www.ppp999.blogfa.com

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 37)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: دیدگاه علماء أهل سنت نسبت به قاتلین عثمان #3203
    سلام
    این که مطلب را از کتاب خودتان آوردم دروغه
    شما جوابی به من ندادید و وقتی جوابی ندارید مرا متهم می کنید.شما از کسی که تمجید کرده قاتل امام علی علیه السلام روایت نقل می کنید؟
    به جای این حرفها جواب قانع کننده به ما بدهید
    اگر دروغه در کتب خودتان است نه ما…..
    در پاسخ به: Reply To: جناب عمر بن خطاب و عقیده تحریف!! #3204
    سلام
    این جا هم که جواب درست و حسابی نمی دهید
    کتاب صحیح بخاری و صحیح مسلم دو کتب معتبر بعد از قران بدون هیچگونه حرف و حدیثی طبق عقاید خودتان…..معتبرند….از این دو کتاب حدیث آوردم
    اگر دروغی هست از کتب خودتان ان هم صحیح بخاری و مسلم….می دانید تکذیب این دو کتاب چه حکمی نزد اهل سنت دارد….البته ما شما را وهابی می دانیم نه اهل سنت….
    لطفا جواب قانع کننده بدهید
    همه بدانند که روایات تحریف چه در کتب اهل سنت و چه شیعه جعلی است اما دشمنان اسلام مانند وهابیت دارند با قرار این گونه بحث ها اختلاف بین شیعه و سنی ایجاد می کنند.
    لطفا جواب علمی بدهید لطفا
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3843
    پاسخ اول:اگر منظور از «پادشاه من الله جل و جلاله است» این خدایی که پادشاه شماست این خدا باشد؛ این خدا مبارک شما باشد:
    هيئت عالي إفتاء عربستان سعودي است و اينها رسما اعلام كرده‌اند:
    من اعتقد أن الله في كل مكان فهو من الحلولية فإن انقاد لما دل عليه الكتاب و السنة و الإجماع، و إلا فهو كافر مرتد عن الإسلام.
    اگر كسي معتقد باشد كه خداوند در همه‌جا هست و ناظر و شاهد جهان هستي است، او جزء حلولي‌ها است و اول بايد او را نصيحت و موعظه كرد. اگر از كتاب و سنت و إجماع، دليل آورديم كه خدا نمي‌تواند همه‌جا باشد و او قانع شد كه هيچ، و اگر قانع نشد، كافر است و مرتد از اسلام.
    فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلمية و الإفتاء، ج3، ص216
    اين را شما بگذاريد كنار آيه شريفه‌اي كه مي‌فرمايد:وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ مَا كُنْتُمْ
    هر كجا باشيد، خداوند با شماست.سوره حديد/آيه4
    فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ : به هر سو بنگريد و رو كنيد، وجه خداوند آنجاست. سوره بقره/آيه115
    وَ نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ. ما از رگ گردن، به انسان نزديك‌تر هستيم. سوره ق/آيه16
    اين آيات را اين آقايان مي‌خواهند چه كنند؟!
    اين توحيد قرآني است و آن هم توحيد وهابيت است كه ما را به آن دعوت مي‌كنند.
    در يكي از كتاب‌هاي معتبرشان به نام تفسير القرآن عبد الرزاق صنعاني (استاد بخاري)، جلد 3، صفحه 299 با صراحت اعلام مي‌كند:
    لو دلى أحد حبلاً إلى الأرض السابعة لوصل إلى الباري عز وجل.
    خداوند به گونه‌اي است كه اگر كسي سطلي را به طبقه هفتم زمين فرو ببرد.
    مسند احمد، ج2، ص370 ـ المعجم الأوسط للطبراني، ص249 ـ تفسير مجاهد، ج2، ص655 ـ جامع البيان للطبري، ج27، ص282 ـ تفسير الثعلبي، ج9، ص230 ـ البداية و النهاية لإبن كثير، ج1، ص21 ـ تفسير ابن كثير، ج4، ص325 ـ الدر المنثور للسيوطي، ج6، ص170 ـ معجم البلدان للحموي، ج1، ص24 ـ سنن الترمذي، ج5، ص78 ـ كتاب السنة لعمرو بن أبي عاصم، ص255 ـ تفسير القرطبي، ج1، ص260 ـ تفسير الآلوسي، ج27، ص167 ـ العظمة لأبو الشيخ الإصفهاني، ج2، ص560
    يعني اگر اين چاهي را بكنند و با اين دلو به زمين هفتم برسند، به خداوند رسيده است.
    خيلي عجيب است! بايد ببينيم اين آقاياني كه براي چاه نفت، حفاري مي‌كنند و به عمق هزار متري و ده‌هزار متري زمين رسيده‌اند، آيا به خدا رسيده‌اند.
    جالب اين است كه مي‌گويد:
    اگر اين دلو و سطل را به آنجا بفرستند، خداوند آن را پر از طلا و جواهرات و هدايا مي‌كند.
    ببينيد توحيدي كه اين آقايان ما را به آن دعوت مي‌كنند، چگونه است؟ آن وقت ببينيد قرآن چه مي‌فرمايد: هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآَخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْبَاطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ. سوره حديد/آيه3
    این خدای شما باشد؛ این خدا مبارک شما باشد.
    پاسخ دوم: فتوای وهابیت بر ضد شیعیان مراجعه شود به:
    http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=227
    http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=209
    http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=208
    http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=154
    http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=khabar&id=122
    در صورت سند آن را ارائه می دهیم، اما همین برای شما کافی است.
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3917
    جواب پاسخ اول:شما ثابت کن وهابیت مسلمان هستند برای نمونه:كتاب الدرر السنية براي زيني دحلان ـ مفتي أسبق مكه مكرمه و يك انسان آزاد انديش ـ را بخوانید كه مي‌گويد:
    كان محمّد بن عبد الوهّاب إذا اتّبعه أحد و كان قد حجّ حجّة الإسلام، يقول له: حجّ ثانياً! فإنّ حجّتك الأولي فعلتها و أنت مشرك، فلا تقبل و لا تسقط عنك الفرض.
    و إذا أراد أحد الدخول في دينه، يقول له بعد الشهادتين: أشهد علي نفسك إنّك كنت كافراً و علي والديك أنّهما ماتا كافرين و علي فلان و فلان و يسمّي جماعة من أكابر العلماء الماضين أنّهم كانوا كفّاراً، فإن شهد قبله و إلاّ قتله و كان يصرّح بتكفير الأمّة منذ ستّمائة سنة و يكفّر من لا يتّبعه و يسمّيهم المشركين و يستحلّ دماءهم و أموالهم.
    اگر كسي به مذهب وهّابيّت در مي‌آمد و قبلاً حج واجب انجام داده بود، محمّد بن عبد الوهّاب به وي مي‌گفت: بايد دوباره به زيارت خانه خدا بروي؛ چون حج گذشته تو در حال شرك صورت گرفته است.
    به كسي كه مي‌خواست وارد آئين وهّابيّت بشود مي‌گفت: پس از شهادتين بايد گواهي بدهي كه در گذشته كافر بوده‌اي و پدر و مادر تو نيز در حال كفر از دنيا رفته‌اند و همچنين بايد گواهي بدهي كه علماء بزرگ گذشته كافر مرده‌اند.
    اگر گواهي نمي‌داد، وي را مي‌كشتند. او بر اين باور بود كه تمام مسلمانان در طول 12 قرن گذشته كافر بوده اند و هر كسي را كه از مكتب وهّابيّت پيروي نمي‌كرد، او را مشرك دانسته و خون و مال او را مباح مي‌كرد.
    الدرر السنيّة، ج1، ص46 ـ الفجر الصادق لجميل صدقي الزهاوي، ص17 ـ كشف الإرتياب، ص135، نقلا عن خلاصة الكلام، ص229 ـ 330 لدحلان
    پاسخ دوم:سری به اینترنت بزنید و تصاویر موجود را بینید و اگر خواستید فیلم ان را هم ببینید و نشان یک بچه دو ساله بدهید فورا می گوید شراب است.رقص پادشاه عربستان با جرج بوش را یادم رفت بنویسمکه این پادشاه شما چگونه می رقصید
    پاسخ سوم:شما بفرمایید چرا مفتی ها فتوا دادند دعا کردن برای حزبالله حرام است ؟و این قبل از ماجرای سوریه است.دوم بفرمایید چرا مفتی ها شما فتوا دادند {در مورد قیام مردم بر ضد دیکتاتورهای منطقه عرب}که تظاهرات بر ضد حاکمان حرام هست اما در مورد سوریه گفتند باید بر ضد سوریه جنگدید چرا؟ سوم:حمایت شما از سوریه برای چیست؟ چرا در این سایت از یمن و بحرین و حرفی نیست؟ غیر این است که همه در راستای حمایت از اسراییل است.
