فریبی به نام عدالت صحابه

Home انجمن ها گفتگوی ازاد فریبی به نام عدالت صحابه

این جستار شامل 21 پاسخ ، و دارای 5 کاربر است ، و آخرین بار توسط  noor.haq در 9 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 22)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #22729

    salman110
    مشارکت کننده

    بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    یکی از اعتقاداتی که پایه گذار مذهب اهل سنت هست اعتقاد به افسانه ی عدالت صحابه هست که این اعتقاد مخالف قرآن و احادیث و تاریخ است.

    بعضی از صحابه اعمالی انجام دادند که نظریه ی عدالت صحابه را نقض میکند مانند تاثیر بعضی از صحابه در واقعه ی کربلا در شهادت حضرت سید الشهدا امام حسین علیه السلام و اهل ایشان است.

    سلیمان بن صرد خزاعی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله بوده است.

    ابن سعد در طبقات الکبری میگوید سلیمان بن صرد از صحابه بوده است:

    474- سُلَيْمَان بْن صرد بْن الجون
    بن أبي الجون. وهو عبد العزى بن منقذ بْن ربيعة بْن أصرم بْن ضبيس بْن حرام بْن حبشية بْن كعب بْن عمرو. ويكنى أَبَا مطرف.
    أَسْلَمَ وَصَحِبَ النَّبِيَّ – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ – وكان اسمه يسار. فَلَمَّا أسلم سَمَّاهُ رَسُولُ اللَّهِ – صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ –
    سُلَيْمَان. وكانت له سن عالية وشرف فِي قومه.

    الطبقات الکبری ط العلمیه جلد 4 صفحه 219 .

    و ابن اثیر در اسد الغابة میگوید:

    2230- سليمان بن صرد
    (ب د ع) سليمان بْن صرد بْن الجون بن أَبِي الجون بْن منقذ بْن ربيعة بْن أصرم بْن ضبيس ابن حرام بْن حبشية بْن سلول بْن كعب بْن عَمْرو بْن رَبِيعة، وهو لحي، الخزاعي، وولد عمرو هم خزاعة، كان اسمه في الجاهلية يسارًا فسماه رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ سليمان، يكنى أبا المطرف.وكان خيرًا فاضلًا .

    اسد الغابة ط الفکر جلد 2 صفحه 297 .

    و ابن حجر عسقلانی در الاصابة فی تمییز الصحابة میگوید:

    3470- سليمان بن صرد:
    بن الجون بن أبي الجون بن منقذ بن ربيعة بن أصرم بن ضبيس بن حرام بن حبشية بن سلول بن كعب، أبو المطرّف الخزاعيّ.
    يقال كان اسمه يسار، فغيره النبي صلّى اللَّه عليه وسلم.
    وقد روى عن النبي صلّى اللَّه عليه وسلم، وعن علي وأبي الحسن، وجبير بن مطعم.
    روى عنه أبو إسحاق السّبيعي، ويحيى بن يعمر، وعبد اللَّه بن يسار، وأبو الضحى، وكان خيّرا فاضلا.

    الاصابة فی تمییز الصحابة جلد 3 صفحه 144 .

    خب پس سلیمان بن صرد خزاعی صحابی بوده و به طبق نظر علما فاضل و عابد بوده است.

    سلیمان بن صرد صحابی فاضل و عابد نخستین کسی بود که به امام حسین علیه السلام نامه فرستاد و سپس امام حسین علیه السلام را رها کرد و حتی از حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام را نیز یاری نکرد تا حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام به شهادت رسیدند.

    ابن حجر عسقلانی در الاصابة می نویسد:

    كان ممّن كاتب الحسين، ثم تخلف عنه.

    از کسانی بود که به امام حسین علیه السلام نامه نوشت و سپس از او تخلف کرد.

    الاصابة فی تمییز الصحابة جلد 3 صفحه 144 .

    ابن سعد در طبقات الکبری میگوید:

    كان فيمن كتب إِلَى الْحُسَيْن بْن عليّ أن يقدم الكوفة فَلَمَّا قدمها أمسك عَنْهُ ولم يقاتل معه.

    از کسانی بود که به امام حسین بن علی علیه السلام نامه نوشت که به کوفه بیاید و وقتی امام حسین علیه السلام به کوفه آمد او را یاری نکرد.

    الطبقات الکبری ط العلمیه جلد 4 صفحه 219 .

    و ابن اثیر در اسد الغابة میگوید:

    كان فيمن كتب إِلَى الحسين بْن علي رضي اللَّه عنهما بعد موت معاوية، يسأله القدوم إِلَى الكوفة، فلما قدمها ترك القتال معه، فلما قتل الحسين ندم هو والمسيب بْن نجبة الفزاري، وجميع من خذله ولم يقاتل معه .

    از کسانی بود که بعد از موت معاویه نامه به امام حسین علیه السلام نوشت و از او خواست که به کوفه بیاید اما وقتی امام حسین علیه السلام به کوفه امد او را رها کردند.زمانی که امام حسین علیه السلام کشته شد پشیمان شدند.او و مسیب بن النجبة الفرازی و تمام کسانی که امام حسین علیه السلام را خوار کردند.

    اسد الغابة ط الفکر جلد 2 صفحه 297 .

    خب این صحابی عادل و فاضل و جلیل القدر رسول الله صلی الله علیه و آله در واقعه ی کربلا نقش داشته و سبط النبی سید الشباب اهل الجنة امام حسین علیه السلام را بعد از دعوت در میان دشمنان رها کرد و حتی از حضرت مسلم بن عقیل علیه السلام دفاع نکرد تا ایشان شهید شدند.

    ایا این عدالت صحابه است؟

    ایا عدالت صحابه یعنی شکستن بیعت و اماده سازی شرایط شهادت سبط النبی سید الشباب اهل الجنة امام حسین علیه السلام با رها کردن ایشان در بین دشمنان در جنگ؟

    بیدار شوید.عدالت صحابه فریبی بیش نیست. أَفَلَا تَعْقِلُونَ؟؟؟؟

    اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

    #22785

    noor.haq
    مشارکت کننده

    سلام

    #22806

    noor.haq
    مشارکت کننده

    یکی از آیاتی که اهل سنت برای اثبات عدالت و خوب بودن صحابه به آن استناد می‌کنند، آیه ۱۸ سوره فتح است که خداوند در این آیه می‌فرماید: لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا . الفتح / ۱۸ .به راستى خدا هنگامى که مؤمنان، زیر آن درخت با تو بیعت مى‏کردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دل هایشان ) از اخلاص بود را دانست و بر آنان آرامش فرو فرستاد و پیروزى نزدیکى به آن ها پاداش داد .
    جالا ای خواننده محترم بیا و ببین شیعه چگونه دشمنی خود را با صحابه قدم بقدم نشان میدهد:

    شبهه شیعه:
    جواب اول: این آیه شامل تمامی صحابه نمی‌شود؛ بلکه حد اکثر شامل کسانی می‌شود که در زمان بیعت رضوان حضور داشته‌اند و تعداد آن‌ها آن طور که علمای اهل سنت نقل کرده‌اند، ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ نفر بوده‌اند؛ چنانچه محمد بن اسماعیل بخاری می‌نویسد:
    ۴۴۶۳، عَنْ جَابِرٍ قَالَ کُنَّا یَوْمَ الْحُدَیْبِیَهِ أَلْفًا وَأَرْبَعَ مِائَهٍ .
    صحیح البخاری، ج۶، ص۴۵ .
    از جابر روایت شده است که گفت: ما در روز حدیبیه، هزار و چهار صد نفر بودیم .
    و این در مقابل تمامی صحابه رسول خدا که در زمان رحلت آن حضرت بیش از یک صد و بیست هزار نفر بوده‌اند، یک و نیم یا حد اکثر دو درصد خواهند شد. پس نمی‌توان از این آیه، عدالت تمامی صحابه و یا رضایت خداوند را از تمامی آن‌ها استفاده کرد؛ چرا که دلیل اخص از مدعا است.
    پاسخ اهل سنت:
    این جواب شیعه درست نیست، یعنی اگر من بگویم از همکلاسی های خود در مدرسه راضیم این به این معنی نیست که شیعه نتیجه بگیرد من از همکارانم در اداره راضی نیستم. شیعه خودش این را میداند، اما دشمنی با صحابه باعث شده تا به هر خس و خاشاکی چنگ بزند تا شاید یاران رسول الله صلی الله علیه وسلم را بد معرفی کند.
    وانگهی حتی، همین ۱۴۰۰ نفر را اگر شما مشمول آیه بدانید معنیش این میشود که نوشته های شیخ مفید و صدوق و مجلسی و کلینی و خمینی کشک است و مذهب شیعه باطل است…
    اما شیعه برای این ۱۴۰۰ نفر هم تاویل دارد!! بخوانید:

    دنباله پاسخ رافضی:
    جواب دوم: رضایت خداوند، شامل تمامی کسانی که در آن روز بیعت کرده‌اند، نخواهد شد؛ بلکه فقط شامل کسانی می‌شود که با ایمان قلبی بیعت کرده‌اند؛ زیرا خداوند رضایت خود را مشروط به داشتن ایمان کرده است« رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ » و با انتفاء شرط، مشروط نیز به خودی خود منتفی خواهد شد .
    اگر قرار بود که ایمان حقیقی شرط رضایت نباشد، خداوند می‌فرمود: « لقد رضی الله عن الذین یبایعونک … »
    به عبارت دیگر: حد اکثر چیزی که از این آیه استفاده می شود، این است که خداوند از تمامی «مؤمنینی» که بیعت کردند راضی شده است؛ اما هرگز ثابت نمی‌کند که تمامی کسانی که بیعت کرده‌اند، مؤمن حقیقی نیز بوده‌اند؛ پس خداوند با قید « عَنِ الْمُؤْمِنِینَ » منافقینی همچون عبد الله بن أبی و … و یا کسانی در ایمان خود شک داشته‌ و حقیقتا بیعت نکرده‌اند، خارج می‌کند و رضایت خداوند شامل حال آن‌ها نخواهد شد؛ چنانچه شامل مؤمنینی که در این بیعت حضور نداشته‌اند نیز نمی‌شود .
    از این رو، این‌ آیه شامل کسانی همچون عمر بن الخطاب که در همان زمان و یا بعد از آن در نبوت پیامبر اسلام شک داشته‌ و از روی ایمان بیعت نکرده‌اند، نخواهد شد . قضیه شک عمر در نبوت رسول خدا، در بسیاری از کتاب‌های اهل سنت به صورت مفصل آمده است
    «… والله لقد دخلنی یومئذٍ من الشک حتى قلت فی نفسی: لو کنا مائه رجلٍ على مثل رأیی ما دخلنا فیه أبداً ! . »
    کتاب المغازی، الواقدی، ج ۱، ص ۱۴۴، باب غزوه الحدیبیه، طبق برنامه المکتبه الشامله، الإصدار الثانی، این کتاب را در این سایت نیز می‌توانید پیدا کنید . http://www.alwaraq.net/Core/index.jsp?option=1 .
    قسم به خدا چنان شک کرده بودم که با خودم می گفتم: اگر صد نفر با من هم نظر بود، هرگز این معاهده را نمی‌پذیرفتم
    آیا خداوند می‌تواند از چنین کسی رضایت دائمی خود را اعلام نماید ؟ آیا عدم ایمان قلبی به نبوت رسول خدا و شک در آن با رضایت خداوند از آن شخص قابل جمع است ؟!

    پاسخ اهل سنت:
    اما اینکه گفتی الله فرموده:
    « رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ » .
    و نفرموده: « لقد رضی الله عن الذین یبایعونک … »
    هم دلیل بر قلب بیمار توست، آیه را درست بخوان. چرا آیه را زیر چاقوی قصابی تکه تکه میکنی؟ آیه این است:
    لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشجره
    معنی ایه این است که الله از همه مومنان که زیر شجره بیعت کردند راضی است،
    الله عموما ا ز همه مومنان راضی است اما اینجا مومنان صفت برجسته ای دارند و از مومنان عادی برترند چون ((زیر درخت با رسول الله پیمان بستند))، و تو ی عالم شیعه آخر چی داری میگویی ؟ آیا آیمان بقیامت نداری ؟!

    بعد در آیه بصراحت ذکر شده که الله دارد از قلب های آنها تعریف میکند آیه را خوب بخوان !!
    لَقَدْ رَضِیَ اللَّهُ عَنِ الْمُؤْمِنِینَ إِذْ یُبَایِعُونَکَ تَحْتَ الشَّجَرَهِ فَعَلِمَ مَا فِی قُلُوبِهِمْ فَأَنْزَلَ السَّکِینَهَ عَلَیْهِمْ وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا . الفتح / ۱۸ .
    به راستى خدا هنگامى که مؤمنان، زیر آن درخت با تو بیعت مى‏کردند از آنان خشنود شد، و آنچه در دل هایشان ( اخلاص) بود را،دانست پس (برای همین کار ها یعنی بیعت با قلب پاک و اخلاص )بر آنها آرامش را نازل کرد و پیروزی سریعی را پاداش داد
    الله قلب های آنها را تزکیه شده میداند و شیعه اگر و مگر میگوید!!
    اما در مورد گفته عمر رضی الله عنه:
    بفرض درست بودن حرف تو در تهمت به عمر رضی الله عنه ، پس معلوم میشود عمر رضی الله عنه ۱۰۰ نفر هم نداشته و بقیه مومن بودند ای بی انصاف اگر حرف عمر رضی الله عنه را شاهد میاری پس اقلا قبول کن ۱۳۰۰ نفر بقیه مومن بودند اما مرض قلب تو کی بتو این اجازه میدهد؟
    و در مورد شک عمر مفصل نوشتیم اینجا را بخوانید
    http://www.islamtxt.net/question/16

    دنباله شبهه رافضی:
    جواب سوم: این رضایت نمی‌تواند دائمی و ابدی باشد و یا عاقبت به خیر شدن تمامی کسانی که آن‌جا حضور داشتند را تضمین نماید؛ زیرا حداکثر چیزی که آیه ثابت می‌کند این است که خداوند از آن‌ها در زمانی که بیعت کرده‌اند، راضی شده است و علت رضایت نیز پیمانی است که در آن روز بسته‌اند .
    به عبارت دیگر: این رضایت تا زمانی باقی خواهد بود که علت آن؛ یعنی بیعت و عهد و پیمان نیز به حال خود باقی باشد و تغییر و تبدیلی در آن ایجاد نشود؛ زیرا وجود معلول بدون علت، محال است .

    پاسخ اهل سنت:
    این گفته شیعه درست است، یعنی ما اهل سنت هرگز غلو نمیکیم و نمیگوییم که همه صحابه،صد درصد بهشتی هستند.
    ما مثل علمای شیعه نیستیم که؛ قبل از آنکه قیامت بپا شود؛ خمینی را قبل از انکه به الله حساب پس بدهد؛بهشتی کردند و برایش زیارتگاه ساختند!! و میروند او را شفیع میکنند پیش الله!!
    یعنی قبل از آنکه قیامت بپا شود، در کارنامه خمینی و امثال خمینی نمره بیست نوشته اند و بردندشان فردوس اعلی و مقام شفاعت هم به آنها دادند!!!!! پس قضاوت الله چی شد ؟ قاضی روز قیامت شمایید یا الله ؟ مالک یوم الدین شمایید یا الله؟
    نه ما این را نمیگوییم !
    ما میگوییم مدار کار به پایان آن است زیرا پیامبر فرمود:
    إِنَّ الرَّجُلَ لَیَعْمَلُ فِیمَا یَرَى النَّاسُ بِعَمَلِ أَهْلِ الْجَنَّهِ وَإِنَّهُ مِنْ أَهْلِ النَّارِ، وَإِنَّهُ لَیَعْمَلُ فِیمَا یَرَى النَّاسُ بِعَمَلِ أَهْلِ النَّارِ وَإِنَّهُ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّهِ، وإِنَّمَا الأَعْمَالُ بِالْخَوَاتِیمِ”. المعجم الکبیر لطبرانی
    بدرستیکه مرد،کارهای نیکی میکند تا آنجا که مردم فکر میکنند دارد کار بهشتی ها را میکند در حالیکه او از اهل جهنم است و هست مردی که کارهایش را مردم اینطور میبینند که او جهنمی است در حالیکه او بهشتی است ( دلیل این است که ) نتیجه و آخر کار مهم است.
    پس این است عقیده اهل سنت!
    برای همین سنی امام زاده ندارد چون نمیداند فلان آدم صالح، بهشتی هستند.
    حالا شیعه جواب بدهد که چرا سر قبر خمینی و مجلسی زیارتگاه ساخته ؟ از کجا میداند اونها از اهل بهشتند آیا اخبار روز قیامت را در روزنامه کیهان نوشته اند

    اما یک نکته مهم …
    بله ما نمیدانیم کی بهشتی است کی جهنمی
    البته رسول الله صلى الله علیه وسلم افرادی را بنام اسم و رسم صدا کردند، که اینها از اهل بهشتند مثل عایشه، ابوبکر، عمر؛ عثمان؛ علی، طلحه، زبیر، بلال، عکرمه رضى الله عنهم و….ایشان البته جانب از الله این خبر را بما دادند
    و این را هم باید بدانیم که به هر حال الله از کسانیکه در زیر درخت برای حمله فدایی با رسولش ، بیعت کرده بودند راضی شد.
    حالا فرض کنید، اشخاصی، از کلاس اول تا کلاس دوازده شاگرد اول بوده اند الله گواهی داده که اونها شاگرد اولند، کدام نادان حاضر است شرط ببندد که هیچکدام از اونها در کنگور قبول نمیشوند ؟!
    ممکن است یکی به هر دلیلی قبول نشود، اما این ممکن نیست که هزار شاگرد ممتاز قبول نشوند و تنبل های کلاس( خمینی و سیستانی) قبول شوند و شفیع باشند .
    آیا دانا قرآن را رها میکند و میرود دنبال گفته های بی دلیل مغرضان ؟!!

    #22807

    noor.haq
    مشارکت کننده

    برخی اعتقاد به عدالت صحابه پیامبر صلى الله علیه وسلم را مبالغه آمیز می‌خوانند وپاره‌ای از شبهات را مطرح می‌نمایند تا این اعتقاد را مخدوش و نادرست جلوه دهند؛ در حالیکه اگر این گونه ادعاها مورد تحقیق و بررسی قرارگیرند بی‌اساس بودنشان کاملاً به اثبات می‌رسد و هیچ گونه تردیدی در اعتقاد به عدالت صحابه باقی نخواهد ماند…

    اولاً: اگر مسأله عدالت صحابه پیامبر صلى الله علیه وسلم از دیدگاه عقل سلیم و منطقی مورد بررسی قرارگیرد، مشخص می‌گردد که از وظایف مهم بعثت رسول‌اکرم صلى الله علیه وسلم آن بود که همه جهانیان را به دین ابدی اسلام فراخواند و در این راستا وظیفه داشت تا در جهت اصلاح و تزکیه آنان سعی نماید. چنانکه خداوند می‌فرماید :
    «هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولًا مِّنْهُمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَیُزَکِّیهِمْ وَیُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَالْحِکْمَهَ وَإِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلَالٍ مُّبِینٍ» (جمعه :۲) (اوست که در میان مردم بی سواد، پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات او را بر آنان بخواند و آنان را [از آلودگی های فکری و روحی] پاکشان کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد، و آنان به یقین پیش از این در گمراهی آشکاری بودند)
    حال اگر کسی بگوید پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم در مدت ۲۳ سال ازبعثت خویش موفق شد تا افراد معدودی را به اعتقاد راستین و ایمان کامل دعوت دهد؛ و در حقیقت اهداف بعثت رسول اکرم صلى الله علیه وسلم عقیم مانده و رسول اکرم صلى الله علیه وسلم در دعوت خویش ناموفق بوده‌است مسلماً چنین ادعایی برخلاف واقعیت امر است.

