عایشه،مقصر اصلی جنگ جمل

Home انجمن ها امهات المومنین عایشه،مقصر اصلی جنگ جمل

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  الشیعة در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1625

    الشیعة
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم والصلاة والسلام علی محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین

    اما درباره جنگ جمل و علل شکل گیری آن بحث بسیار طولانی است و نیاز به مقالات و کتب زیادی است که در این سایت امکان آن نیست.ولکن ما در اینجا به طور اجمالی به نکاتی از کتب جماعت عمری(معروف به اهل سنت) میپردازیم؛باشد که موجب شود مسلمانان از خواب غفلت بیدار شوند و تعصب بیجا در دین پدران خود را کنار بگذارند.که همانا این کار طریقه اولی الالباب است و به صواب نزدیکتر.

    اما ای مسلمانان بی غرض و اندیشمندان در دین!بدانید که جماعت عمری برای دفاع متعصبانه(به هر قیمتی)حتی به قیمت زیر پا گذاشتن منطق و عقل از عایشه و رهبران خود مدعی هستند که عایشه در جنگ جمل برای اصلاح امور مسلمانان و برای همکاری با امام علی علیه السلام برای یافتن قاتلین عثمان خروج کرده بود.و هدف او قتال با مسلمانان و خلیفه وقت و جانشین بر حق رسول الله نبوده است.ما در اینجا به نقل روایتی از کتب جماعت عمری میپردازیم.

    «حدثنا عبدالرزاق عن معمر عن وهب بن عبدالله عن ابی الطفیل:سمع حذیفة بن الیمان یقول:لو حدثتکم ان امکم تغزوکم اتصدقونی؟قالوا:او حق ذلک؟ قال:حق» کتاب الفتن ص85 حدیث192

    ترجمه:«عبد الرزاق از معمر از وهب از ابی الطفیل که گفت:از حذیفة شنیدم که میگفت:اگر بگویم که مادرتان روزی به جنگ شما می آید آیا باور میکنید؟ گفتند:آیا راست است؟(حذیفة) گفت:بله راست است.»

    ای مسلمانان دین مدار در این حدیث دقت کنید که حذیفة یکی از صحابه بزرگ رسول الله است.و بنا به قول جماعت عمری حافظ سر رسول الله است که در صحیح مسلم بدان اشاره شده است که نیازی به آوردن آن حدیث نیست(به دلیل اختصار در سخن)

    در این حدیث حذیفة به عنوان حافظ سر پیامبر یکی از پیشگویی های پیامبر را برای مسلمین نقل میکند.که ای مسلمانان روزی خواهد آمد که مادرتان به جنگ با شما خواهد آمد.نمیگوید که به اصلاح امور خواهد آمد.
    که این حرف او موجب تعجب یاران او میشود.اما حدیثی دیگر:

    «حدیث الحواب:(قال رسول الله:ایتکن تنبح علیها کلاب الحواب؟)و ان عایشة لما انت الحواب سمعت تباح الکلاب.فقالت:ما اظننی الا راجعة,ان رسول الله قال لنا» سلسلة الاحادیث الصحیحة حدیث474

    ترجمه:«پیامبر فرمود:کدام یک از زنان من است که زنان حواب بر او پارس میکنند؟)و زمانیکه عایشه صدای پارس سگ های حواب را شنید گفت:من برمیگردم زیرا که پیامبر بر ما چنین گفته است.»

    #4117

    mojahed.din
    کاربر
    12. بعد از اين اتفاق، هر دو گروه با خيال راحت و شب خوبي را مي گذراندند، اما قاتلان عثمان شب سختي برايشان بود چون هر دو گروه اتفاق كرده بودند كه آنها را مجازات كنند، و مؤرخين امثال طبري( تاريخ الطبري 3/517.) و ابن كثير( البداية والنهاية 7/2509.) و ابن اثير( الکامل في التاريخ 3/120.) و ابن حزم(الفصل في الملل والأهواء والنحل 4/293.) و غيره كه اين واقعه را در تاريخ هاي خود نوشته اند اين مطلب را بيان كرده اند.

    13.در اين هنگام سبايي ها همه بر اين اتفاق كردند كه اجازه ندهند توافق آنها به جايي برسد، بنابراين به هنگام سحر وقتي آنها خواب بودند گروهي از سبائي ها به لشكر طلحه و زبير حمله كردند و بعضي از افراد لشكر را به قتل رساندند و پا به فرار گذاشتند

    14. لشكر طلحه گمان مي كرد كه لشكر علي به آنها خيانت كرده است بنابراين وقتي صبح شد با لشكر علي درگير شدند

    15.لشكريان علي وقتي اين عمل آنها را ديدند گمان بردند كه لشكر طلحه و زبير عهدشكني كرده است، بنابراين درگيري ها ميان هر دو گروه تا ظهر ادامه يافت و آنگاه آتش جنگ شعله ور شد.

    16.بزرگان هر دو لشكر تلاش كردند تا جنگ را متوقف نمايند اما موفق نشدند، طلحه مي گفت اي مردم آيا ساكت مي شويد؟ اما آنها گوش نمي دادند، آنگاه طلحه گفت: واي واي بر شما پروانه هاي آتش (دمدمي مزاج) و چون مگس هاي طمع هستيد(تاريخ خليفه بن خياط 182.)

    17. علي آنها را منع مي كرد اما جواب او را نمي دادند، و عايشه كعب بن سور را با قرآن فرستاد تا جنگ را متوقف كند اما سبائي ها او را با تير زدند تا اينكه او را كشتند.چون جنگ ها وقتي در بگيرند و مشتعل شوند هيچ كس نمي تواند آن را متوقف نمايد

    18.طلحه و زبير و محمد بن طلحه كشته شد، زبير و طلحه در اين جنگ شركت نداشتند، زيرا روايت است كه زبير وقتي وارد معركه شد علي بن ابي طالب را ديد، علي به او گفت: آيا به خاطر مي آوري كه پيامبر ص فرمود: كه تو با من مي جنگي و ستمگر هستي، آنگاه در همان روز زبير برگشت و نجنگيد( ابن ابي شيبة 15/283و در ميان راويان فرد مجهولي است حديث 19674و ابن حجر اين روايت را در المطالب العالية 4412 بيان کرده است.)

    19.صحيح اين است كه زبير نجنگيد، اما آيا چنين سخناني بين او و علي رد و بدل شده است؟ خدا بهتر مي داند، چون روايت سند قوي ندارد ولي در كتاب هاي تاريخ معروف است، و بيشتر از آن اين مشهور است كه زبير در جنگ مشاركت نكرد و به دست مردي به نام جرموز كشته شد. و طلحه در حالي كه مي كوشيد مردم را از جنگيدن باز دارد ناگهان به صورت اتفاقي تيري به پايش اصابت كرد او در گذشته در همين جا زخمي داشت، جنگ به پايان رسيد و افراد زيادي كشته شدند به خصوص افرادي زيادي در دفاع از شتر عايشه كه به عنوان سنبل لشكر بود بنابراين آنها جانانه از آن دفاع مي كردند كشته شدند، و به محض اينكه شتر از پاي در آمد جنگ آرام گرفت و پايان پذيرفت و علي بن ابي طالب – رضي الله عنه – پيروز شد.

    20.حقيقت و درست اين است كه هيچ كسي پيروز نشد، بلكه در اين جنگ، اسلام و مسلمين خسارت ديدند.

