اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط 
-
نوشته ها
-
و اینکه مطالبی از تفسیر طبری و … نقل کرده ای . برادرم فارغ از صحت و سقم نقل کننده و درجه اعتبار و خیانت در ترجمه و … طبری که معصوم نبوده و شارع دین نیست.
و ما اهل سنت که مقلد مفسرین و تاریخ نویسان نیستیم .
و اعتقادات خود را دوباره تکرار می کنم اعتقادات خود را از قران می گیریم . و از همه مهمتر از کجا معلوم که تفاسیر مثل دیگر کتابها دچار تحریف و دستبرد مخالفین قرار نگرفته باشد .
بر همه ی اهل علم معلوم است که خیلی از کتابها از جمله کتابهای سعدی و حافظ و مولانا و … مورد تحریف قرار گرفته اند .
و اینکه گفته اید (ثبت اقدامهم نيز يعني پايشان در رمل وگل فرو نرود.) برادرم چندین بار گفتم وقتی مطلبی را نقل می کنی و یا به ان استناد می کنی اول به یک ادم با سواد و بی غرض و مرض بده تا بخواند . وقتی مطمئن شدی به ان مطلب استناد کن .
من چند ایه قران را می گذارم تا معنی یثبت اقدامکم را بفهمی . (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُ‌وا اللَّـهَ يَنصُرْ‌كُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ) آیا در این ایه خداوند می فرماید شما را یاری می کند هر زمانی که در داخل گل گیر کرده اید ؟؟؟
و در جایی دیگر (وَلَمَّا بَرَ‌زُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَ‌بَّنَا أَفْرِ‌غْ عَلَيْنَا صَبْرً‌ا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْ‌نَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِ‌ينَ) آیا در این ایه سپاه مقابل جالوت دعا می کند که خدایا پای ما را از گل در بیاور ؟؟؟
و در جایی دیگر (وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا رَ‌بَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَ‌افَنَا فِي أَمْرِ‌نَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْ‌نَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِ‌ينَ) (سخنشان تنها این بود که: «پروردگارا! گناهان ما را ببخش! و از تندرویهای ما در کارها، چشم‌پوشی کن! قدمهای ما را استوار بدار! و ما را بر جمعیّت کافران، پیروز گردان!) آیا در این ایه مردان خدا در گل گیر کرده بودند و دعا می کردند خدا آنها را از گل بیرون بیاورد ؟؟؟!!!!
اگر هنوز نمی فهمی که آیات واضح و روشن و بین در مورد یثبت اقدامکم برایت آدرس بدهم .
و اینکه گفته ای (در رمل وگل فرو نرود)
برادرم اولا : هنوز نمیدانی گل در جایی که خاک نرم باشد شکل می گیرد
و دوما : رمل یعنی شن درشت آیا شن درشت گل می شود ؟؟!! و اگر میخواهی رمل را بشناسی و بفهمی درباره ی رمل جمرات مطالعه کن .
و برای چندمین بار خواهشمندم که به این گفته های کشکی و ابکی استناد نکن و بیشتر از این خود را در معرض استحضاح و خنده دیگران قرار نده و باز میخواهی با این رفتارها ذهن خوانندگان را از موضوع اصلی به انحراف بکشانی و بحث من و شما درباره ی عصمت و معصومیت می باشد و مقایسه ایه 33 سوره احزاب و 11 انفال است.
و اینکه گفته ای (لطفا خودت را به تحميق نزن. بنده کي گفتم شما از اين آيه عصمت زنان پيامبر را نتيجه گيري مي کنيد. من مي گويم مگر نه اينکه شما اين آيه را براي زنان پيامبر مي دانيد. (به هر معنايي که تعبير مي کنيد) ولي آيا بخاطر وجود حصر اعتقاد داريد که اين آيه براي زنان بعدي رسول خدا نخواهد بود.)
اولا : طبق ایه 52 همین سوره احزاب به پیامبر دستور داده شد که حق نداری زن بگیری .
دوما : ما که می گوییم این موضوع عصمت و معصومیت نیست بلکه بیان فضائل زنان پیامبر است . و چون گفته ای (هر جوابي که شما بگوييد پاسخ ما براي امامان بعد از امام حسين نيز خواهد بود.) مرد است و قولش !!!
من که ثابت کردم و ادعای معصومیت و عصمت نکرده ایم و اگر جایی سراغ داری که ما ادعای عصمت و معصومیت برای زنان پیامبر کرده ایم بگو !!!