    پاسخ چهارم: وقتی پیامبر خدا گریه کردن، مطلب تمام است و دیگر از یزید دفاع کردن به چه معناست
    پاسخ پنجم:لطف کنید شما شیعه بودن ابن اعثم كوفي را ثابت کنید
    در پایان،انفدر حرف در مورد وهابت و ابن تیمیه هست که انشاالله در فرصت مناسب بازگو می کنم. ما بی دلیل حرفی نزدیم انچه هست از کتب خودتان است
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3945
    پاسخ سوم: «شما نميداني وهابي به كي ميگن
    مشكل شيعه با عقايد امام عبدالوهاب اينست كه با عقايد خرافي آن ها مبارزه كرد همانطور كه با شيخ الاسلام تيميه مي گويند وهابي»
    منظور شما از عقاید خرافی چیست؟ حتما توسل؛ زیارت قبور؛ سینه زنی و ….خرافی است؟؟؟. اما کشتن انسان های بیگناه آن هم در مسجد عین توحید و مبارزه با خرافات است.؟؟
    راستی این وهابیت و این کسانی که کمربند انفجاری به خود می بندند و مردم بیچاره را قتل و عام می کنند و کاری به زن و بچه و صغیر و کبیر ندارند؛ تا حالا شده بروند قبرامام ابو حنیفه، که قبرش در بغداد است یا قبر ابو هریره یا قبر خالد بن ولید و …را منفجر کنند و بگویند زیارت این قبور حرام است؟؟ و فقط زیارت امامین عسگرین علیهم السلام حرام است.
    چرا مفتی های شما علنا اعلام نمی کنند که زیارت ابو حنیفه با ان بارگاه و تشکیلات و گند و بارگاه و بخاری _ کتاب صحیح بخاری از اوست_ و خالد بن ولید را با خاک یکسان کنند؟؟ فقط رفتن به زیارت امام حسین علیه السلام شرک است؟؟
    دشمنی وهابیت با شیعه نیست با اهل سنت هم هست اما جرات علنی آن را ندارند. اما بشنو از ابن تیمیه:
    ابن تیمیه موسس فکری محمد بن عبد الوهاب است نه اینکه ابن تیمیه وهابی است.اقای محمد بن عبد الوهاب نظرات و تفکرات انحرافی و تکفیری را از ابن تیمیه گرفته و حالا این تیمیه کیست:
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3946
    1:نامه‌ي آقاي ذهبي ـ معاصر إبن تيميه ـ به إبن تيميه
    آقاي ذهبي در نامه‌اي ـ كه در كتاب الإعلان بالتوبيخ، صفحه 77 و تكملة السيف الصقيل، صفحه 218 آمده ـ به ايشان مي‌نويسد:
    يا خيبة! من إاتبعك فإنه معرض للزندقة و الإنحلال لا سيما إذا كان قليل العلم و الدين باطوليا شهوانيا. لكنه ينفعك و يجاهد عندك بيده و لسانه و في الباطن عدو لك بحاله و قلبه فهل معظم أتباعك إلا قعيد مربوط خفيف العقل أو عامي كذاب بليد الذهن أو غريب واجم قوي المكر أو ناشف صالح عديم الفهم، فإن لم تصدقني ففتشهم و زنهم بالعدل، يا مسلم! أقدم حمار شهوتك لمدح نفسك. إلي كم تصادقها و تعادي الأخيار؟ إلي كم تصادقها و تزدري الأبرار؟ إلي كم تعظمها و تصغر العباد؟ إلي متي تخاللها و تمقت الزهاد؟ إلي متي تمدح كلامك بكيفية لا تمدح ـ والله ـ بها أحاديث الصحيحين؟ يا ليت! أحاديث الصحيحين تسلم منك بل في كل وقت تغير عليها بالتضعيف و الإهدار أو بالتأويل و الإنكار، أما آن لك أن ترعوي؟ أما حان لك أن تتوب و تنيب؟ أما أنت في عشر السبعين و قد قرب الرحيل. بلي ـ والله ـ ما أذكر أنك تذكر الموت بل تزدري بمن يذكر الموت فما أظنك تقبل علي قولي و لا تصغي إلي وعظي بل لك همة كبيرة في نقض هذه الورقة بمجلدات و تقطع لي أذناب الكلام و لا تزال تنتصر حتي أقول: و ألبتة سكت. فإذا كان هذا حالك عندي و أنا الشفوق المحب الواد فكيف «صفحه 219» حالك عند أعدائك و أعداؤك ـ والله ـ فيهم صلحاء و عقلاء و فضلاء كما أن أولياءك فيهم فجرة و كذبة و جهلة و بطلة و عور و بقر. قد رضيت منك بأن تسبني علانية و تنتفع بمقالتي سرا (فرحم الله امرءا أهدي إلي عيوبي) فإني كثير العيوب غزير الذنوب. الويل لي إن أنا لا أتوب و وا فضيحتي من علام الغيوب و دوائي عفو الله و مسامحته و توفيقه و هدايته و الحمد لله رب العالمين و صلي الله علي سيدنا محمد خاتم النبيين و علي آله و صحبه أجمعين.
    اي بي‌چاره! آنان كه از تو متابعت مي‌كنند، در پرتگاه زندقه و كفر و نابودي قرار دارند. نه اين است كه عمده پيروان تو عقب مانده، گوشه‌گير و سبك عقل و يا عوام، دروغ‌گو و كودن و يا بيگانه، فرومايه و مكّار و يا خشك، ظاهر الصلاح و فاقد فهم هستند. اگر سخن مرا قبول نداري، آنان را امتحان كن و با مقياس عدالت بسنج.
    آيا وقت آن نرسيده است كه از جهل و ناداني دست برداري و توبه كني؟ بدان‌كه مرگت نزديك شده. به خدا قسم! گمان نمي‌كنم تو به ياد مرگ باشي. بلكه كساني را كه به ياد مرگ هستند، تحقير مي‌كني !… تو با من كه دوستت هستم، اين‌چنين برخورد ـ تند و دور از ادب اسلامي ـ مي‌كني، پس با دشمنانت چه خواهي كرد.
    به خدا سوگند! در ميان دشمنانت، افراد صالح، شايسته، عاقل و دانش‌وار فراوان هستند؛ چنان‌كه در بين دوستان تو افراد آلوده، دروغ‌گو، نادان و بي‌عار زياد به چشم مي‌خوردند….
    السيف الصقيل ردّ إبن زفيل للسبكي، ص218 و 219
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3947
    2:عبارت آقاي إبن حجر هيثمي در مورد ابن تيميه
    يا عبارتي كه جناب آقاي سبكي در طبقات الشافعية، جلد 9، صفحه 253 و جناب حصني دمشقي در كتاب دفع الشبه عن الرسول، صفحه 125 و عبارت آقاي إبن حجر هيثمي كه مي‌گويد:
    ابن تيمية عبد خذله الله و أضله و أعماه و أصمه و أذله و بذلك صرح الأئمة الذين بينوا فساد أحواله و كذب أقواله.
    خدا او را خوار، گمراه،‌ كور و كر كرده است. پيشوايان اهل سنت و معاصرين وي بر فساد افكار او تصريح كرده‌اند.
    الفتواي الحديثة، ص86 ـ شفاء السقام للسبكي، ص38
    3:عبارت جناب آقاي شوكاني_ كه مورد قبول همه فرق اسلامي حتي خود وهابي‌ها _در مورد ابن تيميه
    فقط كافي است كه ما عبارت جناب آقاي شوكاني ـ كه مورد قبول همه فرق اسلامي حتي خود وهابي‌ها نيز او را به عنوان يك كارشناس اسلامي قبول دارند ـ را در كتاب البدر الطالع از قول آقاي محمد بن محمد بخاري حنفي ـ متوفاي 841 هجري ـ بگوييم كه مي‌گويد:
    أن من أطلق القول علي إبن تيمية أنه شيخ الإسلام فهو بهذا الإطلاق كافر.
    هر كس لقب شيخ الإسلام را به إبن تيميه بدهد، اين گفته‌اش او را كافر مي‌كند.البدر الطالع للشوكاني، ج2، ص260
    يعني گفتن شيخ الاسلام به إبن تيميه، موجب كفر او مي‌شود.
    ایا کافی است یا ییشتر بنویسم؟ نظر علمای اعلام شماست در مورد ابن تیمیه. بعد شما می گویید که ابن تیمیه با خرافات مبارزه می کرده؟
    علمای شما آن را کافر می دانستند.آیا این ها را انکار می کنید؟ انکار شما انکار علمای خودتان است.شما بهتر می دانید یا ان علمایی که هم عصر ابن تیمیه بودند و بر کفرش شهادت دادند؟
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3948
    در ضمن خود همین انگلیسی ها محمد بن عبد الوهاب را تجهیز کردند. و کشت و کشتار او از منطقه نجد به مکه و مدینه و عراق هنوز که هنوز است بر سر زبان هاست. شما به تاریخ خودتان رجوع نمی کنید 4ه محمد بن عبد الوهاب چه جنایت ها کرد. اگر بخواهم بنویسم در این جا شرحش نگنجد اما اگر بخواهید اصرار کنید از کتب خودتان می دهم. به عنوان نمونه:
    کتاب صحيح بخاري و صحيح مسلم که در نزد عموم برادران اهل سنت، صحيح‌ترين کتب بعد از قرآن هستند. در اين زمينه، روايات متعددي وجود دارد. صحيح بخاري از انس بن مالک نقل مي‌کند:
    قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: أمرت أن أقاتل الناس، حتى يقولوا لا إله إلا الله، فإذا قالوها و صلّوا صلاتنا و استقبلوا قبلتنا و ذبحوا ذبيحتنا، فقد حرمت علينا دماؤهم و أموالهم … .