    #4123

    mojahed.din
    کاربر
    1.دوست عزیز وقتي با علي بيعت شد، طلحه و الزبير از علي اجازه گرفتند كه به مكه بروند و علي – رضي الله عنه – به آنها اجازه داد

    2.آنها به مكه رفتند و در آن جا با ام المؤمنين عايشه ملاقات كردند

    3.عايشه اطلاع يافته بود كه عثمان – رضي الله عنه – كشته شده است، بنابراين آنها آن جا در مكه گرد هم آمدند و تصميم گرفتند انتقام خون عثمان را بگيرند. و يعلي بن منيه از بصره آمد، و عبدالله بن عامر از كوفه آمد، و در مكه با هم اتفاق كردند كه انتقام خون عثمان را بگيرند.

    4.آنها و همراهانشان از مكه به سوي بصره رهسپار شدند و مي خواستند آن جا با قاتلان عثمان درگير شوند، زيرا باورشان اين بود كه آنها در دفاع از عثمان – رضي الله عنه – كوتاهي كرده اند

    5. علي – رضي الله عنه – در مدينه بود، و عثمان بن حنيف از سوي علي فرماندار و والي بصره بود

    6.وقتي آنها به بصره رسيدند عثمان بن حنيف به آنها پيام فرستاد كه چه مي خواهند؟ گفتند: به دنبال قاتلان عثمان هستيم. او گفت: صبر كنيد تا علي بيايد، و به آنها اجازه ورود به بصره را نداد.

    7.سپس جبله كه يكي از كساني بود كه در كشتن عثمان مشاركت ورزيده بود با هفتصد نفر به جنگ طلحه و زبیر و عایشه رفت و آنان موفق شدند جبله را شكست دهند و افراد زيادي از همراهانش را كشتند، و تعداد زيادي از اهالي بصره به لشكر طلحه و زبير و عايشه پيوستند.

    8.در اين وقت علي از مدينه به سوي كوفه حركت كرد، چون او خبر شده بود كه در بصره جنگي ميان والي بصره عثمان بن حنيف و طلحه و زبير و عايشه و همراهانشان رخ داده است

    9.علي – رضي الله عنه – با لشكري ده هزار نفري به جنگ طلحه و زبير رفت، در اينجا به روشني براي ما مشخص مي شود كه علي بن ابي طالب خودش به جنگ آنها رفت، و طلحه و زبیر و عایشه عليه علی شورش نكرده و قصدشان چنان كه شما روافض میگوید جنگيدن با علی نبود

    10.اگر آنها مي خواستند عليه علي – رضي الله عنه – قيام كنند مستقيم به مدينه مي رفتند و به بصره نمي آمدند

    11.علي، المقداد بن الأسود و القعقاع بن عمرو را فرستاد تا با طلحه و الزبير حرف بزنند، آنها رفتند و مقداد و قعقاع از اين طرف و از آن سو طلحه و زبير همه با هم اتفاق كردند كه با يكديگر نجنگند، و هر گروهي ديدگاه خود را بيان كرد.

    نظر طلحه و زبير اين بود كه رها كردن قاتلان عثمان جايز نيست، و نظر علي اين بود كه اكنون مصلحت نيست كه قاتلان عثمان تحت پيگرد قرار بگيرند، بلكه زمان مناسب براي محاكمة قاتلان عثمان وقتي است كه اوضاع سامان بگيرد. بنابراين در اينكه قاتلان عثمان بايد كشته شوند همه اتفاق نظر داشتند و فقط در اين اختلاف داشتند كه چه زماني بايد كشته شوند.

    #4151

    الشیعة
    کاربر
    در ادامه حدیث میگوید:

    «و جملة القول:ان الحدیث صحیح الاسناد و لا شک فی متنه»

    ترجمه:«و جمله ای که گفته شد سند آن صحیح است و در متن آن شکی نیست»

    و در این حدیث صحیح پیامبر به زنان خود هشدار میدهد و آنها را از این امر آگاه میکند که مبادا شما آن زن باشید.ولی میبینیم که قرعه به نام عایشه می افتد و او برخلاف فرمایش پیامبر عمل میکند و این واضح است که هر کس برخلاف فرمایش پیامبر عمل نماید مورد غضب پروردگار قرار میگیرد و جایگاه او بد جایگاهی است.

    همچنین درمورد تصمیم عایشه برای برگشتن نیز باید گفت که آن را عملی نمیکند و فقط به گفتن آن اکتفا میکند و حرف نیز اگر عملی نشود باد هواست.به عمل کار براید به سخن دانی نیست.

    اما در ادامه لازم است نظر خود آقای البانی(نویسنده کتاب) که جماعت عمری از او به عنوان بخاری زمان یاد میکنند درباره خروج عایشه برای قتال با مسلمانان ذکر شود:

    «و لا نشک ان خروج ام المومنین کان خطا من اصله» همان حدیث474

    ترجمه:«و ما شک نداریم که خروج ام المومنین عایشه از اصلش خطا بوده است»

    ملاحظه میشود که البانی خود معترف است که خروج عایشه اشتباه بوده است و کار او مخالف فرمایش رسول الله بوده است.حال سوالی مطرح بوده است که اگر واقعا عایشه برای اصلاح امور مسلمانان خروج کرده است چرا باید کار او از اصل خطا باشد؟؟؟؟مگر نه اینست که جناب البانی به طور غیر مستقیم معترف است که خروج عایشه برای
    قتال با امیرالمومنین بوده و نه برای اصلاح امور؟؟

    همچنین البانی در ادامه میگوید:

    «والعقل یقطع بانه لا متناص من القول یتخطئة احدی الطائفتین المقاتلتین اللتین وقع فیهما مثات القتلی»

    البانی باز به صراحت میگوید که بنا به عقل باید یکی از این دو طرفین جنگ مقصر و خطا کار باشد

    خب آقای البانی شما کدام طرف را مقصر میدانید:

    «و لا شک ان عایشة رضی الله عنها هی المخطئة لاسباب کثیرة و ادلة واضحة و منها ندمها علی خروجها و ذلک هو اللائق بفضلها . کمالها و ذلک مما یدل علی ان خطاها من الخطا المغفور بل الماجور»

    ترجمه:«و شکی نیست که عایشه رضی الله عنها خطا کار بوده است به اسباب زیاد و دلیل واضحه از آنجمله پشیمانی او از خروجش و همین ندامت او شایسته کمالات اوست و این دلیلی است که خطای او از گناهان بخشیده شده است»

    پس واضح گردید که عایشه مقصر و خطاکار جنگ جمل بوده است و خروج او از اصل اشتباه بوده است.و حال آنکه جماعت عمری از روی تعصب میخواهند تمام تقصیر ها را به گردن شخصی بنام عبدالله بن سبا بندازند.و از این شخص استفاده بکنند برای تبرئه عایشه.اما سوالی که اینجا پیش می آید اینست که اصلا چرا عایشه خروج کرد که بعدش این مشکلات پیش بیاید؟؟مگر از پیامبر نشنیده بود که او را از این امر بر حذر داشته بود؟؟
    مگر نمیدانست که خروجش برخلاف امر رسول الله است؟؟
    اما این سخن البانی که گفته است که عایشه پشیمان شده است و به خاطر این پشیمانی اش خطایش بخشیده شده است از تعصب او ناشی میشود.زیرا اولا صرف ندامت گناه انسانی بخشیده نمیشود.چنانکه در قران است که قابیل بعد از کشتن هابیل پشیمان شد.ولی آیا این پشیمانی او باعث شد که خدا او را بیامرزد؟؟
    «…فاواری سواة اخی فاصبح من النادمین»مائده 31
    ترجمه:«…تا اینکه از زمره نادمین گشت»

    #4152

    الشیعة
    کاربر
    پس واضح گردید که صرف پشیمان شدن موجب غفران گناهان نمیشود.پس در این مطلب نیز تعصب بیجای البانی واضح شد.

    حال ای مسلمانان از خواب غفلت بیدار شوید و تعصب بیجا را کنار بگذارید و در خود اندیشه نمایید که کسیکه موجب به راه انداختن جنگ باطلی میشود و این قتال او نیز اشتباه است,آیا خون هر مسلمانیکه در این جنگ ریخته میشود بر گردن او نیست؟؟آیا اگر این شخص کسی جز عایشه دختر ابوبکر بود باز جماعت عمری سعی در تبرئه و دفاع از او بودند؟؟حال آنکه واضح است که عایشه یکی از مسببین اصلی جنگ جمل بوده است؟؟

    ای مسلمانان دیندار!در جنگ جمل بیش از بیست هزار نفر از مسلمین کشته شدند.اعم از صحابه و تابعین.خون این افراد بر گردن کیست؟؟

    آیا باز جماعت متعصب خواهند گفت مقصر عبدالله بن سبا بوده؟؟ما فرض میکنیم عبدالله بن سبا مقصر بوده(فرض میکنیم)آخر چرا عایشه خروج کرد؟؟؟چرا به ابتدای امر نمیپردازید؟؟چه کسی این جنگ را به راه انداخت؟؟چرا عایشه خلاف دستور پیامبر و قرآن عمل کرد؟؟

    مگر حرف شیعیان چیست؟؟؟آیا حرف شیعه غیر از اینست که هر کس مخالف دستور پیامبر عمل کند کافر است؟؟؟

    آیا این اعتقاد اشتباه است؟؟؟آیا حرف شیعه غیر از اینست که قتال کنندگان با امیرالمومنین علی علیه السلام -که بنا به قرآن نفس پیامبر است- کفر است؟؟؟

    مگر پیامبر نفرمود که یا علی هرکس با تو بجنگد با من جنگیده است و هر کس با من بجنگد با خدا جنگیده است؟؟؟

    مگر پیامبر نفرمود علی با حق است و حق با علیست؟؟؟

    در آخر امید است که جماعت مسلمانان با تدبر در دین خود و به دور از تعصب و جهالت به پیروی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بپردازند و هر چه را که مخالف قرآن و فرمایشات پیامبر باشد را رها کنند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #4156

    mojahed.din
    کاربر
    21.وقتي جنگ پايان يافت علي – رضي الله عنه – در حالي كه ميان كشته شدگان مي گشت چشمش به طلحه بن عبيدالله افتاد او طلحه را بلند كرد و خاك هاي چهره اش را پاك كرد و گفت: براي من دشوار است كه تو را مي بينيم كه زير ستارگان آسمان آشيانه گرفته اي، و علي – رضي الله عنه – گريه كرد و گفت: دوست دارم اي كاش بيست سال قبل از اين مي مردم

    ( تاريخ دمشق ابن عساکر 11/207، أسد الغابة 3/88 والبوصيري مي گويد راويان آن ثقه هستند وحافظ ابن حجر در المطالب العالية 4/302 با اختلاف اندکي ذکر کرده است.)


    22.ابن جرموز در حالي كه شمشير زبير را به همراه داشت پيش علي آمد و گفت: زبير را كشتم، زبير را كشتم، وقتي علي سخنان او را شنيد گفت: اين شمشير همواره سختي ها را از پيامبر ص دور مي كرد، سپس گفت: قاتل پسر صفيه را به جهنم مژده بده، و علي اجازه نداد كه ابن جرموز پيش او بيايد(طبقات ابن سعد 3/105 با سند حسن.)

    اهل سنت حق را به علي مي دهند و معتقد هستند که نظر علی بن ابی طالب مبنی بر اینکه قاتلان عثمان رضی الله عنه بعدا قصاص داده شود درست بوده است و در این بین طلحه و زبیر و عایشه رضی الله عنهم اشتباه کرده اند.

    نظر علي – رضي الله عنه – اين بود كه به تاخير انداختن گرفتن قصاص فساد كمتري از گرفتن فوري آن دارد، چون علي – رضي الله عنه – نمي تواند قاتلان عثمان – رضي الله عنه – را به قتل برساند زيرا آنها قبيله هايي دارند كه از آنان دفاع مي كنند، و هنوز امنيت برقرار نشده و فتنه همچنان وجود داشت، و چه كسي مي گويد كه آنها هرگز با علي نمي جنگيدند؟ در حالي كه بعد از آن علی را نیز كشتند.

    وقتي جنگ به پايان رسيد، علي – رضي الله عنه – ام المؤمنين عايشه ك را گرفت و با احترام به مدينه فرستاد چنان كه پيامبر ص او را دستور داده بود.

    علي- رضي الله عنه – مي گويد: پيامبر خدا ص به من گفت: در ميان تو و عايشه مسئله اي رخ مي دهد، علي گفت: پس من بدبخت ترين فرد هستم اي پيامبر خدا؟، گفت: نه ولي اگر چنين چيزي شد عايشه را به پناهگاهش برگردان (فتح الباري 13/60. مسند احمد 6/393 و حافظ در الفتح گفته سند آن حسن است 13/60.)

    اگر قضيه واضح و روشن باشد اين درست است، ولي اگر امور مشتبه و نامشخص بودند بايد دوري كرد، به خاطر اين بسياري در اين جنگ شركت نكردند. پس آنچه بايد بدان معتقد باشيم اين است كه طلحه و زبير و عايشه و همراهانش و همچنين علي و همراهانش براساس اجتهاد خود جنگ كردند، و يك فتنه بود كه رخ داد، و براي جنگ جمل آنها آمادگي نكرده بودند و نمي خواستند با يكديگر بجنگند.

    #4162

    الشیعة
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم و السلام علی من اتبع الهدی

    ای مجاهد در دین.میبینم که برای جواب ندادن به روایات من به انواع اقسام طرفندها متوسل شده ای.از جمله به قصه هایی که از کتب خودتان نقل کردی که بیشتر شبیه قصه های هزار و یک شب میماند.آنجا که گفتی سبائیه شبانه به لشگر عایشه شبیخون میزنند و آنها فکر میکنند کار علی بوده و آدم را به یاد فیلم های هالیوودی می اندازد.

    بیا و انصاف داشته باش و کمی تعصب را کنار بگذار و به روایات صحیح السندی که من گقتم جواب بده.

    بیا و جواب حذیفة بن یمان را بده انجا که میگوید روزی خواهد آمد که مادرتان به جنگ شما می آید و از لفظ غزو(جنگ)استفاده میکند و خطابش به مسلمانان است.یعنی به جنگ مسلمانان می اید.

    بیا و تعصب را کنار بگذار و به حدیث سگ های حواب جواب بده/البته اگر جوابی داری!!!

    بیا و توضیح بده که چرا عایشه با اینکه میدانست نباید خروج میکرد, ولی برخلاف سخن رسول الله عمل کرد؟؟

    بیا و بگو اینکه البانی میگوید:خروج عایشه از اصلش اشتباه بوده است یعنی چه؟؟؟

    برای من از افسانه قوم سبائیه نگو.بگو چرا عایشه خروج کرد؟؟چرا برخلاف حرف رسول الله عمل کردد؟؟

    ای مسلمانان بی غرض لطفا در این نوشته های من و جناب مجاهد تعقل نمایید و خودتان قضاوت کنید و به این سوال من جواب دهید(لااقل در وجدان خود)

    اگر کسی شروع کننده جنگ باشد و در این عمل خود اشتباه کند آیا در خون کشته شدگان در این جنگ شریک نخواهد بود؟؟

