بعد از پیامبر اکرم، پیشوای حضرت فاطمه چه کسی بوده است؟ ۵ (بخش آخر)

در ادامه مقاله پیشین، اینک جواب به آخرین سوالات دکتر شیعه آقای جلالیان= شیعه در ادامه میگوید: -در پاسخی که سایت اسلام تکس نت  در رابطه با سوال ما درج کرده به هیچ وجه به این حدیث بسیار مهم معتبر که در ذیل می آید توجهی نشد و عمدا از کنار آن گذشته اند. به حدیث دقت کنید پیامبر اکرم صلوات الله علیه در باره حضرت فاطمه فرموده اند: (ان الله یغضب لغضبک یا فاطمه و یرضی لرضاک) ای فاطمه بدرستی که خدا غضب می کند به غضب تو وخشنود می شود به خشنودی تو-
المستدرک علی الصحیحین ج ۳ ص۱۶۷ .حدیث ۴۷۳۰ ( و منابع دیگر مانند الصواعق المحرقه حافظ ابن حجر مکی ص ۱۰۵ و تهذیب التهذیب ج ۱۲ ص ۴۴۲ حافظ ابن حجر عسقلانی نیز وجود دارد)
و ملاحظه می فرمائید که این حدیث بطور کامل مطلق است و هیچ قیدی ندارد وقتی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله می فرمایند: " خداوند به غضب فاطمه غضب می کند , قیدی بر آن قرار ندادند که : اگر چنین و چنان بود ،یا به فلان شرط ، یا اگر غضبش به فلان علت بود ،این غضب به چه سببی باشد ؟ نسبت به چه کسی باشد ؟ در چه زمانی باشد ؟ هیچ اشاره ای ندارد و بطور کامل مطلق است

پاسخ اهل سنت:
اولا این حدیث درست نیست و علامه ابن حجر عسقلانی نیز درباب مناقب فاطمه هرچند که این حدیث را ذکر کرده اما نگفته صحیح است و سندش را نقد نکرده
اما علامه ذهبی حدیث را منکر میداند زیرا  یکی از راویان (هم در طبرانی هم در مستدرک) ، حسین بن زید است که ذهبی در التخلیص باب مناقب فاطمه رضی الله عنها  گفته وی  منکر الحدیث  است پس حدیث صحیح نبوده و در اعتقادات قابل استناد نیز نیست.
دوما< دلیل دیگر ما بر رد این حدیث همانا فرموده خود رسول الله است  خود رسول الله فرمودند که همیشه در غضبشان  بر حق نیستند حدیث صحیح را ببینید: [ أیما رجل من أمتی سببته سبه أو لعنته لعنه فی غضبی فإنما أنا من ولد آدم أغضب کما تغضبون وإنما بعثنی رحمه للعالمین فاجعلها علیهم صلاه یوم القیامه] . (أحمد ، وأبو داود ، والطبرانى عن سلمان)  و شیخ آلبانی گفته حدیث صحیح ست
 رسول الله فرمودند:هر کس از امتم را که در حالت غضب  ناسزا گفتم یا لعنت کردم؛ بدرستیکه من بشر و از اولاد آدم هستم عصبانی میشوم همانطور که شماها میشوید؛ اما چون برای رحمت مبعوث شدم پس از الله خواستم که این لعن و ناسزا (در حالت غضب را ) را برایشان در روز قیامت  سبب رحمت بگرداند
این حدیث به الفاظ مختلف  در جایگاه های متفاوت و  همه هم صحیح روایت شده ، چگونه ممکن است که غضب فاطمه غضب الله باشد مگر فاطمه الله است، که غضبش  همیشه درست باشد!

