سوال: شما چه شباهتی بین جنگهای بین مسلمانهای فعلی با زمان حضرت عثمان و علی بین مسلمانها میبینید؟ آن موقع هم اینطور کلاف سر در گم بود؟ و مردم نمیدانستند که حق با کیست؟ الان در مصر حکومت قانونی مسلمان با کودتا لائیک ها کنار میرود. ولی خیلی از مسلمانها از کودتا حمایت میکنند.
پاسخ:
باید گفت در واقع صورت کلی سئوال کمی اشکال دارد. در حقیقت هر کسی که در پی بهانه گیری و آتش افروزی باشد به راحتی می تواند دستاویزش را نیز پیدا کند . به قول ویکتور هوگو که در مجلس نمایندگان فرانسه خطاب به تندروهای کلیسا گفت : شما هر از چندگاهی قدس را بازیچه نمایش های خود می کنید!
دین یکی است و تمام پیامبران سفرای یک پادشاه بوده اند، منتها کسانی که در پی شهوت و قدرت و مال و شهرت و مقام و . . . بوده اند و در همه جای دنیا و در تمام تاریخ نیز وجود داشته اند به خوبی می دیده و می فهمیده اند که احساسات دینی مردم از هر چیز دیگری قوی تر است، پس برای رسیدن به مقاصد خود از این راه وارد می شده اند، منتها چون اصول اساسی دین مبتنی بر صلح و نوعدوستی و خدا پرستی است و به وسیله این اصول پاک، نمی توان به مقاصد ناپاک رسید به ناچار این حیله گران شیطان صفت، دکان مذهب را در کنار دین تراشیده و به مردم گفتند شما قادر به فهم کتاب آسمانی نیستید و خدا لقمه بزرگتر از دهان شماست و شما خدا را باید از طریق ما بفهمید و به مرور مردم را به فرد پرستی و کینه توزی با سایر ادیان و مذاهب کشاندند . پس این جنگ ها گناه دین نیست بلکه گناه کسانی است که اگر دین هم نبود با دستاویز دیگری به اهداف شوم خود رسیده و مردم را بازیچه امیال و هوی و هوس های خود می کردند . اکنون باید دید چاره کار در کجاست؟
۱- اگر در جامعه ای، آزادی بیان برای همه اقشار و گروهها وجود داشته باشد(آزادی مطبوعات و رسانه ها و بلندگوهای مختلف) به نحوی که هر کسی بتواند عقاید خود را به راحتی بگوید و مسئولین کشوری را امر به معروف و نهی از منکر کند و . . . در این حالت هیچ شخص یا گروهی حق به دست گرفتن سلاح و ایجاد جنگ و آشوب را ندارد .
۲- تبصره ۱ : ترویج و تبلیغ مسائل خلاف اخلاق و عفت عمومی و یا تشویق مردم به خرابکاری در تمام جوامع ممنوع بوده و مختص جامعه خاصی نیست .
۳- تبصره ۲ : اگر کسی از طریق یکی از رسانه ها به شخص یا گروه و سازمانی اتهامی وارد کرد و موفق به اثبات آن نشد، بدون شک باید به طرق مختلف ( جزای نقدی و حبس و . . . ) مجازات شود و این نیز مختص جامعه خاصی نمی باشد .
۴- البته در این جامعه، مردم باید به راحتی عقاید مختلف را شنیده و پس از آن به هر کسی که دوست داشتند رای بدهند ( برای مجلس قانونگذاری و ریاست جمهوری )
۵- ما می دانیم برداشت و تفسیر انسانها حتی از یک موضوع خاص متفاوت است، دقت کنید در زمان شورش سال ۱۳۵۷ در ایران گروههای مختلف شیعه هر کدام یک برداشت از اسلام و حتی مکتب تشیع داشتند و صد افسوس که فقط برداشت یکی از آنها به روش اسلام و حضرت علی نزدیکتر بوده و برداشت و تفسیر سایرین دقیقا مصداق بارز کفر و استبداد و شرک و فرعونیت بود . مجاهدین خلق، روشنفکران طرفدار دکتر شریعتی، نهضت آزادی(آقای بازرگان و طالقانی) غرویون، حزب جمهوری اسلامی، عناصر حزب الله و . . . خوب آیا راهش آن بود که در کوچه و خیابان یکدیگر را کتک بزنند؟! یا در زندان ها طرفداران یکدیگر را اعدام و شکنجه کنند؟! یا اینکه خیلی راحت از طریق رسانه ها (به خصوص صدا و سیما) برای عموم مردم نظرات و برداشت ها و برنامه های خود را بیان نموده و انتخاب را به عهده عموم مردم می گذاشتند .
