eslami

پاسخ های ارسال شده در انجمن

در حال نمایش 13 نوشته (از کل 13)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • در پاسخ به: Reply To: آیا امام زمان شیعه ازدواج کرده است یانه؟ نظر دهید #2031

    eslami
    کاربر

     

    در پاسخ به: Reply To: آیا امام زمان شیعه ازدواج کرده است یانه؟ نظر دهید #2033

    eslami
    کاربر

    آیه قران: وهمسر بگیرید زنان بی شوهر را از میان خودتان وصالحین از غلامان وکنیزان اگر باشند فقیر خداوند آنها را بی نیاز می کند وباید خویشتنداری کنند آنها که نمی یابند نکاحی تا آنکه خداوند آنها را بی نیاز گرداند از فضلش
    سنت پیامبر: ازدواج سنت من است هر کس سنت را کنار بزند از من نیست
    خدا وکیلی آیه قران را با سنت مقایسه کنید کدامیک برای همه مسائل پاسخگوست

    در پاسخ به: Reply To: آیا امام زمان شیعه ازدواج کرده است یانه؟ نظر دهید #2050

    eslami
    کاربر

    سلام دوست عزیز من نه به خدا نه به قران نه به خود محمد(ص) ونه به هیچ کس دیگر گیر ندادم من دنبال حقیقتم اتفاقا تنها چیزی که با عقل من سازگاره همین قرانه که خدا نگذاشته تحریف بشه من با بی منطقی مخالفم من با حباب روی آب که راحت یک بچه کوچولو میتونه اونو فوت کنه واز بین ببره مخالفم فقط یک نصیحت از من حقیر قبول کن مصداق آیه وجعلنا من بین ایدیهم سدا ومن خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون مباش  اگر حرفی شنیدی که با گفته های ثبت شده از بچگی در ذهنت مغایرت داشت بر اساس تعصب اونو رد نکن روی اون فکر کن ما باید در دین تحقیق کنیم نه از روش دیگران اونو تقلید کنیم وبه روش آبا واجداد وپدران پیش رویم چون اگر منطقمون فقط ادامه دادن راه  پیشینیانمون باشه مطمئن باشید شما اگر در یک خانواده مسیحی بدنیا آمده بودید الان صلیب به گردن داشتید وداشتید از خدا بودن مسیح دفاع می کردید

    در پاسخ به: Reply To: آیا امام زمان شیعه ازدواج کرده است یانه؟ نظر دهید #2056

    eslami
    کاربر

    خدایا خدایا خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    من چطوری وبا چه زبونی بگم من فقط قران وقبول دارم واین دومرتبه می گه تو به قران گیر دادی

    ولی یک چیزی در مطالب بالا که برام فرستادی باعث بیشتر فهمیدنم شد همون سوره نجم که خداوند فرمود وما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی نشون می ده اصلا سنتی در کار نبوده اون فقط آیات وحی الهی را بیان می فرمود وحتی کلمه ای هم به آن اضافه وکم نمی کرد فقط آیات قران را برای مردم بیان وآموزش می داد

    آقای عزیز ومحترم آنچه وحی می شد فقط قران بود نه سنت

    در پاسخ به: Reply To: امانت الهی چیست؟ #2057

    eslami
    کاربر

    جالب بود ولی فکر نمی کنم منظور این بود

    ما امانت را بر آسمانها و زمين و كوهها عرضه كرديم پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن هراسناك شدند و[لى] انسان آن را برداشت راستى او ستمگرى نادان بود

    فکر نمی کنم منظور حق وحقوق دیگران باشد

    نظر من این است

    زمانیکه خداوند می خواست آدم را بیافریند چرا فرشتگان مخالفت ورزیدند وبعد چه شد که متقاعد شدند ببینید هر فرشته ای یا هر موجودی مسول کاری است مثلا ابر مسول باریدن باران است وهیچگاه در این مسئله تخطی نمی کند که مثلا بجای آب ، چای ببارد یا باد مسول حرکت دادن است یا زنبور عسل همیشه عسل تولید می کرده است هیچگاه کسی نشنیده زنبور آب میوه تولید کند پس همه کارشان مشخص ومعین است برای همین وقتی به آدم گفتند اسما اینها را بگو تمامی کارهای ایشان را گفت ولی وقتی به فرشتگان گفت حال کار اینها را بگو فرشتگان با نگاهی به آدم از جواب عاجز ماندند چون با توجه به آن امانتی که خداوند به انسان داده است مشخص نشد که هر کدام چه کاره اند آن امانت الهی همان خلیفه الهی یا جانشینی خداست حال این مسئله چه معنی دارد کسی که جانشینی خدا در روی زمین است یعنی می تواند مثل خدا عمل کند یعنی خلق کند خلاقیت داشته باشد که هیچ کدام از موجودات چنین نیستند بال ندارد ولی مثل پرندگان می تواند بپرد آبشش ندارد ولی مثل ماهیان زیر آب حرکت می کند صدایش بلند نیست ولی می تواند کاری کند که مایلها آن را انتقال دهد وبه گوش همه برساند و……

    پس حال چرا گفته انسان ستمگر وجاهل آنرا پذیرفت چون ساخته دست وفکر خودش را خدا ی خودش قرار می دهد وآن را می پرستد اینست که هم جهل او را می رساند وهم ظلم اورا چون هیچ ظلمی به اندازه شرک بزرگ نیست واینکه تاکید می کند در امانت خیانت نکنید یعنی همین

     


    eslami
    کاربر

    تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلاَ تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُواْ يَعْمَلُونَ

    آن امتی بود که گذشت برای آنهاست آنچه کسب کردند وبرای شماست آنچه کسب می کنید وسوال نمی شوید از آنچه آنها انجام دادند

    من نمی دانم عمری که اینقدر کوتاه است و این فرصت اندکی که خداوند به ما داده است که خودمان را اصلاح کنیم آیا منطقی است خودمان را سرگرم گناه وثواب دیگران بکنیم وچیزی را که هیچکدام از ما شاهد آن نبوده ایم بخواهیم درباره اش قضاوت کنیم بجای اینکه به فکر کار خودمان باشیم دنبال عیوب ومحاسن دیگران باشیم

    در پاسخ به: Reply To: بیایید تدبر در قران را به مسابقه بگذارید #2079

    eslami
    کاربر

    ذوالقرنین کیست؟

    یکی از اشکالاتی که معاندین دین بر قران می گیرند آیه ذولقرنین در سوره کهف است که می فرماید ذولقرنین به جایی رسید که دید خورشید در چشمه ای گل آلود غروب می کند که این با مسائل علمی در تضاد است چون گردش زمین به دور خودش موجب طلوع وغروب خورشید می شود وحجم خورشید 50 برابر زمین است که نمی تواند خورشید را در یک چشمه ای مخفی کند واین با عقل وعلم در تضاد است

    بله اگر ما آیات را اینگونه ظاهری وبدون تدبر بخوانیم حق با معاندین است خورشیدی که ما می شناسیم به هیچ صورتی نمی تواند در چشمه ای غروب کند حال داستان از چه قرار است اگر دقت کرده باشید قبل از داستان ذولقرنین داستان دیگری را مطرح می کند وشخصی را بدون اینکه نامی از آن ببرد به همراه موسی که علمش فوق اوست نشان می دهد وبعداز اتمام آن داستان می فرماید واز تو می پرسند در باره ذولقرنین بعضی ها بدین گونه تفسیر کرده اند که منظور از ذولقرنین کورش اسکندر صاحب دوشاخ و…. است که هیچ کدام منطقی نیست مردم آنزمان بیایند از یک داستان تاریخی مربوط به پادشاه کشوری دیگر سوال کنند وتازه اسم او را هم عوض کرده وذوالقرنین بگذارند وخداوند هم بیاید وداستان مسافرتهای او را بگوید که بله فلان جارفت وبه او گفتیم حالا که براین مردم مسلط شدی هر کار دلت خواست انجام بده وبدون هیچ نتیجه ای داستان را به اتمام برساند واین از خداوند بعید است چنین کار لغو بیهوده ای انجام دهد حال او کیست با توجه به داستان قبل برمی آید که ذولقرنین همان فردی بود که با موسی سفر می کرد وکارهای عجیب می کرد که مردم احتمالا از آن شخص پرسیده اند که او چه کسی بود وداستان بعدی نشان می دهد که درباره ذولقرنین اطلاعات بیشتری داده است ذولقرنین از یک دید معنی صاحب دو قرنیه معنی میدهد که به صورت مخفف ذولقرنین نام گرفته که صاحب چشمان تیز بین که می توان گفت مسول اجرای اوامر الهی است همان روح که تقدیر را بریکی از بندگان خداوند نازل می کند این بنده خداوند همان ذولقرنین است که مسولیت اجرای آن اوامر را بعهده دارد وقتی بچه ای را می کشد باید غیر انسان باشد وگرنه قتل نفس آنهم فتل یک بچه ای که هنوز گناهی مرتکب نشده است خارج از حیطه وظایف یک انسان است انسان اگر حتی مثل موسی پیامبر هم باشد قتلی انجام دهد باید توبه کند نه اینکه توجیه کند حتی اگر بداند که در آینده او آدم بدی خواهد شد حق ندارد قتل نفس انجام دهد پس ذولقرنین یک انسان نیست کسی است که واقعیتها را می داند ومسول اجرای اوامر الهی است حال داستانش از چه قرار است 3 گروه در ذولقرنین معرفی می شوند

    گروه اول را بدین شرح می گوید که دید خورشید در چشمه ای گل آلود غروب می کند منظوراز خورشید یعنی حق وحقیقت است که آن را می پوشانند حق رادر دلهای تاریکشان می پوشانند می دانند حق چیست ولی آنرا کتمان می کنند اینها همان مغضوبینند که ممکن است بالاخره از اینهمه بدی خسته شده وبرگردند چون می دانند امتیاز این گروه دانستن است که برای ذولقرنین اختیار قرار می دهد

    ولی دسته سوم که همان گمراهانند وبین سدهایی از جهل وتعصب خودشان را محصور کرده اند حاضر نیستند خودشان را از حصار بیرون آورده ودنیا را با چشم حقیقت بین بنگرند وبراساس تعصب یکسری پیش داوری ها را انجام می دهند حاضر نیستند فکر کنند وچون به راهشان ایمان دارند هیچ وقت برنمی گردند هرچند راهشان غلط باشد چون آنها هیچ وقت حاضر نیستند روی راهشان فکر کنند معمولا اینها گمراهانند واقعا نمی دانند راه حق چیست وفکر می کنند راه خودشان حق است ودیگران را فاسد می دانند وهمانطور که در سوره یس هم معرفی فرموده است وجعلنا من بین ایدیهم سدا ومن خلفهم سدا فاغشیناهم فهم لایبصرون وقرار دادیم جلو آنها وپشت سرشان سدی که در ذولقرنین هم می گوید آنها بین دو سدند وپس چشمهایشان را هم می بندند که سد سوم هم ساخته شود حال چگونه ذولقرنین برایشان سد سوم را می سازد خداوند در قران می فرماید ما هر که را بخواهیم گمراه وهر کس را بخواهیم هدایت می کنیم که البته با درخواست خود افراد این کار انجام میشود مثلا اعتقاد دارند خدایی بنام سحر وجادو یا چشم بد می تواند زندگی اورا نابود کند وقتی اول خودش آن دو سد جهل را ساخت خداوند هم توسط ذولقرنین سد بعدی را می سازد بدین ترتیب کاری می کند که از سحر وجادو یا چشم بد بدی ببیند وایمانش را روی خدایی بودن آنها محکمترکند بطوریکه با آلیاژمس سوراخهایش را هم می گیرد که هیچ راه نفوذی جهت عقل باقی نماند یا معقتد می شود که بت شفا می دهد خداوند هم توسط ذولقرنین کاری می کند که شفا پیدا کند که ایمانش در این مسئله قویترشود وممکن است شیطان یا همان ذولقرنین بصورت آن بت بر او ظاهر شود که او فکر کند که واقعا همان بت اورا شفا داده است پس با این مسئله آنچنان ایمانش نسبت به بت قوی می شود که هیچ کس نمی تواند او را آگاه کند به محض اینکه با او صحبت می کنید که اورا به طریق توحید دعوت کنید چشمش را می بندد وسرش را بالا نگه می دارد که اینها همه در سوره یس بیان شده است حال چه وقت این سد شکسته می شود زمان مرگ یا قیامت این سد شکسته شده وچشمان او طبق سوره ق تیز بین می شود وحقیقت برایش برملامی شود که دیگر آنروز سودی ندارد می بیند چه کارهایی برای بتان کرده است چه مالها ووقتهایی را صرف غیر خدا نموده است که الان جز آتش نتیجه ای برایش باقی نگذاشته در حالیکه او فکر می کرده بااین کارها به بهشت نزدیک می شود

