آیا تشیع نصوص صحیحی برای امامت ۱۲ ائمه دارند (۴)

آیاتی دیگر نیز وجود دارد که دستاویز فرقه تشیع شده تا اینکه با آنها خلافت علی و سایر ائمه ثابت کنند. از جمله: آیه چهارم: إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا (۳۳/احزاب)
طرح ادعا:
این ادعا بر چند مقدمه استوار است.
الف: این آیه در مورد عصمت ائمه نازل شده است.
ب: و تنها کسانی می توانند خلیفه شوند که معصومند.
ج: لذا چون ائمه معصومند آنها باید خلیفه باشند.

بررسی آیه:
کامل آیه را می نویسیم تا فهم آن برایمان آسانتر شود:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ إِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَیَاهَ الدُّنْیَا وَزِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَأُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا ﴿٢٨﴾ وَإِن کُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَهَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا ﴿٢٩﴾ یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَن یَأْتِ مِنکُنَّ بِفَاحِشَهٍ مُّبَیِّنَهٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ ۚ وَکَانَ ذَٰلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا ﴿٣٠﴾ وَمَن یَقْنُتْ مِنکُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا کَرِیمًا ﴿٣١﴾ یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ ۚ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿٣٢﴾ وَقَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّهِ الْأُولَىٰ ۖ وَأَقِمْنَ الصَّلَاهَ وَآتِینَ الزَّکَاهَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ ۚ إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا ﴿٣٣﴾ وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَىٰ فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا [الأحزاب/۲۸-۳۴]

 

ترجمه:
۲۸- اى پیامبر! به همسرانت بگو: اگر شما زندگى دنیا و زرق و برق آن را مى خواهید بیائید هدیه اى به شما دهم و شما را به طرز نیکوئى رها سازم !
۲۹ – ( ای همسران پیامبر) و اگر شما خدا و پیامبرش و سراى آخرت را طالب هستید خداوند براى نیکوکاران شما پاداش عظیم آماده ساخته است .
۳۰ – ( ای همسران پیامبر) ! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود عذاب او دو چندان خواهد بود، و این براى خدا آسان است .
۳۱ –( ای همسران پیامبر) و هر کس از شما براى خدا و پیامبرش خضوع کند، و عمل صالح انجام دهد، پاداش او را دو چندان خواهیم ساخت ، و روزى پر ارزشى براى او فراهم ساخته ایم .
۳۲ – اى همسران پیامبر! شما همچون یکى از زنان معمولى نیستید اگر تقوى پیشه کنید، بنابر این به گونه اى هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگوئید.
۳۳ –( ای همسران پیامبر)  و در خانه هاى خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین (در میان مردم ) ظاهر نشوید، و نماز را بر پا دارید و زکاه را ادا کنید، و خدا و رسولش را اطاعت نمائید خداوند (با دستور به این احکام) فقط مى خواهد پلیدى و گناه از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد. ( و مقصدی دیگری ندارد.)
۳۴ – ( ای همسران پیامبر)  و آنچه را در خانه هاى شما از آیات خداوند و حکمت دانش خوانده مى شود یاد کنید، خداوند لطیف و خبیر است .

در مورد عصمت در مقاله " ادعای شیعه در مورد امامت" به طور مفصل مناقشه کردیم، دوستان به آنجا مراجعه کنند.
حال شما نگاهی به این آیات بیاندازید، آیا واقعا این آیات در مورد زنان پیامبر است یا علی وخلافت ایشان و فرزندانش، یا عصمت آنان؟!!!!
همانطور که می بینید، این آیه نیز نه اینکه صراحتا هیچ ارتباطی به علی و فرزندان گرامیش و خلافت و جانشینی آن بزرگواران ندارد، بلکه اصلا سؤال اینجاست که آیا غیر از زنان رسول الله کسانی دیگر مخاطب این آیه می باشند یا نه؟
با نگاه به آیه مشخص است که مراد از این آیه زنان پیامبر هستند و مخاطب بودن غیر از آنها نیاز به دللیل قوی دارد. چرا که از آیه ۲۸ سوره احزاب تا ۳۴ سوره احزاب مخاطبین زنان پیامبر هستند. و حتی خود آیه ۳۳ نیز از اول آیه تا " إنما" مخاطب زنان پیامبر هستند، حال چطوری و به چه حقی و با کدام دلیل این قسمت از آیه مخاطب علی و حسن و حسین هستند؟!!!!! چطوری خداوند در اوایل آیه ۳۳ به زنان می گوید؛ شما در خانه بمانید، نماز بر پا دارید، زکات دهید، و از خدا ورسولش اطاعت کنید، چرا که خداوند می خواهد پلیدی را از علی ، فاطمه ، حسن و حسین دور کند.!!!!! این کلام چنان خنده اور و مضحک است که انتساب آن به الله ذی الجلال جایز نیست.

اما بررسی شبهاتی که اهل مخالف برای اثبات نظر خود آنها را دستاویز قرار داده‌اند:
۱- (شبهه اول و جواب آن) ضمیر مذکر در خطاب:
عوام شیعه می پرسد: خداوند در این آیه از ضمیر" کم" یعنی مذکر استفاده نموده لذا این ضمیر مخاطبش مطمئنا زنان نیستند چرا که اگر زنان بودند خداوند باید " عنکن" بکار می برد.
آری! چنین اشکالی برای یک فرد غیر عرب پیش می آید چرا که با قواعد عربی آشنایی ندارد یا در حد مقدماتی از زبان عرب چیزی فهمیده است. یادم نمی رود وقتی از یکی از اساتید لغت عرب خود که عرب بود در مورد همین مشکل سؤال کردم! با سختی توانستم اشکال را برایش توضیح بدهم، چون یک عرب زبان اصلا این را اشکال نمی بیند. چرا که خود هر روز آن را تکرار می کند و خطاب به همسرش می گوید:" السلام علیکم اهل البیت" اما برای اینکه دوستان و برادران ایرانی ما متوجه شوند همه مواردی که در قرآن و سنت ذکر کرده و دلایل نحویها را خاطر نشان می کنیم.
الف: دلیل قرآنی
آیه سوره هود: ملائکه هنگام خطاب به زن ابراهیم گفتند:
اتعجبین من امر الله رحمه الله و برکاته علیکم اهل البیت.
ای زن ابراهیم ایا از امر خدا تعجب می کنید رحمت و برکات خدا بر شما اهل بیت است.
همانطور که واضح و آشکار است در این جا ملائکه زن ابراهیم را مورد خطاب قرار دادند در حالی که ضمیر "کم" بکار بردند. و مسلماً خطابشان متوجه خانم ابراهیم بود. و در آن زمان ابراهیم فرزندی هم نداشت چرا که تعجب زن ابراهیم بخاطر بارداری او در سن پیری بود!!!
در داستان موسی و همسرش: موسی خطاب به زنش سخن میفرماید:
قال لأهله امکثوا انی آتیکم بقبس او اجد علی النار هدی.
موسی خطاب به زن خود می فرماید. بمانید که من با مقداری آتش بسوی شما بر می گردم یا اینکه راهنمایی نزد آتش می بینم.
موسی خطاب به همسرش( موسی هنوز دارای فرزند نبود و تنها روایتی در تورات است که همراه او کنیزی بوده است.) از خطاب مذکر استفاده می کند. و این در لغت عرب معمول است. آن زمان که زن با اهل مورد خطاب قرار می گیرد از ضمیر مذکر استفاده می شود.
ب: حدیث:
در احادیث زیادی است که رسول الله به تک تک همسرانش از ضمیر کم استفاده می کرده است. انس بن مالک روایت میکند:
فَخَرَجَ النَّبِیُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَانْطَلَقَ إِلَى حُجْرَهِ عَائِشَهَ فَقَالَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ الْبَیْتِ وَرَحْمَهُ اللَّهِ صحیح البخاری – (ج ۱۴ / ص ۴۷۸)
امام مسلم در حدیثی صحیح روایت می کند:
فَجَعَلَ یَمُرُّ عَلَى نِسَائِهِ فَیُسَلِّمُ عَلَى کُلِّ وَاحِدَهٍ مِنْهُنَّ سَلَامٌ عَلَیْکُمْ کَیْفَ أَنْتُمْ یَا أَهْلَ الْبَیْتِ فَیَقُولُونَ بِخَیْرٍ یَا رَسُولَ اللَّهِ کَیْفَ وَجَدْتَ أَهْلَکَ فَیَقُولُ بِخَیْرٍ صحیح مسلم – (ج ۷ / ص ۲۶۶)
عادت رسول این بود که بر زنانش ( برای جویای حال آنها) گذر میکرد و بر هر یک جدا گانه سلام می کرد و می گفت: سلام علیکم چطوری ای اهل البیت.
همانطور که در حدیث می بینی رسول الله با وجود اینکه که یک همسرش را صدا می زند از لفظ علیکم اهل البیت استفاده می کند.
ج: عرف عرب: عربها از قدیم تا بحال در کشورهای عربی مرد جهت احترام به همسرش ، یا همسر دیگری هر گاه او را با اهل البیت صدا می زند، از ضمیر مذکر استفاده می کند. محمد بن عطا روایت می کند که علی بن عباس از اتفاقی که در خانه خاله اش میمونه (همسر رسول الله رضی الله عنها) به او خبر می دهد: و می گوید:
فجاء سائل فقام على الباب فقال : السلام علیکم أهل البیت و رحمه الله و برکاته و صلاته و مغفرته فقال ابن عباس : عباد الله انتهوا بالتحیه إلى ما قال الله عز و جل و رحمه الله و برکاته شعب الإیمان – البیهقی – (ج ۳ / ص ۴۳۰)
شخصی آمد و بر در خانه ایستاد ( در حالی که در خانه فقط همسر رسول الله بود) گفت: السلام علیکم اهل البیت. و ر…… ابن عباس گفت سلامتان را با تحیتی که خدا فرموده پایان دهید.
از جهتی دیگر از آنجا که در خانه پیامبر ص، پیامبر و همسرانش زندگی می‌کردند کلمات مذکور با صیغه مذکر آمده تا همه را در بر گیرد و آوردن آن با صیغه مؤنث ممکن نیست، چون اگر چنین باشد پیامبر مشمول حکم آیه قرار نمی‌گیرد.

۲- شبه دوم: زنان پیامبر گناه کردند و شامل آیه نمی شوند، چون عایشه "و قرن فی بیوتکن" را رعایت نکرد و در جنگ جمل شرکت داشت، و حفصه و عایشه رسول الله را اذیت کردند آنچنان که سوره تحریم در مورد آندو نازل شد. و….
برای پاسخ به این شبه باید عرض کنم انسان بیسوادی که اطلاعاتش از زیر منبرها می گیرد ممکن است چنین موضوعی برایش شبه باشد اما کسی که اهل علم است چنین موضوعی برایش شبه نیست. چرا که
اولا: مخاطب آیه همه ی زنان پیامبرند نه عایشه و حفصه!!! و رسول الله غیر از این دو بزرگوار، زنان دیگری نیز داشتند و به فرض اینکه این مسأله راست باشد سایر زنان پیامبر از این آیه خارج نمی شوند.
ثانیا: خداوند نگفته که شما گناه نمی کنید، خداوند فرموده من با این احکام سنگینی که برای شما اهل بیت گذاشتم، – احکامی که برای زنان عادی نیست یا کمتر است،- تنها اراده پاکی شما کردم و بس، و قصد سختگیری نداشتم لذا ممکن زنی از زنان به این کلام خداوند گوش ندهد یا به فراموشی بسپارد. این مساله معنای آیه را عوض نمی کند.
مانند آیه وضوء، خداوند مؤمنین را دستور به وضوء گرفتن می دهد. سپس بعد از بیان احکام وضوء در آخر می فرماید:
مَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیَجْعَلَ عَلَیْکُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَکِنْ یُرِیدُ لِیُطَهِّرَکُمْ وَلِیُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَیْکُمْ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ [المائده/۶] خداوند نمی خواهد بر شما ( با دستور به این احکام ) سختی قرار دهد بلکه خداوند می خواهد شما را پاک گرداند و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که شکر گذار باشید.
مسلما خیلی از مسلمانان اسمی این دستور را رعایت نمی کنند، که شامل آیه شوند، ولی این باعث نمی شود که معنی آیه تغییر کند. معنی آیه همان است که بود، و بخاطر عدم رعایت گروهی معنی تغییر نمی کند.
ثالثا: داستان حفصه در سوره تحریم قبل از این حادثه بود و این آیه بعد از آن نازل شده است. مسلما وقتی بعد باشد دلالت بر این است که خداوند از اشتباه آنان چشم پوشیده و چون خلوص قلب آنان را دیده پذیرفته که آنان با رسول الله بمانند. و در کنار او باشند و لیاقت ام المؤمنین بودن را داشته باشند. اما شرکت عایشه در جنگ جمل ارتباطی با "قرن فی بیوتکن" ندارد از چند جهت:
الف: منظور از آیه بیرون رفتن برای امری غیر شرعی و غیر ضروری است. چرا که گفته تبرج جاهلیت نداشته باشید.
ب: زنان پیغمبر حق شرکت در جمعه و جماعات را داشتند. کما اینکه سایر زنان مسلمانان این حق را داشتند.
ج: حضرت عایشه در حج بود که به ایشان خبر دادند که گروهی عثمان را شهید کردند و الان مدینه را تسخیر کرده و در لشکر علی جای گرفتند لذا بخاطر قوت شخصیتی که داشت اصحاب از ایشان خواستند که در یاری رساندن به علی و گرفتن قصاص عثمان از قاتلین و شورشیان، آنها را کمک کند، که علی رغم میل همه اصحاب، جنگ جمل رخ داد و ایشان تا آخر عمر بر همین موضوع اشک می ریخت.
د: یکی از بزرگترین خطایی که شیعه در برخورد با این آیه دارد گرفتن معانی عصمت از آیه است. در حالی که این آیه هیچ ارتباطی با عصمت ندارد و هیچکس بذاته در دنیا معصوم نیست، و در قرآن بیش از ۱۰ آیه دلالت بر این دارد که انبیاء خطا می کردند، و خداوند خطای آنان را اصلاح می کرده. اگر این آیه دلالت بر عصمت داشت باید الله مستقیم آن را ذکر می کرد.( برای بحث عصمت مراجعه کنید به ادعای شیعه در مورد امامت شماره ۴)
رابعا: کسانی چنین سخنی به زبان می آوردند که از زندگانی این دو بزرگوار و فدارکاریها و عبادات و خیرات آنها در جریان نباشند. برای شناخت زنان رسول الله دوستان را سفارش به خواندن سیره آنها می کنم اما برای اینکه کمی واضح تر شود به سوره احزاب بر می گردیم.

نکته مهم:
خداوند به رسول الله دستور می دهد، از زنانش بخواهد یا دنیا را انتخاب کنید یا آخرت و اگر دنیا را انتخاب کردید، بیایید تا شما را طلاق دهم.(آیات ۲۸و ۲۹)
خوب به جمله آخر توجه کنید، اگر دنیا را می خواهید(شرط) بیایید تا شما را طلاق دهم.(جواب شرط)
مسلما این شرط و در خواست شوخی و برای صرف تهدید نیست.
حال به این آیه که در سوره احزاب است توجه کنید:
لَا یَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ رَقِیبًا [الأحزاب/۵۲] (ای رسول خدا) حلال نیست بعد از این زنی دیگر را به زنی بگیری و حلال نیست کسی جایگزین این زنان ( همسران کنونی ات) کنی و اگر چه از حسن زنانی خوشت بیاید. مگر انچه که ملک یمین تو باشد( کنیز).
خداوند در این آیه رسول الله را از اینکه زن دیگری بگیرد منع می کند، و همچنین از اینکه آنها را طلاق دهد نیز منعش می کند.
این پاداش به زنان پیامبر از این جهت است که آنها شرط را برده اند و گرنه باید آنها را طلاق می داد. اما زنان پغمیر آخرت را پسندیدند و این پاداش از پرودگار دریافت نمودند و پاداش دیگر این بود که الله دوباره در سوره احزاب فرمود: و ازواجه امهاتهم. و ازواج رسول الله مادران مؤمنین هستند. درجه مادری از بزرگترین پاداشی بود که آنان از خداوند دریافت کردند و این بر هر مؤمنی فرض می کند تا احترام و حرمت مادرشان را حفظ کنند اگر واقعا مؤمنند.
شاید بعضی بگویند این مخصوص بعضی بوده و گروه دیگر شامل این آیه نمی شوند:
می گوییم اولا اگر چنین باشد باز هم غرض ما تحقق پیدا کرده است. ثانیا: خداوند به رسول الله فرمود: هیچ یک را طلاق نده، ! این خود دلیل بر این دارد که ادعای شما باطل است چرا که همه آخرت را انتخاب کرده در نتیجه رسول الله از طلاق انها منع شد.

۳- شبه سوم: حدیث کساء
شاید شیعه بگوید، دلیل مخاطب این آیه حدیث کساء است که شیعه و سنی بر آن اتفاق دارند.
قبلا گفتیم نمی خواهیم بحث روایی داشته باشیم اما خیلی خلاصه در اینجا به این حدیث می پردازیم چون ارتباط مستقیم است.
آری، چنین است حدیث کساء را یکی از زنان پیامبر از رسول حادثه ای که در بعد از نزول آیه در خانه رسول الله رخ داد، روایت می کند.
آن حادثه چنین است، بعد از نزول آیه رسول الله علی و فاطمه و حسن و حسین را بر زیر عبایی برد و گفت خدایا این ها از اهل بیت من هستند، آنها را پاک بگردان، و یا در حدیثی دیگر فرماید خدایا اینها را از اهل بیت من قرار بده.

جواب:
اولا: اگر این حدیث نبود، شکی نبود که اهل بیت فقط زنان بودند و کسانی دیگر شامل اهل بیت نبودند. این حدیث ( نه دلالت مستقیم قرآن) بیان می فرماید که علاوه بر زنان، علی و خانواده گرامی نیز از اهل بیت هستند.
ثانیا: همانطور که از داستان مشخص است، بعد از نزول آیه رسول الله دعا کرد که خدایا آنان را از اهل بیت من قرار بده، خوب قبل از نزول آیه سبب نزول و مخاطب چه کسانی بودند؟ مگر نه اینکه زنان او مخاطبین بودند؟!! رسول الله از این فرصت استفاده کرده و از الله می خواهد که این ایه نیز شامل دخترش و دامادش و فرزندانشان نیز قرار دهد.
ثالثا: اگر مخاطب آیه آنان بودند، رسول نباید آنها را جمع می کرد، و دعا می نمود که خدایا آنان را پاک بگردان، و آنها را از اهل بیتم قرار بده چون تحصیل ماحصل از کارهای لغو است و پیامبران از آن مبری هستند. و این خود دلیل است که ایه در مورد آنان نبوده و رسول الله با دعا و در خواست از رحمت بی نهایت خواسته دامنه اهل بیت را از زنان به دختر و دامادش و فرزندان او گسترش دهند.
۴- شبه چهارم: روایت مسلم به نقل از زید بن ارقم هنگامی که از او سوال شد؟ آیا زنان از اهل بیت است فرمود: نه!
امام مسلم دو حدیث به نقل از زید بن ارقم روایت کرده که یکی از آنها دلالت بر قرار نگرفتن زنان جزء اهل بیت است و دیگری بر عکس است. یعنی زنان جزء اهل بیت هستند. این حدیث در تفسیر حدیث ثقلین است. اما بخاطر طولانی نشدن از ذکر روایت خود داری می کنیم
اولا: این قول صحابی است و در همین حدیث مخالف آن نیز از قول زید ذکر شده است.
ثانیا: این قول صحابی در تفسیر حدیث ثقلین است. و ربطی به این آیه ندارد. و منظور از اهل بیت را در حدیث ثقلین مشخص می کند.
ثالثا: اگر هم این حدیث بپذیریم باز هم نظر شیعه تأیید نمی شود چون زید در تعریف اهل بیت می گوید: ال عقیل و جعفر و عباس که اگر بپذیریم به معصومین!!! گروه زیادی اضاف می شوند.
رابعا: در احادیث زیادی است که رسول الله زنانش را اهل بیت خوانده و قول رسول بر قول صحابی برتری دارد.
برای مثال:
در حادثه الإفک رسول الله – صلى الله علیه وسلم فرمودند: « من یعذرنا من رجل بلغنی أذاه فی أهل بیتی فوالله ما أعلم عن أهل بیتی إلا خیرا» (رواه البخاری رقم۲۴۹۴).
رسول الله – صلى الله علیه وسلم – در هنگام سلام به زنانش می فرمود: (السلام علیکم أهل البیت» (البخاری۷/۱۵۷۵).
و در روایت أنس از رسول الله که :رسول الله – صلى الله علیه وسلم – جعل یمر على نسائه فیسلم على کل واحده منهن ویقول « سلام علیکم کیف أنتم یا أهل البیت فیقولون بخیر یا رسول الله» (صحیح مسلم رقم۱۴۲۸).
در حدیث متفق علیه الشیخین آمده است که عایشه فرمودند: نهانا فی ذلک أهل البیت أن ننتبذ فی الدباء والمزفت» (صحیح البخاری رقم۵۲۷۳ ومسلم رقم۱۹۹۵). رسول الله ما اهل بیت را از اینکه نبیذ را در ظرف دبا و مزفت درست کنیم نهی کرد.
خامساٌ: اصحاب نیز زنان را با اهل بیت صدا میزدند. شخصی بر در خانه ام المومنین میمونه آمد و… فجاء سائل فقام على الباب فقال : السلام علیکم أهل البیت و رحمه الله و برکاته و صلاته و مغفرته شعب الإیمان – البیهقی – (ج ۳ / ص ۴۳۰)
سادسا:
وقتی آیات قرآن، لفت عرب، قول رسول الله، و قول اصحاب دلالت بر دخول زنان در اهل بیت دارند. اگر یک روایت از صحابی در تناقض با قرآن، لغت عرب، قول رسول الله، قول اصحاب و قول خود او در جایی دیگر باشد به نظر شما یک محقق بی طرف کدام یک را می گیرد.

۵- شبه پنجم: انما برای حصر است، و اگر منظور پاکی و طهارتی بود که بر اثر انجام عبادت و دوری از گناه بوجود می آید باشد، حصر به زنان پیامبر نیست. لذا این آیه منظورش عصمت است.
در جواب می گوییم:
اولا: گفتیم " انما " برای حصر نیست در شماره ۳ همین سلسه مبحث در موردش سخن گفتیم. اضاف می کنیم: که انما در جواب سؤال یا تردید و شکی می آید که در قبل از آیه از مفهوم ایجاد می شود، اینجا سؤالی پیش می آید که چرا خداوند برای زنان پیامبر احکام مضاعف قرار داده که خداوند، در جواب این تردید و سؤال می فرماید: خداوند فقط قصد پاکی شما را دارد و بس. نه اینکه فقط شما را پاک می کند و دیگران پاک نمی شوند.
ثانیا: اگر چنین باشد، خب حصر برای غیر زنان نیز جایز نیست چطوری شما برای زنان جایز نمی دانی اما بر کسانی که اصلا آیه دلالتی برای آنها ندارد را جایز می دانی! عجب از چنین ادعایی!!
ثالثا: اگر به معنی حصر باشد معنی چنین است، تنها منظور خداوند از این احکام، پاک کردن شماست نه چیز دیگر. نه اینکه خداوند می خواهد فقط شما پاک شوید و دیگران نه!
معنی آیه چیست؟ ( این قسمت با دقت بخوانید)
شاید کسی بپرسد مفهوم و منظوری که آیه بدان اشاره دارد چیست؟
در جواب می‌گوییم: خداوند در آن آیه همسران پیامبر را راهنمایی می‌کند که از همه آنچه که مناسب با جایگاه خانه پیامبر نیست اجتناب کنند. و از آنجا که آنها به این خانه که خانه بزرگترین پیامبر و آخرین و پاکترین پیامبران است منسوب هستند باید اهمیت این منتسب بودن و اهمیت جایگاهی که خداوند آنها را در آن قرار داده، درک کنند. و نیز پاکی‌ای را که خدا برای آنها می‌خواهد و دوست دارد بدان متصف باشند، دریابند. از این‌رو خداوند زنان پیامبر را از خواستن زینت و مخارجی که زنان دیگر از شوهرانشان می‌خواهند نهی کرده و بیان می‌دارد هر کسی از ایشان گناهی آشکار انجام دهد، عذابش دو چندان خواهد بود. جمله شرطیه وقوع شرط را اقتضا نمی‌کند. مانند آنکه کسی به فرزندش بگوید: «اگر مردود شوی تو را می‌زنم» که هدف ترساندن اوست تا مردود نشود. از این‌رو خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید:
لَئِنْ أَشْرَکْتَ لَیَحْبَطَنَّ عَمَلُکَ وَلَتَکُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِینَ [الزمر/۶۵].
«اگر مشرک شوى، تمام اعمالت تباه مى‏شود و از زیانکاران خواهى بود!».
اما ایشان ص شرک نورزید و عملش نابود نگردید. همچنین در جای دیگری خطاب به او می‌فرماید:
وَلَا تَکُونَنَّ مِنَ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِآَیَاتِ اللَّهِ فَتَکُونَ مِنَ الْخَاسِرِینَ [یونس/۹۵] «و اگر در آنچه بر تو نازل کرده‏ایم تردیدى دارى، از کسانى که پیش از تو کتاب آسمانى را مى‏خواندند بپرس».
و حال آنکه پیامبر شک نکرد و از کسی هم نپرسید. و همین طور است فرموده پروردگار به امهات المومنین که خطاب به آنان می‌فرماید:
یَا نِسَاءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفَاحِشَهٍ مُبَیِّنَهٍ یُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَیْنِ وَکَانَ ذَلِکَ عَلَى اللَّهِ یَسِیرًا [الأحزاب/۳۰].
«اى همسران پیامبر! هر کدام از شما گناه آشکار و فاحشى مرتکب شود، عذاب او دوچندان خواهد بود».
و هیچ کس از آنها مرتکب کار زشتی نشد و عذاب دو چندان برایش مقدر نگشت، بلکه برعکس این اتفاق افتاد آن گونه که به زودی توضیح خواهیم داد.
همچنین نهی کردن از چیزی مستلزم تحقق یافتن آنچه از آن نهی شده(منهی عنه) نیست، همان طور که خداوند متعال می‌فرماید:
یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْکَافِرِینَ وَالْمُنَافِقِینَ إِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلِیمًا حَکِیمًا [الأحزاب/۱] «اى پیامبر! تقواى الهى پیشه کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن که خداوند عالم و حکیم است».
و این در آغاز سوره‌ای است که خداوند در آن همسران پیامبرش را مورد خطاب قرار داده و فرمود: «فلا تخضعن بالقول»: «صداهایتان را نرم نکنید». و بعد می‌فرماید: (الأحزاب: ۳۳). «و در خانه‏هاى خود بمانید، و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید، و نماز را برپا دارید، و زکات را بپردازید، و خدا و رسولش را اطاعت کنید».
و حال آنکه پیامبر خدا از منافقان و کافران فرمان‌برداری نکرد، و همسرانش با نرم سخن گفتن باعث فریبندگی و فتنه نشدند و مانند دوران جاهلیت پیش خود نمایی نکردند، بلکه آنها نماز را بر پا می‌داشته و زکات اموال را پرداختند و تقوای الهی پیشه نموده و از خدا و پیامبرش اطاعت کردند، و آنها این موعظه و پند الهی را به بهترین صورت در زندگی خویش پیاده نمودند و خدا و پیامبر و جهان آخرت و زندگی با پیامبر را با وجود فقر پیامبر و خالی بودن خانه‌اش از تمامی آنچه که ممکن است زن را جذب نماید و او را فریب دهد تا در آن خانه بماند، انتخاب کردند. و انتخاب خدا و پیامبر و جهان آخرت و ترجیح آن بر زندگانی دنیا و زیبایی آن، از طرف ایشان صادقانه و حقیقی بود و مورد قبول خداوند قرار گرفت، خداوندی که هیچ چیز پنهانی بر او پوشیده و پنهان نمی‌ماند. و دلیل این است که خداوند این انتخاب را پذیرفت و به پاداش آن چند چیز را به آنها داد:

۱ ـ حرمت ازدواج با زنی دیگر پس از آنها.
۲ ـ حرام بودن طلاق دادن یکی از آنها به خاطر آنکه پیامبر ص با زنی دیگر ازدواج نماید.
مطالب فوق در آیه ۵۲ همین سوره بیان شده‌اند؛ آنجا که خداوند می‌فرماید:
لَا یَحِلُّ لَکَ النِّسَاءُ مِنْ بَعْدُ [الأحزاب/۵۲] «بعد از این دیگر زنى بر تو حلال نیست». یعنی نمی‌توانی با زنانی دیگر غیر از اینان ازدواج کنی.
پس در ادامه می‌فرماید:
وَلَا أَنْ تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَکَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَکَتْ یَمِینُکَ وَکَانَ اللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ رَقِیبًا (الأحزاب: ۵۲).
«و نمى‏توانى همسرانت را به همسران دیگرى مبدل کنى ( بعضى را طلاق دهى و همسر دیگرى به جاى او برگزینى) هر چند جمال آنها مورد توجه تو واقع شود».
این آیه بیان می‌دارد که طلاق دادن زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم حرام است.
و از جمله پاداشهایی که خداوند به آنها داده، این است که آنها را به عنوان مادران مؤمنان انتخاب کرده است:
النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم و أزواجه امهات المؤمنین(الأحزاب: ۶).
«پیامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است; و همسران او مادران آنها ( مؤمنان) محسوب مى‏شوند».
و همچنین بعد از وفات پیامبر ص ازدواج کردن با آنان حرام است، تا همسران همیشگی پیامبر باشند، و تنها در دنیا همسر او نباشند، بلکه در آخرت نیز همسر او صلی الله علیه وسلم باشند.
وَمَا کَانَ لَکُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْکِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِکُمْ کَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِیمًا [الأحزاب/۵۳] «و شما حق ندارید رسول خدا ص را آزار دهید، و نه هرگز همسران او را بعد از او به همسرى خود درآورید که این کار نزد خدا بزرگ است!».
این رهنمودها و هشدارها و توصیه‌ها برای چه بودند؟ برای آن بودند که خداوند می‌خواهد این خانه، پاک و به دور از همه چیزهایی باشد که صفای پاکی آن را مکدر می‌نماید، و به جایگاه والای آن خدشه وارد می‌کند. پس اینکه خداوند متعال می‌فرماید:
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرً (الأحزاب: ۳۳).
«خداوند فقط مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد».
بیان علت و هدف اوامر و نواهی این است, که در سیاق کلام آمده‌اند، همان طور که خداوند در آیه ۵۳ همین سوره می‌فرماید:
وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ [الأحزاب/۵۳] «و هنگامى که چیزى از وسایل زندگى را (بعنوان عاریت) از آنان (همسران پیامبر) مى‏خواهید از پشت پرده بخواهید».
علت این امر چیست؟ علت همان است که خداوند متعال می‌فرماید:
ذَلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَقُلُوبِهِنَّ (الأحزاب: ۵۳).
«این کار براى پاکى دلهاى شما و آنها بهتر است!».
علت خواستن از پشت پرده پاک کردن دلهای کسانی است که چیزی می‌خواهند، و پاک کردن دلهای همسران پیامبر است. و این پاک کردن است که خداوند آن را خواسته و علت امر اوست. و همچنین تطهیر اول که قبلاً بیان شد خواسته پروردگار است و علت اوامر و نواهی است که اول بیان شده‌اند.


بنابراین اگر این علت را حذف کنیم در سیاق کلام خلل وارد می‌شود.
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرً (الأحزاب: ۳۳).
چون هدف همین است و روح کل موضوع و محوری که براساس آن موضوع دور می‌زند، همین است. و اینکه خداوند بعد از آن می‌فرماید:
وَاذْکُرْنَ مَا یُتْلَى فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آَیَاتِ اللَّهِ وَالْحِکْمَهِ إِنَّ اللَّهَ کَانَ لَطِیفًا خَبِیرًا [الأحزاب/۳۴] «آنچه را در خانه‏هاى شما از آیات خداوند و حکمت و دانش خوانده مى‏شود یاد کنید; خداوند لطیف و خبیر است!».
اشاره به این است که همسران پیامبر ـ که وحی تنها در خانه آنها نازل می‌شود ـ به این یادآوردن از دیگران سزاوارترند و باید به سطح مطلوب برسند و به آنچه از قرآن و سنت که در خانه‌هایشان نازل می‌شود و به آنها می‌رسد عمل کنند.
پس کوتاه سخن اینکه ما قبل و ما بعد آیه برای تعلیم همسران پیامبر و امهات المومنین و تربیت آنها آمده تا به جایگاه والا و شایسته‌ای که سزاوار این پیامبر بزرگوار است ارتقاء یابند؛ پیامبری که خداوند خواسته خانه شریف او پاک شود و پلیدی از آن زدوده گردد. ما نمی دانیم ادعای عصمت به این آیه از کجا سر بر آورده؟! و این قضیه که هیچ ارتباطی با این موضوع ندارد از کجا آمده است؟!
رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ [آل عمران/۸]. «(راسخان در علم، مى‏گویند:) «پروردگارا! دلهایمان را، بعد از آنکه ما را هدایت کردى، (از راه حق) منحرف مگردان! و از سوى خود، رحمتى بر ما ببخش، زیرا تو بخشنده‏اى!».

                                                                                                                                                      والله المستعان
                                                                                                          

نویسنده: ابو مالـــــــــــک

مقاله پیشنهادی

هنگام اختلاف با پدر چگونه با وی صحبت کنم؟

سوال: در اسلام هنگامی که سوء تفاهمی میان پدر و پسر رخ می‌دهد چگونه می‌توان …