عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه

Home انجمن ها بررسی مسائل تحریف کتاب ها عدم تحریف قران از سوی بزرگان شیعه

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  dlsvkhth14.blogfa.com در 9 سال، 6 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 40)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1723
    پاسخ به سوال دوم جناب اوربان موحد: (آیا تشیع اعتقاد دارد که قرآن ناقص است ؟ اگر آن را ناقص بدانید حکم کسیکه به تحریفش معتقداست چیست؟؟ توضیح:دو راه فرا روی علمای امامیه است1-اگر بگویند قرآن کامل است و منکرش و مدعی نقصش کافر است پس باید گفت که بالای 90درصد از کتب و علمای امامیه قایل به تحریف و نقص قرآنند پس باید بگویند کافرند در این صورت به ضررشان است2-یا واضح بگویند که قرآن آنان مصحف فاطمه است و در دست امام زمان . در این صورت هم معلوم می شود که آنان به قرآن کنونی کافرند و آن را قبول ندارند و باز هم رسوا می شوند) نوشتن مطالب بی پایه و بی اساس کاری ندارد. مطالبی که علمی است و نه پایه و اساسی دارند.نمی دانم بر اساس کدام دلیل و منطق اعتقاد دارد شیعه قائل به تحریف قران است؟ شیعه قائل به تحریف قران نیست و تمامی روایات موجود ضعیفند. مگر در کتب شما این چنین روایاتی نیست؟ هر چند هست و جای انکار ان به توجیه بی پایه و اساس ان می پردازید . ایا روایاتی که در کتب شیعه در مورد تحریف قران هست ؛ ایا شما ان را از نظر سندی بررسی کرده اید یا خیر ؟ ایا نظر بزرگان شیعه را در این مورد می دانید؟ شما مي‌گوئيد : « ما معتقد به تحريف قرآن هستيم و دو ثلث قرآن حذف شده است » . اگر چنانچه شيعه در طول تاريخ اين پانزده قرن معتقد به تحريف قرآن بود ، آيا قرآني مطابق با آنچه كه بر پيغمبر نازل شده چاپ كرده‌اند و در اختيار طرفدارانشان گذاشته‌اند ؟ آيا يك نفر از شما در دست شيعه قرآني كه مخالف باشد با قرآن موجود در ميان مسلمين ديده يا يك فتوكپي از آن گرفته‌اند يا به تعبير يكي از بزرگان اهل سنت و مفكّرين اخوان المسلمين كه مي‌گويد: ان شيعة الجعفريه يرون كفر من حرّف القرآن و إنّ المصحف الموجود بين اهل السنة هم نفس الموجود في مساجد و بيوت الشيعه. شيعيان جعفري معتقد هستند كه هر كس اقدام به تحريف قرآن كند كافر است قرآني كه در ميان اهل سنت هست عين همان قرآني است كه درميان مساجد شيعه است . اين گونه نيست كه شيعه يك عدۀ قليلي باشند كه در داخل قلعه‌اي زندگي كنند ،يا كتاب و عقائدشان بر ديگر فِرَق و ديگر مفكّرين و ديگر دانشمندان مخفي باشد . ميليون‌ها شيعه در سراسر جهان پراكنده هستند ،
    #2995

    bi_siasate-gharib
    کاربر
    ..در مورد اعتقاد به تحریف قرآن نزد روافض و عدم تحریف قرآن در اعتقاد اهلسنت، نقد و رد وپاسخ به شبهات رایج ولیعظهرعج،، به این لینک ها رجوع کن:

    http://www.islamtxt.net/
    ?q=article/551

    ‏.
    http://www.islamtxt.net/?q=article/549

    ‏.
    http://www.islamtxt.net/?q=article/553

    #5172

    همچنین طبق یک آمار جمعیت شیعه حدود 400 مليون نفر است ؛ اين 400 مليون نفر از ديوار چين و هند و پاكستان گرفته تا اروپا و آمريكا و آفريقا ، همه جا پخش هستند . آيا كسي تا به حال شنيده كه يك شيعه يا در يك مسجد شيعه بيايند و بگويند كه اين قرآني كه در اختيارمان هست غير از قرآني است كه در اختيار شيعيان است ؛ پس شيعه اگر معتقد باشد به تحريف قرآن حداقل نتيجۀ اين اعتقاد اين هست كه يك قرآني در اختيار شيعيان قرار بدهند كه مطابق با قرآن منزل بر پيغمبر باشد . پس چنين چيزي نيست و شما در جامعه چنين چيزي نمي‌بينيد . شما ببينيد اصلاً نظرعلماي شيعه ــ قديماً و حديثاًٌ ــ درباره تحريف قرآن چيست ؟ شيخ صدوق (متوفاي380هـ ) در شرح باب حادي‌عشر ، ص93 مي‌گويد : اعتقادنا أنّ القرآن الذي أنزله الله علي نبيّه هو ما بين الدفتين و هو ما في ايدي الناس …قرآني كه خدا بر پيغمبرش نازل كرده همين قرآن در اختيار مردم است … شيخ مفيد (متوفاي413هـ ) در كتاب اوائل المقالات ، ص54 تا56 مي‌گويد :قد قال جماعة من اهل الإمامية أنّه لم‌ينقص من كلمة و لا من آية و لا من سورة و لكن حذف ما كان مثبتاً في مصحف اميرالمؤمنين من تأويله و تفسير معانيه علي حقيقة تنزيله هيچ كلمه و آيه و سوره‌اي از قرآن كم نشده است ؛ بله ، ما معتقديم آنچه كه در قرآن اميرالمؤمنين بوده حذف شده كه عبارت بودند از مطالبي كه حضرت حقيقت تأويل و تفسير آيات را بيان فرموده بود كه مربوط به خود آيات نمي‌شد . سيد مرتضي همين تعبير را دارد . شيخ طوسي در كتاب تبيان ، ج1، ص4 صراحت دارد بر اينكه اين قرآن موجود در ميان مسلمين همان قرآن منزَل بر رسول خدا صلي الله عليه و آله است . علامه حلّي در قرن هفتم و هشتم در كتاب أجوبة المسائل المعنائيه ، ص121، مسأله13 مي‌گويد : لا تأويل و لا تأخير و لا تقديم فيه و أنّه لم‌يزد و لم‌ينقص و نعوذ بالله من أمّة تعتقد مثل ذلك. … پناه مي‌بريم از أمتي كه معتقد به تحريف قرآن باشد .مرحوم آقاي خوئي در كتاب البيان ، ص295 مي‌فرمايد : إنّ حديث تحريف القرآن حديث خُرافة و خيانة . داستان تحريف قرآن داستاني خرافي و خيالي است و حقيقت ندارد . مرحوم امام رضوان الله تعالي عليه در تهذيب الأصول ، ج2 ، ص165 مي‌فرمايد : « كتاب منزَل بر رسول خدا همان كتابي است كه در اختيار مردم است و هيچ عاقلي نظر و توجه نمي‌كند به روايتي كه مربوط به تحريف قرآن ». يعني تحريف قرآن عقيده مجانين و ديوانه‌ها است و توجه به اين روايت از صاحبان عقول قابل قبول نيست ؛ اين عقيده و سخنان بزرگان شيعه. جناب آقاي سبحاني در كتاب مفاهيم القرآن ، ج10 ، ص448 مي‌فرمايد : از اين نسبت تحريف ــ چه سني‌ها عليه ما داشته باشند و چه ما عليه آنها ــ جز دشمنان اسلام كسي بهره نمي‌بَرَد.

