اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
و اینکه گفته اید (دوتا دروغ زشت گفتي:در صحيح مسلم آمده که از زيد بن ارقم سؤال شد آيا به زنان پيامبر (ص) اهل بيت پيامبر گفته مي شود يا خير؟ پاسخ داد همسر يک مرد از اهل بيت آن به حساب نمي آيد زيرا چه بسا زني با مردي يک عمر زندگي مي کند ولي در آخر عمر طلاق گرفته و به خانه پدرش رفته و جزء اهل بيت پدر محسوب مي شود.)
برادرم اولا : برای چندمین بار از شما و امثال شما می خواهم از خواب غفلت بیدار شوید و حداقل اگر به عقل و شعور دیگران رحم نمی کنید به عقل و شعور خود رحم کنید .
دوما : اگر می خواهید مطلبی را مورد استناد قرار دهید به چند نفر با سواد بدهید تا بخواند و برای شما توضیح دهد تا مورد استحضاح قرار نگیرید . (إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها. )
اولا : در کجای این حدیث از اهل بیت پیامبر و زنان پیامبر سوال شده است ؟؟؟
و خودت زشت ترین دروغها را می گویی و من را متهم می کنی .
و از اظهر من الشمس است که هر زنی وقتی از شوهرش طلاق گرفت و به خانه ی پدرش رفت جزو اهلبیت شوهر قبل نیست .
و دوما : اگر شوهر دیگری گرفت جزو اهلبیت شوهر اولی نیست . و این را هر ادم بی سوادی می داند . و چون نمی توانی در اصل استنادات من ایراداتی وارد کنی مجبور شدی به مسائل فرعی روی بیاوری تا اب را گل الود کنی و ماهی بگیری .
کور خوانده ای من را نمی توانی به مسائل حاشیه ای و تاریخی و روایت های مجهول بکشانی .
و اینکه گفته اید (دروغ دوم اينکه گفتي “پیامبر در زیر کساء برای آن افراد دعا کرده که خداوندا این افراد را هم جزو اهلبیت من قراربده”) اگر پیامبر می خواست انها را به مردم معرفی کند خیلی راحت در منبر مسجد النبی مثل دیگر موضوعات و احکام که از طرف خدا نازل شده ، برای مردم بیان می کرد و چندین بار مثل دیگر احکام تکرار می کرد .تا حجت برای مردم تمام شود .
آیا پیامبر آنها را برده بود زیر کساء تا به خداوند بگوید که اینها اهلبیت من هستند !!!
تا نعوذ بالله خداوند در قیامت اشتباه نکند و آنها را بشناسد !!!
و اینکه گفته اید (يعني هم خدا نعوذ الله ديوانه است که زن لوط و پسر نوح را اهل بيت آنها ندانست.)
برادرم اولا : خدا زن لوط و زن نوح را با ایات واضح و روشن مستثنی کرده .
دوما : خداوند گفته اهل تو نیستند و شما کلمه بــــــیــــــت را از پیش خود اضافه کرده اید.
سوما : خداوند که با یک خطا ، زنان پیامبران گذشته را با ایات واضح و روشن معرفی و مستثنی کرد .
از چه کسی ترسید ؟؟!!! که زنان به گفته ی شما خطا کار پیامبر اسلام را مستثنی نکرد .
و برعکس عقیده ی شما انها را مادر مومنین نام نهاد و مومنین را مفتخر به داشتن همچین مادرانی کرد . البته خداوند چون از اینده خبر داشت که یک عده منافق انها را مورد طعنه قرار خواهند داد به صراحت گفت ام المومنین . تا مومنین را از منافقین مشخص کند .
به لحاظ اینکه مومنین طبق دستور خدا به مادر خود توهین نمی کنند . و این شما هستید چون فکر می کنید با مغلطه بازی و فریب کاری می توانید به اهداف خود برسید دیگران را دیوانه فرض می کنید و با فریب و نیرنگ کلمه بــــــیــــــت را به خداوند نسبت می دهید در حالی که خداوند به صراحت گفته از اهل تو نیستند .
و برای شما متاسفم که همین مسئله ساده را نمی دانید که کلمه اهل ، مذکر می باشد .
برادرم چندین بار برای شما توصیه کردم که در کلاس های زبان عربی شرکت کنی تا رسوا نشوی . ولی گوش نکردی. ( صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ )
و اینکه گفته اید (خداوند در جريان حضرت يوسف معناي عصمت وطهارت را بيان کرد, فرمود ما كاري كرديم كه بدي به طرف او نرفت نه اينكه او به طرف بدي نرفت ﴿كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ﴾[13] نه «لنصرفه عن السوء و الفحشاء» نفرمود ما او را از بدي منصرف كرديم فرمود اجازه نداديم بدي به طرف او برود .)