    ثانیاً : رسول اکرم صلى الله علیه وسلم در حالی وفات نمودند که دین اسلام، فراتر از شبه جزیره‌ عربستان گسترش نیافته بود و با وفات آن حضرت صلى الله علیه وسلم تعداد انبوهی از قبایل تازه مسلمان عرب، مرتد شدند و اوضاع چنان وخیم شد که بیم آن می‌رفت که بساط اسلام بکلی برچیده شود، اما در چنان وضعیت جانشین به حق پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم حضرت ابوبکر صدیق رضی الله عنه و سایراصحاب پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم اعم از مهاجرین و انصار شمشیر به دست گرفتند و برای پیشبرد اهداف دین اسلام و مقاصد بعثت رسول اکرم صلى الله علیه وسلم با مرتدین به مبارزه پرداختند؛ از آن پس نیز همواره در فکر جهاد و گسترش اسلام بودند تا آنکه جانشین دوم رسول اکرم صلى الله علیه وسلم ؛ عمر فاروق رضی الله عنه دو امپراطوری بزرگ ایران و روم را شکست داد و اصحاب موفق شدند تا دعوت پیامبر اسلام صلى الله علیه وسلم را به اقصی نقاط جهان برسانند آیا بجاست که کسانی را که تمام وجودشان را در راه اسلام فدا نمودند، متهم نماییم که پس از وفات رسول اکرم صلى الله علیه وسلم به فرامین الهی پشت کردند و به خاطر منافع دنیوی و اغراض شخصی دستورات رسول اکرم صلى الله علیه وسلم را به هیچ انگاشتند و به ظلم و خیانت روی آوردند !؟

    ثالثاً : در مدینه منوره دسته‌ای بودند که ظاهراً تسلیم اسلام شده بودند و در جرگه مسلمانان قرارگرفته بودند، اما با فتنه‌انگیزی و سر پیچی از پیامبر صلى الله علیه وسلم و با عدم حضور در جهاد و سازشکاری با دشمنان، منافق خوانده می‌شدند؛ خداوند عزوجل در آیات متعددی از قرآن کریم نقاب از چهره‌ی کریح و دوروی منافقان بر می‌دارد و حقایق اسرار و اهداف شوم آنان را برملا می‌سازد چنانکه می‌فرماید:
    « وَیَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَمِنکُمْ وَمَا هُم مِّنکُمْ وَلَٰکِنَّهُمْ قَوْمٌ یَفْرَقُونَ ﴿۵۶﴾ لَوْ یَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَّوَلَّوْا إِلَیْهِ وَهُمْ یَجْمَحُونَ ﴿۵٧﴾ » (توبه:۵۶-۵۸) «به خدا سوگند می‌خورند که آنان ازشمایند، در حالی که از شما نیستند و گروهی هستند که می‌ترسند. اگر پناهگاهی یا غارهائی پیداکنند شتابان بدانجا می‌روند، در میان آنان افرادی هستند که در تقسیم زکات از تو عیبجوئی می‌کنند و ایراد می‌گیرند، اگر به آنان چیزی از غنائم داده شود خشنود می‌شوند و اگر چیزی به آنان داده‌نشود ناگاه خشم ‌می‌گیرند».

    « یَعْتَذِرُونَ إِلَیْکُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَیْهِمْ ۚ قُل لَّا تَعْتَذِرُوا لَن نُّؤْمِنَ لَکُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِکُمْ ۚ » (توبه/ ۹۴)
    «وقتی به سوی آنان برگردید، ایشان شروع به عذرآوری می‌کنند. بگو عذرخواهی نکنید ما هرگز گفته‌های شما را باور نخواهیم کرد خداوند ما را از خبرهایشان آگاه ساخته‌است»
    برخی با مورد استفاده از عدم آگاهی عموم مردم به تحریف شأن نزول و معانی و مصداق این نوع آیات قرآنی می پردازند و چنین وانمود می‌کنند که این آیات درباره‌ی اصحاب پیامبر صلى الله علیه وسلم نازل شده‌اند. چنین روشی اگر به غیر عمد انجام می‌گیرد ناآگاهی از تفسیرو مفهوم قرآن است که هیچ گونه ارزش علمی و تحقیقی ندارد. اما اگر کسی مصداق آیاتی را که در مورد منافقان نازل شده‌اند، اصحاب پیامبر صلى الله علیه وسلم می‌داند و از روی عمد چنین کاری را انجام می‌دهد بدون تردید عینک تعصب و غرض ورزی بر چشم دارد و نمی‌خواهد در مقابل حقیقت تسلیم شود که چنین روشی ستمی آشکارا و اجحافی عظیم در حق اصحاب پیامبر اسلام محسوب می‌شود. برای داوری و بطلان قضاوت یکطرفه به آیات ذیل توجه نمایید: خداوند در سوره‌ی توبه در مورد ماهیت مؤمنان و منافقان می‌فرماید:
    (وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ۚ ذَٰلِکَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ ﴿١٠٠﴾ وَمِمَّنْ حَوْلَکُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ ۖ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِینَهِ ۖ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ ۖ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ ۚ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَیْنِ ثُمَّ یُرَدُّونَ إِلَىٰ عَذَابٍ عَظِیمٍ ﴿١٠١﴾ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿١٠٢﴾ (سوره توبه)
    «پیشگامان نخستین مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی روش آنان را در پیش گرفتند و راه ایشان را به خوبی پیمودند، خداوند از آنان خوشنود است و ایشان هم از خدا خشنودند و خداوند برای آنان بهشت را مهیا ساخته است که در زیر ( درختان وکاخهای ) آن رودخانه‌ها جاری است و جاودانه در آنجا می‌مانند این است پیروزی بزرگ؛ در میان عربهای بادیه نشین اطراف شما و در میان خود اهل مدینه، منافقانی هستند که تمرین نفاق کرده‌اند و در آن مهارت پیدا نموده‌اند تو ایشان را نمی‌شناسی و بلکه ما آنان را می‌شناسیم اینان را دوبار عذاب خواهیم ‌داد و سپس در آخرت روانه‌ی عذاب بزرگی می‌کردند، مردمان دیگری هم هستند که) نه از پیشگامان نخستین و نه از منافقین بشمارمی‌آیند) و به گناهان خود اعتراف می‌کنند و کارهای خوب را با کار بد درآمیخته‌اند، امید است که خداوند توبه آنان را بپذیرد، همانا خداوند دارای مغفرت فراوان و رحمت بی‌کران است»
    براستی پیشگامان اسلام در هجرت، انفاق، شرکت در جهاد، نصرت و یاری پیامبر صلى الله علیه وسلم چه کسانی‌بوده‌اند هر توجیه و تأویلی که ما بکنیم نمی‌توانیم بزرگان صحابه از جمله حضرت ابوبکر،حضرت عمر، حضرت عثمان، حضرت علی، حضرت طلحه، حضرت زبیر، حضرت ابوعبیده، حضرت عبدالرحمن بن عوف، حضرت سعد، حضرت سعید رضی الله عنهم اجمعین و ازواج مطهرات و تعداد کثیری را که در غزوه‌ی بدر، احد،احزاب، صلح حدیبیه و غزوه‌ی تبوک شرکت جستند از لیست مهاجرین و انصاری که پیشگامان دین اسلام محسوب می‌شوند خارج کنیم.

    منافقان مدینه به سرکردگی عبدالله بن ابی که افرادی سودجو، اخلالگر و دشمنان اسلام بودند، کاملاً مشخص‌اند این افراد در هیچ جنگی همراه پیامبر نمی‌شدند و حاضر نبودند به خاطر اسلام حتی عرقی بریزند، یکبار که عبدالله بن ابی با سیصد و اندی نفر در غزوه‌ی احد شرکت جست از نصف راه برگشت از این رو حساب اینان با حساب اصحاب فداکار و ایثار گر پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم جدا است.
    در ادامه‌ی آیه نیز خداوند به افرادی اشاره می‌‍فرماید که در اواخر، اسلام آوردند و از آن پس به یاری اسلام روی آوردند گر چه این افراد پرونده‌های سنگین داشتند اما پیامبر صلی الله علیه وسلم اسلام آنان را پذیرفت و خداوند نیز آنان را مورد بخشش قراداد.
    رابعاً : بدون تردید اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم معصوم نبودند و بنابر تقاضای فطری و بشری گاهی اوقات دچار اشتباه و یا ارتکاب گناه می‌شدند اما این مساله باعث نمی‌شود که آنان برای همیشه از رحمتهای الهی طرد شوند و هرگز بخشوده نشوند. از دیدگاه قرآن سبب کفاره‌ی گناهان آنان شده و توبه‌شان به درگاه الهی پذیرفته شده‌است.
    (لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِیِّ وَالْمُهَاجِرِینَ وَالْأَنصَارِ الَّذِینَ اتَّبَعُوهُ فِی سَاعَهِ الْعُسْرَهِ مِن بَعْدِ مَا کَادَ یَزِیغُ قُلُوبُ فَرِیقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِیمٌ ﴿١١٧﴾ وَعَلَى الثَّلَاثَهِ الَّذِینَ خُلِّفُوا حَتَّىٰ إِذَا ضَاقَتْ عَلَیْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَیْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَیْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَیْهِمْ لِیَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ ﴿١١٨﴾ ». ( توبه : ۱۱۷-۱۱۸)
    «خداوند توبه پیامبر و مهاجرین و انصار را پذیرفت آنانی که در روزگار سختی از پیامبر پیروی کردند بعد از آنکه دلهای دسته‌ای از آنان اندکی مانده بود که منحرف شود بازهم خداوند توبه‌ی آنان را پذیرفت چرا که او بسیار رئوف و مهربان است خداوند توبه‌ی آن سه نفر را که واپس نهاده شدند نیز می‌پذیرد. تا بدانجا که زمین با همه‌ی فراخی برآنان تنگ شد و دلهایشان بهم آمد. و دانستند که هیچ پناهگاهی‌ از خدا جز بسوی او وجودندارد. آنگاه خداوند بر آنان رجوع کرد بیگمان خدا بسیار توبه پذیر و مهربان است».
    مولانا مفتی محمد شفیع عثمانی ( رحمه‌الله) در تشریح آیه‌ی مزبور می‌فرماید:
    مفهوم این آیه، آن است که قرآن نصیحت کرده اگر احیاناً فردی از صحابه اعم از سابقین و متأخرین در طول زندگی، مرتکب گناهی‌ شود بر جرم گناهش پایدار نخواهد ماند بلکه او توفیق توبه می‌یابد و به طفیل ارادت و محبت به پیامبراسلام صلی الله علیه وسلم و خدمات ارزنده‌ای که در راستای یاری اسلام انجام داده و به برکت حسناتش، خداوند او را معاف خواهدنمود.
    «وفات هیچ یک از آنان فرا نخواهد رسید مگر اینکه خداوند گناهانش را آمرزیده باشد به همین دلیل کسی حق ندارد تا آنان را فاسق یا ساقط العداله بخواند، با آنکه در هنگام ارتکاب گناه، احکام و حدود اسلامی برآنان اجرا می‌شود و آن عمل در نوع خود نیز فسق تلقی می‌گردد چنانکه در آیه شریفه « ان جاءکم فاسق بنبأ»آمده است، اما از آنجائی که توبه و آمرزش آنان از نص قرآن مفهوم می‌گردد، فاسق خواندن آنان در هیچ صورتی جایز نیست.» 1
    در غزوه احد نیز که برخی برای نقض قضیه‌ عدالت صحابه از نافرمانی صحابه استناد می‌کنند، خداوند عزوجل می‌فرماید:
    « إِنَّ الَّذِینَ تَوَلَّوْا مِنکُمْ یَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّیْطَانُ بِبَعْضِ مَا کَسَبُوا ۖ وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ ۗ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِیمٌ » (آل عمران/۱۵۵)
    « آنان که در روز رویاروئی دو گروه ( مسلمانان و کافران در جنگ احد) فرارکردند. بیگمان شیطان به سبب برخی از عملکرد شان آنان را به لغزش انداخت و همانا خداوند آنان را بخشید چرا که خداوند آمرزنده و بردبار است».