و ان شا الله که خوانندگان خواهند دید که چه کسی خود را به تحمیق می زند . قضاوت با خوانندگان .
و اینکه گفته اید (دوست عزيز اينکه فرمود: ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ﴾ منحصراً درباره حرمت نكاح است به قرينه اينكه در ادامه در همين سوره فرمود: ﴿وَلاَ أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً﴾)
برادرم اولا : در کجای ایه 6 سوره احزاب منحصرا درباره ی حرمت نکاح گفته است ؟؟
و این منحصر نکاح را از کجا در اوردی ؟؟؟
چرا به خداوند نسبت دروغ می دهی ؟؟ و از قول خداوند به دروغ نقل قول می کنی !!!
خواهشمندم بیشتر از این خودت را رسوا نکن . و این انحصار در کجای این ایه می باشد که شما دیده ای و دیگران در طول این 1400 سال ندیده اند ؟؟؟
دوما : اگر خداوند می خواست موضوع حرمت نکاح را با مادر بودن مثال بزند در همان ایه 53 سوره احزاب ذکر می کرد .
و سوما : در ایه 6 سوره احزاب موضوع فضیلت و برتری پیامبر اسلام را بیان کرده است و در همین ایه 6 و در ادامه همین فضیلت پیامبر فضیلت زنان پیامبر را هم بیان نموده است .
فضائل مادر بودن مومنین را که میدانی ؟؟؟
و اینکه گفته ای (واقعيت اين است که برخى از صحابه زنان رسول خدا را قبل از وفات آن حضرت بين خود تقسيم كرده بودند و هر كدام يكى از همسران آن حضرت را انتخاب كرده بود و مى‌گفتند كه اگر رسول خدا از دنيا برود، ما با اين همسرش ازدواج خواهيم كرد.)
اولا : این واقعیت را با چه سند و مدرک قرانی می گویی ؟؟؟
دوما : چطور خداوند برای اتهام به ناموس پیامبر چندین ایه در سوره نور نازل نمود از ایه 10 تا 26 ان هم واضح و روشن .
و چطور منافقین مسجد ضرار را معرفی کرد .
و چطور … ؟؟
اما این موضوع به این مهمی را با ایات واضح و روشن بیان نکرد ؟؟؟
و اینکه گفته ای (تو که کذاب نيستي بگو که کجا زيد ابن ارقم گفت ،فقط وقتي زنان طلاق داده شدند، اهل بيت نيستند!!!)
برادرم مثل اینکه عقل خود را تعطیل کرده ای و به دست زید ابن ارقم داده ای !!
البته هویدا است که شما و امثال شما عقل خود را به دست دیگران داده اید و در این باره هیچ شکی نیست و از همین نحوه ی استدلالات شما واضح و روشن می باشد .
و اگر یک موضوع را زید این ارقم بیان نکرد پس با این دیدگاه شما دیگران نباید به این موضوع بپردازند ؟؟
اظهر من الشمس است که وقتی زنی از شوهر اولی طلاق گرفت و از خانه او رفت یعنی از بیت او رفت و شوهر دومی اختیار کرد جزو اهل بیت شوهر اول نمی باشد و اگر به خانه پدرش رفت یعنی به بیت پدرش رفت اهل بیت پدرش می باشد .
ان شا الله که معنی بیت را فهمیده باشی چه می باشد و اینقدر برایت معنی کردم تا شیر فهم شوی .
و همچنین موضوع بحث اصل و نسب نمی باشد . موضوع بحث کلمه بیت می باشد و چه کسانی اهل خانه می باشند.
و هر وقت که موضوع بحث اصل و نسب بود ان شا الله انوقت بحث ژنتیک و دی ان ای را مطرح کن به شرط اینکه اول از زید ابن ارقم سوال کنی که ایا این موضوع را قبول دارد یا نه !!
و از همه مهمتر ایا خداوند بهتر می داند یا زید ابن ارقم ؟؟
چطوری از ایه 71 تا 73 سوره هود زن حضرت ابراهیم جزو اهل بیت او محسوب می شود ولی در ایه 33 سوره احزاب زنان پیامبر جزو اهل بیت او نیستند ؟؟؟!!!
ان شا الله که تاییدیه این مطلب را با خواهش و تمنا از زید ابن ارقم بگیری .
