یک خبر خوش برای آخوند عبدالحسین !

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت یک خبر خوش برای آخوند عبدالحسین !

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  ghoraba در 9 سال، 6 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 23)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #9823

    سیدنا عمر
    مشارکت کننده
    چرا عملی شرک می شود.
    پاسخ:« أَیُشْرِکُونَ مَا لاَ یَخْلُقُ شَیْئاً وَهُمْ یُخْلَقُونَ * وَلاَ یَسْتَطِیعُونَ لَهُمْ نَصْرًا وَلاَ أَنفُسَهُمْ یَنصُرُونَ * وَإِن تَدْعُوهُمْ إِلَی الْهُدَی لاَ یَتَّبِعُوکُمْ سَوَاء عَلَیْکُمْ أَدَعَوْتُمُوهُمْ أَمْ أَنتُمْ صَامِتُونَ * إِنَّ الَّذِینَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ عِبَادٌ أَمْثَالُکُمْ فَادْعُوهُمْ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لَکُمْ إِن کُنتُمْ صَادِقِینَ». (اعراف 191-194).
    یعنی: آیا کسانی را شریک او قرارمی‏دهند که چیزی را نمی‏ آفرینند، و خودشان مخلوقند و نمی‏توانند آنان را یاری کنند، و نه خودشان را یاری می‏دهند و هرگاه آنها را به سوی هدایت دعوت کنید، از شما پیروی نمی‏کنند؛ و برای شما یکسان است چه آنها را دعوت کنید و چه خاموش باشید؟! آنهایی را که غیر از خدا می‏خوانید بندگانی همچون خود شما هستند؛ آنها را بخوانید، و اگر راست می‏گویید باید به شما پاسخ دهند.در این آیه گفته که هرآنچه غیر خدا باشد مخلوق است و خواندن مخلوق شرک است یعنی شریک قرار دادن مخلوق با خدا
    نزد خدا زنده هستند یا نزد خدا روزی دارند؟
    پاسخ:وَلا تَقُولُوا لِمَنْ یُقْتَلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْیَاءٌ وَلَکِنْ لا تَشْعُرُونَ». البقرة/154. یعنی: و به آنها که در راه خدا کشته می‏شوند، مرده نگویید! بلکه آنان زنده‏ اند، ولی شما نمی‏فهمید!
    وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُواْ فِی سَبِیلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاء عِندَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» آل عمران: 169 و کسانی را که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده مشمار، بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شود.
    نزد خدا زنده هستند و حیات برزخی دارند اما کیفیتش مشخص نیست الله جل و جلاله و رسول الله توضیح ندادنداگر غیر از این باشد می فرمود: شهداء مانند شما زنده اند! و همانند شما رزق می خورند!
    علتش چیست؟ چه چیزی باعث این تفاوت می شود؟
    پاسخ:تمام جهان ناپایدار است خدا پایان نمی یابد خدا یکی است و یگانه و مثل او نیست او به کسی محتاج نیست و تمام عالمیان به دربار بی نیاز او نیازمندند او از کسی زائیده نشده خدا همیشه بوده و هست و همیشه خواهد بود او زنده و بر همه توانا است هیچ چیز از علم آن بیرون نیست همه چیز را می بیند و می شنود هر چه خواهد می کند و هیچ کس نمی تواند او را از اراده اش بازدارد فقط ذات آن قابل عبادت است از همه عیب و نقص پاک است خالق تمام کائنات است آفریننده تمام جهان استهر پیش آمدی که در عالم به وقوع می پیوندد خداوند قبلا آن را دانسته و طبق دانسته خود آنرا به وقوع آورده همه افعال را خدا خلق کرده است.آیا شما کسی را غیر از خدا می شناسید که دارای این صفات است؟؟و چون این صفات در مخلوقات نیست پس خواندن آن شریک قرار دادن برای خدا
    وَیَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَیَقُولُونَ هَـؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ یونس 18 غیر از الله چیزهایی را عبادت می کردند که قادر به جلب منفعت و دفع ضرر از ایشان نبود و می گفتند اینها شفاعت کنندگان ما نزد الله هستند.
    #1878

    ghoraba
    کاربر

    یک خبر خوش برای آخوند عبدالحسین !

    الحمد لله معز الإسلام بنصره، ومذل الشرک بقهره، ومصرف الأمور بأمره، ومدیم النعم بشکره، ومستدرج الکفر بمکره، الذی قدر الأیام بعدله، وجعل العاقبة للمتقین بفضله، وأفاء على عباده من ظله، وأظهر دینه على الدین کله، القاهر فوق عباده فلا یمانع، والظاهر على خلیقته فلا ینازع، والآمر بما یشاء فلا یراجع، والحاکم بما یرید فلا یدافع،أحمده على إظفاره وإظهاره، وإعزازه لأولیائه ونصره لأنصاره، ، حمد من استشعر الحمد باطن سره وظاهر اجهاره، وأشهد أن لا إله إلا الله وحده لا شریک له الأحد الصمد، الذی لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفوا أحد، شهادة من طهر بالتوحید قلبه، وأرضى به ربه، وأشهد أن محمدا عبده ورسوله رافع الشک، ومدحض الشرک، وداحض الإفک، الذی أسرى به من المسجد الحرام إلى هذا المسجد الأٌقصى، وعرج به منه إلى السموات العلا إلى سدرةالمنتهى، عندها جنة المأوى، ما زاغ البصر وما طغى، صلى الله علیه وعلى خلیفته أبی بکر الصدیق السابق إلى الإیمان، وعلى أمیر المؤمنین عمر بن الخطاب أول من رفع عن هذا البیت شعار الصلبان، وعلى أمیر المؤمنین عثمان بن عفان ذی النورین جامع القرآن، وعلى أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب مزلزل الشرک ومکسرالأوثان، وعلى آله وصحبه والتابعین لهم بإحسان .. أما بعد

    در بیان قبلی { ای شیعیان ! } بعد از آنکه یکی از بهانه های شیعیان را مورد بررسی قرار دادم و دیدیم آنچه الله جل جلاله به عنوان وسیله به ما دستور جوئیدن آن را می دهد اعمال صالح خود شخص است نه امامانی که شیعیان ادعا دارند ، کار به جایی رسید که آخوند عبدالحسین مرا متهم به ناصبی کرد .

