farhadebrahim

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 3 نوشته (از کل 3)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: زیارت و نورانیت #1997

    farhadebrahim
    کاربر

    خداوند فرموده ادعونی استجب لکم بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را. حالا بیاییم حاجتی از خدا بخواهیم آیا حاجت ما را برآورده می کند؟ مثلاً من از خدا هدایت می خواهم آیا همان لحظه مرا هدایت می کند؟ یا اینکه وسیله ای را برای هدایتم فراهم می کند. اگر من گرسنه باشم اگر از خدا غذا بخواهم آیا به من می دهد؟ یا اینکه می فرماید ای بنده من چیزی را از من می خواهی میلیارها سال پیش برایت خلق کردم خودت برو و غذایت را پیدا کن. یا وقتی مریض می شوم و از خدا طلب شفا می کنم آیا مرا شفا میدهد؟ یا اینکه می گوید ای بنده من من شفا را در فلان و فلان قرار داده ام برو و شفایت را خودت جستجو کن. مثلا پیش طبیب برو یا فلان غذا را بخور. بنابراین خداوند شفا دهنده است اما نه مستقیم بلکه با واسطه. خداوند می فرماید واستعینوا بالصبر و الصلاة یعنی برای رسیدن به مقام قرب الهی چاره ای ندارید که از نماز و روزه کمک بخواهید نه اینکه مستقیما از من کمک بخواهید. اگر من هدایت می خواهم سالیان سال هم اگر مستقیما از خدا بخواهم به من نخواهد داد چرا که خواهد گفت ای بنده من چیزی را از من طلب می کنی که 1400 سال پیش بر بهترین بنده ام داده ام تا شما به آن تمسک کنید و هدایت را از آن بخواهید نه از من. من نعمتم را 1400 سال پیش بر شما تمام کردم الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دینا. پیغمبر فرمود دو چیز گرانبها بین شما به امانت می گذارم قران و عترت من . مادامی که به این دو تمسک بجویید هرگز گمراه نخواهید شد و این دوتا هیچ گاه از هم جدا نخواهند شد تا اینکه بر من در قیامت در کوثر وارد شوند. بنابر این ما اگر هدایت می خواهیم باید به قرآن و اهل بیت تمسک بجوییم. حالا این سوال پیش می آید که الان در زمان ما قرآن هست ولی اهل بیت رسول خدا کجایند؟ پیغمبر که فرمودند این دو از هم جدا نمی شوند. یعنی پیغمبر دروغ گفتند؟ یا اینکه هنوز هم اهل بیت در بین ما وجود دارند؟ خوارج هم گفتند حسبنا کتاب الله. کتاب خدا برای ما کافی است و گمراه شدند چون قرآن بدون اهل بیت را گرفتند و هدایت نیافتند مفسران قرآن فقط و فقط مطهرون و پاکان هستند لا یمسه الا المطهرون. کدام یک از ما می توانیم ادعای پاکی بکنیم اصلا ما کی هستیم که بخواهیم ادعای فهم قرآن را بکنیم علم قرآن در نزد اهل بیت رسول خدا است. عده ای نیز اهل بیت را گرفته و قرآن را رها کردند اینها نیز گمراه شدند و هدایت نیافتند همانهایی که وقتی محرم می شود سیاه می پوشند و به سر و سینه خود می زنند ولی سالی یک بار هم برای خدای خودشان سجده نمی کنند یا آنهایی که علی را خدا دانسته و مشرک شدند. بنابر این راه هدایت در تمسک به قرآن و مفسر قرآن یعنی اهل بیت رسول خدا است. چه بسیار علمایی که وقتی در مسایل علمی سردرگم می شدند به حرم امامان می رفتند و از آنها یاری می جستند و حاجتشان را می گرفتند چون تجویز این کار را پیغمبر خدا داده است ماان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا . مادامی که به این دو یعنی قرآن و اهل بیت تمسک بجویید هرگز گمراه نمی شوید. الان وهابیت را  ببینید قرآن را گرفته و اهل بیت رسول خدا را رها کرده اند نتیجه اش این شده است که خیلی راحت فتوای قتل مسلمانان را میدهند. کجای قرآن گفته است که خون برادر دینی خود را بریزید. این نشانه دوری از اهل بیت است. کدام عالم شیعی خون برادر مسلمان خود را هدر میداند؟می گویند علی الهی یعنی کسی که علی را خدا میداند یا کسی که امام صادق را خدا میداند کافر است اما کسی حق ندارد خونش را بریزد لکم دینکم ولی دین. دین شما برای خودتان و دین ما هم برای خود ما. بنابراین خداوند بدون وسیله کاری انجام نمیدهد. همه چیز را در این دنیا قرار داده است و نعمت را برای ما تمام کرده است. برای این دنیا حجت هایی قرار داده تا از آنها کمک بجوییم . به قول خودش : انی جاعل فی الارض خلیفة من در زمین خلیفه قرار میدهم. دعاهای ما و حاجات ما به درگاه الهی فقط و فقط به وسیله حجت و خلیفه او پذیرفته می شود . اکنون بحث این است که آیا این جانشینان و خلفای الهی بر روی زمین آیا وقتی که میمیرند نیز کاری از دستشان برمی آید یا نه؟ . آیا ما می توانیم به مرده ایشان تمسک بجوییم یا نه؟ آیا شواهدی و دلایلی وجود دارد که خلیفه خدا بر روی زمین وقتی که از دنیا رفت باز روحش نسبت به این دنیا آگاه است؟ البته خیلی ها ادعا کرده اند که ما خواب پیامبر یا فلان امام را دیدیم و اینگونه با ما سخن گفت یا کسانی که ادعا کردندکه ما امام رضا را در خواب دیدیم و دست به فلان جای بدن ما زد و ما شفا پیدا کردیم. البته این دلایل برای صاحب خواب می تواند حجت باشد اما بحث ما این نیست می خواهیم بدانیم چه دلایل متقن و روشنی از قرآن و احادیث وارد شده از پیامبر بر این امر وجود دارد که خود پیامبر و اولیای الهی بعد از مرگشان باز نسبت به این دنیا آگاهند؟

    در پاسخ به: Reply To: زیارت و نورانیت #1999

    farhadebrahim
    کاربر

    مگر نه این است که شرک به این معنا است که کسی یا چیزی را همردیف خدا قرار دهیم و برای او مقام الوهیت و خدایی قائل شویم و او را چون خداوند عبادت کنیم  اگر من به فرض از یک دیوار تقاضای چیزی را بکنم آیا این کار من شرک است یا کاری عبث و بیهوده؟ اصلا می خواهم بدانم این شرک را از کجای زیارت امامزادگان درآورده اید؟ عده ای از مسلمانان عقیده دارند که بعضی از مردگان در پیشگاه خدا روزی می خورند و روحشان بسیار بزرگ است و توان کارهای بزرگی را دارند چون در دنیا انسان های صالحی بودند در عالم برزخ از یک جایگاه ویژه ای نیز برخوردارند تدبیر دنیا به اذن خدا به دست آنها سپرده شده است و عاقبت این دنیا برای آنها است ان الارض یرثها عبادی الصالحون و العاقبة لاهل التقوی و الیقین بنابراین روزی می رسد که دوباره این بندگان صالح به زمین بازمی گردند و با جسم خود زمین را از ظلم پاک خواهند کرد و عده ای از مسلمانان بر این باورند که مردگان درست است که مرده اند اما روحشان زنده است و چون عالم برزخ نسبت به این دنیا بسیار بزرگ است طوری که قابل مقایسه نمی باشد روح اینها نیز مقتضای عالم برزخ بسیار بزرگ است و کارهای عجیب و غریبی انجام میدهند چشم و گوششان با چشم و گوش این دنیا فرق می کند چیزهایی آنها می شنوند که ما در این دنیا نمی شنویم و چیزهایی می بینند که ما نمی توانیم ببینیم اما توان تدبیر امور این دنیا را ندارند چون هیچ رابطه ای و هیچ لینکی بین این دنیا و عالم برزخ وجود ندارد که البته باید گفت که این ارتباط به طور قطع وجود دارد اما با اذن و اراده خداوند چون انسان خلیفه خدا بر روی زمین است تدبیر امور این دنیا به انسان سپرده شده است و تا زمانی که زنده است یعنی جسم او در این دنیا وجود دارد با جسم و روح محدود خود به تدبیر امور می پردازد اما با نابودی جسمش روحش از حصار جسم رهایی یافته و وارد محیطی می شود به مراتب بزرگتر و وسیعتر از این دنیا و از آنجا امور این دنیا را اداره می کند مانند کسی که پشت کامپیوتر نشسته است و به تدبیر امور مشغول است روح اولیای الهی اینگونه است به تعبیر قرآن جهان از آن آنها است و هر گونه دخل و تصرفی را در این دنیا  می توانند داشته باشند اما یک عده از مسلمانان هستند که بر این عقیده اند که انسان با مرگش از بین میرود و تا قیام قیامت کاری از دستش برنمی آید بله این درست است اما مصداق آن کسانی اند که نافرمانی خدا کردند و مقام و جایگاه انسان را نشناختند و برای انسان هیچ گونه ارزشی قائل نشدند بر کمر خود نارنجک بستند و خود را به صف مومنین زدند هم خود به درک واصل شدند و هم بندگان خدا را نابود کردند آنهایی که  از اسلام و جایگاه رفیع انسانیت چیزی نفهمیدند دنیا را با ارزش تر از عالم برزخ دانستند موجود مادی دنیوی را بر روح برزخی ترجیح دادند  برای روح انسان ارزشی قائل نشدند همان ارواح طیبه ای که خداوند به آنها سلام می دهد سلام علی ابراهیم سلام علی اسماعیل سلام علی نوح فی العالمین و… و سلام علیه یوم ولد و یوم یموت و یو یبعث حیا

    در پاسخ به: Reply To: زیارت و نورانیت #2003

    farhadebrahim
    کاربر

    أما حياة الأنبياء عليهم الصلاة والسلام الحياة البرزخية التي هي فوق حياة الشهداء الذين قال الله تعالى فيهم بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ فأمر ثابت بالأحاديث الصحيحة

    الآيات البينات في عدم سماع الأموات ج1/ص39 للآلوسي النعمان بن محمود

    حيات انبيا عليهم السلام حياتي است برزخي وبرتر از حيات شهداست که خداوند متعال در مورد ايشان فرموده است که ايشان زنده اند نزد پرورگارشان روزي داده مي شوند . پس اين امر مطلبي ثابت شده با روايات صحيح است

    ومن ثم قال الإمام السبكي حياة الأنبياء والشهداء كحياتهم في الدنيا

    السيرة الحلبية ج2/ص432

    به همين دليل امام سبکي گفته است که حيات انبيا و شهدا مانند زندگيشان در دنياست.
    ائمه ما نيز همگي شهيد هستند و طبق آيه 169 سوره آل عمران :

     ولاتَحسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللهِ أموَاتَا بَل أحيَاءٌ عِندَ رَبِّهِم يُرزَقُونَ

     کساني را که در راه خدا کشته شدند مرده مپنداريد بلکه ايشان زنده اند و در نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند .

    أحدها أن الأنبياء أفضل من الشهداء والشهداء أحياء عند ربهم فكذلك الأنبياء

     فتح الباري ج6/ص487
    يکي از مطالبي که در مورد زندگي انبيا بعد از مرگ گفته شده است اين است که انبيا برتر از شهدا هستند و شهدا نزد پروردگارشان زنده اند پس انبيا نيز همينطور
    همانطور که گفته شد اهل تسنن اعتقاد دارند که انبيا بعد از مرگ ظاهري در واقع زنده اند

    حَدَّثَنَا هَدَّابُ بْنُ خَالِدٍ وَشَيْبَانُ بْنُ فَرُّوخَ قَالَا حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ عَنْ ثَابِتٍ الْبُنَانِيِّ وَسُلَيْمَانَ التَّيْمِيِّ عَنْ أَنَسِ بْنِ مَالِكٍ : أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ قَالَ أَتَيْتُ وَفِي رِوَايَةِ هَدَّابٍ مَرَرْتُ عَلَى مُوسَى لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي عِنْدَ الْكَثِيبِ الْأَحْمَرِ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي قَبْرِهِ
     صحيح مسلم ج4/ص1845 کتاب الفضائل باب من فضائل موسي عليه السلام
       
     رسول خدا فرمودند که رفتم يا گذشتم بر موسي در شبي که من را به آسمان بردند – در کنار جايي که خاک سرخ زيادي جمع شده بود- واو ايستاده بود و در قبرش نماز مي خواند.
    در اين زمينه همانطور که نمونه اي از آن نقل شد روايات زيادي حتي در صحيح بخاري ومسلم موجود است وبيهقي عالم مشهور اهل تسنن بعضي از آنها را در کتاب حياة الأنبياء بعد وفاتهم " زندگي پيامبران بعد از مرگ ايشان" جمع آوري نموده است .
    وچون در قرآن تصريح به جواز توسل به زندگان شده است پس توسل به ائمه وانبيا بعد از رحلت ايشان جايز است .

     

در حال نمایش 3 نوشته (از کل 3)