آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟!

Home انجمن ها امهات المومنین آیا آیه تتطهیر شامل همسران پیامبرصلی الله علیه وآله هم می شود؟!

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  محمد35 در 10 سال، 2 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 194)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #6808

    abdollah1990
    کاربر

    و اینکه گفته اید (در آیه الرجس آمده است والف ولام جنس است در الرجس که هر نوع رجسی را در بر می گیرد) برادرم من چندین بار گفتم در ایه 11 سوره انفال خداوند برای صحابه پیامبر هم کلمه یطهرکم و هم رجز الشیطان و هم یثبت اقدام را به کار برده ، پس آنها باید خیلی معصومتر باشند . و چون خداوند به صراحت فرموده رجز الشیطان .

    برای چندمین بار از شما می خواهم فلسفه بافی نکنید . وقتی می خواهید مسائل اعتقادات دینی را ثابت کنید باید از ایات قران و مرتبط با همان موضوع باشد . و مثل کسانی نباشید که برای فریب دیگران ، گرد و خاک به پا می کنند تا از مهلکه فرار کنند .

    #6816

    خالد35
    کاربر
    در تفسیر ابن کثیرذیل آیه 11 سوره انفال می خوانیم :
    ( وينزل عليكم من السماء ماء ) قال علي بن أبي طلحة ، عن ابن عباس قال : نزل النبي – صلى الله عليه وسلم – يعني : حين سار إلى بدر والمسلمون بينهم وبين الماء رملة دعصة وأصاب المسلمين ضعف شديد ، وألقى الشيطان في قلوبهم الغيظ ، يوسوس بينهم : تزعمون أنكم أولياء الله تعالى وفيكم رسوله ، وقد غلبكم المشركون على الماء ، وأنتم تصلون مجنبين ! فأمطر الله عليهم مطرا شديدا ، فشرب المسلمون وتطهروا ، وأذهب الله عنهم رجز الشيطان ، وانشف الرمل حين أصابه المطر ومشى الناس عليه والدواب ، فساروا إلى القوم وأمد الله نبيه – صلى الله عليه وسلم – والمؤمنين بألف من الملائكة ، فكان جبريل في خمسمائة مجنبة ، وميكائيل في خمسمائة مجنبة .

    ترجمه: علی بن طلحه می گوید : از ابن عباس شنیدم که : در هنگامه جنگ بدر بین مسلمین و آ ب مانعی (شنها ی سخت که گذر از ان مشکل بود)ایجاد شد وبه همین جهت تشنگی وضعف شدیدی بر مسلمین غالب شد وشیطان در قلب های ایشان وسوسه ای انداخت که : شما که گمان می کنید اولیاء خدا هستید ودر میان شما رسول خدا وجود دارد پس مشرکین به آب دسترسی دارند وشما ندارید و در گوشه ای به کناری هستید! بنا براین خدا بر ایشان باران شدیدی بارید پس مسلمین نوشیدند وخد را با آن پاکیزه کردند هقوخداوند رجز شیطان ووسوسه شیطان را به این وسیله از ایشان دور نمود وسرزمینهای اطراف نرم شد بر اثز باران بنا براین اصحاب وچهار پایان از آن زمینهای سخت عبور کردند وخداوند مومنین را با هزار ملائکه یاری کرد پانصد ملک با جبرئیل وپانصد ملک با میکاییل از دو طرف مومنین را یاری می کردند…

    حال با توجه به کلام ابن کثیر مفسر بزرگ قران کریم مراد از تطهیر در این آیه شریفه به خوبی روشن می گردد………

    این متن از لینک زیر از سایت مکتبة الاسلامیه گرفته شده:

    http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?idfrom=595&idto=595&bk_no=49&ID=605

    #6818

    abdollah1990
    کاربر

    با سلام برادرم .

