[ghorbaniکاربر]

یکی از شیوه های مغالطه این است که مساله را دو قسمت کنی و مخاطب را وادار کنی که یک طرف را انتخاب کند و انتخاب هر طرف مشکلاتی داشته باشد.
به چه دلیل امامت یا باید حکم و خلافت باشد یا هدایت؟‌به نظر شیعه امامت هر دو را وظیفه امام می داند. هدایت که روشن است وظیفه امام است هر کس جز امام خودش نیاز به هدایت دارد چگونه می تواند هادی باشد. همچنین حکومت جز معصوم به چه دلیل می تواند حکومت کند. مگر حکومت از آن خدا نیست؟ پس باید دید خدا به چه کسی اجازه حکومت داده است. مگر اینکه اعتقاد داشته باشیم خدا در حکومت هیچ حقی ندارد

[ghorbaniکاربر]

انما ولیکم الله و رسوله…. ولایت در مرحله اول از آن خداست این ولایت هم مطلق آمده است. گرچه اگر قرآن هم نبود هر عاقلی می فهمد که کسی که خالق است بهتر خیر و شر انسان ها را درک می کند و او باید ولایت مردم را به عهده بگیرد. غیر از این باشد ما به رسول هم نیازی نخواهیم داشت.
غیبت امام زمان هم منافاتی با امامت او ندارد. مدیریت گاهی آشکاراست و گاهی پنهان. ما منکر مدیریت امام زمان نیستیم. در این شرایط مدیریت او پنهانی است بین حضور و ظهور فرق می کند. او حضور دارد ولی ظهور ندارد.
شکی نیست که امام نیز به هدایت نیاز دارد. این حرف شما کاملا منطقی و درست است ولی به نظر ما امام به دست خدا هدایت شده است؛ چون او واسطه بین خدا و انسان است. این بحثی است که اگر موافق باشید مفصل به آن بپردازیم در فرصت دیگری.
اما اعتراض امام حسین به امام حسن اگر حتی یک آدرس معتبر داشته باشید من از شیعه بودن دست می کشم. ادعای بدون دلیل کار سختی نیست. اگه کمی تاریخ بلد باشید امام حسین ده سال در حکومت معاویه بود اگر به صلح امام حسن اعتراض داشت تو همون ده سال اعتراض می کرد. در صورتی که صبر کرد و اعتراضی نکرد و حتی عده ای بعد از شهادت امام حسن پیش امام حسین آمده و درخواست قیام کردند که امام حسین قبول نکردند.
امید وارم خسته نشده باشید ولی به نظر این سبک بحث به نتیجه ای نمی رسد اول باید کاملا ریشه ای و اعتقادی مشکلات مذهب حل شود بعد به جزئیات پرداخته بشود.
یعنی فرض کنیم اصلا مسلمان نیستیم ببینیم با عقل و منطق می شه اثبات کرد که 1. نیاز به وحی و رسول داریم یا نه؟ 2. این نیاز فقط در زمان پیامبر بوده یا الان هم هست؟

[ghorbaniکاربر]

پیامبر کارش هم خلافت بود و هم پیامبری. این از واضحات تاریخ اسلام است و نیاز به سوال ندارد. اینکه امام باید بعد از پیامبر باشد اولا کاملا دلیل عقلی دارد. به همان دلیلی که نیاز به پیامبر داریم نیاز به امام هم داریم.
اگر انسان ها برا ی هدایت نیاز به واسطه بین خود و خدا دارند و خودشان نمی توانند راهشان را پیدا کنند این نیاز در این زمان هم هست و آیه لکل قوم هاد شاهد این این نیاز است. ممکن است بگویید قرآن به تنهایی کافیست که با شرایط تاریخی بعد از پیامبر و وجود اون همه اختلاف که تا الان نیز هست نمی سازدو اگر قرآن به تنهایی کافی بود این همه اختلاف چرا؟
دلیل قرآنی هم کم نیست. تا حالا سوال کردید که ملائکه شب قدر بر چه کسی نازل می شوند؟
اما هدایت امام علی؟ مگر حتما باید به بیابانی برود و یک قبیله ای انتخاب کند! او جانشین پیامبر بود و هدایت امت پیامبر بر عهده او بود. به نظر ما بعد از پیامبر وحی بر هیچ مستقیم نازل نمی شود.