    خب بله ! اگر به نصاری بگوییم عیسی علیه الصلاة و السلام إله نیست می گویند به عیسی توهین کرده ای و اگر به شیعیان بگویی که آن وسیله ای که الله سبحانه و تعالی می فرمایند : { … وَ ابْتَغُوا اِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ … } امامان نیستند ، شیعیان می گویند به امامان ما توهین کرده اید و شما ناصبی هستند .

    شیعیان بعد از آنکه نمی توانند به وضوح عقیده قبرپرستی خود را از آیات قرآن ثابت کنند دست به دامن تأویلات و احادیث جعلی و یا قیچی کردن احادیث و ساختن حتی فیلم ها و سریالهای احساسی می شوند تا آنکه بتوانند در چشم پیروان خود سحر کنند و هنوز هم پیروان خود را در بند و زنجیر خرافات و شرکیات خود نگه دارند ، تا از این راه ثروت شیعیان را به اسم خمس و نذورات مزار { دزدی رسمی } و ناموس آنها را به اسم صیغه { زنای رسمی } تاراج و در اختیار داشته باشند .

    یکی دیگر از تأویلات شیعیان برای قبر پرستی خود آنست که می گویند ما که مرده ها را صدا نمی زنیم بلکه ما شهیدان را به فریاد می خوانیم و شهیدان هم زنده هستند .

    و استدلال می کنند به این آیه قرآن که الله سبحانه و تعالی می فرمایند :

    سورة آل عمران آیة 169

    وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاً بَلْ أَحْياءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

    و اگر به آنها بگوییم شهیدان زنده اند اما عِنْدَ رَبِّهِمْ نه عند قبرهم می گویند الله همه جا هست پس شهیدان نیز همه جا هستند پس صدای ما را می شنوند و ما را مدد می کنند و به فریاد ما می رسند

    اما اگر الله جل جلاله همه جا نباشد آنوقت این بهانه شیعیان نیز پوچ می شود .

    خب الله کجاست ؟

    دلیل اول :

    سورة السجدة آیة 4

    اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ ما لَكُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا شَفِيعٍ أَ فَلا تَتَذَكَّرُونَ

    سورة الفرقان آیة 59

    الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ الرَّحْمنُ فَسْئَلْ بِهِ خَبِيراً

    سورة طه آیة 5

    الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی

    و آیاتی دیگری که بیان می کنند که ذات الله جل جلاله بروی عرش است و عرش نیز روی آب قرار دارد .

    سورة هود آیة 7

    … وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ كانَ عَرْشُهُ عَلَی الْماءِ لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً

    و باز از تأویلات شیعیان این است که اسْتَوی { قرار گرفتن } را به استیلاء { چیره شدن } ترجمه می کنند چون می گویند اگر قرار باشد الله را به روی عرش تصور کنیم پس برایش جسم قائل شده ایم و وی را محدود کرده ایم ، اما الله جل جلاله فراموش کار نیست .

    سورة مريم آیة 64

    …وَ ما كانَ رَبُّكَ نَسِيًّا

    و اسْتَوی را به کار برده اند ؛ نه استیلاء را و شیعیان که نمی توانند برای اثبات عقیده ی پوچ خود کلمات قرآن را تغییر دهند دست به تحریف ترجمه آن می زنند .

    دلیل دوم :

    تمامی آیاتی که الله سبحانه و تعالی راجع به نزول می فرمایند دلیل بر آنست که الله در آسمان و روی عرش هستند و گرنه اگر الله همه جا باشند دلیلی برای بکار بردن این کلمه نیست .

    سورة البقرة آیة 4

    وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ اِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ

    سورة البقرة آیة 22

    …وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ فَلا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَنْداداً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ

    سورة آل عمران آیة 84

    قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ عَلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ عَلی اِبْراهِيمَ وَ اِسْماعِيلَ و …َ

    و …

    دلیل سوم :

    در سوره نساء بعد از آنکه الله تعالی می فرمایند که عیسی علیه صلاة و السلام را نه کشتند و نه به صلیب کشیدند می فرمایند :

    سورة النساء آیة 158

    … بَلْ رَفَعَهُ اللَّهُ اِلَيْهِ

    بلکه الله او را به نزد خودش بالا برد ….

    اگر الله جل جلاله همه جا باشند پس لزومی برای بالا بردن عیسی علیه صلاة و السلام به نزد خودش نیست .

    دلیل چهارم :

    حتی فرعون می دانست که الله در بالای آسمان هاست ! به همین خاطر به هامان دستور داد که برایش بنای بلندی بسازد تا از إله موسی آگاه شود .

    سورة غافر آیة 36 و 37

    ¤ وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ

    أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ اِلی اِلهِ مُوسی

    اما اینکه الله از رگ گردن به ما نزدیکترند …

    سورة ق آیة 16

    وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْاِنْسانَ وَ نَعْلَمُ ما تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ وَ نَحْنُ أَقْرَبُ اِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ

    سورة البقرة آیة 186

    وَ اِذا سَأَلَكَ عِبادِي عَنِّي فَاِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ اِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَ لْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ

    و الله حایل میان آدمی و دلش است .

    سورة الأنفال آیة 24

    … وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ اِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

    به دلیل آنست که الله با علمش با انسان است نه با ذاتش

    چون الله به آنچه درون سینه هاست آگاه است …

    سورة المائدة آیة 7

    اِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ

    سورة العاديات آیة 10

    وَ حُصِّلَ ما فِي الصُّدُورِ

    علیم است به آنچه در خشکی و دریاست .

    سورة الأنعام آیة 59

    وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها اِلاَّ هُوَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ ما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ اِلاَّ يَعْلَمُها وَ لا حَبَّةٍ فِي ظُلُماتِ الْأَرْضِ وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ اِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ

    الله به همه چیز دانا است .

    سورة البقرة آیة 29

    … وَ هُوَ بِكُلِّ شَيءٍ عَلِيمٌ

    به همین خاطر الله جل جلاله به موسی و هارون علیهما صلاة و السلام میفرمایند که مترسید من با شما هستم می شنوم و می بینم

    یعنی با علمم با شما هستم نه با ذاتم …

    سورة طه آیة 46

    قالَ لا تَخافا اِنَّنِي مَعَكُما أَسْمَعُ وَ أَری

    پس الله جل جلاله با ذاتش در همه جا نیست بلکه در آسمان و روی عرش هستند پس شیعیانیکه به دلیل زنده بودن شهیدان دست به دامان آنها می شوند تا مشکلات آنها را حل کنند ، غیر از شرک و خرج کردن پولشان چیزی نصیب آنها نمی شود .

    جالب آنجاست که برای رزق و روزی پیش قبرها می روند و نه تنها پولی به آنها نمی رسد بلکه باید برای سفر به چنین مکان هایی پول هم خرج کنند و بلکه برای راضی کردن امامان خود باید به اسم نذورات مزار پول و طلا داخل قبرها بریزند تا آخوندهای خود را سیراب کنند .

    در بیان قبلی بنده آخوند عبدالحسین پرسیدند ( زنده برزخی و دنیوی؟ این چیست؛ )

    مرده ها دنیایی در عالم برزخ زنده اند،

    و در نعیم اند …

    سورة يس آیة 26 و 27

    قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قالَ يا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ ¤ بِما غَفَرَ لِي رَبِّي وَ جَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ

    و یا در عذاب …

    سورة غافر آیة 45 و 46

    فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ ¤ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ

    و در جهنم روز و شب وجود ندارد …

    سورة التكوير آیة 1 و 2

    اِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ¤ وَ اِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ

    پس عذاب آل فرعون مربوط به عالم برزخ است .

    خبر خوش برای آخوند عبدالحسین این است که یکی از دلایل شما برای به مدد خواستن امامان آنست که آنها زنده هستند ، پس به شما می گویم که فرعون نیز در عالم برزخ زنده است !

    پس از این به بعد نیز می توانید فرعون را نیز به مدد بخوانید و بگویید :

    ” یـــــــــــــــــــــا فــــــــر عــــــــــون مـــــــــــــــدددددددد “

    و در آخر :

    ای شیعیان اگر با این دلایل عقلی و نقلی راضی نشدید و چشم و گوش خود را بستید و شبهات آخوندهای خود را قبول کردید پس منتظر باشید و ما هم با شما انتظار می کشیم تا قیامت برپا شود و الله در اختلاف بین ما و شما داور باشد و دیگر در آن روز پشیمانی فایده ای ندارد تا قسم ها بخورید که :

    سورة الأنعام آیة 23

    …وَ اللَّهِ رَبِّنا ما كُنَّا مُشْرِكِينَ

    اللهم صلی علی نبینا محمد و علی آله و صحبه و سلم تسلیما کثیرا

    نویسنده : *_.~ghoraba~._*

    #9416

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    من شما را ناصبی ندانستم و این هم حرف مفت دیگری است که از کسانی که در جوابشان مطلب گذاشته ام می بینم.

    لکن در تاپیک ” ای شیعیان ” شما چیزهایی نوشته بودید که من فقط یک اخطار به شما دادم. این عین نوشته بنده است؛

    ” ابتدا یک تذکر بدهم؛

    از حیطه ادب خارج نشوید. از دید بنده کوچکترین بی ادبی نسبت به ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین برابر است با اثبات ناصبی بودن. این بخش از نوشته شما را به حساب این میگذارم که حواستون نبوده که چی مینویسید. ضمن اینکه منتظر عذرخواهی شما نیز هستم.

    ” لابد یکی از امام ها گم شده است و دارند دنبالش می گردند ” و چند چیز دیگر. ”

    کسی از این برداشت می کند که من به این فرد گفته باشم ناصبی؟ جالب اینجاست نوشته ام ” به حساب این میگذارم که حواستون نبوده که چی مینویسید “. خب وقتی کسی این مقدار از فهم مطلب عاجز است تقصیر ما چیست؟ ضمن اینکه من برای این موضوع که شما وسیله بودن ائمه سلام الله علیهم اجمعین رو منکر هستید این تذکر را به شما ندادم. و همین مقدار کافی است تا خواننده بداند که چه کاره هستید.

    اما بعد؛

    و قبلا هم گفتم که این زنای رسمی که شما مدعی آن هستید را اصحاب هم انجام داده اند. چه کنیم؟ چرا زنای رسمی اول حلال بوده و بعد حرام شده؟ خداوند قصد حال دادن به اصحاب را داشته یا اینکه نمی دانسته که این موضوع حرام است؟

    بعد نکته اینجاست که شیعه بر مبنای مذهب فقهی خود آن را صحیح می داند. حالا اینکه شما سعی دارید بگویید یک عمل شیعه که در فقه خودش صحیح است چون در فقه سنی قابل قبول نیست پس کلا حرام است، یک سعی مذبوحانه است. همین داستان برای حج شما در فقه شیعه وجود دارد. الان اگر من بگویم که حج شما ایراد دارد و تمام افرادی که نطفه آنها بعد از حج والدینشان منعقد شده طیب ولادت ندارند، شما قبول می کنید؟ عین همان متعه است. در فقه من صحیح است و در فقه شما بدون هیچ دلیلی از پیامبر، باطل. حج شما طبق فقه من باطل است. روزه تان. نمازتان. آیا به این استناد میتوانم بگویم که تمام اعمال اهل سنت باطل است چون با فقه من سازگار نیست؟ این کمی بیش از خیلی، خنده دار است.

    .

    در دو تاپیک گذشته شما از ارائه یک تعریف برای شرک خودداری کردید.چرا؟ چون ناتوان از آن هستید. و می دانید که ارائه تعریف برابر است با تعطیلی وظیفه شما در این عالم. لطفا تعریفی ا شرک ارائه دهید. بعد از آنکه تعریفتان نقض نشد می توانید مصداق ارائه دهید. پس لطفا تعریفی از شرک ارائه دهید.