    پرواضح است که خداوند در این آیه آمرزش و مغرفت خویش را نسبت به عملکرد برخی از اصحاب پیامبر اعلام می‌دارد. لذا تأویل و تحریف این مسأله و اثبات جرم برای اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم کاملاً غیر عقلانی است.
    عامه اصحاب رسول اکرم صلی الله علیه وسلم که در لیست مهاجرین و انصار رضی الله عنهم و شرکت کنندگان در غزوات مختلف داخل اند به بشارت‌های قرآن و احادیث پیامبر صلی الله علیه وسلم برای همیشه مورد رضایت و آمرزش خداوند قرار گرفته‌اند. از جمله طالب بن ابی بلتعه که بخاطر پاره‌ای از مصالح فردی خویش نامه‌ای به سوی مشرکان مکه فرستاد که آنان را از تهاجم پیامبر به مکه آگاه می‌ساخت اما پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم از طریق وی با خبر شد و حضرت علی را همراه با تعدادی از صحابه برای دستگیری حامل نامه فرستاد آنگاه حضرت عمربن خطاب گفت: ای رسول خدا ! اجازه بدهید گردنش را بزنم. وی به خدا و پیامبرش خیانت کرده و نفاق ورزیده، رسول خدا صلی الله علیه وسلم فرمودند « انت قد شهد بدرا و مایدریک یا عمر؟ لعل الله قد اطلح علی اهل بدر فقال: اعملو ماشتتم فقد غفرت لکم» 1وی در جنگ بدر شرکت داشته است و چه می‌دانی ای عمر؟ شاید خداوند به اهل بدر اظهار لطفی کرده‌باشد که فرموده : «هر چه می خواهید انجام دهید. من شما را آمرزیده‌ام.

    در روایت دیگر آمده است :
    « ان عبدا لحاطب جاء رسول‌الله یشکورحاطباً فقال : یا رسول الله لیدخلن حاطب النار، فقال رسول الله: «کذبت لایدخلها، فانه قد ظهر بدراً و الحدیبیه ».
    «برده‌ی حاطب از او نزد پیامبر شکایت کرد و گفت : ای رسول خدا ، یقیناً حاطب به آتش (جهنم) داخل خواهدشد؛ رسول خدا فرمود : « دروغ گفتی او به آتش داخل نخواهدشد، زیرا در جنگ بدر و صلح حدیبیه حضور داشته‌است «
    برخی ایراداتی را درباره عدالت ولید بن عقبه مطرح می‌نمایند و ادعا می‌نمایند که آیه‌ی : (یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِن جَاءَکُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَیَّنُوا أَن تُصِیبُوا قَوْمًا بِجَهَالَهٍ فَتُصْبِحُوا عَلَىٰ مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِینَ) ﴿الحجرات: ۶﴾ «در مورد وی نازل شده‌است و اگر او عادل است چرا فاسق خوانده شده ‌است »

    در پاسخ به این ایراد باید بگوییم :
    اولاً : در مجموعه آیات قرآنی و احادیث رسول‌اکرم صلی الله علیه وسلم فقط در یک مورد، تصریح به «فسق» وجود دارد. و در مقابل آیات متعدد و احادیث بیشماری درباره‌ی فضائل و مناقب اصحاب نیز است و به خاطر همین یک مورد مشخص نمی‌توان عدالت همه اصحاب را زیر سئوال برد؟!
    با توجه به اینکه اعتقاد اهل سنت و جماعت به عدالت صحابه از قرآن و احادیث مستنبط می‌گردد می‌توان به یک مورد از کسانی را که بعد از فتح مکه ایمان آوردند و تا آن هنگام تحت تأثیر کامل ایمان و مصاحبت پیامبرصلی الله علیه وسلم قرارگرفته و بود از دیدگاه قرآن فاسق خواند؛ اما با این اعتقاد که بعدها این صحابی بزرگوار با رشادتها و خدماتی که در راه شکوفایی اسلام انجام داد مورد عفو و بخشش خداوند عزوجل قرارگرفت. چنانکه امام شمس‌الدین،احمد ذهبی در این باره می‌فرماید‌: « و کان مع فسقه ـ و الله یسامحه ـ شجاعاً قائما بامر الجهاد».
    « او با آنکه مرتکب فسق شده‌ بود – و خداوند از او در گذرد- شجاع بود و به امر جهاد می‌پرداخت » حافظ بن حجر عقلانی ( رحمه الله ) می‌فرماید :
    « کانت ولایه الولید الکوفه سنه خمس و عشرین ، و کان فی سنه ثمان و عشرین غزا أذر، و هو امیر القوم و عزل سنه تسع و عشرین ». 2
    « ولایت ولید بر کوفه در سال بیست و پنجم هجری بود و در سال بیست و هشتم با اهل آذربایجان جنگید، در حالی که او امیر لشکر (مسلمانان) بود و در سال بیست و نهم عزل شد»
    این روایات بیانگر آن است که ولید مورد اعتماد صحابه قرارگرفت چنانکه در ادامه آن می‌آید حضرت عمر ( روز ) در زمان خلافت خویش او را بر جمع‌آوری صدقات النبی گماشت ؛ در هر حال این حجابی در شما کسانی قرارگرفت که خداوند درباره ایشان می‌فرماید : وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَآخَرَ سَیِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن یَتُوبَ عَلَیْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ﴿التوبه: ١٠٢﴾ افراد دیگری هم هستند که ) نه از پیشگامان نخستین و نه از منافقین‌اند) و به گناهان خود اعتراف می‌کنند و کار خوب را به کار بد می‌آمیزند، امید است که خداوند توبه‌ی آنان را بپذیرد بیگمان خداوند دارای مغفرت و رحمت فراوان است». خداوند تهمت زنندگان را نیز فاسق می‌خواند اما آنان را از رحمتهای خویش طرد نمی‌نماید، چنانکه می‌فرماید:
    (وَالَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَأْتُوا بِأَرْبَعَهِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِینَ جَلْدَهً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَهً أَبَدًا وَأُولَٰئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ) ﴿النور: ۴﴾ « کسانی که به زنان پاکدامن نسبت زنا می‌دهند، سپس چهار گواه نمی‌آورند، به آنان هشتاد تازیانه بزنید و هرگز گواهی دادن آنان را نپذیرید و چنین کسانی فاسق هستند مگر کسانی که توبه کنند چرا که خداوند آمرزگار و مهربان است. »

    ثانیاً : خداوند در سوره حجرات می‌فرماید : « اگر فاسقی برایتان خبری آورد آن را تحقیق و تبیین نمایید: «فَتَبَیَّنُوا » و نمی فرماید :«فلا تقبلوه » آن را هرگز قبول نکنید ؛ جمعی از علمای علم اصول برای حجیت خبر نیز به این آیه استدلال کرده‌اند چرا که آیه می‌گوید تحقیق و تبیین در خبر « فاسق » لازم است و مفهوم آن این است که اگر شخصی « عادل » خبری دهد، بدون تحقیق می‌توان پذیرفت ؛ با وجود این از « ولیدبن عقبه » هیچ حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه وسلم روایت نشده ؛ فقط دو روایت ( وجود دارد که آنهم در مورد خودش است.
    ولید بن عقبه روایت می‌کند که پس از فتح مکه، کودکان را نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم می آوردند و آن حضرت بر سر آنان دست می‌گشید و بر ایشان دعا می‌کرد ؛ مرا که (کودکی بودم) نزد آن حضرت آوردند و به خاطر این که با نوعی عطر (خلوق) معطر کرده بودند، حضرت دست بر من نکشید؛ که این روایت بخاطر ضعف سند و وجود عبدالله ابو موسی همدانی در اسناد و تناقض آن با روایت فرستادن ولید بن عقبه برای جمع‌آوری صدقات بنی المصطلق ضعیف و نادرست است.
    در روایت آمده است که ولید بن عقبه می‌گوید : پیامبر اسلام صلی الله علیه وسلم مرا برای جمع‌آوری صدقات بنی مصطلق فرستاد …
    از این نظر عملکرد فسق ولید بن عقبه تأثیری در اخذ احکام و شرایع اسلامی از طریق صحابه پیامبر صلی الله علیه وسلم ندارد و همه شان در مقام عدالت قرار دارند.

    #22808

    noor.haq
    مشارکت کننده

    ما اهل سنت، هرگاه روایتی را از رسول الله نقل کنیم،هرگز در مورد صادق بودن راوی اول ( یعنی صحابی) شکی نداریم و این قرار بین ماست که راوی اول را در نقل حدیث صادق میدانیم،و هرگز نمیگوییم در بین حلقه راویان، فلان صحابی است پس ضعیف است، اما بعد از صحابی، در راویان بعدی دقیق میشویم

    که آیا مردم خوبی بوده اند یا نه. شیعه به این طرز تلقی ما ایراد دارد.
    ببینیم انتقاد آنها را:
    شبهه شیعه:
    تعریف صحابه طبق نظر همه مذاهب اسلامی این است که هر کس در زمان پیامبر زندگی کرده باشد و آن حضرت را دیده و درک کرده باشد و اسلام آورده، جزء صحابه است (که به چند هزار تن میرسند)آیا اعتقاد به عدالت همه آنها امری معقول و قابل پذیرش است؟
    اگر همه صحابه عادل بودند پس آیات مربوط به منافقین در شان چه کسانی نازل می شد؟
    اگر همه صحابه عادل بودند پس آیه: (ان جاءکم فاسق بنباءفتبینوا) هرگاه فاسقی برای شما خبر آورد جستجو کنید که راست میگوید یا نه . این أیه در شان چه کسی نازل شده است؟ آیا آن فاسق، از اصحاب پیامبر نبود؟

    پاسخ اهل سنت:
    خلاصه حرف شیعه این است که شما از کجا میدانید در بین صحابه شخص منافقی خود را پنهان نکرده باشد؟
    ما میگوییم ای شیعه منظورت از این سخن چیست؟
    میخواهی ما را به همه بدبین کنی؟ خب چاره چیست؟ فرض کنیم حرفت درست باشد و منافقی خود را در بین صحابه پنهان کرده و ناشناخته مانده ! خب تو میخواهی ما چه کنیم ؟ میخواهی به همه بدبین باشیم و هیچ حدیثی را قبول نکنیم ؟
    با این روش نتیجه گیری، باید به حضرت علی هم مشکوک شویم !
    قبول داری؟
    نه قبول نداری و میگویی رسول الله، علی را جداگانه مدح کرده!
    خب عمر را هم ستوده! ابوبکر را عثمان را و همه اصحاب خود را با کلماتی مدح کرده اند، پس ما هم مثل تو به احادیث واضح عمل میکنیم، پس این شک و شبهه ایجاد برای چیست؟
    ای شیعه میدانم که چه میگویی!
    میگویی آن احادیث در مدح آنها جعلی است، خودشان در مدح خود ساخته اند و دروغ است!!
    میگوییم با همین استدلال، میتوانم ساکتت کنم و میتوانیم بگویم که احادیث در مدح علی ابوذر و مقداد و بلال و عمار نیز جعلی است، خودشان در مدح خود ساخته اند و دروغ است!!

    میگویی که ولی در تقوای علی و در مدح علی همه متفقیم و شیعه و سنی اختلافی ندارند، پس این روایات از شک و شبهه بالاتر است، اما روایات در مدح عمر متفق علیه نیست.
    میگوییم در پیش اهل سنت روایات در مدح عمر متفق علیه است و اینکه شیعه منکر است و با ما مخالف است این از ارزش احادیث ما نمیکاهد.

    مثال:
    ما و نصارا در تقوا و پاکی و راستگویی عیسی علیه سلام متفقیم، اما در پاکی و راستگویی حضرت محمد, آنها با ما مخالفند و قبول ندارند، قبول نداشتن آنها مگر از مقام پیامبر ما میکاهد که قبول نداشتن شیعه به مقام عمر لطمه بزند؟
    شیعه میگوید: بسیار خوب عشره مبشره وبقیه اصحابی که رسول الله مستقیما از آنها تعریف کرده را حالا کاری نداریم، اما شما همه صحابه را در نقل روایت عادل میدانید، در حالیکه سند از رسول الله ندارید.
    میگوییم رسول الله بصورت عمومی تمام صحاب خود را ستودند و بالاتر از آن، قرآن اصحاب محمد را میستاید،
    اما حرف شما این است که در این مجموعه یکی دونفر منافق یا فاسق بَر خورده اند، خب بفرض برَ خورده باشند این که باعث نمیشود با همه را بدور بریزیم، ما تا انجا که توانستیم منافقین را شناسایی کردیم و کافران نیز بر ما معلومند.
    و ما نمیگویم که همه صحابه، جملگی به بهشت میروند این بر ما معلوم نیست ( اما با توجه به تعریف قرآن از آنها ) امید دارم همه به بهشت بروند اما بطور قطع نمیتوانیم بگوییم
    و هرکس به دروغ به پیامبر حدیثی نسبت دهد کافر میشود، پس صحابی هر گناهی بکند محال است که شرک بورزد یا حدیث دروغین نقل کند، برای همین همه را در نقل حدیث صادق میدانیم اما این به این معنی نیست که آنها را معصوم و از پاک از گناه میدانیم ، و دروغ بستن بر رسول الله و بطور عمدی سخن دروغ از زبان ایشان گفتن، جایگاهش جهنم هست.
    اما شیعه هنوز امید دارد که با یک منافق نفوذی همه اصحاب پیامبر را بدنام کند!!

    ما میگوییم اولا منافقین شناخته شده بودند، دوما بفرض یک نفوذی یا دو نفوذی بوده باشند، اینکه دلیل نمیشود به خاطر دو نفر همه صحابه را بدنام کنیم و به همه شک کنیم این غرض ورزی است.

    در زمانی که مدیر مدرسه ای در تهران بودم، روزی مردی بنام جلال زینعلی حکم بدست آمد مدرسه ما !
    در حکم نوشته بود که او را بعنوان معلم امور تربیتی مقرر کنید،مدتی بعد با هم دوست شدیم و او سرگذشت خود را گفت
    گفت:
    در بیت امام خمینی پاسدار بودم، این آن زمانی بود که مجاهدین خلق رهبران دولتی را میکشتند، روزی برای خمینی بمبی گذاشتند اما منفجر نکردند فقط برویش نوشتند رویت را کم نکنی ترا هم به هوا میفرستیم!
    خمینی نمیتوانست ۷۰۰ پاسدار را عوض کنند، چون فقط یک نفر مجرم بود، نمیتوانست همه را مجازات کند خصوصا که ۶۹۹ نفر دیگر مخلص بودند،
    حالا اگر کسی به خمینی بگوید که همه این ۷۰۰ نفر را طرد کن و نیازی هم نیست که پاسدار نگه داری!! آیا مخلص به خمینی است؟
    آیا اگر کسی این ۷۰۰ را لعنت کند، بخاطر جرم یک نفر بخاطر نفاق یک نفر!! آیا او مخلص به نظام است؟
    آیا کسی که بخاطر جرم یک نفر، نه فقط این ۷۰۰ نفر را ناسزا بگوید که همه دوستان خمینی را در همه شهرها را فحش بدهد، میتوانیم بگوییم او دوستدار خمینی است ؟!!
    چه ربطی دارد جرم یک نفر، به همه صحابه؟!!!

    خمینی عاقلانه ترین کار را کرد، این ۷۰۰ نفر را در ۷۰۰ جای جدید، اما مناسب تعیین کرد و ۷۰۰ تا پاسدار جدید برای خود تعیین نمود و بخاطر یک نفر ۶۹۹ نفر دیگر را فدا نکرد.
    اما شیعه بما میگوید بخاطر یک منافق که آیا باشد یا نباشد، هیچ حدیثی را قبول نکنیم و به همه مشکوک باشیم و از خیر کثیر خود را محروم کنیم!!!
    طبعا او دوستدار اسلام نیست که چنین میگوید و سعی میکند با سفسطه ما را به همه مشکوک کند،

    بعد این آقای شیعه دلسوز؟!! که حرف اصیلیش این نیست
    او همه صحابه را از کوچک بزرگ منافق میداند او با هر ۷۰۰ پاسدار بد است بزرگ نمایی جرم یک نفر بخاطر دلسوزی به اسلام نیست هدف ضربه زدن به همه است.
    ای شیعه محترم اگر قرار باشد که ما به صحابه؛که ممدوح قرآن و حدیث هستند؛ شک کنیم بعد از آن به هیچکس اعتماد نمیکنیم و تو اولی تری که با دیده تردید به تو بنگریم ممدوح قران که قابل اعتماد نباشد، تو را چگونه معتمد خود بدانیم؟
    پس بازی کلامی شیعه برایش فایده ندارد زیرا ما اینقدر که او فکر میکند ساده نیستیم!
    و حرف آخر اینکه اگر منافقان حدیث های ما را میساختند باید روایات ما از شرکیات و کفریات پر میبود، ما در احادیث صحیح یک مورد سخن خلاف قرآن نداریم.

    #22827

    salman110
    مشارکت کننده

    السلام علیکم..

    باز جناب عالی مثل بقیه ی پست ها از بحث اصی منحرف شدید.

    هر کدام از ایاتی که بیان کردید هیچ کدام بر عدالت صحابه دلالت ندارد.

    اما خواهش میکنم فقط به سوال جواب دهید…و بحث در مورد ایات در بخش و تالاری دیگر….

    فقط پاسخ دهید ایا نقش داشتن در قتل نوه ی پیامبر ریحانه ی پیامبر حضرت حسین علیه السلام و اهلبیت ایشان عدالت صحابه را نقض میکند یا خبر????

    لطفا به جای انشا نویسی فقط به سوال جواب دهید.

    والسلام

    #22837

    noor.haq
    مشارکت کننده

    بسم الله الرحمن الرحیم . ظاهرا الحق و الأنصاف در قلبتان مرض هست مصداق آیه شریفه فی قلوبهم مرض؛ و حقد و کینه نسبت به اصحاب و شاگردان مخلص مکتب رسول به حد اعلای خود رسیده که در باطنتان شاگرادن مکتب رسالت را بعد سال ها فداکاریشان آن بزرگواران را عادل نمیدانید و در عوض شاگردان حوزه های شرکی و خرافی خود را عادل و خوب میدانید . شما اصلا فهمیدی و جواب بالا را خواندی که منظور از عدالت اصحاب چی هست؟ پیش خودت فکر کردی که منظور عصمت آنان ازخطا و اشتباه هست . جناب بفهم که منظور از عادل بودن شاگردان رسول که جوانی و مال و زن و فرزند و جانشان همه فدای رسول و راه ایشان کردند این است که اصحاب رسول وقتی در بحث و جریانی قرار بگیرند باتوجه به اجتهاد و استناد خودشان که نیتشان رضایت خدا و رسول است آن را انجام خواهند داد و نمیان برای مقاصد و غرض خود به عمد به خدا و رسول کذب نسبت دهند . یکی از شرایط رهبری جامعه و قضاوت بین دو نفر عادل بودن قضات و شاهدان هستند. آیا اصحاب رسول از قضات دادگاه ایران و رهبر و افرادمعمولی و بسیجیان و جانبازان جنگ 8 سال کمتر هستند؟ کسی ادعا نکرده که اصحاب خطا و گناه نداشتند بلکه بالاتر از بحث حسین اگر چشمت باز کنی اهلسنت در جنگ بین علی و معاویة و فتنه جمل که دو طرف صحابه بوده اند حق بیشتر به جانب علی میدهند . خطا و گناه جناب سلیمان بن صرد بخاطر پول و جاه و منصب نبود وما هم طرفداری کار ایشان نکردیم اما ایشان با توجه به موقعیت و شرایط زمان دچار وهم و اشتباه اجتهادی شدند و هدف از خروج حسین را قانع ندانستند همانطور که عده ای از اصحاب مخالفت با خروج حسین و رفتن به سمت کوفه کردند؛ خروج حسین با زن و بچه و افراد عادی و آرایش جنگی نداشتن طوری وانمود میکرد که ایشان برای جنگ و جهاد نرفته اند و الا سلیمان به ایشان میپیوست؛ شاید بگویید که وقتی حسین در محاصره قرار گرفت و مسلم کشته شد چرا اقدام نکرد.کجا آمده که سلیمان توان… 12:47
    *vesale…noor* دوباره آنلاین شده است12:47
    *vesale…noor* says:
    بسم الله الرحمن الرحیم . ظاهرا الحق و الأنصاف در قلبتان مرض هست مصداق آیه شریفه فی قلوبهم مرض؛ و حقد و کینه نسبت به اصحاب و شاگردان مخلص مکتب رسول به حد اعلای خود رسیده که در باطنتان شاگرادن مکتب رسالت را بعد سال ها فداکاریشان آن بزرگواران را عادل نمیدانید و در عوض شاگردان حوزه های شرکی و خرافی خود را عادل و خوب میدانید . شما اصلا فهمیدی و جواب بالا را خواندی که منظور از عدالت اصحاب چی هست؟ پیش خودت فکر کردی که منظور عصمت آنان ازخطا و اشتباه هست . جناب بفهم که منظور از عادل بودن شاگردان رسول که جوانی و مال و زن و فرزند و جانشان همه فدای رسول و راه ایشان کردند این است که اصحاب رسول وقتی در بحث و جریانی قرار بگیرند باتوجه به اجتهاد و استناد خودشان که نیتشان رضایت خدا و رسول است آن را انجام خواهند داد و نمیان برای مقاصد و غرض خود به عمد به خدا و رسول کذب نسبت دهند . یکی از شرایط رهبری جامعه و قضاوت بین دو نفر عادل بودن قضات و شاهدان هستند. آیا اصحاب رسول از قضات دادگاه ایران و رهبر و افرادمعمولی و بسیجیان و جانبازان جنگ 8 سال کمتر هستند؟ کسی ادعا نکرده که اصحاب خطا و گناه نداشتند بلکه بالاتر از بحث حسین اگر چشمت باز کنی اهلسنت در جنگ بین علی و معاویة و فتنه جمل که دو طرف صحابه بوده اند حق بیشتر به جانب علی میدهند . خطا و گناه جناب سلیمان بن صرد بخاطر پول و جاه و منصب نبود وما هم طرفداری کار ایشان نکردیم اما ایشان با توجه به موقعیت و شرایط زمان دچار وهم و اشتباه اجتهادی شدند و هدف از خروج حسین را قانع ندانستند همانطور که عده ای از اصحاب مخالفت با خروج حسین و رفتن به سمت کوفه کردند؛ خروج حسین با زن و بچه و افراد عادی و آرایش جنگی نداشتن طوری وانمود میکرد که ایشان برای جنگ و جهاد نرفته اند و الا سلیمان به ایشان میپیوست؛ شاید بگویید که وقتی حسین در محاصره قرار گرفت و مسلم کشته شد چرا اقدام نکرد.کجا آمده که سلیمان توانست و به عمد انجام نداد، از کجا معلوم ایشان خواسته به یاری قاصد حسین بشتابد و جلو ایشان نگرفته باشند؟ فرضا که به عمد هم یاری نرسانده باشد خب نگاه کن به حدیثی که دادی گرچه کار از کار گذشته بود و فایده نداشت اما همین که بعدا از کارشان بر خلاف سایرقاتلان پشیمان شدندو چه بسا توبه کرده باشند و خدا آنان را بخشیده باشد. اما خلاصه کلام گناه و خطای یک صحابه یا چند نفر دلیل بر بی ایمان شدن و غیره نباشد بلکه آنان شاگردان مکتب رسالت بودند و تاحد توانشان سعی در جلب رضایت خدا و رسول داشتند اما بخاطر طبع انسان بودنشان وآگاهی کامل به برخی از امور دنیا و دین نداشتن امکان دارد به خطا رفته باشند که باز هم از ارزش و حق گفتن آنان وبه عدالت رفتار کردند آنان نمی کاهد. پس جناب بجای ایراد واهی بر اصحاب رسول قلب و عقلت پاک کن از این تعصبات و غرض و حقد نسبت به آنان . اما بحث آیات قرآن که گفتی دلیل بر عادل و یا خوب بودن آنان نمیدهد. کسانی که الله آنان را در جای جای قرآن ستوده و کنتم خیر امة دانسته و دستور داده ایمانی همچون ایمان آنان داشته باشیم آمنوا کما آمن الناس. اتفاقا آیات قرآن و رفتار و فداکاری و عمل اصحاب هر عاقلی را به این وا میدارد که خوب بودن و ایمان و حق گو و عادل بودن آنان را اعتراف نماید. الحق شما و سلف یهودی شما طبق قرآن دشمن ترین افراد نسبت به رسول و اصحاب و افراد مومن هستید. مشرکان مکه و کفار جهان ادعا داشتند که صادق تر و عاشق تر از اصحاب محمد به محمد ندیدند.حالا چطور شده این اصحاب شدند ناعادل که به عمد به خدا و رسول بد نسبت دهند و خلاف حق عمل کنند . الله شفایت دهد جناب سلمان و قلب بیمارت را پاک گرداند که لابلای اوراق تاریخ میگردی و تجسس میکنید که شاید کوچکترین خطا ازاصحاب و فداییان رسول و دین ببینید و از آنجا آنان را بد یا ناحق و ناعادل جلوه دهید. قابل ذکر است اگر از هر دین و آیینی بپرسید بهترین و مخلص ترین و عادل ترین شما کیا هستند قطعا جواب خواهند داد اصحاب و یاران اولیه رسول و رهبر اصلی دینشان ؛ برعکس اگر از یک شیعه بپرسی بدترین و ناعادل ترین افراد امت کیا هستند البته اگرطفره نرود و کذب نبافد و تقیه نکند قطعا جواب خواهد داد شرورترین و بدترین و ناعادل ترین افراد امت همان اصحاب محمد بودند که بعد رسول طرف ابوبکر رفتند و دستور خدا و رسول را زیر پا گذاشتند و سهم در قتل فاطمه داشتند و غصب خلافت و به تبع آن ظلم هایی که در طی تاریخ به امامان و شیعیان شده. بازم تکرار میکنم الله متعال شفایت دهد جناب سلمان

    #22838

    noor.haq
    مشارکت کننده

    اینم جواب برادر وصال ومجاهد دین وروم های اهلسنت ومدیران طلوع به شما بود که حرفای شما بهشان ارجاع شد وجوابتان دادندو ضمنا دعوت به مناظره در رومشان فرمودند وظاهرا برادر مجاهد قبلا جواب به شبهات شما داده بودند

    #22843

    salman110
    مشارکت کننده

    جناب عزیز نور حق…من منتظر جواب هستم….ایا قتل سید الشباب اهل الجنت با عث.نفض عدالت شخص میشود یا خیر!???

    لطفا به جای طفره رفتن پایخ دهید اگر این مورد عدالت را نقض نمیکند!!!!پس عدالت توسط چه چیزی نقض میشود????

    خواهش میکنم به جای انشا نوشتن فقط پاسخ صریح دهید!!بله یا خیر????

    سلیمان بن صرد خزاعی صحابب جلیل بوده که در قتل سید الشباب اهل الجنت و حضرت مسل بن عقیل نقش اساسی داشته….اگر همچین کسی عادل است پس دینتان مبارک خودتان

    #22853

    noor.haq
    مشارکت کننده

    بسم الله الرحمن الرحیم . جناب سلمان بازم با پرسیدن سوال احمقانه و به زعم خودت یک انتخاب بین دو گزینه بله یا خیر می توانی حرف وغرض باطلت اثبات کنی؟ اگر چشمت باز کنی جواب سولت در پست بالا داده شد پس این بازیا فایده واست نداره. ظاهرا الحق و الأنصاف در قلبتان مرض هست مصداق آیه شریفه فی قلوبهم مرض؛ و حقد و کینه نسبت به اصحاب و شاگردان مخلص مکتب رسول به حد اعلای خود رسیده که در باطنتان شاگرادن مکتب رسالت را بعد سال ها فداکاریشان آن بزرگواران را عادل نمیدانید و در عوض شاگردان حوزه های شرکی و خرافی خود را عادل و خوب میدانید . شما اصلا فهمیدی و جواب بالا را خواندی که منظور از عدالت اصحاب چی هست؟ پیش خودت فکر کردی که منظور عصمت آنان ازخطا و اشتباه هست . جناب بفهم که منظور از عادل بودن شاگردان رسول که جوانی و مال و زن و فرزند و جانشان همه فدای رسول و راه ایشان کردند این است که اصحاب رسول وقتی در بحث و جریانی قرار بگیرند باتوجه به اجتهاد و استناد خودشان که نیتشان رضایت خدا و رسول است آن را انجام خواهند داد و نمیان برای مقاصد و غرض خود به عمد به خدا و رسول کذب نسبت دهند . یکی از شرایط رهبری جامعه و قضاوت بین دو نفر عادل بودن قضات و شاهدان هستند. آیا اصحاب رسول از قضات دادگاه ایران و رهبر و افرادمعمولی و بسیجیان و جانبازان جنگ 8 سال کمتر هستند؟ کسی ادعا نکرده که اصحاب خطا و گناه نداشتند بلکه بالاتر از بحث حسین اگر چشمت باز کنی اهلسنت در جنگ بین علی و معاویة و فتنه جمل که دو طرف صحابه بوده اند حق بیشتر به جانب علی میدهند . خطا و گناه جناب سلیمان بن صرد بخاطر پول و جاه و منصب نبود وما هم طرفداری کار ایشان نکردیم اما ایشان با توجه به موقعیت و شرایط زمان دچار وهم و اشتباه اجتهادی شدند و هدف از خروج حسین را قانع ندانستند همانطور که عده ای از اصحاب مخالفت با خروج حسین و رفتن به سمت کوفه کردند؛ خروج حسین با زن و بچه و افراد عادی و آرایش جنگی نداشتن طوری وانمود میکرد که ایشان برای جنگ و جهاد نرفته اند و الا سلیمان به ایشان میپیوست؛ شاید بگویید که وقتی حسین در محاصره قرار گرفت و مسلم کشته شد چرا اقدام نکرد.کجا آمده که سلیمان توانست و به عمد انجام نداد، از کجا معلوم ایشان خواسته به یاری قاصد حسین بشتابد و جلو ایشان نگرفته باشند؟ فرضا که به عمد هم یاری نرسانده باشد خب نگاه کن به حدیثی که دادی گرچه کار از کار گذشته بود و فایده نداشت اما همین که بعدا از کارشان بر خلاف سایرقاتلان پشیمان شدندو چه بسا توبه کرده باشند و خدا آنان را بخشیده باشد. اما خلاصه کلام گناه و خطای یک صحابه یا چند نفر دلیل بر بی ایمان شدن و غیره نباشد بلکه آنان شاگردان مکتب رسالت بودند و تاحد توانشان سعی در جلب رضایت خدا و رسول داشتند اما بخاطر طبع انسان بودنشان وآگاهی کامل به برخی از امور دنیا و دین نداشتن امکان دارد به خطا رفته باشند که باز هم از ارزش و حق گفتن آنان وبه عدالت رفتار کردند آنان نمی کاهد. پس جناب بجای ایراد واهی بر اصحاب رسول قلب و عقلت پاک کن از این تعصبات و غرض و حقد نسبت به آنان . اما بحث آیات قرآن که گفتی دلیل بر عادل و یا خوب بودن آنان نمیدهد. کسانی که الله آنان را در جای جای قرآن ستوده و کنتم خیر امة دانسته و دستور داده ایمانی همچون ایمان آنان داشته باشیم آمنوا کما آمن الناس. اتفاقا آیات قرآن و رفتار و فداکاری و عمل اصحاب هر عاقلی را به این وا میدارد که خوب بودن و ایمان و حق گو و عادل بودن آنان را اعتراف نماید. الحق شما و سلف یهودی شما طبق قرآن دشمن ترین افراد نسبت به رسول و اصحاب و افراد مومن هستید. مشرکان مکه و کفار جهان ادعا داشتند که صادق تر و عاشق تر از اصحاب محمد به محمد ندیدند.حالا چطور شده این اصحاب شدند ناعادل که به عمد به خدا و رسول بد نسبت دهند و خلاف حق عمل کنند . الله شفایت دهد جناب سلمان و قلب بیمارت را پاک گرداند که لابلای اوراق تاریخ میگردی و تجسس میکنید که شاید کوچکترین خطا ازاصحاب و فداییان رسول و دین ببینید و از آنجا آنان را بد یا ناحق و ناعادل جلوه دهید. قابل ذکر است اگر از هر دین و آیینی بپرسید بهترین و مخلص ترین و عادل ترین شما کیا هستند قطعا جواب خواهند داد اصحاب و یاران اولیه رسول و رهبر اصلی دینشان ؛ برعکس اگر از یک شیعه بپرسی بدترین و ناعادل ترین افراد امت کیا هستند البته اگرطفره نرود و کذب نبافد و تقیه نکند قطعا جواب خواهد داد شرورترین و بدترین و ناعادل ترین افراد امت همان اصحاب محمد بودند که بعد رسول طرف ابوبکر رفتند و دستور خدا و رسول را زیر پا گذاشتند و سهم در قتل فاطمه داشتند و غصب خلافت و به تبع آن ظلم هایی که در طی تاریخ به امامان و شیعیان شده. بازم تکرار میکنم الله متعال شفایت دهد جناب سلمان

    #22858

    salman110
    مشارکت کننده

    من پاسخ شما را فبول کردم دیگه!!!!

    قبول حرفت درست!!!

    پس ثابت شد شما دینتان از از صحابه ی قاتل و دزد و شراب خوار گرفته اید!!!!!

    و دلیل انحرافات اهلسنت ثابت شد!!!!

    پقتی کسانی که در قتل سید الشباب اهل الجنه را عادل میکنید به طبع اولی دزد و شراب خوار و زنا کار و… که در نزد شما پیامبر میشوند!!!!!

    خب الحمدلله اثبات شد عدالت صحابه از نظر اهلسنت یعنی عدالت قاتل سبط النبی حضرت حسین علیه السلام.

    پس شما نیز به دشمنی با اهلبیت ع و فریب عوام الناس اهلسنت با دروغ عدالت صحابه ادامه دهید

    #22875

    noor.haq
    مشارکت کننده

    بسم االه الرحمن الرحیم. لعنت االله علیک . خجالت نمی کشی که به اصحاب رسول میگی قاتل و دزد و شراب خوار وزناکار. نتوانستی جواب به بخث بنده بدی رو آوردی به فحاشی ای ملعون. بازم با پرسیدن سوال احمقانه و به زعم خودت یک انتخاب بین دو گزینه بله یا خیر می توانی حرف وغرض باطلت اثبات کنی؟ اگر چشمت باز کنی جواب سولت در پست بالا داده شد پس این بازیا فایده واست نداره. ظاهرا الحق و الأنصاف در قلبتان مرض هست مصداق آیه شریفه فی قلوبهم مرض؛ و حقد و کینه نسبت به اصحاب و شاگردان مخلص مکتب رسول به حد اعلای خود رسیده که در باطنتان شاگرادن مکتب رسالت را بعد سال ها فداکاریشان آن بزرگواران را عادل نمیدانید و در عوض شاگردان حوزه های شرکی و خرافی خود را عادل و خوب میدانید . شما اصلا فهمیدی و جواب بالا را خواندی که منظور از عدالت اصحاب چی هست؟ پیش خودت فکر کردی که منظور عصمت آنان ازخطا و اشتباه هست . جناب بفهم که منظور از عادل بودن شاگردان رسول که جوانی و مال و زن و فرزند و جانشان همه فدای رسول و راه ایشان کردند این است که اصحاب رسول وقتی در بحث و جریانی قرار بگیرند باتوجه به اجتهاد و استناد خودشان که نیتشان رضایت خدا و رسول است آن را انجام خواهند داد و نمیان برای مقاصد و غرض خود به عمد به خدا و رسول کذب نسبت دهند . یکی از شرایط رهبری جامعه و قضاوت بین دو نفر عادل بودن قضات و شاهدان هستند. آیا اصحاب رسول از قضات دادگاه ایران و رهبر و افرادمعمولی و بسیجیان و جانبازان جنگ 8 سال کمتر هستند؟ کسی ادعا نکرده که اصحاب خطا و گناه نداشتند بلکه بالاتر از بحث حسین اگر چشمت باز کنی اهلسنت در جنگ بین علی و معاویة و فتنه جمل که دو طرف صحابه بوده اند حق بیشتر به جانب علی میدهند . خطا و گناه جناب سلیمان بن صرد بخاطر پول و جاه و منصب نبود وما هم طرفداری کار ایشان نکردیم اما ایشان با توجه به موقعیت و شرایط زمان دچار وهم و اشتباه اجتهادی شدند و هدف از خروج حسین را قانع ندانستند همانطور که عده ای از اصحاب مخالفت با خروج حسین و رفتن به سمت کوفه کردند؛ خروج حسین با زن و بچه و افراد عادی و آرایش جنگی نداشتن طوری وانمود میکرد که ایشان برای جنگ و جهاد نرفته اند و الا سلیمان به ایشان میپیوست؛ شاید بگویید که وقتی حسین در محاصره قرار گرفت و مسلم کشته شد چرا اقدام نکرد.کجا آمده که سلیمان توانست و به عمد انجام نداد، از کجا معلوم ایشان خواسته به یاری قاصد حسین بشتابد و جلو ایشان نگرفته باشند؟ فرضا که به عمد هم یاری نرسانده باشد خب نگاه کن به حدیثی که دادی گرچه کار از کار گذشته بود و فایده نداشت اما همین که بعدا از کارشان بر خلاف سایرقاتلان پشیمان شدندو چه بسا توبه کرده باشند و خدا آنان را بخشیده باشد. اما خلاصه کلام گناه و خطای یک صحابه یا چند نفر دلیل بر بی ایمان شدن و غیره نباشد بلکه آنان شاگردان مکتب رسالت بودند و تاحد توانشان سعی در جلب رضایت خدا و رسول داشتند اما بخاطر طبع انسان بودنشان وآگاهی کامل به برخی از امور دنیا و دین نداشتن امکان دارد به خطا رفته باشند که باز هم از ارزش و حق گفتن آنان وبه عدالت رفتار کردند آنان نمی کاهد. پس جناب بجای ایراد واهی بر اصحاب رسول قلب و عقلت پاک کن از این تعصبات و غرض و حقد نسبت به آنان . اما بحث آیات قرآن که گفتی دلیل بر عادل و یا خوب بودن آنان نمیدهد. کسانی که الله آنان را در جای جای قرآن ستوده و کنتم خیر امة دانسته و دستور داده ایمانی همچون ایمان آنان داشته باشیم آمنوا کما آمن الناس. اتفاقا آیات قرآن و رفتار و فداکاری و عمل اصحاب هر عاقلی را به این وا میدارد که خوب بودن و ایمان و حق گو و عادل بودن آنان را اعتراف نماید. الحق شما و سلف یهودی شما طبق قرآن دشمن ترین افراد نسبت به رسول و اصحاب و افراد مومن هستید. مشرکان مکه و کفار جهان ادعا داشتند که صادق تر و عاشق تر از اصحاب محمد به محمد ندیدند.حالا چطور شده این اصحاب شدند ناعادل که به عمد به خدا و رسول بد نسبت دهند و خلاف حق عمل کنند . الله شفایت دهد جناب سلمان و قلب بیمارت را پاک گرداند که لابلای اوراق تاریخ میگردی و تجسس میکنید که شاید کوچکترین خطا ازاصحاب و فداییان رسول و دین ببینید و از آنجا آنان را بد یا ناحق و ناعادل جلوه دهید. قابل ذکر است اگر از هر دین و آیینی بپرسید بهترین و مخلص ترین و عادل ترین شما کیا هستند قطعا جواب خواهند داد اصحاب و یاران اولیه رسول و رهبر اصلی دینشان ؛ برعکس اگر از یک شیعه بپرسی بدترین و ناعادل ترین افراد امت کیا هستند البته اگرطفره نرود و کذب نبافد و تقیه نکند قطعا جواب خواهد داد شرورترین و بدترین و ناعادل ترین افراد امت همان اصحاب محمد بودند که بعد رسول طرف ابوبکر رفتند و دستور خدا و رسول را زیر پا گذاشتند و سهم در قتل فاطمه داشتند و غصب خلافت و به تبع آن ظلم هایی که در طی تاریخ به امامان و شیعیان شده. بازم تکرار میکنم الله متعال شفایت دهد جناب سلمان

    #22879

    salman110
    مشارکت کننده

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    گفته ای:**
    ﺑﺴﻢ
    ﺍﺍﻟﻪ
    ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ .
    ﻟﻌﻨﺖ ﺍﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﮏ.
    **

    پاسخ بنده:من به جای لعنت به مخالف اعتقاداتم بر تو درود میفرستم.