[ghorbaniکاربر]

ولی در آیه نمی تواند به معنای دوست باشد چون با حصر انما نمی سازد. یعنی فقط خدا و رسول و مومنین ما را دوست دارند؟ ادامه آیه هم روشن است چه کسی در حال رکوع انگشتر بخشید؟ در ثانی مگر حق خلافت ابوبکر و عمر در قرآن آمده است که شما می گویید حق خلافت علی را از قرآن اثبات کن. ولایت مطلقه بحث جدایی است و قطعا به این معنایی که شما بیان کردید نیست. گرچه در دوره خلفاء انها بر کافرانی ذمی هم ولایت داشتند و فقط مخصوص مومنان نبوده است.
درباره مدیریت پتهانی الحمد لله که خودتان جواب دادید مصداق روشن مدیریت پنهانی مدیریت خدا نسبت به بندگان است. البته اگر به تاریخ اسلام هم مراجعه کنید می یابید سازمان وکلالت یا نهاد وکالت یک نهاد کاملا پنهانی در دوره حکومت عباسیان بوده است که دولتی در میان دولت عباسیان بوده است و پنهانی همه امور شیعیان را مدیریت می کردند.
تا فکر کردید در شب قدر ملائکه بر چه کسی نازل می شوند؟
حال شما بگین ابوبکر و عمر و عثمان چه ویژگی خاصی داشتند که دیگران نداشتند که حق حاکمیت و ولایت بر مومنین را به آنها می دهید؟
ابوبکر از پیامبر بیشتر می دانست که جانشین انتخاب کرد ولی پیامبر انتخاب نکرد؟ کجای دنیا و با کدوم عقلی ممکنه رهبری از دنیا بره ولی برای بعد از خودش هیجکاری نکنه و مردم را رها کنه تا سر در گم بمانند؟

[ghorbaniکاربر]

انچه خواستیم این بود که دین و مذهب را با عقل اثبات کنیم نه قرآن. فرض را بر این گرفتیم که اصلا مسلمان نیستیم بیاییم ببینیم کدام مذهب تکیه بر مبانی عقلی دارد و کدام نه؟
دنیایی که در آن زندگی می کنیم دنیایی کاملا تاریک است که اگر نور خدا نباشد هیچ راهی به سعادت نخواهیم داشت(الله نور السموات…)انسان نیز در این دنیا ماندگار نیست و به دنیایی می رود که از آن هیچ آگاهی ندارد که چیزی باعث سعادت و چه چیزی باعث بدبختی او در آن دنیا می شود. گرچه از این دنیا هم خبر ندارد به خاطر همین سراغ احکام می رویم. چون ما از مصالح و مفاسد اعمال هیچ خبر نداریم.
خدایی که ما را آفریده و حکیم است محال است که برای انسان هادی و رسول نفرستد. وظیفه هدایت را خودش بر عهده گرفته است. به نظر شما می شه که ما خودمان راه را پیدا کنیم بدون نیاز به رسول و واسطه بین انسان و خدا؟ آیا می شود ما خودمان یکی را انتخاب کنیم و بگوییم تو خلیفه ما باش! او هم مثل ماست و چه بسا اطلاعاتش کمتر از ما باشد چگونه او می تواند خلیفه خدا در زمین باشد؟
مساله بعدی اینکه این نیاز فقط در زمان پیامبر و قبل از او بوده و انسان بعدی نیاز به امام ندارند؟
پس هدایت حکیمانه خدا از پیامبر به چه چیزی است. قرآن که به تنهایی نمی تواند اگر می توانست که این همه اختلاف بین مسلمانان نبود؟

[نویسنده]

نوشته ها