سوما< گفتم که برای سند حدیث باید متخصصان نظر بدهند ابن حجر عسقلانی درباره سند حدیث نظر نداده اما ذهبی تحقیق کرده و حاکم را اهل سنت در بررسی سند سهل انگار میدانند و ابن حجر مکی که واویلاست!! اما اگر خیلی این حجر مکی را دوست دارید بدانید که با وجود این حدیث او شیعه را کافر مطلق میداند در حالیکه این نظر اهل سنت نیست
و حاکم هم حدیثی دارد که علی در وقتی که هنوز شراب حرام نبود شراب نوشیده و در حالت مستی نماز خواند و در نماز اشتباه کرد که قبول دارید پس اینها را  قبول کنید!!!
چهارما< ببینید آقای دکتر متخصص!
 علمای اهل سنت حدیث های خود را بهتر میدانند و میفهمند ولی با وجود این احادیث، باز اونها ابوبکر را بهتر از فاطمه میدانند چرا؟ آیا معنی حدیث خود را نمیدانند؟ آیا سند حدیث خود را نمیشناسند؟؟  آیا شما جناب دکتر آب درمانی بهتر از اونها مطلب حدیث را میفهمی و صحیح را از غیر صحیح تشخیص میدهی؟؟؟ اگر اینطور باشد پس بالاغیرتا برو به کمک علمای بیچاره خودت که تا حالا بعد از ۱۴۰۰ سال اسناد یک کتاب حدیث خودشن را بررسی نکرده اند ! کل اگر طبیب بودی سر خود دوا نمودی…..این مثل بر شما منطبق ست جناب دکتر
ای برادر!! تو نمیتوانی با استناد به کتب علمایت احادیث صحیح مهمترین کتابت یعنی اصول کافی را نشان دهی ! بعد میایی و در سند احادیث ما روی دست علمای ما بلند میشوی! نمیگویم بلند نشو ! بشو!! حرفت را بزن!! ولی این حرف یادت باشد ؟ که مثال تو مثال این شعر است:
تو بر اوج فلک چه دانی چیست ؟ گر ندانی که در سرای تو کیست ؟!
 
شیعه درادامه نامه خود مینویسد
پ نویسنده سایت اسلام تکس . نت  (اقای سجودی ) که خود را نماینده اهل سنت معرفی کرده و به نمایندگی از علمای اهل سنت جواب داده برای اثبات رضایت حضرت فاطمه از ابوبکر به یک کتاب دست چندم استناد کرده است بنام – سنن الکبری بیهقی – که نوشته امام بیهقی است . درحالی که این کتاب اولا- در ردیف صحاح سته ( کتابهای ۶ گانه معتبر اهل سنت ) نیست

پاسخ اهل سنت:
بنازم زور گویی را!! خب همین حالا تودر مقابل کتاب بخاری به مستدرک حاکم و طبرانی و صواعق محرقه!!!!! استناد کردی که این آخری حتی از کتب دست دهم ما نیست اگر بد است چرا چنین کردی؟
بیا این هم حدیث بخاری در باره فضایل ابوبکر:: أخبرنی أبو موسى الأشعری أنه توضأ فی بیته ثم خرج فقلت لألزمن رسول الله صلى الله علیه و سلم ولأکونن معه یومی هذا قال فجاء المسجد فسأل عن النبی صلى الله علیه و سلم فقالوا خرج ووجه ها هنا فخرجت على إثره أسأل عنه حتى دخل بئر أریس فجلست عند الباب وبابها من جرید حتى قضى رسول الله صلى الله علیه و سلم حاجته فتوضأ فقمت إلیه فإذا هو جالس على بئر أریس وتوسط قفها وکشف عن ساقیه ودلاهما فی البئر فسلمت علیه ثم انصرفت فجلست عند الباب فقلت لأکونن بواب رسول الله صلى الله علیه و سلم الیوم فجاء أبو بکر فدفع الباب فقلت من هذا ؟ فقال أبو بکر فقلت على رسلک ثم ذهبت فقلت یا رسول الله هذا أبو بکر یستأذن ؟ فقال ( ائذن له وبشره بالجنه ) . فأقبلت حتى قلت لأبی بکر ادخل ورسول الله صلى الله علیه و سلم یبشرک بالجنه فدخل أبو بکر فجلس عن یمین رسول الله صلى الله علیه و سلم معه فی القف ودلى رجلیه فی البئر کما صنع النبی صلى الله علیه و سلم وکشف عن ساقیه ثم رجعت فجلست

خلاصه ترجمه این است:
ابو موسی میگوید:وضوگرفته از خانه خارج شدم و نیتم این بود که تمام روزم را با رسول الله همراه باشم، ایشان را  در مسجد  نیافتم پرسان پرسان  آخر ایشان  بر سر چاه اریس دیدم ، سلام کردم و  با خود گفتم امروز نگهبان خلوت  رسول الله میشوم و  به همین منظور نزدیک دروازه نشستم که مردی در زد گفتم کیستی؟ گفت ابوبکرم ! گفتم برجایت باش تا ببینم رسول الله اجازه میدهد!  بعد رفتم پیش پیامبر و عرض کردم یا رسول الله ابوبکر اجازه میخواهد.
 فرمود بهش اجازه بده و او را مژده بده به بهشت!!…..
خب ای شیعه اینهم بخاری که صد جایش ابوبکر را از زبان رسول الله ستوده ولی تو میخواهی از همین کتاب کفر وجهنمی بودن ابوبکر را ثابت کنی اگر میگویی در مقابل بخاری حق نداریم به بیهقی استناد کنیم پس تو چرا سخن بخاری را قبول نداری و رفته ای دنبال حاکم و طبرانی ؟؟ جواب داری البته که نداری!! اما در عوض تا هر چقدر که بخواهیم متاع  پر رویی و پرگویی در کشکولتان دارید!!
وانگهی گفتمت که احادیث صحیح ما منحصرا در صحاح سته نیست و اگر غیر از این  باشد پس چرا کتب دیگر را به دور نمیاندازیم؟ این اصل پیش پا افتاده را چرا نمیخواهی بدانی؟ بعد تو به حاکم  و طبرانی استناد کردی خب آنها هم از کتب شیشگانه ما نیستند  قربان برم خدا را ….

 
شیعه  در ادامه میگوید: ثانیا- خود حدیثی که به آن استناد شده است مرسل است که از اعتبار آن میکاهد
پاسخ اهل سنت: در جواب به این علامه دهر که در سند احادیث ما خبیر است (اما از بررسی سند احادیث خودش عاجز است) بزبان ساده  میگوییم که حدیث مرسل میتواند صحیح باشد و صحیح صحیح است

شیعه میگوید: ثالثا – راوی این حدیث شخصی بنام – شعبی – است که ناصبی و از دشمنان علی بوده است که نمیتوان به سخن او اعتماد نمود
پاسخ اهل سنت: اما راوی حدیثی که به آن چسبیدبی هم حضرت عایشه است آیا او را ناصبی و دشمن علی نمیدانید ؟  پس چرا؟؟؟
 آیا خود ابوبکر را دشمن علی نمیدانید!
از نظر شما همه تابعین و صحابه ناصبی و بدتر ز ناصبی هستند!
ببین در هر قدم ترا به خاک میمالم اما رسول الله فرمود اگر حیا نداری پس هر چی میخواهی بکن ( یا بگو)

شیعه میگوید" رابعا – شعبی در زمان وقوع حادثه وجود نداشته است و از تابعیین بوده است
پاسخ اهل سنت:خب که چی؟ گفتیم که حدیث مرسل است و ایشان از حضرت علی یا غیر ایشان شنیده اند آیا معنی تابعی را نمیدانی ؟ تابعی یعنی کسی که یاران رسول الله را دیده است

شیعه میگوید: خامسا – رضایت فاطمه از ابوبکر در صحاح سته مانند صحیح بخاری و مسلم و مسانید وجود ندارد و اگر این حدیث صحیحی بود که در این صحاح ومسانید به آن اشاره میشد که نشده است
پاسخ اهل سنت به به!! این یک قاعده جدید است که تو بر علم حدیث اضافه میکنی!!
یعنی بر طبق قانون شما هر حدیث صحیح باید و باید  فقط در صحاح سته موجود باشد؟؟
هیچ عالم اهل سنت یا حتی هیچ جاهل اهل سنت نیز این حرف را نمیگوید
و همین تو ! آری همین تو نیز  در همین نامه به احادیثی خارج از صحاح سته استناد کردی! ای کاش میدانستم از فریب دادن امت شیعه چه عایدتان میشود؟؟

