Home › انجمن ها › خلفای راشدین › عمر در جنگ خیبر
این جستار شامل 18 پاسخ ، و دارای 2 کاربر است ، و آخرین بار توسط mohammad در 9 سال، 4 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
دوشنبه، ۱۵ تیر ۱۳۹۴ در ۶:۳۶ ب.ظ #25752
++أَخْبَرَنَا أَبُو الْعَبَّاسِ مُحَمَّدُ بْنُ أَحْمَدَ الْمَحْبُوبِيُّ بِمَرْوَ، ثنا سَعِيدُ بْنُ مَسْعُودٍ، ثنا عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ مُوسَي، ثنا نُعَيْمُ بْنُ حَكِيمٍ، عَنْ أَبِي مُوسَي الْحَنَفِيِّ، عَنْ عَلِيٍّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ، قَالَ: ” سَارَ النَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ إِلَي خَيْبَرَ، فَلَمَّا أَتَاهَا بَعَثَ عُمَرُ رَضِيَ اللَّهُ تَعَالَي عَنْهُ، وَبَعَثَ مَعَهُ النَّاسَ إِلَي مَدِينَتِهِمْ أَوْ قَصْرِهِمْ، فَقَاتَلُوهُمْ فَلَمْ يَلْبَثُوا أَنْ هَزَمُوا عُمَرَ وَأَصْحَابَهُ، فَجَاءُوا يُجَبِّنُونَهُ وَيُجَبِّنُهُمْ، فَسَارَ النَّبِيُّ صَلَّي اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ ” الْحَدِيثُ.
اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: رسول خدا صلي الله عليه وآله به خبير رفت، هنگامي كه به آن جا رسيد، عمر را به همراه مردم به سوي شهر و يا قصر اهل خبير فرستاد ، عمر جنگيد؛ اما طولي نكشيد كه عمر و همراهانش شكست خوردند . وقتي برگشتند ، مردم عمر را به ترسيدن متهم مي كردند و عمر آن ها را متهم مي كرد.
حاکم:صحیح الاسناد
ذهبی صحیح
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=&pid=312783&bk_no=594&startno=47
_________________________________________
قال رسول الله (صلى الله عليه و سلم): لأعطين الراية أو ليأخذن الراية غدا رجلا يحبه الله و رسوله أو قال يحب الله و رسوله يفتح الله عليه. فإذا نحن بعلى و ما نرجوه. فقالوا: هذا علي، فأعطاه رسول الله صلى الله عليه و سلم، ففتح الله عليه.
صحيح البخاري، ج4، ص207
لأعطين الراية غدا رجلا يفتح الله على يديه، قال: فبات الناس يدوكون ليلتهم أيهم يعطاها، فلما أصبح الناس، غدوا على رسول الله صلى الله عليه و سلم، كلهم يرجو أن يعطاها … .
صحيح البخاري، ج4، ص207
لأعطين الراية غدا رجلا يفتح الله على يديه يحب الله و رسوله و يحبه الله و رسوله، فبات الناس ليلتهم أيهم يعطى، فغدوا كلهم يرجوه … .
صحيح البخاري، ج4، ص20
رسول الله (صلى الله عليه و سلم) فرمود:
فردا پرچم را به دست كسي خواهم داد كه خدا و رسولش را دوست ميدارد و خدا و رسولش هم هم او را دوست ميدارند. همه صحابه شب را خوابيدند و با هم زمزمه ميكردند كه فردا اين پرچم به دست چه كسي داده خواهد شد؟! همه اميد داشتند فردا كه پرچم به دست آنها بيفتد. فرداي آن روز رسول الله (صلى الله عليه و سلم) پرچم را به دست امير المؤمنين (عليه السلام) داد.
خود عمر بن خطاب هم نقل ميكند:
ما أحببت العمارة إلا يومئذ.
در تمام عمرم، تنها روزي كه دوست داشتم من فرمانده جنگ باشم، آن روز بوده است.
صحيح مسلم، ج7، ص121چهارشنبه، ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ در ۳:۰۷ ب.ظ #25788این عبارت دقیق تو کجایی اون روایت عربی بود که دادی؟
دقیق میشه بگی از کجات در آوردی؟
وقتي برگشتند ، مردم عمر را به ترسيدن متهم مي كردند
شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ در ۵:۵۹ ق.ظ #25797+این عبارت دقیق تو کجایی اون روایت عربی بود که دادی؟
_فَجَاءُوا يُجَبِّنُونَهُ وَيُجَبِّنُهُمْ.
_شما اگر بهتر بلدی ترجمه کنید من هم یاد بگیرم.
لطفا این حدیث را هم ترجمه کن.
حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا وَكِيعٌ عن شَرِيكٍ عن أبي إِسْحَاقَ عن هُبَيْرَةَ خَطَبَنَا الْحَسَنُ بن عَلِيٍّ رضي الله عنه فقال لقد فارقكم رَجُلٌ بِالأَمْسِ لم يَسْبِقْهُ الأَوَّلُونَ بِعَلْمٍ وَلاَ يُدْرِكُهُ الآخِرُونَ كان رسول اللَّهِ صلي الله عليه وسلم يَبْعَثُهُ بِالرَّايَةِ جِبْرِيلُ عن يَمِينِهِ وَمِيكَائِيلُ عن شِمَالِهِ لاَ يَنْصَرِفُ حتي يُفْتَحَ له .مسند أحمد بن حنبل ج 2 ص 344شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۰:۲۸ ق.ظ #25798کی غیر حاکم گفته این عبارت صحیحه؟
حدیث یک شکست نظامی رو می رسونه و عقب نشینی رو؟کما اینکه خود پیامبر در احد شکست نظامی خورد بطرف کوه احد عقب نشینی کرد.با این اسناد و همچی عبارتی حدیثی صحیح نیست الا تصحیح حاکم.همون حام که وقتی ما به تصحیح اون در باب شرابخواری علی قبل تحریم استناد می کنیم رگ های گردن شما باد می کند.این همان حاکم هستشنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ در ۲:۱۳ ب.ظ #25799+کی غیر حاکم گفته این عبارت صحیحه؟
_امام ذهبی
http://shamela.ws/browse.php/book-2266#page-4611
+حدیث یک شکست نظامی رو می رسونه و عقب نشینی رو؟
خب،مگر من گفتم عمر پیروزی نظامی بدست اورده!!!عمر شکست خورده برگشته،همین.بحث پیچیده ای نیست،حدیث روشنه.شنبه، ۱۷ مرداد ۱۳۹۴ در ۷:۰۹ ب.ظ #25801کلا واسه شما جماعت شکست در جنگ و ااشتباه در امور و بی ادبی در محضر انبیا و اولیا امکان پذیر نیست اگر هم به قول مجلسی در حکمتش غور نباید کرد.رسول الله که رسول اله بود در جنگ احد به اعتراف تاریخ شکست خورد و خود ایشان هم فرمانده جنگ بودند و برای رهایی جان به کوه احد پناه آوردند.علی علیه السلام شکست در جنگ و عقب نشینی را اجتناب ناپذیر می داند و ایراد گیرندگان به عقب نشینی را جماعتی جاهل خطاب می کند.حالا هی شما بگو شکست خورد عمر.در همین جبهه های حق علیه باطل شما کم نبودن سربازان امام زمان شکست خوردند عقب نشینی کردند
عمر شکست خورد ولی در عوض دماغ امپراطوری مجوس را به خاک مالید.به قول احمدی نژاد آب رو بریز اونجایی که می سوزه.
یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۲:۲۷ ق.ظ #25802+کلا واسه شما جماعت شکست در جنگ و ااشتباه در امور و بی ادبی در محضر انبیا و اولیا امکان پذیر نیست
_دقیقا همین طوره.جلوی پیامبران بی ادبی ممکن نیست.ولی اشتباه،انسان ممکن اشتباه بکنه.
+حالا هی شما بگو شکست خورد عمر
_انگار شما نبیذ زیاد زدی، من اصلا در این مطلب نتیجه گیری کردم عمر در جنگ شکست خورد!!!!!!!!!!من کجا ایراد به عقب نشینی عمر گرفتم خودم خبر ندارم!!!!!من جنگ خیبر را بررسی کردم و دو تا فضیلت از حضرت علی نوشتم.مقایسه عمر و علی را هم به خوانندگان سپردم.جرات داری به حاکم و ذهبی هم که حدیث را نقل کردند همچین حرف هایی بزنی.حاکم و ذهبی به عمر ایراد گرفتن؟؟؟؟؟؟؟؟حاکم و ذهبی نقل کردند من هم نقل کردم.زورت به حاکم و ذهبی نمی رسه دیگران شدن جاهل!!!!!
+رسول الله که رسول اله بود در جنگ احد به اعتراف تاریخ شکست خورد و خود ایشان هم فرمانده جنگ بودند و برای رهایی جان به کوه احد پناه آوردند.
_اگر خیانت بعضی ها و فرار بعضی ها نبود ایشان شکست نمی خوردند.