    اولا : خدا را شکر و سپاس گذارم که نتوانستی به موضوعات مطرح شده از طرف من ایراد بگیری . و این یک ایراد را هم اگر نمی گرفتی خیلی بهتر بود و بی سوادی خود را نشان نمیدادی به لحاظ اینکه تا شخص سخن نگوید عیب و هنرش نهان ماند .

    دوما : به تهمتی که به من زدی و از زبان من نقل قول کرده ای پاسخ ندادی .

    سوما : برادرم من چند بار کامنت های بالا گفتم که گفته های تاریخی و بی سند ملاک بحث های اعتقادی قرار نمی گیرد .

    چهارما : وقتی مطلبی نقل می کنی حداقل مطالعه کن . در این نقل قول فارغ از صحت و سقم نقل کننده و درجه اعتبار و خیانت در ترجمه و … برادرم اگر دقت می کردی ابن عباس در جنگ بدر حضور نداشته . و حتی در ان زمان بچه یک یا دوساله بوده . تازه در زمان فوت پیامبر 7 یا 8 ساله بوده .

    پنجما : از همه مهمتر هنوز شما نمیدانی که پیامبر بر چاه های بدر مسلط بودند و آنها را پر کردند و وقتی مشرکین امدند تشنه ماندند .

    برای چندمین بار خواهشمندم که از مطالب بی مورد و بی ربط و بی سند استفاده نکنید .

    شما هنوز نمی دانید دیدگاه و مطالب بی سند یک مفسر حجت شرعی نمی باشد و برای خودش محترم و حجت می باشد .

    و ان شا الله که دو مرتبه اگر خواستی بحث را ادامه بدهی با کسانی مشورت کن که حداقل این مسائل پیش پا افتاده را بدانند .

    #6829

    خالد35
    کاربر
    الحمد للله بعد از این همه بحث اگر شخص بی غرضی همه این گفتگوها و کامنت های گذاشته شده را مطالعه کند به راحتی می تواند حقانیت گفته های پست اصلی را درک کند اشکالات شما چندید بار در کامنتهای گذشته پاسخ داده شده که می توانی با یک رجوع ساده آنها را مطالعه کنی البته فرمودیدابن عباس در آن زمان بچه ای یکی هفت ساله بوده خوب شما این اشکال را می توانید به ابن کثیر بکنید لابد شما از ابن کثیر مفسر قرآن کریم عالم تر هستید!!!!که این روایت را نقل کرده وتلقی به قبول کرده !!!از طرفی گفتید که در جنگ بدر مسلمانا هیچ گونه مشکل آبی نداشتند !!!!!برادر بزرگوار از شما بعید است !!!لطفا کمی تفسیر مطالعه کنید!!!خوب اگر جناب ابن کثیر مفسر بزرگ قرآن کریم را هم قبول ندارید لا اقل به سایر تفاسیر مثل زمخشری وقرطبی ودیگران رجوع کنید تا حقیقت ماجرا بر شما روشن شود وبعد از مطالعه تفاسیر اشکال کنید!!!

    گفتید(گفته های تاریخی و بی سند) بنده در عبارت فوق چیزی از خودم نگفتم بلکه عبارت ابن کثیر را آوردم واحتمالا ابن کثیر کسی بوده که گفته ای تاریخی وبی سند ارایه کرده است ونیز بقیه مفسرین !!!من به شما توصیه می کنم به جای تکرار سوالات پاسخ داده شده که سودی هم ندارد اگر مطلب جدیدی دارید بفرمایید واگر نه کنار بایستید تا دیگرانی که فاضل ترند رشته بحث را به دست بگیرند وبر شما هم کسیس خرده نمی گیرد………………………….باتشکر

    ما این مطالب را برای شما یا برای اینکه تنور سایت وتالار شما گرم شود نمی نویسیم ما این مطالب را برای جوانان حق جویی می نویسیم که بدون تعصب این گفتگوها را می خوانند وحقیقت را از غیر حقیقت تشخیص می دهند وآزادانه مسیر زندگی خود را مشخص می کنند ویقین دارم که تعداد زیادی از این عزیزان تا کنون به بسیاری از حقایق دست یافته اند زیرا حق در سایه گفتگو خودش را بر همگان نشان می دهد………………………………………….یاحق