شیعه میگوید: سادسا – خود عایشه که دختر ابوبکر هم بوده در صحنه حضور داشته است و براش مهم هم بوده که حضرت فاطمه از پدرش راضی شده باشد ولی چنین مطلبی را نگفته است و حتی به صراحت هم گفته که فاطمه در تمام مدت حیاتش بعد از پیامبر بر ابوبکر غضب و قهر کرده و سخن نگفته است . و آنوقت نویسنده سایت اسلام تکس .نت مدعی شده است که فاطمه از ابوبکر راضی شده است و استنادش هم همین کتاب دست چندم بیهقی و روایت پر اشکال آن است !!!!! آیا این تعجب ندارد ؟

پاسخ اهل سنت: اگر برای عایشه مهم بود که بداند فاطمه راضی شده یا نه؟ آنوقت میتوانست به دروغ بگوید  که بله از پدرم راضی شد!! از نظر شما که ام مومنین دروغگو است
اگر نفهمیدی این دو خط را دوباره بخوان تا ببینی در چه تضادی و در چه گردابی گرفتاری 
و گفتمت و باز هم میگویمت که همه احادیث بیهقی دروغ نیستند ما احادیث صحیح این کتاب و کتب مستدرک و طبرانی ( که تو هم به آنها استناد کردی) را قبول داریم
ای داد ای بیداد ای مسلمونها
شیعه خودش در مقابل بخاری که صریحا به صد لفظ ابوبکر را بهشتی میداند به کتب دست چندم یا به متن مبهم  چنگ میزند بعد به ما طعنه میزند

شیعه میگوید: سابعا – نویسنده سایت اسلام تکس . نت مدعی شده است که صحیح بودن حدیث به راویان آن است و به خاطر اینکه راویان کتاب صحیح بخاری و مسلم معتبر هستند لذا هر حدیثی که در این کتابها وجود دارند هم صحیحند و اگر راویان سایر کتابهای اهل سنت نیز راوی معتبر باشند پس آن حدیث صحیح است . با این استدلال ما از نویسنده اسلام تکس .نت می پرسیم که – شعبی – مورد وثوق بوده است ؟ اگر بوده پس چرا این حدیث در صحاح سته وجود ندارد ؟ آیا امام بخاری با آن همه دقتش که از بین بیش از ۶۰۰ هزار حدیث این ۷۰ هزار حدیث را استخراج کرده و برای هر حدیث هم غسل میکرده و دو رکعت نماز میخوانده است به این حدیث توجه نکرده و در کتابش – صحیح بخاری – نیاورده است .

پاسخ اهل سنت:
امام بخاری هرگز ادعا نکرده که همه راویان پاکدامن  و راستگو را میشناسم یا از همه نقل قول کرده ام , و هرگز ادعا نکرده که هرکس که از او نقل قول نکردم پس حتما دروغگو است
ادعای او ( که امت هم تایید میکند ) این است  راویان کتاب من همه راستگو هستند اما نگفته من از همه راستگویان نقل قول کرده ام , یعنی گفته کتاب من گردو  است  و گرد است اما نگفته هر گردی گردو است و اگر گردو نباشد گرد نیست
آخر با کدام زبان به این دکتر متخصص، مساله به این سادگی را بفهمانم؟؟
امام بخاری به اندازه توانش احادیث  صحیح و راویان صحیح را جمع کرده، اما هرگز نگفته که همه احادیث صحیح و همه راویان ثقه پیش من جمع هستند و غیر از من هرچی است کشک است!!


شیعه میگوید: ثامنا – اگر رضایت  حضرت فاطمه از ابوبکر حقیقت داشت علمای قبل از بیهقی حتما به آن اشاره میکردند و در کتابهایشان این حدیث را ذکر میکردند اما چنین اتفاقی نیفتاده است .
پاسخ اهل سنت :بزبان ساده حرفش این است که بیهقی حق ندارد حدیث بکر و خبر تازه در کتابش داشته باشد، این حرف را از کجا میگوید؟؟ هر کتاب حدیث مورد اهل سنت احادیث منفرد  و مختص به خود هم دارند

