اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
چقدر خوبه که با لحنی صحبت کنیم که حرفمون بتونه تاثیرگذار باشه و ارزش فکرکردن داشته باشه . لحن بد باعث میشه بی توجهی به حرفمون بشه .پس به جای رو کم کنی و مبارز طلبی بهتره دنبال حق باشیم بدون تعصب….اوریان جان میشه بگی این بخش های رنگی که حدیثی هست که برادر مجوسمون اوردن چقدر جالب ترجمه شده دقت کن
حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ أَرْقَمَ بْنِ شُرَحْبِيلَ ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: لَمَّا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ ص مَرَضَهُ الَّذِي مَاتَ فِيهِ، كَانَ فِي بَيْتِ عَائِشَةَ، فَقَالَ: ” ادْعُوا لِي عَلِيًّا ” قَالَتْ عَائِشَةُ: نَدْعُو لَكَ أَبَا بَكْرٍ؟ قَالَ: ” ادْعُوهُ “، قَالَتْ حَفْصَةُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، نَدْعُو لَكَ عُمَرَ؟ قَالَ: ” ادْعُوهُ “، قَالَتْ أُمُّ الْفَضْلِ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، نَدْعُو لَكَ الْعَبَّاسَ؟ قَالَ: ” ادْعُوهُ “، فَلَمَّا اجْتَمَعُوا رَفَعَ رَأْسَهُ، فَلَمْ يَرَ عَلِيًّا، فَسَكَتَ، فَقَالَ عُمَرُ: قُومُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِلَالٌ يُؤْذِنُهُ بِالصَّلَاةِ، فَقَالَ: ” مُرُوا أَبَا بَكْرٍ يُصَلِّي بِالنَّاسِ “، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: إِنَّ أَبَا بَكْرٍ رَجُلٌ حَصِرٌ، وَمَتَى مَا لَا يَرَاكَ النَّاسُ يَبْكُونَ، فَلَوْ أَمَرْتَ عُمَرَ يُصَلِّي بِالنَّاسِ. فَخَرَج أَبُو بَكْرٍ فَصَلَّى بِالنَّاسِ، وَوَجَدَ النَّبِيُّ ص مِنْ نَفْسِهِ خِفَّةً، فَخَرَجَ يُهَادَى بَيْنَ رَجُلَيْنِ، وَرِجْلَاهُ تَخُطَّانِ فِي الْأَرْضِ، فَلَمَّا رَآهُ النَّاسُ، سَبَّحُوا أَبَا بَكْرٍ، فَذَهَبَ يَتَأَخَّرُ، فَأَوْمَأَ إِلَيْهِ: أَيْ مَكَانَكَ فَجَاءَ النَّبِيُّ ص حَتَّى جَلَسَ، قَالَ: وَقَامَ أَبُو بَكْرٍ عَنْ يَمِينِهِ، وَكَانَ أَبُو بَكْرٍ يَأْتَمُّ بِالنَّبِيِّ ص وَالنَّاسُ يَأْتَمُّونَ بِأَبِي بَكْرٍ، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: وَأَخَذَ النَّبِيُّ ص مِنَ الْقِرَاءَةِ مِنْ حَيْثُ بَلَغَ أَبُو بَكْرٍ، وَمَاتَ فِي مَرَضِهِ ذَاكَ عَلَيْهِ السَّلَام. وَقَالَ وَكِيعٌ مَرَّةً: فَكَانَ أَبُو بَكْرٍ يَأْتَمُّ بِالنَّبِيِّ صوَالنَّاسُ يَأْتَمُّونَ بِأَبِي بَكْرٍ.