    #6876

    rrw
    کاربر

    جناب abdollah1990 سلام

    هرچند بنده گفته بودم ،چون مطلب روشن شده لذا ديگر در اين پست مطلب نمي نويسم. ولي گويا اين موضوع جنابعالي و برخي از دوستانتان را به توهم انداخته که بنده براي اراجبف بي ارزش شما پاسخ نداشتم ، لذا براي اينکه از توهم خارج شويد يک بار ديگر پاسخي براي نوشته هاي شما مي نويسم.

    نوشته اي:”در ایه 11 سوره انفال خداوند برای صحابه پیامبر هم کلمه یطهرکم و هم رجز الشیطان و هم یثبت اقدام را به کار برده ، پس آنها باید خیلی معصومتر باشند . و چون خداوند به صراحت فرموده رجز الشیطان”

    پاسخ:

    مفسرين اهل سنت در مورد رجز الشيطان در آيه 11انفال دو تفسير کرده اند :

    الف. وقتي كه مسلمانان براي جنگ با كفار آماده شدند ، كفار در كنار آب بودند و مسلمانان ، دور از آب ، محل قرار گيري كفار خاك سفت بود و محل مسلمانان خاك نرم ، و به همين سبب ، شيطان آنان را وسوسه كرد كه چطور شما بر حق هستيد ، اما محل شما ، از كفار در جنگ بدتر است ! و خداوند باران فرستاد و آنان سيراب شدند ، و جاي پاي آنان سفت شد و جاي پاي كفار سست ، و به همين سبب رجز (وسوسه) شيطان از آنان رفت !

    ب. گروهي از مسلمانان از ديدن زنان كفار يا شيطان كه خود را به صورتي فريبنده براي آنان تمثيل كرد، و يا به خاطر احتلام ، در خواب جنب شدند ! و خداوند از آسمان آبي فرستاد ، تا آنان غسل كنند و پاكيزه شوند !

    وذلك أن المشركين من قريش لما خرجوا لينصروا العير ويقاتلوا عنها نزلوا على الماء يوم بدر فغلبوا المؤمنين عليه فأصاب المؤمنين الظمأ فجعلوا يصلون مجنبين محدثين حتى تعاظم ذلك في صدور أصحاب رسول الله
    فأنزل الله من السماء ماء حتى سال الوادي فشرب المسلمون وملئوا الأسقية وسقوا الركاب واغتسلوا من الجنابة فجعل الله في ذلك طهورا وثبت الأقدام وذلك أنه كانت بينهم وبين القوم رملة فبعث الله عليها المطر فضربها حتى اشتدت وثبتت عليها الأقدام

    جامع البيان عن تأويل آي القرآن (تفسير الطبري) ج 9 ص 195

    وذلك أن إبليس تمثل لهم ، وكان المشركين قد سبقوهم إلى الماء ونزل المسلمون في كثيب أعفر تسوخ فيه الأقدام على غير ماء ، وناموا فاحتلم أكثرهم ، فقال لهم : أنتم يا أصحاب محمد تزعمون أنكم على الحق وأنكم تصلون على غير وضوء وعلى الجنابة

    الكشاف عن حقائق التنزيل وعيون الأقاويل في وجوه التأويل ج 2

    در هر صورت رجز الشيطان را در كتب اهل سنت ، به مني ، و يا آن وسوسه تفسير كرده‌اند (نه هرپليدي)؛ و اراده خداوند نيز يعني آماده کردن مقدمات غسل کردن همانند آب . و واضح است که اين پاکي محقق نمي شود مگر آنکه غسل توسط اصحاب صورت بگيرد. وثبت اقدامهم نيز يعني پايشان در رمل وگل فرو نرود.