    #5173

    بسياري از علماي اهل سنت كتاب‌هاي ما را ديده‌اند ، اقوال علماي ما را مطالعه كرده‌اند و خلاف نظريه ابن‌تيميه ، محمد بن عبدالوهاب ، احسان الهي ظهير ، عثمان الخميس و دكتر قفاري نظر داده‌اند ؛ اين موارد خيلي زياد است و بنده تنها به يكي دو مورد اشاره مي‌كنم : آقاي شيخ محمد ابو‌زهره ــ كه از او به امام ابوزهره تعبير مي‌كنند و مصري است و همه طوائف اهل سنت او را قبول دارند در كتاب الامام الصادق، ص296 مي‌گويد : برادران شيعه ما هم با همه اختلاف سليقه‌هائي كه در فتاوا دارند نظرشان نسبت به قرآن همان نظري است كه ما اهل سنت داريم … باز در همين كتاب ، ص329 مي‌گويد : من كتاب سيد مرتضي را مطالعه كرده‌ام كه مي‌گويد : اگر چنانچه كسي معتقد به تحريف قرآن باشد در حقيقت معجزه پيغمبر را زير سؤال بُرده است ؛ اين سخن سيد مرتضي عالِم بزرگ شيعه است . اين نشان مي‌دهد كه برخي از افرادي كه در هر گوشه‌اي مطالبي عليه شيعه مطرح مي‌كنند اقوال شيعه را نديده‌اند .آقاي شيخ محمد غزالي ــ كه از علماء بزرگ معاصر و پرآوازه اهل سنت است ــ تعبير زيبائي دارد ، ايشان در كتاب دفاعٌ عن الحقيقة و الشريعه ، ص117 و در كتاب الشيعه في المملكة السعودية ، ج2 ، ص414 مي‌گويد: سمعت من هؤلاء يقول في مجلس علمٍ إنّ للشيعة قرآناً آخر يزيد و ينقص عن قرآننا المعروف فقلت له أين هذا القرآن ، لماذا لم‌يطّلع الإنس و الجنّ علي نسخة منه … از بعضي از اين وهابي‌ها در يك مجلسي علمي شنيدم كه مي‌گفت : شيعيان يك قرآني دارند كه نسبت به قرآني كه ما داريم برخي از آيات را ندارد و برخي از آياتي هم دارند كه ما نداريم . من به او گفتم : اين قرآني كه مي‌گوئيد ، كجاست ؟ چطور قرآني اين چنيني در طول چهارده قرن نزد شيعه است ولي نه انساني و نه جنّي تا به حال بر اين قرآن اطلاع پيدا نكرده است ؟ چرا اين افتراء را در ميان مردم پخش مي‌كني ؟ چرا چنين افترائي بر شيعه و بر وحي قرآن مطرح مي‌كني ؟ دكتر علي عبدالواحد ــ عضو مجمع بين المللي علم الإجتماع ــ در كتاب المصدر بين الشيعة و اهل السنة ، ص35 مي‌گويد :يعتقد الشيعة الجعفرية كما يعتقد اهل السنة أنّ القرآن الكريم هو كلام الله المنزَل علي رسوله . عقيده شيعه همان عقيده اهل سنت است كه اين قرآن همان قرآن نازل شده بر پيغمبر است. همچنین حضرت آيت الله العظمي خوئي رضوان الله تعالي عليه در كتاب البيان ، ج1 ، ص4 صراحت دارد بر اينكه : « رواياتي كه نشانگر آن است كه به ظاهر در قرآن تحريف شده برخي از آنها جعلي و ساختگي است ، برخي از اين روايات ضعيف است و برخي مُعرَضً عنه فقهاء شيعه است ،

    #5174

    برخي هم مربوط به تحريف قرآن نيست بلكه نشانگر آن است كه در نزد اميرالمؤمنين و ائمه عليهم السلام قرآني بوده كه مشتمل بر تأويل و تفسير و شآن نزول قرآن بوده است كه مشابه اين روايات در كتب روائي اهل سنت نيز هست » ؛آقاي سيوطي در الدرّ المنثور در ذيل آيه شريفه يا أيِها الرسول بلّغ ما أنزل اليك من ربّك … و إن لم‌تفعل فما بلّغت رسالته از عبدالله بن مسعود نقل مي‌كند : كنّا نقرأ في عهد رسول الله « بلّغ ما أنزل اليك من ربّك أنّ عليّاً مولي المؤمنين و إن لم تفعل فما بلّغت رسالته » . اين روايتي است كه آلوسي آورده ، شوكاني آورده ، همه‌شان آورده‌اند . آيا در قرآني كه الآن در عربستان چاپ مي‌شود اين طور نوشته شده است چرا كه تعبير روايت است كه « كنّا نقرء في عهد رسول الله » يعني همه ما صحابه اين گونه مي‌گفتيم ، مشابه اين روايات را هم ما داريم و مي‌گوئيم : « أنّ عليّاً مولي المؤمنين » در حقيقت تأويل قرآن بوده ، تفسير قرآن بوده ، شأن نزول قرآن بوده است ؛ ما نيز مشابه اين روايات را در كتاب‌هايمان زياد داريم . اينها به هيچ وجهي دلالت كننده بر تحريف قرآن نيست . لذا ما مي‌بينيم كه برخي از بزرگان اهل سنت مثل استاد محمد مديني ــ كه معاون دانشگاه شريعتِ دانشگاه بزرگ الازهر است ــ وقتي كه به روايات ما مي‌رسند مي‌گويند : أمّا الإمامية يعتقدون نقص القرآن ؟ فمعاذ الله إنّما هي روايات رُوِيَت في كتبهم كما روي مثلها في كتبنا و اهل التحقيق من الفريقين قد ضعفوها و بيّنوا بطلانها … آيا شيعه معتقد به نقص قرآن است ؟ پناه مي‌بريم به خدا ، اينها رواياتي است كه در كتب آنها صرفاً نقل شده همان طوري كه اين روايات در كتاب‌هاي ما هم ذكر شده است و اهل تحقيق از شيعه و سني اين روايات را ردّ كرده‌اند و بطلان اين روايات را ثابت كرده‌اند و كسي از شيعه را من نمي‌بينم كه معتقد باشد اين روايات جزو سنت پيغمبر است . مجله رسالة الاسلام ، شماره4 ، سال11 ، ص382. تعدادي از اين بزرگان وهابيت مي‌گويند : نظير رواياتي كه در كتب شيعه آمده در كتاب‌هاي ما نيز نقل شده است و همان طور كه بزرگان ما اين روايات قبول ندارند و ردّ كرده‌اند بزرگان شيعه هم اين روايات را ردّ كرده‌اند . آقاي دكتر علي عبدالواحد در كتاب المصدر بين الشيعه و اهل السنة ، ص30 ، 31، 37 همين تعبير را دارد ، شيخ رحمت الله هندي در كتاب اظهار الحق ، تعليق دكتر احمد حجازي ، ص431 ، آقاي شيخ محمد غزالي در كتاب السلفيّة بين اهل السنة و الاماميه ، ص17 و ده‌ها نفر از بزرگان اهل سنت اين تعبير را دارند و به اين مطلب اعتراف كرده‌اند. جناب اوربان موحد حالا بفرمایید شما بهتر می دانید یا این بزرگان اهل سنت؟ به جای شنیدن و هخواتندن مطالب بی پایه و اساس کمی در کتب شیعه تعقل کنید و به دروغ پردازانی مانند ابن تیمیه و امثال دکتر قفاری و غیره توجهی نکنید و ببینید ایا واقعا انچه انان گفتند درست یا خیر.

    #5186

    mojahed.din
    کاربر
    بعد از این تصاویر ایا تشیع دفاعی دارد

    برای انکار عقیده به تحریف قران در نزد امامیه؟

    #5188
    هشدار برای پس گرفتن سخنانت

    بسم الله الرحمن الرحیم

    قبل از هر چیزی به اهل سنت و همه حق جویان یک مژده خوب بدم

    اینکه این جواب نهاییی همه تشیع است . من همین جوابهارو میخواستم . کمر تشیع با این بستها شکست

    اینجانب اوربان اعلام میکنم به زودی رد بسیار محکمی بر سخنان این شیطان دوپا مینویسم . فعلا دیشب ساعت 1شب مطلع شدم که بعد خداحافظیم تا اسفند یک نفر امام زمانی با عمامه اومده جواب حرفها و سوالاتتو داده .در اسرع وقت جوابها را برای همه تون میفرستم تا ببینید یک مذهب باطل ئ تدلیس گر مثل تشیع یعنی فاجعه برای اسلام

    . اقایی که اسم ایدیت مثل مذهبت مجهوله حرفاتو اصلاح کن .چون فرصت اخرته . چند روزی فرصت داری برای اصلاحش . من تا یک هفته بهت وقت میدم حرفاتو قشنگ اصلاح کنی چون با این چند بست کمر تشیع رو دو نیمه کردی خوانندگان گرامی منتظر جواب باشید………….هر چند گفتم دیگه نمیام تا اسفند ولی دیشب تا مطلع شدم اومدم فوری و از همین الان عرض کنم که جوابها رو دادم باید ایشان اگر دنبال حق هستند صبر کنند تا اسفنند ماه و با هم بحثو ادامه بدیم . نه وقتی که از خلا نبود بنده در سایت استفاده کند و بست بزاره . جواب این بستهاتو طی چند روز اینده میدم اگر خدا بخواهد و کار و مشکلات اجازه بدهد و بعد بحث رو موکول میکنم به بعد اسفند .

    دوستان هل سنت با این سخنانش براتون شهه درست نشه چون همه ش تدلیس و ریابازی است . در واقع به این شخص یارانه ی امام زمانی دادن که بیاد برای جنگ نه برای حقیقت . ولی من هر کس نیستم که بزارمش بخ حال خودش تا اراجیف بگه . دست ز سرش برنمیدارم .البته بعد جواب ین چند بستش میرمممممممم تا بعد اسفند ماه .منتظر جواب باشید

    والله مستعان

    اوربان قاهر الرافضه الکافر

    #5264

    دوستان گرامی من چند روز به ایشان فرصت دادم تا از سخنانش برگردد .

    اکنون وقت جواب محکمی به این رافضی نادان و جاهل به کتابشان است . یاد آور می شوم عموم تشیع به تحریف قرآن اعتقاد ندارند چرا که اخوندان از باب تقیه آنان را از کتب رافضه دور نگه داشتن و گفته اند قرآن کنونی هم قرآن آنانست ولی اکنون به عنوان یک جوان اهل سنت جواب محکم میدهم و حقایق را برای شما بیان خواهم نمود شاید که گامی باشد در جهت اصلاح درونی و بازگشت به اسلام ناب و حقیقی .

    بنده به ذکر اقوال علمای امامیه می پردازم و نظرات متناقض در مورد تحریف و عدم تحریف نزد رافضه را بیان میکنم و سپس به بیان جواب می پردازم . ایشان می گوید ادعایی بی اساس است ولی امیدوارم بر این ادعای خود بعد سخنانم بماند

    #5265

    فيض کاشاني: (متوفي 1091 هـ)

    و از علمايشان کساني که درباره تحريف با صراحت گفته است، مفسر بزرگشان فيض کاشاني صاحب تفسير «الصافي» مي باشد. او در مقدمه تفسير علت نامگذاري آن چنين بيان مي کنند:

    شايسته است که اين تفسير صافي ناميده شود بخاطر پاک و صاف بودن آن از آراء ناصاف و کدر، خسته کننده و سر گردان کننده عامه»

    او براي کتابش دوازده مقدمه نوشته است مقدمة ششم را براي اثبات تحريف قرآن تخصيص داده است، و براي اين مقدمه چنين عنوان گذاشته:

    «مقدمه ششم- درباره جمع آوري قرآن، و تحريفش، و اضافه و کمي اش و تأويل آن»

    و بعد از ذکر رواياتي که براي تحريف قرآن از آنان استدلال کرده است – و آن هم از موثق ترين مصادر نزدشان است – چنين نتيجه مي گيرد: «آنچه که از اين روايت و ديگر از طريق اهل بيت (عليهم السلام) برداشت مي شود اين است که همانا قرآني که اکنون نزد ماست، تمام آن نيست، چنانکه بر حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) نازل شد. بلکه چيزهايي از آن مخالف است با آنچه خداوند نازل کرده است.

    و برخي از آن تغيير و تحريف شده است. و همانا چيزهاي بسياري از آن حذف گرديده است، از جمله نام علي (عليه السلام) در جاهاي بسيار، و همچنين لفظ «آل محمد» (صلى الله عليه وسلم) بيش از يکبار، و نام منافقين از جاهايش، و چيزهاي ديگر از آن، و همچنين اين قرآن بر ترتيبي که مورد رضا و پسند خدا و رسول الله (عليه وآله وسلم) باشد نيست

    سپس بعد از اين ذکر مي کند که اعتقاد داشتن به تحريف قرآن از اعتقادات بزرگان مشايخ اماميه مي باشد، مي گويد:

    اما اعتقاد مشايخ ما در اين باره، پس آنچه از ثقة الاسلام محمد بن يعقوب کليني ظاهر مي شود اين است که ايشان معتقد به تحريف و کم شدن قرآن هستند زيرا که وي رواياتي در اين زمينه در کتابش الکافي ذکر نموده است و هيچ گونه طعنه و عيب بر آن روايات وارد نساخته است، و با وجود اين ايشان در اول کتابشان نوشته اند که آنچه در اين کتاب روايت مي کند مورد اعتمادش مي باشد. و همچنين استادش علي بن ابراهيم قمي، که همانا تفسيرش از روايات پر مي باشد، و در اين زمينه زياده روي و غلو نيز کرده است.

    و همچنين شيخ احمد بن ابي طالب طبرسي، در کتاب الاحتجاج طبق روش و سبک آنان عمل نموده است

    (1) – تفسير صافي چاپ کتاب فروشي صدر – تهران (ج، 1، ص، 13). مقصود از عامه اهل سنت مي باشند، شيعه خود را خاصه مي نامند و اهل سنت را عامه. (مترجم)

    (2) – تفسير صافي ج 1، ص، 40.

    (3) – تفسير صافي (1/49) انتشارات الاعلمي – بيروت. و انتشارات صدر تهران.

    4-

    تفسير صافي (1/52) انتشارات اعلمي – بيروت و انتشارات صدر تهران.

    #5266

    ابو منصور احمد بن منصور طبرسي: (متوفي: 620هـ)

    طبرسي در کتاب الاحتجاج از أبوذر غفاري (رضي الله عنه) روايت مي کند که فرمود: هنگامي که رسول الله (صلى الله عليه وسلم) وفات نمودند، علي (عليه السلام) قرآن را جمع آوري کرد، و آن را نزد مهاجرين و انصار آورد و بر آنان عرضه نمود بخاطر اين که رسول الله او را به اين کار وصيت نموده بود.

    پس هنگامي که ابوبکر آن را باز کرد، در اولين صفحه اي که باز کرد زشتي و رسوائي قوم را ديد، آنگه عمر پريد و گفت: اي علي، اين را برگردان ما به آن هيچ حاجتي نداريم

    [

    پس علي (عليه السلام) آن را گرفت و برگشت، سپس آنان زيد بن ثابت را آوردند – و ايشان قا ري قرآن بود – پس عمر به وي گفت: همانا علي نزد ما قرآني آورد که در آن رسوائي و زشتي مهاجرين و انصار مي باشد، و ما آمده ايم که قرآن را جمع آوري کنيم، و آنچه که سبب رسوائي و هتک مهاجرين و انصار مي باشد از آن حذف نمائيم، آنگاه زيد اين را پذيرفت، سپس هنگامي که عمر به خلافت رسيد از علي خواست که آن قرآن را به آنان دهد تا آن را در بين خودشان تحريفش نمايند(1).