برادرم اولا : یکی از معجزات خداوند در قران این است کسانی که ایات قران را ، اول و اخرش را قیچی کنند تا تراوشات فکری کثیف خود را به نام قران به خورد مردم دهند رسوا می کند ، با همان ایه مورد استناد شخص فریب کار .
دوما : شما مثل اینکه فکر کرده اید ادرس غلط بدهی من فریب می خورم و 13 نوشته ای برای فریب دادن در حالی که ایه ای که اول و اخرش را قیچی کرده ای 24 سوره یوسف می باشد و خیلی واضح و روشن گفته (آن زن قصد او کرد؛ و او نیز -اگر برهان پروردگار را نمی‌دید- قصد وی می‌نمود! اینچنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!) با ترجمه ایت الله مکارم شیرازی گذاشتم تا نگویی من به دلخواه خود ترجمه کرده ام . و ان شا الله بفهمی که برهان پروردگار (دستورات الهی) چه می باشد . (يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْ‌هَانٌ مِّن رَّ‌بِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورً‌ا مُّبِينًا)
و اینکه شما از پیش خود به خداوند نسبت دروغ داده اید (فرمود اجازه نداديم بدي به طرف او برود) . و من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
گفتار اقای سجودی و … برای خودشان حجت است نه برای همه ی اهل سنت .و هر شخص فهم و برداشت خود را می گوید . ولی ایات قران موجود است و نیازی نیست به گفتار غیر خدا استناد کرد .
و برای اعتقادات دینی ، که خداوند شارع دین است مخلوق تعیین تکلیف کند .
و اینکه گفته اید (اما در مورد آيه 73 هود . دوست عزيز مگر خداوند فرزند را به شخص همسر ابراهيم عطا کرده بود . که منظور اهل بيت ،فقط او باشد و خود ابراهيم و ديگر خاندان او نباشد.)
برادرم اولا : از ایه 71 تا 73 سوره هود فقط و فقط مورد خطاب ، زن ابراهیم است و از ایه 30 تا 34 سوره احزاب نیز فقط و فقط زنان پیامبر اسلام مورد خطاب هستند . و چرا با مغلطه بازی می خواهی بحث را به انحراف بکشانی ؟؟؟ هر ادم با عقل و با شعوری که ایات هر دو سوره را مطالعه کند متوجه موضوع می شود .
دوما : مورد استناد من هم همین است که در هر دو سوره فقط و فقط زنان مورد خطاب می باشند ولی از کلمه ی عنکم استفاده شده است .
و اینکه گفته اید (يعني اينکه خداوند پليدي را از نزديکي به وجود ايشان دور نموده است)
اولا : پس هنر خود اهل بیت چی بوده؟ آیا درخت سیب میتواند به درخت زالزالک فخر بفروشد که میوه من سیب است؟؟ خب هنر خودش که نیست . شخصی که استاد بهش جواب سوال ها را داده و دکترا گرفته برتر نیست ، از کسی که زحمت کشیده و دکتر ناقصی شده .
دوما : تمام فضائل آنها بی ارزش می شود و چون به گفته ی شما اراده تکوینی خداوند بود .
سوما : خود حضرت علی در هیچ کجا مدعی عصمت و معصومیت نشدند و امام حسن هم ادعای عصمت و معصومیت نکردند و امام حسین هم در تمام خطبه های خود تا روز عاشورا مدعی معصومیت نشدند و حتی قبل از جنگ یک روز مهلت خواستند تا عبادت کنند .و اگر معصوم می بودند در خطبه ای بلیغ به مردم اعلام می کردند و به ایه 33 سوره احزاب نیز استناد می کردند . و آیا حضرت علی و امام حسن و حسین برای امامت خود به ایه 55 سوره مائده و 59 نساء و 67 مائده و 3 مائده استناد می کردند ؟؟ و امام سجاد در صحیفه سجادیه از خداوند برای گناهان خود طلب استغفار می کند . و موارد دیگر که اگر خواسته باشید برایتان ارسال کنم .
و اینکه گفته اید (آنجا که خدا مي گويد ان الله يحب المحسنين يعني اينکه از بعد از اين آيه خداوند نيکو کاران را دوست خواهد داشت.)
برادرم اولا : باز هم طبق ضرب المثل : بچه گرگ ، گرگ شود گرچه با ادمی بزرگ شود ، باز هم می خواهی مغلطه بازی کنی و با ادرس غلط دادن من را فریب دهی . در این ایه مورد استناد شما کلمه ان الله به کار رفته در حالی که در ایه 33 سوره احزاب یرید الله به کار رفته است و من قبلا به شما گفتم برو در کلاس عربی شرکت کن و این مرتبه اضافه می کنم در کلاس دروغ سنجی هم شرکت کن که دیگر از این دروغها نگویی . اگر چه شما عادت دارید و مصداق اکمل و اتم همان ضرب المثل هستید .