آری ممکن است عموم مردم اشتباه کنند ولی پس از گذشت ۴ سال از انتخابات مجلس و ریاست جمهوری اشتباه خود را تصحیح کرده و به حزب و گروه دیگری رای می دادند . در اینجا بلافاصله یک سئوال کلیدی و اساسی مطرح می شود :
۶- اگر یک حزب یا دار و دسته، سوار کار شد و با به دست گرفتن قدرت ( نظامی و اقتصادی و رسانه های عمومی ) پایین نیامد و قدرت را مصادره کرد، آنوقت باید چه کرد؟ دقیقا بلایی که جناب خامنه ای و رفسنجانی به سر انقلاب مردم ایران آوردند ( با این تفاوت که رفسنجانی اندکی متوجه اشتباهات گذشته خودش شده ولی خامنه ای به هیج وجه حاضر نیست از خر شیطان پایین بیاید )
۷- گزینه خشونت و دست به اسلحه شدن راحت ترین فکری است که در چنین زمان هایی به اندیشه های پوک می رسد، ولی شک نکنید این گزینه را باید گذاشت برای مرحله آخر . ( پیامبر اسلام و سایر مسلمانها به مدت ۱۳ سال در مکه مورد آزار و اذیت مشرکین قرار می گرفتند تا جایی که به حبشه و مدینه کوچ کرده ولی باز هم دست به اسلحه نشدند، آری وقتی که معلوم شد کفار آنها را در مدینه نیز راحت نمی گذارند و قصد دارند به کمک یهودیان اطراف و داخل مدینه ریشه اسلام را در نطفه خفه کنند مسلمان ها نیز به ناچار وارد مبارزه با آنها شدند . . . ) پس چه باید کرد؟
۸– همان کار پیامبران را باید انجام داد . . . به ترتیب :
– مصلحان و دانشمندان (هر کسی به فراخور حالش و با توجه به شرایط به صورت علنی یا مخفیانه در هر موقعیتی که قرار دارد حتی در سفر و مهمانی و کلاس دانشگاه و . . . ) برای اطرافیان، حقایق امور را بیان نمایند .
– افراد طرفدار نظام سلطه را امر به معروف و نهی از منکر کرده و از ظلم و ستم های نظام و حقه های کثیف و تزویرهای ریاکارانه آن نظام و نتایج تلخی که آن نظام فرعونی دارد(افزایش روز افزون فقر و فساد و بیکاری و تورم و اعتیاد و طلاق و . . . ) را برای آنها بیان کنند .
– در مرحله بعد مردم باید با کسانی که طرفدار چنان نظامی هستند (در صورت عدم هدایت) قهر کنند . به هیچ وجه ارتباط فامیلی برقرار نکنند . خرید و فروش نکنند . حتی به آنها سلام هم نکنند و به مرور آنها را در یک بایکوت کلی قرار دهند .
– در مرحله بعد کسانی که استطاعت هجرت دارند سعی کنند به مکانهایی مسافرت کنند(حتی در داخل کشور) که انسان های مصلح و خوب در آن مکانها در اکثریت هستند .
– و به مرور زمان اگر اکثر مردم خودشان را اصلاح کنند و خوب شوند مطمئن باشید خداوند از جایی که گمانش را نمی کنند فتح و ظفر را آشکار کرده و ریشه آن نظام فرعونی را بدون خونریزی چندانی از جا خواهد کند (مانند فرعون یا حسنی مبارک) به قول شاعر :
صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند – بر اثر صبر نوبت ظفر آید
و بیهوده نیست که خداوند اینهمه در قرآن بر سه چیز، تاکید مکرر داشته :
ایمان ، صبر و عمل صالح
راه حل تمام مشکلات فردی و اجتماعی در همین سه کلمه خلاصه می شود .