    حال تو اين آيه را مقايسه مي کني با آيه تطهير که در آن خداوند براي پاکي اهل بيت ،چيزي را تشريع نکرده و الرجس با الف و لام جنس ( شامل هر نوع پليدى؛ چه ظاهرى و چه باطنى مي شود) و همچنين از مفعول مطلق تاکيدي(تَطْهيراً) استفاده نموده است که از ويژگيهاي اين مفعول يکي قطعيت حدث وديگري نهايت حدوث است.( آيا تفاوت را نمي بيني)

    #6877

    rrw
    کاربر

    نوشته اي:” اولا : چون پاسخی به موضوعات مطرح شده از جانب من ندارید ، اهل سنت را به چیزی متهم می کنید که قبول ندارند . اهلسنت در کجا عصمت زنان پیامبر را قبول کرده ایم ؟ دوما : اهلسنت که از ایه 33 احزاب ادعای معصومیت برای زنان پیامبر نکرده اند .”

    پاسخ:

    لطفا خودت را به تحميق نزن. بنده کي گفتم شما از اين آيه عصمت زنان پيامبر را نتيجه گيري مي کنيد. من مي گويم مگر نه اينکه شما اين آيه را براي زنان پيامبر مي دانيد. (به هر معنايي که تعبير مي کنيد) ولي آيا بخاطر وجود حصر اعتقاد داريد که اين آيه براي زنان بعدي رسول خدا نخواهد بود. آيا اين حصر مي گويد که فقط زنان قبلي مشمول اين آيه بودند!! هر جوابي که شما بگوييد پاسخ ما براي امامان بعد از امام حسين نيز خواهد بود.

    نوشته اي:” (خداوند )از چه کسی ترسید که زنان به گفته ی شما خطا کار پیامبر اسلام را مستثنی نکرد . و برعکس عقیده ی شما انها را مادر مومنین نام نهاد و مومنین را مفتخر به داشتن همچین مادرانی کرد .

    #6878

    rrw
    کاربر

    نوشته اي:” (خداوند )از چه کسی ترسید که زنان به گفته ی شما خطا کار پیامبر اسلام را مستثنی نکرد . و برعکس عقیده ی شما انها را مادر مومنین نام نهاد و مومنین را مفتخر به داشتن همچین مادرانی کرد .

    پاسخ:

    دوست عزيز اينکه فرمود: ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ﴾ منحصراً درباره حرمت نكاح است به قرينه اينكه در ادامه در همين سوره فرمود: ﴿وَلاَ أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً﴾

    واقعيت اين است که برخى از صحابه زنان رسول خدا را قبل از وفات آن حضرت بين خود تقسيم كرده بودند و هر كدام يكى از همسران آن حضرت را انتخاب كرده بود و مى‌گفتند كه اگر رسول خدا از دنيا برود، ما با اين همسرش ازدواج خواهيم كرد. اين سخنان به گوش پيامبر خدا رسيد و آن حضرت را ناراحت و غمگين كرد، خداوند به خاطر حفظ حرمت و تسكين قلب نازنينش اين حكم را نازل كرد و به همه صحابه گوشزد نمود كه هرگز حق ازدواج با همسران آن حضرت بعد از وفات ايشان را نداريد.

    طلحة بن عبيد الله قرشى از بنى تيم گفت: محمد ما را از اين كه به نزد دختر عمويمان يعنى عائشه رويم ! – طلحه و عائشه هر دو از بنى‌تيم بودند- سپس در دل خويش گفت: قسم به‌خدا اگر محمد بميرد و من زنده باشم، با عائشه ازدواج مى‌كنم.

    به همين سبب خداوند اين آيه را نازل كرد كه «شما حق نداريد كه رسول خدا را آزار دهيد و حق نداريد كه بعد از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين كار در نزد خداوند (گناه) بزرگى است».

