نظرات در مورد شفاعت و توسل

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت نظرات در مورد شفاعت و توسل

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  armin در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 6)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1580

    armin
    کاربر
    نظرات در مورد شفاعت و توسل

    توسل ، يعني واسطه قرار دادن ، انبياء ، امامان و صالحان به پيشگاه خداوند چنانچه خداوند، در قرآن كريم مي‌فرمايد :

    يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ. المائدة / 35 .

    اي كساني كه ايمان آورده‌ايد ، از خدا بترسيد و براي تقرب به او وسيله‌اي بجوييد .

    اين آيه به تمامي مؤمنين دستور مي‌دهد كه به هر وسيله‌اي كه سبب تقرب به خداوند مي‌شود تمسك بجويند ؛ بنابراين تقرب به خداوند بدون وسيله و واسطه‌ امكان ندارد حضرت زهرا سلام الله عليه مي‌فرمايد :

    وأحمد اللّه الذي بعظمته ونوره يبتغي مَن في السموات والأرض إليه الوسيلة ونحن وسيلته في خلقه .

    تمام آن‌چه در آسمان و زمين هستند ، براي تقرب به خداوند به دنبال وسيله هستند و ما وسيله و واسطۀ خداوند در ميان خلقش هستيم .

    شرح نهج البلاغة ، ج 16 ، ص211 و السقيفة وفدك ، ص 101 و بلاغات النساء ، بغدادي ، ص 14.

    و از عايشه در بارۀ خوارج نقل شده است كه پيامبر فرمود :

    هم شرّ الخلق والخليقة ، يقتلهم خير الخلق والخليقة ، وأقربهم عند اللّه وسيلة .

    شرح نهج البلاغة ، ج2 ، ص267 از مسند احمد ؛ اما اين روايت را دستان امانت‌دار اهل سنت حذف كرده‌اند . و المناقب ، ابن المغازلي ، ص56 ، ح 79.

    خوارج ، بدترين خلائق هستند ، آن‌ها را بهترين فرد از ميان خلائق كه نزديك‌ترين وسيله به خداوند هستند ، خواهد كشت .

    مراد حضرت علي عليه السلام است .

    و از أبي هريره در بارۀ قصۀ حضرت آدم نقل شده است :

    يا آدم هؤلاء صفوتي… فإذا كان لك لي حاجة فبهؤلاء توسل، فقال النبي: نحن سفينة النجاة من تعلق بها نجا ومن حاد عنها هلك، فمن كان له إلى الله حاجة فليسألنا أهل البيت .

    فرائد السمطين ، ج1 ، ص 36 ح 1 و المناقب للخوارزمي ، ص 318 ، ح 320 .

    اي آدم ! اين‌ها ( اهل بيت ) برگزيدگان من هستند … هر وقت حاجتي داشتي اينها را واسطه قرار بده . پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمودند : ما كشتي نجات هستيم ، هر كس سوار اين كشتي شد ، نجات خواهد يافت و هر كس سر پيچي كند ، هلاك مي‌شود ، هر كسي حاجتي به سوي خداوند دارد ، بايد ما اهل بيت را واسطه قرار دهد .

    و سيوطي نقل مي‌كند كه حضرت آدم به درگاه خداوند چنين استغاثه مي‌كرد :

    اللهمّ إنّي أسألك بحقّ محمد وآل محمد سبحانك لا إله إلا أنت، عملت سوءً، وظلمت نفسي فاغفر لي إنّك أنت الغفور الرحيم، فهؤلاء الكلمات التي تلقى آدم .

    الدر المنثور ، ج1 ، ص 60.

    بار خدايا ! از تو درخواست مي‌كنم به حق محمد و آل محمد كه تو پاك و منزهي و غير از تو خدايي نيست ، من كاري بدي كردم و به خود ظلم نمودم ؛ پس مرا ببخش كه تو بخشنده و مهربان هستي … .

    و همچنين آيات بسياري در قرآن كريم وجود دارد كه توسل به غير خداوند را مشروع مي‌داند ؛ از جمله :

    يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ . يوسف / 97 .

    گفتند: «اى پدر ! براى گناهان ما آمرزش خواه كه ما خطاكار بوديم »

    در اين آيه خداوند داستان برادران حضرت يوسف عليه السلام را يادآوري مي‌كند كه آن‌ها بعد از پيشيماني از كردارشان به پيش حضرت يعقوب عليه السلام آمدند و از او كه پيامبر خدا بود درخواست كردند كه از خداوند براي آن‌ها طلب بخشش كند . حضرت يعقوب هم نگفت كه چرا خودتان مستقيماً سراغ خداوند نمي‌رويد و به من متوسل شده‌ايد ؛ بلكه به آن‌ها وعده داد كه از خداوند براي آن‌ها طلب بخشش خواهد كرد :

    قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ . يوسف / 98 .