    در قسمتی خود جناب مجاهد اعتراف میکند که عایشه اشتباه کرده.جناب البانی نیز که به قول جماعت عمری بخاری زمان است میگوید:خروج عایشه از اصلش خطا بوده.با این وجود دیگر چه شکی وجود دارد که عایشه مقصر اصلی جنگ جمل است؟؟

    آیا اگر عایشه خروج نمیکرد این کشت و کشتارها به وجود می آید؟؟آیا این نهایت فتنه نیست؟؟

    درود بر همه کسانی که عقل خود را به کار میگیرند و تعصب بیجا ندارند

    والسلام

    #4175

    mojahed.din
    کاربر
    بچه جان ترفند اینطوری نوشته میشه.

    پـ نه پـ خرافات ارتداد تمام صحابه که 23 سال خون دل خوردند از قصه های هزار و یک شب و داستان های هری پاتر است.

    افسانه شهادت فاطمه و در عین حال ازدواج عمر با دختر فاطمه است

    هزار و یک شب خرافات و خزعبلاتیست که روافض بلغور میکنند.

    خداوند میفرماید:

    ‏ وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِن بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ‏9 حجرات

    ‏ هرگاه دو گروه از مؤمنان با هم به جنگ پرداختند ، در ميان آنان صلح برقرار سازيد . اگر يكي از آنان در حق ديگري ستم كند و تعدي ورزد ( و صلح را پذيرا نشود ) ، با آن دسته‌اي كه ستم مي‌كند و تعدي مي‌ورزد بجنگيد تا زماني كه به سوي اطاعت از فرمان خدا برمي‌گردد و حكم او را پذيرا مي‌شود . هرگاه بازگشت و فرمان خدا را پذيرا شد ، در ميان ايشان دادگرانه صلح برقرار سازيد و ( در اجراي مواد و انجام شرائط آن ) عدالت بكار بريد ، چرا كه خدا عادلان را دوست دارد . ‏

    طبق این آیه متوجه میشویم که امکان دارد که دو طایفه با هم غزو قتال و جنگ کنند اما سبب کافر شدن هیچ کدام نمیشود.

    سیدنا علی نیز این حقیقت را در نهج البلاغه اشکار میکند و میگوید

    اصبحنا نقاتل اخواننا فی الاسلام علی ما دخل فيه من الزيغ و الاعوجاج و الشبهه و التأويل.

    ( نهج البلاغه ج 2 مکتوب 53)
    «وضعيت ما طوری شده که به علت وجود يک سری نارسائيها، کجی ها، شبهات و تأويلات با برادران مسلمان خويش به درگيری و جنگ پرداخته ايم.»

    پس طبق آیه قران و کلام سیدنا علی درگیری و جنگ به خاطر تاویلات و شبهات و اجتهاداتی بوده که باز بیشتر حق با علی بوده.

    ابن حجر مي گويد: جمهور اهل سنت بر اين باورند كه كساني كه همراه علي مي جنگيده اند بر حق بوده اند، و كساني كه عليه علي مي جنگيده اند شورشي بوده اند، اما اهل سنت همه بر اين اتفاق دارند كه از اين گروه كسي مذمت نمي شود بلكه مي گويند آنها اجتهاد كردند و به خطا رفتند. فتح الباري 13/72.

    #4468

    arsina
    کاربر
    سلطان الواعظین متكلم بزرگ شيعي در مناظره خود با بزرگان اهل سنت شهر پیشاوردر پاسخ به عالم اهل سنت که شیعیان را به عدم احترام به زنان پیامبر متهم می کند به صورت کاملا قاطع می فرماید: اعتقاد شيعه برآن است كه هر كس نسبت فحش و قذف به هر يك از زنان رسول خدا و لو عايشه و حفصه داده باشد كافر، ملحد و ملعون است و خون و مالش حلال است، چه آنكه چنين نسبتي اهانت بزرگ به مقام مقدس پيامبر است.(2)

    [2] . شب هاي پيشاور ص 177.
در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.