یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!!

Home انجمن ها گفتگوی ازاد یک سوال بسیاربسیار ساده ازبرادران اهل سنت؟!!!!!

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  خالد35 در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 32)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #6989

    mojahed.din
    کاربر
    ام سلمه رضي الله عنها بار سوم، هنگامي كه آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – به خانه اش آمد، اين مطلب را با پيامبر اكرم – صلى الله عليه وسلم – درميان گذاشت. اين بار، آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – فرمودند: «در بارة عايشه مرا اذيت نكنيد زيرا هرگز وحي، در بستر هيچكدام از همسرانم بر من نازل نشده است مگر در بستر عايشه». ام سلمه رضي الله عنها پس از شنيدن اين پاسخ، گفت: اي رسول خدا! به خدا پناه مي برم از اينكه موجب ناراحتي شما شوم.
    آنگاه، همسران رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – از فاطمه رضي الله عنها درخواست نمودند (تا نزد رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – برود و در اين مورد با ايشان صحبت نمايد). فاطمه رضي الله عنها شخصي را نزد آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – فرستاد و گفت: همسرانت تو را سوگند مي دهند كه در مورد دختر ابوبكر – رضي الله عنه – ، عدالت را رعايت كني. ايشان فرمود: «دخترم! مگر كسي را كه من دوست دارم تو دوست نداري»؟ فاطمه رضي الله عنها جواب داد: بلي. سپس، نزد آنها برگشت و پاسخ پيامبر – صلى الله عليه وسلم – را به اطلاع آنها رساند. آنها از او خواستند كه دو باره برود، ولي او نپذيرفت. سپس، زينب بنت جحش رضي الله عنها را فرستادند. او نزد رسول الله – صلى الله عليه وسلم – آمد و با لهجة تند با آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – صحبت كرد و گفت: همسران شما در مورد دختر ابو بكر، شما را به خدا سوگند مي دهند و از شما تقاضاي عدل و انصاف دارند. آنگاه، زينب صدايش را بلند كرد تا جايي كه عايشه را نكوهش كرد. عايشه نيز حضور داشت. و رسول الله – صلى الله عليه وسلم – چشم به عايشه دوخته بود كه ببيند، جواب زينب را مي دهد يا خير؟ راوي مي گويد: عايشه جواب او را داد و او را ساكت نمود. رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – فرمود: «اين دختر ابوبكر است».

    ***

    اینکه نوشته ای «قسمت آخر یعنی پدر و دختر مثل هم هستند. » یعنی چی؟ اصلا اسمی از پدر عایشه در این روایت برده شده است؟ آیا ابوبکر رضی الله عنه اصلا حضور دارد؟ یا از بی سوادی ات چنین برداشت کردی و معنی کردی؟

    اینکه نوشته ای«دهان که باز میکنند لولو و مرجان خارج میکنند.» یعنی چی؟ از کجا چنین فهمیدی؟

    آخر کودن این همه فضل و احترام و محبت پیامبر را برای عایشه ندیده ای یا کور هستی؟

    روایتی که آوردی اصلا کل مذهبتان راز یر سوال برد.

    آخر روایت را قبول داری اول روایت را قبول نداری؟

    به نظرم کودن بیشتر به شما می آید

    #6990

    mojahed.din
    کاربر
    جناب کذاب 35 باور بفرماییید سکوت کنید هیچ احدی نمیگوید لال هستی

    نوشته ای:

    ثانیا این روایت اصلا مر بوط به ولایت امر مسلمین نیست بلکه فرموده نسبت به برادر مسلمان خود حرف شنوی داشته باشید

    پاسخ:

    دوست جاهل من از بین صدها روایت فقط چهار روایت آوردم اما تو فقط آنی را دیدی که باب دل مریضت بود؟
    صم بکم عمی شدی؟

    مگر این روایت را ندیدی

    ابوهریره میگوید رسول خدا فرمود هر کس از من اطاعت کند پس از الله اطاعت کرده است و و هر کس از امام اطاعت کند از من اطاعت کرده است و هر کس نا فرمانی من را بکند پس نافرمانی الله را کرده است و هر کس نافرمانی امام را بکند نافرمانی من را کرده است

    .

    عمو جان دیگر روایت را ندیدی؟

    نوشته ای«این سمع وطاعت دلالتی عام دارد وبه هیچ وجه اولی الامر بودن خلفای شما را ثابت نمی کند»

    جاهل اگر میگفتی دلالتی خاص دارد آن موقع میتوانستی شامل خلفا نمیشود. وقتی عام باشد یعنی هر امامی که مسلمان باید باید در معروف اطاعت شود

    نوشته ای: بسیاری از صحابه با ابی بکر بیعت نکردند وبعضی خود داعیه دارد خلافت بودند در این صورت اطاعت از آنها هم واجب بود پس هم آنها خلیفه بودند وهم خلفای شما….

    کدام صحابه بیعت نکرد؟ و بر بیعت نکردن خود باقی ماند ؟کذابی تا چه حد؟

    نوشته ای:«به چه علت ؟! ابی بکر وعمر وعثمان بتوانند در اموال وجانهای صحابه رسول خدا تصرف کنند »

    به علت اینکه همه اصحاب با آنها بیعت کردند و کسی به انها اعتراض نکرد و در رکابش جهاد کردند و اسلام را به ایران هم رساندند

    الله شفایت دهد

    #6997

    خالد35
    کاربر
    گرچه از هم صحبتی با افراد نادان وکسانی که اولی ترین اصو ل اخلاقی وتربیتی را رعایت نمی کنند بهره ای برای انسان نیست و دوست داشتم افرادی از برادران اهل سنت که مودب به اخلاق اسلامی هستند تشریف بیاورند تا در مباحثه ای مودبانه وبا اخلاق شرکت کنم اما لازم می بینم نکاتی را خدمتتان تذکر دهم تا عدم جواب حمل بر عدم علم نشود:

    اولا علی علیه السلام در مدتی که فاطمه زهرا سلام الله علیها زنده بود با ابی بکر بیعت نکرد گرچه فشار زیادی بر حضرتش بود وبا زور شمشیر وتهدید هم روبرو شد.

    ثانیا سعدبن عباده از بزرگان اصحاب که در ثقیفه حضور داشت ومعتقد بود که باید خلیفه از بین انصار باشد با ابی بکر بیعت نکرد

    ثالثا یاران خاص علی علیه السلام از جمله سلمان وابی ذر ومقداد و…در ابتدای امر بیعت نکردند وتنها بعد از اکراه ملزم به بیعت شدند.

    رابعا آنچه گفتید که :رسول خدا فرمود هر کس از من اطاعت کند پس از الله اطاعت کرده است و و هر کس از امام اطاعت کند از من اطاعت کرده است …

    کدام امام؟! از کجا می گویی که امام مورد نظر رسول خدا ابی بکر است؟! امامی که باید بگور مطلق ازاو اطاعت کرد باید در حدی باشد که از نظر علم وفضیلت وحکومت بتواند در جای رسول خدا بنشیند ودر واقع از نظر علم وفضیلت در رتبه بعد از رسول خدا باشد واز کجا ثابت می کنید خلفا چنین ویژ گی دارند؟وکسی که شامل این خصوصیات نیست نمی تواند در جای رسول خدا صلی الله علیه وآله بنشیند…

    خامسا حتی اگر مشروع بودن خلفا را برای زمان خودشان ثابت کنید که به هیچ عنوان نمی توانید ثابت کرد ودر الفبای ایم مطلب متحیر مانده اید از کجا پیروی کردن از آنها برای شما مشروع وحجت است ؟!!

    ……………………………………………………………………………من الله التوفیق

    #7013

    mojahed.din
    کاربر
    جناب کذاب 35 دیگر جمع کردن ابرو برای خودت بی فایده است چون برای همه نشان دادم چقدر کذاب و خداع هستی پس به جای مرصیه خوانی به قرآن و سنت بر گرد و دست از عناد و تعصب و خشکهمذهبی بردار.

    یک خورده آزاد اندیش باش

    بدون سند و مدرک چرت و پرت ننویس همانطور که در پست یار غار به دروغ نوشته ای در صحیح مسلم آمده جنگ با علی جنگ با پیامبر است و رسوا شدی و کذابی ات برای هزارمین بار ثابت کردم

    اسم چندی را برده ای و گفته ای بیعت کردند منتها با اکراه. یا ثابت کن با متن عربی تا مجددا رسوایت کنم یا دهنت را ببند و بدون سند و مدرک حرف نزن

    ابوبکر را از آنجا ثابت میکنیم که بهترین شخص برای خلافت بود که خود پیامبر به ابوبکر در روزهای قبل از وفاتش دستور داد که برای مردم پیش نمازی کند. و به مدت 5 روز امام مسلمانان بود.

    آیا کسی را که پیامبر پیش نماز کرده باشد کسی جرات دارد از او جلو بزند؟

    شما به جای این حرفا سند ولی امر بودن خامنه ای را بیاور تا ببینم به چه حقی چنین لقبی را به او داده اید

    میدانم و یقین دارم که باز چرت و پرتی در جواب من خواهی نوشت و حماقتت را مجددا برای همه اثبات میکنی ولی جواب بنده کامل و واضح است و خوانندگان خود قضاوت میکنند. و اینکه شما با لگد هم نمیهخوایی بیدار شوی و خودت را به خواب زدی تقصیر من نیست

    ‏ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ ‏ 6 بقره

    ‏ بيگمان كفرپيشگان برايشان يكسان است چه آنان را بيم دهي و چه بيم ندهي ، ايمان نمي‌آورند . ‏

    #7060

    خالد35
    کاربر
    آقای وهابی بزرگوار:

    بسیار دلیل متقنی آوردید که همینکه رسول خدا کسی را برای مدت کوتاهی به عنوان پیشنماز قرار داده همین مقدار دلالت می کند که آن شخص باید جانشین رسول خدا صلی الله علیه وآله باشد ازاین دلیل محکم تر کسی نه دیده ونه شنیده ؟!!!!!!!! البته شما دلیل این را هم بیاورید که پیامبر به ابی بکر گفته باشد شما جای من پیشنماز بایست وبه همین مطلب حتی تصریح کرده باشد؟ !

    من از شما فقط سند خواستم سندی محکم که پیروی شما را از خلیفه اول ودوم وسوم ثابت کند از شما می پرسم حجت شما فردای قیامت پیش خدا چیست اگر خدا گفت چرا از خلفا پیروی کردی دلیلت چه بوده ؟!!!!!!!یک دلیل قطعی خدا از شما می خواهد همان دلیل را برای من هم بگو ؟؟؟!!!!

    بنده عنادی نه با شما ونه با هیچ کس دیگر ندارم فقط از شما براعتقادتان دلیل می خواهم دلیل؟!!!!

    فرمودید:ابوبکر را از آنجا ثابت میکنیم که بهترین شخص برای خلافت بود ….

    از کجا ثابت می کنید ابی بکر بهترین شخص بود با چه معیاری؟ لطفا جواب بده؟ گزافه گویی فایده ای نه برای من ونه برای شما ونه برای خوانندگان این مطالب ندارد

    #7100

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    تا اینجای بحث مواردی طرح شد که مشترکات و اختلافات را روشن کرد.

    -اولی الامر واجب الاطاعه است:

    مدعی تشیع اولی الامر را امام معصوم و منصوص من عندالله متصور است.و اطاعتش را مطلق می داند.و به تبع آن با توجه به عدم حضور امام حی ناچار به توسل به روایات و مراجع آیینش می باشد.نتیجه ای که از این نوع تلقی بر می آید را می توان به عینه در جوامع تحت سلطه مراجع مدعی تشیع مشاهده کرد.و تکثرات اعتقادی و اعمال خرافی و مشرکانه معمول در این جوامع اظهر من الشمس است.

    اهل سنت و جماعت اطاعت از اولی الامر را موقوف به تطابق با قرآن و سنت صحیح می داند و در صورت انحراف اولی الامر از نص و مبانی صریح تقابل با او را بر خود واجب می داند و بسته به شرایط خود را مکلف به اصلاح می داند و در هر صورت با تقلید کور بیگانه است و آنرا منکر می داند.

    -حفظ وحدت و پرهیز از تشتت و فتنه بر هر فرد مسلمان تکلیف است:

    مدعی تشیع در این امر در صورت افشای اوهام و باورهای خرافی و ضد دینی اش اساس فتنه و تقرقه است و از همین جهت است که تقیه دین او و آبا و اجدادش است و وقیحانه این کذب را به ساحت مطهر امام جعفر صادق علیه السلام افترا می زنند.

    اما جمهور مسلمین با مجاهدت های خود در جرح و تعدیل احادیث و تحقیق مستمر و ذکر مداوم در تبیین حقیقت دین و رفع اختلافات و ایجاد وحدت سهم قابل توجه و ممتازی داشته اند و اتفاقا” مصلحین موحدی که از سوی مدعیان به تبعیت از استعمار پیر انگ وهابیت زده می شوند در امر احیای دین مبین موثر تر و راسخ تر و موفق تر بوده اند و دشمنی کور مدعیان و معاندین با ایشان به دلیل افشای اباطیل و مفتریات آیینی شان به دست با کفایت وهابیون مزعوم شان می باشد.

    -هر مسلمان باید شناخت لازم و کافی در شایستگی ولی امر خود را داشته باشد:

    مدعی تشیع بر اساس اوهام و اباطیل و تاویلات القایی توسط دشمنان خدا و رسول قائل یه امامت منصوص من عندالله است.

    اهل سنت و جماعت بر اساس آموزه های اصیل دین مبین انتخاب اولی الامر را از تکالیف آحاد جامعه مسلمین می داند و نظارت بر رفتار ولی امر را هم بر خود لازم می داند.

    #7104

    habib
    مشارکت کننده
    در ادامه به عرض می رسانم:

    مادامی که از زاویه تنگ آیینی به واقعیت ها نگاه شود شاهد کج فهمی ها و اعجاب های اینچنینی خواهیم بود و با توجه به سابقه حضور در جماعت مدعی شک ندارم در صورت تداوم حضور مدعیان در چنین تالارهایی و هر مجمع آزاد و تحقیقی دیگر چنانچه صادقانه و از روی اخلاص پی گیر مطالبات بر حق خود همانا شناخت دین ناب مرضی الله تعالی باشند به امید حضرت حق به آن نائل خواهند شد و به بطلان باور التقاطی و تحمیلی و موروثی خود آگاه می شوند.

    عامل تعصب و توهم عدم فهم و احساس تقلید و اطاعت مطلق از من دون الله آفاتی هستند که به جان جماعت تحت سلطه و نفوذ مراجع تحریف مدعی تشیع چنگ انداخته و مانع دست یابی این عزیزان به حقیقت دین و رستگاری شان خواهد شد.

    صراحت درانحصار اطاعت مطلق الله سبحانه و تعالی وقید تبعیت من دونه غیر قابل انکار است و من دون الله حتی انبیا علیهم السلام و اشرف و افضلشان محمد مصطفی صل الله علیه و آله و سلم را شامل است. و اطاعت از رسول با توجه به تایید و تضمین الله تعالی است (که ماینطق عن الهوی الا وحی یوحی)واجب عینی و منطبق بر اطاعت الله تعالی است.و این مطلب پیچیده ای نیست و بیمار دلان اند که با پیچاندن مفاهیم روشن و صریح در اشتغال بی حاصل دست و پا می زنند و خود را از رسیدن و درک حق محروم می کنند.

    ذکر آیات و روایات موید و مربوط را با توجه به اشعار و ذکر متواتر عزیزان حاضر لازم ندیدم.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    #7419

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    جناب آقای پاره دین؛

    متوجه هستید که عزیزم صحیح بخاری است نه یک کتاب شیعی. البته از کوددهنی مثل شما بعید است که بفهمه.

    فَسَبَّتْهَا. یعنی نکوهش؟ دمت گرم.

    انها بنت ابی بکر. خب یعنی چی؟ زینب نمیدانسته که او دختر کیست؟ یا پیامبر تازه کشف کرده بوده؟ یا یه شبهاتی بین پدر و دختر بوده که از بین فسبتهای زینب و ترد علی زینب عایشه بیرون زده. شاهد مثالش هم در امصص وجود دارد.

    از همان جا هم لولو و مرجان معلوم شده.

    به هر حال بایهم اقتدیتم اهتدیتم.

    .

    با آن بخش از نظر ابن کثیر موافقم که الله اعلم.

    یه ترجمه از آیه بده ببینیم که مزه دهنت چیه.

    نقش واو رو معلوم کن ببینیم چی بلدی.

    کلا دو خط بیشتر نمیشه.

    .

    انشاء الله هر وقت ارائه کردید بنده هم پی ماجرا را میگیرم.

    #7420

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام . سوال اولیه شما که گفته اید (شما که اهل سنت هستید پس باید ریشه تمام افعالتان به سنت برگردد بنا بر این طبق کدام سنت قطعی از خلفای راشدین پیروی می کنید ؟!!!!)

    برادرم اولا : تمام خلفای راشدین پیرو سنت پیامبر اسلام بوده اند و اهل سنت پیرو سنت پیامبر اسلام می باشیم .

    دوما : سنت قابل پیروی ظبق دستور خداوند (اطیعوا الرسول) مخصوص پیامبر اسلام است .

    #7421

    abdollah1990
    کاربر

    با سلام . سوال اولیه این قسمت که توسط همفکران شما مطرح شده است این است (شما که اهل سنت هستید پس باید ریشه تمام افعالتان به سنت برگردد بنا بر این طبق کدام سنت قطعی از خلفای راشدین پیروی می کنید ؟!!!!)

    که جواب ان هم خیلی ساده است (برادرم اولا : تمام خلفای راشدین پیرو سنت پیامبر اسلام بوده اند و اهل سنت پیرو سنت پیامبر اسلام می باشیم .

    دوما : سنت قابل پیروی ظبق دستور خداوند (اطیعوا الرسول) مخصوص پیامبر اسلام است .)

    و شما با فریب کاری و فلسفه بافی آمده ای مسایل و موضوعاتی مطرح کرده ای که هیچ ربطی به سوال اولیه ندارد و متاسفانه آقای حبیب و آقای مجاهد دین فریب شما را می خورند .

    و چون به شگردها و نیرنگ های شما وارد نیستند و آدم های صادق و بی غرض و مرضی می باشند.

    در دام موضوعات انحرافی شما می افتند .

    و سوال اولیه فراموش می شود .

    و من چندین بار این فریب کاری های شما را عیان کردم . و ان شا الله که برادران به این موضوع توجه کنند .

    و دیگر در دام مسائل و موضوعات انحرافی که شما مطرح می کنید ، نیفتند .

    #7422

    abdollah1990
    کاربر

    و در مورد حدیث اولا من تمام حدیث را از کامنت برادر مجاهد کپی کرده و می گذارم .

    و جواب های شما را هم می گذارم و مقایسه می کنیم تا قلب مریض شما برای خوانندگان مشخص شود .

    البته شما چون صورت خود را با آب غسل میت می شویید از رو نمی روید .

    (از عايشه رضي الله عنها روايت است كه: همسران رسول الله – صلى الله عليه وسلم – دو گروه بودند. عايشه، حفصه، صفيه و سوده رضي الله عنهن جزو يك گروه، و ام سلمه رضي الله عنها و ساير همسران رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – جزو گروه دوم بودند. و صحابه رضوان الله عليهم اجمعين محبت رسول الله – صلى الله عليه وسلم – را نسبت به عايشه رضي الله عنها خوب مي دانستند. بنابر اين، اگر كسي مي خواست به رسول الله – صلى الله عليه وسلم – هديه اي بدهد، هديه اش را به تأخير مي انداخت تا روزي كه نوبت عايشه رضي الله عنها فرا رسد. و آن روز كه رسول الله – صلى الله عليه وسلم – به خانة عايشه رضي الله عنها مي رفت، هدايا فرستاده مي شدند. گروه ام سلمه رضي الله عنها بعد از گفتگو، به ام سلمه رضي الله عنها گفتند: شما به رسول الله – صلى الله عليه وسلم – بگوييد با مردم صحبت كند و به آنها بگويدكه هر كس خواست به رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – هديه اي بدهد، در خانة هر يك از ازواج بود، هديه خود را بدهند. ام سلمه رضي الله عنها سخنان آنان را براي آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – مطرح ساخت. رسول الله – صلى الله عليه وسلم – به ام سلمه رضي الله عنها پاسخي نداد. گروه ام سلمه رضي الله عنها نتيجة مذاكرات را از ام سلمه جويا شدند. او گفت: رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – چيزي نگفته است. آنها به ام سلمه گفتند: دوباره با رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – در اين مورد، صحبت كن. ايشان دوباره هنگامي كه آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – به خانه اش آمد، صحبت كرد، ولي رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – پاسخي نداد. آنها بار ديگر از ام سلمه رضي الله عنها نتيجه را جويا شدند. او گفت: رسول اكرم – صلى الله عليه وسلم – به من پاسخي نداد. آنها گفتند: باز هم با ايشان صحبت كن تا جواب تو را بدهد.)

    #7423

    abdollah1990
    کاربر

    ادامه حدیث :

    (ام سلمه رضي الله عنها بار سوم، هنگامي كه آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – به خانه اش آمد، اين مطلب را با پيامبر اكرم – صلى الله عليه وسلم – درميان گذاشت.اين بار، آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – فرمودند: «در بارة عايشه مرا اذيت نكنيد زيرا هرگز وحي، در بستر هيچكدام از همسرانم بر من نازل نشده است مگر در بستر عايشه». ام سلمه رضي الله عنها پس از شنيدن اين پاسخ، گفت: اي رسول خدا! به خدا پناه مي برم از اينكه موجب ناراحتي شما شوم.
    آنگاه، همسران رسول خدا – صلى الله عليه وسلم –از فاطمه رضي الله عنها درخواست نمودند (تا نزد رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – برود و در اين مورد با ايشان صحبت نمايد). فاطمه رضي الله عنها شخصي را نزد آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – فرستاد و گفت: همسرانت تو را سوگند مي دهند كه در مورد دختر ابوبكر – رضي الله عنه – ، عدالت را رعايت كني. ايشان فرمود: «دخترم! مگر كسي را كه من دوست دارم تو دوست نداري»؟ فاطمه رضي الله عنها جواب داد: بلي. سپس، نزد آنها برگشت و پاسخ پيامبر – صلى الله عليه وسلم – را به اطلاع آنها رساند. آنها از او خواستند كه دو باره برود، ولي او نپذيرفت. سپس، زينب بنت جحش رضي الله عنها را فرستادند. او نزد رسول الله – صلى الله عليه وسلم – آمد و با لهجة تند با آنحضرت – صلى الله عليه وسلم – صحبت كرد و گفت: همسران شما در مورد دختر ابو بكر، شما را به خدا سوگند مي دهند و از شما تقاضاي عدل و انصاف دارند. آنگاه، زينب صدايش را بلند كرد تا جايي كه عايشه را نكوهش كرد. عايشه نيز حضور داشت. و رسول الله – صلى الله عليه وسلم – چشم به عايشه دوخته بود كه ببيند، جواب زينب را مي دهد يا خير؟ راوي مي گويد: عايشه جواب او را داد و او را ساكت نمود. رسول خدا – صلى الله عليه وسلم – فرمود: «اين دختر ابوبكر است».)

    #7424

    abdollah1990
    کاربر

    و حالا سخنان و گفته های شما را با حدیث مقایسه می کنیم .

    اینکه گفته ای (فَسَبَّتْهَا. یعنی نکوهش؟ دمت گرم.) در این حدیث اگر کمی دقت می کردی متوجه می شدی که حضرت عایشه فحاشی و یا نکوهش نکرده بلکه زینب کلماتی را به زبان آورده.

    و اینکه گفته ای (زینب نمیدی دانسته که او دختر کیست؟ یا پیامبر تازه کشف کرده بوده؟)

    برادرم در این حدیث کجایش حضرت عایشه به فردی توهین کرده است ؟؟؟!!!

    و اینکه پیامبر گفته این دختر ابوبکر است . یعنی اینکه مثل پدرش فصیح الکلام و با ادب و ادله صحیح جواب او را داده است .

    اما شما که مصداق (فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ) می باشید . کلمات را وارونه جلوه می دهید و این روش فریب کارانه شما برای همه شناخته شده است .

    و حالا من قضاوت را به عهده خوانندگان محترم می گذارم تا ببینند که شما چگونه احادیث پیامبر را دست کاری می کنید و به میل خود تعبیر می کنید .

    و افکار پلید و نجس خود را به ناموس پیامبر تحمیل می کنید .

    و خدا را شکر که شما را به دست خود شما در نزد مردم رسوا می کند .

    #7425

    abdollah1990
    کاربر

    و اینکه گفته ای (نقش واو رو معلوم کن ببینیم چی بلدی.)

    اولا : آیه (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّـهَ وَأَطِيعُوا الرَّ‌سُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ‌ مِنكُمْ ۖ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُ‌دُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّـهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ‌ ۚ ذَٰلِكَ خَيْرٌ‌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ﴿٥٩ نساء﴾)

    (اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، از خدا اطاعت كنيد و از رسول و اولوالامر خويش فرمان بريد. و چون در امرى اختلاف كرديد اگر -به خدا و روز قيامت ايمان داريد- به خدا و پيامبر رجوع كنيد. در اين خير شماست و سرانجامى بهتر دارد.) (ترجمه ایتی)

    از این آیه به هیچ عنوان امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر ثابت نمی شود .

    دوما : در هیچ کجای این ایه به پیروی از 12 امام مورد ادعای اهل تشیع امر نشده است .

    سوما : در جاهای دیگری از قران کلمه اولی الامر آمده و برای فرمانداران و فرماندهان جنگی به کار رفته است .

    چهارما : اگر اطاعت از اولی الامر واجب می بود در خود همین آیه می گفت (فَرُ‌دُّوهُ إِلَى اللَّـهِ وَالرَّ‌سُولِ وَأُولِي الْأَمْرِ‌) .

    و اگر اطاعت از اولی الامر پس از فوت پیامبر واجب است و اولی الامر معصوم است و دچار خطا و اشتباه نمی شود ، در حالی که زنده است ، پس چرا خداوند گفته به رسول (که فوت کرده) مراجعه کنید ؟؟؟!!!!

    #7426

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام خدمت خوانندگان محترم این سایت . مدت چند ماه می شود که من در این سایت مطالبی را گذاشته ام . و این آقای عبدالحسین و همفکرانش را که قبلا در این سایت جولان می دادند و متاسفانه بعضی از دوستان و برادران صادق و خوش نیت ما را به مسائل و موضوعات انحرافی می کشاندند ، در چندین جا رسوا کردم و شگردها و فریب کاری های آنها را برای خوانندگان عیان کردم . و از شما می خواهم که به این لینک ها در این سایت مراجعه کنید و پس از مطالعه قضاوت کنید .

    http://islamtxt.net/?q=content/forum/2015

    http://islamtxt.net/?q=content/forum/2055

    http://islamtxt.net/?q=content/forum/2057&page=2#new

    و از برادر مجاهد دین و حبیب و دیگر دوستان همفکر خواهشمندم به ایمیل خود مراجعه کنند . چون مطالب را من گذاشته ام و هنوز به ایمیل من پاسخ نداده اند . لطفا به ایمیل من پاسخ بدهید . ممنون .

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 32)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.