+عمر شکست خورد ولی در عوض دماغ امپراطوری مجوس را به خاک مالید
_بحث را عوض نکنیکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۷:۴۶ ق.ظ #25803اتفاقا زدی بخال.گفتی :+من اصلا در این مطلب نتیجه گیری کردم عمر در جنگ شکست خورد
–اتفاقا اسلافت تو ولی عصر و هزاران پیجی که تو اینرنت دارین این روایت رو دال بر شکست عمر و وسیله ای برای ذم ایشون می دونن و هزم رو هرب ترجمه کردند.شما هم جدا از مراجع تقلیدت نباید بری و گرنه ره به ترکستان می بری.در ثانی گفتم بهت اصلا این دو روایت از نظر سندی ایراد داره یکیشو که خود ذهبی بهش ایراد گرفته:
4341 – حدثنا أبو بكر أحمد بن سلمان الفقيه ببغداد ثنا محمد بن عبد الله بن سليمان ثنا القاسم بن أبي شيبة ثنا يحيى بن يعلى ثنا معقل بن عبيد الله عن أبي الزبير عن جابر رضي الله عنه : أن النبي صلى الله عليه و سلم دفع الراية يوم خبير إلى عمر رضي الله عنه عنه فانطلق فرجع يجبن أصحابه و يجبنونه
هذا حديث صحيح على شرط مسلم و لم يخرجاه
تعليق الذهبي قي التلخيص : القاسم بن أبي شيبة واهو دومی هم سایر علما مثل دارقطنی همچس سندی رو مشکل دار می دونن اونجایی که میگه:ثنا نُعَيْمُ بْنُ حَكِيمٍ ، عَنْ أَبِي مُوسَى الْحَنَفِيِّ
که در اصل نعيم بن حكيم عن أبي مريم الثقفي نقل روایت دارد که أبی مریم مجهول هست.(الحافظ في “التقريب” (8359) -الدارقطني – كما في “التهذيب” (12/233-الهند) -ابن حبان في “الثقات” (5/314/5009)
بعنوان نمونه بزار همچی سندی داره و میگه:
حدثنا يوسف بن موسى قال نا عبيد الله بن موسى ، عن نعيم بن حكيم ، عن أبي مريم ، عن علي قال : أتينا إلى خيبر فلما أتاها صلى الله عليه وسلم بعث عمر ومعه الناس فلم يلبثوا أن هزموا عمر وأصحابه—الی آخر الروایة
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=72&bookhad=699احمد شاکر در ذیل حدیثی با این سند می گوید:
1302 – حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ، حَدَّثَنِي نَصْرُ بْنُ عَلِيٍّ، حَدَّثَنَا عَبْدُ اللهِ بْنُ دَاوُدَ، عَنْ نُعَيْمِ بْنِ حَكِيمٍ، عَنْ أَبِي مَرْيَمَ، عَنْ عَلِيٍّ، قَالَ: ” كَانَ عَلَى الْكَعْبَةِ أَصْنَامٌ، فَذَهَبْتُ لِأَحْمِلَ النَّبِيَّ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ إِلَيْهَا، فَلَمِ أَسْتَطِعْ فَحَمَلَنِي فَجَعَلْتُ أَقْطَعُهَا وَلَوْ شِئْتُ لَنِلْتُ السَّمَاءَ ” (2)
إسناده ضعيف لجهالة أبي مريم الثقفي، وضعف نعيم بن حكيم.نقل بخاری هم از این سند بجهت شواهد و متابعات است.
یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۹:۰۷ ق.ظ #25804اما در مورد نگرانی شما از اینکه عده ای در روز احد فرار کردند مفصل اینجا رو مطالعه بفرمایید:
(آيه 155)آل عمران- گناه سر چشمه گناه ديگر است! اين آيه كه باز ناظر به حوادث جنگ احد است حقيقت ديگرى را بازگو مىكند و آن اين كه: لغزشهايى كه بر اثر وسوسههاى شيطانى به انسان دست مىدهد بر اثر گناهان پيشين در انسان فراهم شده، و گر نه وسوسههاى شيطانى در دلهاى پاك كه آثار گناهان سابق در آن نيست اثرى در آن نمىگذارد و لذا مىفرمايد: «آنهايى كه در ميدان احد فرار كردند شيطان آنان را به سبب پارهاى از اعمالشان به لغزش انداخت، اما خدا آنها را بخشيد، خداوند آمرزنده و حليم است» (إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطانُ بِبَعْضِ ما كَسَبُوا وَ لَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ).
برگزيده تفسير نمونه، ج1، ص: 342
http://qurangloss.blogfa.com/page/ale-emran-151-200.aspxخداوند حليم فراريان از جنگ را مورد عفو خود قرار مى دهد
و لقد عفا اللّه عنهم ان اللّه غفور حليم
و نيز مى فرمايد: (فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فى الامر…) كه به رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) دستور مى دهد از افرادى كه مورد نظرند عفو كند و بر نافرمانى آنان مؤ اخذه و عتاب و سرزنش و امثال آن نكند و اينكه بر ايشان در آثارى كه گناه آنان براى شخص آن جناب دارد از خدا طلب مغفرت كند، با اينكه آمرزش بالاخره كار خود خداى تعالى است .
تفسير الميزان جلد 4
نام نويسنده : علامه طباطبايي رحمه الله عليهاما شما دائم مواخذه این افراد رو بر خلاف دستورات اسلامی می کنید.
یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۹:۴۸ ق.ظ #25805اینجا هم از سواد سایت وابسته به مراجع فیض ببریم:
عَنْ عَلِيَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ: سَارَ رَسُولُ اللَّهِ إِلى خَيْبَرَ، فَلَمَّا أَتَاهَا رَسُولُ اللَّهِ بَعَثَ عُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ وَمَعَهُ النَّاسُ إِلى مَدِينَتِهِمْ وَإِلى قَصْرِهِمْ فَقَاتَلُوهُمْ، فَلَمْ يَلْبَثُوا أَنْ هَزَمُوا عُمَرَ وَأَصْحَابَهُ، فَجَاءَ يَجْبُنُهُمْ وَيَجْبُنُونَهُ، فَسَاءَ ذالِكَ رَسُولَ اللَّهِ
علي عليه السلام مىفرمود: رسول خدا (ص) به طرف خيبر رفت، عمر را با گروهى به طرف اهل خيبر فرستاد تا با آنان بجنگند، مدتى نگذشته بود كه عمر و يارانش گريختند.
هَزَمُوا عُمَرَ وَأَصْحَابَهُ=عمر و يارانش گريختند
فلعنة الله علی الکذابین
هزموا=هربوا !!!!!!!!!!!!!!!!!
شکست در جنگ رو فرار ترجمه می کنید برای دهن کجی و لوده گری.
حال آنکه خود علی در نهج البلاغه وقتی در چنین شرایطی قرار بگیری فرار را بر قرار ترجیح می دهد.بعد ملایان و اخوندا با کمال وقاحت می گوید نخیییییییییییر منظور حضرت از فرار عقب نشینی بوده.تاکتیک بوده
و این حدیث را چنان که ثابت کردیم با سند نعيم بن حكيم ، عن أبي مريم صحیح است که بزار بعد نقل آن می گوید:
وهذا الحديث قد روي عن علي بن أبي طالب – رضي الله عنه – من غير هذا الوجه بغير هذا اللفظ .
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=72&bookhad=699
و هیثمی در مجمع الزوائد می گوید:
رواه البزار ، وفيه نعيم بن حكيم وثقه ابن حبان وغيره ، وفيه لين .
http://library.islamweb.net/newlibrary/display_book.php?flag=1&bk_no=72&bookhad=699که ارفاق بکنیم و ابی مریم را ثقة فرض کنیم روایت بزار چیزی جز یک شکست نظامی و عقب نشینی در جنگ را نمی رساند که خود حضرت علی آن را در جواب جاهلان توضیح می دهد و توضیحش گذشت.
اما لفظ :يَفْتَحُ اللَّهُ عَلَيْهِ غَيْرَ فَرَّارٍ یا وَيُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ، كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ کاملا ضعیف است.
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=681&pid=334261&hid=1584
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=798&pid=386741&hid=42976
یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۰:۰۸ ق.ظ #25806+اتفاقا اسلافت تو ولی عصر و هزاران پیجی که تو اینرنت دارین این روایت رو دال بر شکست عمر و وسیله ای برای ذم ایشون می دونن و هزم رو هرب ترجمه کردند.شما هم جدا از مراجع تقلیدت نباید بری و گرنه ره به ترکستان می بری.
_شما انگار حال خوشی داری.من کاربر محمد هستم و هیچ ارتباطی با سایت ولی عصر ندارم.شما مشکلات خودت را در همان سایت مطرح کن. بنده مرجع تقلیدم ایت الله سیستانی ان هم در مسایل فقهی. سایت ولیعصر نمی تواند مرجع باشد.
