بعد از پیامبر اکرم، پیشوای حضرت فاطمه چه کسی بوده است؟ (۴)

شیعه در ادامه میگوید: ۳ = بطور قطع و یقین جناب علی در زمان حیات حضرت فاطمه با ابوبکر بیعت نکرد و این را خود دختر ابوبکر هم تائید کرده است ولی شما در پاسختان گفتید که زن در بیعت شوهرش است و چون علی با ابوبکر بیعت کرده بود پس فاطمه هم در تبعیت از شوهر با ابوبکر بیعت کرده است ولی این صد در صد غلط است.

پاسخ اهل سنت: ما در مقاله دوم ( که این نامه را در اعتراض به آن نوشتید ) به اشتباه خود اعتراف کردیم و نوشته بودیم : الحق این نکته درست است! توجه نداشتم که علی در حیات بیعت نکرد اشتباه خود را قبول میکنم. اما  در کتب ما در همان صفحه ای (که شما به آن استناد میکنید تا عدم بیعت فاطمه را اثبات کنید)  نوشته شده که علی بعد از وفات فاطمه وقتیکه دید محبوبیتش کم شد با ابوبکر بیعت کرد، پس نتیجه اینکه  حضرت علی خودشان قبول کردند که حرکتشان (تاخیر در بیعت) نا ثواب بوده است پس اگر حضرت فاطمه نیز زنده میماند ؛تصور نمیکنیم؛ که از  پیروى شوهرش سر پیچى مى نمود
ما  اشتباه خود را پذیرفتیم و در دنباله نوشتیم به دلیل  بیعت بعدی، درنگ  شیش ماهه  حضرت علی در بیعت (به اعتراف عملی خودش) کاری ناثواب بود و بتبع آن درنگ فاطمه  نیز ناثواب بود،
در اینجا درست تر این بود  که شیعه جواب میداد حضرت علی، در تاخیر شیش ماهه بر ثواب  بود و چرا؟ 
اما شیعه در همان پله اول در جا زده و جواب نکته به آن مهمی را نمیدهد (چون جواب ندارد) وفقط به زبان بی زبانی بما میگوید چرا معصوم نبودید ؟ چرا اشتباه کردید؟!!
پس مکر دیگری از مکرهای شبانه روزی  عالم شیعی را ببینید

شیعه در ادامه میگوید:
برای کسانی که میخواهد تحقیق کنند به کتاب صحیح بخاری – کتاب المغازی – باب غزوه خیبر مراجعه کنند . که در این کتاب حدیثی از عایشه وجود دارد که خود عایشه که دختر ابوبکر هم هست گفته است که :….. فَهَجَرتْهُ فَلَمْ تُکَلَّمهُ حَتّی تُوُفَّیتْ وَ عاشَتْ بَعْدَ الَّنبی (صلی الله علیه وسلم) سِتَّهَ اَشْهُرٍ فَلَمّا تُوُفَّیتْ،‌دَفَنَها زَوْجُها عَلی لَیلاً، وَ لَمْ یوذِنْ بِها اَبابَکْرٍ وَ صَلی عَلَیها ….
… فاطمه روی برگردانید از ابابکر و با اوسخن نگفت تا وفاتش و ۶ ماه بعد از پیامبر (ص) زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و برای نماز و دفنش ، ابابکر را خبر نکرد…. و علی هرگز در این چند ماه (۶ ماه ) بیعت نکرد و بعد از فاطمه با ابوبکر بیعت کرد .

پاسخ  اهل سنت:
وقتی که ماقبول کردیم فاطمه بیعت نکرده نیازی به تحقیق نیست اما این مرد یقین دارد  که شیعه تحقیق نمیکند!
و ای کاش شیعه تحقیق کند  و ما برای راحتی کار شیعه های حقیقت جو، حدیث را کامل مینویسیم:
ای مسلمانان  ما حدیث را بصورت کامل نوشتیم و جمله ای که شیعه از حدیث بریده را نیز مشخص کردیم شما ملاحظه میکنید که حدیث طولانی است و شیعه بخش اول و آخر آن را ننوشته  اگر شیعه این حدیث را قبول دارد و از ما میخواهد ما نیز قبول داشته باشیم پس بیایید حدیث را کامل بخوانیم:
متن حدیث از کتاب شریف صحیح بخاری:
۳۹۹۸ – حدثنا یحیى بن بکیر حدثنا اللیث عن عقیل عن ابن شهاب عن عروه عن عائشه  : أن فاطمه علیها السلام بنت النبی صلى الله علیه و سلم أرسلت إلى أبی بکر تسأله میراثها من رسول الله صلى الله علیه و سلم مما أفاء الله علیه بالمدینه وفدک وما بقی من خمس خبیر فقال أبو بکر إن رسول الله صلى الله علیه و سلم قال ( لا نورث ما ترکنا صدقه انما یأکل آل محمد – صلى الله علیه و سلم – فی هذا المال ) . وإنی والله لا أغیر شیئا من صدقه رسول الله صلى الله علیه و سلم عن حالها التی کانت علیها فی عهد رسول الله صلى الله علیه و سلم ولأعملن فیها بما عمل به رسول الله صلى الله علیه و سلم . فأبى أبو بکر أن یدفع إلى فاطمه منها شیئا فوجدت فاطمه على أبی بکر فی ذلک فهجرته فلم تکلمه حتى توفیت وعاشت بعد النبی صلى الله علیه و سلم سته أشهر فلما توفیت دفنها زوجها علی لیلا ولم یؤذن بها أبا بکر وصلى علیها وکان لعلی من الناس وجه حیاه فاطمه فلما توفیت استنکر علی وجوه الناس فالتمس مصالحه أبی بکر ومبایعته ولم یکن یبایع تلک الأشهر فأرسل إلى أبی بکر أن ائتنا ولا یأتنا أحد معک کراهیه لمحضر عمر فقال عمر لا والله لا تدخل علیهم وحدک فقال أبو بکر وما عسیتهم أن یفعلوا بی والله لآتیهم فدخل علیهم أبو بکر فتشهد علی فقال إنا قد عرفنا فضلک وما أعطاک الله ولم ننفس علیک خیرا ساقه الله إلیک ولکنک استبددت علینا بالأمر وکنا نرى لقرابتنا من رسول الله صلى الله علیه و سلم نصیبا حتى فاضت عینا أبی بکر فلما تکلم أبو بکر قال والذی نفسی بیده لقرابه رسول الله صلى الله علیه أحب إلی أن أصل من قرابتی وأما الذی شجر بینی وبینکم من هذه الأموال فلم آل فیها عن الخیر ولم أترک أمرا رأیت رسول الله صلى الله علیه و سلم یصنعه فیها إلا صنعته . فقال علی لأبی بکر موعدک العشیه للبیعه . فلما صلى أبو بکر الظهر رقی على المنبر فتشهد وذکر شأن علی وتخلفه عن البیعه وعذره بالذی اعتذر إلیه ثم استغفر وتشهد علی فعظم حق أبی بکر وحدث أنه لم یحمله على الذی صنع نفاسه على أبی بکر ولا إنکارا للذی فضله الله به ولکنا نرى لنا فی هذا الأمر نصیبا فاستبد علینا فوجدنا فی أنفسنا . فسر بذلک المسلمون وقالوا أصبت وکان المسلمون إلى علی قریبا حین راجع الأمر المعروف

این حقایق در این حدیث ذکر شده است:
حقیقت اول در این حدیث  = حضرت فاطمه برای امیر المومنین ابوبکر پیغام فرستاد و از او  ارث خود را از مال فدک خواست حضرت ابوبکر جواب داد که شما حقی نداری! زیرا پیامبرصلی الله سلم فرمود  که  پیامبران ارثی از خود بجای نمیگذارند  و هر مالی از آنها باقی ماند  در زمره اموال صدقه است پس ابوبکر چیزی به فاطمه نداد
دقت کنید فاطمه حق خود را در غدیر نخواست پس اصلا غدیری در کار نبود!! نسبت فدک به خلافت مثل نسبت دگمه است به لباس!!
 دقت کنید فاطمه دگمه را میخواهد نه خود لباس را! پس لباسی در کار نبوده (فاعتبروا)
حقیقت دوم در این حدیث  = ابوبکر در ادامه گفت  ( اما جای نگرانی نیست زیرا ) قسم به الله  من هرچی که پیامبر از مال فدک بشما و به غیر  میداد را به همان اندازه بشما میدهم  و عینا مثل رسول الله رفتارمیکنم ( و عملا هم داد)
حقیقت سوم در این حدیث  = راوی حدیث حضرت عایشه است! یعنی شیعه دارد برای  اثبات حقانیت خود به فرموده عایشه و امام  بخاری چنگ میزند! پس آیا دیدید درجه صدق علمای اسلام و همسران پیامبر را که حقیقت را نپوشاندند تا آنجا که شیعه میتواند سوء استفاده کند

