هرگز عادت نداشتم که با استناد به کتب شیعه، عقایدشان را بنقد بکشم، زیرا میدانستم شیعه وقتیکه به تنگنا بیافتد سه پاسخ دارد و خود را نجات میدهد! اول: یا به دروغ میگوید: حدیث ضعیف و جعلی است
(در حالیکه آنرا جعلی نمیداند و در جایی دیگر به آن استناد میکند!!)
دوم: یا میگوید: ای بیسواد! معنی حدیث این نیست که تو فهمیدی، اگر امام گفته (سیاه) منظورش این بوده (سفید)
سوم: یا میگوید امام این حرف را از روی تقیه گفته و حرف دلش این نبوده!!
اما حالا چیز جالبی به ذهنم رسیده، که هر سه مکر علمای شیعه را با آن خنثی میکنم! یعنی عوض آنکه به متون شیعه مراجعه کنم به مجالس درس علمای طراز اول آنها میرویم مجلس درس علمایی که مورد قبول همه هستند
در این صورت هرگز نمیتوانند بگویند حدیث ضعیف است یا از سر تقیه گفته شده یا معنیش این نیست که تو فهمیدی ویکی از علمای معاصر آنها صاحب این عکس هاست:
علامه حاج سید محمد حسین حسینی تهرانی
شرح حال این أیت الله:
در۲۴ محرم الحرام ۱۳۴۵ هـ.ق مرحوم آیت الله حاج سید محمد صادق طهرانی( ۱۳۰۰-۱۳۷۰ هـ ق) صاحب فرزندی شد که او را سید محمد حسین نامید .وی پس از پشت سر نهادن دوران صباوت بنا به اقتصاد شوق فطری وشیوه خانوادگی به تحصیل علوم حوزوی اقبال نمود ومقدمات آنرا نزد والد ماجد خویش که از علمای طهران و امام جماعت مسجد قائم لاله زار ونویسنده تفسیر القرآن بود فراگرفت و درسال ۱۳۶۳ هـ.ق به حوزه علمیه قم آمد ودوره سطح رادر این کانون فقاهت وولایت به پایان رسانید .سپس به درس فقه آیت الله العظمی بروجردی و درس اصول آیت الله سید محمد محقق داماد و مدتی نیز در درس خارج آیت الله حجت کوه کمره ای حاضر شد و دراین دو رشته به کمالاتی دست یافت. به موازات تحصیل درفقه واصول به استفاده از محضر علامه طباطبایی نائل آمده وعلومی چون تفسیر، فلسفه، کلام، اخلاق وعرفان را ازحوزه درسی وی آموخت و از محضر آیت الله آقا بزرگ طهرانی در علم حدیث و رجال استفاده نمود .
وحدود ۷۵ کتاب از این فقیه محقق و عارف وارسته ودلسوز واقعی اسلام، به یادگار مانده که بیش از نیمی از آن ها به طبع رسیده اند . سرانجام این این عالم ربانی پس از عمری سرشار از توفیقات و خدمات دینی، علمی واخلاقی فراوان درنهم صفر۱۴۱۶ هـ.ق ودرسن هفتاد ویک سالگی به دار بقا شتافت وپیکر پاکش پس از تشییعی شکوهمند واقامه نماز به امامت حضرت آیت الله بهجت مدظله العالی درصحن مطهر امام رضا علیه السلام به خاک سپرده شد . أفاض الله علینا من برکات تربته .
ایشان درحیات پر برکت خویش تألیف سود مندی از خود به جای گذاشت که مجموعهای گران بها درعلوم ومعارف اسلام می باشد و دراتقال سخن وصلابت، پر بها وکم مانند است:
۱- الله شناسی در سه مجلد
۲-امام شناسی درهجده مجلد
۳-معاد شناسی درده مجلد
۴ -مقدمه وشرح رساله سیر و سلوک مسنوب به بحر العلوم
۵ -رساله رب اللباب درسیر وسلوک اولی الالباب
۶-توحید علمی وعینی
۷-مهر تابان ( یاد نامه علامه طباطبایی (
۸-روح مجرد ( یاد نامه مرحوم حاج سیذ هاشم موسوی حداد(
-۹رساله بدیع (عربی) وترجمه رساله بدیعه
-۱۰رساله نوین
۱۱-رساله حول مسئله رویه الهلال (عربی)
-۱۲وظیفه فرد مسلمان در إحیای حکومت اسلام
-۱۳ولایت فقیه درحکومت اسلام درچهار مجلد
-۱۴نور ملکوت قرآن درچهار مجلد
-۱۵نگرشی برمقاله قبض وبسط تئوریک شریعت دکتر عبدالکریم سروش
-۱۶رساله نکاحیه:کاهش جمعیت ضربه ای سهمگین یر پیکر مسلمین
-۱۷نامه پیش نویس قانون اساسی
۱۸-لمعات الحسین علیه السلام
۱۹-هدیه غدیریه: دو نامه سیاه وسپید
-۲۰رساله نخستین قربانی .
بنا بر این شرح حال این مرد در بین شیعه ها محترم زیست و محترم مرد در جای محترم دفن شد و مرد محترمی بر سر جسدش نماز خواند و این را هم اضافه کنم که وزارت ارشاد اسلامی کتاب ۱۸ جلدی امام شناسی او را دریک جلد بزرگ خلاصه و چاپ کرده است پس نظر او، نظر همه است حالا من از کتاب امام شناسی او به شما نشان میدهم که منظور شیعه از امام کیست!
نکات زیر را فقط فقط از درس اول این کتاب بیرون کشیدم این کتاب مجموعا 180 درس دارد و شما میتوانید از سایتهای مختلف مثلا این سایتhttp://ganjinah.mihanblog.com/post/38 دانلود کنید
این آیت الله در پرتو احادیث صحیح کتب خود،میگوید:
۱- عَلِیّ بنِ أبِی طالب حائز مقام شفاعت کبری است
۲ او مظهر کامل و تام أسماء الله است
۳ – واسطه فیض و اشراق نور ازلی بر تمام جهانیان است یعنی الله توسط او فیض خود را به مخلوقات میرساند
۴ – امام علی معصوم است یعنی هیچ گناه و اشتباهی را در طول عمر مرتکب نشده است.
۵ – امام علی را خدا رهبر مردم نموده است ایمان به رهبری او مثل ایمان آوردن به نبوت واجب است و امام با پیغمبر فرقى ندارد، فرق فقط این است که پیغمبر آورنده شریعت و کتاب، و امام حافظ و مبلغ آن است
۶ – ما با یاری طلبی از خدا و با یاری طلبی از علی امور زندگی خود را پیش میبریم!
۷- امام در حال حاضردارد جامعه را رهبری میکند
۸ -امام مثل قلب است و بشریت مثل اندام، بشر بدون امام کورو کر و لال است و چون امام حکم مغز و قلب عالم است لذا سرور و حزن او در جوارح و اعضاء او که یکایک مخلوقاتست اثر مىکند. صبحگاه روزیکه امیرالمؤمنین علیه السلام کشته شدند هر ریگى را که از هر نقطه زمین برمىداشتند در زیر آن خون تازه بود. و امام که کشته شد، خورشید مانند خون تازه سرخ شد، و دیوارها به رنگ خون در آمدند
و تمام موجودات بر شهادت امام گریه کردند حتى درندگان در بیابانها و ماهیان دریاها و مرغان بر فراز آسمان. و خورشید، و ماه، و ستارگان، و آسمان، و زمین، و مؤمنان از انس و جن، و تمام فرشتگان آسمانها، و رضوان: خازن بهشت، و مالک: پاسبان دوزخ، و فرشتگان پاسبانان، و نگاهدارندگان عرش، و آسمان. برای شهادت امام گریه کردند« برگرفته از درس اول کتاب امام شناسی علامه محمد حسین حسینی طهرانی»
نظر اهل سنت:
در باور شماره یک شیعه که به علی مقام شفاعت کبری را داده باید بدانیم که معنی سخنش این است که هر که را امام گفت برو بهشت، آنکس بهشت او میرود!! و بطمع استفاده از همین قدرت امام است که شیعه خود را کشته و مردم امام نشان میدهد
از باور شماره 2 شیعه، در میابید که در اینجا شیعه بشری را امام نمیداند، بلکه یک موجود غیر عادی امام اوست این موجود در حقیقت یک اله است زیرا مظهر کامل و تام الله بودن این معنی را دارد که الله چون خالق است و الله چون رازق است پس این مظهر الهی هم به همان صفات آراسته است!!
باور شماره ۳شیعه، شان الله را «نعوذ بالله» بیکار و عاطل و باطل کرده و در یک گوشه دنج نشانده و امام شده واسطه فیض الله با مردم و همکاره جهان و مافیها!! پس امام بشر نیست این صفت یک بشر نیست. او شریک الله است ! بلکه حق این است که بگوییم در نزد ملاهای شیعه، مقام الله یک مقام تشریفاتی است نه اجرایی!!
در باور شماره ۴ باز شیعه نشان داد که امام را بشر نمیداند زیرا بشر نمیتواند تمام عمر را بیگناه و بی اشتباه بسر برد !