+در ثانی گفتم بهت اصلا این دو روایت از نظر سندی ایراد داره یکیشو که خود ذهبی بهش ایراد گرفته:
_باز هم تکرار می کنم شما حال خوشی داری.من یک حدیث اوردم نه دو حدیث،ان را هم ذهبی تصحیح کرده
+که در اصل نعيم بن حكيم عن أبي مريم الثقفي نقل روایت دارد که أبی مریم مجهول هست
_حرف شما مثل این می ماند که من بگم چون یک نفری را نمی شناسم پس بقیه هم ان شخص را نمی شناسند دار قطنی نمی شناسد بقیه که او را توثیق کردند.
ابی مریم:نسایی.ابن حبان.ذهبی:ثقه
نعیم بن حکم:ذهبی:ثقه.الجیلی:ثقه.خراش:صدوق
نُعَيْمُ بْنُ حَكِيمٍ، عَنْ أَبِي مُوسَي الْحَنَفِيِّ ی د ص
لطفا خودتون بررسی بفرمایید:
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=&pid=312783&bk_no=594&startno=47
+اما شما دائم مواخذه این افراد رو بر خلاف دستورات اسلامی می کنید
_اقا شما چرا به جای من نظر می دهی علت شکست جنگ احد خیانت بعضی ها بود.بعدش هم خدا انها را بخشیده(انهایی که توبه کردند).چرا سعی میکنی قضایا را بپیچونی.من کی ایات قران را رد کردم که این بار دوم باشه.بحث احد روشنه.من مسئول اعمال خودم هستم نه سایت ولی عصر.من به کسانی که فرار کردند ایراد میگیرم بعد هم که توبه کردند خدا ببخششون.مگر من بخیلم، الحمد الله خدا از سر تقصیراتشان گذشته.امثال حضرت علی که در جنگ ثابت قدم مانند بالاتر از کسانی هستند که فرار کردند و بعد توبه کردند.ظرف سالم بهتر از ظرف شکسته بعد بند زده شده است.
لطفا از منصوب کردن نظرات دیگران به این بنده حقیر خودداری کنید.من زنده هستم و نظراتم را خودم بیان میکنم.یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۰:۱۵ ق.ظ #25807فرمودید:
+++++نعیم بن حکم:ذهبی:ثقه.الجیلی:ثقه.خراش:صدوق
نُعَيْمُ بْنُ حَكِيمٍ، عَنْ أَبِي مُوسَي الْحَنَفِيِّ ی د ص
لطفا خودتون بررسی بفرمایید:
http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?indexstartno=0&hflag=&pid=312783&bk_no=594&startno=47———-جوابتان مفصل داده شد.
که در اصل نعيم بن حكيم عن أبي مريم الثقفي نقل روایت دارد که أبی مریم مجهول هست که این خطا حاکم نیشابوری بوده.
و اصل آن را بزار بدون لفظ فَجَاءُوا يُجَبِّنُونَهُ وَيُجَبِّنُهُمْ نقل کرده و نهایتا یک شکست جنگی و عقب نشینی را ثابت می کند.والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۰:۱۵ ق.ظ #25808+اینجا هم از سواد سایت وابسته به مراجع فیض ببریم:
_عزیزم،گلم،اینجا سایت http://islamtxt.net نه ولی عصر،حالت خوبه!!!
+اما لفظ :يَفْتَحُ اللَّهُ عَلَيْهِ غَيْرَ فَرَّارٍ یا وَيُحِبُّهُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ ، كَرَّارٌ غَيْرُ فَرَّارٍ کاملا ضعیف است.
_چه ربطی به موضوع من داره نمی دانم.یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۰:۱۹ ق.ظ #25809+جوابتان مفصل داده شد.
که در اصل نعيم بن حكيم عن أبي مريم الثقفي نقل روایت دارد که أبی مریم مجهول هست که این خطا حاکم نیشابوری بوده.
_اقای محترم کجا جواب دادی،علم رجال بی در و پیکر نیستش که،نمیشه یک نفر را به زور مجهول کرد.هم حاکم و هم ذهبی تصحیح کردند.یکشنبه، ۱۸ مرداد ۱۳۹۴ در ۱۲:۰۷ ب.ظ #25810+++اقای محترم کجا جواب دادی،علم رجال بی در و پیکر نیستش که،نمیشه یک نفر را به زور مجهول کرد.هم حاکم و هم ذهبی تصحیح کردند.
مشکل شما کل ملایان شیعه اینه حاضر نیستند حرفهای مخالف رو بشنوند که حالا شده این وضع اقتصادی کل مملکت امام زمان.
شما هم از این قاعده مستثنی نیستید
احتمالا اون همه شرح و توضیخ درباره نعيم بن حكيم عن أبي مريم الثقفي داده بودم در کامنتهای قبلی قصه حسن کرد شبستری یا روضه عباس بوده
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.