    زيرا خداوند همسران رسول خدا (ص)‌ را در حرمت ازدواج مانند مادرانشان قرار داده است و به همين سبب خدا ازدواج با آنان را گناه كبيره براى مومنان دانسته است.

    الأزدي البلخي، تفسير مقاتل بن سليمان، ج3، ص 53

    جالب اينکه حتي خود عايشه نيز برداشتي غير از حرمت ازدواج از اين آيه نداشته است.

    به عائشه گفت: اى مادر. عائشه جواب داد: من مادر تو نيستم، من مادر مردان شما هستم.

    عن عامر عن مسروق أن امرأة قالت لعائشة يا أمة فقالت لست بأمك أنا أم رجالكم.

    الزهري، الطبقات الكبرى، ج8، ص65 و 68

    پس ام المومنين بودن اين زنان يك شرافت ذاتي براي آنها نيست. و حتي حرمت ازدواج و تمامي احترام خود را از رسول خدا دارند. اصلا اين آيه نيز در مقام رسول خدا نازل شده نه تبيين جايگاه زنان ايشان. همانند اينکه کسي بگويد همسايه مثل برادر توست ، به ماشينش خط نکش. آيا اين جمله بيانگر جايگاه ذاتي ماشين همسايه است!؟

    #6879

    rrw
    کاربر

    نوشته اي:” (إنّ زيد بن أرقم سئل عن المراد بأهل البيت هل هم النساء ؟ قال: لا / وأيم اللّه ، إنّ المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر ، ثمّ يطلّقها ، فترجع إلى أبيها وقومها. ) اولا : در کجای این حدیث از اهل بیت پیامبر و زنان پیامبر سوال شده است ؟ و از اظهر من الشمس است که هر زنی وقتی از شوهرش طلاق گرفت و به خانه ی پدرش رفت جزو اهلبیت شوهر قبل نیست .

    پاسخ:

    اولا : تو در کامنت قبلي خود گفته بودي ، اصحاب زنان را جزو اهل بيت مي دانستند و من اين روايت را آوردم که چنين نيست. ضمن اينکه اين عقيده حتما در مورد زنان پيامبر هم صادق خواهد بود.

    ثانيا: تو که کذاب نيستي بگو که کجا زيد ابن ارقم گفت ،فقط وقتي زنان طلاق داده شدند، اهل بيت نيستند!!! او در جواب اينکه زن جزو اهل بيت است صربحا گفته (قال: لا) و در ادامه علت اين موضوع را گفته که چون مي تواني او را طلاق دهي و به خانه پدرش برگرداني.(آيا اين موضوع را واقعا نمي فهمي يا خود را به ناداني زده اي)

    نوشته اي:اگر پیامبر می خواست انها را به مردم معرفی کند خیلی راحت در منبر مسجد النبی مثل دیگر موضوعات و احکام که از طرف خدا نازل شده ، برای مردم بیان می کرد و چندین بار مثل دیگر احکام تکرار می کرد .”

    پاسخ:

    رسول خدا هم در حديث ام سلمه هم در حديث عايشه آنها را معرفي کرد.مي بينيم

    سپس زماني که به مباهله رفت همانها را برد وفرمودند:« ان هولاء اهل بيتي» زماني که درحديث ثقلين آنها را قرين قرآن خواند باز اهل بيت را حصر کرد به “عترتي اهل بيتي” .

    در روايتي از عايشه ،در موارد متعدد هنگام زمان نماز صبح، وقتي پيامبر از جلو خانه فاطمه مي گذشت بلند مي گفت خدايا اينها اهل بيت من هستند. (آيا اين معرفي ها و تکرار ها کافي نيست)

    #6880

    rrw
    کاربر

    نوشته اي:”آیا پیامبر آنها را برده بود زیر کساء تا به خداوند بگوید که اینها اهلبیت من هستند !!! تا نعوذ بالله خداوند در قیامت اشتباه نکند و آنها را بشناسد !”

