چهار آیه ای که مورد بررسی قرار گرفت از مهمترین آیاتی بود که دستاویز فرقه شیعه قرار گرفته بود، اما بعضی آیات نیز هستند که شیعه هر از گاهی از آن برای اثبات امامت و خلافت استفاده می کند اگر چه که خیلی از معنای مورد نظر دور است. مانند؛
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ » [التوبه/۱۱۹]
ای کسانی که ایمان آوردید، تقوای الله را پیشه کنید و با صادقین همگام شوید.
طرح ادعا:
شیعه می گوید: طبق روایات فراوانى که از طریق فریقین (شیعه و سنى) نقل شده است منظور از «صادقین پیامبر صلى الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام هستند……
بررسی آیه:
این گونه جملات زیاد از یک شیعه می شنوید مانند: بسیاری از اهل سنت، ۴۰ رواست در کتب اهل سنت، ۱۴۰ عالم سنی، بسیاری از احادیث، بسیاری از آیات،…… اما وقتی از آنها بخواهید، یکی از آنها را نقل کنند، یا چیزی ذکر نمی کنند یا آدرس دروغ می دهند، یا اینکه آدرس درست است اما موضوع چیز دیگری است و آنها با قطع کردن جملات مراد خود را از آن بیرون می کشند، یا اینکه او روایت از طرف همه محدثین مخدوش و ضعیف اعلان شده و یا اینکه اصلا صاحب کتاب یک سنی نیست بلکه شیعه است یا اصلا مذهبش مشخص نیست.
(یکی از امتیازات اهل سنت بر سایر فرقه ها این است که قول خدا و رسولش را بر قول هر عالمی ترجیح داده هر چند که اون عالم در بالاترین مقام علمی باشد، لذا ما تنها منبعی که معصوم می دانیم و استدلال به آن را جایز می دانیم، قرآن و سنت صحیح رسول الله صلی الله علیه وسلم است نه ۱۴۰ عالم و بیش از ۳۰۰ روایت!!! چون اینها هیچ یک قول رسول الله نیست و ۱۴۰ عالم نصف عالم هم حساب نمی شود، بلکه باید اسم برده شوند و دلیلشان مورد بررسی قرار گرفته و بعد از نقد و بررسی اگر از نظر سند و متن سالم مانند مورد پذیرش هستند.)
اما آیه و موضوعش:
«لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَهِ الْعُسْرَهِ مِن بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿١١٧﴾ وَعَلَى الثَّلَاثَهِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّىٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا ۚ إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿١١٨﴾ یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ ﴿١١٩﴾ مَا کَانَ لِأَهْلِ الْمَدِینَهِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن یَتَخَلَّفُوا عَن رَّسُولِ اللَّهِ وَلَا یَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ۚ ذَٰلِکَ بِأَنَّهُمْ لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَهٌ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا یَغِیظُ الْکُفَّارَ وَلَا یَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّیْلًا إِلَّا کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ ۚ إِنَّ اللَّهَ لَا یُضِیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِینَ ﴿١٢٠﴾»[التوبه/۱۱۷-۱۲۰]
ترجمه :
۱۱۷ – خداوند رحمت خود را شامل حال پیامبر، و (همچنین ) مهاجران و انصار که در زمان عسرت و شدت (در جنگ تبوک ) از او پیروى کردند، نمود، پس از آنکه نزدیک بود دلهاى گروهى از آنها از حق منحرف شود (و از میدان جنگ باز گردند) سپس خدا توبه آنها را پذیرفت که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است .
۱۱۸ – (همچنین ) آن سه نفر را که (در مدینه ) بازماندند (و از شرکت در تبوک خوددارى کردند و مسلمانان از آنان قطع رابطه نمودند) تا آن حد که زمین با همه وسعتش بر آنها تنگ شد وحتى ) جائى در وجود خویش براى خود نمى یافتند و دانستند که پناهگاهى از خدا جز به سوى او نیست در آن هنگام خدا آنانرا مشمول رحمت خود ساخت و خداوند توبه آنها را پذیرفت که خداوند توبه پذیر و مهربان است .
۱۱۹ – ای کسانی که ایمان آوردید، تقوای الله را پیشه کنید و با صادقین همگام شوید.
۱۲۰- سزاوار نیست که اهل مدینه و بادیه نشینانى که اطراف آنها هستند از رسول خدا تخلف جویند، و براى حفظ جان خویش از جان او چشم بپوشند، این به خاطر آن است که هیچ تشنگى به آنها نمى رسد، و نه خستگى ، و نه گرسنگى در راه خدا، و هیچ گامى که موجب خشم کافران شود برنمى دارند، و ضربهاى از دشمن نمى خورند، مگر اینکه به واسطه آن عمل صالحى براى آنها نوشته مى شود، زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمى کند.
