اسلام تکس بانک مقالات اسلامی و پاسخ به شبهات
پاسخ های ارسال شده در انجمن
-
نوشته ها
-
به نظر من این نوشته سراسر تهمت و بهتان است. من شیعه هستم و مدتی است روی عقاید اهل سنت تحقیق می کنم. اولین چیزی که فهمیدم این است که رسول اکرم آن قدر در تربیت جامعه کشیدند تا به حدی که از همه صحابه افرادی با ایمان و عادل ساختند.
تعریف صحابی هم دقیق و مشخص است: کسی که در حال اسلام پیامبر را دیده باشد.
تعریف اسلام هم مشخص است. اگر کسی شهادتین بگوید، مسلمان است. (البته که همه مسلمانان در یک درجه اعتقادی نیستند.)
عبد الله بن سبا هم قطعا در تعریف صحابه می گنجد بنا بر این هر کس چنین تهمت های ناروایی را به یکی از صحابه رسوا الله بزند، قطعا از تهمت زنندگان است.ارادتمند
فندقهمان طور که حضرت زهرا نیز در جواب خلیفه فرمودند، این که پیامبران ارث نمی گذارند حرف کاملا اشتباهی است.
«و ورث سلیمانُ داوُودَ»
بنا بر این خلیفه هم به حضرت زهرا ظلم کرده که میراثش را نداده و هم به همسران پیامبر.استفاده کردم. ممنونم.این دقیقا همان چیزی است که من به آن می گویم «حرف مفت»
دریغ از یک استدلال خشک و خالی! نویسنده برای خودش می برد و می دوزد و نتیجه می گیرد.
دوست عزیزم؛ مراد اسلامی، اگر واقعا طالب حقی، فقط خداست که ضمیر انسانها آگاه است. گمان نمی کنم که شما علم غیب داشته باشید. لطفا به جای خدا راجع به نیت و ضمیر دیگران نظر ندهید.ان شاء الله خداوند به همه ما کمک کند تا بتوانیم انصاف را رعایت کنیم.
1- دوست عزیزی که می فرمایید حضرت علی (رضی الله عنه) فاطمه (رضی الله عنها) را آزرد، از رسول خدا خجالت بکش. بیشتر بگویم؟
2- دوست خوبم که فرمودید در بعضی احادیث آمده که حضرت زهرا بعدها راضی شدند، می دانم که چنین حدیثی وجود دارد اما حدیثی که آقای «بی نام» نقل کرده اند را بخاری در صحیحش آورده است. حدیث شما از هر کسی که باشد در برابر آن مطرد خواهد بود. و اینجا تاکید شده که حضرت زهرا تا پایان عمر شریفش از خلیفه اول راضی نشد.خیلی عجیبه! این سوال من 175 بار خوانده شده اما هیچ کس به من جواب نمی دهد!
یا این سوال بیش از حد پیش پا افتاده است، یا جوابش را نمی دانید؟اولا سلام
ثانیا ظاهرا اینجا عتاب و خطاب عادی است، هر کسی که هستی، یاد بگیر وقتی یک سوال علمی ازت می پرسند، یا ساکت باشی و یا با ادب جواب بدهی. من یک سوال ساده پرسیدم، چه حقی داری که راجع به ایمان من یا عصبیت من و… صحبت می کنی؟
———————–
اما بعد، در مورد سوال خودم
مقاله معرفی شده را خواندم، ممنونم؛ اما سوالات بیشتری در ذهن من ایجاد شد.
در این مقاله هم تصریح شده که عده ای منافق در زمان پیامبر بوده اند. سوال این است که اگر وجود عده ای منافق را بپذیریم، راه برای پذیرش سایر موارد نیز باز می شود. توضیح می دهم.
در واقع از بند اول مقاله استنباط می شود که «پیامبر باید هر که را که دیده است مسلمان کرده باشد، اگر نه به هدف رسالتش نرسیده است»
و در بند دوم می گوید پیامبر نتوانست عده ای منافق را به ایمان آورد.آقا خیلی خوب بلدی بپیچونی!
توی مقاله ات نوشته ای هندی، اینجا یک حرفشو عوض کردی، کسی هم نفهمید!
احتمالا اجداد امام خمینی تصمیم گرفته بودند که به خلیفه اول و دوم اقتدا کنند، یعنی اول بت پرست باشند، بعد مسلمان بشوند، بعد هر کسی راجع به ایمانشان شک کرد، پیروانشان جفت پا بروند توی حلقش.
آره دادا این طوری بوده.دیدم بحث رافضی شکن شده، گفتم حیفه اسم من نباشه
آخه مرد حسابی، یک بحث علمی بکن، یک چیز درست و حسابی بگو، این حرفا به چه درد من و تو می خوره، قربونت برم؟داستان خیالی ولی آموزنده ای بود، ممنونم.
الآن این سوال مطرح می شوند که
اگر مثلا شما همین الآن برای علو درجات بنده دعا کنید، چه می شود؟ حال اگر من از من درخواست کنم که برایم دعا بفرمایید چه اشکالی دارد؟
و همچنین
اگر بر فرض خود خدا بگوید که برای این که پیش من عزیز شود، بگویید فلانی برایتان دعا کند، باز قضیه به همان نحو خواهد بود یا نه؟جناب عبدالله عبد اللهی، با تشکر از پاسخ مبسوط شما، لااقل یک نقطه ابهام وجود دارد:
لطفا این جملات خود را اثبات کنید:
«اگر شخصی با ذره ای امید به شفاعت در آخرت از دنیا برورد معنی آن این است که فکر میکند خدا اورا نمی بخشد و مستوجب جهنم می داند و نیاز به شفاعت خواهد داشت.»ضمن عرض سلام
اولا بند دوم متن شما را متوجه نشدم: «و از جناج دیگر پیامبر گرامی ! خود برای از بین بردن شرک و خرافات قد علم کرده بود, و از سوی دیگر احادیث جعلیه مبنی بر استحکام گفتار منحرف خود دال می آورند, و گذشته از این همه اهل تشیع با طرز و روش دیده بانی که دارند تخلیق کنندهء یک عالم جنجلال و دلیل برای کفار گشته اند.» یعنی چی؟
اما در مورد سوالی که در بند اول مطرح فرمودید، سعی می کنم اعتقاد شیعه را با یک مثال عرض کنم تا اشتباه شما روشن گردد. ان شاء الله پاسخ مفصل تر بر عهده دوستان دانشمند باشد.
فرض کنید (که نه، دقیقا همین طور است) که خدا به شما پول داده است. این پول مال شماست، و می توانید هر کاری با آن انجام دهید؛اما در اصل همه چیز مال خداست، و او هر کار که بخواهد با آن می کند.
در این مثال ساده آیا شما شریک خدا شده اید؟ (البته که نه!) آیا این که شما مالک اموال خود هستید شرک است؟ ماجرای حضرت علی و بهشت و دوزخ هم همین گونه است.از روزی که به این سایت آمدم و دیدم که برادران اهل سنت برای بحث کردن به چه چیزهایی که متوسل نمی شوند، ایمانم به مذهب پدرانم بیشتر شد. از همین جا از جناب orton تشکر می کنم.
———————-
اما در مورد داستان شما:
اولا چه ربطی داره؟ چون خدا کمک می کنه، حتما امام رضا کمک نمی کنه؟ صدها روایت مستند از چنین عنایت هایی از جانب ائمه معصومین علیهم السلام به ما رسیده است و خود ما شاهد برخی از آن بوده ایم. این دسته از اخبار به دلیل تعداد زیادشان قابل انکار نیستند. اگر هم باور نمی کنید، کافی است چند روزی به زیارت امام رضا علیه السلام بروید.
ثانیا اگر بر فرض پیرمرد با ایمان را بکشند، دلیلش فقط این است که او شیعه بوده و اون جوان یک سلفی بوده که به خون شیعیان تشنه اند و مال و ناموسشان را حلال می دانند. شما دست از این سمپاشی های اعتقادی بردارید تا کسی پیرمردهای شیعه را نکشد.
ثالثا، درست فرمودید که اگر کافر این صحنه را ببیند می خندد، چون اگر قرار بود فکر کند که دیگر کافر نمی شد.دوست و برادر خوبم، دانش جان!
ما تا کي مي خواهيم درگير قوميت ها و عصبيت هاي جاهلانه باشيم؟ کي متوجه خواهيم شد که همه ما مسلمانيم و به همين دليل با هم برابر و برادريم؟
فرض کنيم که ثابت شد که اجداد فرد خاصي از هند به ايران آمده اند. خوب که چي؟ به خاطر مليت فرد بايد اعتقادات او را زير سوال ببريم؟ در اين صورت وای بر ما!
خداوند در قرآن فرموده که ما شما را دسته دسته و قبيله قبيله آفريديم تا يکديگر را بشناسيد. روز اولي که من به اين سايت آمدم، به دنبال سوالي بودم که پاسخ داده شود. اما الآن که روش و منش شما برادران اهل سنت را مي بينم، هم خجالت مي کشم و هم بر ايمان خود بر مذهب تشيع مستحکم تر شده ام. چرا هر بحثي را به صورت سپاهي براي جنگ با خود در نظر مي گيريد؟ مگر وقتي که من شهادتين را گفتم، برادر همه شما نشدم؟ چه سني، چه شيعه؟!
اگر تند صحبت کرده ام، به اين دليل بود که شما بحث علمي نکرديد. راجع به مليت اجداد فرد صحبت فرموديد و سپس نتيجه گرفتيد که آنها هندو بوده اند و بعد فرض کرديد که اسلام نياورده اند و سپس سيل تهمت و افترا را به ايشان نسبت داديد.
شما هم قطعا از يکي از کشورها هستي. آيا دوست داري به شما هم چون ايراني هستي زرتشتي،يا چون افغاني هستي بودايي، يا چون عربستاني هستي بت پرست بگويند؟ کمي انصاف داشته باشيم!
اين که ما شخصي را محترم نمي شناسيم ( که خود اين جاي بحث دارد) جواز بر توهين به او در منظر و مرآي عموم نيست.برادر عزیزم، سعدی جان
همان طور که خدا حی است و او ما را زنده کرده است؛ همان گونه که خدا قادر مطلق است من و شما قدرتمان را از او گرفته ایم؛ همان گونه که خدا سمیع و بصیر مطلق است و شمه ای از این صفاتش را به همه مردم داده، به همین ترتیب خدا می تواند به بنده ای از بندگان قدرت بیشتر، سمیعیت بیشتر، بصیرت بیشتر، علم بیشتر و… بدهد.
دقت فرمایید که آن چیزی که برای ما خارق العاده است برای خدا این گونه نیست.
مطمئن هستم شما عقیده ندارید که خدا «نمی تواند» علم غیب و قدرت خارق العاده به یکی از بندگانش بدهد!
مثلا من در مورد یک مساله راست می گویم و در مورد مساله دیگر از قصد به شما دروغ می گویم. من راستگو هستم یا دورغگو؟