ابن عبّاس مى‌گويد: هنگامى كه رسول خدا بيمار شد، همان بيمارى كه به سبب آن وفات يافت، آن حضرت در خانه عايشه بود. حضرتش فرمود: على را برايم صدا كنيد. عايشه گفت: برايتان ابوبكر را صدا بزنيم؟ فرمود: صدايش كنيد.حفصه گفت: اى رسول خدا! برايتان عمر را صدا بزنيم؟ فرمود: صدايش كنيد. اُمّ فضل گفت: اى رسول خدا! عبّاس را برايتان صدا بزنيم؟ فرمود: صدايش كنيد. هنگامى كه همه آن ها جمع شدند، پيامبر خدا سر مباركش را بلند كرد و على را نديد در نتيجه ساكت ماند. در اين هنگام عمر گفت: رسول خدا را ترك كنيد.آنکس که نداند ونداند که نداند
در جهل مرکب ابد الدهر بماند
؟؟شریعتی جان من نخواستم وارد بحث اینکه ابوبکر بیش نماز شد یا نشد بشوم . چون روش بحث با اینها رو بلدم . عین شیطان فقط میخوان یک ذره بحث کج بشه تا اصل موضوع فرار کنند . این بیچاره رنگش را چنان زرد کرده ام که در هر بستی میگذارد فقط فحش میدهد و به من میگوید روانی!!!!ایا من روانی هستم یا کسیکه ازم فرار میکند(جناب اراردبیلو) ؟ ایا من فراری هستم یا کسیکه نمیتونه علمی جواب سوالاتمو بده و از جواب سوالات فرار میکنه ؟والله حکایت من با این متعه ای مجوس السلطنه مثل مناظره استاد ملازاده با زندیق قزوینی(لعنه الله) است.این هم چون جلو من کم اورده به رسم استادش جناب قزوینی زندیق کافر مرتد منافق ازم فرار میکند و میگوید اروبان روانی است .همانطور که زندیق قزوینی به ملازاده چنین میگوید. بس این ترفند اخوندان برای فرار از حقایق است تا از مردم بیشتر خمس بگیرند . دلم به حالشون میسوزه .برادر شریعتی اگر ایشون غیرت و ناموس میداشت جواب سوالاتمو برای اثبات ادعاهایش میداد ولی حال چون گیرش انداختم افتاده به اهانت بهم . من ناراحت نمیشم ولی واقعا افسوس میخورم به حالش که زن رسول الله را اهانت کرد و در همان حدیث که امامت ابوبکر صدیق وجود دارد را قیچی میکند و به رسم مجوسیت خودش از جواب ادعایش فرار میکند .منتطرم جوابها را علمی و با سند ذکر کند تا همه قضاوت کنند که یک اخوند ولدالمتعه و ابنا المجوس و اصحاب الیهود چطوری الکی زن رسول الله را افترا بست و نتوانست ادعاشو ثابت کند.تشکر از شریعتی عزیزو بقیه دوستانی که مشوقم در امر دعوت هستند
والله مستعان
اوربــــــــــــــــــــــــــان -قاهر الرافضه-خادم الاهل السنه
آقاي شريعتي کجاي ترجمه من ايراد داشت. بنده فقط بخش دوم روايت را کامل نياوردم چون ضرورت نداشت. مگر چيزي در بخش دوم وجود دارد که موافق عقيده شماست؟
اتفاقا حال که از روي ناداني تمام روايت را آوردي، بگذار اين دو روايت را بيشتر با هم مقايسه کنيم:
1- آنچه مسلم است عايشه که دو بارمختلف، نگفته بود ابوبکر وقتي نماز بخواند گريه او را فرا مي گيرد ، پس براي نماز مناسب نيست. لذا حتما روايت (صحيح بخاري) و روايت( سنن ابن ماجه،مسند احمد) يکي هستند که عمدا در آنها دستکاري شده است.
2- چون اين دو روايت يکي است، اگر موضوع روايت بخاري فرستادن فردي براي نماز باشد، موضوع روايت مسند احمد نيز همين است.
3- پس قطعا موضوع روايت مسند احمد نيز فرستادن علي ،براي نماز بوده که متاسفانه با کارشکني عايشه محقق نشد.
4- همانطور که گفتم ، اين دو روايات ،دستکاري شده اند چون نمي توان هم ابوبکر را براي نماز فرستاد وهم علي را..اما شايد بگوييد از کجا معلوم روايت مسند احمد دستکاري نشده باشد.پاسخ اين است که رسول خدا هرگزدر جواب جمله دلسوزانه عايشه نمي گويد، ساکت شو شما مانند زنان اطراف يوسف هستيد. اصلا براي همين اهل سنت هرچه دست وپا مي زند، نمي تواند آن را توجيه کن. پس روايت بخاري شديدا ايراد دارد.
اما در روايت مسند احمد، وقتي رسول خدا، کارشکني و فتنه عايشه را براي جلوگيري از احضار علي ديد(با اين ترفتد که ميخواهيد ابوبکر را برايتان صدا کنم) اين سخن را بر زبان آورد که شما مانند زنان اطراف يوسف هستيد.
به واقع از جمع اين دو روايت چنين بر مي آيد که رسول خدا در آخرين روزهاي حياتشان، به عايشه مي فرمايد ، علي را صدا کنيد تا براي نماز بفرستم. عايشه که از علي متنفر بود ،کارشکني مي کند و مي گويد مي خواهيد ابوبکر را صدا کنم …. تا اينکه رسول خدا ميفرمايد ساکت شو شما مانند زنان اطراف يوسف .
اما عايشه اين روايت را تغيير داده و گفنه رسول خدا ابوبکر را براي نماز احضار کرد و من مخالف بودم. ولي فراموش کرد ، تشر و عصبانيت رسول خدا را حذف کند چون اين تشر براي روايت واقعي سازگاري داشت نه ساختگي!!(والله اعلم)
بگذاريد طور ديگر بگويم. درروايت بخاري ، نام علي با ابوبکر تعويض شده ولي فراموش شد تشر وعصبانيت پيامبر، گفته نشود . و در روايت مسند احمد، نام علي برده شد، ولي براي حفظ آبروي عايشه، تشابه و تشر پيامبر با سکوت تعويض شد.
من طی تجربیات مناظراتم با اساتید جهل رافضی مثل جناب شمیلی مدرس حوزه و بقیه معممین رافضی چند خصوصیت مشترک دیدم که به عرض همگی میرسانم1-در نفسهای اخر مناظرات همیشه افترایی میبنندن و دهن به فحش باز میکنند
2-در نفسهای اخر مناظرات تهدیدی غیر مستقیم میکنند
3-در لحظه های اخر مناظره سعی دارند جهت فرار از اصل موضوع سخنان را آشفته کنند تا خود را حق جلوه دهند و ببرند به شاخه ای دیگر تا فرار کنند از اصل موضوع .
ولی بگذار من روایتی بدهم که دیگر نجاست زبانش را به زن رسول الله متوقف کند
حضرت فاطمه در مذهب شیعه یک بی حیا است العیاذ بالله . بگذارید روایتی بدهم که اینان حتی فاطمه رو هم بهش رحم نکردن چه برسد به زن رسول الله
مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنْ صَالِحِ بْنِ عُقْبَةَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُحَمَّدٍ الْجُعْفِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ( عليه السلام ) قَالَا إِنَّ فَاطِمَةَ ( عليها السلام ) لَمَّا أَنْ كَانَ مِنْ أَمْرِهِمْ مَا كَانَ أَخَذَتْ بِتَلَابِيبِ عُمَرَ فَجَذَبَتْهُ إِلَيْهَا ثُمَّ قَالَتْ أَمَا وَ اللَّهِ يَا ابْنَ الْخَطَّابِ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ أَنْ يُصِيبَ الْبَلَاءُ مَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ لَعَلِمْتَ أَنِّي سَأُقْسِمُ عَلَى اللَّهِ ثُمَّ أَجِدُهُ سَرِيعَ الْإِجَابَةِ .اصول کافی جلد3ص 58
خوب بخون که چطوری حتی به فاطمه اهانت میکنید.
شما آخوندان ولد المتعه از احادیث برداشتهایی میکید که هیچ ربطی ندارد و برداشتی مغرضانه و سبایی است .
منتظرم سوالات منو جواب بدی و بیشتر از این فرار نکن.
والله بر همگان عیان است که شما روافض نجس هستید که فتنه گری میکنید و اینقدر عاجزی که نتونستی جوابی کوتاه بر سخنانم بدهی و همش مثل بزکوهی(تعبیر الهیاری در شبکه اهل نفاق برای مخالفانش)همش در حال فرار هستی . منظرم بفهمی که چقدر شما کج فهمی و نمتونی بر ادعایت استوار باشی و اینجوری رسوای عالم میشوی
فـــــــــــــــــرار بس است خسته شده ایم. جواب علمی سوالاتمو بده و بحث را منحرف نکن . امامت کشکی وتوهمی علی به زعم اقایون رافضی از این حدیث هیچوقت ثابت نمیشود .
والله مستعان
اوربان -قاهر الرافضه
نگقتم جهل مرکب داری ؟؟
1. تو نتونستی حرف اصلی تایپیک رو ثابت کنی ؟؟ و در مورد استدلال من در مورد مصداق رفتار ی تشبیه پاسخی نداشتی و خواستی در بری اومدی یک حدیث رو از مسند احمد اوردی و اون رو به طور کامل ترجمه غلط کردی و بخش اصلی رو حذف کردی و این چند خط رو
فَقَالَ عُمَرُ: قُومُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِلَالٌ يُؤْذِنُهُ بِالصَّلَاةِ، فَقَالَ: ” مُرُوا أَبَا بَكْرٍ يُصَلِّي بِالنَّاسِ “، فَقَالَتْ عَائِشَةُ: إِنَّ أَبَا بَكْرٍ رَجُلٌ حَصِرٌ، وَمَتَى مَا لَا يَرَاكَ النَّاسُ يَبْكُونَ، فَلَوْ أَمَرْتَ عُمَرَ يُصَلِّي بِالنَّاسِ. فَخَرَج أَبُو بَكْرٍ فَصَلَّى بِالنَّاسِ، وَوَجَدَ النَّبِيُّ ص مِنْ نَفْسِهِ خِفَّةً، فَخَرَجَ يُهَادَى بَيْنَ رَجُلَيْنِ، وَرِجْلَاهُ تَخُطَّانِ فِي الْأَرْضِ، فَلَمَّا رَآهُ النَّاسُ، سَبَّحُوا أَبَا بَكْرٍ، فَذَهَبَ يَتَأَخَّرُ، فَأَوْمَأَ إِلَيْهِ: أَيْ مَكَانَكَ فَجَاءَ النَّبِيُّ ص حَتَّى جَلَسَ، قَالَ: وَقَامَ أَبُو بَكْرٍ عَنْ يَمِينِهِ، وَكَانَ أَبُو بَكْرٍ يَأْتَمُّ بِالنَّبِيِّ ص وَالنَّاسُ يَأْتَمُّونَ بِأَبِي بَكْرٍ، قَالَ ابْنُ عَبَّاسٍ: وَأَخَذَ النَّبِيُّ ص مِنَ الْقِرَاءَةِ مِنْ حَيْثُ بَلَغَ أَبُو بَكْرٍ، وَمَاتَ فِي مَرَضِهِ ذَاكَ عَلَيْهِ السَّلَام. وَقَالَ وَكِيعٌ مَرَّةً: فَكَانَ أَبُو بَكْرٍ يَأْتَمُّ بِالنَّبِيِّ صوَالنَّاسُ يَأْتَمُّونَ بِأَبِي بَكْرٍ.به این صورت ترجمه کردی که کلا فقط به این ترجمه جاهلانت میتونم بگم اب قطعه؟؟؟
در اين هنگام عمر گفت: رسول خدا را ترك كنيد.
و با مغز ناتوان از عمل پر از جهل استدلال دلبخواهت رو از توش در اوردی چون مابقی متن تمام استدالال تورو بر هم میزنه که پیامبر ص میخاست علی رض رو برای نماز بگزارده که اصلا بحث من نبود بلکه بحث اصلی رذالت و بی شرمی تو در حذف متن و تغییر متن در ترجمه بود که از شما خائنین به حسین رض بعید نیستاما بعد جهل بد تر این بود که امدی دو حدیث متفاوت رو باهم مقایسه کردی ؟؟ حدیثی با سلسله راویان
حَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يُوسُفَ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَالِكٌ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا
با این راویان
حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ أَرْقَمَ بْنِ شُرَحْبِيلَ ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ
مثال ساده برای شما اینه که یک تصادف تو یه چهار راه بین دو اتومیبل رخ میده و دو نفر شاهد داره و هرکدوم در یکی از خیابان های چهار را ه بودن هردو تصادف رو دیدن و ولی هردو هرانچه که دیدن رو میتوانند بگن و هرکدوم اطلاع دقیق از نحوه حرکت ماشین داخل خیابان خود دارند در حالی که در مورد ماشین خیابان دیگر فقط لحظه تصادف را دیدن و برخورد و نحوه حرکت ان ماشین را ندیده اند و داستان را به زبان خود میکویند و لی اصل داستان در هردو یکسان است . ولی جزییات با توجه به دقت و تیز بینی طرفین متفاوت .در مورد این دو حدیث هم داستان همین است هردو یک اتفاق را گزارش میکنند اما انچه که دیدند را فقط میگویند حال با این استدالال خوب به دو متن دقت کنحَدَّثَنَا عَبْدُ اللَّهِ بْنُ يُوسُفَ، قَالَ: أَخْبَرَنَا مَالِكٌ، عَنْ هِشَامِ بْنِ عُرْوَةَ، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ عَائِشَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهَا، أَنَّهَا قَالَتْ: ” إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ فِي مَرَضِهِ: مُرُوا أَبَا بَكْرٍ يُصَلِّي بِالنَّاسِ،
====
حَدَّثَنَا وَكِيعٌ، حَدَّثَنَا إِسْرَائِيلُ، عَنْ أَبِي إِسْحَاقَ، عَنْ أَرْقَمَ بْنِ شُرَحْبِيلَ ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: لَمَّا مَرِضَ رَسُولُ اللَّهِ مَرَضَهُ الَّذِي مَاتَ فِيهِ، كَانَ فِي بَيْتِ عَائِشَةَ، فَقَالَ: ” ادْعُوا لِي عَلِيًّا ” قَالَتْ عَائِشَةُ: نَدْعُو لَكَ أَبَا بَكْرٍ؟ قَالَ: ” ادْعُوهُ “، قَالَتْ حَفْصَةُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، نَدْعُو لَكَ عُمَرَ؟ قَالَ: ” ادْعُوهُ “، قَالَتْ أُمُّ الْفَضْلِ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، نَدْعُو لَكَ الْعَبَّاسَ؟ قَالَ: ” ادْعُوهُ “، فَلَمَّا اجْتَمَعُوا رَفَعَ رَأْسَهُ، فَلَمْ يَرَ عَلِيًّا، فَسَكَتَ، فَقَالَ عُمَرُ: قُومُوا عَنْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِلَالٌ يُؤْذِنُهُ بِالصَّلَاةِ، فَقَالَ: “ مُرُوا أَبَا بَكْرٍ يُصَلِّي بِالنَّاسِ “،
تا اینجا هردو یک چیز میگویند هردو بر مُرُوا أَبَا بَكْرٍ يُصَلِّي بِالنَّاسِ و دستور پیامبر ص میرسند
ابن عباس میگوید عایشه رض گفت
فَقَالَتْ عَائِشَةُ: إِنَّ أَبَا بَكْرٍ رَجُلٌ حَصِرٌ، وَمَتَى مَا لَا يَرَاكَ النَّاسُ يَبْكُونَ، فَلَوْ أَمَرْتَ عُمَرَ يُصَلِّي بِالنَّاسِ.
خود عایشه رض که دارد در مورد پدر ش صحبت میکند میگوید
، قَالَتْ عَائِشَةُ: قُلْتُ إِنَّ أَبَا بَكْرٍ إِذَا قَامَ فِي مَقَامِكَ لَمْ يُسْمِعِ النَّاسَ مِنَ الْبُكَاءِ، فَمُرْ عُمَرَ فَلْيُصَلِّ لِلنَّاسِ،
و هردو دارند تا اینجا یک مطلب کامل بیان میکنند مثل دو شاهد در چهار راه و از اینجا تنها دلیل مطالب متفاوت این است که عایشه رض دارد سخن های گفته شده بین خود و رسول ص و حفصه رض را با جزیات بیان میکند چون خود راویست و همه را از نزدیک دیده ولی ابن عباس رض از این اتفاقات اطلاع نداشته{سخن رد و بدل شده بین ایشان} سخن بین دو همسر و شوهرشان است و ابن عباس رض اصلا نمی توانسته این مطالب را روایت کند ؟ چون نشنیده ؟و ان این بخش است که کلا فقط بین حضرات پیامبر ص و عایشه رض و حفضه رض بود
فَقَالَتْ عَائِشَةُ: فَقُلْتُ لِحَفْصَةَ قُولِي لَهُ إِنَّ أَبَا بَكْرٍ إِذَا قَامَ فِي مَقَامِكَ لَمْ يُسْمِعِ النَّاسَ مِنَ الْبُكَاءِ فَمُرْ عُمَرَ فَلْيُصَلِّ لِلنَّاسِ، فَفَعَلَتْحَفْصَةُ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص: مَهْ إِنَّكُنَّ لَأَنْتُنَّ صَوَاحِبُ يُوسُفَ، مُرُوا أَبَا بَكْرٍ فَلْيُصَلِّ لِلنَّاسِ، فَقَالَتْ حَفْصَةُ لِعَائِشَةَ: مَا كُنْتُ لِأُصِيبَ مِنْكِ خَيْرًا “
حال شما امدی از یک موضوع ساده میخای یک معادله چند مجهولی بسازی و برسی به این که پیامبر ص میخاسته علی رض رو امام کنه اونم با حذف حدیث در ترجمه اون بخشی که ترجمه نکردی در واقعه جواب خودت هست و تو از زیر ترجمه اون بخش که پیش نمازی حضرت ابوبکر رض به فرمان رسوالله ص است شانه خالی کردی ؟ و در واقعه اول امدی که به ام المومنین رض توهین کنی نتونستی پاسخ گرفتی اومدی بحث جنگ تبوک رو اوردی وسط اونم نتونستی فرار به جلو با نصفه اوردن حدیث و اوردن بحث امامت حضرت ابوبکر رض و خاستی با حذف اصل حدیث در متن و جایگزین کردن جمله ای که اصلا در متن نیست ؟ با اصل چهار خطی متن تهمت به اهل سنت بزنی و به ام المومنین رض توهین کنی و مجهولات عقل خودت رو به خورد مردم بدی و از یک اختلاف طبیعی در حدیث داستان جنایی ساختی همیشه شما روافض کارتون دست کاری احادیث چه در ترجمه و چه در متن هست تا عقاید پوچتون رو به خورد مردم بدید
همنجور سوال در سوال من بهت گفتم چرا متن رو درست ترجمه نکردی چرا دست کاری کردی اونوقت تو باز سوال رو هی عوض کردی هی فرار به جلو سوال در سوال بدو بدو که خوب میدویی
گفتم جهل مرکب داری و درمان ندارداوریان جان اینان کارشان توهین است اینان همان کسانی هستند که معتقد هستند عباس رض و پسرش کوردلند انوقت میان اینجا این حرفا رو میزنن
و حالا چطور هست به روایت های انها استناد میکنند ؟؟]اخظار اخر به جناب اخوند ار ار دبیلو
شما به دلیل عدم جوابگویی به سوالات و قیچی و تحریف معنوی احادیث اهل سنت متهم به کذب و نفاق و کفر هستید و جامعه اهل سنت میخواهد در صورتیکه ادعای باطلت را اثبات نکنی عذر خواهی کنی و دیگر هیچوقت جرات بازو نشان دادن نکنی .چون قول میدم در هر سایت دیگری ببینمت قطعا مثل اسلام تکس در رسوا کردنت دریغ نمیکنم .