داستان نزول آیه چنین است، جنگ تبوک یکی از جنگهای مهم و سخت مسلمانان بود، گروهی از جنگ تخلف کردند، و بعد از بررگشت مسلمانان از جهاد رسول الله آنان را تنبیه کرد و در نهایت آنها بخشیده شدند. و این آیات از ۱۱۷ تا ۱۲۱ بعد برگشت مسلمانان نازل شد، و خداوند در آیه اولی از مجاهدان راستین تمجید کرد، و در آیه بعد متخلفین را بعد از تنبیه بخشید، و در آیه سوم، ( آیه مورد نظر) دستور داد به مؤمنین که همگام با صادقین باشند، و در آیه بعد، دستور به عدم تخلف از دستور رسول الله داد در مواقع جنگ و سختی و جهاد،
حال باید دانست منظور از " صادقین" در آیات چه کسانی هستند؟
خداوند در چند جا از آیات قرآن صادقین را معرفی کرده است.
الف: در سوره بقره مى خوانیم :
«لَّیْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَٰکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِکَهِ وَالْکِتَابِ وَالنَّبِیِّینَ وَآتَى الْمَالَ عَلَىٰ حُبِّهِ ذَوِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاکِینَ وَابْنَ السَّبِیلِ وَالسَّائِلِینَ وَفِی الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاهَ وَآتَى الزَّکَاهَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا ۖ وَالصَّابِرِینَ فِی الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِینَ الْبَأْسِ ۗ أُولَٰئِکَ الَّذِینَ صَدَقُوا***** ۖ وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْمُتَّقُونَ » (بقره – ۱۷۷).
ایمان به خدا و روز رستاخیز و فرشتگان و کتب آسمانى و پیامبران ، سپس انفاق در راه خدا به نیازمندان و محرومان ، و بر پا داشتن نماز، و پرداختن زکات ، و وفاى به عهد، و استقامت در برابر مشکلات به هنگام جهاد، و پس از ذکر همه اینها مى گوید: کسانى که این صفات را دارا باشند، صادقان و پرهیزگارانند.
ب: و در آیه ۱۵ سوره حجرات مى خوانیم :
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿١۵﴾»
(یقینا مؤ منان کسانى هستند که ایمان به خدا و پیامبرش آورده ، سپس شک و تردیدى به خود راه نداده اند (و علاوه بر این ) با اموال و جانهاى خود در راه خدا جهاد کردند، اینها صادقان هستند.)****
این آیه نیز (صدق )**** را مجموعه اى از ایمان و عمل که در آن هیچگونه تردید و تخلفى نباشد معرفى مى کند.
ج: و در آیه ۸ سوره حشر مى خوانیم :
«لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَیَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ***** ﴿٨﴾»
از مجموع این آیات نتیجه مى گیریم که (صادقین ) آنهائى هستند که تعهدات خود را در برابر ایمان به پروردگار به خوبى انجام مى دهند، نه تردیدى به خود راه مى دهند، نه عقب نشینى مى کنند، نه از انبوه مشکلات مى هراسند بلکه با انواع فداکاریها، صدق ایمان خود را ثابت مى کنند.
اینگونه است که معنی صادقین در آیه با توجه به آیات دیگر مشخص می شود. خداوند به مؤمنین دستور می دهد، از کسانی باشید که در دین شکی ندارند، در راه خدا جهاد می کنند، و مال و جانشان را نثار دین و عقیده خود می کنند، اوصافشان عبارت است از، اقامه نماز، ادای روزه، پرداخت زکات، توجه به محرومان و … ( آیات سوره بقره و حجرات ناظر بر این معناست) این گروه در دوره رسول الله وجود داشتند، که عبارت بودند از مهاجرین، و انصار ( آیه سوره حشر، و آیه ۱۱۷سوره توبه) آن کسانی که با وجود سختی جهاد با رسول الله در جنگ تبوک حاضر شدند. لذا خداوند سایر مؤمنین ( کسانی که تخلف ورزید و کسانی که در این راه کوتاهی می کنند) را به همگامی با آنان دستور می دهد.
برخی از دلایل فرقه شیعه بر این موضوع:
الف: روایت سلیم بن قیس هلالی در کتاب خود گفته منظور از آیه ائمه معصومین هستند.
می گوییم:
قبلا یادآور شده بودیم که در این مکان به روایت نمی پردازیم اما کافی است که برادران بدانند که این شخص مطعون علمای قدیم شیعه بوده و کتاب او هیچ اعتبار علمی از نظر شیعه ندارد. که در جای خود به آن اشاره می کنیم.
ب: صاحب تفسیر نمونه چنین می گوید:
اگر مفهوم صادقین در آیه عام باشد و همه مؤ منان راستین و با استقامت را شامل گردد باید گفته شود « وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ » از صادقین باشید، نه با صادقین باشید (دقت کنید). این خود قرینه روشنى است که (صادقین ) در آیه به معنى گروه خاصى است . تفسیر نمونه – (ج ۹ / ص ۳۸۸)
جواب:
اولا: وقتی انسان از هدایت قرآن دور شد و به روایت دروغگوی غیر معصوم چنگ زد و دنبال متشابهات رفت مجبور می شود همه چیز را تاویل کند.
