پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
و اینکه گفته ای (من هم شربت معده خواستم چون دچار استفراغ شدم از این نوع بحث شما و به خاطر فهم شما. اسهال گرفتم به خاطر توهم کار بلد بودن شما.)
شما قبلا فقط از معده خود می نالیدی و حالا با استفراغ از سوزش گلو و با اسهال از سوزش مقعد خود !!!
این سوال آنقدر مشکل هست که از مغز شما هم دود بلند شده ! و به فحاشی و به توهین رو آورده ای .
و همین موضوع نشان می دهد که به سوال اساسی من پاسخی نداری .
و به همین زودی اسهال شما بصورت استفراغ بالا می اید مطمئن باش .
و از سوزش مقعد نجات پیدا می کنی !!!
من چندین ماه است که این سوال را مطرح کرده ام و در سایت های زیادی از اهل تشیع هم گذاشته ام .هنوز یک فردی پیدا نشده است که بتواند به این سوال ، مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، پاسخ صحیح بدهد . و دوباره این سوال را می گذارم .
چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته علمای شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟
برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به گفته علمای شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است .
اگر جزو ارکان ایمان هم می بود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده
1-ایمان به خدا
2- ایمان به رسولان
3- ایمان به کتب الهی
4 – ایمان به ملائکه
5 – ایمان به معاد.
و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است .
و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست .
با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر).
منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مثل آیات نبوت و معاد هستم.
و به گفته بعضی علما ایا امکان دارد امامت جزو اصول دین نباشد و اصول مذهب تشیع باشد ؟؟
با سلام و خسته نباشید خدمت شما برادر عزیزم .ابتدا از زحمات شما استاد گرامی که در این سایت می کشید کمال تشکر و قدردانی را دارم .
برادرم چند روزی است که سایت به هم ریخته است و جای مطالب بر عکس شده است .
اما یک روش وجود دارد که می توانید مطالب را در آخر بگذارید .
و بدین روش است که باید گزینه REPLAY زیر پست آخر را بزنید که جواب آخرین کامنت را بدهید .
بدین صورت مطالب شما در آخر گذاشته می شود .
اما اگر شما replay کلی را بزنید پست شما در اول می آید .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: وقتی که در کشتی دچار تلاطم امواج دریا شدی مقداری خاک حسین همراهت داشته باش #7403با سلام . اولا :برادرم خجالت نکشیدی از این پاسخی که دادی ؟؟سوال خیلی واضح و روشن می باشد و چون پاسخی نداری مجبور شدی مغلطه بازی کنی و بحث را به انحراف بکشانی .
و از همین نحوه پاسخ دادن شما معلوم می شود که نمی توانی از عقیده ات دفاع کنی .
دوما : هر حدیث و روایتی که بگوید اگر فلان کتاب را در کشتی به همراه داشته باشی در تلاطم نجات پیدا می کنی ، کذب و دروغ بوده و ما به دیوار می زنیم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7420با سلام . سوال اولیه شما که گفته اید (شما که اهل سنت هستید پس باید ریشه تمام افعالتان به سنت برگردد بنا بر این طبق کدام سنت قطعی از خلفای راشدین پیروی می کنید ؟!!!!)برادرم اولا : تمام خلفای راشدین پیرو سنت پیامبر اسلام بوده اند و اهل سنت پیرو سنت پیامبر اسلام می باشیم .
دوما : سنت قابل پیروی ظبق دستور خداوند (اطیعوا الرسول) مخصوص پیامبر اسلام است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7421با سلام . سوال اولیه این قسمت که توسط همفکران شما مطرح شده است این است (شما که اهل سنت هستید پس باید ریشه تمام افعالتان به سنت برگردد بنا بر این طبق کدام سنت قطعی از خلفای راشدین پیروی می کنید ؟!!!!)
که جواب ان هم خیلی ساده است (برادرم اولا : تمام خلفای راشدین پیرو سنت پیامبر اسلام بوده اند و اهل سنت پیرو سنت پیامبر اسلام می باشیم .
دوما : سنت قابل پیروی ظبق دستور خداوند (اطیعوا الرسول) مخصوص پیامبر اسلام است .)
و شما با فریب کاری و فلسفه بافی آمده ای مسایل و موضوعاتی مطرح کرده ای که هیچ ربطی به سوال اولیه ندارد و متاسفانه آقای حبیب و آقای مجاهد دین فریب شما را می خورند .
و چون به شگردها و نیرنگ های شما وارد نیستند و آدم های صادق و بی غرض و مرضی می باشند.
در دام موضوعات انحرافی شما می افتند .
و سوال اولیه فراموش می شود .
و من چندین بار این فریب کاری های شما را عیان کردم . و ان شا الله که برادران به این موضوع توجه کنند .
و دیگر در دام مسائل و موضوعات انحرافی که شما مطرح می کنید ، نیفتند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7422و در مورد حدیث اولا من تمام حدیث را از کامنت برادر مجاهد کپی کرده و می گذارم .
و جواب های شما را هم می گذارم و مقایسه می کنیم تا قلب مریض شما برای خوانندگان مشخص شود .
البته شما چون صورت خود را با آب غسل میت می شویید از رو نمی روید .
(از عايشه رضي الله عنها روايت است كه: همسران رسول الله – صلى الله عليه وسلم – دو گروه بودند. عايشه، حفصه، صفيه و سوده رضي الله عنهن جزو يك گروه، و ام سلمه رضي الله عنها و ساير همسران رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – جزو گروه دوم بودند. و صحابه رضوان الله عليهم اجمعين محبت رسول الله – صلى الله عليه وسلم – را نسبت به عايشه رضي الله عنها خوب مي دانستند. بنابر اين، اگر كسي مي خواست به رسول الله – صلى الله عليه وسلم – هديه اي بدهد، هديه اش را به تأخير مي انداخت تا روزي كه نوبت عايشه رضي الله عنها فرا رسد. و آن روز كه رسول الله – صلى الله عليه وسلم – به خانة عايشه رضي الله عنها مي رفت، هدايا فرستاده مي شدند. گروه ام سلمه رضي الله عنها بعد از گفتگو، به ام سلمه رضي الله عنها گفتند: شما به رسول الله – صلى الله عليه وسلم – بگوييد با مردم صحبت كند و به آنها بگويدكه هر كس خواست به رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – هديه اي بدهد، در خانة هر يك از ازواج بود، هديه خود را بدهند. ام سلمه رضي الله عنها سخنان آنان را براي آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – مطرح ساخت. رسول الله – صلى الله عليه وسلم – به ام سلمه رضي الله عنها پاسخي نداد. گروه ام سلمه رضي الله عنها نتيجة مذاكرات را از ام سلمه جويا شدند. او گفت: رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – چيزي نگفته است. آنها به ام سلمه گفتند: دوباره با رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – در اين مورد، صحبت كن. ايشان دوباره هنگامي كه آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – به خانه اش آمد، صحبت كرد، ولي رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – پاسخي نداد. آنها بار ديگر از ام سلمه رضي الله عنها نتيجه را جويا شدند. او گفت: رسول اكرم – صلى الله عليه وسلم – به من پاسخي نداد. آنها گفتند: باز هم با ايشان صحبت كن تا جواب تو را بدهد.)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7423ادامه حدیث :
(ام سلمه رضي الله عنها بار سوم، هنگامي كه آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – به خانه اش آمد، اين مطلب را با پيامبر اكرم – صلى الله عليه وسلم – درميان گذاشت.اين بار، آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – فرمودند: «در بارة عايشه مرا اذيت نكنيد زيرا هرگز وحي، در بستر هيچكدام از همسرانم بر من نازل نشده است مگر در بستر عايشه». ام سلمه رضي الله عنها پس از شنيدن اين پاسخ، گفت: اي رسول خدا! به خدا پناه مي برم از اينكه موجب ناراحتي شما شوم.
آنگاه، همسران رسول خدا – صلى الله عليه وسلم –از فاطمه رضي الله عنها درخواست نمودند (تا نزد رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – برود و در اين مورد با ايشان صحبت نمايد). فاطمه رضي الله عنها شخصي را نزد آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – فرستاد و گفت: همسرانت تو را سوگند مي دهند كه در مورد دختر ابوبكر – رضي الله عنه – ، عدالت را رعايت كني. ايشان فرمود: «دخترم! مگر كسي را كه من دوست دارم تو دوست نداري»؟ فاطمه رضي الله عنها جواب داد: بلي. سپس، نزد آنها برگشت و پاسخ پيامبر – صلى الله عليه وسلم – را به اطلاع آنها رساند. آنها از او خواستند كه دو باره برود، ولي او نپذيرفت. سپس، زينب بنت جحش رضي الله عنها را فرستادند. او نزد رسول الله – صلى الله عليه وسلم – آمد و با لهجة تند با آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – صحبت كرد و گفت: همسران شما در مورد دختر ابو بكر، شما را به خدا سوگند مي دهند و از شما تقاضاي عدل و انصاف دارند. آنگاه، زينب صدايش را بلند كرد تا جايي كه عايشه را نكوهش كرد. عايشه نيز حضور داشت. و رسول الله – صلى الله عليه وسلم – چشم به عايشه دوخته بود كه ببيند، جواب زينب را مي دهد يا خير؟ راوي مي گويد: عايشه جواب او را داد و او را ساكت نمود. رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – فرمود: «اين دختر ابوبكر است».)شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7424و حالا سخنان و گفته های شما را با حدیث مقایسه می کنیم .
اینکه گفته ای (فَسَبَّتْهَا. یعنی نکوهش؟ دمت گرم.) در این حدیث اگر کمی دقت می کردی متوجه می شدی که حضرت عایشه فحاشی و یا نکوهش نکرده بلکه زینب کلماتی را به زبان آورده.
و اینکه گفته ای (زینب نمیدی دانسته که او دختر کیست؟ یا پیامبر تازه کشف کرده بوده؟)
برادرم در این حدیث کجایش حضرت عایشه به فردی توهین کرده است ؟؟؟!!!
و اینکه پیامبر گفته این دختر ابوبکر است . یعنی اینکه مثل پدرش فصیح الکلام و با ادب و ادله صحیح جواب او را داده است .
اما شما که مصداق (فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ) می باشید . کلمات را وارونه جلوه می دهید و این روش فریب کارانه شما برای همه شناخته شده است .
و حالا من قضاوت را به عهده خوانندگان محترم می گذارم تا ببینند که شما چگونه احادیث پیامبر را دست کاری می کنید و به میل خود تعبیر می کنید .
و افکار پلید و نجس خود را به ناموس پیامبر تحمیل می کنید .
و خدا را شکر که شما را به دست خود شما در نزد مردم رسوا می کند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7425و اینکه گفته ای (نقش واو رو معلوم کن ببینیم چی بلدی.)
اولا : آیه (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿٥٩ نساء﴾)
(اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از خدا اطاعت كنيد و از رسول و اولوالامر خويش فرمان بريد. و چون در امرى اختلاف كرديد اگر -به خدا و روز قيامت ايمان داريد- به خدا و پيامبر رجوع كنيد. در اين خير شماست و سرانجامى بهتر دارد.) (ترجمه ایتی)
از این آیه به هیچ عنوان امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر ثابت نمی شود .
دوما : در هیچ کجای این ایه به پیروی از 12 امام مورد ادعای اهل تشیع امر نشده است .
سوما : در جاهای دیگری از قران کلمه اولی الامر آمده و برای فرمانداران و فرماندهان جنگی به کار رفته است .
چهارما : اگر اطاعت از اولی الامر واجب می بود در خود همین آیه می گفت (فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّسُولِ وَأُولِي الْأَمْرِ) .
و اگر اطاعت از اولی الامر پس از فوت پیامبر واجب است و اولی الامر معصوم است و دچار خطا و اشتباه نمی شود ، در حالی که زنده است ، پس چرا خداوند گفته به رسول (که فوت کرده) مراجعه کنید ؟؟؟!!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!! #7426با سلام خدمت خوانندگان محترم این سایت . مدت چند ماه می شود که من در این سایت مطالبی را گذاشته ام . و این آقای عبدالحسین و همفکرانش را که قبلا در این سایت جولان می دادند و متاسفانه بعضی از دوستان و برادران صادق و خوش نیت ما را به مسائل و موضوعات انحرافی می کشاندند ، در چندین جا رسوا کردم و شگردها و فریب کاری های آنها را برای خوانندگان عیان کردم . و از شما می خواهم که به این لینک ها در این سایت مراجعه کنید و پس از مطالعه قضاوت کنید .http://islamtxt.net/?q=content/forum/2015
http://islamtxt.net/?q=content/forum/2055
http://islamtxt.net/?q=content/forum/2057&page=2#new
و از برادر مجاهد دین و حبیب و دیگر دوستان همفکر خواهشمندم به ایمیل خود مراجعه کنند . چون مطالب را من گذاشته ام و هنوز به ایمیل من پاسخ نداده اند . لطفا به ایمیل من پاسخ بدهید . ممنون .
با سلام برادرم . جواب موضوع هضم را نداده اید و دوباره می گذارم تا پاسخ بدهی .اینکه گفته اید (بیچاره تر هاضمه من) .
هنوز تازه متوجه شده اید و ان شا الله کم کم عادت می کنید و تحملش برایت آسان می شود.
و هضم آن هم آسان می شود .
و اگر دیدید حال شما بد شده و بالا می آورید مشکلی نیست .
تمام افرادی که حامله می شوند این مشکل را دارند و اسم مریضی شما ویار است ! نیاز به پزشک نیست .
به این لینک مراجعه کن کاملا برات توضیح داده : http://www.beytoote.com/wedlock/bardari/treatment-longing.html
و همچنین مشکل دیگری که در سال 1393 برای شما به وجود آمده و درخواست کمک کرده بودید را هم در اینجا می گذارم که ان شا الله مفید فایده افتد . و کار از محکم کاری عیب بر نمی دارد . و این مطلب و مطالب دیگر در لینک : http://islamtxt.net/?q=content/forum/2015 موجود است . و خوانندگان مطالعه کنند و قضاوت کنند .
و اینکه گفته ای (من هم شربت معده خواستم چون دچار استفراغ شدم از این نوع بحث شما و به خاطر فهم شما. اسهال گرفتم به خاطر توهم کار بلد بودن شما.)
شما قبلا فقط از معده خود می نالیدی و حالا با استفراغ از سوزش گلو و با اسهال از سوزش مقعد خود !!!
این سوال آنقدر مشکل هست که از مغز شما هم دود بلند شده ! و به فحاشی و به توهین رو آورده ای .
و همین موضوع نشان می دهد که به سوال اساسی من پاسخی نداری .
و به همین زودی اسهال شما بصورت استفراغ بالا می اید مطمئن باش .
و از سوزش مقعد نجات پیدا می کنی !!!
با سلام برادرم . اولا : چون پاسخ مستند و متقن نداری به مغلطه بازی افتاده ای و هر خواننده ی منصف و بی غرض و مرضی که مطالب من و شما را بخواند از طرز گفتار و نوشتن مطالب شما مشخص است که جواب مستند به ایات قران ندارید .و برای فرار مجبور به فلسفه بافی شده اید و می خواهید گرد و خاک به پا کنید و از اصل موضوع بحث فرار کنید و هنوز نتوانستید به آیات 20 و 21 سوره نحل و 22 فاطر و 22 سبا و 5 احقاف پاسخ بدهی .
و همچنین هنوز نتوانسته ای درباره ی سوالات من در مورد من دون الله پاسخ بدهی.
و در مورد اینکه گفتی معنی کلمه یدعون را مشخص کن . چندین جا با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی معنی کلمه را گذاشتم . می توانی مراجعه کنی .
به طور مثال یک مورد از چندین مورد را برایت می اورم و قضاوت با خوانندگان.
(إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ) (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : آنچه غیر از خدا میخوانند) (117 نساء)
و اینکه گفته ای (این شد حصر 35 مائده و خطبه؟)برادرم اولا از همین پاسخ دادن به یک ایه روشن که مطرح کردم مشخص می شود که شما و امثال شما به یک ایه کوچک از سوره حمد (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ) نمی توانید پاسخی بدهید .
دوما : درباره ی ایه 35 مائده اگر مثل همیشه اول و اخر ایه را قیچی نکنی خیلی واضح است که مقصود وسیله جهد و کوشش است در راه خدا.
و همچنین در ایه 57 سوره اسرا خداوند جواب شما و امثال شما را داده (أُولَـٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ ۚ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا) (معنی : کسانی را که آنان میخوانند، خودشان وسیلهای (برای تقرب) به پروردگارشان میجویند، وسیلهای هر چه نزدیکتر؛ و به رحمت او امیدوارند؛ و از عذاب او میترسند؛ چرا که عذاب پروردگارت، همواره در خور پرهیز و وحشت است!) با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی برایت گذاشتم .
و خدا را شکر که درباره ی خطبه 109 نهج البلاغه جواب خود را گرفتید .
و نیز هر آدم با عقل و با شعوری می داند که برای نفی یک موضوع نیاز به ادله نیست و برای اثبات آن نیاز به ادله است .
-
نویسندهنوشته ها
و اینکه گفته ای (بزغاله هم که چون نمیخواهی آن بتی که از ام المومنین ساخته ای را بشکنی، این جوری ناخن میکشی.)
اولا : این شما هستید که چون به سوال اساسی من پاسخ نداری و مثل روباه در سوراخ گیر افتاده ای به روی همه مقدسات از جمله قران و ناموس پیامبر ناخن می کشی .
و برای خوانندگان مشخص شده و ابرویی برای شما باقی نمانده .
و تا حالا این طوری شما را کسی در سوراخ گیر نینداخته بود .
و از همین رفتارهای شما مشخص است که قبلا مجبور شدی به قران و عترت (ان که گفته ای : به قران و عترت بند کرده ای . یادت نرفته است که ؟؟؟ می فهمی که ؟؟؟ )
و حالا هم چون به سوال اولیه من پاسخی نداری مجبور شده ای به ناموس و آبروی پیامبر اسلام ناخن بکشی .
البته از شما روباه صفتان غیر از این نباید توقع داشت .
هر جا که نتوانید از فریب و نیرنگ استفاده کنید و در سوراخ گیر کنی به همه مقدسات ناخن می کشی !!