حقیقت چهارم در این حدیث =  همانی است که شیعه فقط آن را نوشته، یعنی  فاطمه با ابوبکر تا وقت وفات به خاطر مال فدک قهر بود فاطمه ۶ ماه بعد از پیامبر زندگی کرد و بعد از وفاتش همسرش علی او را شبانه دفن کرد و به ابوبکر خبر نداد و خودش بر او نماز خواند
حقیقت پنجم در این حدیث  =  علی بخاطر مقام فاطمه (یادگار پیامبر) پیش مردم صاحب احترام بود اما وقتی فاطمه وفات یافت، علی  بخاطر عدم بیعت با ابوبکر از چشم مردم افتاد پس در پی  آشتی و بیعت با  ابوبکر شد و او در طول این شیش ماه بیعت نکرده بود!!
خواننده گرامی دانستید که شیعه چرا به اینجای حدیث میرسد چند نقطه …….. میگذارد؟ برای اینکه این قسمت حدیث میگوید آنقدر فاطمه ( یادگار پیامبر ) عزیز مردم بود که به خاطر گل رویش، علی را هم دوست داشتند و از اینکه علی بیعت نکرده بود ناراحت بودند اما  باز ناراحتی خود را نشان نمیدادند!
این یعنی چه؟ یعنی هرچی که شیعه گفته که زدند شکم فاطمه را پاره کردند همه اش کشک است همه اش دروغ است و قضیه برعکس بوده  یعنی مومنان به خاطر خوشحال نگه داشتن فاطمه ، علی را هم خوشحال نگه داشته بودند

پس ای شیعه این قسمت حدیث را چرا نمیبینی؟؟؟؟
(لا تقربوا الصلاه) را میبنی (و انتم سکاری) را نمبینی!!!  در حیرتم  از این مکر شبانه روزی شما !! در حیرتم از کمی تدبر پیروان شما!! در حیرتم از سستی استدلال شما!! ودر حیرتم از چنگ زدن متوالی شما به این روش  استدلال تار عنکبوتی!! و در حیرتم از پررویی شما!!! و در حیرتم از زورگویی شما!!

حقیقت شیشم در این حدیث= وقتی علی عزم آشتی کرد برای ابوبکر پیغام فرستاد که تنها پیش من بیا و کسی را  هم با خودت نیار! مقصودش این بود که عمر نیاید  حضرت عمر گفت والله که امیر، تنها نمیروی!
ابوبکر گفت  والله که تنها میروم!  من که به اونها بدی نکردم تا بترسم و تنها آمد و حضرت علی شروع به سخن کرد و گفت: به حقیقت که بر برتری و فضل تو بر ما آگاهیم و با تو در خیری که الله به تو داده رقابت نمیکنیم ولی مستبدانه عمل کردی و (و اینکارت خوب نبود)  و بخاطر قرابت با رسول الله باید در کار با ما مشورت میکردی!
و چشمان ابوبکر پر از اشک شد و گفت: فامیل رسول الله برایم از فامیل من عزیزترند، اما درباره مشاجره من وشما برای  این مال فدک،  من هر کاری که رسول الله با این اموال میکرد را انجام میدهم ( پس جای نگرانی نیست)

خواننده عزیز  میبیند که علی تا آن حد محترم است که به خلیفه میگوید بیا خانه ما و شرط هم میگذارد و خلیفه میرود! چرا؟ چون علی فامیل رسول الله است و ابوبکر خویشان رسول الله را دوست میداشت
حقیقت شیشم در این حدیث= بعد علی به ابوبکر گفت وعده من با تو برای بیعت  نماز عشا در مسجد!
اما نماز ظهر که خوانده شد، ابوبکر بر منبر رفت و علی را ستود و عذرش را در تاخیر در بیعت موجه دانست و بعد علی بلند شد و خطاب به جمعیت  گفت: این تاخیر و قهر ما برای این نبود که منکر فضل ابوبکر هستیم و  برای این نبود که خود را رقیب او میدانستیم  بخاطر این بود که بدون مشوره ما عمل کرده بود و ما نیز برای خود در این  امر (رای گیری و مشوره) حقی قایل بودیم برای همین ناراحت شدیم بعد بیعت کرد و مسلمانها خوشحال شدند و گفتند ای علی احسنت! کار خوبی کردی 

خواننده گرامی!
 دیدی حقایقی را شیعه در این حدیث نمیبیند:
 مثل اینکه علی اصلا از غدیر خم نمیگوید!
 مثل اینکه علی اعتراف به برتری ابوبکر و عدم رقابت با او دارد!
مثل اینکه علی آزادانه حتی در وقت صلح و بیعت  در مسجد مقابل مردم  نیز گفت :ابوبکر رفتارش صواب  نبود  یعنی از کسی نمیترسید و دیدید که مردم و نمازخوان ها  جملگی دوستدار ابوبکر بودند
شیعه فقط وسط جمله را بریده و هی نامه مینویسد  و نویسنده نامه را دکتر و متخصص و استاد معرفی میکند تا شاید نامه اش وزنی بیابد اما هیهات هیهات
این نوشته ادامه دارد در مقاله بعدی درباره برحق نبودن حضرت فاطمه رضی الله عنها  در غضبشان  بر ابوبکر خواهیم نوشت

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …