داریم.و این امر استثنا ندارد.و البته هر که این مفهوم را بهتر دریافت کرد و عمل شایسته و بایسته مبتنی بر این حقیقت انجام داد رستگارتر خواهد بود.نه اینکه هدف ما رسیدن و توقف در ستایش شخص و یا اشخاص متقی و اعلم به حقیقت دین باشد.بلکه تکلیف در تعاون و تعلم است.و مشخصا” استفاده از تعلیمات و تذکرات این بزرگواران است.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    در پاسخ به: Reply To: فلسفه توسل چیست؟؟(بخش دوم) #9228

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    شنیدن و دیدن و حیات اخروی در گذشتگان از این دنیا از ارکان ایمان و باور به معاد است و اصل مسلم دین مبین اسلام.

    جناب کلمه با تمسک و عنوان یک حقیقت در نتیجه گیری دچار خطایی شده است که مشرکین می شوند و شده اند.

    اینکه بنده می تواند از توانایی های قابل استفاده و معروف دیگران بهره مند شود جای تردید نیست.و البته چنانچه منکر امکان تمتع از نعمات الهی شود دچار کفر و انحراف خواهد بود.

    همه بندگان خدا می توانند و باید در امور بر و تقوا یار و یاور یکدیگر باشند.و این لازمه حیات دنیوی و امر اکید رب العالمین است.

    طلب دعای خیر و استعانت از دیگران در حد متعارف و معقول از تکالیف است.همچنانکه تلاش در تعاون و یاری دیگران و استدعای خیر برای خود و دیگران از امور واضح و موکد است.

    از طرفی نباید از این امر واضح و مصرح در نصوص غافل شد که حیات دنیوی مخصوص عبادت و تلاش و عمل است و حیات اخروی محل کیفر و دیدن نتیجه اعمال.

    ارتباط بین مخلوقات تابع سنت الهی است.و صراحت در کوتاه بودن دست درگذشتگان از دنیای فانی هم موکد و هم معقول است.

    قائلین به توسل به درگذشتگان عملا” قدرت و سلطنت و صمدیت الله جل جلاله را منکر می شوند.و وسیله نجات خود را در افراد خلاصه می کنند.در صورتی که تمتع از من دون الله تابع قوانین و سنن الهی است.و سنت الهی بر یک سویه بودن مسیر مخلوقات از دنیای فانی به دنیای باقی است.

    در ارتباط با تمتع و یا توسل مجاز و معروف از اشخاص روشن است که استفاده از معلومات و توانایی ها و آثار ایشان معقول و ممکن و حتی لازم است.و خلط این معنا با توسلات موهوم چون دخیل شدن و یا واسطه قرار دادن من دون الله بین خود و خدا انحراف مهلکی است که در قالبهای گوناگون بسته به نوع توهم و تصورات باطل رخ می دهد.

    اقرار صریح در عدم علم غیب انبیا که خود مهبط وحی الهی بوده اند و شهادت ایشان در این امر که تا زمان رحلت از این دنیا شاهد اعمال امت خویش بوده اند و پس از آن و جز آن الله سبحانه و تعالی است که عالم کل شی است،خط بطلان اکیدی بر ادعای مشرکین و از جمله قائلین به توسل اموات است.

    پس حیات اخروی و خصوصیات آن را بهتر بشناسیم و جدایی و تقدم و تاخر مصرح در آیات آن را در یابیم.

    دنیای فانی مخصوص عبادت است و دنیای باقی دار مکافات و کیفر اعمال.

    اینکه تنعم و رفاه جاوید در آخرت شامل متقین از انبیا و صدیقین و شهدا و صالحین می شود و به حق در نصوص به آن اشاره و بشارت داده شده از این جهت قابل توجه است که عاقبت امور و اعمال معرفی شود و در مقابل عقوبت عمل ناشایست و منکر مشخص گردد.

    این توضیحات واضح و البته ساده و قابل فهم چیزی نیست که غقل سلیم و تسخیر و مسحور نشده ای از درک آن عاجز بماند.ولی متاسفانه در جوامع آلوده به شرک و خرافه هنوز شاهد باورهایی بر خلاف چنین واضحات هستیم.

    والسلام علی من اتبع الهدی

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 195)