شاخ شیطان

[ناشناس]

(اين مقاله بطور کاملا اتفاقي از تالار گفتمان حذف شده بود!)
در گاهنامه اين سايت در بخش مربوط به ام المومنين عايشه مقاله اي با عنوان ” آیا در کتاب بخاری نوشته شده که خانه عایشه مرکز فتنه است؟” وجود دارد. چون درآنجا امکان اظهار نظر مهيا نشده بود ناجار دراينجا مطالبي عرض مي کنم.
1- اگر به قول شما ادعاي شيعه درمورد اين روايت اشتباه وغرض ورزي است و اين روايت ارتباطي به خانه عايشه ندارد، چرا بخاري در صحيح خود اين روايت را در” باب ما جاء في بيوت أزواج النبي صلى الله عليه وسلم” اورده است؟آيا اين مسئله اتفاقي بود؟
2- فرموديد پيامبراکرم به سمت خانه عايشه اشاره کرده ولي منظور ايشان شرق بوده است.ليکن توجه نکرديد که ايشان در يک مکان بسته هنگام اشاره به سمت خانه عايشه از ضمير اشاره نزديک هنا(اينجا) استفاده کرده اند.پيامبر بطور وضوح رو به خانه عايشه که به قول شما چهار متري منبر ايشان است مي کند و مي گويد(هنا) از اينجا فتنه وشاخ شيطان خارج مي شود. و شما مي گوييد منظور ايشان چيز ديگري بود. چرا سخن رسول خدا را کتمان مي کنيد؟
3- جالب اينکه در دو روايت ديگري که در باب فتن صحيح بخاري آمده نيز پيامبر از ضمير هنا استفاده مي کنند چه بسا اين روايات نيز مي بايست در باب ما جاء في بيوت أزواج النبي صلى الله مي آمد.جالبتر اينکه زماني که پيامبر راجع به فتنه نجد سخن مي گويد از ضمير دور هناک استفاده کرده اند.
4- اينکه هيچيک از اصحاب ايشان سوالي در اين باره نپرسيد گوياي اين است که پيامبر اکرم به وضوح منظور خود را رساند و اصحاب نيز به وضوح منظور ايشان را درک کردند.(نعوذ بالله پيامبر که بالاي منبر چيستان طرح نمي کردند)
5- فرموديد خانه پيامبر و مرکز فتنه؟ دوست عزيز آيا تحريک مسلمانان وبه را انداختن جنگ جمل وبه کشتن دادن هزاران مسلمان به دست مسلمان وايجاد دو دستگي تاريخي ميان مسلمين فتنه نبود. متاسفانه هم فتنه بود هم از درون خانه رسول خدا.
6- پيامبر اکرم در مورد اين موضوع به زنانش هم هشدار داده بودند واگر ابن زبير ملعون مانع نمي شد شايد عايشه خود را از کانون فتنه بودن نجات مي داد و جنگ جمل به راه نمي افتاد.روايت صحيح سند زير را بخوانيد.
أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن بن طاووس عن أبيه أن النبي صلى الله عليه وسلم قال لنسائه أيتكن تنبحها كلاب ماء كذا وكذا يعني الحوأب فلما خرجت عائشة إلى البصرة نبحتها الكلاب فقالت ما اسم هذا الماء فأخبروها فقالت ردوني فأبى عليها بن الزبير
پيامبر (ص) به همسران خويش فرمودند: كداميك از شما است كه سگ‌هاى حواب بر او پارس خواهند كرد ؟!
وقتى عائشه به بصره رفت، سگ‌ها بر او پارس كردند! گفت: اسم اين آب چيست ؟ به او خبر دادند! گفت من را بازگردانيد! اما ابن زبير مانع او شد!
الصنعاني، ابوبكر عبد الرزاق بن همام (متوفاى211هـ)، المصنف، ج11، ص365، تحقيق حبيب الرحمن الأعظمي، ناشر: المكتب الإسلامي – بيروت، الطبعة: الثانية، 1403هـ.
7-حال احتمالا طبق معمول، شيعه را به اهانت به رسول اکرم متهم مي کنيد که پس آموزه هاي پيامبر چه شد وچرا ايشان نتوانستند نزديکان خود را هدايت کنند. برادران عزيز پاسخ اين سوال را قرآن در داستان هابيل و قابيل،نوح و پسرش و لوط و همسرش داده .گويا اين سنت خداست که نزديکان پيامبران به ايشان خيانت کنند. اين خدشه اي به هدايت پيامبران نيست.

[abdollah.hanafiکاربر]

ببخشید شما هنوز معنی هناک را نمیدانید؟؟؟؟ معنیش را اگر درست بگویید شبهه شما به خودی خود جواب داده میشود.
الف:جناب! پیامبر خدا میدانست خانه عایشه مرکز فساد است اما هماکان با او نشست و برخاست داشت؟
ب:طبق نص قرآن نباید با کسانی که منافق هستند معاشره داشت درحالی که پیامبراکرم ص با همسر مطهرش همبستر بود.
پ: اشاره کردن به هنا(آنجا) چه در مکان بسته وچه در مکان باز هم میتواند اشاره به مشرق باشد.
ج: مثلا در زیر زمین شخصی بخواهد به شرق اشاره کند و بگوید آنجا مرکز فساد است، شنونده اگر شیعه نباشد منظور او را میگیرد.
ذ: اگر در زیر زمین میگفت: “اینجا” مرکز فساد است، شخص شنونده متوجه میشود که منظور زیرزمین است.‏
د: شما چه جور آدمهای هستید که هنوز هم بجای استفاده از عقل، تقلید مراجع را میکنید! جناب کمی بحرفت تفکر کن تا ببینی چه جور روایت را تفسیر میکنی: “پیامبر جلوی عایشه ایستاد بهش گفت خانه ات مرکز فساد است! وبعدش عایشه به عالم و آدم حرف پیامبر را گفت. تازه با این همه پیامبر بازهم با اون معاشرت داشت!!! و از همه بدتر که رسول معصوم! و باغیرت. با وجود اینکه میدانست همسرش خوب نیست اما بازهم بروی خود نیاورد”
ر: استغفرالله: مگر خانه ی عایشه”که خانه پیامبرهم هست” مرکز فساده؟ شما اگه خانه پیامبر و علی را می دیدید به آن متوسل میشدید! آن وقت توقع داری خانه ی افضل الامامان و افضل الانبیا خیرالبشر سیدنا محمد مصطفی ;ص; ، مرکز فساد باشد؟ عجب عقل و عجب تفسیری!!
ز: شما با چه حقی روایات اهلسنت که سرتاسر در نقد شما است، به زعم خود تفسیر میکنید؟
و الی اخر: شما ظاهرأ وقتی در خانه با همسر خود مشغول صحبت میشوید سپس غرب اشاره میکنید به همسر خود میگوید “هنا”آنجا دشمنان اسلام مستقر هستند.بعد همسرت به خواهرش بگوید او چه برداشتی خواهد داشت؟.
اما…………. در مورد روایات یا آنها ضعیفند یا آنهارا تحریف کردید! و یا مثل این تفسیر بیجا کرده اید من عالم حدیث شناس نیستم. الله اعلم
‎

[abdollah.hanafiکاربر]

اما در مورد جنگ جمل بگویم آنجا فتنه توسط همسر نبی اکرم ص، ایجاد نشد بلکه توسط امام شما یعنی ابن سبأ ملعون درست شد پس نتیجه گیری شما بیهوده است. اصلأ جریان جنگ جمل و خانه عایشه چه ربطی به هم دارند؟ در مورد جنگ جمل باید بگویم علی نیز جنگ کرد پس نعوذ بالله به او هم منافق گفت؟
بازهم مثال نوح و پسرش را آوردی! جناب، حضرت نوح با نهصدصال اندکی را مومن کرد، ولی شما ببینید رسول الله در مدت کم چقدر را مسلمان کرد! پسر نوح ع با خود نوح چه رابطه ای داشت؟؟ دوست بودند هم عقیده بودند؟؟معاشرت داشتند؟؟
‏.در مورد جنگ جمل یه توک پا برو سرچ کن جواب شما هست.‏‎
‎

[abdollah.hanafiکاربر]

شماره 4 شما جالبه این که هیچ یک از اصحاب چرا سوال نکرد. آفرین! جواب خود را خودت که دادی!
الف: اصحاب نشسته و گوش فرا میدهند یک یهو پیامبر میگه اینجا خونه ی من خانه فساده! و جالب اینکه هیچ یک از اصحاب تعجب نکرد! خانه شما”رحمت العالمین”! و فساد؟؟؟؟؟ اما در مورد شرق چرا سوال نکردند چون واضحه که شرق مرکز فتنه است و نیازی به سوال کردن ندارد. باید به این عقل گریست!‏‎

[rrwکاربر]

دوست عزيز آيا مي داني چرا اين سايت ،يکبار اين مقاله را از تالار حذف کرد ؟(و بنده مجددا آن را آوردم) آيا مي داني چرا بعد از قريب دو هزار بار خواندن اين مقاله پاسخي نداشت؟آيا فکر مي کني تو از ديگر دوستان اهل سنت وهمچنين مسئولين سايت عاقل تري؟ دوست عزيز اگر جنابعالي هم سکوت مي کردي کسي نمي گفت لالي.

در هرصورت نوشته شما ارزش پاسخ گويي ندارد. فقط متشکرم که يک بار ديگر اين مقاله را در صفحه اول قرار دادي تا خوانندگان جديد هم آن را مطالعه نمايند.

[rrwکاربر]

ابتدا عذر خواهي مي کنم که در کامنت قبلي تندروي کردم. باور کنيد بقدري ارسال پاسخ براي بنده به سختي صورت مي گيرد که شايد بيست بار بايد ارسال نمايم تا بالاخره يکي آن با موفقيت انجام شود.

اما برادر گرامي بار ديگر عرض مي کنم :

1- رسول خدا وقتي از فتنه نجد سخن مي گويند از ضمير دور (هناک) به معناي آنجا استفاده مي کنند . ” قال (رسول الله)في الثالثة هناك الزلازل والفتن وبها يطلع قرن الشيطان” ولي در اين روايت ايشان در يک فضاي بسته از ضمير نزديک (هنا) به معناي اينجا استفاده کرده اند قام النبي ‏ ‏صلى الله عليه وسلم ‏ ‏خطيبا فأشار نحو مسكن ‏ ‏عائشة ‏ ‏فقال ‏ ‏هنا الفتنة ثلاثا من حيث يطلع قرن الشيطان. آيا نعوذ بالله پيامبر فرق اين دو ضمير اشاره را نمي دانست؟

2- در روايت مربوط به خانه عايشه راوي مشخصا مي گويد( نحو مسكن ‏ ‏عائشة) به سمت خانه عايشه . آيا راوي نمي دانست که منظور پيامبر مشرق است که نگفت به سمت مشرق، بلکه گفت به سمت خانه عايشه؟!

3- نوشته ايد:” اصلأ جریان جنگ جمل و خانه عایشه چه ربطی به هم دارند؟ در مورد جنگ جمل باید بگویم علی نیز جنگ کرد پس نعوذ بالله به او هم منافق گفت؟”

پاسخ:

از شما تعجب مي کنم !! رسول خدا از فتنه مي گويد . آيا تحريک مسلمانان و به راه انداختن جنگ جمل و به کشتن دادن هزاران مسلمان به دست مسلمان وايجاد دو دستگي تاريخي ميان مسلمين ،فتنه نبود. آيا اين فتنه از خانه عايشه نبود؟ آيا شما جنگ عايشه با خليفه مسلمين و نبرد علي با او را با يک چوب مي سنجي؟ آيا اين عايشه نبود که با محرميت رضاعي من در آوردي خود ، دشمنان علي را محرم خود مي کرد تا در خانه اش با آنها برعليه علي نقشه بکشند؟ متاسفانه همه اينها فتنه بود واز خانه عايشه.

4- اصلا از همه اينها بگذريم . آيا بخاري نيز شيعه رافضي است که اين روايت را در باب(ما جاء في بيوت أزواج النبي) آورده است. در واقع بخاري نيز پذيرفته اين روايت در مورد خانه عايشه بوده است.

[dlsvkhth14.blogfa.comکاربر]

شما بینید معنای هناک را به شرق تعبیر می کنند و ما را به نادانی و کج فهمی متهم می کنند؟!!