    گمان باطل طبرسي چنين است: که همانا خداوند تبارک و تعالي هنگامي که در قرآن داستان جنايت و جرمها را ذکر نموده، نام مرتکبين آن را نيز ذکر نموده است. وليکن صحابه اين نامها را حذف نموده اند، پس اين داستانها بصورت کنايه باقي مانده است.

    او مي گويد:

    #5267

    همانا بصورت کنايه ذکر نمودن نام مرتکبين جرايم بزرگ از منافقين در قرآن کريم، کار خداوند نيست بلکه اين از کارهاي تغيير و تبديل دهندگان مي باشد آن کساني که قرآن را جدا جدا کردند، و دنيا را از دين جدا نمودند(2) و طبرسي بتحريف الفاظ قرآن اکتفا نکرده، بلکه بخاطر پيروي از هواي نفسش معاني آن را نيز تأويل کرده است، پس چنين خيال مي کند که در قرآن رموز وجود دارد که در آن عيب و رسوائي منافقين مي باشد، و معناي اين رموز را فقط ائمه اهل بيت مي دانند، و اگر صحابه معناي آن مي دانستند هر آئينه آنها را حذف مي کردند همراه با آن چيزهاي که از آن حذف نمودند(3).

    اين است عقيده طبرسي درباره قرآن، و آنچه که آشکار نموده نسبت به آنچه که طبرسي پنهان نموده، چيزي بحساب نمي آيد، و اين هم بخاطر تمسک جستن به اصل تقيه مي باشد.

    الاحتجاج، طبرسي انتشارات اعلمي – بيروت (ج، 1 ص، 155).

    #5268

    و اگر هر آنچه حذف و تحريف و تبديل شده براي تو شرح و بيان کنم، طولاني مي گردد، و آنچه که تقيه بر حذر دارد آشکار کردن آن از مناقب اولياء و عيب دشمنان، آشکار مي گردد

    و در جاي ديگر شيعه را از آشکار نمودن تقيه بر حذر مي دارد و مي گويد:

    از لحاظ تقيه روا نيست که اسامي کساني که قرآن را تبديل نموده اند صراحتاً ذکر شود. و نه زياد کردن در آياتش، بر آنچه آنان از طرف خودشان در قرآن نوشته اند بخاطر اينکه تقويت شدن حجت و دليل اهل تعطيل و کفر و ملتهاي گمراه و منحرف از قبله روبر مي گردانند و همچنين از بين بردن آن علم ظاهري است موافق و مخالف آن را پذيرفته اند، زيرا که اهل باطل در قديم و الان بيشتر از آن حق هستند

    الاحتجاج طبرسی جلد 1 ص 289

    الاحتجاج طبرسی جلد1 ص 248

    #5269

    محمد باقر مجلسي

    و نظر مجلسي اين است که: روايات درباره تحريف متواتر مي باشد و هيچ راهي براي انکارش نيست و روايات تحريف، روايات متواتر امامت – بر حسب گمانشان – را ساقط مي کند.

    پس او در کتابش: «مرآة العقول من شرح أخبار آل الرسول» جلد دوازدهم ص 525، در شرح حديث هشام بن سالم از أبي عبدالله (عليه السلام) فرمود: «همانا قراني که جبرئيل (عليه السلام) براي حضرت محمد (صلى الله عليه وسلم) آورد هفده هزار آيه بوددرباره اين حديث مي گويد: موثق است، و در بعضي نسخه ها از هشام بن سالم بجاي هارون بن سالم آمده است، پس روايت صحيح است، مخفي نيست که اين روايت روايات صحيح ديگر، صريح و واضح است در مورد، کم شدن قرآن، و تغيير آن و نزد من روايت در اين زمينه از لحاظ معنا متواتر مي باشد، و کنار گذاشتن همه اين روايات موجب سلب اعتماد کمتر از تمام روايت مي گردد بلکه در گمان من روايت در اين زمينه کمتر از روايت درباره امامت نيست، پس چگونه آن را (امامت) با روايت ثابت مي کنند؟»