    گروه دوم که می فرماید به جایی رسید که محل طلوع خورشید بود که منظور مخلصینند که بین آنها وآفتاب هیچ حائلی وفاصله ای نبود یعنی اینها نه تنها حق را نمی پوشانند بلکه خودشان حق می گویند وتمامشان نور است که بدون صحبت وکاری از کنارشان رد می شود

    در پاسخ به: Reply To: پرستش چیست وچه کارهایی شرک است وچه کارهایی شرک نیست #2472

    eslami
    کاربر

    با سلام وعرض احترام
    قبل از ادامه بحث به بررسی اثرات اینگونه پرستش ( بخش اول) روی افراد وجوامع می پردازیم
    درقران مشابه این مسئله آیات زیادی داریم که اگر خداوند بخواهد به کسی خیری برساند هیچ کس نمی تواند مانع شود واگر هم بخواهد شری برساند باز کسی نمی تواند مانع شود
    اگر انسان بداند تمامی سرنوشتش در دستان یک نفر است که او مهربانترین مهربانان است تمامی صفات رذیله مثل حسد غیبت زیر آب زنی تهمت سخن چینی دروغ و…..از افراد واز جامعه رخت بر می بندد حدیثی است که می گویند کلید همه گناهان دروغ است ولی این حرف درستی نیست وبه احتمال 100در صد جعلی است که مارا از گناهی بزرگتر وموثر بخشتر غافل گرداند کلید همه گناهان عدم پرستش یک خداست واینکه قبول نداشته باشیم که همه امور دست یک نفر است وهیچ کس موثر نیست جز خدا اگر بخش اول پرستش به معنای واقعی عمل شود دیگر دادگاهها تعطیل می شوند دیگر حرص وطمع از جامعه بیرون می رود دیگر ربا جایی ندارد چون پول خدا نیست وقتی پول عامل نباشد وخدا عامل باشد 90 درصد دعوا ها تمام می شود
    وبطور خلاصه آرامش بر جامعه حاکم می شود ومدینه فاضله همین است بهشت موعود در همین دنیا ساخته می شود
    بله عزیزان من مثال ما مانند اتاقی است که در آن زندگی می کنیم و چراغی بنام توحید در آن وجوددارد متاسفانه آن چراغ خاموش است و واعظین بجای روشن کردن آن ، مدام مردم را در تاریکی به سوی خوبی هدایت می کنند و از مارها وچاههای داخل آن اتاق منع می کنند مثلا می گویند چپ نروید چاه است راست نروید مار است مردم غیبت نکنید مردم طمع نداشته باشید و….در حالیکه اگر چراغ توحید روشن بود لزومی به تذکرات دیگر نبود خود مردم مار وچاه را می دیدند واز آن فاصله می گرفتند
    بخش دوم پرستش باشد بعد


    eslami
    کاربر

    پرستش را می توان به دو بخش تقسیم کرد که فعلا در مقاله اول به یاری خداوند به بخش اول آن به طور خلاصه اشاره می کنم.ودر زمانهای آتی به بخش دوم آن می پردازم
    پرستش فقط مخصوص خداست
    بخش اول آن شامل حمداست که فقط مخصوص خداست
    قل الحمدلله بگو حمد مخصوص خداست حمد ، شکر ، ستایش ومدح مخصوص خداست که نمی توان کسی را با خدا در آن شریک دانست برای وضوح مطلب به مثالی اشاره می کنم زمانیکه سلیمان تخت بلقیس را جلو خودش حاضر دید آنرا به آورنده نسبت نداد بلکه بلافاصله فرمود هذا من فضل ربی لیبلونی ءاشکر ام اکفر این از فضل پروردگار من است تا بیازماید مرا که آیا شکر میگویم یا می پوشانم یا بعبارتی آیا آنرا به خالق نسبت می دهم یا به مخلوق
    با وجودیکه آن مخلوق گفت من آنرا در یک چشم بر هم زدن حاضر می سازم واین کار را هم کرد ولی سلیمان حمد خدا را گفت وحتی از آن مخلوق تشکر هم نکرد چون چشم نفسش بینا بود وحق رامیدید
    یا در آیات دیگر می فرماید واذا مسکم الضر فی البحر ضل من تدعون الا ایاه فلما نجیکم الی البراعرضتم وکان الانسان کفورا وچون مس کند شما را ضرری در دریا گم می شود کسی راکه می خوانید غیر خدا پس چون نجاتتان داد بسوی خشکی روی گردان شدید وباشد انسان پوشاننده حق(کافر) مثلا در سختی ها برایمان مشکلی پدیدار می شود خالصانه خدا را می خوانیم واز اویاری می طلبیم وقتی خداوند مارا به ساحل نجات رسانید آنرا به اسبابش نسبت می دهیم وکافر می شویم مثلا می گوییم فلان دکتر اگر نبود بچه ام مرده بود یا در دریا اگر فلان کشتی ما را ندیده بود ما غرق شده بودیم به همین راحتی خدا را حذف می کنیم تازه اگر خیلی خوب باشیم می گوییم اول خدا دوم این دکتر مارا خوب کرد وشریک برای او قائل می شویم وشفا را به غیر خدا نسبت می دهیم خداوند برای حل مشکلات ، خودش مستقیما بر بندگان ظاهر نمی شود چون تحمل ما کم است
    همانطور که بنی اسرائیل تحمل دیدن خدارا نداشتند وما چون ماده ایم از وسایل مادی برای کمک به ما استفاده می کند ولی ما چون فقط ماده را میبینیم آنرا به غیر او نسبت می دهیم ودر شفا دادن ، دکتر ودر نجات ، کشتی را می بینیم وآنها را شریک خدا قرار می دهیم و مدح وستایش غیر خدا را انجام می دهیم که همه اینها شرک است وپرستش غیر خداست
    اگرخدا بخواهد بخش بعدی پرستش را به بعد موکول می نمایم .

    در پاسخ به: Reply To: شیعه پاسخ نمی دهد #2498

    eslami
    کاربر

    شیعیان عزیز بهتراست بحث را در این قسمت دنبال کنند وبه این مسئله هم خواهیم رسید اینکه چرا به نظر می رسد بتها شفا می دهند

    http://www.islamtxt.net/content/forum/772#comment-1339

    در پاسخ به: Reply To: پرستش چیست وچه کارهایی شرک است وچه کارهایی شرک نیست #2499

    eslami
    کاربر

    نام خداوند بخشنده ومهربان
    پناه می بریم از شر شیطان رانده شده به سوی الله
    حال به بررسی بخش دوم آن می پردازیم که بحثی بسیار ظریف است که باید در این مورد تامل بسیار نمود قبل از وارد شدن به آن لازم است دلیل بخش اول پرستش را بگوییم که چرا باید هر کاری را به خدا نسبت داد یا در قران اشاره کرده است در روز قیامت نیست صدایی جز صدایی واحد وهمه خدارا ملاقات می کنند بعضی ها می گویند مگر امکان رویت خداوند وجودداردخداوند که دیدینی نیست حال چگونه اینکار امکان پذیر است که بتوان خدا رادید ودر همین دنیا هم در همه کارها بتوانید خدا را بینید برای روشن شدن مطلب به مثالی اکتفا می کنم مثلا حسن برای ما نان می خرد اگر از ما بپرسند چه کسی نان خرید می گوییم حسن در حالیکه پاهای او راه رفتند زبانش سخن گفت دستهایش نانها را آورد ولی ما نمی گوییم دست و زبان وپاهای حسن نان خرید می گوییم حسن نان خرید چون اذن واراده حسن بود که دست وپا وزبان را به سمت خریدن نان هدایت کرد
    خداوند هم به همین صورت است هر کسی هر کاری انجام می دهد به اذن اوست ودر حقیقت اوست که همه کار می کند ولی اسامی ما رابه کثرت رسانده ودر نتیجه گمراه می کند ولی در روز قیامت اسامی نیستند وجز صدای خدا صدایی وجود ندارد وهمه فرشتگان تحت امر واراده او هستند بلا تشبیه مانند دست وپا برای حسن به همین جهت هر کسی روز قیامت فقط خدا را می بیند همانطور که شما در این دنیا به هیچ وجه نمی توانید نفس حسن را ببینید ولی می گویید اورا دیدم در آن روز هم با وجودیکه خدا را نمی توان دید ولی اورا خواهید دید بوسیله همان مخلوقاتی که همه بدون اسم تحت فرمانش هستند ومانند بلا تشبیه دست وپا برایش کار می کنند بیایید در این دنیا هم فقط خدا را ببینید نه وسیله ها را تا آنروز دچار حسرت نشویم که بگوییم آیا می شود دوباره مارا برگردانی که توحید داشته باشیم وغیر تورا عامل ندانیم همه چیز را تو ببینیم نه غیر تو بیایید از این فرصت باقی مانده عمر استفاده کرده توبه نموده وفقط اورا ببینیم ورویمان به سمت اوباشد
    حال به بررسی بخش دوم می پردازیم که چه کار دیگری فقط مخصوص خداست ما چون بنده خلق شده ایم پس مالک هیچ چیز نیستیم و نیازهای بیشماری داریم که باید یک مالک را پیدا کنیم که او مارا اجابت کرده ونیازهای مارا برطرف کند اینجاست که شیطان قسم خورد که مارا گمراه می کند چون مطمئن بود ما بخاطر نیازمان به هر طرف که فکر می کنیم نیازمان زودتر برطرف می شود خواهیم رفت سوره اعراف آیه 15
    قال فبما اغویتنی لاقعدن لهم صراطک المستقیم ثم لاتینهم من بین ایدیهم ومن خلفهم وعن ایمانهم وعن شمائلهم ولا تجد اکثرهم شاکرین
    دقت کنید سر راه مستقیم مینشیند که در هر کاری خدارا نبینیم وبه هرسویی کشیده شویم
    حال وقتی یک انسان مشکلی برایش پیش می آید شیطان لشکریان جن وانسش را برای گمراه کردن او می فرستد که او را به طرف غیر خدا دعوت کند در صورتیکه خداوند در قران فرموده ادعونی استجب لکم مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را پس ما زمانیکه حاجاتمان را به حالت زاری تضرع راز ونیاز وخلاصه بصورت دعا از هر کس بخواهیم در حقیقت اورا پرستیدیم
    له دعوه الحق ولذین یدعون من دونه لایستجیبون لهم بشی الا کباسط کفیه الی الماء لیبلغ فاه وما هو ببالغیه وما دعا الکافرین الافی ضلال
    پس طلب حاجت کردن بصورت دعا مخصوص خداست
    البته دعا یک نوع درخواست است وهر درخواستی پرستش نیست
    ابتدا انواع درخواست را توضیح می دهم در خواست می تواند بصورت سوالی باشد مثل درخواست یک شاگرد از معلم برای یاد گیری یا درخواست یک جاهل از یک دانا برای ارتقاء معلومات که اینها هیچکدام پرستش نیست یا سوالی که سلیمان از اطرافیان خویش کرد برای آوردن تخت که بسنجد کدامیک این دانش را دارند که بتوانند تخت را حاضر گردانند یا سوال یک مریض از یک دکتر برای معالجه (آقای دکتر چه غذایی برای این مرض بد یا خوب است)( یا آیا شما می توانید مرا معالجه کنید) اینها همه در خواستهایی هستند که بصورت سوالی (نه دعا وخواندن وبدون تضرع) مطرح می شوند ومنتظر جوابند وهیچ کدام پرستش وجزء ادعونی ودعانیستند درخواست بعدی که ممکن است در زندگی انسان پیش بیاید حالت امری است که می تواند بصورت محترمانه وغیر محترمانه مطرح شود زید اینجا را تمیز کن یا لطفا اینجا را دستمال بکش یا خواهشمنداست این مسئله را به انجام برسانید که همه اینها باز نمی تواند حالت پرستش باشد
    چه حالتی به پرستش نزدیک است دعا یا بعبارتی خواندن بصورت تضرع، التماس، خواری برای خودش وبالابردن طرف مقابل ودر نهایت امید بستن به آن معبودی که از او حاجت خواسته است

    در پاسخ به: Reply To: پرستش چیست وچه کارهایی شرک است وچه کارهایی شرک نیست #2500

    eslami
    کاربر

    سختی هایی که در این مسیر وجود دارد

    چرا که خداوند در قران می فرماید یا ایهالذین امنو استعینو بالصبر والصلوه ان الله مع الصابرین …ولنبلونکم بشی من الخوف والجوع ونقص من الاموال والانفس والثمرات….
    در قران استعانتی که در سوره حمد بیان شده است را مخصوص خودش بیان فرموده که روزی حداقل 10 بار آنرا تکرار می کنیم پس اینجا هم هدف از استعانت منظورکمک خواستن از همان خداست که باید بوسیله صبر واتصال به خدا باشد چرا که خداوند انسان را در مسیر پرستش بارها وبارها می آزماید تا معلوم شود زمانیکه ما می گوییم فقط خدا را می پرستیم(یا بعبارتی می گوییم ایاک نعبد وایاک نستعین) واقعا راست می گوییم یا دروغ می گوییم در این مسیر استعانت از خدا ممکن است سریع این نیاز برآورده نشود تا مارا بیازماید وببیند آیا به غیر او متوسل خواهیم شد وپرستش غیر اورا انجام خواهیم داد یا خیر
    در این طریق حتی شیاطین جن وانس برفرد نیازمند نازل می شوند تا اورا به پرستش غیر خدا وادارند که در سوره شعرا می فرماید آیا خبر دهم شما را برکسی که نازل می شود بر اوشیاطین، نازل می شود بر هر دروغگوی گناهکاری
    بله دروغگویی که در زبان می گوید من خدا را می پرستم ودر عمل وامتحان دروغ می گوید وبه غیر او متوسل شده وبا حالت تضرع ، رازو نیاز ودعا غیر اورا صدا می زند واز او حاجت می خواهد
    وحتی ممکن است در این مسیر نقصهایی از اموال الانفس یا ثمرات برای ما اتفاق بیفتد تا بیازماید ببیند ما واقعا به پرستش غیر اوروی خواهیم آورد یانه ودر این راه نباید امیدش از خدا به غیر خدا معطوف شود این همان امیدی بود که لحظه ای یوسف در سختی زندان به ان زندانی آزاد شده بست که واسطه ای شود که پادشاه بداند و او بتواند از زندان خلاص شود که بلافاصله خداوند بخاطر این موضوع 7 سال بر زندانیش افزود تا اورا جریمه کند
    لازم به ذکر است شیطان در مورد انسانهای مخلص که یوسف وموسی از مخلصین بودند توان گمراه کردن را ندارد ولی توان فراموشی لحظه ای را دارد وآنها چون گمراه نیستند سریعا حق را می شناسند
    خلاصه اینکه پرستش در این بخش همان طلب حاجت بصورت دعا در حالت تضرع ،التماس، راز ونیاز،…خوارکردن خویشتن، بالابردن معبودو… ودر نهایت امید بستن است که ممکن است در اینجا سوالات زیادی مطرح شود که چرا خداوند فرموده است انما ولیکم الله ورسول…یا بحث شفاعت
    چون موضوع امروز کمی طولانی شد و ممکن است از حوصله خارج باشد انشاالله در دفعات بعد آنرا بطور کامل خواهم گفت


    eslami
    کاربر

    بقیه مطالب را دراین قسمت جستجو کنید

    http://www.islamtxt.net/content/forum/772#comment-1341

در حال نمایش 13 نوشته (از کل 13)