این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محب اهلبیت علیهم السلام در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9623کوچک ترین و بدیهی ترین مسائل نماز مانند کیفیت اقامه آن و تعداد رکعات در قرآن نیامده است ؛ در حالی که در مورد کیفیت معامله و ضرورت مکتوب کردن معاملات عادی و جزییات آن در یک صفحه توضیح داده شده است .در مورد روزه به چند آیه معدود بسنده شده است . اشاره ای به جزییات این فرع مهم نشده ، همین گونه است خمس و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و… که بیان همه جزییات ها بر عهده سنت و بیان معصومان نهاده شده است .ابو بصیر که از شاگردان تیزبین امام ششم(ع) است، پیرامون آیه 59 سوره نساء – «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ» – که مردم را به اطاعت از خدا و رسول و اولیای امور فرا میخواند، به طرح پرسش میپردازد. طبیعی است که در خدا و رسول به دلیل انحصارشان در «الله» و ذات مقدس حضرت محمد(ص)، تردید راه نمییابد؛ امّا ذکر واژه «اولی الامر» و اجمالی که در آن نهفته است، وی را بر آن داشت تا بپرسد: « چرا قرآن نام آنان را نبرده . اگر واقعاً حق با شیعه است و مراد از «اولیای امور» امام علی(ع) و اهل بیتاند، چرا آنان را به نام معرفی نفرمود؟ » ؛ امام صادق(ع) در پاسخ به سبک خاصّ قرآن اشاره کرد و فرمود :« وقتی برای پیامبر آیه نماز نازل شد، خدا در آن سه رکعت و چهار رکعت را نام نبرد تا آنکه رسول خدا آن را شرح داد. آیه زکات نازل شد، خدا نام نبرد که باید از چهل درهم یک درهم داد تا رسول خدا آن را شرح داد . آیه حج نازل شد و نفرمود به مردم که هفت دور طواف کنید تا آنکه رسول خدا آن را برای مردم توضیح داد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9624
أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » درباره علی و حسن و حسین – علیهم السلام – نازل شد و رسول خدا درباره علی فرمود: «هر که من مولا و آقای اویم، علی مولا و آقای او است؛ نیز فرمود : به شما وصیت میکنم درباره کتاب خدا و خاندانم؛ زیرا من از خدا خواستهام میان شان جدایی نیفکند تا آنها را کنار حوض به من رساند. خدا این خواست مرا برآورد….» . {توضیح کامل ان به زودی خواهد امد} پس این گونه نبوده که خداوند در مورد همه مباحث مهم دینی توضیحات کاملی در قرآن ارائه فرموده باشد. اما امامت را از قلم انداخته و به آن توجهی ننموده باشد ؛ بلکه وضعیت امامت در این خصوص بهتر از بسیاری از موضوعات است ،زیرا در قرآن کریم آیات متعددی در خصوص امامت و شرایط و ویژگی های آن به طور عام یا خاص آمده که روشن ترین آن ها آیه 124 سوره بقره می باشد: “واذ ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماما ؛ آن گاه که خداوند ابراهیم را به آزمایش هایی آزمود ، فرمود: تو را برای مردم امام قرار دادم” که به صراحت نشان می دهد مقام امامت یکی از مسئولیت های مهم فرستادگان الهی و فوق مقام نبوت بوده ، چون این مقام پس از گذراندن آزمایش های سخت و در اواخر عمر به حضرت ابراهیم علیه السلام اعطا شده است .البته آیات دیگری نیز در قرآن آمده که به همین مساله و اصل ولایت الهی اشاره دارد ، یعنی وجود نمایندگان الهی غیر از انبیا و لزوم پیروی از آنان را ثابت می نماید مانند :-« اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم ؛ از خدا و پیامبر و صاحبان امر اطاعت نمایید … انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون ؛ سرپرست و ولىّ شما، تنها خداست و پيامبر او و آن ها كه ايمان آوردهاند. همان ها كه نماز را برپا مىدارند، و در حال ركوع، زكات مىدهند »روشن است که وقتی در کنار اطاعت از خدا و رسول، نام از گروه دیگری تحت عنوان صاحبان امر برده می شود ، روشن می شود که ایشان نیز از جانب خداوند دارای مقام و منزلتی هستند . اطاعت از ایشان را خداوند لازم و ضروری بر شمرده است {توضیح این مطالب به زودی خواهد امد}