شیعه میگوید:اما نکته مهم دیگر اینکه نویسنده سایت اسلام تکس . نت ( آقای سجودی ) که خود را نماینده اهل سنت و سخنگوی علمای سنی معرفی کرده است اظهار نظر فرموده اند که – مقام ابوبکر از مقام فاطمه برتر و بالاتر است !!!!!!!
من شخصا به این شخص نادان جواب نمیدهم بلکه جواب را از خود علمای اهل سنت می آورم دقت کنید : مناوی – صاحب کتاب
– فیض القدیر فی شرح جامع الصغیر – که این کتاب مشتمل بر اقوال برخى از علماى بزرگ اهل سنت و ایشان در باره حضرت زهرا میگوید که : ( استدل به السهیلی علی ان من سبها کفر . لانه یغضبه و انها افضل من الشیخین ) یعنی سهیلی طبق این روایت بر کفر کسى که به فاطمه دشنام دهد استدلال میکند و میگوید : هرکه او را دشنام دهد رسول خدا را به خشم آورده و فاطمه از ابوبکر و عمر برتر است .باز همین – مناوی – در کتاب فیض القدیرش قول علماى دیگرى از اهل سنت مانند سبکی و شهاب الدین ابن حجر و العراقی را ذکر میکند که:قال السبکی: الذی نختاره و ندین الله به أن فاطمه افضل من خدیجه ثم عایشه قال شهب الدین ابن حجر : ولوضوح ما قاله السبکی تبعه علیه المحققون  وذکر العلم العراقی : أن فاطمه و اخاها ابراهیم افضل من الخلفاء الاربعه باتفاق – سند این سخنان : کتاب فیض القدیر فی شرح جامع الصغیر ج ۴ ص ۴۲۱ . تالیف المناوی
ترجمه :سبکی گوید: آن چه ما اختیار می کنیم و در برابر خداوند آن را برگردن می گیریم این است که فاطمه برتر از خدیجه و عایشه است .شهاب الدین ابن حجر میگوید : به دلیل روشنى سخن سبکی .محققان پس از او در این نظر از او پیروی کرده اند. علم الدین عراقی گوید : فاطمه و برادرش ابراهیم -به اتفاق علما – از خلفاى چهارگانه برتراند .ملاحظه می فرمائید که مقام حضرت فاطمه از خلفای اربعه و حتی از عایشه و خدیجه هم برتر است و آنوقت این نادان میگوید ( از نظر اهل سنت مقام ابوبکر از مقام فاطمه بالاتر ست )

پاسخ اهل سنت: ای دکتر خجالت بکش ! حیا کن!
جمهور مسلمانان ابوبکر را بهترین فرد امت میدانند و همین عقیده عمومی اهل سنت است و استثناء اعتباری ندارد
 وانگهی، مگر این تو نبودی که تا حالا داد میزدی که چرا سجودی بخاری را رها کرده و چسبیده به بیهقی ؟
خب بیا این هم حدیث بخاری: اتفاقا راوی روایت هم خود حضرت علی است:
۳۴۶۸ – حدثنا محمد بن کثیر أخبرنا سفیان حدثنا جامع بن أبی راشد حدثنا أبو یعلى عن محمد ابن الحنفیه قال  : قلت لأبی أی الناس خیر بعد رسول الله صلى الله علیه و سلم ؟ قال أبو بکر قلت ثم من ؟ قال ثم عمر وخشیت أن یقول عثمان قلت ثم أنت ؟ قال ما أنا إلا رجل من المسلمین
ترجمه حدیث : محمد بن حنفیه میگوید از پدرم ( از حضرت علی ) پرسیدم بعد از رسول الله بهترین انسان کیست؟ فرمود ابوبکر ! پرسیدم و بعد از ابوبکر ؟ فرمود عمر
پسر علی میگوید ترسیدم در مرحله بعدی بگوید عثمان!
 پس روش سوال را عوض کردم و گفتم بعدش شما بهترین هستید؟
فرمود من  فقط فردی  از مسلمان ها هستم!
 صحیح بخاری باب قول النبی صلى الله علیه و سلم ( لو کنت متخذا خلیلا )
 بفرما!اینهم بخاری ! اینهم علی !! حالا چه میگویی؟

نویسنده: محمد باقر سجودی

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …