یارغار

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  حقیقت خواه در 9 سال، 6 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 71)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1579
    الله نه از کسی ترس داشته نه واهمه نه خجالت می کشیده و نه قرآن کتاب چیستان است!
    اگر در ایه
    {إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى‏ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم }
    منظور ابوبکر میبود الله بصراحت آنرا اعلام میکرد. الله ای که ما میشناسیم به اندازه یک بال مگس برای دنیا و مافیها ارزش قایل نیست که سربسته سخن گوید .
    حال به همان دلیلی که شما اثبات می کنید ایه ی بالا برای ابوبکر {که هیچ اسمی از او در ایه نیست}است ما نیز امامت امیر المومنین حضرت علی علیه السلام را برای دوستان اثبات خواهیم کرد

    منتظر جوابتان هستم یا علی مدد

    #3803

    سيدنا عمر
    کاربر
    لعنت خدا بر اهل بدعت و روافض
    كتاب خدا چيستان نيست؟
    جواب:در ايه غار اسمي از سيدنا ابوبكر(رض) برده نشده است.بله كاملا صحيح است اما شما به آياتي كه مي گوييد در مدح سيدنا علي نازل شده است آيا اسمي از علي وجود دارد؟در هيچ آيه اي اسم علي نيامده است.
    ما نیز امامت امیر المومنین حضرت علی علیه السلام را برای دوستان اثبات خواهیم کرد.
    جواب:ما نيز خلافت سيدنا ابوبكر صديق را بر روافض ثابت ميكنيم.آنچه که تشيع در مورد انتخاب علي رضي الله عنه بعنوان جانشين بعد از خود مي گويند، هيچ دليلي از قرآن کريم که صراحتا فرموده باشد که علي رضي الله عنه جانشين بعد از پيامبر صلي الله عليه وسلم است ندارند، مگر آنکه بخواهند با زور بعضي از آيات بي ربط را به خواسته ي خود مستند کنند، و يا هيچ حديث صحيح از رسول خدا صلي الله عليه وسلم براي اثبات گفته ي خود ندارند.
    وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

    يا الله مدد

    #3804

    وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاما

    سلام علیکم اقای {سيدکم عمر} خدا خیرتان بدهد من نیزمیخواستم همین مطلب را بگویم که لزومی ندارد اسم امیر المومنین و سایر ائمه بطور صریح در قران وجود داشته باشد بلکه ویژگی انان در قران ذکر شده است و برای شناخت انان باید به ظواهر ایات و اسباب نزول ایه و روایاتی که پیامبر اسلام در تفسیر این ایات بیان کرده اند مراجعه نمود این روایات در کتب اهل سنت بسیار زیاد امده است فاعتبروا یا اولی الابصار!!!!!!!!

    یا علی مدد

    #3823
    در رابطه با ایه ی

    { إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى‏ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم} که دوستان اهل سنت از این ایه به عنوان فضیلتی برای ابوبکر یاد می کنند باید به نکاتی اشاره کنم به قسمتی از ایه توجه کنید {ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا} هنگامی که به همراهش گفت غمگین مباش قطعا خدا با ماست

    خب از این قسمت ایه دو نتیجه میتوان گرفت

    نتیجه 1:پیامبر (صلی الله علیه و اله) ترسیده بودند که نکند کفار ایشان را بکشند (نعوذ بالله) و ابوبکر به ایشان گفت لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا که در این صورت این چه پیامبری است که دیگران را تشویق به شهادت در راه خدا میکند اما وقتی نوبت به خود میرسد از ترس نیمه جان شده است

    نتیجه2:ابوبکر ترسیده بوده و اضطراب داشته که نکند کفار قصد جانش را بکنند و پیامبر به او فرمودند:لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا که باز هم در این صورت این فضیلت محسوب نمی شود بلکه نشانه ی ترسو بودن فرد است و باز این را میرساند که ابوبکر به پیامبر ایمان نداشته است چون اگر به خدا و رسول ایمان داشت طبق ایه ی شریفه

    {

    پیامبر به او نمی فرمودند: لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا !!!!!!

    یا حیدر مدد

    #3824
    با سلام خدمت دوستان عزیز

    {إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى‏ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم }

    با توجه به ضمایر {عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ}که مفرد هستند و به تائید همه ی مفسرین مرجع ضمایر به پیامبر برمیگردد می توان ثابت کرد که صاحب یا همراه پیامبر فضیلتی برای ابوبکر محسوب نمی شود چرا که الله در قران می فرماید :{ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها}.اگر ابوبکر ذره ای برای خدا و رسول ارزش داشت و ابوبکر جز مومنین بود خداوند ضمایر ایه را مثنی می اورد

    #3825

    islamtxt
    سرپرست


    با عرض سلام

    كاربر : حقيقت خوا– در شان صحابه كرام رضى الله عنهم‘ گستاخی و توهین نکنید در غیر اینصورت ارتباط شما مسدود و تمامی دیدگاهایتان از سایت زدوده خواهد شد. هر مطلبی دارید مودبانه و منطقی بدور از افترا و تهمت بنا بر قوانین سایت مطرح کنید

    #3826
    با عرض سلام

    شما مرا متهم به توهین میکنید در صورتی که من منطقی کفر شخصی را از قران ثابت میکنم در صورتی که اقای الهاشمي الحسني در مقاله ی خود

    راويان شيعه يا كذاب یا نصرانی ویا الاغ

    این گونه توهین میکنند!!!!!!!!

    انصاف دهید که چه کسی توهین میکند فاعتبروا یا اولی الابصار!!!!!!!!

    #3827

    سيدنا عمر
    کاربر
    انتخاب‌ ابوبكر مخلص‌ و جان‌ بر كف‌، از جانب‌ پروردگار صورت‌ گرفته‌ و اين‌ به‌ خاطر لياقت‌ و شايستگي‌ و همچنين‌ صداقت‌ و اخلاصش‌ مي‌باشد؛ چراكه‌ براي‌ سفري‌ اين‌ چنين‌ پر خطر بايد امين‌ترين‌، صادق‌ترين‌، دلسوزترين‌ و محبوب ترين فرد را در نظر گرفت‌ كه‌ كسي‌ نبود جز ابوبكر صديق‌. فدا كردن‌ جان‌ و مال‌ در راه‌ خدا جل جلاله:
    حضرت‌ ابوبكر در اينجا به‌ ما درس‌ ايثار و گذشت‌ از جان‌ و مال‌ را تعليم‌ مي‌دهد، كه‌ نه‌ تنها از به‌ خطر افتادن‌ جان‌ و مالش‌ نمي‌هراسد بلكه‌ از شادي‌ و شوق‌ همراي پیامبر اشك‌ شوق‌ مي‌ريزد. پس‌ مؤمن‌ واقعي‌ از فدا كردن‌ جان‌، مال‌، رفاه‌ و آسايش‌ در راه‌ اسلام‌ شاد و خوشحال‌ مي‌شود نه‌ ترسان‌ و لرزان‌ به‌ خاطر از دست‌ دادن‌ جان.
    معرفت سيدنا ابوبكر را نگاه كنيد انوقت اين رافضي از ترس او ميگويد:ابوبكر به‌ زور و اصرار آن‌ حضرت‌ را بر دوش‌ گرفته‌ و از كوه‌ بالا برد تا اينكه‌ به‌ غار رسيدند.سيرت‌ النبي‌ ص‌ 240
    شب‌ جمعه‌ اين‌ دو يار جاني‌ به‌ بالاي‌ كوه‌ و درگاه‌ غار رسيدند. عجيب‌ صحنه‌اي‌ اينجا در حال‌ شكل‌ گرفتن‌ است‌. باز هم‌ عاشق‌ راستين‌، خود را در معرض‌ خطر قرار مي‌دهد تا معشوق‌ آسيبي‌ نبيند؛ ابوبكر اجازه‌ نمي‌دهد رسول‌الله وارد غار شود، تا
    ابتدا آن‌ را تفتيش‌ كرده‌ و از عدم‌ وجود حيوانات‌ و حشرات‌ موذي‌ مطمئن‌ شود. خود داخل‌ غار رفته‌ و با دستانش‌ سنگ‌هاي‌ درشت‌ و ناهمواري‌ها را مرتب‌ مي‌كند، نگاهش‌ به‌ سوراخ‌ داخل‌ غار مي‌افتد، لباسش‌ را پاره‌ مي‌كند و در سوراخ‌هاي‌ موجود مي‌گذارد؛ سپس‌ سوراخ‌ باقيمانده‌ را با پاشنه‌ي‌ پاي‌ خويش‌ مي‌بندد، تا مانع‌ خروج‌ حشره‌ و جانور باشد، به‌ خويشتن‌ نمي‌انديشد كه‌ آسيبي‌ به‌ او نرسد، مهم‌ رسول‌الله مي‌باشد كه‌ سالم‌ و راحت‌ باشد.درسي‌ ديگر از صدّيق‌ اكبر آري‌! درس‌ صداقت‌ در رفاقت‌، درس‌ يقين‌ و توكّل‌ در راه‌ دين‌، درس‌ ايثار و فداكاري‌ در راه‌ پاسداري‌ از رسول‌الله و از مكتب‌ و آئينش‌.
    پس‌ داعي‌ مخلص‌ نيز بايد همانند ابوبكر از خطرات‌ نهراسد و هميشه‌ آماده‌ي‌ شهادت‌ و تقديم‌ كردن‌ جانش‌ در راه‌ پروردگار باشد.
    عظمت‌ صدّيق‌ اكبر و صداقتش‌ در اين‌ صحنه‌ نيز به‌ خوبي‌ نمايان‌ است‌؛ اگر كسي‌ عاشق‌ واقعي‌ و جانفداي‌ حقيقي‌ نباشد، چطور خود را در معرض‌ چنين‌ خطر عظيمي‌ قرار مي‌دهد؟!
    «پس‌ پروردگار آرامش‌ خويش‌ را بر او فرستاد و او را با سپاهياني‌ (از فرشتگان‌ در همان‌ روز و همچنين‌ بعدها در جنگ‌ بدر و حُنين‌) ياري‌ داد كه‌ شما آنان‌ را نمي‌ديديد».[توبه‌: آيه‌ 40]آيا ابوبكر با اين لشكر غيبي هم ميترسيد؟
    چه‌ گمان‌ داري‌ نسبت‌ به‌ دو شخصي‌ كه‌ سومين‌شان‌ «الله» است‌.الجامع‌ الصحيح،‌ البخاري‌، باب‌ قوله‌ تعالي:‌ هنگامي‌ كه‌ آن‌ دو در غار (ثور جاي‌ گزيدند و در آن‌ سه‌ روز ماندگار) شدند (ابوبكر نگران‌ شد كه‌ از سوي‌ قريشيان‌ به‌ جان‌ پيغمبر گزندي‌ رسد،) در اين‌ هنگام‌ پيغمبر خطاب‌ به‌ رفيقش‌ (ابوبكر) گفت‌: غم‌ مخور كه‌ خدا با ماست‌. (و ما را حفظ‌ م‌ نمايد و كمك‌ مي‌كند و از دست‌ قريشيان‌ مي‌رهاند و به‌ عزّت‌ و شوكت‌ مي‌رساند)»
    #3828

    سيدنا عمر
    کاربر
    « مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (فتح 29).
    يعني: محمّد فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مى ‏بينى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را مى ‏طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است:همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى ‏دارد؛ اين براى آن است که کافران را به خشم آورد (ولى) کسانى از آنها را که ايمان آورده و کارهاى شايسته انجام داده ‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است.اين الله تعالي است که ياران رسول خدا را اينچنين مي ستايد، ولي متاسفانه دشمنان مغرض و کينه توز ياران پيامبر صلي الله عليه وسلم از هر دروغ و افترا و نقل قول بي ارزش و بي سندي و يا هر روايت جعلي براي رسيدن به اهداف پليدشان بهره مي برند.

    يا الله مدد

    وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

    #3829

    سيدنا عمر
    کاربر
    « مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (فتح 29).
    يعني: محمّد فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مى ‏بينى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را مى ‏طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است:همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى ‏دارد؛ اين براى آن است که کافران را به خشم آورد (ولى) کسانى از آنها را که ايمان آورده و کارهاى شايسته انجام داده ‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است.اين الله تعالي است که ياران رسول خدا را اينچنين مي ستايد، ولي متاسفانه دشمنان مغرض و کينه توز ياران پيامبر صلي الله عليه وسلم از هر دروغ و افترا و نقل قول بي ارزش و بي سندي و يا هر روايت جعلي براي رسيدن به اهداف پليدشان بهره مي برند.