    پاسخ:

    چنين کرد که ام سلمه و عايشه و امثال تو نادان بدانيد نه براي شناساسس خدا.

    نوشته اي:” از ایه 71 تا 73 سوره هود فقط و فقط مورد خطاب ، زن ابراهیم است …دوما : مورد استناد من هم همین است که در هر دو سوره فقط و فقط زنان مورد خطاب می باشند ولی از کلمه ی عنکم استفاده شده است .”

    پاسخ:

    اولا: همانطور که قبلا گفتم مگر خداوند ،فرزند را به شخص همسر ابراهيم عطا کرده بود . که منظور اهل بيت ،فقط او باشد و خود ابراهيم و ديگر خاندان او نباشد. خوب دقت کن چه مي گويم. اگر کسي به خانمي محبت کند و در مقابل تشکر او بگويد خواهش مي کنم، من به خانواده شما خيلي ارادت دارم يعني اينکه مخاطب اين جمله فقط خود آن زن بوده !! و(خانوادت شما) يعني خود( تو زن)!! ( نتيجه گيري شما به همين سبکي است)

    ثانيا: اگر در اين آيه منظور فقط زن حضرت ابراهيم است چرا از ضمير مذکر استفاده کرده؟ جوابت را مي دانم .مي گويي، چون اهل ،مذکر است و منظور از اهل زن حضرت ابراهيم است. حال اگر ما اين جواب احمقانه را قبول کنيم، پس پاسخ بده که ديگر چرا (عنکم) جمع آمده . چون کلمه اهل که جمع نيست! (مي بيني چطور خودت را گير انداختي و مسخره عام کردي .من عربي نمي دانم يا تو)

    #6881

    rrw
    کاربر

    نوشته اي:” ایه ای که اول و اخرش را قیچی کرده ای 24 سوره یوسف می باشد و خیلی واضح و روشن گفته (آن زن قصد او کرد؛ و او نیز -اگر برهان پروردگار را نمی‌دید- قصد وی می‌نمود! اینچنین کردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم؛ چرا که او از بندگان مخلص ما بود!) و اینکه شما از پیش خود به خداوند نسبت دروغ داده اید (فرمود اجازه نداديم بدي به طرف او برود) . و من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم تا دروغگو و کذاب رسوا شود .

    پاسخ:

    اولا: تو که ترجمه تحت اللفظي تفسير نمونه را خواندي، قدري به خودت زحمت مي دادي و چند خط بعد ، تفسير اين آيه هم مي خواندي که جناب مکارم مي گويد

    (( (يوسف)چنين تصميمى را مى‏گرفت هر گاه برهان پروردگار يعنى روح ايمان و تقوى و تربيت نفس و بالاخره مقام عصمت در اين وسط حائل نمى‏شد …… نظير اين تعبير در ادبيات عرب و فارسى نيز داريم ، مثل اينكه مى‏گوئيم : افراد بى‏بند و بار تصميم گرفتند ميوه‏هاى باغ فلان كشاورز را غارتكنند ، من هم اگر ساليان دراز در مكتب استاد تربيت نشده بودم ، چنين تصميمى را مى‏گرفتم .

    بنا بر اين تصميم يوسف مشروط به شرطى كه حاصل نشد و اين امر نه تنها با مقام عصمت و تقواى يوسف منافات ندارد بلكه توضيح و بيان اين مقام والا است .

    طبق اين تفسير از يوسف ، هيچ حركتى كه نشانه تصميم بر گناه باشد. سر نزده است ، بلكه در دل تصميم هم نگرفته است . ))

    حال ممکن است بگويي مکارم شيعه است. پس برو و تفسير تابشي از قرآن برقعي را بخوان که او هم چنين تعبيري دارد.