    گفت : « به زودى از پروردگارم براى شما آمرزش مى خواهم ، كه او همانا آمرزنده مهربان است » .

    همچنين خداوند در آيۀ 64 سورۀ نساء مي‌فرمايد :

    وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا .

    و اگر آنان وقتى به خود ستم كرده بودند ، پيش تو مى آمدند و از خدا آمرزش مى خواستند و پيامبر [ نيز ] براى آنان طلب آمرزش مى كرد ، قطعاً خدا را توبه پذيرِ مهربان مى يافتند .

    اين آيه نشان مي‌دهد كه بايد براي طلب بخشش از خداوند واسطه و وسيلۀ آبروداري را پيدا كرد تا خداوند به خاطر او حاجات انسان را برآورده سازد .

    شفاعت

    شفاعت ، واسطه شدن ، انبياء ، امامان و صالحان ببن خدا و خلق در قيامت براي بخشيده شدن گناهاني است كه از مؤمنان سر زده است .

    شفاعت در قيامت ، با شرائط و خصوصياتي كه در بارۀ آن ذكر شده است ، از ضروريات تمامي مذاهب اسلامي و مورد اجماع تمامي علماي مسلمان است كه آيات بسياري در قرآن كريم آن را تأييد مي‌كند ؛ از جمله :

    وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى . الضحي / 5 .

    و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى .

    وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا . الإسراء / 79 .

    و پاسى از شب را زنده بدار ، تا براى تو [ به منزله ] نافله اى باشد ، اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند .

    تمامي مفسران شيعه و سني بر اين مطلب اتفاق دارند كه مراد از «مقام محمود» همان مقام شفاعت است كه خداوند آن را به پيامبرش وعده داده است .

    فخر رازي از علما و مفسرين بزرگ اهل سنت در اين باره مي‌گويد :

    أجمعت الأمة على أن لمحمد صلى الله عليه وسلم شفاعة في الآخرة وحمل على ذلك قوله تعالى ( عسى أن يبعثك ربك مقاما محمودا ) وقوله تعالى ( ولسوف يعطيك ربك فترضى ) .

    تفسير الرازي ، ج 3 ، ص 55 .

    تمامي امت اسلامي بر اين مطلب اجماع دارند كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در قيامت حق شفاعت دارد و اين دو آيه « اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند » و « و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى » را به همين معنا حمل كرده‌اند .

    مرحوم شيخ مفيد رضوان الله تعالي عليه در اين باره مي‌فرمايد :

    اتفقت الإمامية على أن رسول الله ( صلى الله عليه وآله وسلم ) يشفع يوم القيامة لجماعة من مرتكبي الكبائر من أمته ، وأن أمير المؤمنين ( عليه السلام ) يشفع في أصحاب الذنوب من شيعته ، وأن أئمة آل محمد ( عليهم السلام ) كذلك ، وينجي الله بشفاعتهم كثيرا من الخاطئين .

    أوائل المقالات في المذاهب والمختارات ، ص 29 تحقيق مهدي محقق .

    اماميه بر اين مطلب اتفاق دارند كه رسول گرامي اسلام صلي الله عليه وآله وسلم در روز قيامت گروهي از كساني را كه گناهان كبيره انجام داده‌اند ، شفاعت مي‌كند . و نيز بر اين مطلب اتفاق دارند كه امير المؤمنين و بقيه ائمه گناهكاران را شفاعت مي‌كنند و با شفاعت آن‌ها خداوند بسياري از گناهكاران را نجات مي‌دهد .

    و مرحوم علامۀ مجلسي رحمت الله عليه نيز در اين باره مي‌فرمايد :

    أما الشفاعة فاعلم أنه لا خلاف فيها بين المسلمين بأنها من ضروريات الدين وذلك بأن الرسول يشفع لأمته يوم القيامة ، بل للأمم الأخرى … .

    بحار الأنوار ، ج 8 ، ص 29 – 63 .

    تمامي مسلمين بر اين مطلب اتفاق دارند كه شفاعت از ضروريات دين است . و شفاعت ، يعني اين كه پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله نه تنها امت خود را ؛ بلكه امت‌هاي ديگر را نيز شفاعت خواهد كرد .

    و نووي از شارحين صحيح مسلم به نقل از قاضي عياض بن موسي مي‌نويسد :

    قال القاضي عياض رحمه الله مذهب أهل السنة جواز الشفاعة عقلا ووجوبها سمعا بصريح قوله تعالى (يَوْمَئِذٍ لَا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِيَ لَهُ قَوْلًا ) وقوله (وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى) وأمثالهما وبخبر الصادق صلى الله عليه وسلم وقد جاءت الآثار التي بلغت بمجموعها التواتر بصحة الشفاعة في الآخرة لمذنبي المؤمنين وأجمع السلف والخلف ومن بعدهم من أهل السنة عليها .

    شرح مسلم – النووي – ج 3 – ص 35 .

    قاضي عياض مي‌گويد : ” مذهب اهل سنت بر اين است كه شفاعت عقلا جايز و شرعا واجب است ؛ به دليل اين كه خداوند به صراحت در آيۀ قرآن فرموده است : ” در آن روز ، شفاعت [ به كسى ] سود نبخشد ، مگر كسى را كه [ خداى] رحمان اجازه دهد و سخنش او را پسند آيد ” و نيز گفتۀ خداوند كه فرموده : ” و جز براى كسى كه [ خدا ] رضايت دهد ، شفاعت نمى كنند ” و امثال اين آيات . و همچنين به خاطر روايات پيامبر راستگو صلي الله عليه وآله وسلم مبني بر صحت شفاعت در آخرت براي گناهكاراني از مؤمنين كه مجموع اين روايات به حد تواتر مي‌رسد . تمامي علماي اهل سنت ؛ از گذشته تا كنون بر صحت شفاعت اجماع دارند .

    و تاج الإسلام أبو بكر الكلاباذي ( ت 380 ه‍ ) در اين باره مي‌گويد :

    إن العلماء قد أجمعوا على أن الإقرار بجملة ما ذكر الله سبحانه وجاءت به الروايات عن النبي ( صلى الله عليه وآله ) في الشفاعة واجب ، لقوله تعالى : (وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى) ولقوله : (عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا ) وقوله : (وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى) . وقال النبي ( صلى الله عليه وآله ) : ” شفاعتي لأهل الكبائر من أمتي ” .

    علما بر اين مطلب اجماع دارند كه اقرار به تمامي آن‌چه كه خدا و رسول او (صلي الله عليه وآله وسلم ) در بارۀ شفاعت گفته‌اند ، واجب است . به دليل فرمودۀ خداوند : ” و بزودى پروردگارت تو را عطاي خواهد داد ، تا خرسند گردى » و فرمودۀ خداوند : ” اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند ” و نيز فرمودۀ خداوند : ” و جز براى كسى كه [ خدا ] رضايت دهد ، شفاعت نمى كنند ” و همچنين سخن پيامبر (صلي الله عليه و آله وسلم ) كه فرمود : ” من گناهكاراني از امتم را شفاعت مي‌كنم ” .

    لتعرف لمذهب أهل التصوف ، ص 54 _ 55 ، تحقيق د . عبد الحليم محمود ، شيخ الأزهر الأسبق .

    و حتي ابن تيميه نيز شفاعت در قيامت را قبول دارد و در اين باره مي‌‌گويد :

    للنبي (صلى الله عليه وآله ) في يوم القيامة ثلاث شفاعات… وأما الشفاعة الثالثة فيشفع في من استحق النار وهذه الشفاعة له (صلى الله عليه وآله) ولسائر النبيين والصديقين وغيرهم في من استحق النار أن لا يدخلها ويشفع في من دخلها .

    براي پيامبر ( صلي الله عليه وآله وسلم ) در روز قيامت سه شفاعت است … شفاعت سوم براي كساني است كه مستحق آتش هستند . شفاعت آن حضرت ، ساير انبياء ، صديقين و ديگران به اين است كه كسي كه سزاوار آتش است ، وارد آن نشود ، و نيز در مورد كسي كه داخل آتش شده شفاعت مي‌كند .

    مجموعة الرسائل الكبري ، ج1 ،‌ ص403_ 404 .

    و محمد بن عبد الوهاب نيز در اين باره مي‌گويد :

    وثبتت الشفاعة لنبينا محمد (صلى الله عليه وآله) يوم القيامة ولسائر الأنبياء والملائكة والأولياء والأطفال حسبما ورد ، ونسألها من المالك لها والآذن فيها بأن نقول : اللهم شفع نبينا محمدا فينا يوم القيامة أو اللهم شفع فينا عبادك الصالحين ، أو ملائكتك ، أو نحو ذلك مما يطلب من الله لا منهم … إن الشفاعة حق في الآخرة ، ووجب على كل مسلم الإيمان بشفاعته … .

    الهدية السنية ، الرسالة الثانية ، ص42 .

    شفاعت براي پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) در روز قيامت و نيز براي ساير انبياء ، ملائكه ، اولياء و اطفال بنابر آن چه كه وارد شده است ، قطعي است . و ما درخواست مي‌كنيم از مالك و اجازۀ دهندۀ شفاعت به اين صورت كه مي‌گوييم :

    و ما از خدواندي که صاحب شفاعت مي باشد و اجازه شفاعت به دست اوست در خواست مي کنيم:

    ” بار خدايا ! پيامبر ما را در روز قيامت شفيع ما قرار بده ” . يا اين‌كه مي‌گوييم : ” بار خدايا ! صالحان و ملائكۀ خود را شفيع ما قرار بده ” و مانند اين سخنان كه از خداوند طلب مي‌كنيم نه از غير خدا . شفاعت در آخرت حق و واجب است بر هر مسلماني كه به آن ايمان داشته باشد … .

    #3868

    سيدنا عمر
    کاربر
    ما ميدانيم منظور شما از وسيله چيست مطمعن باشيد كه شما منظورتان رسول الله نيست و امامان هستند و به زور مي خواهيد اين را اثبات كنيد.
    چرا هرگز رسول خدا صلي الله عليه وسلم در زمان حياتشان به انبياي پيش خود توسل نفرمود تا شاگردانش را بياموزد که در وقت دعا کردن به پيامبران و خودش توسل کنند؟ و چرا پيامبر صلي الله عليه وسلم به يارانش امر نکرد که بعد از مرگش به او متوسل شوند؟حال آن مبتدعان چون از آوردن دليل عاجز مانده اند، اينبار ادعاي گزافي را کرده و مدعي شده اند که قبل از ابن تيميه رحمه الله بر سر توسل به پيامبر صلي الله عليه وسلم اجماع وجود داشته است؟!! بر اساس آيات قرآن و عمل صحابه رضي الله عنهم متوجه مي شويم که توسل به شخص پيامبر صلي الله عليه وسلم ممنوع بوده است، چرا هرگز يکي از اصحاب ايشان به پيامبر صلي الله عليه وسلم توسل نجستند؟
    از جمله کساني که قبل از شيخ الاسلام ابن تيميه (661-728هـ) در مورد عدم جواز توسل به پيامبر صلي الله عليه وسلم گفته بود، امام ابوحنيفه (80هـ – 150هـ) رحمه الله بودند.امام ابوحنيفه مي‌گويد: (براي هيچ شخصي جايز نيست که براي خواستن از خداوند به غير خدا توسل جويد، بلکه بايد از ذات اقدس الهي بخواهد و دعايي که به آن اجازه داده شده و انسان به انجام آن مأمور گرديده اين دعايي است که از اين فرموده خداوند استنباط مي‏شود: (و بهترين و زيباترين نامها فقط شايسته خداوند است، پس به اين نامها او را بخوانيد و از کساني که در نامهاي خدا دچار انحراف و سرگرداني مي‏شوند، دوري کنيد و آنها را ترک نماييد، به زودي سزا و کيفر اعمالشان را خواهند ديد.. (اعراف/180)). الدر المختار مع حاشية رد المختار، 6/396-397.باز امام ابوحنيفه مي‏گويد: « يكره أن يقول الداعي : أسألك بحق فلان أو بحق أنبيائك ورسلك وبحق البيت الحرام والمشعر الحرام» «مكروه است در دعا بگوييم: خداوندا! از تو بحق فلان كس، يا بحق پيامبران و رسولانت و يا بحق بيت الحرام و مشعر الحرام، مي‌خواهم مشكلم را حل كني ويا..‌.» (ر. ك. به شرح العقيدة الطحاوي/234 و اتحاف السادة 2/285 و شرح الفقه الاكبر/198).و اين دليل بر عدم جواز به توسل هر شخصي حتي رسول خدا صلي الله عليه وسلم نزد امام ابوحنيفه است.و باز امام ابوحنيفه مي‌گويد: «لا ينبغي لأحد أن يدعوا الله إلا به ، وأكره أن يقول بمعاقد العز من عرشك ، أو بحق خلقك» براي كسي شايسته نيست خداوند را بجز با خود او (اسمها، صفات و همان روشي كه مشروع قرار داده) بخواند و مكروه مي دانم كه بگويد از تو مي‌خواهم به تكيه‌گاههاي عزتِ عرشت يا بحق مخلوقاتت..[ التوسل والوسيلة ص82 , و نگاه کنيد به: شرح الفقه الأكبرص198].امام بزازي حنفي رحمة الله عليه متوفي 827 هجري قمري، که حدود 300 سال پيش از شيخ محمد ابن عبدالوهاب مي زيسته ، در «فتاواي بزازيه» ميفرمايد: «هر کس بگويد ارواح مشايخ حاضر است و احوال مردم را مي داند ، کافر مي شود».
    #3869

    سيدنا عمر
    کاربر
    وسيله بدان چيست بعد حرف بزن جناب آرمين آيا وسيله قبور امامان هستند؟
    نه خداوند مي فرمايد:«وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَي فَادْعُوهُ بِهَا»( اعراف 180).«و براي خداوند نامهاي نيكوست پس به وسيله آنها او را بخوانيد».«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَعِينُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ» (بقره 153). يعني: اى افرادى که ايمان آورده ‏ايد! از صبر (و استقامت) و نماز، يارى جوئيد. «الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(آل عمران 16). «كساني كه مي گويند پروردگارا ما ايمان آورديم پس گناهان ما را ببخش و ما را از عذاب آتش دور بگردان». «رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ» (آل عمران 53). «پروردگارا ما به آنچه نازل كردي ايمان آورديم و از فرستاده ات تبعيت نموديم پس ما را از شهادت دهندگان بنويس».
    اگر شخصي بر سر قبري حاضر گردد و صاحب قبر را واسطه ي بين خود و الله تعالي نمايد، اين عمل شرک اکبر است. (مثلا بگويد: اي فلاني نزد الله برايم دعا و شفاعت کن تا فلان مشکلم برطرف شود و يا فلان مرضم بهبود يابد). زيرا آنها ديگر مرده اند و توانايي رفع حاجات مردم و رساندن پيام مردم را به خدا ندارند و هيچ دليلي براي جواز آن وارد نشده است.
    آيا اهل تشيع و صوفي ها اين كار را نمي كنند اگر نمي كنند چرا قبر امام رضا رو هر روز بزرگتر مي كنند چرا دست به سينه روبه قبر مي ايستند؟
    در سوره فاطر الله تعالي به اين نکته اشاره مي کند که آن کسانيکه به غير از الله تعالي به فرياد و طلب حاجات خوانده مي شود، در روز قيامت از آنها – درخواست کنند گان- برائت مي کنند .اين اعلام برائت حتما خاص انسانها يا ملائک است و لازمه برائت اينست که آنها موجوداتي زنده بودند و بعدا مرده اند و سپس توسط محبانشان به فرياد خوانده شده اند:«إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ» ﴿فاطر 14﴾.يعني:« اگر آنها را بخوانيد دعاى شما را نمى‏ شنوند و اگر [فرضا] بشنوند اجابتتان نمى ‏كنند و روز قيامت‏ شرك شما را انكار مى ‏كنند و [هيچ كس] چون [خداى] آگاه تو را خبردار نمى ‏كند.
    مثلا پيامبران در روز قيامت براي مومنان نزد الله شفاعت مي کنند تا از گناهشان درگذرد و به بهشت داخل گرداند، يا شفاعت مي کنند تا از آتش جهنم بيرون آيند، اما اين شفاعت منوط به اجازه خداوند است، يعني تا خداوند اجازه ندهد احدي – حتي پيامبر صلي الله عليه وسلم – حق ندارد شفاعت کسي را بکنند، چنانکه مي فرمايد: «مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ» (بقره 255).«كيست كه نزد او جز به اجازه او شفاعت كند؟».
    و مي فرمايد: « تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ» (سبأ 23). «و شفاعت نزد او جز براي كسي كه به او اجازه دهد سودمند نيست».
    #3870

    سيدنا عمر
    کاربر
    اگر به مشركين مي گفتيد چرا شما آن بتها را عبادت مي کنيد؟ آنها در جواب مي گفتند: « مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى» (زمر 3). يعني: ما اينها را نمى پرستيم مگر بخاطر اينکه مارا به خداوند نزديک کنند».
    و بعد ادامه داده و فلسفه کارشان را چنين توضيح مي دادند: « وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ»(يونس 18). يعني: مى گويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!».اگر امروزه به عملکرد بعضي از مردم نگاه کنيم، مي بينيم که آنها نيز مانند همان مشرکان ‏زمان پيامبر صلي الله عليه وسلم عمل مي کنند! آنها بجاي ساختن بت اولياء الله بر سر ‏قبرهايشان مي روند تا بهتر تجسم کنند! و سپس از آنها مي خواهند نزد خدا برايشان شفاعت ‏کنند و صداي آنها را به خدا برسانند؛ اگر به آنها بگوئيد که چرا شما واسطه مي کنيد و چرا ‏غير خدا را پرستش مي کنيد؟ آنها مي گويند: ما آنها را پرستش نمي کنيم، فقط چون ما ‏انسانهاي گناهکاري هستيم و اين اولياء نيز نزد خدا مکانت و احترام فراواني دارند و اگر آنها ‏را واسطه نمائيم، خداي متعال نيز دعاي ما را اجابت مي کند! آيا اين همان پاسخي نيست که ‏مشرکان مي گفتند:‏« مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى» (زمر 3). يعني: ما اينها را نمى‏پرستيم مگر بخاطر ‏اينکه ما را به خداوند نزديک کنند»و بعد ادامه داده و فلسفه کارشان را چنين توضيح مي دادند: « وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ» ‏‏(يونس 18). يعني: مى‏ گويند: «اينها شفيعان ما نزد خدا هستند!».کسي که مي گويد: “يا علي مدد” اين سخن دعائي يعني: اي علي مرا ياري بده! و اين دعا کردن ‏و خواستن از اوست، درحاليکه مي بايست مستقيما از خدا طلب ياري مي جست، زيرا او هر ‏روز چند بار در نماز مي گويد: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» : «خداوند! تنها تو را مى‏پرستيم؛ و ‏تنها از تو يارى مى ‏جوييم». زيرا دعا عبادت است و براي ‏همين است که قرآن کريم صراحتا مي فرمايد:« وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا» (جن 18).‏
    يعني: و اينکه مساجد از آن خداست، پس هيچ کس را همراه با خدا نخوانيد!‏
    « وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَومِ الْقِيَامَةِ» (احقاف 5). ‏
    يعني: چه کسى گمراهتر است از آن کس که غير خدا را مى‏خواند که تا قيامت هم به او پاسخ ‏نمى‏ گويد؟!‏
    « وَلا تَدْعُ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لا يَنْفَعُكَ وَلا يَضُرُّكَ فَإِنْ فَعَلْتَ فَإِنَّكَ إِذًا مِنَ الظَّالِمِينَ * وَإِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ ‏بِضُرٍّ فَلا كَاشِفَ لَهُ إِلا هُوَ وَإِنْ يُرِدْكَ بِخَيْرٍ فَلا رَادَّ لِفَضْلِهِ يُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَهُوَ ‏الْغَفُورُ الرَّحِيمُ» [يونس:106-107]‏
    يعني: و به جاي الله کسي يا چيزي را به فرياد مخوان که به تو نه سودي مي رساند ونه ‏زياني. اگر چنين کني از ستم کاران ومشرکان خواهي شد. اگر الله تعالي به تو زياني برساند، ‏هيچ کس جز او نمي تواند فضل و لطف او را از تو برگرداند.
    #4472

    aliomare
    کاربر
    ای عزیزان اهل سنت آیا میدانستید احمد بن حنبل برسر قبر امام رضا میرفت واز آن حضرت حاجت میخاست
    #4473

    mohsen.bandari
    کاربر
    دوستان اهل تشیع ضمن استناد به آیه 35مائده که توسل به ائمه یک دستور قرآنی است ….که خداوند دستور داده است همه مومنین چه ما چه حضرت علی رض برای جهاد وتقرب به خدا و رستگاری وسیله(قبر) پیداکنید تا رستگار شوید چه با توسل به امامزاده بیژن سیار که کلید رستگاری برای مومنین افراد صالح است.

    .فلذا سوال: خود حضرت علی رض یا امام زاده بیژن باید چه وسیله ای پیدا کند تا رستگار شود؟؟؟به خدا؟؟ به خودش؟؟به پیامبران؟؟به قبر؟؟به نماز.جهاد ؟؟به چی؟؟

    ….و ماهم طبق وسیله ای برای تقرب پیدا میکند ما هم همان وسیله رو مد نظر داشته باشیم

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 6)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.