شریعی جان اینان مذهشون اینجوری است که میلی می توانند صیغه کنند تازه بدون شاهد و ولی و به هر تعداد دلخواه
مثلا این حدیث کافی که نجس الشیطان کلینی نقل نموده[سألت أبا عبد الله (عليه السلام) عن المتعة فقال: الق عبد الملك بن جريج فسله عنها فإن عنده منها علما فلقيته فأملى علي منها شيئا كثيرا في استحلالها فكان فيما روى لي ابن جريج قال: ليس فيها وقت ولا عدد إنما هي بمنزلة الاماء يتزوج
منهن كم شاء وصاحب الاربع نسوة يتزوج منهن ما شاء بغير ولي ولا شهود فإذا انقضى الاجل بانت منه بغير طلاق
]ای رافضی تو کتب خودت بی خبری که بی ناموسی را ترویج میده ؟؟
]تو واقعا جاهل به عجایب اصول کافی هستی؟؟
]از عجایب کافی خروس هست . قبلا فضیلت الاغ در مذهب بوچ و بی عفت روافض رو بیان نمودم . اما چون این نجس زبان بر زن نبی گشود منم مجبورم مذهبش را عیان کنم مثلا خروس در معتبرترین کتب رافضه فضیلت دارد]ابو عبدالله گفته: خروس سفید دوست من و دوست هر مؤمنی می‌باشد
و در همین صفحه کافی از ابوالحسن u مرویست که گفت: خروس پنج صفت از صـفات انبیاء را دارا می‌باشد: 1- سخاوت 2- شجاعت 3- قناعت 4- شناخت اوقات نماز 5- کثرت جماع و غیرت
ایا میشود از مذهب باغ وحش انتظاری بیشتر از اهانت داشت ؟؟ اینان به امامان خود هم رحم نمیکنند.هههههههههه دوستی خروس و الاغ عفیری وغیره با امامان .
تعبیر و افترای اشتباه مذهشان است . شریعتی جان نخواستم وارد بحث نماز ابوبکر صدیق شوم تا ین فرار به جلو نکندو فرارش قطعی شود .در این موضوع نماز فعلا سخن نگوییم تا جواب سوالاتمان را بدهد علمی .نه با سفسطه های نحسش و بلیدتر از سگان کوی زینبش.
]منتظر جوابیم
]اوربــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــان -قاهر الرافضه
جناب شريعتي و اوربان قاطر الرافضه ! انشاء الله ادامه بحث بعد از ايام عزاداري.میگم تو شرم و حیا نداری بازم بازو نشون میدی؟؟؟؟؟؟؟اره بهتره بعد سینه زنی تشریف ببری بیش چاه فاضلاب امام زمان شاید جواب سوالاتمو بتونه علمی بده .
مجوسی رافضی من موندم ایا واقعا روت میشه اسمی از بحث ببری . هرسندی میدی ضد خودت میشه . والله صفت بارز اخوندان را نشان دادی . میتونی صفتشون چیه ؟؟؟ اینکه بر جهل خود جهت شیره مالیدن سر مردم اصرار میورزند. این صفت را با دروغ و افترا و سفسطه باطنی اط شما بگیرند چیزی دیگر برایتان باقی نمی ماند
بهرحال منتظم جواب علمی رو از همان فاضلاب چاه امام زمانت بیاوری
در ضمن سینه رو خوب بزن شاید سقر در جهنم را ابادانتر کنی
اوربان -قاهر الرافضه – عزرائیل جماعت عفریه رافضی
اقوالی دیگر از اهل سنت درباره انکن صواحب یوسفما منتظریم فهم کج و ابلهانه این نادان از روایت رو از کتب اهل سنت ببینیم تا در یابیم این شخص کذاب و مغرض که در دام افتاده صادق است
نخست قولی در کتاب المنتقی جلد 1 ص 156باب جامع الصلاه . بدانیم فهم ایشان از حدیث چیست
قَوْلُهُ صلى الله عليه وسلم إنَّكُنَّ لَأَنْتُنَّ
صَوَاحِبُ يُوسُفَ يُرِيدُ جِنْسَ النِّسَاءِ أَنَّهُنَّ صَوَاحِبُ يُوسُفَ فَيَحْتَمِلُ أَنْ يُرِيدَ امْرَأَةَ الْعَزِيزِ وَأَتَى بِلَفْظِ الْجَمْعِ عَلَى مَعْنَى الْجِنْسِ كَمَا يُقَالُ فُلَانٌ يَمِيلُإِلَى النِّسَاءِ وَلَعَلَّهُ إنَّمَا مَالَ إِلَى امْرَأَةٍ وَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ وَيَحْتَمِلُ أَنْ يُرِيدَ اللَّاتِي قَطَعْنَ أَيْدِيَهُنَّ وَقُلْنَ مَا هَذَا بَشَرًا إِنْ هَذَا إِلَّا مَلَكٌ كَرِيمٌ وَإِنَّمَا أَرَادَ بِذَلِكَ إنْكَارَ مُرَاجَعَتِهِنَّإِيَّاهُ فِي تَقْدِيمِ أَبِي بَكْرٍ بِأَمْرٍ قَدْ تَكَرَّرَ سَمَاعُهُ وَلَمْ يَرَهُ فَذَكَّرَهُمَا بِفَسَادِ رَأْيِ مَنْ تَقَدَّمَ مِنْ جِنْسِهِنَّ وَأَنَّهُنَّ قَدْ دَعَوْنَ إِلَى غَيْرِ صَوَابٍ وَأَنَّ هَذَا الَّذِي دَعَتْ إِلَيْهِ غَيْرُ صَوَابٍ أَيْضًا .
ثانیا ابن رجب در فتح الباری خود جلد 1ص 234مقصود این حدیث را این چنین بیان میکند
مقصود من إيراد هذا الحديث في هذا الباب : أن النبي – صلى الله عليه وسلم – أمر أبا بكر أن يصلي بالناس مع تكرار القول لهُ أنه إذا قام مقامه لا يسمع الناس من البكاء ، فدل على أن البكاء من خشية الله في الصلاة لا يضر الصلاة ، بل يزينها ؛ فإن الخشوع زينة الصلاة
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
مفهوم کامل بهت زدگی و تعجب همگان در این بخش حدیث داد میزند رسول خداص در حالت سخت بیماری و کسی دیگر امام شود و نماز بخواند
إِذَا قَامَ فِى مَقَامِكَ لَمْ يُسْمِعِ النَّاسَ مِنَ الْبُكَاءِ ،
من گفتم: ابوبكر وقتى در جايگاه شما بايستد، مردم از شدّت گريه او [قرائت را] نمى شنوند
یعنی مردم نمی توانند این را درک کنن و همین جمله بهت زدگی ام المومنین را نشان میدهد از دستور رسول و اینکه تمام اطرافیان رسول ص از این سخن نگران و شگفت زده هستند احمق جان رسول خدا ص انزمان مریض و در حالت بیماری بودن و هر لحطه احتمال فوت شان بود ؟؟ داری چی رو با چی مقایسه میکنی ؟؟ وقت نماز در تبوک که پیامبر ص نبود بعد رکعت اول رسید و به نماز ایستاد در حالت سلامت کامل بدنی و جسمی با زمانی که پیامبر ص بود وقت نماز بود و پیامبر ص بود و همه هم از وضعیت بد ایشان اطلاع داشتند عجب علمی داری شما یا شیخ الامجوس عجب مقایسه ای هی داری داستان به داستان اضافه میکنی چون جوابی نداری فرار به جلو داری انجام میدید از داستان ام المومنین به داستان عبدالرحمن بن عوف رض و…. همینجوری ادامه بده بدو بدو تو اصلا جواب نمی دی داری فقط سوال در سوال مطرح میکنی و در میری فرار به جلو
ما بقی حرفهات همش چرت و پرت مضحکه حتی متنی که خودت گذاشتی رو هم نخوندی ؟؟
جهل مرکب درمان ندارد