Home › انجمن ها › بررسی مسائل تحریف کتاب ها › گفتگویی آرام با مخالفین حدیث صحیح
این جستار شامل 102 پاسخ ، و دارای 4 کاربر است ، و آخرین بار توسط noor.haq در 9 سال، 10 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2747شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2748از كجا مطمئن هستيد سوره هايي از اين كتاب آسماني كم نشده؟ از كجا ميدانيد آيه اي از قلم نيافتاده؟ و از كجا ميدانيد فتحه اي تبديل به كسره نشده؟؟ بله اين قرآن پر از اعجازهاي علمي و ادبي و … است ولي ميپرسم: از كجا ميدانيد .. شايد اعجازهاي بيشتري در اين كتاب بوده كه آنها حذف شده .. چگونه ميتوانيد خلاف اين را ثابت كنيد؟
شايد بگوييد: وقتي قبول كرديم قرآن كلام خداست ، پس بايد به اين حرفش كه ميگويد ما قرآن را حافظيم نيز ايمان داشته باشيم .. ولي ميگويم، شايد در همين آيه نيز تصرف شده باشد … شايد منظور از ذكر=كتاب .. تورات و انجيل باشد(همينطور كه مسيحيان اين ايراد را وارد مي كنند) در جواب خواهيد گفت: اين آيه در ميان آياتي است كه در مورد قرآن صحبت ميكند ولي ميگويم:از كجا ميدانيد شايد اين آيه جا به جاشده و جاي اصليش در ميان اين آيات نيست!!
خلاصه از هر طرف راه بر شما بسته است مگر اينكه تواتر را قبول كنيد.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2749شما نوشتيد: «آیا به آنان ( به غير مسلمانان) خواهی گفت که صحابه که چنین و چنان خوب و ثابت بودند دور هم جمع شدند و قرآن را جمع کردند و چون در همین کتاب نوشته آنان خیلی آدمهای خوبی بودند پس در نقل کتاب و کلام خدا هرگز خیانت نکردند و به ما سالم رساندند!؟»
اين جواب شما هم شاهدي ديگر بر اين است كه شما ايراد بنده را خوب نخوانديد!
اگر كافري به من بگويد: ثابت كن اين كتاب كه نامش قرآن است همان كتابي است كه 1400 سال پيش بوده من تنها جوابي كه ميتوانم به وي بدهم اين است كه: در طول اين 1400 سال احدي خلاف اين را نگفته و همه بر اين قول متفقند.
در حال حاضر كفار(منصفينشان)نيز بر اينكه اين كتاب در آن هيچ تغييري داده نشده شكي ندارند و دليل اطمينان آنان هم همين تواتر است.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2750با چه دليلي مطمئن هستيد آن كتاب تنزيل من رب العالمين .. بدون تحريف تا زمان ما باقي مانده ؟
.. من نميگويم ثابت كنيد خداوند با واسطه يا بي واسطه با پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم صحبت كرده .. من ميگويم از كجا مطمئن هستيد ، در آن وحي هيچ تغييري داده نشده.بله متوجه هستم. این خداوند متعال است که خود کلامش را ثابت می کند.
اعجاز عددی قرآن هرچند توسط عده ای بدمعرفی شد اما حقیقتا وجه اعجاز است و عدنان الرفاعی این واقعیت را بسیار زیبا اثبات کرده است.به مدد و یاری الله تعالی برایتان مطالبی از این استاد خواهم گفت.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2751اگر كافري به من بگويد: ثابت كن اين كتاب كه نامش قرآن است همان كتابي است كه 1400 سال پيش بوده من تنها جوابي كه ميتوانم به وي بدهم اين است كه: در طول اين 1400 سال احدي خلاف اين را نگفته و همه بر اين قول متفقند.
در حال حاضر كفار(منصفينشان)نيز بر اينكه اين كتاب در آن هيچ تغييري داده نشده شكي ندارند و دليل اطمينان آنان هم همين تواتر است.بله تواتر صحیح است اما سببش اراده الهیست .
اما این سبب قبول منصفین اهل کتاب نیست.بارها اساتید دانشگاه ها با لبخندی از این ادعای مسلمین رد میشدند و میگفتند خوب کسی کاری به کار مسلمین نداشته هرچه خواستند نگهش داشتند!!
تواتر همیشه دلیل کافی نیست.
بایستی کلام خود دلیل و برهان باشد خود آیت شود برای آیندگان.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2757هر آيه اى كه اطيعوا الرسول را امر فرموده بايستى با توجه به آيات قبل و بعدش به دنبال نحوه ى اطاعت از رسول بود.:
بسیار خوب شد با توجه به آیات قبل و بعد نحو اطاعت از رسول را در این آیه بمن نشان دهید : يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2759من هم بدنبال این جواب بودم.می دانم در اعتقاد مذهبیت ما تصور می کنیم : “اطیعوا الله ” یعنی تبعیت از قرآن و ” اطیعوا الرسول ” یعنی تبعیت از فرستاده اش!
اما این آیه خبر دیگری می دهد: واذا قیل لهم تعالوا الی (( ما انزل الله )) و (( الی الرسول )) رایت المنافقین یصدون عنک صدودا ﴿61﴾ اگر بگوییم ما انزل الله در اینجا یعنی قرآن پس ” الی الرسول ” چه چیزی جز قرآن است؟! جواب من این است که ” ماانزل الله ” شامل تمام کتب آسمانیست و برای همین حتی اهل الکتاب امر به تحکیم به ” ما انزل الله ” بر خودشان شدند:
ولیحکم اهل الانجیل بما انزل الله فیه ومن لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون ﴿47﴾المائدة
اينجاست كه معتقدم ” ماانزل الله ” تمام كتب سماوى ست كه هر امتى امر به عمل بدان شده همانطور كه اهل الانجيل امر به تحكيم به ” ما انزل الله ” كه همان كتابشان بود، شدند.
و ما انزل الى الرسول درحقيقت شريعتيست كه بر اين رسول امي نازل شده است. و ما امت ملزم به هردو هستيم يعنى تسليم شدن به خدا در تمامى كتبش ( درصورت ظهورش و نه كتمانش ) قبول اوامر الهي و اطاعت از اين رسول در اين رسالت و تشريع قرآنى هست.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2760وقتى خداوند در خطاب به نصارا آنان را ” أهل الانجيل ” مى نامد .ما هم اهل القرآن هستيم و ملزم به عمل به كتابمان:
وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا (( بِمَا نُزِّلَ عَلَی مُحَمَّدٍ )) وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ کَفَّرَ عَنْهُمْ سَیِّئَاتِهِمْ وَاَصْلَحَ بَالَهُمْ ﴿2﴾ محمد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2761خوب شد الله شما را آفرید والا معنی اطعیواالرسول بر بشریت پوشیده میماند:به نظرم رجوع به ” الرسول ” يعى بدنبال راه و روشيست كه همين قرآن معرفى مى كند مانند وصف ” اسوه بودن ” است كه ما ” اسوه ” را هميشه به معناى ديدن شخص نمى شناسيم.
قرار شد از صراحت در گفتار نرنجیم پس بشنو: اینی که نوشتید بلا ریب و شک مصداق این آیات است:
ثمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِنْ بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ
يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ
يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2762خداوند در کتابش ما را به ” ماانزل الله ” می خواند و این خواندن از سوی رسول امی بود.خداوند فرماید: ما کان لبشر ان یوتیه الله الکتاب والحکم والنبوة ثم یقول للناس کونوا عبادا لی من دون الله ولکن کونوا ربانیین بما کنتم تعلمون الکتاب وبما کنتم تدرسون ﴿79﴾آل عمران
متاسفانه مردم پیامبر را خدا دانستند و مصدر تشریع ! درحالیکه می بایست با تعلم کتابی که به ما آموزانده شد ربانیین باشیم.
پیامبر شریعتی جدا ندارد و نمی تواند داشته باشد و حق اضافه ندارد درحالیکه شیاطین انس و جن بسیاری امور شرعی را به او نسبت دادند.
گفتند ” پیامبر خدا زناکاران متاهل را سنگسار میکرده ! درحالیکه قرآن امر به شلاق زدن را بیان می کند.
و اموری شبیه بسیاری که پیامبر را موازی خداوند در تشریع نشان می دهد درحالیکه این پیامبر در ارتباط با همسرانش هم اجازه ی تشریع نداشته:
یاایهاالنبی لم تحرم ما احل الله لک تبتغی مرضات ازواجک ….شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2763پس کجاست سخنی که معصومان به ما رساندند!؟بخاری از شاگردان مالک که معلمانش بودند خبرهایی می نویسد در زمانی که نه مالک بوده نه ابوحنیفه و نه صحابه راویان حقیقی!
حالا پیامبران ما شدند هزاران قول و سخن که بایستی با خوش باوری آنرا به خدا نسبت دهم چون گفتند از رسولش بوده!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2764برای آنکه مشکل اطعیوا الرسول را حل کنید، فرمودید اطعیوا الله یعنی اطاعت از همه کتب آسمانی!!!!! و اطعیوا الرسول یعنی اطعیوا قران!( در پست 66)
اولامگر الله عربی نمیدانست که تا این حد محتاج شما شد و دوما این لحاف کوتاه بود که خواستید پا را بپوشانید سر هویدا شد
یعنی حالا مشکل بزرگتر شد در تفسیر شما الله میفرماید اطعیوا الله یعنی اطعیوا کتب آسمانی
اما ما میدانیم که غیر از قران ما کتاب اسمانی دیگری در حال حاضر در دسترس نداریم پس مشکل همچنان برقرار استشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2765این که در احادیث خرافات وجود دارد این سخن بعدی است اما اینکه از ریشه ما منکر شویم و آب را معنی کنیم سنگ راه حل نیست
لطفا متوجه باشید و سخن کسانی را که غوره نشده مویز گشته اند را تکرار نکنید
خدا را…. شما که عربی را بهتر از زبان مادری خود میدانید چرا باید اسیر تفسیر کسانی شوید که چون چرخ آسیاب به دور خود میچرخند؟شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2766فرمودید مشکل برقرار است چون دسترسی به کتب دیگر نداریم.خوب ما ملزم به همین کتابیم اما در تورات و انجیل نیز سخنانیست که ما هم ملزم هستیم بدان عمل کنیم مانند حکمتهای 10 گانه .
به هرحال اگر به سراغ علم حدیث برویم اصلا لحافی هم نمی بینیم ! وقتی امام مالک خودش کتاب ننوشته و 3 شاگردش هرکدام به سلیقه ی خودش به معلمش اخباری را نسبت دهد و بگوید: اخبرنا مالک … یعنی مالک شفاهی خبرشان داده! ما چگونه باور کنیم که او راست گفته!؟
امام بخاری هم 3 قرن بعد شاهدی جز همین معلمانش نداشته که هرکدام مدعی اتصال به امام قبل بودند و بیشترشان اهل کوفه بودند!
اگر بنا به بعضی احادیث صحابه تمام قول و فعل رسول را نوشتند چرا بجای روایت قولی ” اخبرنا … روی عن … ” نگفتند: از کتیبه ی فلان آقا یا خانم صحابه یافتند!؟
اللهم اهدنيشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #2767پیشنهاد میکنم مشکل را همانطور حل کنید که من در آغاز راه هدایت شدنم حل کردم آغاز یعنی آنوقت که فقط قران را قبول داشتم
الله میگوید اطعیوا الرسول
محال است الله ما را دنبال نخود سیاه بفرستد یعنی حدیث صحیحی در دنیا نباشد و بگوید اطعیوا الرسول
پس بعد از این یقین دنبال دستور صحیح گشتم
اما شما راه حلتان عجیب و باور نکردنیست دستور واضح الله را به چیزی دیگر معنی میکنید اطعیوا الرسول یعنی اطعیوا الرسول معنیش خیلی واضح است اما اینکه کتاب بخاری درست است یا نه حرف بعدی است مشکل اولیه شما این نیست که تسلیم بخاری شوید شما تسلیم قران هم نمیشوید و اطعیوا الرسول را را معنی میکنید به اطعیوا القران
ایا وجدان شما میپذیرد این تحریف آشکار را -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
من نخواستم ثابت كنيد كه قرآن از سوي خداوند نازل شده .. بلكه سوال من اين بود كه با چه دليلي مطمئن هستيد آن كتاب تنزيل من رب العالمين .. بدون تحريف تا زمان ما باقي مانده ؟
به يك مسيحي گفتم : ثابت كن انجيل كلام خداست در جواب به من گفت: در انجيل اعجازهاي علمي هست كه محال ممكن است كلام بشر باشد … وي گفت: در اول انجيل در باره دوره اول آفرينش زمين چنين ميخوانيم: «سياهي بر اعماق زمين سايه اي افكنده است.» كه اين جملۀ مختصر خود اعجازي علمي است .
_ گفتم سوالم را تصحيح ميكنم .. جواب دهيد كه از كجا مطمئن هستيد تمام اين كتاب از سوي خداست و هيچ حرفي از حروف آن تغيير نكرده و هيچ آيه اي كم يا زياد و يا جه به جا نشده؟؟ (در نهايت وي اعتراف كرد كه به هيچ وجه نميشود چنين چيزي را ثابت كرد زيرا هيچ تواتري در اين مورد ندارند)
سوال بنده از شما نيز سوال دومي است .. من نميگويم ثابت كنيد خداوند با واسطه يا بي واسطه با پيامبر اكرم صلي الله عليه و سلم صحبت كرده .. من ميگويم از كجا مطمئن هستيد ، در آن وحي هيچ تغييري داده نشده.