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9625امامت از اصول و ویژگی های مذهب شیعه است ، هر چند به عقیده ما اصول مذهب مان جدای از اصول دین نیست اما در واقع ماهیت امامت چیزی در راستای مقوله نبوت است .با این تفاصیل روش شد که امامت جزءاصول مذهب شیعه است. و اگر کسی امامت را انکار کند؛ اما به دلیل قاطع بر ان نرسیده باشد و هنوز معنا و مفهوم امامت برایش روشن نشده باشد چنین کسی را کافر نمی خوانند اما اگر کسی که معنا و مفهوم امامت برایش روشن شده و مثل روز برایش روش شده که امامت اصل و حقیتقی است انکار ناپذیر و از روی عناد انکار کند چنین کسی قطعا کافر شمرده می شود. بنده برای تکمیل تمام مطالبی که نوشتم دوباره برای محکم کاری این مطلب را دوباره می گذارم. خلافت جناب ابوبکر را از ایه و روایات مشخص کنید؟ چون اقایان اعتقاد دارند من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 139 و الفتاوى الهندية، ج 2، ص 264…من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه. فتاوى السبكي، ج 2، ص 587 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 138. آقاي ابن تيميه ميگويد: «يجب الرجوع في اصول الدين الي الكتاب و سنه كما بيّنته»؛ در باب اصول دين بايد به كتاب و سنت مراجعه كرد. (كتب و رسائل و فتاوي ابن تيميه في التفسير، ج16، ص 469). اما جاي ديگر آقاي ابن تيميه در مجموع الفتاوي ج19، ص 160 دلالت كردن كتاب ـ نگفته كتاب خالي ـ بر اصول دين، كتاب و سنت بر اصول دين به مجرد إخبار نيست. «بل الكتاب و السنة دلا الخلق و هدياهم إلي الآيات و البراهين و الأدلة المبنية لأصول الدين» كتاب و سنت. همچنین در قواطع الادلة آقاي سمعاني كه از معروفترين اصوليون اهل سنت است اينچنين ميايد مطرح ميكند كه: «فصارت الاخبار اصلاً كبيراً في اصول الدين» روايات يك دليل مهم در باب اصول دين ميشود؛ يعني براي اثبات اصول دين يكي از مهمترين ادله چي است؟ روايات هستند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9626اين كتاب قواطع الادلة آقاي سمعاني، ج1، ص 323. نماينده سابق الازهر، الجزء الثالث، العلامه الاستاد الدكتور، چاپ كتابخانه الازهر، ص 107) ميگويد: شيعيان حرفهايي زدهاند «و اجاب الجمهور عن ذلك» جمهور علماي ما اين را گفتهاند عموم علماي ما اين راگفتهاندكه: «بخلاف الإمامة، فإنها من اصول الدين» امامت جزء اصول دين است و مخالفت در باب امامت موجب فتنه و بدعت است «والمخالفة فيها فتنة و بدعة». جمهور علماي شما دارن اين رو ميگند که امامت را جزء اصول دين ميگيرند، نياييد بگيد كه اصول دين ما فقط سه تا است: توحيد و نبوت و معاد. همچنین بيش از 30 نفر از بزرگان شما ميگويند: من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 139 و الفتاوى الهندية، ج 2، ص 264. من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه. فتاوى السبكي، ج 2، ص 587 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 138. جناب abdollah1990 می شود بفرمایید به کدام دلیل قرانی و روایی هر که منکر خلافت جناب ابوبکر شود کافر است؟ ایا این از اصول دین شماست یا مذهب شماست؟ برای این مورد چه پاسخی دارید؟ همچنین در مورد امامت احادیثی در کتب شما امده. مانند: من مات بلا امام مات ميتة جاهلية، اين کاملا واضح و روشن است. اين در کتب معتبر اهل سنت با سندهاي صحيح آمده است که خود تفتازاني که از علماي بزرگ اهل سنت است، کتابي دارد به نام شرح مقاصد که ايشان از پيغمبر نقل ميکند: من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية . شرح المقاصد في علم الكلام، ج 2، ص 275.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9627هر کس بميرد و امام زمانش را نشناسد، مرگش مرگ جاهلي است. در صحيح مسلم که ما بارها گفتيم ميگويد: وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ في عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً . صحيح مسلم، ج 3، ص 1478. در مسند احمد ميگويد: من مَاتَ بِغَيْرِ إِمَامٍ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً. مسند أحمد بن حنبل، ج 4، ص 96. آقايان بفرمايند، ميتة جاهليه را به هر معنا که بخواهند بگيرند. به قول ميتة بلا امام، ميتة کفر، ميتة نفاق، ميتة ضلالة، حالا هر چه بخواهند بگيرند. بفرمايند، الان امام زمانشان چه کسي است؟ پدرانشان و اجدادشان که از دنيا رفتهاند، مات بغير امام بودهاند يا مات مع امام بودند؟ اگر ميفرمايند حاکم هر کشور، امام زمان آن کشور است، با اين روايت صحيح مسلم، که پيغمبر فرمود: إذا بُويِعَ لِخَلِيفَتَيْنِ فَاقْتُلُوا الْآخَرَ مِنْهُمَا. صحيح مسلم، ج 3، ص 1480. اگر بخواهد با دو امام در يک عصر بيعت شود، اين امام دوم و خليفه دوم مهدور الدم است و قتل او واجب است…..سوال بعدی از شما اینه که حاکم نيشابوري نقل ميکند که :عن علي رضي الله عنه قال إن مما عهد إلي النبي أن الأمة ستغدر بي بعده از وصاياي پيامبر اکرم به من اين بود که امت بعد از نبي مکرم در حق من خيانت ميکنند. هذا حديث صحيح الإسناد ولم يخرجاه. المستدرك على الصحيحين ، ج 3 ، ص 4673. حدیث صحیح الاسناده. کاش امثال شما به این گونه روایات پاسخ می دادند البته اگر پاسخی باشد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9632جواب شبهات داده شددوستان نظر بفرمایند منتظریم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9634با سلام .اینکه گفته ای (بنا شد ماجرای امامت از دید قران و اهل سنت را مورد بررسی قرار دهم)
برادرم اولا : آنقدر ترسیده ای که به صورت کامل بنویسی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام .
شما مصداق آن فردی می باشید که فرزند ناقص الخلقه ای داشت و از ترس اینکه در اینده کسی برایش تعدی کند اسم آن فرزند را رستم گذاشت .
و بعد باورش شد که رستم حقیقی می باشد و خودش می ترسید که فرزند خود را صدا بزند !!
حالا شما هم می ترسید که به صورت کامل بنویسی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام !!
دوما : من منتظرم که شما امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام را از قران و با ایات مرتبط با همان موضوع ثابت کنید .
ولی متاسفانه باز هم فلسفه بافی کرده ای و به اصل موضوع نپرداخته ای !
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9635اینکه گفته ای (بحث امامت در قران از قرن ها پیش مورد بررسی قرار گرفته و گذشتگان هم به خوبی جواب دادند.)برادرم گذشتگان می توانستند اکثر مردم بی سواد زمانهای گذشته را با فریب کاری قانع کنند و با مطرح کردن موضوعات که هیچ ربطی به پس از فوت پیامبر اسلام نداشت مردم را فریب دهند .
اما امروزه آن دغل بازی ها و فریب کاری ها نخ نما شده .
اینکه گفته ای (وقتی سوال کردیم که وقتی ایه در مورد نماز داریم و بر روی ان تاکید شده،اما ایا ایه ای هست در مورد رکعات نماز؟)
برادرم برای اصل موضوع نماز ده ها ایه در قران وجود دارد و برای رکعات آن که جزو احکام نماز است پیامبر اسلام تبیین کرده است .