    من از طرف خداوند مأمورم که با مردم – کفار – بجنگم تا اين‌كه اقرار به وحدانيت حق بکنند. اگر اقرار به وحدانيت حق کردند و مانند ما نماز خواندند و قبله ما را محترم شمردند و از ذبايح ما استفاده کردند، خون و مال اينها محترم است و من حق تعرض به اموال و جان اينها را ندارم.
    صحيح بخاري، ج1، ص102، کتاب الصلاة، باب فضل إستقبال القبلة
    مانند اين حديث را صحيح بخاري، جلد1، صفحه103 آورده که در آنجا آمده است:
    من شهد أن لا إله إلا الله و استقبل قبلتنا و صلى صلاتنا و أكل ذبيحتنا، فهو المسلم، له ما للمسلم و عليه ما على المسلم.
    کسي که شهادت به وحدانيت خداوند بدهد و مانند ما نماز بخواند و رو به قبله ما بکند و ذبيحه ما را بخورد، او مسلمان است و تمام حقوقي را که براي يک مسلمان عادي فرض کرديم، براي او نيز فرض مي‌کنيم و … .
    نکته جالب و زيبايي که متناسب با بحث ماست، اين است که صحيح مسلم در بابي آورده است که نام آن را اين‌گونه نام‌گذاري کرده است: حرام بودن کشتن کافر بعد از گفتن لا إله إلا الله. از اسامة بن زيد نقل مي‌کند:
    بعثنا رسول الله صلى الله عليه و سلم في سرية، فصبحنا الحرقات من جهينة، فأدركت رجلا، فقال: لا إله إلا الله، فطعنته، فوقع في نفسي من ذلك، فذكرته للنبي صلى الله عليه و سلم، فقال رسول الله صلى الله عليه و سلم: أ قال لا إله إلا الله و قتلته؟ قال: قلت: يا رسول الله! إنما قالها خوفا من السلاح، قال: أفلا شققت عن قلبه حتى تعلم أقالها أم لا؟ فما زال يكررها علي حتى تمنيت أنى أسلمت يومئذ … .
    ما همراه لشکري رفتيم و برخورد کرديم به کافري که گفت لا إله إلا الله و من او را کشتم. اين براي من دشوار بود که او را بعد از گفتن لا إله إلا الله کشتم و اين قضيه را به رسول الله (صلي الله عليه و سلم) گفتم و فرمود: آيا بعد از اين‌كه او لا إله إلا الله را گفت، او را کشتي؟ گفتم: يا رسول الله! لا إله إلا الله گفتن او از ترس شمشير بود، نه از ته قلب. رسول الله (صلي الله عليه و سلم) فرمود: آيا قلب او را نشکافتي تا ببيني که واقعا از صميم قلب مي‌گويد يا لقلقه زبان. رسول الله (صلي الله عليه و سلم) هم اين عبارت را تکرار مي‌کرد تا اين‌كه من آرزو مي‌کردم که امروز اسلام مي‌آوردم و تا به حال مسلمان نشده نبودم.
    صحيح مسلم، ج1، ص67، کتاب الإيمان، باب تحريم قتل الکافر بعد إن قال لا إله إلا الله
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3949
    يک روايت جالب‌تر از اين را مي‌گويم که اگر در خانه کس است، يک حرف بس است
    به اين روايت توجه کنید و سپس هر کاري که مي‌خواهید، بکنید. در صحيح مسلم از مقداد نقل شده است:
    يا رسول الله! أرأيت ان لقيت رجلا من الكفار فقاتلني، فضرب إحدى يدي بالسيف فقطعها، ثم لاذ منى بشجرة فقال أسلمت لله، أفأقتله يا رسول الله بعد أن قالها؟ قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: لا تقتله، قال: فقلت: يا رسول الله! إنه قد قطع يدي ثم قال ذلك بعد أن قطعها أفأقتله؟ قال رسول الله صلى الله عليه و سلم: لا تقتله فإن قتلته فإنه بمنزلتك قبل أن تقتله و إنك بمنزلته قبل أن يقول كلمته التي قال.
    از رسول الله (صلي الله عليه و سلم) سوال کردم: وقتي من با کفار مي‌جنگم، گاهي يکي از کفار با من مبارزه مي‌کند و دست مرا قطع مي‌کند و وقتي من به او حمله مي‌کنم، از ترس من، به درخت پناه مي‌برد و مي‌گويد لا إله إلا الله و اسلام مي‌آورد. آيا من بايد او را بکشم بعد از اسلام آوردنش؟ حضرت فرمود: تو حق کشتن او را نداري. گفتم: يا رسول الله (صلي الله عليه و سلم)، او بعد از اين‌كه دست مرا قطع کرد و من خواستم او را بکشم، اسلام آورد، آيا او را بکشم؟ حضرت فرمود: اگر بعد از گفتن لا إله إلا الله او را بکشي، او مانند تو است قبل از اين‌كه او را بکشي – يعني مسلمان شده بود – و تو هم مانند او شده‌اي قبل از اين‌كه او مسلمان شود.
    صحيح مسلم، ج1، ص66، کتاب الإيمان، باب تحريم قتل الکافر بعد إن قال لا إله إلا الله
    من گمان نمي‌کنم اين روايت، هيچ عذري را براي احدي باقي بگذارد.
    من يک نکته‌اي را اشاره کنم که شايد براي برخي شبهه شده باشد. در صحيح بخاري و صحيح مسلم آمده است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود:
    أمرت أن أقاتل الناس، حتى يقولوا لا إله إلا الله، فإذا قالوا لا إله إلا الله، عصموا منى دماءهم و أموالهم إلا بحقها.
    من دستور دارم با کفار بجنگم تا اين‌كه لا إله إلا الله بگويند و وقتي اينها لا إله إلا الله را گفتند، خون و مال اينها محترم هستند؛ مگر اين‌كه مستحق کشتن باشند.
    صحيح البخاري، ج8، ص162 – صحيح مسلم، ج1، ص39
    بعضي‌ها از کلمه بحقها سوء استفاده مي‌کنند و مي‌گويند که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود مگر کسي که مستحق مهدور الدم بودن و تصرف در اموال باشند و اين را بهانه قرار مي‌دهند براي کشتن هر نوع مسلمان. کما اين‌كه در تاريخ، سوء استفاده‌هاي زيادي شده است و فرصت پرداختن به آنها نيست. ولي در خود روايات و منابع معتبر اهل سنت با سند صحيح داريم که از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) سوال کردند:
    و ما حقها؟ قال: زنى بعد إحصان أو كفر بعد إسلام أو قتل نفس فيقتل به.
    مراد شما از کلمه بحقها چيست؟ فرمود: مرد همسرداري که برود زنا کند يا کسي كه بعد از اسلام آوردنْ کافر شود يا کسي که انسان بي‌گناهي را بکشد، مستحق کشتن هستند.
    المعجم الأوسط للطبراني، ج3، ص300 – مجمع الزوائد للهيثمي، ج1، ص25 –جامع البيان لإبن جرير الطبري، ج15، ص103 – كنز العمال للمتقي الهندي، ج1، ص88 – تفسير الثعلبي، ج6، ص97
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3950
    در خود صحيح بخاري آمده است:
    فوالله ما قتل رسول الله صلى الله عليه و سلم أحدا قط إلا في إحدى ثلاث خصال: رجل قتل بجريرة نفسه فقتل أو رجل زنى بعد إحصان أو رجل حارب الله و رسوله و إرتد عن الاسلام.
    قسم به خدا! رسول الله صلي الله عليه و سلم کسي را نکشت، مگر در سه مورد : مرد شوهرداري که زنا کرده باشد، کسي که انسان بي‌گناهي را کشته باشد، کسي که مرتد شده باشد و به مبارزه با خداوند و رسولش برخيزد.
    صحيح البخاري، ج8، ص43، کتاب الديات، باب القسامة
    فتوای مفتی های وهابی هم جالب است. توجه کنید:
    جالب اين است كه از ناصر الدين الباني ـ از شخصيت‌هاي برجسته وهابيت كه از او به بخاري دوران ياد مي‌كنند و بن‌باز گفته بود كه ايشان را بايد امام الحديث بناميم ـ سوال كردند:
    آيا امروز نيز فتاوايي براي تهديم مراقد و اماكن تاريخي صادر مي‌شود؟ پيشنهاد الباني براي تخريب حرم رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) چيست؟
    و مما يأسف به أن هذا البناء قد بنا عليه منذ قرون إن لم يكن قد أزيل تلك القبة الخضراء العالية … أعتقد أن هذا من الواحب علي الدولة السعودية إذا كانت تريد أن تكون حامية التوحيد حقا.
    اگر دولت عربستان سعودي داعيه دفاع از توحيد را دارد، بايد گنبد خضراء پيامبر را ويران كند.
    المساجد للألباني، ص69-68
    بنازم به طرفداران محمد بن عبدالوهاب و ابن تیمیه
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3951
    برگزاري جشن تولّد نوزادان و سالگرد ازدواج حرام است
    حتي اينها فتوا دادند: و أمّا أعياد الميلاد للشخص أو أولاده أو مناسبة زواج و نحوها، فكلُّها غيرُ مشروعة و هي للبدعة أقرب من الإباحة.
    جشن تولد گرفتن براي خود يا فرزندان و جشن ازدواج گرفتن و مانند اينها، غير شرعي است و بدعت است و حرام. مجموع فتاوي و رسائل إبن العثيمين، ج2، ص302
    چرا؟ چون آقاي أبو بكر و عمر براي خود و فرزندان‌شان جشن تولد و جشن ازدواج نگرفتند.
    ما از اينها سؤال مي‌كنيم:
    آيا جناب أبو بكر و عمر، تلفن و موبايل و ماهواره هم داشتند؟! پس شماها غلط مي‌كنيد از اين وسائل استفاده مي‌كنيد! آيا آنها با قاشق و چنگال غذا مي‌خورند كه شما الآن از اينها استفاده مي‌كنيد؟! ایا ان ها ختم صحیح بخاری می گرفتند؟ آیا ختم صحیح بخاری حرام نیست؟
    در مورد یزید لعنت الله علیه: شما سری به سایت های وهابیت به خصوص کتابخانه عقیده که دربست از وهابیت هست؛ بزنید؛ ببینید که چه کتاب هایی در مورد یزید و معاویه دارند. یا سری به دیگر سایت های وهابیت بزنید. شما خبر ندارید یا خودتان را به بی خبری زدید.بعد نیست در مورد یزید لعنت الله علیه هم بدانید.
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3952
    آقاي إبن‌تيميه در منهاج السنة، جلد2، صفحه 62 صراحتا از معاويه و يزيد تجليل و دفاع مي‌كند و آنها را مؤمن مي‌داند.
    اما در رابطه با يزيد، خود آقاي إبن‌تيميه در منهاج السنة، جلد2، صفحه 62 صراحتا از معاويه و يزيد تجليل و دفاع مي‌كند و آنها را مؤمن مي‌داند. از لجنه عالي إفتاء عربستان سعودي سوال كردند كه آيا مي‌توانيم يزيد را لعن كنيم؟ جواب دادند:
    لم يثبت فسقه الذي يقتضي اللعن. فسق يزيد به طوري که لعن او را جايز شمارد، ثابت نشده است.
    فتاوي اللجنة الدائمة للبحوث العلميّة و الإفتاء، ج3، ص297
    يعني كشتن آقا امام حسين (عليه السلام) و إسارت فرزندان ايشان با آن وضع شنيع و اهانت به رسول اکرم (صلى الله عليه و آله) كه يزيد مي‌گويد:
    لعبت هاشم بالملك، فلا خبر جاء و لا وحي نزل.
    فسقي نيست كه لعن يزيد را ثابت كند.
    بر فرض، مي‌گوييم كه امام حسين (عليه السلام) خروج كرد و عليه خليفه قيام كرد، آيا اين‌كه إبن كثير دمشقي درباره يزيد مي‌گويد:
    در سال 62 هجري، يزيد به فرماندهانش دستور داد و به مدينه حمله كردند و 700 نفر از صحابه پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) را به قتل رساندند و 10 هزار نفر از مسلمانان را كشاند و 3 روز، ناموس مردم مدينه را بر لشكريان خودش مباح كرد و در آن سال، هزار فرزند نامشروع به دنيا آمد.
    البداية و النهاية لإبن كثير، ج8، ص241 و 242
    آيا هيچ‌كدام از اينها فسق يزيد را اثبات نمي‌كند؟!
    در پاسخ به: Reply To: آقای سجودی لطفا بخوانید #3953
    در مورد بقیه مطالب که در نقد نوشته های بنده نبود، و دوست دیگری در جواب شما نوشته اند، اظهار نظری نمی کنم؛
    در مورد قمه زنی که شما دائم مانور می دهید. باید گفت اگر ملاک این باشد که عده ای جاهل این کار را می کنند و به پای شیعه نوشت و همه ی شیعیان را زیر سوال برد باید از جاهلی افکارتان می باشد. در صورتی که زیاد مانور بدهید در این مورد هم خواهم نوشت فعلا ببینم شما چه نظری بر این نظرات بنده دارید.
    در صورتی که می خواهید ادامه بدهیم، موضوع را مشخص کنید تا حداقل به یک نتیجه برسیم. اگر در مورد عزاداری مطلب دارید بگویید تا در مورد ان مطلب بنویسیم. و اگر در مورد موضوعات مورد علاقه تان مطلب دارید بگویید تا ما در ان مورد مطلب بزنیم . از این شاخه به ان شاخه فکر نکنم به نتیجه ای برسیم.بهتره مطلبی و موضوعی انتخاب کنید تا در مورد ان صحبت شود.
    البته بنده منظر اقای سجودی هستم که نظری به مطالب بنده داشته باشند.
    در پاسخ به: Reply To: یک سوال فوق العاده ساده از برادران اهل سنت #3954
    دليل شيعه که مي‌گويد اين آيه در رابطه با اهل بيت (عليهم السلام) است، چيست؟
    دليل ما در صحيح مسلم، ج7، ص130، حديث6414 است که خود عايشه ام المؤمنين مي‌گويد:
    وقتي آيه شريفه نازل شد:
    إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (سوره احزاب/آيه33)
    آقا رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، علي و فاطمه و حسن و حسين را زير عباي يماني قرار داد و فرمود:
    هؤلاء اهل بيتي.
