مقارنه قرآنی بین امهات مومنین و ائمه امامیه

Home انجمن ها امهات المومنین مقارنه قرآنی بین امهات مومنین و ائمه امامیه

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  الهاشمي الحسني در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 35)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1394
    بسم الله الرحمن الرحیم

    الحمد الله والصلاه علی رسول الله

    مسلمین عقیده دارند که اهل بیت ازواج و فرزندان انسان می باشد اما امامیه رای دیگری دارند مانند بقیه ارای خود که با مسلمین به مخالفت پرداخته اند

    در حالی که سنت شریفه و ولغت عربی وعقل و منطق حکم می کنند که امهات الطاهرات رضی الله عنهن از اهل بیت هستند

    اما ما ان شاء الله فقط به قرآن استناد می کنیم

    می گوییم که مسلما مسمی اهل بیت بسیار بزرگ و شریف است و معقول نیست که الله تعالی در قرآن که آیاتش همدیگر را تفسیر می کند از کسانی که مستحق نام اهل بیت هستند صحبت نکرده باشد

    والله تعالی شرف امهات مومنین را در قرآن بیان کرده و ذکر امهات مومنین در بعضی از آیات آمده در حالی که از ائمه این قوم هیچ خبری نیست ولو یک آیه روشن و واضح

    دوما الله تعالی امهات مومنین را وصف می کند به اینکه آنها مانند زنان دیگر نمی باشند وبه امهات مومنین افضلیت می دهد بر دیگران

    يَا نِسَاء النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا 32 احزاب

    اى همسران پيامبر شما مانند هيچ يك از زنان [ديگر] نيستيد اگر سر پروا داريد پس به ناز سخن مگوييد تا آنكه در دلش بيمارى است طمع ورزد و گفتارى شايسته گوييد (32)

    تمیز و فرق دیگر امهات مومنین در قرآن که اگر خطای کردند عذابشان دوبرابر است واین هم بدلیل سنگینی مسئولیتشان می باشد
    يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا

    اى همسران پيامبر هر كس از شما مبادرت به كار زشت آشكارى كند عذابش دو چندان خواهد بود و اين بر خدا همواره آسان است (30)

    در حالی که در قرآن آیه وجود ندارد که الله تعالی اینقدر حرص در دوری ائمه امامیه از معاصی داشته باشد اصلا چنین آیاتی در شانشان وجود ندارد کجا قرآن گفته ای ائمه امامیه شما مانند دیگران نیستید؟!!!!

    وتمیز آنها در اینکه اگر کار نیک صالحی انجام دهند اجرشان دوبرابر خواهد یعنی اگر سیده عائشه ویا دیگر امهات عمل صالحی انجام دهد اجرش دوبرابر است اما ائمه امامیه که اینهمه برایشان عصمت وعلم وغیب و عقاید خرافی بافته اند چنین آیاتی در شانشان در قرآن وجود ندارد
    وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا

    هر كس از شما خدا و فرستاده‏اش را فرمان برد و كار شايسته كند پاداشش را دو چندان مى‏دهيم و برايش روزى نيكو فراهم خواهيم ساخت

    و تمیز دیگرشان اینکه الله تعالی امهات مومنین را مکلف به نشر کتاب وسنا کرده است
    وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا

    و آنچه را كه از آيات خدا و [سخنان] حكمت[آميز] در خانه‏هاى شما خوانده مى‏شود ياد كنيد در حقيقت‏خدا همواره دقيق و آگاه است

    درحالی که چنین آیه و تکلیفی برای ائمه امامیه وجود ندارد

    مهمتر از همه همانگونه که الله تعالی در ایات زیادی رسولش را تنزیه می کند در سوره احزاب همسران رسول الله صلی الله علیه وسلم را تنزیه می کند و می فرماید
    وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا
    و در خانه‏هايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهاى خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستاده‏اش را فرمان بريد خدا فقط مى‏خواهد آلودگى را از شما خاندان [پيامبر] بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند

    و الله تعالی همسران پیامبر را اسمی خاص به آنان داده تا از دیگران تمیز داده شوند و آنها را تکریم کرده و می فرماید
    ” النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا (6) ” الأحزاب

    پيامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر [و نزديكتر] است و همسرانش مادران ايشانند و خويشاوندان [طبق] كتاب خدا بعضى [نسبت] به بعضى اولويت دارند [و] بر مؤمنان و مهاجران [مقدمند] مگر آنكه بخواهيد به دوستان [مؤمن] خود [وصيت‏يا] احسانى كنيد و اين در كتاب [خدا] نگاشته شده است .الاحزاب 6

    در حالی که در قرآن الله تعالی اسمی به ائمه مزعوم شیعه نداده است که بین آنها وبقیه مردم تمیز شود

    ودر آخر الله تعالی در مورد دوام محبت و صله بین رسول الله صلی الله علیه وسلم و همسرانش می فرماید
    وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا
    53 الاحزاب

    و شما حق نداريد رسول خدا را برنجانيد و مطلقا [نبايد] زنانش را پس از [مرگ] او به نكاح خود درآوريد چرا كه اين [كار] نزد خدا همواره [گناهى] بزرگ است (53)

    و بشارت بهشت از الله تعالی به امهات مومنین

    وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا

    و اگر خواستار خدا و فرستاده وى و سراى آخرتيد پس به راستى خدا براى نيكوكاران شما پاداش بزرگى آماده گردانيده است (29)

    درحالی که در قرآن علاوه بر اینکه از ائمه این قوم خبری نمی باشد حتی جایی وجود ندارد که به آنها بشارت به بهشت داده باشد الا ساداتنا علی وفاطمه والحسنین که ضمن اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم هستند

    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى أَزْوَاجِهِ وَذُرِّيَّتِهِ كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ
    وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَعَلَى أَزْوَاجِهِ وَذُرِّيَّتِهِ كَمَا بَارَكْتَ عَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ

    #2746
    سلام

    حقیقتی که دلهای بیمار آنان را بیمارتر می کند این است که در قرآن سخنی از دختر رسول الله یا دخترانشان به عنوان برگزیدگاه سخنی نیست یعنی به زبان خودشان بگویم:
    مقام عایشه بالاتر از مقام فاطمه بیان شده است.
    در آیات حجاب و پوشش زنان این رسول خداست که امر شده ابتدا به زنانش تاکید کند و زنانش بر دخترانش در این امر سبقت داشته باشند.
    اهلیت زنان رسول الله به او ابت شده است و شکی در آن نیست درحالیکه برای اثبات اهلیت فاطمه بایستی به روایات پناهنده شد تا مشخص شود که ااولا او وجود خارجی داشته ثانیا از مومنین بوده ثالثا تا وقت نزول آیه در خانه ی رسول بوده و هنوز ازدواج نکرده که به خانه ی شوهرش منتسب شود!
    ********************
    البته به اعتقاد شخصی ام اهلیت به خانه ی رسول الله دو علامت دارد قبل از همه اهلیت ایمانی زیرا غیرمؤمنين از ابتدا اخراج مى شوند مانند اخراج پسر نوح قبل از هلاکش .
    پس ذکر زنان رسول با وصف اهل البیت ابتدا تاکید بر ایمان آنان است.
    سپس اهلیتی که نشانه ی نزدیکی آنان و همتایی شان در زندگی دنیا و آخرت با رسول الله.

    #2805
    زیرا در قرآن وصف ” زوج ” فقط در کنار همتایی بین زن و مرد یاد شده است.
    برای همین زن نوح و زن فرعون با وصف زوج نوح و زوج فرعون یاد نشده اند زیرا بین آن زنان و شوهرانشان زوجیت و همتایی نبود و در آخرت هر فردی با زوجش به جایگاه خود می رود زن فرعون به بهشت می رود بدون فرعون و زن نوح به جهنم می رود بدون نوح .
    و ازواج النبی به همراه همتای خود به بهشت می روند:
    هم وازواجهم فی ظلال علی الارائک متکوون ﴿56﴾یس
    و در جهنم :
    احشروا الذین ظلموا وازواجهم وما کانوا یعبدون ﴿22﴾صافات
    #3438

    fandogh
    کاربر
    استفاده کردم. ممنونم.
    #5611

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    اما ما ان شاء الله فقط به قرآن استناد می کنیم

    در حالی که سنت شریفه و ولغت عربی وعقل و منطق حکم می کنند که امهات الطاهرات رضی الله عنهن از اهل بیت هستند

    یعنی منحصر در اینها نیست؟

    اهل بیت مگر زن و فرزند نیستند؟ چرا نسائنا شده صدیقه کبری فاطمه زهرا سلام الله علیها و ابنائنا شده حسنین سلام الله علیهما؟

    مانند زنان دیگر نمی باشند وبه امهات مومنین افضلیت می دهد

    و

    تمیز و فرق دیگر امهات مومنین در قرآن که اگر خطای کردند عذابشان دوبرابر است واین هم بدلیل سنگینی مسئولیتشان می باشد

    اینکه دستور می دهد یکسری کارها را نکنید یعنی افضلیت؟ اصلا آنها چرا افضل هستند؟ این برتری را بر چه اساسی تحصیل کرده اند؟ بله همسر پیامبر بودن یعنی اینکه شأن پیامبر را رعایت کن.

    ضمن اینکه دقت کردید که به قول قرآن اگر ایشان رعایت نکنند چه کسانی به ایشان طمع میکنند؟آنکه در قلبش مرض است. خب در مدینه کسی غیر از صحابه هم بوده؟

    شما الان میگی اگر به همسران رسول توهین کنی یعنی به شخص پیامبر توهین کرده ای. خب خدا میخواسته بفرماید که خانم محترم اگر کار خطایی بکنی این تو نیستی که انگشت نما میشی بلکه رسول خداست که لطمه میبینه.

    در حالی که در قرآن آیه وجود ندارد که الله تعالی اینقدر حرص در دوری ائمه امامیه از معاصی داشته باشد

    خب شما بگرد دنبال اینکه چرا به زنان پیامبر چنین خطابی شده. شاید برخی از آنها بی مبالاتی میکردند. قضیه اینه که خدا احتمالا یه چیزهایی میدونسته که من و شما نمیدونستیم. و البته اینکه خدا حرص دوری ایشان از معاصی رو داشته اما آنها چی؟ خواست خدا دلیل بر خواست آنها هم بوده؟

    ضمن اینکه همین حرص نخوردن برای شخص پیامبر هم وجود دارد.

    وتمیز آنها در اینکه اگر کار نیک صالحی انجام دهند اجرشان دوبرابر خواهد

    شما تا حالا فکر کردید که چرا خدا اینهمه آوانس داره میده یا تهدید میکنه تا زنان پیامبر درست رفتار کنند؟ جالبه نه؟

    و تمیز دیگرشان اینکه الله تعالی امهات مومنین را مکلف به نشر کتاب وسنا کرده است

    و اذکرن یعنی اینکه نشر بدهید؟ خب اگر اینطوری باشه که در 41 احزاب که کل مومنین رو فرموده يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثيرا

    #5612

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    مهمتر از همه همانگونه که الله تعالی در ایات زیادی رسولش را تنزیه می کند در سوره احزاب همسران رسول الله صلی الله علیه وسلم را تنزیه می کند و می فرماید

    شما یه نگاهی به آیه بنداز بعد ببین این تنزیه بوده یا دستور. بعد روشن کن که فرموده بنشینید در خانه هایتان بعد چرا فرموده که اهل یک خانه ار میخواهد پاک کند؟ خب کی رو تنزیه کرده؟

    بعد خدا فرموده که خدا میخواهد… اما آیا ایشان هم میخواسته اند؟ اصلا خدا تکوینی خواسته یا تشریعی؟

    اصلا قبول میکنیم قول شما را. حالا چرا خدا به زنان پیامبر دستور داده که مثل زمان جاهلیت بیرون نروند؟ یعنی میرفتند و خدا منع کرده؟ یا قصد رفتن داشتند و خدا پیشگیری کرده؟ اگر اینست پس فقاهت و استادی و شعور و درک مثال زدنی ایشان آن موقع کجا بوده؟ یعنی زن پیامبر متوجه نبوده که باید حداقل حرمت شخصیت و موقعیت همسرش رو حفظ کنه؟حتما باید دستور علنی صادر بشه؟ بعد خدا فذموده بنشنید توی خونه. خب جناب عایشه خونشون کجا بوده؟ نزدیک بصره چیکار میکردن؟ حوئب رفته بودن ییلاق یا قشلاق؟

    و الله تعالی همسران پیامبر را اسمی خاص به آنان داده تا از دیگران تمیز داده شوند و آنها را تکریم کرده و می فرماید

    شما با مادرت چیکار میکنی؟ همون رو با زن پیامبر هم بکن. ازدواج هم میتونی؟

    خدا یه بار فرموده مادرن شما هستند اما ظاهرا گوشی دشت ملت نیومده و بعدا فرموده که نمیتونید با ایشان ازواج بکنید.

    ودر آخر الله تعالی در مورد دوام محبت و صله بین رسول الله صلی الله علیه وسلم و همسرانش می فرماید

    اینکه بعضی میل به ازدواج با زنان پیامبر داشتند(صحابه محترم) و خداوند آنها را نهی میکند نشانه چیست؟

    و بشارت بهشت از الله تعالی به امهات مومنین

    بهشت رو از آیه به من نشون بدید.

    اگر فرموده که در عقد او بمانید بهشت میروید، برخی زنان پیامبر بعد ایشان حدود 40 سال زنده بوده اند. یعنی اگر در این 40 سال به اعتبار این آیه و اینکه همسر پیامبر بوده ام هر کاری بکنم چون در عقد نبی هستم صاف میرم بهشت؟

    #5613

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    اما ائمه معصومین شیعه سلام الله علیهم اجمعین؛

    اینکه خداوند متعال لازم دیده که همسران پیامبران را در قرآن با لقب و عنوان خطاب کند و دستورات مستقیم به آناه بدهد یک چیز است و اینکه ائمه شیعه سلام الله علیهم اجمعین رو آنقدر دارای قوه تشخیص و شناسایی دانسته که همچین دستوراتی به ایشان ندهد نقص بر ائمه است یا…؟

    ائمه شیعه را نام نبرده چون نیازی به تذکر دادن و اسن بردن به این تابلویی نبوده. این مشکل ائمه نیست که انسانهی کار درستی بوده اند. مشکل جای دیگر است.

    شیعه میگوید اولی الامر یعنی ائمه. صاحبان ولایت در 55مائده یعنی ائمه. ابنائنا در مباهله یعنی ائمه. و یطعمون الطعام علی حبه …. یعنی ائمه. من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله یعنی ائمه و………… .

    از کجا میگه؟ انزلنا الیک الذکر لتبین للناس ما نزل الیهم. همین آیه میفرماید که لازم نیست هر چیزی در قرآن بیاید. لازمه؟

    .

    راستی چرا در قرآن از کارهای نیک همسران پیامبر چیزی نیامده؟ اگر آمده مرقوم بفرمایید.

    #5625

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    و لا رطب و لایابس الا فی کتاب مبین یعنی چه؟

    تبیان کل شی را هم داریم.

    یعنی این کتاب هدایت است.و تمامی آنچه سبب هدایت است در آن آمده و از هیچ تر و خشکی فرو گزار نشده است.

    حق و کلام حق اصل است و باطل و کلام باطل بدل.

    حق از هر زبانی حق و باطل از هر زبانی باطل.

    اینکه چه کسی حق گفته و یا باطل ذره ذره اش نزد باری تعالی محاسبه می شود و به حساب فردی اش منظور می شود.و هیچ کس بار دیگری را به دوش نخواهد کشید.

    اینکه برخی میل به اشخاص و مرید و مراد بازی دارند خطر انحراف تهدیدشان می کند چرا که از باطن و نیت واقعی افراد جز ذات اقدس الله خبر ندارد.و متاسفانه شاهدیم که چنین افراد در ظواهر اسیر می شوند و از باطن غافل.به همین سبب اولیای الهی از این امور و تقلید کور به شدت نهی کرده اند.

    اگر از موهبت عقل سلیم بر اساس فطرت الهی که بر همه به ودیعت است درست بهره ببریم به روشنی می توانیم درک کنیم که زید و امر عامل هدایت نیستند بلکه همه مراتب هدایت خاص الله سبحانه و تعالی است و حد اکثر زید و امر می توانند مهدی باشند و از علم ایشان بشود بهره جست تا به طرق کسب هدایت دست یافت.ولی طی طریق تنها توسط خود فرد است که صورت می گیرد و تقلید و دنباله روی گناهی نابخشودنی و خلاف امر صریح الهی است.چرا که سبب جمود فکری و توقف در فرد مهتدی می شود و فرا تر از او را نمی تواند که تصور کند.

    با این نگاه منظور از تبیان کل شی و لارطب و یابس فهمیده می شود.

    ساده تر اینکه باید باور کنی که در وجود خود که آفرینش آن به فرموده آفریننده اش در حد اعلا است که از روح خود در سرشتش دمیده با اخلاص به هدف آفرینشت خواهی رسید و شیطان هم به تو تسلط نمی تواند داشت و این اقرار را خود شخص شیطان گفته و در تبیان کل شی آمده.

    پس به خود بیاییم و چون صالحین که اسوه های ما هستند، نیروهای خدادادی و روح الهی خود را در پرتوی راستی و اخلاص بیابیم تا با شاه کلید رستگاری به لقای رب خود و کمال و حقیقت واصل شویم.

    #5644

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    عزیز دلم مگه من گفتم که بار دیگری را بر دوش من میذارن؟

    حرف من این بود که ما از طریق گذشتگان به منبع دینمان میرسیم. اگر فرمایش شما درست باشه که اصولا علم رجال مساوی است با کشک و بلکه بی ارزشتر از کشک.

    اصلا دقت میکنی؟ میگم اینکه طرف زن پیامبر بوده اصلا مصونیت نیست. شما حرف طرف رو از عملش جدا میکن و بعد میگی یه حرف خوب زده یه کار بد هم کرده. حرفش برای من سند اما عملش برای خودشه. من میگم اینطور نیست. همانطور که بررسی میشه که مثلا فلان کس چون شراب میخورده پس حرفش رو قبول نمیکنیم من هم میگه حرف این خانم رو قبول نمیکنم چون عملش با موازین شیعه جور نیست.

    و اصلا به من چه که در پیشگاه خداوند چه وضعیتی دارد.

    و اصلا به شما چه که من در موردش چه میگویم. اگر عمل و حرف ما تاثیری بر ایشان ندارد خب شما چرا ناراحتی که مثلا طرف را لعن میکنند؟ اگر بنا به عدم تاثیر باشه که این جوش و خروش امثال شما چه معنی دارد؟

    بعد شما دقت به این جمله اصلا نمیکنی که

    حضرات اهل سنت دین و عقاید خود را از صسحابه که زنان پیامبر را هم شامل میشود میگیرند. خب حالا میشه من دینم رو از کسی بگیرم که در عمل و عقایدش ایراد وجود دارد؟ حتی اگر صحابی باشد.

    دوستان میگن پیامبر صحابه را تربیت کرده و چه و چه…. . خب قبول اما همین صحابه برخوردها و اختلافاتی داشته اند که یا نشانه عدم تربیت پذیری آنان بوده یا نشانه اینه که پیامبر کارش رو خوب انجام نداده.

    .

    من که نگفتم اینها ام المومنین نیستند. تمام حرف اینست که هستند اما هیچ مصونیت و فضیلتی نیست.

    خدا فرموده دو نفر بودند که زن پیامبر بودند اما عاقبت خوشی نداشتند. خب چشم خرد را باز کن و ببین که قصد خدا چه بوده. خواسته قصه بگه یا آبروی زن لوط و نوح را ببرد یا به زنان پیامبر و من و شما بفهماند که حواسمون باشه که حتی در عقد پیامبر بودن نیز به کار کسی نیماد؟ همانطور که در مورد پسر نوح، فرزند نبی بودن نیز کار ساز نشد.

    .

    بعد کدام مرید و مراد بازی؟

    خدا فرموده اطاعت کنید از این سه نفر ولاغیر. اگر ایرادی وارد باشه قطعا به خدا وارده میشه و شما باید در این قضیه یقه خدا رو بچسبی که گفته مرید و مراد بازی. البته به تعبیر شما.

    .

    نوشتید زید و امر میتوانند مهدی باشند.

    عزیز من چه کسی میتواند مهدی باشد؟

    أَ فَمَنْ يَهْدي إِلَى الْحَقِّ أَحَقُّ أَنْ يُتَّبَعَ أَمَّنْ لا يَهِدِّي إِلاَّ أَنْ‏ يُهْدى‏ فَما لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُون‏

    #5652

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    بنده معتقدم که گذشتگان تنها می توانند مایه عبرت باشند.

    و معتقدم براساس عقل سلیم و فطرت الهی که نزد هر کس به ودیعه است باید عمل نمود.

    یعنی در اصول اعتقادی حق تقلید ندارم و تنها در اموری که به یقین رسیده ام می توانم و مکلفم.

    معتقدم باید با انصاف باشم و در مورد دیگران هم تعیین تکلیف نکنم.

    معتقدم که تعاون در هر امر نیکو واجب است و تعاون در امور نادرست حرام.

    معتقدم امکان خطا در هرشخص و مخلوقی وجود دارد و البته شدت و ضعف دارد و برآیند آثار اشخاص مهم است و نه یک یا چند گزینه محدود و معدود گفتار و یا کردار ایشان.

    معتقدم که از گذشتگان و حاضرین باید و می توان شنید و خواند و از بهترینش استفاده کرد.

    معتقدم که احکم الحاکمین الله قادر و متعال است و نسبت هایی که من به دیگران می دهم نزد حضرتش محاسبه می شود

    معتقدم که می شود در تعامل با دیگران تجارب و یافته را گفت و شنید.

    معتقدم که هر کس در عقیده آزاد است ولی حق تعدی به حقوق دیگران ندارد.

    معتقدم که در این عصر زندگی می کنم و تاریخ گذشته تنها عبرت من است و احتمال خطا در نقل را فهمیده ام.

    معتقدم مذاهب شعب بسته دینند و بیشتر نگاه سیاسی و حداکثر فقهی شان از دین را دارند و مذهبیون را از متدینین خالص نمی دانم.چون غالبا” در رد و قبول با ملاک فرقه ای وارد می شوند.و نمی توان بر انطباق کامل مذهب با دین مطمئن بود.

    تا اینجا در خروج جدی مدعیان تشیع از دین مبین اسلام تردیدی ندارم.و ابداعات و التقاطات شان را ننگی بر دامن بشریت می دانم.و در مورد سایر مذاهب هم هیچگونه تعصبی ندارم و پیروی مطلق از هر مذهب خاص را درست نمی دانم.

    اینها بخشی از عقاید بنده است و القا و تحمیل آنرا بر دیگران حرام می دانم و خود را مکلف به رسیدن به راه راست با مجاهدت بایسته می دانم.

    حال شما اگر با لعن و سب دیگران موافقید به خودتان مربوط است ولی وقتی سبب تزاحم دیگران شود و یا باطلی از عملتان و گفته شما سر بزند این حق بر طرف مقابل محفوظ است که برخورد کند و شما را متوجه خطایتان بکند و عصبانیتی که گفتید کار درستی نمی دانم واز من سر نزده و برداشت شما درست نیست و موضع من در راستای همین مواردی است که بالا تا اندازه ای گفتم.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #5656

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    به جمله زید و امر خودتان و آیه نوشته شده توجه نکردید.

    نفرمودید که خدا این همه لعن کرده چه کسانی را لعن کرده. گذشته؟حال؟آینده؟ اصلا برای چی لعن کرده؟

    من کسی را برای خطایش لعن نکردم. بلکه طرف را مصداق مجوزی میبینم که خدا داده.

    .

    اعتقادات جالبی هم دارید.

    #5658

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    ظالمین و دروغگویان را الله قادر متعال لعن فرموده و معقول هم هست.

    کسی که به صحت یک نقل در عین اینکه تردید دارد صحه می گذارد دروغگو نیست و ظلمی مرتکب نشده است؟

    چرا نمی پذیرید مکتوب و منقول بودن چیزی دلیل صحت نیست مگر قرآن کریم آنهم به عقیده مسلمین مومن و متقی.

    تمامی مکتوبات به جز قرآن احتمال خطا دارند و باید که با محک عقل سلیم و قرآن کریم البته بر باور جمهور مسلمین بنا به فرموده و راهنمایی الله سبحانه و تعالی و ابلاغ صریح فرستاده اش سنجیده شود.

    جدا از صحت و سقم روایات، لعن و سب افراد نه معقول است و نه گره ای از کار ما باز خواهد کرد.مگر سوءنیت القای اباطیلی چون امامت منصوص من عندالله در کار باشد.

    که کوردلان مفتن و از خدا بی خبر و دشمنان منافق رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و اهل بیت پاکش سلام الله علیهم اجمعین با طرح روایات و احادیث مجعول و نادرست و یا تاویل به رای آیات الهی و احادیث درست همواره سعی در تخدیر و ایجاد تعصب و برانگیختن احساسات جماعت تحت نفوذشان در جهت نیل به امیال شیطانی خود داشته اند.

    به عبارت دیگر این کور دلان برای اثبات دروغ های خود و افسانه ها و غلواتی که به ائمه اهل بیت علیهم السلام افترا می زنند چاره ای جز تخریب و تنقیص اشخاص دیگر ندیدند.و توهم دشمنی بین امت و صحابه دسیسه ایست که متاسفانه توسط مبلغین این تفکر در جوامع بسته القا شده طرح شده. و با کمی دقت می توان دریافت که با رفع چنین توهمی هیچ حرفی در مقابل جمهور مسلمین نخواهند داشت.

    لذا در جهت ادامه حیات بینش الحادی و فتنه انگیزشان ناچار به تحریک احساسات مردم در قالب سب و لعن گذشتگان با برپایی مراسم عزا و جشن و اتلاف وقت طلسم شدگان به هر طریق ممکن چون زیارت بقاع متبرکه و به حیرت انداختن جماعت با ساختن افسانه های عجیب و غریب در کرامات و نقل خواب و خیال و همچنین ارعاب و تکفیر مخالفین می پردازند.

    اما غافلند که جامعه بسته به یمن گسترش وسایل ارتباط جمعی دیگر به فضای باز و شعور و آگاهی در حال پیشرفت است.و دروغ های این ظالمین روز به روز جلوی چشم مردم تحت نفوذشان بر ملا می شود.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    #5662

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    چرا نمی پذیرید مکتوب و منقول بودن چیزی دلیل صحت نیست مگر قرآن کریم آنهم به عقیده مسلمین مومن و متقی

    در همین صحیح مورد اتفاق مسلمین مومن و متقی خداوند لعن کرده. چرا؟ در پست قبل هم جواب ندادید

    لعن و سب افراد نه معقول است و نه گره ای از کار ما باز خواهد کرد.مگر سوءنیت القای اباطیلی چون امامت منصوص من عندالله در کار باشد.

    یادم هست که فرموده بودید الکی حرف نمیزنید. ولی ظاهرا میزنید. اهل فرقه74 بودید؟

    در مورد اینکه لعن به کار ما نمی آید لطف کنید بفرمایید این یلعنهم اللاعنون برای چیست؟

    به عبارت دیگر این کور دلان برای اثبات دروغ های خود و افسانه ها و غلواتی که به ائمه اهل بیت علیهم السلام افترا می زنند

    امامت که القای اباطیل بود. پس این ائمه اهل بیت از کجا آمدند؟

    این تفکر در جوامع بسته القا شده طرح شده

    مکه یا مدینه رفتید؟ داستان خان الامین را بنویسم تا معنای جامعه بسته را متوجه شوید؟ در عربستان کتاب شیعی چاپ میشود؟ نمایشگاه کتاب تهران رفته اید؟ غرفه های اهل سنت را ندیده اید؟ حوزه های علمیه آنها را دیده اید؟

    …با برپایی مراسم عزا و جشن و اتلاف وقت طلسم شدگان به هر طریق ممکن چون زیارت بقاع متبرکه و به حیرت انداختن جماعت با ساختن افسانه های عجیب و غریب در کرامات و نقل خواب و خیال و همچنین ارعاب و تکفیر مخالفین می پردازند.

    اینکه شما نمیخواهی با وجود باز بودن چشمانت ببینی که فلج،کور،لال و…. مادرزاد یا غیر آن مثل چندانی و البته هزاران مورد دیگر مورد عنایت قرار گرفته اند به ما چه ربطی دارد؟

    سب و لعن را هم دریلعنهم اللاعنون پیدا کنید.

    پاراگراف آخر را هم خوب اومدید. یاد مفتی مراکش افتادم که خودش را میزد.

    #5665

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    مشکل تنها در فهم مفهوم ومصداق است و وجه تمایز شخصیت پرستان و موحدین در همین است.

    انسان عاقل و فرهیخته و موحد در فهم درست حق مجاهدتش متمرکز است و شخصیت محوران بر شخص.کافی است کسی را به عنوان رهبر بر او تحمیل کنی دیگر هر مزخرفی را می توانی در مغز شستشو شده اش جای دهی.به همین سبب تمام باورشان و تلاششان در نفی و اثبات افراد است.

    تولی و تبری نسبت به نفس اعمال و باور معقول و مشروع است ومحاسبه عمل و باور هرکس با الله متعال است.و هر کس در حد توانش مسئول عمل خویش است و تقلید و اطاعت کور از هر کس و هر چیز غیر از الله سبحانه و تعالی بی راهه است.و دستورات انبیا و ائمه جز این نیست و با این باور است که راه تحمیل اباطیل مفتری بر اولیای الله بر مومن راستین بسته می شود و به همین جهت است که مبلغین شرک والحاد در تحمیر و تحمیق و نیاز به اطاعت مطلق از اشخاص متمرکزند و از این مرکب پیاده نمی شوند.

    اینکه شما از عقاید متکثره مدعیان منحرف چون خودتان بی اطلاعید جای تعجب نیست ولی بدانید که گروهی از مدعیان تشیع لفظ خان الامین را سه بار با بلند کردن دستان خود به همان شیوه مدعیان تشیع اثنی عشری می گویند ولی به جای الله اکبر همان را می گویند.

    اینکه ادعاهای شما به قول خودتان کشکی است همین بس که در تهران و بسیاری از شهر های بزرگ مسجدی برای اهل سنت و جماعت نداریم ولی در مدینه منوره مدعیان شیعه دارای مسجدند.

    چند مسجد هم درخراسان و فارس و سیستان و بلوچستان تخریب شده داریم.

    و اینکه شما چشم و گوش خود را بر فهم حقیقت بسته اید به خوتان مربوط است.

    مفتی مراکش و سینه زنان و خرافه پرستان و هر کس نفس عمل و باورشان ملاک کیفرشان می باشد و یک موحد پیروی و تقلید کور و اطاعت مطلق از غیر الله را جایز نمی داند.حال شما دوست دارید این کار را بکنید.ولی بدانید دیگر نمی توانید بگوئید عبدالله هستید همان عبدالحسین که خود را می نامید شاید مناسب تر است.ولی بدانید که حسین ابن علی علیه السلام عبد صالح خدا بودند و در حال نیازی به بنده ندارند.بگردید حسین خود را پیدا کنید و عبادتش کنید.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #5668

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    به امر قرآن سلام علیکم.

    …کافی است کسی را به عنوان رهبر بر او تحمیل کنی دیگر هر مزخرفی را می توانی در مغز شستشو شده اش جای دهی…

    تقلید و اطاعت کور از هر کس و هر چیز غیر از الله سبحانه و تعالی بی راهه است….

    و من یطع الرسول فقد اطاع الله. شما را به خدا دقت کنید. آیا رسول در اینجا رهبر نشده؟ اطاعت از او یعنی پرستش او؟ جان مادرتان دقت کنید. این یطع الرسول را روشن کنید.دستورات خدا که در قرآن هست نیازی به این یطع الرسول نیست که. نکند خدا قصد تحمیر و تحمیق داشته؟

    خان الامین

    کی این رو میگه؟شما که در جامعه منحط و بسته و متحجر شیعی بوده ای بگو ببینیم کی میگه. کی؟

    .

    شما مدینه رفتی؟ اوضاع مسجد و اهلش را دیدی؟

    آن مساجد را برای اینکه سنی بوده اند خراب کردند؟

    الان مثلا شیعیان مادر مرده ای که در مرز عربستان و عراق هستند یا در بحرین هستند مثل یک سنی در اقلیت ایرانی راحتی دارند؟

    مفتی مراکش

    این بیچاره خودش را میزد چون میگفت شیعه در حال گسترش است.جوانان ما شیعه میشوند. عزاداری نمیکرد که.

    در اثر پیشرفت و عصر ارتباطات و این حرفا.

    دیگر نمی توانید بگوئید عبدالله هستید همان عبدالحسین که خود را می نامید شاید مناسب تر است

    اسم من که قرآنی است. شما باهاش مشکل داری؟

    .

    اما بعد؛

    اصل قضیه رو فراموش نکنیم. حرف بر سر مقارنه بود. جواب اونن چی شد؟

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 35)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.