    #9417

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    در مورد 169آل عمران؛

    آیا خداوند متعال در این آیه کیفیت احیا بودن را معلوم نموده اند؟ آیا در آیه فرموده اند که نزد خدا زنده هستند یا نزد خدا روزی دارند؟ برای هر جوابی که می دهید لطفا دلیلی هم ارائه کنید.

    خب این خدایی که در یکجا قرار دارد، اولا از کجا فهمیده اید که عرش او بر فراز آسمانهاست؟ ثانیا شما که قرآن را و ترجمه اش را تحریف نمی کنید(که در ممالک سنی نشین چیز دیگری ثابت شده) و معنای لغات را هم می دانید بفرمایید این در مفردات به چه معناست. ” و الثاني: أن يقال لاعتدال الشي‏ء في ذاته، نحو: ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوى‏ [النجم/ 6]، و قال:

    فَإِذَا اسْتَوَيْتَ‏ أَنْتَ‏ [المؤمنون/ 28]، لِتَسْتَوُوا عَلى‏ ظُهُورِهِ‏ [الزخرف/ 13]، فَاسْتَوى‏ عَلى‏ سُوقِهِ‏ [الفتح/ 29]، و استوى فلان على عمالته، و استوى أمر فلان، و متى عدّي بعلى اقتضى معنى الاستيلاء، كقوله:

    الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ‏ اسْتَوى‏ [طه/ 5]، و قيل: معناه استوى له ما في السموات و ما في الأرض، أي: استقام الكلّ على مراده‏ بِتَسْوِيَةِ اللّه تعالى إيّاه، كقوله: ثُمَ‏ اسْتَوى‏ إِلَى السَّماءِ فَسَوَّاهُنَ‏ [البقرة/ 29]، و قيل: معناه استوى كلّ شي‏ء في النّسبة إليه، فلا شي‏ء أقرب إليه من شي‏ء، إذ كان تعالى ليس كالأجسام الحالة في مكان دون مكان‏ “.

    ثالثا بفرمایید که اگر خداوند را در عرش تصور کنیم، لازمه اش این میشود که برای او محل خاصی را متصور باشیم. یعنی عرش. حالا اینکه کجاست مهم نیست. مهم اینست که خداوند دارای جا و مکان می شود. خب هر چیزی که در مکان قرار بگیرد بدون استثناء جسم است. یعنی دارای ابعاد است. چرا؟ شما یک چیزی که جسمیت نداسته باشد را تصور کنید و آن را در مکانی قرار دهید. می توانید؟ حالا این خدایی که دارای مکان است و جسم هم دارد در جای دیگری(7مجادله) فرموده که ” أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ ما يَكُونُ مِنْ نَجْوى‏ ثَلاثَةٍ إِلاَّ هُوَ رابِعُهُمْ‏ وَ لا خَمْسَةٍ إِلاَّ هُوَ سادِسُهُمْ وَ لا أَدْنى‏ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْثَرَ إِلاَّ هُوَ مَعَهُمْ أَيْنَ ما كانُوا ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِما عَمِلُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَليم‏ “. خب این آیه می فرماید که حرف شما اشتباه است.خدایی که الان در عرش است و مکان دارد و جسم، چگونه جسمش در لحظه ای واحد در مکه است و چهارمین نفر است و در همان لحظه هم در لایپزیک آلمان است و ششمین نفر است؟ در آیه فرموده که الا هو معهم. این رشته شما را پنبه می کند. چرا؟ چرایش را خودتان بگویید. آیا فکر نمی کنید که استوی معنای منظور شما را نمی دهد؟

    #9418

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    بعد هم دقت کنید که شما با تعیین مکان برای خداوند متعال او را محدود می کنید. هر محدودی هم جسم است. دقت داشته باشید که فرموده لیس کمثله شئ. شئ می دانید چیست؟ لیس را می دانید چه نوع از نفی است؟ اینها را که بدانید متوجه میشوید که خداوند متعال آن چیزی نیست که تصور می کنید. وقتی شبیه هیچ چیز نباشد، از خصوصیات همه چیز این است که در ظرف مکان و زمان قرار می گیرند، حالا خداوند وقتی شبیه هیچ چیز نباشد یعنی اینکه مانند آنها در ظرف مکان و زمان قرار نمی گیرد وگرنه لازمه اش اینست که شبیه حداقل یک چیزی(شئ)باشد تا مانند او در زمان و مکان قرار بگیرد. و اگر اینطور شود باید گفت که یا کمثله شئ را خدا نفرموده یا اگر فرموده ما کان ربک نسیا را نفرموده. اگر هم هر دو را فرموده باشد باز هم یک تناقض دیگر در استدلال شماها به قرآن موجود می آید. خدایی که فراموشکار نیست چیزی گفته که جای دیگر نقضش را گفته. دلیلش فراموشی بوده یا سرکار گذاشتن ملت؟

    و اینکه خداوند با علمش همراه ملت است. جوابش را وقتی پاسخ بالا را دادید می یابید. ضمنا تعریفی از شرک ارائه نداده اید. چرا؟

    من منکر برزخ نشدم. لکن شما نوشته بودید که دنیوی کار می کند و برزخی نمی کند. من حدیث پیامبر را گذاشتم که فرموده بودند بعد از حیات یک کارهایی میکنند. چیست برای آن بود.

    شما نیز میتوانید فرعونتان را به مدد بخواهید. پیامبر هم به تصحیح اهل سنت همین وضعیت را دارد. و این البته نهایت فهم یک فرد را می رساند. کجا شیعه مدعی شده به صرف اینکه ائمه را زنده می داند از آنها طلب یاری می کند که شما فرعون را هم وارد قضیه می کنید؟ و این یکسان کردن ائمه با فرعون دلیل دیگری بر ناصبی بودن است که شما اصرار دارید تا قبول کنیم که مصداقش هستید.

    .

    در تاپیک های قبلی هم ادعاهایی کردید که در برابرش ابراداتی گرفتم و سوالاتی کردم که به هیچ کدام جوابی نداید. لذا اینجا مجددا تکرار می کنم به امید آنکه اولین سنی عالم هستی باشید که به سوال یک شیعه جواب می دهد؛

    سپس خواندن غیر خدا را شرک گفته اید و البته بعد یاد پسران یعقوب علیه السلام افتاده و یک توسل جایز که همان شرک جایز است را متذکر شده اید. و سوال اینست که اگر خواستن از غیر خدا شرک باشد آیا برای شرک استثنا هم میشود قائل شد؟ دقت فرمایید که آیات مورد استناد شما و به صورت کلی اهل سنت هیچ مورد زنده یا مرده ای را تفکیک نکرده است. این استثنا را از کجا می آورید؟ یادتان باشد که استثنا در عملی آورده اید که آن را شرک میدانید.

    #9419

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    و حتما باید قبل از اینکه بروید سراغ دلائل شیعه ابتدا الزاما باید روشن کنید که چرا شرک استثنا دارد.

    در مورد دو آیه ای که در مورد یقاتلون فی سبیل الله گذاشتید به آخرین عبارت آیه دوم دقت کنید. و لکن لا تشعرون. این یعنی چه؟ آیا این معنی نمیدهد که نوع حیات آنها را لا تشعرون؟

    ضمن اینکه آیه اولی میفرماید که نزد خدا زنده هستند یا اینکه نزد خدا یرزقون هستند؟ و البته چه لزومی دارد که خداوند به مردم بفرماید اینها نمرده اند بلکه نزد خدا زنده هستند. خب به نظر می آید که اعتقاد به برزخ و حیات بعد از این جهان نزد هر مسلمانی از واجبات اعتقادی باشد. حالا چرا خدا این را فرموده که نزد من زنده هستند؟ مگر بقیه که در برزخ هستند نزد غیر خدا هستند؟

    در مورد روایاتی هم که آوردید هرگز به ایرادات جواب ندادید. چرا؟

    البته فرموده بودید که در مسجد غیر خدا را نخوانید. مفهوم مخالفش اینست که در جای دیگر میشود خواند؟ اگر این را حل کنید حتما به معنای تدعوا و چگونگی آن میرسید.

    در آن مباحثی که برای خنک شدن مواضعتان نوشته بودید هم سوالاتی مطرح شد که جواب نداید؛

    باغ وحش؟ اگر یک نفر بگوید من نبی هستم و چشم در بیاورد و دست و پا قطع کند، این باغ وحش راه نیانداخته؟ اگر تربیت شدگان او به اسم فتح و… جوی خون راه بیاندازند اینها تربیت شده باغ وحش هستند یا مدینة النبی؟

    در مورد اینکه مولوی بودن مولوی های شما مغایر با مولا بودن خداوند است هم چیزی نگفتید. چرا؟

    در مورد علم غیب هم مطالبی بود.

    راستی از کفتارهای داعش در عراق چه خبر؟ چرا اگر حکومتی ملتش را بکشد بد و اخ و اه و اوف و کوفت است اما اگر آن حکومت در عربستان همین کار را بکند یا در بحرین، به و چه و گل و بلبل است؟

    ادعایتان در مورد آیه تطهیر هم سوالی در پی داشت که بی جواب ماند.

    آن حصری که خواستم در مورد وسیله نشان دهید را هم ندادید.

    یک نتیجه هم برای کارکرد وسیله مدعی شدید که در برابرش مطلبی گذاشته شد. چرا به ان جواب ندادید؟

    .

    در پایان از شما دوست گرامی که به سختی دنبال حقیقت و حق هستید بابت رفتار کاملا منصفانه در یک بحث مثلا علمی که به راه انداخته اید تشکر میکنم. متشکر از این که مانند تمام سنی های اعصار و دوران آمده مطلبی را پرت کرده و رفته اید. هرگز در مقام جواب نیستید چرا که نمی دانید جواب چیست.

    در پایان تر از هر کسی که این بخش را مطالعه میکند تقاضا دارم که از این فرد و سایر افرادی که در این سایت به نام سنی مطلب میگذارند درخواست کند تا تنها و تنها یک تعریف از شرک ارائه دهد و جمعیتی را از نگرانی برهاند.

    #9434

    یه دوست
    کاربر
    سلام.

    شیعه با گذاشتن نام توسل به کاری که انجام میده هم خودش رو فریب داد هم اهل سنت را در واقع کار شیعه توکل به مردگان است بحث مفصل در این باره در پست و لینک زیر :

    فلسفه توسل چیست؟ (بخش دوم) .

    تعریف شرکی که خواسته بودین در پست و لینک زیر :

    معنی توحید ، شرک و اله .

    در واقع کل اختلاف شیعه و سنی در کاری که شیعه انجام داده و میده اینه :
    ما نباید اسم انسانها را ذکر کنیم و کانون توجه به جای خدا قرار بدیم مثال آقای خامنه ای که نائب بر حق امام زمان هستند! ما میتوانیم به ایشان متوسل بشیم و بخواهیم برایمان دعا کند ولی اجازه نداریم اسم ایشان را ذکر کنیم و بجای خدا ایشان را بخوانیم ، در هنگام انجام کارها (یا خامنه ای مدد) یا (خامنه ای یارت) و یا در هنگام بلا و مصیبت (یا خامنه ای) خلاصه در همه احوالاتی که خدا را میخوانیم به جاش ایشان را بخوانیم و ذکر کنیم . توجه داشته باشین بنده ادعا کردم اجازه نداریم نامشان را ذکر کنیم و آنها را به جای خدا بخوانیم و بطور کلی اله حاجت دهی قرار دهیم !! شما فقط ثابت کنید که با چه مجوزی ما میتوانیم نام انسان ها را بجای نام خدا ذکر و کانون توجه و تمنا قرار بدیم ؟؟

    برای رد مجوزی که از روی هوا و هوس صادر شده (تا اینجا که هیچ شیعه ای مجوز رو به ما نشان نداده !) این آیات رو مشاهده بفرمایید و در آخر مجوز ذکر سازی و خواندن را به ما و همه خوانندگان نشان دهید تا بحث به پایان برسد و حق و حقیقت روشن گردد :

    ﻗُﻞْ ﺇِﻧَّﻤﺎ ﺃَﺩْﻋُﻮﺍ ﺭَﺑِّﻲ ﻭَ ﻻ ﺃُﺷْﺮِﮎُ ﺑِﻪِ ﺃَﺣَﺪﺍً [20]

    ﺑﮕﻮ: ‏«ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ ﻭ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ در این باره ﺑﺎ ﺍﻭ ﺷﺮﯾﮏ ﻧﻤﯽ ﮔﺮﺩﺍﻧﻢ. ‏» (20 جن)

    وَ ﺍﺫْﮐُﺮِ ﺍﺳْﻢَ ﺭَﺑِّﮏَ ﻭَ ﺗَﺒَﺘَّﻞْ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﺗَﺒْﺘﻴﻼ[ً8] ﺭَﺏُّ ﺍﻟْﻤَﺸْﺮِﻕِ ﻭَ ﺍﻟْﻤَﻐْﺮِﺏِ ﻻ ﺇِﻟﻪَ ﺇِﻻَّ ﻫُﻮَ ﻓَﺎﺗَّﺨِﺬْﻩُ ﻭَﮐﻴﻼً [9]

    ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺭﺍ ﯾﺎﺩ ﮐﻦ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﻝ ﺑﺒﻨﺪ! (8) ﻫﻤﺎﻥ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﺷﺮﻕ ﻭ ﻏﺮﺏ ﮐﻪ ﻣﻌﺒﻮﺩﯼ ﺟﺰ ﺍﻭ ﻧﯿﺴﺖ ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭﮐﯿﻞ ﺧﻮﺩ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﮐﻦ (9 مزمل)

    ﻗُﻞْ ﺇِﻧَّﻤﺎ ﺃَﻧَﺎ ﺑَﺸَﺮٌ ﻣِﺜْﻠُﮑُﻢْ ﻳُﻮﺣﻰ ﺇِﻟَﻲَّ ﺃَﻧَّﻤﺎ ﺇِﻟﻬُﮑُﻢْ ﺇِﻟﻪٌ ﻭﺍﺣِﺪٌ ﻓَﺎﺳْﺘَﻘﻴﻤُﻮﺍ ﺇِﻟَﻴْﻪِ ﻭَ ﺍﺳْﺘَﻐْﻔِﺮُﻭﻩُ ﻭَ ﻭَﻳْﻞٌ ﻟِﻠْﻤُﺸْﺮِﮐﻴﻦَ [6]

    ﺑﮕﻮ: ‏«ﻣﻦ ، ﺑﺸﺮﯼ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺎﯾﻢ ، ﺟﺰ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻭﺣﯽ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺧﺪﺍﯾﯽ ﯾﮕﺎﻧﻪ ﺍﺳﺖ . ﭘﺲ ﻣﺴﺘﻘﯿﻤﺎً ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺍﻭ ﺑﺸﺘﺎﺑﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺁﻣﺮﺯﺵ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﺪ. ﻭ ﻭﺍﯼ ﺑﺮ ﻣﺸﺮﮐﺎﻥ. (6 فصلت)

    #9633

    ghoraba
    کاربر
    (من شما را ناصبی ندانستم و این هم حرف مفت دیگری است که از کسانی که در جوابشان مطلب گذاشته ام می بینم.)
    فکر کنم در این بیان خیلی ذوق زده شده اید از اینکه می توانید فرعون را هم به مدد بخوانید !
    ( از دید بنده کوچکترین بی ادبی نسبت به ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین برابر است با اثبات ناصبی بودن. )
    (و این یکسان کردن ائمه با فرعون دلیل دیگری بر ناصبی بودن است که شما اصرار دارید تا قبول کنیم که مصداقش هستید.)

    جناب عبدالحسین ، شما می خواهید به آیات واضح الله کافر شویم و به شبهات شما ایمان بیاوریم ؟ نه شما به اذن الله نمی توانید هیچ اهلسنت واقعی را کافر کنید و بلکه شما همانطور که آخوند دانشمند (جاهل) گفته : شما خیلی شاهکار کنید نزارید شیعه ها وهابی (اهلسنت واقعی )بشن !
    و اما جواب من به شما این است :

    سورة الأنعام آیة 56
    قُلْ اِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ قُلْ لا أَتَّبِعُ أَهْواءَكُمْ قَدْ ضَلَلْتُ اِذاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُهْتَدِينَ

    ‏بگو : من نهي شده ام از اين كه پرستش كنم آنهائي را كه سواي الله به فرياد مي خوانيد. بگو : من از هوي و هوسهاي شما پيروي نمي كنم ، كه در آن وقت گمراه مي شوم و از زمره راه يافتگان نخواهم بود .

    #9666

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    هر چه سعی میکنیم که مودب بمانیم و مثل اینها نباشیم، انگار که اینها به مذاقشان خوش نمی آید.

    از اینکه به ایرادات پاسخ قطعی دادید متشکریم. برای خودتان یک کمپوت زهرهشک بگیرید و سری به بخشی که در آن بستری هستید بزنید.

    .

    شما نمی توانی یک جواب ساده بدهی و در مقابل ایرادات به ائمه من توهین میکنی. خب این نهایت توان شما که یک سنی واقعی هستی می باشد. راحت باش.

    اما در مقابل من با افرادی طرفم که حتی ارزش ندارند به اسامی آنها فکر کنم چه رسد به اینکه با مادر مرده ای مثل فرعون مقایسه شان کنم. به نظرم فرعون و 100 مرتبه بدتر از او شرف اعلی دارند به آنهایی که برای شما مقدس هستند و حاضرید برای حفظ مثلا اسلامی که به شما هدیه کرده اند همه کار کنید. بماند.

    .

    من نگفتم ناصبی هستی. اما خودت اصرار ویژه داری که خودت را ناصبی معرفی کنی. اگر سنی واقعی اینست که نمی تواند جواب از اعتقاداتش بدهد و به جای جواب، از دهانش لجن پراکنی می کند، همان بهتر که سنی واقعی باقی بماند.

    .

    از سنی واقعی بودن خود لذت ببرید.

    من از تمام کسانی که خود را سنی می دانند و البته روش این فرد را ندارند معذرت خواهی می کنم که او با این عباراتش و روشی که در پیش گرفته، نام سنی را لکه دار نموده است.

    #9750

    سیدنا عمر
    مشارکت کننده
    هر چه سعی میکنیم که مودب بمانیم و مثل اینها نباشیم
    پاسخ:ادب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ جالبه یا خدا کیا دارن از ادب حرف می زنند
    به نظرم فرعون و 100 مرتبه بدتر از او شرف اعلی دارند به آنهایی که برای شما مقدس هستند و حاضرید برای حفظ مثلا اسلامی که به شما هدیه کرده اند همه کار کنید.
    پاسخ: این هم ادب شما
    پس لطفا تعریفی از شرک ارائه دهید.
    پاسخ:مَن یُشْرِکْ بِاللّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ وَمَا لِلظَّالِمِینَ مِنْ أَنصَارٍ»(مائده 72)
    [بی گمان کسی که به خداوند شرک آورد، خداوند بهشت را بر او حرام می گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است، و ستمکاران یاورانی ندارند].
    و از جمله شرک در عبادت خـداوند متعال دعا کردن مردگان و طلب مدد خواستن از آنهاست، و همچنین نذر کردن و ذبح و قربانی برای آنهاست .
    شرک مطلقاً بزرگترین امر حرام در شریعت اسلامی است، زیرا ابی بکر رضی الله عنه می‌گوید: « پیامبر صلی الله علیه وسلم (تا سه بار) فرمودند: آیا شما را از بزرگترین گناه کبیره آگاه نسازم، گفتیم: بلی یا رسول الله، ایشان فرمودند: آن (بزرگترین گناه کبیره) شرک به خداوند است» بخاری 2511.‏
    «إِنَّ اللّهَ لاَ یَغْفِرُ أَن یُشْرَکَ بِهِ وَیَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِکَ لِمَن یَشَاء»(نساء 116)
    [خـداوند نمی بخشد که به او شرک آورده شود، و جز آن را برای هرکس که بخواهد، می آمرزد].
    شرک اکبر گویند مانند به فریاد خواستن مردگان صالح و استغاثه کردنشان، وکسیکه مشرکان را کافر نداند، و یا اینکه در کفر آن مشرکان شک و تردید داشته باشد، و یا اینکه مذهب آن مشرکان را صحیح بداند خود کافر است.
    صدا زدن و به کمک خواستن افراد مرده یا پیامبر صَلَّی اللَّهُ ‏عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بعد از مرگ ایشان در مشکلات و مصیبت‌ها، یا دار و درخت و سنگ، یا کسی که ‏ناتوان در مدد رسانی است، شرک اکبراست و شخص را از دین خارج می‌کند، مانند این‌که ‏بگوید: ای رسول الله صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ مرا شفا بده، گم شده ی مرا برگردان و یا ای فلان ‏سنگ یا درخت به مدد من بیا… و امثال این‌ها‎
    169آل عمران
    پاسخ:این آیه حاکی از نوعی زندگی برزخی برای شهدا است ولی ما کیفیت زنده بودن آنها را نمی دانیم و نمی دانیم که آنها در چه ضعیتی هستند و رزق آنها چگونه است؟! زیرا خداوند متعال و رسولش صلی الله علیه وسلم در این باره برای ما توضیح نداده اند بنابراین نمی توان بدون علم و دلیل کیفیت حیات شهداء را تعیین کنیم و مدعی شد که مثلا آنها قادر هستند که به مدد زندگان دنیا برسند؟!
    پس این‌ امر منافاتی‌ با این‌معنی‌ ندارد که‌ آنان‌ نسبت‌ به‌ ما مرده‌ نباشند، زیرا حیات‌ شهدا، حیاتی‌ برزخی‌ است ‌که‌ جزو غیبیات‌ است‌ و خدای‌ عزوجل‌ خود به‌ کیفیت‌ آن‌ داناتر می‌باشد.
    #9757

    عبدالحسین
    مشارکت کننده

    شما از وسط بحث اومدی و متوجه نشدی که رفیقتان چی نوشته.

    من به کسی توهین نکردم. نوشتم ” اما در مقابل من با افرادی طرفم که حتی ارزش ندارند به اسامی آنها فکر کنم چه رسد به اینکه با مادر مرده ای مثل فرعون مقایسه شان کنم. ” شما این را ندیدی. چرا؟ من برای چی نوشتم؟ رفیق شما مقایسه ای انجام داد که من نخواستم وارد آن بشوم چرا که برای این کار لازم می آمد خصائص افرادی که برای او مقدس هستند را عینا بنویسم. یعنی نیاز به قیاس نبود چرا که آنها خودشان اصل جنس هستند. اما بنده وارد نشدم. فقط تذکری دادم تا رفیق شما که اصرار دارد از من لفظ ناصبی را هدیه بگیرد حساب کار دستش بیاید. شما هم مثل ایشان حواستان باشد. من قید هر چیزی را می زنم اما جواب بی احترامی به ائمه خود را رها نخواهم نمود.

    .

    شما هم معنای تعریف را نمی دانید؟ مصداق با تعریف فرق دارد. شرک درجه بندی دارد؟ اکبر و اصغر از کجا آمد؟ دلیل درجه بندی آن چیست؟ این سوالات برای این پیش می آید که تعریفی از شرک ندارید.

    من نپرسیدم که شرک به چه عملی گفته میشود که شما اعمالی را ردیف کنید و بگویید که اینها شرک هستند. بلکه شرک بما هو شرک را می خواهم بدانم چیست. می دانید؟ بنویسید. یعنی چه می شود که عملی شرک می شود. یعنی چرا یه قول شما خواندن خدا شرک نیست اما خواندن غیر او شرک هست. علتش چیست؟ چه چیزی باعث این تفاوت می شود؟

    در مورد 169 آل عمران من نوشته بودم؛

    در مورد 169آل عمران؛

    آیا خداوند متعال در این آیه کیفیت احیا بودن را معلوم نموده اند؟ آیا در آیه فرموده اند که نزد خدا زنده هستند یا نزد خدا روزی دارند؟ برای هر جوابی که می دهید لطفا دلیلی هم ارائه کنید. ”

    شما اگر دلیلی دیدید ما هم دیدیم.

    بعد من هم تعیین کیفیت نکردم. دقت کنید نوشته بودم که لا تشعرون هم در آیه هست. دیدید؟ اما رفیق شما تعیین کرده بود. همین که نوشته اید برزخی است این خودش یک کیفیت است. دلیلش چیست؟

    بعد کلی ایراد به مطلب اولیه رفیقتان وارد شده بود. بقیه چه میشود؟ البته این هم که هنوز مانده.

    #9787

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام .

    از اینکه چند روزی به لحاظ برخی مشکلات سیستم لب تاپم حضور نداشتم از خوانندگان معذرت می خواهم .

    اینکه گفته ای (. یعنی چه می شود که عملی شرک می شود. یعنی چرا یه قول شما خواندن خدا شرک نیست اما خواندن غیر او شرک هست. علتش چیست؟ چه چیزی باعث این تفاوت می شود؟)

    اگر این همه آیات قران به یک موجودی که استخوان های بیرون زده روی سرش دارد نشان می دادم قبول می کرد که خداوند دستور به خواندن من دون الله نداده است .

    و خداوند در ایه 62 حج فرموده (ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ‌)

    (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : این بخاطر آن است که خداوند حقّ است؛ و آنچه را غیر از او می‌خوانند باطل است؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است!) و همچنین 30 لقمان .

    اینکه گفته ای (در مورد 169آل عمران؛آیا خداوند متعال در این آیه کیفیت احیا بودن را معلوم نموده اند؟)

    خوب است که خود شما اعتراف کرده ای که خداوند کیفیت احیا بودن پس از مرگ را معلوم نکرده است پس به چه دلیل قرانی توسل به اهل قبور را قبول دارید ؟؟

    #9817

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    قرقره.

    با بزرگنمایی و پررنگ کردن دوباره می گذارم شاید که…..

    بنده در 5/29 نوشته بودم؛

    در مورد 169 آل عمران من نوشته بودم؛

    در مورد 169آل عمران؛

    آیا خداوند متعال در این آیه کیفیت احیا بودن را معلوم نموده اند؟ آیا در آیه فرموده اند که نزد خدا زنده هستند یا نزد خدا روزی دارند؟ برای هر جوابی که می دهید لطفا دلیلی هم ارائه کنید. ”

    شما اگر دلیلی دیدید ما هم دیدیم.

    بعد من هم تعیین کیفیت نکردم. دقت کنید نوشته بودم که لا تشعرون هم در آیه هست. دیدید؟ اما رفیق شما تعیین کرده بود. همین که نوشته اید برزخی است این خودش یک کیفیت است. دلیلش چیست؟


    در مورد شرک؛

    کل مطلب بنده این بود؛

    من نپرسیدم که شرک به چه عملی گفته میشود که شما اعمالی را ردیف کنید و بگویید که اینها شرک هستند. بلکه شرک بما هو شرک را می خواهم بدانم چیست. می دانید؟ بنویسید. یعنی چه می شود که عملی شرک می شود. یعنی چرا به قول شما خواندن خدا شرک نیست اما خواندن غیر او شرک هست. علتش چیست؟ چه چیزی باعث این تفاوت می شود؟

    شما مقدمه و موخره را همیشه آره….. .

    نکته اینست که کسی منکر حق بودن خداوند نشده بلکه سوال شده چرا عملی شرک می شود. چرا؟

    .

    بنده قبلا مختصر نوشتم که شرک چیست اما هیچ کس حتی شما نتوانستید به آن یک ایراد بیخودیی هم بگیرید. یادتان هست که نوشتم اتکا در عقیده است نه عمل؟

    حالا شما میتوانید بگویید که چرا یک عمل، مصداق شرک می شود؟

    #9825

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام.

    اینکه گفته ای (آیا در آیه فرموده اند که نزد خدا زنده هستند یا نزد خدا روزی دارند؟ برای هر جوابی که می دهید لطفا دلیلی هم ارائه کنید.)

    برادرم خداوند به صراحت در این ایه فرموده :

    (بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَ‌بِّهِمْ يُرْ‌زَقُونَ)

    (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : بلکه آنان زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند.)

    این هم دلیل ما از قران .

    البته می دانم چون شما قلبا اعتقادی به این قران نداری دلیل قرانی را قبول نخواهید کرد و با عقل ناقص خود دلیل می خواهید .

    اینکه گفته ای (بعد من هم تعیین کیفیت نکردم.)

    پس با چه دلیل قرانی به اهل قبور متوسل می شوید ؟؟

    اینکه گفته ای (اما رفیق شما تعیین کرده بود. همین که نوشته اید برزخی است این خودش یک کیفیت است. دلیلش چیست؟)

    باز هم خداوند جواب شما را در قران داده است :

    (وَمِن وَرَ‌ائِهِم بَرْ‌زَخٌ إِلَىٰ يَوْمِ يُبْعَثُونَ)

    (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : و پشت سر آنان برزخی است تا روزی که برانگیخته شوند! )

    #9826

    abdollah1990
    کاربر
    اینکه گفته ای (یعنی چرا به قول شما خواندن خدا شرک نیست اما خواندن غیر او شرک هست.)

    برادرم به قول خداوند خواندن غیر او شرک است طبق این ایه :

    (ذَٰلِكَ بِأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّـهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ‌)

    (ترجمه ایت الله مکارم شیرازی : این بخاطر آن است که خداوند حقّ است؛ و آنچه را غیر از او می‌خوانند باطل است؛ و خداوند بلندمقام و بزرگ است!) و همچنین 30 لقمان .

    اینکه گفته ای (علتش چیست؟)

    برادرم : علتش این است چون شما قلبا اعتقادی به این قران نداری دلیل قرانی را قبول نخواهید کرد و با عقل ناقص خود دلیل می خواهید .

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 23)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.