ثانیا: صادقین وصفی است که الله تبارک و تعالی آن را در قرآن مشخص کرده نه افراد معین هستند. برای مثال وقتی شما به کسی می گویی از صابران باش، یا در رکاب صادقان قدم بردار آیا منظور شخص خاصی است یا اینکه منظور در وصف آنان در آی! مسلما منظور دومی است.
مثال آن در قرآن زیاد است مانند؛
«وَارْکَعُوا مَعَ الرَّاکِعِینَ» [البقره/۴۳]
با راکعان رکوع کنید.
راکعین افراد معلوم و مشخص نیستند بلکه هر کسی که چنین اوصافی داشته باشد.
«وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِینَ» [البقره/۱۹۴]
متقین افرادیند که صفات تقوا در آنها وجود دارد نه افراد خاصی که باید به آنها نگاه کرد.
همانطور که در این آیات می بینی هیچ یک از آن ها مصداق ندارند. بلکه اوصافی است که همه دستور به داشتن چنین اوصافی هستند. ممکن است کسانی این وصف را در خود ایجاد کنند، اما دلیل بر این نیست که فقط این گروه شامل آیه هستند و دیگران نیستند.
ثالثا: خداوند هم صفات آنان را مشخص کرده و گروهی که این صفات را در خود ایجاد کرده مانند، مهاجرین که در سوره حشر چنین از آنان نام برده، « أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ » لذا اگر قرار از اشخاصی مصداق آیه قرار بگیرند باید سابقین اولین از مهاجرین و انصار باشند. نه کسانی که در آن دوره نبودند، چطوری خداوند به مسلمانان عصر رسول الله می گوید؛ شما با ائمه باشید که هنوز نیامده اند.
رابعا: « وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ » منظورش این نیست که از آنها اطاعت کنید بلکه منظورش اینه که با آنان همگام شوید. یعنی با مجاهدین در راه الله همراه باشید و به شهادتی که به خدا و رسول دارید عمل کنید. و در جهاد است که صدق گفته یک نفر مشخص می شود. در ایه بعد وقبل به انان تذکر داده که همگام با متخلفین از جهاد نباشند.
خامسا: اگر منظور تبعیت از معصوم بود باید می گفت کونوا مع المعصومین یا می گفت کونوا مع رسول الله چون اینجا یک معصوم بیشتر نبود و آن هم رسول الله صلی الله علیه وسلم. و دستور دادن به اطاعت از کسانی که بعدا می آیند برای اصحاب رسول الله نه اینکه غیر منطقی است بلکه لغو و بیهوده است.
اما نکته خیلی مهم:
به این آیات توجه کنید:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ یَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿الحجرات- ۱۵﴾
لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِینَ الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ یَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَیَنصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ أُولَٰئِکَ هُمُ الصَّادِقُونَ**** ﴿حشر-۸ ﴾ همانطور که مشاهده می کنی
در ایه اول می بینید صادقون بصورت کلی معرفی شدند. یعنی کسانی که ایمان به خدا و رسول می اورند و در آن راه جهاد می کنند.
و در ایه دوم مصداق صادقون مشخص شده یعنی مهاجرین کسانی که هم ایمان به خدا و رسول الله داشتند و هم در آن راه جهاد کردند.
حال به این دو آیه توجه کنید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ » [التوبه/۱۱۹]
السَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿التوبه-۱۰۰)
این دو ایه هر دو در سوره توبه است. در آیه اول خداوند به مومنینی که در جهاد در راه خدا سستی می کنند دستور می دهد که با "صادقین" باشید.
و در آیه دوم کسانی که از مهاجرین تبعیت کنند (یعنی با صادقین هستند چرا که مهاجرین همان صادقین هستند) را به بهشت وعده داده است.
این آیات نشان می دهد که صادقینی که مورد تبعیت و پیروی قرار می گیرند در مرحله اول سابقین از اصحاب رسول الله ( مهاجرین و انصار ) هستند، آنچنان که خداوند در جایی دیگر می فرماید:
«فَإِنْ آَمَنُوا بِمِثْلِ مَا آَمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا» [البقره/۱۳۷]
اگر ( اهل کتاب) به مانند ایمان شما ( ای اصحاب رسول خدا) ایمان بیاورند، یقینا رستگار شدند.
لذا این آیه هیچ ارتباطی با خلافت علی بن ابی طالب ندارد، و بلکه تنها دلالت بر این دارد که باید راه علی و سایر اصحاب را رفت و اوصاف آن بزرگواران را در خود ایجاد کرد. هر چند که علی رضی الله عنه در جنگی که سبب نزول این آیه بود به دستور رسول الله شرکت نکرد اما علی در حد اعلای صداقت را در تمام مراحل دعوت اسلامی از خود نشان داد و همگام با سایر صادقین در خدمت دین خداوند قدم نهاد.
والله المستعان