و اینکه گفته ای (سپس زماني که به مباهله رفت همانها را برد وفرمودند:« ان هولاء اهل بيتي» زماني که درحديث ثقلين آنها را قرين قرآن خواند باز اهل بيت را حصر کرد به “عترتي اهل بيتي” .)
برادرم اولا : در مورد ایه مباهله چون مورد خاصی مطرح نکرده ای کاملا باز نمی کنم و ان شا الله اگر مطرح کردی خوشحال می شوم که ان موضوع را هم با ایات قران پاسخ بدهم تا خوانندگان قضاوت کنند .
و در مورد این که گفتی (باز اهل بيت را حصر کرد به “عترتي اهل بيتي”) برادرم چون خودت اقرار کرده ای و گفته ای پیامبر اهل بیت را حصر کرد به (عترتي اهل بيتي)
ایا زید و اسماعیل و عبدالله افطح و به گفته ی علمای شما جعفر کذاب جزو عترت و اهلبیت هستند یا خیر ؟؟؟
چون کلمه عترت و اهلبیت را به صورت عام گفته است پس با این گفته ی شما هریک ازعترت و اهلبیت ادعای عصمت و معصومیت کرد باید پذیرفت؟؟؟!!!
چون هم جزو اهلبیت پیامبر هستند و هم برادر امام و هم فرزند امام و هم جزو عترت پیامبر هستند .
و اینکه گفته ای (در روايتي از عايشه ،در موارد متعدد هنگام زمان نماز صبح، وقتي پيامبر از جلو خانه فاطمه مي گذشت بلند مي گفت خدايا اينها اهل بيت من هستند.)
برادرم فارغ از صحت و سقم نقل کننده و درجه اعتبار روایت و خیانت در ترجمه و … آیا پیامبر فقط در زمان نماز صبح معرفی می کرد ؟؟؟ و در وقت های دیگر حق نداشت معرفی کند ؟؟؟
ایا پیامبر می خواست نصف شب به خدا آنها را معرفی کند ؟؟
چون با این نقل قول شما فقط پیامبر می گفته خدایا و نمیگفته ایها الناس .
چون اگر پیامبر می خواست به مردم معرفی کند باید در زمانی که مردم حضور داشتند و از کلمه ایها الناس استفاده میکرد و نه نصف شب از کلمه خدایا !
و اینکه گفته ای (همانطور که قبلا گفتم مگر خداوند ،فرزند را به شخص همسر ابراهيم عطا کرده بود . که منظور اهل بيت ،فقط او باشد و خود ابراهيم و ديگر خاندان او نباشد.)
برادرم اولا : ایه 73 سوره هود را بخوان که زن حضرت ابراهیم تعجب کرد و چون تعجب کرد مورد خطاب قرار گرفت . ایه خیلی روشن و واضح می باشد .
البته شما هم میتوانی با زید ابن ارقم مشورت کنی و ببینی که زن حضرت ابراهیم جزو اهل بیت ابراهیم بوده یا نه ؟؟!!
لطفا پس از مشورت با زید ابن ارقم به من اطلاع بده .
و اینکه گفته ای (اگر در اين آيه منظور فقط زن حضرت ابراهيم است چرا از ضمير مذکر استفاده کرده؟ جوابت را مي دانم .مي گويي، چون اهل ،مذکر است و منظور از اهل زن حضرت ابراهيم است. حال اگر ما اين جواب احمقانه را قبول کنيم، پس پاسخ بده که ديگر چرا (عنکم) جمع آمده . چون کلمه اهل که جمع نيست! (مي بيني چطور خودت را گير انداختي و مسخره عام کردي .من عربي نمي دانم يا تو)
برادرم من گفتم اول برو کلاس عربی بعد بیا بحث کن .
و همچنین وقتی مطالبی را می گویی ببین با مطالب قبلی تناقض اشکاری نداشته باشد .
اگر در ایه 73 سوره هود فقط ابراهیم و پسرش مورد خطاب می بود از کلمه عنکما استفاده می شد.
و اگر قبول کنی در ایه 73 سوره هود زن ابراهیم داخل اهل بیت است پس در ایه 33 سوره احزاب زنان پیامبر هم داخل اهل بیت پیامبر هستند .
حالا دیدی من گیر افتادم یا تو ؟؟
البته با توجه به سابقه شما خجالت نمی کشید که هیچ !!! خجالت پیش شماها لنگ انداخته !!!
(مي بيني چطور خودت را گير انداختي و مسخره عام کردي .من عربي نمي دانم يا تو)
و قضاوت با خوانندگان که مصداق این گفته ی شما چه کسی می باشد .
و اینکه گفته ای (و که ترجمه تحت اللفظي تفسير نمونه را خواندي، قدري به خودت زحمت مي دادي و چند خط بعد ، تفسير اين آيه هم مي خواندي که جناب مکارم مي گويد)برادرم اولا : من تفسیر ایشان را نگفتم . من ترجمه ایشان را اوردم . و ایات قران واضح و بین و روشن می باشد و تفسیر هر شخصی برای خودش حجت است و من مقلد ایشان نیستم .
دوما : ایه 24 سوره یوسف کاملا روشن است (وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا لَوْلَا أَن رَّ‌أَىٰ بُرْ‌هَانَ رَ‌بِّهِ ۚ كَذَٰلِكَ لِنَصْرِ‌فَ عَنْهُ السُّوءَ وَالْفَحْشَاءَ ۚ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِينَ ) و خود ایت الله مکارم شیرازی هم در ترجمه گفته اند (آن زن قصد او کرد؛ و او نیز -اگر برهان پروردگار را نمی‌دید- قصد وی می‌نمود! اینچنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!)
اولا : در این ایه (و هم بها ) واضح و روشن بیان شده و خود آقای ایت الله مکارم شیرازی هم ترجمه کرده اند (و او نیز)
دوما : ترجمه خود ایشان با تفسیر خود ایشان کاملا متناقض است .
و اینکه گفته ای (طبق اين تفسير از يوسف ، هيچ حركتى كه نشانه تصميم بر گناه باشد. سر نزده است ، بلكه در دل تصميم هم نگرفته است .)
برادرم اولا : از دل ایشان شما خبر دارید یا خداوند ؟؟؟
طبق ایه 24 سوره یوسف حتما که شما و امثال شما دروغ می گویید.
چون خداوند گفته (وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا)
دوما : خود شما در تاریخ 5/12/92 گفته ای که (مثل ترک اولي حضرت يوسف ومجازات شديد ) . برادرم خواهشمندم حداقل اگر به خداوند رحم نمی کنی و نسبت های دروغ می دهی به گفته های خودت احترام بگذار و به عقل و شعورت رحم کن و بیشتر خود را رسوا نکن.
و ما معتقدیم که هرکس به خداوند نسبت دروغ بدهد خداوند او را به دست خودش رسوا می کند . و این هم یک نمونه .
و اینکه گفته ای (علاقمندي من هم در اينجا همين را درست فرض مي کنم يعني نعوذ بالله کم مانده بود که يوسف در دام شهوت گرفتار شود ولي خدا با نشان دادن برهان خود، او رانجات داد خوب که چي؟ آيا اين موضوع ،با سخن من که خداوند گناه را از يوسف دور کرد، مغايرت دارد؟)
برادرم اولا : چون خداوند گفته (وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ ۖ وَهَمَّ بِهَا)
و دوما : طبق گفته ی خود شما در 5/12/92(اولا:همانطور که گفتم اين اذهاب رجس از وجود اصحاب کساء دفعي است نه رفعي . يعني اينکه خداوند پليدي را از نزديکي به وجود ايشان دور نموده است ، نه اينکه فرضا رجسي در وجود ايشان وجود داشته و خداوند آنرا رفع فرموده است.)
و در تاریخ 3/12/92 (قطعاً اراده در آيه تطهير تكويني است .)
و این تناقضات گفتاری شما نشان می دهد .
در یک جا می گویید خداوند گناه را از آنها دور کرده است .
و یک جا می گویی در تاریخ 5/12/92 (مثل ترک اولي حضرت يوسف ومجازات شديد )
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
و اینکه گفته اید (كفار در كنار آب بودند) برادرم هنوز نمیدانید چاه های اب بدر در اختیار مسلمانان بود .
و اینکه گفته اید (محل قرار گيري كفار خاك سفت بود و محل مسلمانان خاك نرم) برادرم شما هنوز نمی دانید وقتی جنگ های تن به تن قدیم شروع می شد همه در یک میدان و زمین می جنگیدند .
و اینکه گفته ای (و يا به خاطر احتلام ، در خواب جنب شدند ! و خداوند از آسمان آبي فرستاد ، تا آنان غسل كنند و پاكيزه شوند !) اگر موضوع جنابت می بود فاغسلوا به کار می رفت .