اگر بقیه عقاید شیعه درست باشد پس باور ۵ شیعه خود بخود درست است یعنی اگر امام دارای این قدرت عظیم باشد که ملایان میگویند،پس خود بخود او رهبر جامعه میشود ولو که الله او را نصب هم نکند!!! زیرا با چشم سر میبینم که در دنیا هرکس که اندکی قدرت دارد، بزور خود شده رهبر!! پس امام با این قدرت خداگونه صد البته که رهبر است!
اما یک اشکال حل نشده جلوی ماست: امام با این قدرت نامحدود، چرا از مردانی با قدرت اندک و محدود، فراری است درست شبیه به اینکه خامنه ای با این ارتش و سپاه جرارش، از ترس من برود در غار جماران پنهان شود!! این معما در قدرت و رفتار امامان را؛شیعه نمیتواند حل کند پس عقیده اش دروغ است یعنی اگر خامنه ای از ترس من فراری باشد پس نه علم دارد نه قدرت، نه ارتش، نه سپاه، نه هیچی ! و یا اینها دارد و من از او بیشتر دارم
اما خیالبافی شیعه اجازه نداده هیچ کس از امام برتر باشد پس شیعه باید جواب اشکال را بدهد!
و ایضآ اگر عقیده شماره ۵ را قبول کنیم، ناچاریم بگوییم که یا از این عقیده شیعه، قرآن بیخبر بوده است و نمیدانسته که علی مثل حضرت محمد است و یا باید بگوییم که قرآن خبر داشته اما انصاف ( نغوذ بالله ) به خرج نداده و در آیاتش همه سهم ها را به رسول الله داده و به علی حتی یک آیه آشکار و صریح را هم نداده است!!!!
در عقیده ۶ ملا شرک خود را نشان داد. شیعه به این شرک افتخار میکند! البته این شرک سرچشمه از عقیده سومش میگیرد. در عقیده سوم شیعه میگوید الله همه کارها را واگزار کرده به امام
در عقیده ۷ آدرس بدهد که امام از کجا دارد جهان را رهبری میکند؟ و چگونه؟!! و آثار این رهبری را نمایان کند! شعار دادن که کاری ندارد من هم میتوانم بگویم پدرم دارد جهان را رهبری میکند و هرکس دلیل خواست میگویم به همان دلیلی که امام شیعه دارد رهبری میکند!!
در اعتراض به عقیده ۸ شیعه، سوال ما این است حالا فرضا خورشید و ماه بر مرگ امام گریه کردند، جناب آقای رضوان (خازن بهشت) چرا باید گریه میکرد؟!! مگر نه اینکه امام با مرگ به خازن بهشت نزدیک تر میشد، دیگر گریه برای به پایان رسیدن زمان فراق و دروی چرا؟!! خازن بهشت باید میخندید! اینجا گریه برای او بی معنی است.
و از سوی دیگر،شیعه در اینجا امام را قلب میداند و میدانیم بدون قلب انسان زنده نیست پس مرده است و معنی حرف شیعه هم همین است که امام نباشد جهان از بین میرود باز این صفت یک بشر معمولی نیست صفت یک اله هم نیست یک چیزی بالاتر است
وانگهی، وقتی ذره ذره عالم برای مرگ امام به رنگ خون در آیند برای همه پیامبران الهی به رنگ زرد در نیامدند، چه برسد سرخ! پس این امام اله است نه بشر او حتی پیغمبر هم نیست چیزی بالاتر است.
پیامبر مرد و آب از آب تکان نخورد، نه جهان سرخ شد نه بنفش، پس این امام کیست که حضرت محمد یک هزارم مقام او را ندارد؟
و این حادثه عظیم (خونین شدن همه اشیاء ) را تاریخ بشری ثبت نکرده است و فقط در کتب شیعه است که ذرات عالم از گریه چون خون سرخ شدند
و اگر آنطور که شیعه میگوید، درندگان در بیابانها و ماهیان دریاها و مرغان بر فراز آسمان. بر مرگ امام گریه کرده باشند پس این سخن بدان معنی است که همه آن حیوانات بر علوم غیبیه تسلط دارند گرنه کربلا کجا و جنگل آمازون کجا؟ پس با این حساب علم غیب داشتن بازیچه کودکان و بلکه بدتر ملعبه ماران و کرم ها شد !!
شیعه حتما خواهد گفت الله به همه موجودات خبر داد تا گریه کنند!!
دهان ملای شیعه را که نمیتوانیم ببندیم! پس هرچه دلش خواست میگوید!
خواننده گرامی !
متوجه باش که من دارم از مجلس درس علمای امروزی شیعه عقیده آنها را درباره امامان از زیر زبانشان بیرون میکشم ! پس آیا شما هنوز به گفته های این قوم قرون وسطایی ایمان دارید؟