    ثانيا: حال که تو به اين تعبير (من در آوردي خودت) علاقمندي من هم در اينجا همين را درست فرض مي کنم يعني نعوذ بالله کم مانده بود که يوسف در دام شهوت گرفتار شود ولي خدا با نشان دادن برهان خود، او رانجات داد خوب که چي؟ آيا اين موضوع ،با سخن من که خداوند گناه را از يوسف دور کرد، مغايرت دارد؟

    نادان جان !! اتفاقا توجيه احمقانه تو که کلام من را دو قبضه کرد. من فقط گفتم خداوند فرمود ما اجازه نداديم بدي به طرف يوسف برود. و تو اين را هم اضافه کردي که خداوند اين راهم فرمود که اگر برهان ما نبود يوسف خود را گرفتار کرده بود. اينکه تاييد مجدد حرف من است . به واقع تو که اصلا اراده يوسف را زير سوال بردي و همه را به خدا نسبت دادي. و اذهاب رجس را تماما دفعي از طرف خدا دانستي.(مي بيني جاهل به چه چيزهايي استناد مي کند)

    #6882

    rrw
    کاربر

    نوشته اي:”گفتار اقای سجودی و … برای خودشان حجت است نه برای همه ی اهل سنت .و هر شخص فهم و برداشت خود را می گوید .

    پاسخ:

    بعععععله اين سخن تو و نادان هاي ديگري نظير مجاهد دين و حبيب است که حجت است. هههه

    نوشته اي :”اولا : پس هنر خود اهل بیت چی بوده؟ ……”

    پاسخ:

    بنده بطور مبسوط جوابت را دادم اما نخواستي که بفهمي. توضيح اضافه اينکه مگر خدا نفرمود: وَ اِذْ قالَتِ المَلائِكَةُ يا مَرْيَمُ اِنّ الله اصْطَفاكِ و طَهَّرَكِ واصْطَفاكِ عَلي نِساءِ العالمين حال تو بگو هنر خود حضرت مريم چه بود. … همان جواب را ما براي تو داريم.

    نوشته اي:”در این ایه مورد استناد شما کلمه ان الله به کار رفته در حالی که در ایه 33 سوره احزاب یرید الله به کار رفته است (پس لابد قبل از اين آيه اهل بيت معصوم نبودند)”

    پاسخ:

    اولا: فعل مضارع بکار رفته در آيه ، در معني استمرار استعمال شده است . همچنانکه در آيه «ان الله وملائکته يصلون علي النبي» چنين است و معني آن آيه اين نيست که درود خداوند وملائکه بر پيامبر پس از اين محقق مي شود و قبل از اين خداوند پيامبر را نستوده است، بلکه معناي آن استمرار اين عمل است .

    ثانيا: هر جا در قرآن لفظ اراده براي خدا بکار رفته است معنايش اين است که اين يک سنت الهي است مثلا يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْر که سنت الهي بر اين است که خداوند آسان گير نه سختگير. ( واين سنت از گذشته بوده و خواهد بود) لذا در آيه تطهير نيز اراده الهي يعني سنت الهي بر اين تعلق گرفته است که اهل بيت هميشه تطهير هستند. نه فقط در آينده.

    ثالثا:همانطور که اثبات شد، اين آيه تطهير، براي رسول خدا هم هست. اگر ايشان تا قبل از اين آيه گناه مي کردند، خوب لابد اصحاب کساء هم گناه مي کردند!!

    بقيه روده داري هايت هم که ارزش پاسخ گويي ندارد. ابن هم احتمالا آخرين پاسخ بده در اين پست بوده است. چون گمان نمي کنم چيز جديدي در چنته داشته باشي.

    #6923

    abdollah1990
    کاربر

    با سلام برادرم . اینکه گفته اید (ابن عباس در آن زمان بچه ای یکی هفت ساله بوده)

    اولا : شما مطالب را مطالعه کن من گفتم یکی دوساله .

    و اینکه گفته ای (که این روایت را نقل کرده وتلقی به قبول کرده !!!)

    اولا : برادرم باز فریب کاری می کنی هرکسی چیزی را نقل کرد که مورد قبولش نیست . و از پیش خودت می گویی تلقی به قبول کرده .

