salman110

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 3 نوشته (از کل 48)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: توسل ام المومنین عایشه با سند صحیح #22727

    salman110
    مشارکت کننده

    بسم الله الرحمن الرحیم

    برای اثبات هرچه بیشتر صحت این حدیث یعنی توسل ام المومنین عایشه به پیامبر صلی الله علیه و آله پس از وفاتشان نظر چند عالم بزرگ اهلسنت را میدهیم:

    1-شیخ الدارانی محقق سنن دارمی میگوید:رجاله ثقات وهو موقوف على عائشة.

    2-ابن حجر عسفلانی میگوید:حدیث حسن است.

    الراوي: أبو الجوزاء أوس بن عبدالله الأزدي المحدث: ابن حجر العسقلاني – المصدر: تخريج مشكاة المصابيح – الصفحة أو الرقم: 5/362
    خلاصة حكم المحدث: [حسن كما قال في المقدمة]

    3-محمود سعيد ممدوح در کتاب رفع المنارة لتخريج أحاديث التوسل والزيارة صفحه 227 میگوید این حدیث حسن است:

    قال الحافظ الدارمي في سننه (1 / 43 –
    44) : باب ما أكرم الله تعالى نبيه بعد موته : حدثنا أبو النعمان ،
    ثنا سعيد بن زيد ، ثنا عمرو بن مالك النكرى ، حدثنا أبو الجوزاء
    أوس بن عبد الله قال : ” قحط أهل المدينة قحطا شديدا فشكوا إلى
    عائشة فقالت : انظروا إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فاجعلوا
    منة كوا إلى السماء حتى لا يكون بينه وبين السماء سقف قال : ففعلوا
    ، فمطرنا مطرا حتى نبت العشب وسمنت الابل حتى تفتقت من الشحم فسمى
    عام الفتق ” . قلت : هذا إسناد حسن إن شاء الله تعالى

    4-علامه سمهودی میگوید این حدیث صحیح است:
    روى الدارميّ في صحيحه عن أبي الجوزاء قال قحط أهل المدينة قحطا شديدا فشكوا إلى عائشة رضي الله عنه فقالت
    فانظروا قبر النبي صلى الله عليه وسلم فاجعلوا منه كوة إلى السماء حتى لا يكون بينه وبين السماء سقف ففعلوا فمطروا حتى نبت العشب وسمنت الإبل حتى تفتقت من الشحم فسمى عام الفتق.

    خلاصة الوفا جلد 2 صفحه 141 .

    خب تا اینجا تصحیح 4 عالم اهلسنت را دادیم.

    البته در حدیثی دیگر با متنی متفاوت دقیقا همین رجال امده و علما باز آن را تصحیح کردند:

    24434 – حَدَّثَنَا عَارِمٌ، حَدَّثَنَا سَعِيدُ بْنُ زَيْدٍ، عَنْ عَمْرِو بْنِ مَالِكٍ، عَنْ أَبِي الْجَوْزَاءِ، عَنْ عَائِشَةَ، أَنَّهَا كَانَتْ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي سَفَرٍ فَلَعَنَتْ بَعِيرًا لَهَا، فَأَمَرَ بِهِ النَّبِيُّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ……

    مسند احمد جلد 40 صفحه 493 طبعة الرسالة تحقیق شعیب انور الارنووط

    خب ببینید دقیقا همان رجال اسن.عارم نیز همان ابانعمان است.

    خب علما این رجال را تصحیح کردند:

    شعيب الأرنؤوط محقق مسند احمد میگوید:

    هذا إسناد حسن

    مسند احمد جلد 40 صفحه 493 طبعة الرسالة تحقیق شعیب انور الارنووط

    و هیثمی در مجمع الزوائد نیز تصحیح میکند:

    رواه أحمد والطبراني في الأوسط ورجاله رجال الصحيح، غير عمرو بن مالك البكري وهو ثقة

    مجمع الزوائد هیثمی جلد 8 صفحه 147 حدیث 13035 .

    خب اینها همه علمای اهلسنت بودند که سند این حدیث را تصحیح کردند.پس حدیث طبق تمام مطالبی که عرض کردم صحیح است.

    تنها کسی که گفته بود این حدیث ضعیف است البانی بود که در پست اول اثبات کردیم تضعیف البانی در این حدیث از روی تعصب بوده پس تضعیفش باطل است.

    باز تکرار میکنم ان حدیث به اجماع علما صحیح است.ابن حجر عسقلانی و هیثمی و شیخ الدارانی و شیخ شعیب الارنووط و علامه سمهودی و شیخ محمود سعید ممدوح سند این حدیث را معتبر دانسته اند که اسنادش را تقدیم کردم.

    و باز سوال میپرسم:آیا نعوذ بالله ام المومنین عایشه قبر پرست بوده؟یا اینکه توسل به انبیا بعد از وفاتشان قبر پرستی نیست و جایز است؟انتخاب باشما.

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

    در پاسخ به: توسل ام المومنین عایشه با سند صحیح #22723

    salman110
    مشارکت کننده

    فقط تصحیح میکنم که ادرس کتاب ابن صلاح **التقييد والإيضاح شرح مقدمة ابن الصلاح صفحه 462 .**است که اشتباها در متن 426 وارد شده.

    در پاسخ به: توسل ام المومنین عایشه با سند صحیح #22722

    salman110
    مشارکت کننده

    بسم الله الرحمن الرحیم

    با سلام.

    لازم دیدم در مورد اختلاط ابانعمان توضیح بیشتری بدهم:

    ابن حبان گفته است که ابا نعمان در آخر عمر دچار اختلاط شد در حدی که نمی فهمید که چه میگوید و احادیث منکر بسیاری از او نقل شده:

    اختلط في آخر عمره وتغير حتى كان لا يدري ما يحدث به، فوقع في حديثه المناكير الكثيرة

    اما علمای بزرگ اهلسنت مانند علامه ذهبی و علامه ابن حجر عسقلانی و علامه دارقطنی این سخن ابن حبان را رد کرده و با صراحت میگویند هیج حدیث منکری از ابا النعمان بعد از اختلاطش نقل نشد

    علامه ذهبی در میزان الاعتدال اورده است:

    وقال الدارقطني: تغير بأخرة، وما ظهر له بعد اختلاطه حديث منكر, وهو ثقة.

    دارقطنی گفته ابا نعمان در اخر عمرش تغییر کرد و از او بعد از اختلاطش حدیث منکری ظاهر نشد و او ثقه است.

    میزان الاعتدال ذهبی جلد 4 صفحه 239 .

    ذهبی در ادامه برای مقایسه ی سخن دارقطنی و ابن حبان میگوید:

    قلت: فهذا قول حافظ العصر الذي لم يأت بعد النسائي مثله، فأين هذا القول من قول ابن حبان الخساف المتهور في عارم، فقال: اختلط في آخر عمره وتغير حتى كان لا يدري ما يحدث به، فوقع في حديثه المناكير الكثيرة، فيجب التنكب عن حديثه فيما رواه المتأخرون، فإذا لم يعلم هذا من هذا ترك الكل، ولا يحتج بشيء منها.
    قلت: ولم يقدر ابن حبان أن يسوق له حديثا منكرا، فأين ما زعم ؟

    میگویم:این سخن حافظ عصر دارقطنی است کسی که پس از نسائی همانند او نیامده است. این سخن دارقطنی درباره ابونعمان کجا و سخن ابن حبّان خسّاف و متهور کجا؟؟؟؟ابن حبان گفته: که ابا نعمان در آخر عمر دچار اختلاط شد در حدی که نمی فهمید که چه میگوید و احادیث منکر بسیاری از او نقل شده. ابن حبان درحالی این سخن را می گوید که حتی یک حدیث منکر از ابونعمان در کتابش نیاورده است. این پندار ابن حبّان چه جایگاهی دارد؟

    میزان الاعتدال ذهبی جلد 4 صفحه 239 .

    ابن حجر عسقلانی نیز در تهذیب التهذیب اورده است:

    و قال ابن حبان : اختلط فى آخر عمره و تغير حتى كان لا يدرى ما يحدث به ، فوقع
    فى حديثه المناكير الكثيرة ، فيجب التنكب عن حديثه فيما رواه المتأخرون ، فإن
    لم يعلم هذا من هذا ترك الكل و لا يحتج بشىء منها .
    قرأت بخط الذهبى : لم يقدر ابن حبان أن يسوق له حديثا منكرا ، و القول فيه ما
    قال الدارقطنى .

    …قول دارقطنی صحیح است .

    تهذیب التهذیب ابن حجر عسقلانی جلد 9 صفحه 404 .

    پس طبق عقیده ی ذهبی و ابن حجر عسقلانی و دارقطنی از ابا نعمان بعد از اختلاطش حدیث منکری نقل نشده.

    پس چگونه حکم به تضعیف حدیث ابا نعمان می دهید؟

    از طرفی ابن صلاح نیز در مقدمه اش میگوید محمد بن فضل در پایان عمرش به اختلاط مبتلا شد سزاوار است آنچه که بخاری و محمد بن یحیی ذهلی و دیگر حفاظ از او روایت کرده اند بر زمان قبل از اختلاط او حمل نمود:

    وأما من سمع منه قبل الاختلاط فأحمد بن حنبل وعبد الله بن محمد المسندى وأبو حاتم الرازى وأبو على محمد بن أحمد بن خالد الزريقى وكذلك ينبغى أن يكون من حدث عنه من شيوخ البخارى أو مسلم وروى عنه فى الصحيح شيئا من حديثه ومع كون البخارى روى عنه فى الصحيح فقد روى فى الصحيح أيضا عن عبد الله ابن محمد المسندى عنه.

    التقييد والإيضاح شرح مقدمة ابن الصلاح صفحه 426 .

    لینک متن را ببینید:

    http://islamport.com/d/1/mst/1/11/31.html?zoom_highlightsub=%CC%E3%E1%C7

    و از طرفی عبد الله بن عبد الرحمن الدارمی صاحب سنن دارمی از شیوخ بخاری و مسلم می باشد.بنابراین قبل از اختلاط ابا نعمان از او حدیث شنیده اند.

    پس وجود ابا نعمان در این حدیث ضرری به حدیث وارد نمیکند.و الحمدلله.

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

در حال نمایش 3 نوشته (از کل 48)