پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حقانیت و صداقت اهل سنت در موضوع خلافت پس از فوت پیامبر اسلام #10627.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حقانیت و صداقت اهل سنت در موضوع خلافت پس از فوت پیامبر اسلام #10628کسانی که می خواهند پاسخ بدهند حتما در رابطه با همین موضوع باشد و به مسائل انحرافی نپردازند که امروزه مردم با سواد می باشند و تشخیص می دهند و به خوبی قضاوت می کنند .
و خوانندگان محترم از طرف من اجازه دارند که این موضوع و دیگر موضوعاتی که من در این سایت گذاشته ام ، را در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی منتشر کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حقانیت و صداقت اهل سنت در موضوع خلافت پس از فوت پیامبر اسلام #10629.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حقانیت و صداقت اهل سنت در موضوع خلافت پس از فوت پیامبر اسلام #10630کسانی که می خواهند پاسخ بدهند حتما در رابطه با همین موضوع باشد و به مسائل انحرافی نپردازند که امروزه مردم با سواد می باشند و تشخیص می دهند و به خوبی قضاوت می کنند .و خوانندگان محترم از طرف من اجازه دارند که این موضوع و دیگر موضوعاتی که من در این سایت گذاشته ام ، را در سایت ها و وبلاگ ها و شبکه های اجتماعی منتشر کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حقانیت و صداقت اهل سنت در موضوع خلافت پس از فوت پیامبر اسلام #106311 – هیچ وقت و هیچ کجا خلفای راشدین هم ادعای منصوص الهی بودن را نکرده اند .
2-ادعای عصمت و معصومیت نکرده اند .
3- ادعای ولایت تکوینی نکرده اند .
4- خلافـــــــــت منصوص الهی نیست و یک اصل از اصول دیــــــــــــــن نیست حتی از ارکان ایــــــــــــــمان هم نیست و حتی فروع دیــــــــــــــن هم نیــــــــــــــست خلافت سرپرستی و اداره امور افراد یک سرزمین می باشد که به روشهای مختلف هر زمانی با امکانات و روشهای ان زمان شخصی به خلافت می رسد.
و اگر اهلسنت ادعای منصوص بودن الهی خلافت را می کردند پس باید علمای اهل سنت می گفتند اصول دین توحید ، نبوت ، معاد و خلافت می باشد در حالیکه همه اهل سنت به سه اصل اعتقاد دارند توحید ، نبوت ومعاد و چون اهل تشیع دلیل روشن و مستند از قران به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام ندارند اهل سنت را به دروغ متهم می کنند به چیزی که قبول ندارند .
و خلافت یعنی سرپرستی یک جامعه و مردم یک سرزمین معین ، که با ساز و کارهای انتخابی هر زمان و مکان ، و یا غیر انتخابی حاکم می شوند ، مثل خلافت عثمانی در ترکیه و دارالخلافه در زمان زندیه و قاجاریه در ایران .
و همین حالا هم در یزد به کسانی که در کاری تبهر ومهارت دارند ، خلیفه می گویند و چند شیرینی فروشی خلیفه وجود دارد .
و این مطلب را حضرت علی هم به صراحت در نامه 6 نهج البلاغه تایید فرموده اند :
1- خلافت خود را الهی نمی داند و خود را منصوب مردم و شورای مهاجرین و انصار می داند .
2- خلافت خود را مثل خلافت سه خلیفه ی قبل مردمی و شورایی معرفی می کند . نه منصوص الهی . (اِنَّهُ بايَعَنِى الْقَوْمُ الَّذينَ بايَعُوا اَبابَكْر وَ عُمَرَ وَ عُثْمانَ)
3- موضوع تعیین خلیفه را منحصر در شورای مهاجرین و انصار می داند .( اِنَّمَا الشُّورى لِلْمُهاجِرينَ وَ الاْنْصارِ)
4- هر فردی را که شورای مهاجرین و انصار معرفی کند و تعیین نماید ، امـــــــــام می داند .( فَاِنِ اجْتَمَعُوا عَلى رَجُل وَ سَمَّوْهُ اِماماً )
5- از همه مهمتر این گفتار صریح و روشن حضرت علی که به تصریح علما امام بلاغت و کلام بوده ، این مورد می باشد ، که رضایت خداوند هم در ان انتخابی است که شورای مهاجرین و انصار انجام داده اند . (كانَ ذلِكَ لِلّهِ رِضًى)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ در پاسخ به: Reply To: حقانیت و صداقت اهل سنت در موضوع خلافت پس از فوت پیامبر اسلام #106321- هیچ وقت و هیچ کجا خلفای راشدین هم ادعای منصوص الهی بودن را نکرده اند .2-ادعای عصمت و معصومیت نکرده اند .
3- ادعای ولایت تکوینی نکرده اند .
4- خلافـــــــــت منصوص الهی نیست و یک اصل از اصول دیــــــــــــــن نیست حتی از ارکان ایــــــــــــــمان هم نیست و حتی فروع دیــــــــــــــن هم نیــــــــــــــست خلافت سرپرستی و اداره امور افراد یک سرزمین می باشد که به روشهای مختلف هر زمانی با امکانات و روشهای ان زمان شخصی به خلافت می رسد.
و اگر اهلسنت ادعای منصوص بودن الهی خلافت را می کردند پس باید علمای اهل سنت می گفتند اصول دین توحید ، نبوت ، معاد و خلافت می باشد در حالیکه همه اهل سنت به سه اصل اعتقاد دارند توحید ، نبوت ومعاد و چون اهل تشیع دلیل روشن و مستند از قران به امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام ندارند اهل سنت را به دروغ متهم می کنند به چیزی که قبول ندارند .
و خلافت یعنی سرپرستی یک جامعه و مردم یک سرزمین معین ، که با ساز و کارهای انتخابی هر زمان و مکان ، و یا غیر انتخابی حاکم می شوند ، مثل خلافت عثمانی در ترکیه و دارالخلافه در زمان زندیه و قاجاریه در ایران .
و همین حالا هم در یزد به کسانی که در کاری تبهر ومهارت دارند ، خلیفه می گویند و چند شیرینی فروشی خلیفه وجود دارد .
و این مطلب را حضرت علی هم به صراحت در نامه 6 نهج البلاغه تایید فرموده اند :
1- خلافت خود را الهی نمی داند و خود را منصوب مردم و شورای مهاجرین و انصار می داند .
2- خلافت خود را مثل خلافت سه خلیفه ی قبل مردمی و شورایی معرفی می کند . نه منصوص الهی . (اِنَّهُ بايَعَنِى الْقَوْمُ الَّذينَ بايَعُوا اَبابَكْر وَ عُمَرَ وَ عُثْمانَ)
3- موضوع تعیین خلیفه را منحصر در شورای مهاجرین و انصار می داند .( اِنَّمَا الشُّورى لِلْمُهاجِرينَ وَ الاْنْصارِ)
4- هر فردی را که شورای مهاجرین و انصار معرفی کند و تعیین نماید ، امـــــــــام می داند .( فَاِنِ اجْتَمَعُوا عَلى رَجُل وَ سَمَّوْهُ اِماماً )
5- از همه مهمتر این گفتار صریح و روشن حضرت علی که به تصریح علما امام بلاغت و کلام بوده ، این مورد می باشد ، که رضایت خداوند هم در ان انتخابی است که شورای مهاجرین و انصار انجام داده اند . (كانَ ذلِكَ لِلّهِ رِضًى)
با سلام .سوال برادر خالد بن ولید هم همین بود (دوستان شیعه لطف کنند و بفرمایند بر اساس کدام روایت مستند و صحیح از معصوم از کب معتبره ی خود در اذان می گویند)
خدا را شکر می کنم که خود شما اعتراف کرده اید که شیخ صدوق گفته است ( مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله )
حالا شما که در اذان اشهد ان علی ولی الله را می گویید شامل این گفته شیخ صدوق می باشید ؟؟
اینکه گفته ای (اين روايت خيلي صريحتر از بقيه روايات است.)پاسخ من : 1- این روایت جعلی و ضعیف است .
(الراوي: عبدالله بن مسعود المحدث: الألباني – المصدر: السلسلة الضعيفة – الصفحة أو الرقم: 4884
خلاصة حكم المحدث: موضوع)2-مخالف صریح آیات قران می باشد .
3- خداوند در هیچ کجای قران چنین موضوعی را مطرح نکرده است .
اینکه گفته ای (. پس شهادت بر ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام پس از شهادت بر رسالت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، چيز عبث و زائدي نيست.)
پاسخ من : پس این گفته شیخ صدوق کذب است ؟؟
( مفوضه كه خدا ايشان را لعنت كند ، اخباري به دروغ آورده و در اذان چنين اضافه كردند كه محمد وآل محمد خير البريه اند ؛ و در بعضي از روايات آنها چنين آمده است كه بعد از اشهد ان محمدا رسول الله دو بار بگو اشهد ان عليا ولي الله )
اینکه گفته ای (همان مطلبي را ما در اذان و اقامه خود ميگوئيم كه بزرگان شما در كتابهاي حديثي خود نقل كردهاند.)
پاسخ من : چرا شما همیشه دین و ایمان خود را از احادیث جعلی و موضوعی کتابهای ما می گیرید ؟؟!!
با سلام .1- شما مثل اینکه کلمه «فقط» را در زیر عبای خود پنهان کردی !!!
من گفتم (اگر معنی کلمه ی ولی فقط سرپرستی باشد شما در اذان می گویید اشهد ان علی ولی الله . )
و کلمه ولی بیش از 25 معنی دارد .
2- و اهل تشیع که مدعی هستند که حدیث من کنت مولاه … فقط معنی سرپرستی می دهد پس باید پاسخ بدهند که چرا در اذان اشهد ان علی ولی الله می گویند ؟؟
و آن حدیثی هم که گذاشته ای مثل استاد خود آفت الله ما یفعلی سنگ پای قزوین قیچی کرده ای .
و از خوانندگان محترم می خواهم هر حدیثی را که در این سایت مخالفین می گذارند برای صحت و سقم آن یک قسمت از آن حدیث را در سایت http://www.dorar.net/hadith در کادر خالی بگذارند و دکمه «بحث» را فشار دهند .
کل حدیث و اینکه آیا صحیح است یا جعلی یا موضوعی مشخص می شود .
با سلام .این حدیثی که نقل کرده ای مخالف نص صریح ایه (يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّـهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ ۖ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ) (109 مائده) می باشد .
و از نص این آیه هم معلوم است که در روز قیامت پیامبران می گویند که ما هیچ چیز نمی دانیم و عالم الغیب خدا می باشد .
و پیامبر هم فرموده اند که هر حدیثی که از من نقل کردند و مخالف قران بود به دیوار بکوبید .
اینکه گفته ای (عبد القاهر بغدادي يكي از فقهاي شافعي ….)پاسخ من : ما اهل سنت عقیده دینی خود را از قران و احادیث صحیح پیامبر که مخالف قران نباشد می گیریم و گفته های اشخاص برای خودشان حجت است و برای ما اهل سنت در موضوع عقیده نظر اشخاص حجت شرعی نیست .
اینکه گفته ای (لسمهودي خلاصة الوفا بأخبار دار المصطفى ج 1….)
پاسخ من : باز که شما متوسل به گفته های یک صوفی مصری متوفای سال 911 قمری شده ای !!!
واقعا که شما مفلس و درمانده ای !!!
اگر راست می گویی و دروغگو و کذاب نیستی یک آیه از قران بیاور که خداوند گفته باشد اعمال شما بعد از فوت پیامبر اسلام به ایشان عرضه می شود .
اینکه تصحیح حدیثی که نقل کرده ای را به استناد گفته های غزالی و سیوطی و سمهودی صوفی متوفی 911 قمری و … انجام داده ای فارغ از صحت و سقم گفته های شما خیلی از محدثین به نام و رجال شناسان به نام اهل سنت این حدیث را ضعیف دانستند :1- الراوي: عبدالله بن مسعود المحدث: الألباني – المصدر: السلسلة الضعيفة – الصفحة أو الرقم: 975
خلاصة حكم المحدث: ضعيف2- المحدث: البوصيري – المصدر: إتحاف الخيرة المهرة – الصفحة أو الرقم: 7/74
خلاصة حكم المحدث: مرسل ضعيف3- الراوي: عبدالله بن مسعود المحدث: العراقي – المصدر: تخريج الإحياء – الصفحة أو الرقم: 4/182
خلاصة حكم المحدث: رجاله رجال الصحيح إلا أن عبد المجيد بن عبد العزيز بن أبي داود وإن أخرج له مسلم ووثقه ابن معين والنسائي فقد ضعفه كثيرون من حديث أنس بنحوه بإسناد ضعيفو چندین عالم دیگر هم این حدیث را ضعیف و جعلی و موضوعی دانستند .
و همچنین وقتی حدیثی که مخالف نص آیات قران باشد طبق فرموده پیامبر اسلام باید به دیوار کوبید .(يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّـهُ الرُّسُلَ فَيَقُولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ ۖ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا ۖ إِنَّكَ أَنتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ)
و ده ها آیه دیگر هم وجود دارد اگر این بحث را ادامه بدهی همه را می گذارم .
.از خوانندگان محترم میخواهم درباره این موضوع به این لینک ها هم حتما و حتما و حتما مراجعه کنند :http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2282
http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/2206
-
نویسندهنوشته ها
1- (. از ابن عباس نيز روايت شده است که مقصود کساني است که تا روز قيامت به نيکي از ايشان تبعيت کنند .)
2-(ابن جرير و سيوطي گفته اند مقصود کساني است که از مسلمانان تا روز قيامت باقي مي مانند.)
3-(ثعالبي نيز کلام شعبي را نقل کرده که مي گويد:مقصود از سابقين کساني است که بيعت رضوان را درک کرده اند و تابعين باحسان ساير صحابه است و البته در اين لفظ تابعين وساير امت نيز به شرط احسان وارد مي شوند)
4-(شوکاني نيز مي گويد :تابعين باحسان کساني هستند که سابقين از مهاجر و انصار را تبعيت کرده اند . و ايشان صحابه اي هستند که بعد از آنها آمدند و نيز کساني که بعد از آن تا روز قيامت هستند ؛ و مقصود تابعين اصطلاحي نيست .)
پاسخ من : جانا سخن از زبان ما می گویی .
این گفته ها همه مطابق این قسمت ایه 100 سوره توبه (وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ) می باشد .
و همچنین از ایه 55 سوره نور که خداوند به مومنین زمان پیامبر وعده خلافت داده بود ایمان ابوبکر و عمر و عثمان و علی ثابت می شود .
(وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)
(ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.)
و از کلمه (وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ) معلوم می شود که این آیه مومنین زمان پیامبر را مورد خطاب قرار داده است .