    دوما : فارغ از صحت و سقم نقل کننده و درجه اعتبار و خیانت در ترجمه و … ابن کثیر که معصوم نبوده و شارع دین نیست .

    و ما اهل سنت که مقلد مفسرین و تاریخ نویسان نیستیم .

    و اعتقادات خود را دوباره تکرار می کنم اعتقادات خود را از قران می گیریم .

    و از همه مهمتر از کجا معلوم که تفاسیر مثل دیگر کتابها دچار تحریف و دستبرد مخالفین قرار نگرفته باشد .

    بر همه ی اهل علم معلوم است که خیلی از کتابها از جمله کتابهای سعدی و حافظ و مولانا و … مورد تحریف قرار گرفته اند .

    #6924

    abdollah1990
    کاربر

    و درباره ی آیه 11 سوره انفال و جنگ بدر برادرم هر ادم با سواد و با شعور و دارای عقل سلیم می داند که پیامبر و یارانش بر چاه های بدر مسلط بودند و زمانی که دشمنان امدند چاه های بدر در اختیار مسلمانان بود .

    و برای چندمین بار از شما می خواهم که کلی گویی و فلسفه بافی نکنید و به تک تک کامنت ها و مطالب من پاسخ بدهید .

    همانطور که من در تمام این مدت مورد خطابم مشخص است و مطالب طرف مقابلم را یکی یکی و جداگانه نقد می کنم و تناقضات آن را اشکار می کنم .

    و هیچ وقت کلی گویی نکردم و از کلمات مبهم و بی سند استفاده نکردم .

    و فقط از قران استناد کردم و تناقضات مطالب خود شما را آشکار کردم .

    #6926

    abdollah1990
    کاربر

    با سلام برادرم . و اینکه گفته اید (هرچند بنده گفته بودم ،چون مطلب روشن شده لذا ديگر در اين پست مطلب نمي نويسم.) از شما تشکر ویژه می کنم که رفتار حقیقی خود را عیان کرده اید و ثابت کرده اید که مصداق اکمل و اتم آیه 102 اعراف (وَمَا وَجَدْنَا لِأَكْثَرِ‌هِم مِّنْ عَهْدٍ وَإِن وَجَدْنَا أَكْثَرَ‌هُمْ لَفَاسِقِينَ) قران می باشید .

    و رفتارهای شما نشان دهنده ی معجزه ی ایات قران است که در هر زمان افراد فاسق را به دست خودشان رسوا می کند .

    و خداوند در قران وقتی اوصاف مومنین را بیان می کند . می فرماید : (وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَ‌اعُونَ) .

    #6927

    abdollah1990
    کاربر

    و اینکه گفته اید (مفسرين اهل سنت در مورد رجز الشيطان در آيه 11انفال دو تفسير کرده اند) برادرم اولا از همین گفته مشخص است وقتی درباره ی موضوعی خبر واحد وجود ندارد و هرکس به فکر و برداشت خود تفسیر می کند پس ان تفسیر قابل استناد نمی باشد و این را هر ادم با عقل و شعوری می داند . خواهشمندم دیگر از این استدلالات کشکی و آبکی نکن!!

    دوما : فارغ از صحت و سقم نقل کننده و درجه اعتبار و خیانت در ترجمه و … مفسرین که معصوم نبوده اند و شارع دین نیستند .

    و ما اهل سنت که مقلد مفسرین و تاریخ نویسان نیستیم . و اعتقادات خود را دوباره تکرار می کنم اعتقادات خود را از قران می گیریم .

    و از همه مهمتر از کجا معلوم که تفاسیر مثل دیگر کتابها دچار تحریف و دستبرد مخالفین قرار نگرفته باشد . بر همه ی اهل علم معلوم است که خیلی از کتابها از جمله کتابهای سعدی و حافظ و مولانا و … مورد تحریف قرار گرفته اند .

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 194)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.