    اين، نشانگر اين است که اگر غير از اينها، اهل بيت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) قطعا آنها را زير عباي خود قرار مي داد.
    همچنين آقاي ترمذي در صحيح خود، ج5، ص328 آورده است و آقاي الباني مي‌گويد روايت صحيح است. ام المومنين، ام سلمه مي‌گويد:
    وقتي که آيه تطهير نازل شد، پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، علي و فاطمه و حسن و حسين را زير عباي خود قرار داد، رفتم جلو و عرض کردم:
    و أنا معهم يا رسول الله؟ قال: أنت على مكانك و أنت إلى خير.
    آيا من هم جزء اهل بيت هستم. حضرت فرمود: خير، ولي تو هم آدم خوبي هستي.
    و ده‌ها روايات ديگر در اين زمينه آورده‌اند، مخصوصا در کتاب صحيح مسلم که از زيد بن أرقم صحابي نقل مي‌کنند که از او پرسيدند:
    مراد از اهل بيت چيست و آيا زنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هم جزء اهل بيت هستند يا خير؟
    ايشان فرمود:
    لاٰ و أيم الله ان المرأة تكون مع الرجل العصر من الدهر، ثم يطلقها فترجع إلى أبيها و قومها.
    زن با شوهرش يک عمر زندگي مي‌کند و سپس آن مرد، آن زن را طلاق مي‌دهد و آن زن، نزد پدر و قومش مي رود.
    اگر از اهل بيت بود، ديگر نمي‌شود او را از اهل بيت جدا کرد.
    صحيح مسلم، ج7، ص123
    نکته جالب اينکه يکي از علماي اهل سنت ،يک جمله زيبايي گفته:
    ما اهل سنت، اصرار داريم بگوييم که زنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم)، جزء زنان پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هستند و شامل آيه تطهير هستند. جناب ام المومنين عايشه، هر آنچه که در فضائل و مناقب خودش بود، در ملأ عام مطرح کرده است. ما يک روايت ضعيف نداريم که خانم عايشه گفته باشد: من اهل بيت پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) هستم يا من مشمول آيه تطهير هستم.
    نه حفصه اين را گفته و نه أم سلمه. اما يک عده از آقايان آمدند كاسۀ داغ‌تر از آش شده‌اند و چيزي را كه خود زنان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) آن را ادعا نكرده‌اند، اين آقايان آن را ادعا مي‌كنند. اگر ما بگوييم زنان پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) داخل در اهل بيت نيستند، قصد جسارت نداريم. مقام ويژۀ آنها كه همسر پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) بودند، جاي خود را دارد و قرآن آنها را أمهات المؤمنين مي‌شمارد و همان فضائلي را كه قرآن براي آنها گفته، ما هم به همان اكتفاء كنيم و فراتر از قرآن، چيزي درباره آنها نگوييم.
    دوست ما از جواب دادن به روایت طفره رفته
    احمد بن حنبل مي‌گويد:
    هر روايتي را كه در مسند من نيافتيد، بدانيد كه آن روايت صحيح نيست.
    این را احمد بن حنبل گفته و ما به احادیث ضعیف رجوع کردیم یا شما قبول نمی فرمایید
    دوم:«««روايت پنجم:آقاي حاكم نيشابوري در المستدرك علي الصحيحين روايتي را نقل مي‌كند و مي‌گويد:هذا حديث صحيح علي شرط الشيخين و لم يخرجاه.
    اين روايت، شرايط صحيح بخاري و صحيح مسلم را دارد و صحيح است، ولي آن دو، اين روايت را نياورده‌اند.
    المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج3، ص142
    روايت اين است:و إن وليتموها عليا، فهاد مهتد يقيمكم علي صراط مستقيم.
    اگر علي را به عنوان ولي أمرتان قرار بدهيد، او هدايت كننده و هدايت شونده است و شما را به صراط مستقيم مي‌رساند.»»
    این هم از کتب خوتان است که نوشته اند صحیح است و ما به احادیث جعلی تمسک می کنیم یا شما قبول نمی فرمایید ما چه کنیم
    در ضمن طبق مبانی رجالی و درایه شما در صورتی که سه حدیث ضعیف بیاید این سه حدیث همدیگر را تایید می کنند و حدیث درست است
    در فرض ضعیف بودن این احادیث آیا این ها همدیگر را تایید نمی کنند.این ها در کتب خودتان است و شما ما را متهم می کنید
در حال نمایش 15 نوشته (از کل 37)