    يعني چگونه با خبر و روايت امامت را ثابت مي کنند اگر که اخبار و روايت تحريف قرآن را کنار گذاشتند و دور ريختند؟

    و همچنين مجلسي بعيد مي داند که آن سري آيات اضافي تفسير قرآن باشد

    و همچنين در کتابش: «بحار الأنوار» بابي تحت عنوان: «باب التحريف في الآيات التي هي خلاف ما أنزل الله»نامگذاري کرده است

    مرآة العقول، مجلسي (ج، 12 ص، 525) دارالکتب الإسلاميه ايران.

    #5270

    شيخ محمد بن محمد نعمان ملقب به مفيد

    اما شيخ مفيد – آن کسي که از مؤسسين مذهب شمرده مي شود- اجماع و اتفاقشان بر تحريف قرآن و مخالفتشان با ساير فرقه هاي اسلامي در اين عقيده نقل نموده است. در کتاب «أوائل المقالات» مي گويد: اماميه اتفاق دارند بر وجوب رجعت بسياري از مردگان بسوي دنيا قبل از روز قيامت، اگر چه در معناي رجعت در بين شان اختلاف وجود دارد.

    و اتفاق دارند بر اطلاق لفظ بداء در وصف الله تعالي، و اگر چه اين سماعي است نه قياسي، و اتفاق دارند که پيشوايان گمراه مخالفتهاي کرده اند در بسياري از جمع آوري قرآن، و در آن بر حسب تنزيل و سنت پيامبر (صلى الله عليه وسلم) روي گردانده اند، و معتزله و خوارج و زيديه و مرجئه و اصحاب حديث اجماع دارند بر خلاف اماميه در تمام آنچه که بر شمرديم

    #5271

    و همچنين هنگامي که در کتابش: «المسائل السرورية»(1) از وي پرسيده شده، گفتار شما درباره قرآن چيست؟ آيا آن چيزي است که اکنون در دست مردم مي باشد يا اينکه آنچه که خداوند بر پيامبرش نازل نموده، چيزي از آن از بين رفته است؟ و آيا اين همان است که امير المؤمنين علي (عليه السلام) جمع آوري نموده يا همچنانکه مخالفين مي گويند عثمان جمع آوري نموده است؟

    در پاسخ گفته است:

    همانا تمام آنچه که بين اين دو جمله قرآن مي باشد کلام الله تعالي و تنزيل او مي باشد، و هيچ چيز از سخنان بشر در آن نيست، و اين تمام آن چيزي که نازل شده و بقيه آنچه از قرآن که خداوند تعالي نازل نموده است نزد نگهدار شريعت و امانت دار احکام مي باشد(2)، و چيزي از آن ضايع نشده اگر چه آنچه که امروز بين دو جلد جمع آوري شده در آن جمع آوري نکرده بخاطر اسبابي که اقتضا نموده است، از جمله: عدم شناخت بعضي از آن.

    – آنچه در آن شک نموده.

    – آنچه خودش عمداً انجام داده.

    – آنچه عمداً آن را بيرون نموده.

    و بدرستي که امير المؤمنين (عليه السلام) قرآن نازل شده را از اول تا آخرش جمع آوري نمود و همانطوري که جمع آوري آن واجب بود بر همان طريقه جمع آوري کرد پس آيات مکي را بر مدني، و ناسخ را بر منسوخ مقدم نمود، و هر چيز از آن را در جاي خودش قرار داد. و بدين خاطر جعفر بن محمد الصادق مي فرمايد:

    قسم بخدا اگر قرآن همانطوري که نازل شد، خوانده شود هر آينه مي يافتيد که ما در آن نام برده شده ايم همچنانکه نام برده کساني که قبل از ما بودند.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 40)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.