    ثانیا گفتی هیچکسی معصوم از خطا و اشتباه نیست!????

    جناب عزیز ایا قتل سبط النبی اشتباه است یا فسق!!!!?????

    کسی که تشخیص نداده و عادل نبوده که بفهمد فرزند رسول الله ص حق است چگونه لقب سنگین عدالت را بدوش بکشد????

    مخض اطلاع قتل انسان مخصوصا فرزند پیامبر و سرور جوانان اهلبیت ع از بزرگنورین فسق هاست و طبق تعریف عدالت فاسق نمیتواند عادل باشد.

    پس بدون فکر حرف نزن

    #22881

    noor.haq
    مشارکت کننده

    …………..بسم االه الرحمن الرحیم. لعنت االله علیک . خجالت نمی کشی که به اصحاب رسول میگی قاتل و دزد و شراب خوار وزناکار. نتوانستی جواب به بخث بنده بدی رو آوردی به فحاشی ای ملعون. بازم با پرسیدن سوال احمقانه و به زعم خودت یک انتخاب بین دو گزینه بله یا خیر می توانی حرف وغرض باطلت اثبات کنی؟ اگر چشمت باز کنی جواب سولت در پست بالا داده شد پس این بازیا فایده واست نداره. ظاهرا الحق و الأنصاف در قلبتان مرض هست مصداق آیه شریفه فی قلوبهم مرض؛ و حقد و کینه نسبت به اصحاب و شاگردان مخلص مکتب رسول به حد اعلای خود رسیده که در باطنتان شاگرادن مکتب رسالت را بعد سال ها فداکاریشان آن بزرگواران را عادل نمیدانید و در عوض شاگردان حوزه های شرکی و خرافی خود را عادل و خوب میدانید . شما اصلا فهمیدی و جواب بالا را خواندی که منظور از عدالت اصحاب چی هست؟ پیش خودت فکر کردی که منظور عصمت آنان ازخطا و اشتباه هست . جناب بفهم که منظور از عادل بودن شاگردان رسول که جوانی و مال و زن و فرزند و جانشان همه فدای رسول و راه ایشان کردند این است که اصحاب رسول وقتی در بحث و جریانی قرار بگیرند باتوجه به اجتهاد و استناد خودشان که نیتشان رضایت خدا و رسول است آن را انجام خواهند داد و نمیان برای مقاصد و غرض خود به عمد به خدا و رسول کذب نسبت دهند . یکی از شرایط رهبری جامعه و قضاوت بین دو نفر عادل بودن قضات و شاهدان هستند. آیا اصحاب رسول از قضات دادگاه ایران و رهبر و افرادمعمولی و بسیجیان و جانبازان جنگ 8 سال کمتر هستند؟ کسی ادعا نکرده که اصحاب خطا و گناه نداشتند بلکه بالاتر از بحث حسین اگر چشمت باز کنی اهلسنت در جنگ بین علی و معاویة و فتنه جمل که دو طرف صحابه بوده اند حق بیشتر به جانب علی میدهند . خطا و گناه جناب سلیمان بن صرد بخاطر پول و جاه و منصب نبود وما هم طرفداری کار ایشان نکردیم اما ایشان با توجه به موقعیت و شرایط زمان دچار وهم و اشتباه اجتهادی شدند و هدف از خروج حسین را قانع ندانستند همانطور که عده ای از اصحاب مخالفت با خروج حسین و رفتن به سمت کوفه کردند؛ خروج حسین با زن و بچه و افراد عادی و آرایش جنگی نداشتن طوری وانمود میکرد که ایشان برای جنگ و جهاد نرفته اند و الا سلیمان به ایشان میپیوست؛ شاید بگویید که وقتی حسین در محاصره قرار گرفت و مسلم کشته شد چرا اقدام نکرد.کجا آمده که سلیمان توانست و به عمد انجام نداد، از کجا معلوم ایشان خواسته به یاری قاصد حسین بشتابد و جلو ایشان نگرفته باشند؟ فرضا که به عمد هم یاری نرسانده باشد خب نگاه کن به حدیثی که دادی گرچه کار از کار گذشته بود و فایده نداشت اما همین که بعدا از کارشان بر خلاف سایرقاتلان پشیمان شدندو چه بسا توبه کرده باشند و خدا آنان را بخشیده باشد. اما خلاصه کلام گناه و خطای یک صحابه یا چند نفر دلیل بر بی ایمان شدن و غیره نباشد بلکه آنان شاگردان مکتب رسالت بودند و تاحد توانشان سعی در جلب رضایت خدا و رسول داشتند اما بخاطر طبع انسان بودنشان وآگاهی کامل به برخی از امور دنیا و دین نداشتن امکان دارد به خطا رفته باشند که باز هم از ارزش و حق گفتن آنان وبه عدالت رفتار کردند آنان نمی کاهد. پس جناب بجای ایراد واهی بر اصحاب رسول قلب و عقلت پاک کن از این تعصبات و غرض و حقد نسبت به آنان . اما بحث آیات قرآن که گفتی دلیل بر عادل و یا خوب بودن آنان نمیدهد. کسانی که الله آنان را در جای جای قرآن ستوده و کنتم خیر امة دانسته و دستور داده ایمانی همچون ایمان آنان داشته باشیم آمنوا کما آمن الناس. اتفاقا آیات قرآن و رفتار و فداکاری و عمل اصحاب هر عاقلی را به این وا میدارد که خوب بودن و ایمان و حق گو و عادل بودن آنان را اعتراف نماید. الحق شما و سلف یهودی شما طبق قرآن دشمن ترین افراد نسبت به رسول و اصحاب و افراد مومن هستید. مشرکان مکه و کفار جهان ادعا داشتند که صادق تر و عاشق تر از اصحاب محمد به محمد ندیدند.حالا چطور شده این اصحاب شدند ناعادل که به عمد به خدا و رسول بد نسبت دهند و خلاف حق عمل کنند . الله شفایت دهد جناب سلمان و قلب بیمارت را پاک گرداند که لابلای اوراق تاریخ میگردی و تجسس میکنید که شاید کوچکترین خطا ازاصحاب و فداییان رسول و دین ببینید و از آنجا آنان را بد یا ناحق و ناعادل جلوه دهید. قابل ذکر است اگر از هر دین و آیینی بپرسید بهترین و مخلص ترین و عادل ترین شما کیا هستند قطعا جواب خواهند داد اصحاب و یاران اولیه رسول و رهبر اصلی دینشان ؛ برعکس اگر از یک شیعه بپرسی بدترین و ناعادل ترین افراد امت کیا هستند البته اگرطفره نرود و کذب نبافد و تقیه نکند قطعا جواب خواهد داد شرورترین و بدترین و ناعادل ترین افراد امت همان اصحاب محمد بودند که بعد رسول طرف ابوبکر رفتند و دستور خدا و رسول را زیر پا گذاشتند و سهم در قتل فاطمه داشتند و غصب خلافت و به تبع آن ظلم هایی که در طی تاریخ به امامان و شیعیان شده. بازم تکرار میکنم الله متعال شفایت دهد جناب سلمان

    #22887

    salman110
    مشارکت کننده

    ﺑﺴﻢ
    ﺍﻟﻠﻪ
    ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ .
    ﮔﻔﺘﻪ ﺍﯼ **:
    ﺑﺴﻢ
    ﺍﺍﻟﻪ
    ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﯿﻢ .
    ﻟﻌﻨﺖ ﺍﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﮏ .
    **
    ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻨﺪﻩ :ﻣﻦ ﺑﻪ
    ﺟﺎﯼ ﻟﻌﻨﺖ ﺑﻪ
    ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺗﻢ ﺑﺮ
    ﺗﻮ ﺩﺭﻭﺩ ﻣﯿﻔﺮﺳﺘﻢ .
    ﺛﺎﻧﯿﺎ ﮔﻔﺘﯽ
    ﻫﯿﭽﮑﺴﯽ ﻣﻌﺼﻮﻡ ﺍﺯ
    ﺧﻄﺎ ﻭ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ
    ﻧﯿﺴﺖ ????!
    ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺰﯾﺰ ﺍﯾﺎ ﻗﺘﻞ
    ﺳﺒﻂ ﺍﻟﻨﺒﯽ ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ
    ﺍﺳﺖ ﯾﺎ
    ﻓﺴﻖ ?????!!!!
    ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ
    ﻧﺪﺍﺩﻩ ﻭ ﻋﺎﺩﻝ ﻧﺒﻮﺩﻩ
    ﮐﻪ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻓﺮﺯﻧﺪ
    ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠﻪ ﺹ ﺣﻖ
    ﺍﺳﺖ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻟﻘﺐ
    ﺳﻨﮕﯿﻦ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺭﺍ
    ﺑﺪﻭﺵ ﺑﮑﺸﺪ ????
    ﻣﺨﺾ ﺍﻃﻼﻉ ﻗﺘﻞ
    ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ
    ﻓﺮﺯﻧﺪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﻭ
    ﺳﺮﻭﺭ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ
    ﺍﻫﻠﺒﯿﺖ ﻉ ﺍﺯ
    ﺑﺰﺭﮔﻨﻮﺭﯾﻦ ﻓﺴﻖ
    ﻫﺎﺳﺖ ﻭ ﻃﺒﻖ
    ﺗﻌﺮﯾﻒ ﻋﺪﺍﻟﺖ
    ﻓﺎﺳﻖ ﻧﻤﯿﺘﻮﺍﻧﺪ
    ﻋﺎﺩﻝ ﺑﺎﺷﺪ .
    ﭘﺲ ﺑﺪﻭﻥ ﻓﮑﺮ
    ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻥ

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 22)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.