شما یک ایه از قران برای امامت منصوص الهی پس از فوت پیامبر اسلام بیاور تعداد امامان پیشکش شما !!
اینکه گفته ای (شما می گویید من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576. ایا ایه ای در مورد ان داریم؟)
برادرم ما اهل سنت منکر منصوص بودن الهی خلافت ابوبکر هستیم .
و درباره ی کتاب فتاوی السبکی و … فارغ از صحت و سقم نقلی که کرده ای اجتهاد یک فرد چند صد سال بعد از وقوع آن موضوع برای خود آن فتوی دهنده معتبر است و ما اهل سنت هر فتوی که مستند به قران و حدیث صحیح پیامبر نباشد قبول نداریم .
اینکه گفته ای (وقتی می پرسیم رکعات نماز را از قران ثابت کنید، نمی توانید چون ایه ای نداریم پس رجوع به سنت می کنید)
برادرم 1 : شما معتقد هستید که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر بالاتر و برتر از نبوت است .
و 2 : نماز جزو فروعات دین می باشد .
3 : تعداد رکعات نماز جزو احکام فروع دین می باشد . و تمام فریقین در تعداد رکعات نماز با یکدیگر اختلاف ندارند .
4: پیامبر در طول 23 سال هر روز 5 وعده در حضور دیگران نماز را می خواندند و
5 : اگر شما مقام و منصب به گفته ی شما امامت منصوص الهی پس از فوت پیامبر را به اندازه ی احکام تعداد رکعات نماز می دانی که من با شما بحث کنم چون نماز 4 رکعتی را می شود در مسافرت دو رکعتی خواند آیا می شود 12 امام را در مسافرت 6 امام قبول داشت ؟؟؟
و نماز را می شود قضایی خواند ، آیا می شود امامت را قضایی قبول داشت ؟؟
و مطالب دیگر ….
خواهشا به صراحت اعلام کن که آیا مقام و منصب امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را آنقدر پایین می اوری و به اندازه ی احکام تعداد رکعات نماز قبول داری ؟؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9636اینکه گفته ای (. اما وقتی ایه در مورد امامت داریم برای توضیح بیشتر ان به سنت رجوع می کنیم.این ربطی به اصول و فروع ندارد.)شما یک ایه از قران برای امامت منصوص الهی پس از فوت پیامبر اسلام بیاور تعداد امامان پیشکش شما !! و فروع و اصول هم پیشکش شما !!
اینکه گفته ای (. ما هم برای امامت که اصول کلی ان در قران امده و برای شاخ برگ ان به سنت مراجعه می کنیم.)
برادرم من به صراحت گفتم امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام را با ایات مرتبط با موضوع مثل نبوت از قران ثابت کنید .
و امامتی که برای اشخاص دیگری و در وصف دیگری آمده است ربطی به پس از فوت پیامبر اسلام ندارد و نمی توان به آن استناد کرد .
طبق ضرب المثل من آنم که رستم بود پهلوان !!
اینکه گفته ای (. نکته جالب این است مطلب جالب اینکه درحدیثی داریم آقاي سالم از أم درداء نقل ميكند)
اولا : طوری مطرح کرده ای که همه فکر کنند حدیث پیامبر است !!
در حالی که گفته ی یک فرد می باشد .
دوما : این موضوع در دمشق بوده است و هیچ ربطی به اصحاب پیامبر در مدینه ندارد .
اینکه گفته ای (ایا کسی که خلافت ابوبکر را انکار کند جزء فروع دین است یا اصول دین؟)
برادرم جزو هیچکدام نیست .
برادرم ما اهل سنت منکر منصوص بودن الهی خلافت ابوبکر هستیم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9637اینکه گفته ای (لازم بود که نگاه عمیق و دقیق اسلام که در قالب سنت رسول خدا و اهل بیت علیهم السلام برای ما تبیین شده،)برادرم پیامبر اسلام طبق ایه ی 44 سوره ی نحل تبیین کننده ی آن چیزی است که برایش نازل شده .
با چه دلیل قرانی می گویید که اهل بیت تبیین کننده ی قرانند ؟؟!
و آیه ای که امامت منصوص الهی بعد از فوت پیامبر اسلام را بیان کرده است کدام ایه است تا تبیینش را پیامبر انجام داده باشد .
اینکه گفته ای (. امامت هم در زیر مجموعه اصل نبوت قرار می گیرد. به نوعی ادامه آن محسوب می شود.)
برادرم طبق ایه ی 40 سوره ی احزاب پیامبر اسلام خاتم النبیین است و نبوت خاتمه یافته است .
با کدام دلیل قرانی می گویید امامت ادامه ی نبوت است ؟؟
و اینکه چند جا گفته ای امامت اضول مذهب شیعه است آیا واقعا این موضوع را قبول داری تا بحث را ادامه بدهیم و خوانندگان قضاوت کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9638اینکه گفته ای (که بیان همه جزییات ها بر عهده سنت و بیان معصومان نهاده شده است .)برادرم پیامبر اسلام طبق ایه ی 44 سوره ی نحل تبیین کننده ی آن چیزی است که برایش نازل شده .
با چه دلیل قرانی می گویید که اهل بیت تبیین کننده ی قرانند ؟؟!
و آیه ای که امامت منصوص الهی بعد از فوت پیامبر اسلام را بیان کرده است کدام ایه است تا تبیینش را پیامبر انجام داده باشد .
اینکه گفته ای (پیرامون آیه 59 سوره نساء – «أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ»)
ایه 59 سوره نساء را اگر کاملا بخوانی و قیچی نکنی خداوند به صراحت گفته است اگر تنازع کردید رجوع کنید به خدا و رسول .
و اگر برای پس از فوت پیامبر می بود فردوه الی الله و اولی الامر می آمد و یا فردوه الی الله و ائمه اثنی عشر بعد فوت النبی .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9639اینکه گفته ای (أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ » درباره علی و حسن و حسین – علیهم السلام – نازل شد)برادرم چرا نصف ایه را قیچی می کنی و بعد به دروغ می گویی که این ایه درباره ی علی و حسن و حسین نازل شده ؟؟
همین موضوع نشان دهنده ی باطل بودن عقیده ی شما می باشد .
اینکه گفته ای (و رسول خدا درباره علی فرمود: «هر که من مولا و آقای اویم، علی مولا و آقای او است؛)
برادرم در بیشتر کتب تاریخی به صراحت بیان شده است که موضوع دلخوری بعضی از افراد با حضرت علی در خطبه ی غدیر خم پیامبر بیان نموده اند و در حدیث غدیر ادامه ی من کنت مولاه آمده اللهم وال من والا و عاد من عادا . پس معلوم می شود که موضوع دوستی و دشمنی است .ضمنا اهل تشیع که می گوید ولی یعنی سرپرست . آیا در اذان که می گویید (اشهد ان علی ولی الله) پس حضرت علی سرپرست خداست ؟؟!!!!!
اینکه گفته ای (،زیرا در قرآن کریم آیات متعددی در خصوص امامت و شرایط و ویژگی های آن به طور عام یا خاص آمده)
اگر راست می گویی یک ایه در خصوص امامت منصوص الهی پس از فوت پیامبر اسلام را بگذار ویژگی های آن پیشکش شما !! تا خوانندگان قضاوت کنند .
اینکه گفته ای (روشن ترین آن ها آیه 124 سوره بقره می باشد:)
امامتی که برای اشخاص دیگری و در وصف دیگری آمده است ربطی به پس از فوت پیامبر اسلام ندارد و نمی توان به آن استناد کرد .
طبق ضرب المثل من آنم که رستم بود پهلوان !!
اینکه گفته ای (چون این مقام پس از گذراندن آزمایش های سخت و در اواخر عمر به حضرت ابراهیم علیه السلام اعطا شده است .)
حضرت ابرهیم که به امتحانات الهی زیادی دچار شد ( مثل افکنده شدن در اتش و به قربانگاه بردن فرزند و … ) ایا امام نهم محمد تقی که در سن 8 سالگی به گفته شما به مقام امامت رسید .