و اینکه گفته اید (پيامبر بعضي از زنان خود را طلاق داد مثل غزی بنت دودان، اسماء بنت نعمان، عالیه بنت ظبیان که اين آخري حتي با مرد ديگري ازدواج کرد.(قبل ازنزول آيه تحريم ازدواج با زنان پيامبر بود.)با فرض درست بودن عقيده اهل سنت ، حال تو بگو تکليف آنها چه مي شود!!)
برادرم اولا : اهل سنت با استناد به ایه 33 احزاب مدعی معصومیت زنان پیامبر نشده اند .
دوما : شما هنوز نمیدانی زنی که طلاق گرفته اگر در خانه پدر باشد می شود اهل بیت پدر . اگر ازدواج کند می شود اهل بیت شوهر بعدی .
خواهشمندم دیگر از این استدلالات ابکی استفاده نکن و خود را مورد تمسخر و مضحکه قرار نده . زشته !!! عیبه !! میفهمن ها !!!
و اینکه گفته اید (چه کسي گفته آنچه که حجت است حتما بايد صريح در قرآن باشد. مگر بيان آيات با رسول نيست.)
برادرم اولا : اگر بهترین حجت کتاب خدا نیست ؟؟ پس چه کتابی است ؟؟؟ وقتی بحث اعتقادات دینی باشد حتما اولین و آخرین حجت و بهترین حجت کتاب خداست .
و پیامبر فقط پیامرسان الهی است و خداوند گفته لتبین ما نزل الیهم . اول ان ایه نازل شده باید وجود داشته باشد تا پیامبر بیان کند .
و خودت هم می گویی مگر بیان ایات با رسول نیست ؟
خواهشمندم وقتی چیزی می گویی حداقل به گفتار خود احترام بگذار و بیشتر خودت را رسوا نکن .
و اینکه گفته اید (تو گمان مي کني خداوند چگونه قرآن راحفظ کرده. ماموري گذاشته که هرکس به آن دست برد دستش را باشمشير قطع کند. خير بخش از عامل حفظ قرآن ، همين نحوه آوردن آيات است تا از دست نامحرمان بد خواه محفوظ بماند. )
برادرم ایا شما راست می گوی یا خداوند ؟؟ ما معتقدیم که خداوند راست می گوید . طبق گفته ی خود خداوند که در چندین جای قران گفته : یبین الایات و نفصل الایات .
اینکه گفته اید : (وگرنه چه بسا بخشي از قرآن را بزغاله مي خورد.) هر ادم عاقل و با سواد و با شعور می داند ، که در زمان پیامبر ایات قران را بر روی استخوان و چرم و چوب می نوشتند و بزغاله هیچ یکی از اینها را نمی خورد . و در ان زمان در مدینه و مکه مکاتبات روی پوست انجام می شده است .
و بزغاله هم چرم و پوست نمی خورد .
و اگر امامت منصوص الهی در قران امده بود نام و تعداد امامان و سلسله نصب انها مشخص بود و در زمان خلافت حضرت علی ان قران ها را منتشر می کردند پس معلوم می شود حضرت علی در دوران 5 ساله ی خلافت خودشان هم همین قران موجود را قبول داشته و منتشر می کردند.
و همچنین طبق ادعای شما که می گویید ایاتی تنها دست حضرت عایشه بوده است و بزغاله ان را خورده است !!! پس با این گفته ، شما نعوذ بالله پیامبر را متهم به خیانت می کنید زیرا ان ایه را فقط به یک نفر گفته در حالی که باید ایات قران را به تمام مردم می رساند .
و ده ها برابر کاتبان قران قاریان و حافظان قران وجود داشته اند از جمله خود حضرت علی و ابوذر و سلمان و عمار و… اگر کسی ادعا می کرد که قسمتی از ایات قران کم و زیاد شده ، قاریان و حافظان قران حضور داشتند از جمله حضرت علی . ایا با استدلال شما مغز انها را هم بزغاله خورده بود ؟؟؟!!!
و حضرت علی هم همین قران را قبول داشته اند . و زمان خلافت 5 ساله خود قران دیگری برای مسلمانان معرفی و منتشر نکردند . و اگر قران صحیح نبود !! اولین وظیفه حضرت علی اصلاح و تصحیح قران بود .
و با این دلایل مشخص می شود ان روایت موضوعی و ضعیف است .
و اگر حضرت عایشه در طول 50 سال عمر خود پس از فوت پیامبر قران دیگری غیر از قران موجود منتشر می کردند !! شما می توانستید استناد کنید .