    يا الله مدد

    وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

    #3830

    سيدنا عمر
    کاربر
    « مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِّنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا» (فتح 29).
    يعني: محمّد فرستاده خداست؛ و کسانى که با او هستند در برابر کفّار سرسخت و شديد، و در ميان خود مهربانند؛ پيوسته آنها را در حال رکوع و سجود مى ‏بينى در حالى که همواره فضل خدا و رضاى او را مى ‏طلبند؛ نشانه آنها در صورتشان از اثر سجده نمايان است؛ اين توصيف آنان در تورات و توصيف آنان در انجيل است:همانند زراعتى که جوانه‏هاى خود را خارج ساخته، سپس به تقويت آن پرداخته تا محکم شده و بر پاى خود ايستاده است و بقدرى نموّ و رشد کرده که زارعان را به شگفتى وامى ‏دارد؛ اين براى آن است که کافران را به خشم آورد (ولى) کسانى از آنها را که ايمان آورده و کارهاى شايسته انجام داده ‏اند، خداوند وعده آمرزش و اجر عظيمى داده است.اين الله تعالي است که ياران رسول خدا را اينچنين مي ستايد، ولي متاسفانه دشمنان مغرض و کينه توز ياران پيامبر صلي الله عليه وسلم از هر دروغ و افترا و نقل قول بي ارزش و بي سندي و يا هر روايت جعلي براي رسيدن به اهداف پليدشان بهره مي برند.

    يا الله مدد

    وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين

    #3831
    با عرض سلام

    دوستان متوجه این مطلب شدید که این عمری {همانگونه که به شیعیان علی ابن ابی طالب علوی گویند به پیروان عمر نیز عمری می گویند. این مطلب را نوشتم تا نگویید به کسی توهین کردم اگر شما خود را پیرو عمر میدانید نباید ناراحت شوید}

    از دادن جواب طفره رفت{ اگر کسی مغرض نباشد و مطالب حقیر را بخواند متوجه این مطلب خواهد شد محض اطلاع غافلان و جاهلان و مغرضان و……دوباره به این مطلب اشاره میکنم:

    در رابطه با ایه ی

    { إِلاَّ تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذينَ كَفَرُوا ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكينَتَهُ عَلَيْهِ وَ أَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْها وَ جَعَلَ كَلِمَةَ الَّذينَ كَفَرُوا السُّفْلى‏ وَ كَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيا وَ اللَّهُ عَزيزٌ حَكيم} که دوستان اهل سنت از این ایه به عنوان فضیلتی برای ابوبکر یاد می کنند باید به نکاتی اشاره کنم به قسمتی از ایه توجه کنید {ثانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُما فِي الْغارِ إِذْ يَقُولُ لِصاحِبِهِ لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا} هنگامی که به همراهش گفت غمگین مباش قطعا خدا با ماست

    خب از این قسمت ایه دو نتیجه میتوان گرفت

    نتیجه 1:پیامبر (صلی الله علیه و اله) ترسیده بودند که نکند کفار ایشان را بکشند (نعوذ بالله) و ابوبکر به ایشان گفت لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا که در این صورت این چه پیامبری است که دیگران را تشویق به شهادت در راه خدا میکند اما وقتی نوبت به خود میرسد از ترس نیمه جان شده است

    نتیجه2:ابوبکر ترسیده بوده و اضطراب داشته که نکند کفار قصد جانش را بکنند و پیامبر به او فرمودند:لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا که باز هم در این صورت این فضیلت محسوب نمی شود بلکه نشانه ی ترسو بودن فرد است و باز این را میرساند که ابوبکر به پیامبر ایمان نداشته است چون اگر به خدا و رسول ایمان داشت طبق ایه ی شریفه

    {إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ النَّصارى‏ وَ الصَّابِئينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِوَ عَمِلَ صالِحاً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ }

    پیامبر به او نمی فرمودند: لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا !!!!!!این نشان دهنده چه مطلبی است جز این که ابوبکر……………!!!!

    فاعتبروا یا اولی الابصار

    #3833

    سيدنا عمر
    کاربر
    می گویم این نشانه نادانی ایشان نسبت به کتب خودشان می باشد دیگر از علامه طباطبایی صاحب تفسیر المیزان که شیعه عالمتر ندارد؟؟ایشان اعتراف کرده اند که آنکسی که با پیامبر صلی الله علیه وسلم در غار بوده اند حضرت ابوبکر الصدیق بودند
    این هم نص کلامشان به همراه آدرس کتاب تفسیر المیزان جلد 9 ص 279 و 280
    نص کلام طباطبایی *قوله تعالى: (إلا تنصروه فقد نصره الله إذ اخرجه الذین كفروا ثانى اثنین إذ هما فی الغار) ثانى اثنین أی أحدهما، والغار الثقبة العظیمة فی الجبل، والمراد به غار جبل ثور قرب منى وهو غیر غار حراء الذى ربما كان النبی (صلى الله علیه وآله وسلم) یأوى إلیه قبل البعثة للاخبار المستفیضة، والمراد بصاحبه هو أبو بكر للنقل القطعی.
    جناب طباطبایی که لقب علامه را یدک می کشند در اینجا اعتراف می کنند که مراد از صاحب پیامبر در غار به نقل قطعی ابوبکر بوده است واین هم لینک کتاب
    http://www.al-shia.org/html/ara/books/?m…=80&end=90
    این واقعا نشان دهنده جهل نویسنده(باطل خواه) به قرآن است زیرا محزون شدن همیشه دلیل بر ایمانی یا بی تقوایی نیست وحزن ابوبکر الصدیق برای خودش نبوده بلکه برای پیامبر صلی الله علیه وسلم به دلیل قول پیامبر که می گوید خدا با ما است.اگر قران می خواندند که نمی خوانند می فهمیدند که انبیاء الهی دچار ترس و حزن شده اند بعضی از این آیات
    ترس موسی علیه السلام
    وَأَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّى مُدْبِرًا وَلَمْ یُعَقِّبْ یَا مُوسَى لَا تَخَفْ إِنِّی لَا یَخَافُ لَدَیَّ الْمُرْسَلُونَ)نمل آیه 10
    ترس دوباره موسی
    قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِیدُهَا سِیرَتَهَا الْأُولَى 21 طه
    فرمود آن را بگیر و مترس به زودى آن را به حال نخستینش بازخواهیم گردانید
    موسی بار دیگر
    فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء قَالَتْ إِنَّ أَبِی یَدْعُوكَ لِیَجْزِیَكَ أَجْرَ مَا سَقَیْتَ لَنَا فَلَمَّا جَاءهُ وَقَصَّ عَلَیْهِ الْقَصَصَ قَالَ لَا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ القصص 25
    ترس داود علیه السلام: إِذْ دَخَلُوا عَلَى دَاوُودَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قَالُوا لَا تَخَفْ خَصْمَانِ بَغَى بَعْضُنَا عَلَى بَعْضٍ فَاحْكُم بَیْنَنَا بِالْحَقِّ وَلَا تُشْطِطْ وَاهْدِنَا إِلَى سَوَاء الصِّرَاطِ سوره ص 22 حزن پیامبر صلی الله علیه وسلم
    وَلَا تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَلَا تَكُن فِی ضَیْقٍ مِّمَّا یَمْكُرُونَ 70 نمل
    و بر آنان غم مخور و از آنچه مكر مى‏ كنند تنگدل مباش
    لاَ تَمُدَّنَّ عَیْنَیْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَیْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِینَ الحجر 88
    لا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنا که باز هم در این صورت این فضیلت محسوب نمی شود بلکه نشانه ی ترسو بودن فرد است و باز این را میرساند که ابوبکر به پیامبر ایمان نداشته است
    جواب:در اينجا ايشان به پيامبران الهي توهين كرد و آن ها را ترسو خطاب كرد وهمه مي دانند توهين به پيامبران چه گناهي دارد.
    وصلي الله وسلم علي محمد وعلى آله وأصحابه والتابعين لهم بإحسان إلى يوم الدين
    #3835

    بسم الله الرحمن الرحیم

    1-در آخر آیه ی 10 سوره ی نمل خداوند می فرمایدو وَ أَلْقِ عَصاكَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ كَأَنَّها جَانٌّ وَلَّى مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسى‏ لا تَخَفْ إِنِّي(فرستادگان من نمی ترسند) آیا حضرت موسی (ع) فرستاده ی خدا نبوده است؟

    2-ترسیدن از خداوند وعذاب خداوند عیب نیست بلکه مستحب و موجب جلو گیری از گناهان است حضرت موسی(ع) از فرعون و همراهانش نترسیدند بلکه از معجزه ی الهی ترسیدند که این بر آیه ی 21 طه هم دلالت می کند (قالَ خُذْها وَ لا تَخَفْ سَنُعيدُها سيرَتَهَا الْأُولى‏))))

    در آیه ی22 سوره ی ص(إِذْ دَخَلُوا عَلى‏ داوُدَ فَفَزِعَ مِنْهُمْ قالُوا لا تَخَفْ خَصْمانِ بَغى‏ بَعْضُنا عَلى‏ بَعْضٍ فَاحْكُمْ بَيْنَنا بِالْحَقِّ وَ لا تُشْطِطْ وَ اهْدِنا إِلى‏ سَواءِ الصِّراط)

    ترس حضرت داوود(ع) از فرشتگان بوده است نه از ترس جان و یا از دشمنان ایشان

    در آیه ی 70 سوره ی نمل (وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ في‏ ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُون‏)

    و آیه ی 88 سوره ی الحجر (لا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلى‏ ما مَتَّعْنا بِهِ أَزْواجاً مِنْهُمْ وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِلْمُؤْمِنين‏)

    ناراحتی پیامبر(ص) ازایمان نیاوردن مردم است وظیفه ی پیامبر(ص) هدایت مردم است ووقتی آن ها ایمان نمی آورند پیامبر ناراحت می شوند و ناراحتی پیامبر(ص) ازناراحتی جان خود یا دنیوی نیست.

    در آیه ی25 قصص (فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشي‏ عَلَى اسْتِحْياءٍ قالَتْ إِنَّ أَبي‏ يَدْعُوكَ لِيَجْزِيَكَ أَجْرَ ما سَقَيْتَ لَنا فَلَمَّا جاءَهُ وَ قَصَّ عَلَيْهِ الْقَصَصَ قالَ لا تَخَفْ نَجَوْتَ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمين‏)

    حضرت موسی ترک اولی می کنند( یعنی داستانی که حضرت موسی(ع) فرد کافری رامی کشند )و فرار می کنند وعلت ترس ایشان خشم احتمالی الهی بوده است ( مثل داستان حضرت یونس(ع) که به علت کارشان نهنگی ایشان رامی بلعد).

    بر فرض که ترس ابوبکر درست وبجا بوده هر جا در قرآن لفظ سَكينَتَهُ یا سکینه آمده است برپیامبر(ص) ومومنین نازل شده است (4 الفتح 18 الفتح 26 الفتح 26التوبه) به غیر از دو مورد که مربوط داستان حضرت موسی (ع)می شود (248 البقره )ودیگری آیه ی غار (40التوبه) علت نازل شدن سکینه ناامیدی مومنین بوده است که از این آیات می توان نتیجه گرفت ابوبکر مومن نبوده است چون به او سکینه از طرف خداوند نازل نشده است .

    #3836
    چند نکته ی دیگر نیز باید اشاره کنم که بنده حقیر به پیامبران توهین نکردم ایشان را هم ترسو خطاب نکردم {کافر همه را به کیش خود پندارد}بلکه ابوبکر را ترسو ان هم با دلیل خطاب کردم.

    در ضمن بنده هیچگاه نگفتم که یار غار ابوبکر نیست بلکه گفتم یار غار بودن فضیلتی برای او نیست بعد ان عمری مثلا از کتب شیعه روایت می اورد که یار غار ابوبکر است

    خطاب به ان عمری {پسرم کامنت هارو درست بخوان شایعه پراکنی هم نکن!!} جو بی خود هم درست نکن

    قال مولانا السجاد الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقاء

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 71)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.