به چه ازمایش الهی مبتلا شد ( طبق ایه 124 بقره که مثل ابراهیم ابتلا شده باشد ) که انقدر مهم بوده که به مقام امامت برسد ؟؟!!
اینکه گفته ای (مانند :-« اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم ؛)
ایه 59 سوره نساء را اگر کاملا بخوانی و قیچی نکنی خداوند به صراحت گفته است اگر تنازع کردید رجوع کنید به خدا و رسول .
و اگر برای پس از فوت پیامبر می بود فردوه الی الله و اولی الامر می آمد و یا فردوه الی الله و ائمه اثنی عشر بعد فوت النبی .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9640اینکه گفته ای (انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون)
. اولا: برادرم اگر شما قواعد صرف و نحو عربی را خوانده باشید می دانستید کلمه راکعون در ان ایه به معنا خشوع و خضوع در ادای فریضه زکات به کار رفته است و کلمه الذین یقیمون … برای جمع بکار می رود نه برای یک شخص.
و دوما : حضرت علی که نان شب برای خانواده اش نداشت.
پس به گفته شما که حضرت علی اموال زیادی داشت که زکات به ان تعلق می گرفت !!
چرا از خرید نان شب و غذا برای فرزندانش دریغ می کرد ؟؟!!
سوما : کلمه انما حصر می باشد و اگر شما برای حضرت علی بگویید که در رکوع زکات داده است ایا همه ی امامان در رکوع زکات داده اند که به امامت برسند ؟؟!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9641اینکه گفته ای (امامت از اصول و ویژگی های مذهب شیعه است ، هر چند به عقیده ما اصول مذهب مان جدای از اصول دین نیست اما در واقع ماهیت امامت چیزی در راستای مقوله نبوت است .)برادرم چرا شترمرغی رفتار می کنی .
امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به عنوان اصول دین قبول داری یا به عنوان اصول مذهب ؟؟
به صراحت بیان کن .
و طبق ایه ی 40 سوره ی احزاب نبوت خاتمه یافته است .
اینکه گفته ای (با این تفاصیل روش شد که امامت جزءاصول مذهب شیعه است.)
برادرم به صراحت بیان کن که کدام یک را قبول داری اصول مذهب یا اصول دین ؟؟
اینکه گفته ای (این مطلب را دوباره می گذارم. خلافت جناب ابوبکر را از ایه و روایات مشخص کنید؟)
برادرم ما اهل سنت منکر منصوص بودن الهی خلافت ابوبکر هستیم .
و درباره ی کتاب فتاوی السبکی و … فارغ از صحت و سقم نقلی که کرده ای اجتهاد یک فرد چند صد سال بعد از وقوع آن موضوع برای خود آن فتوی دهنده معتبر است و ما اهل سنت هر فتوی که مستند به قران و حدیث صحیح پیامبر نباشد قبول نداریم .
و درباره ی کتاب (الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة،)
یک توصیه برادرانه برای شما می کنم که هیچوقت به این کتاب استدلال نکنید چون این کتاب آتش در مذهب شما انداخته !!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9642اینکه گفته ای (جناب abdollah1990 می شود بفرمایید به کدام دلیل قرانی و روایی هر که منکر خلافت جناب ابوبکر شود کافر است؟ ایا این از اصول دین شماست یا مذهب شماست؟)برادرم ما اهل سنت منکر منصوص بودن الهی خلافت ابوبکر هستیم .
و خلافـــــــــت خلفای راشدین منصوص الهی نیست و یک اصل از اصول دیــــــــــــــن نیست حتی از ارکان ایــــــــــــــمان هم نیست و حتی فروع دیــــــــــــــن هم نیــــــــــــــست خلافت سرپرستی و اداره امور افراد یک سرزمین می باشد که به روشهای مختلف هر زمانی با امکانات و روشها و ساز و کارهای ان زمان شخصی به خلافت می رسد.
اینکه گفته ای (از پيغمبر نقل ميکند: من مات ولم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية)
برادرم امام زمان در این هزار سال کجا بوده است که مردم با او بیعت کنند ؟؟؟
و امروز کجا است که من با او بیعت کنم ؟؟!!
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.