و اینکه گفته اید (يعني مصونیت معصوم در برابر گناه، از مقام معرفت و علم و تقوای او سرچشمه میگیرد.)
برادرم در اینجا این حرف را می گویی در کامنت قبلی این حرف (يعني اينکه خداوند پليدي را از نزديکي به وجود ايشان دور نموده است) را می زنی .
و در کامنت دیگر می گویی (قطعاً اراده در آيه تطهير تكويني است .)
خواهشمندم مغلطه بازی ها را کنار بگذار و تناقضات گفتاری خودت را اصلاح کن و رفتار شتر مرغی را کنار بگذار .
و اینکه گفته اید (مثل ترک اولي حضرت يوسف ومجازات شديد)
برادرم چرا این همه تناقض گویی می کنی و اگر به خداوند اعتقاد داشته باشی متوجه خواهی شد که دست خدا در کار است و در همین مطالبی که گفتی تو را رسوا می کند .
و در کامنت قبلی گفتی (خداوند در جريان حضرت يوسف معناي عصمت وطهارت را بيان کرد, فرمود ما كاري كرديم كه بدي به طرف او نرفت نه اينكه او به طرف بدي نرفت)
برادرم خداوند را به تبعیض متهم می کنی ؟؟!!
پس چطوری ترک اولی کرد ؟؟ و خداوند مجازات شدید کرد ؟؟؟!!!
شما از قول خداوند گفتی (اجازه نداد بدی به طرف او برود) پس ، وقتی بدی نکرده چرا او را مجازات شدید کرد ؟؟؟ شما یک جا می گویی حضرت یوسف معصوم است و باز اینجا می گویی (مثل ترک اولي حضرت يوسف ومجازات شديد)
با سلام برادرم اینکه گفته اید (نکته دیگر انکه بسیاری از افراد عادی به سبب تقوایی که پیشه می کنند وبه سبب تعالیم وتربیت صحیح به قدرت ترک گناه می رسند وهر گناهی را به راحتی ترک می کنند آیا این مطلب منافاتی با اختیار ایشان دارد)
طبق ضرب المثل : که دروغگو و کذاب حافظه ندارد و مصداق اتم و اکمل ان شما هستید . به دلیل اینکه در تاریخ 14/11/92 گفته ای (در آیه شریفه انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت …دوحصر ودو اختصاص داریم :حصر اول : حصر واختصاص اراده خدای متعال در اذهاب وبردن رجس وآلودگی از اهل بیت ومنحصربودن اراده خداوند به تطهیر اهل بیت از هر گناهی.حصر دوم:حصر تطهیر واذهاب رجس در اهل بیت .) و (بنا براین این آیه در مقام امتنان است ومی خواهد یک امتنانی را از ناحیه خدا برای اهل بیت نبی صلی الله علیه وآله ثابت کند که برای دیگران ثابت نیست وآن اراده تکوینی خدا بر عصمت اهل بیت است وایشان پیامبروفاطمه علی وحسن وحسین علیهم السلام می باشن) در یک جا می گویی تطهیر و پاکی شامل افراد عادی هم می شود و در یک جا می گویی (ومنحصربودن اراده خداوند به تطهیر اهل بیت از هر گناهی) .
برادرم خجالت بکشراین همه تناقض گویی می کنی . زشته !! عیبه !! میفهمن ها !!
و در قسمت های دیگر این سایت هم همین تناقض گویی ها را انجام می دهی .
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
و اینکه گفته اید (اگر ادعاي شما درست است و اهل بيت ، اين دسته بندي را ندارد، پس خداوند چرا همسر لوط و پسر نوح را اهل بيت ايشان نمي داند!! در حالي که زن وپسر قطعا جزو اهل بيت فرد هستند.) خدا را شکر که قبول دارید که زن لوط و زن نوح را خداوند با ایات واضح و روشن مستثنی کرده .
در جواب شما اولا : خداوند گفته اهل تو نیستند و شما بیت را از پیش خود اضافه کرده اید.
دوما : خداوند که با یک خطا ، زنان پیامبران گذشته را با ایات واضح و روشن معرفی و مستثنی کرد ، از چه کسی ترسید ؟؟!!! که زنان به گفته ی شما خطا کار پیامبر اسلام را مستثنی نکرد .
و برعکس عقیده ی شما انها را مادر مومنین نام نهاد و مومنین را مفتخر به داشتن همچین مادرانی کرد . البته خداوند چون از اینده خبر داشت که یک عده منافق انها را مورد طعنه قرار خواهند داد به صراحت گفت ام المومنین . تا مومنین را از منافقین مشخص کند . به لحاظ اینکه مومنین طبق دستور خدا به مادر خود توهین نمی کنند .