اگر فرضا به شرق اشاره شده منظور از شرق در این روایت چیست؟

در ثانی چرا تا نمی توانید ماجرای جنگ جمل و صفین را حل و فصل کنید متوسل به افسانه عبد الله سبا یهودی می شوید؟

بنده مطالبی در این مورد دادم که انشا الله مطالعه بفرمایید که ماجرای عبد الله سبا دروغی ار سوی بنی امیه لعنت الله علیهم بود برای پوشاندن جنایات خود. که خدا را شکر موفق نشدند. شما راست می فرمایید بفرمایید این عبد الله سبا را با دلیل محکم برای ما ثابت کنید و بفرمایید ماجرای این عبد الله از کجا امده تا ما هم روشن شویم .انشاالله بنده ماجرای عبد الله سبا را خیلی روشن و واضح بیان می کنم تا بیشتر روشن شوید.

[mojahed.dinکاربر]

بخاری در کتاب الفتن ازابن عمر نقل می کند: «انه (صلی الله علیه وسلم) قام الی جنب المنبر فقال الفتنة هاهنا، الفتنة هاهنا من حیث یطلع قرن الشیطان قرن الشمس».

یعنی: پیامبر(صلی الله علیه وسلم) در حالی که روبه روی مشرق بود فرمود: «الا انّ الفتنة ها هنا من حیث یطلع قرن الشیطان»؛هان آگاه باشید که فتنه از این ناحیه است (رو به مشرق نمودند) از آنجا که شاخ شیطان طلوع می کند.

حال بسیاری از مردم گمان می کنند که منظور از قرن شیطان (شاخ شیطان) شخص معینی است، ولی مقصود از آن در حقیقت مکان طلوع (و غروب) خورشید است. چنانکه در حدیث صحیح آمده که پیامبر صلی الله علیه وسلم خطاب به عمروبن عبسه رضی الله عنه فرمودند:

(صل صلاة الصبح، ثم أقصر عن الصلاة حتی تطلع الشمس حتی ترتفع، فإنها تطلع حین تطلع بین قرنی شیطان، و حینئذ یسجدلها الکفار، ثم صل فإن الصلاة مشهودة محضورة، حتی یستقل الظل بالرمح، ثم أقصر عن الصلاة، فإنه حینئذ تسجر جهنم، فإذا أقبل الفی فصل فإن الصلاة مشهودة محضورة حتی تصلی العصر، ثم أقصر عن الصلاة حتی تغرب الشمس، فإنها تغرب بین قرنی شیطان و حینئذ یسجد لها الکفار) «نماز صبح را بخوان سپس تا وقتی که خورشید طلوع می‌کند و بالا می‌آید نماز نخوان، چون خورشید می‌کند و کفار برای آن سجده می‌برند؛ سپس نماز (ضحی) بخوان چون ملائکه شاهد و حاضر بر نماز هستند تا اینکه سایه نیزه به کمترین مقدار خود می‌رسد؛ آنوقت از خواندن نماز خودداری کن؛ چون در این وقت آتش جهنم شعله‌ورمی‌شود. سپس وقتی که سایه مایل شد نماز بخوان چون ملائکه شاهد و حاضر بر نماز هستند. تا آنکه نماز عصر را می‌خوانی، و بعد از آن، از نماز خواندن خودداری کن تا وقتی که خورشید غروب کند؛ چون و در این زمان کفار برای آن سجده می‌برند». مسلم (832)

ولی در روایت دیگری بجای “قرن شیطان” ، “قرن شمس” یعنی شاخ خورشید آمده است، چنانکه پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: « الْفِتْنَةُ هَا هُنَا ، الْفِتْنَةُ هَا هُنَا ، مِنْ حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ ، أَوْ قَالَ : قَرْنُ الشَّمْسِ»بخاری(7092)

یعنی: هان آگاه باشید که فتنه از این ناحیه است،از آنجا که شاخ شیطان طلوع می کند، یا فرمود: شاخ خورشید. (راوی شک داشت که پیامبر صلی الله علیه وسلم شاخ شیطان گفته یا شاخ خورشید.).

[mojahed.dinکاربر]

حافظ ابن حجر رحمه الله در فتح الباری می نویسد: “در باره ی این فرموده ی پیامبر صلی الله علیه وسلم: “قرن الشمس” (شاخ خورشید)، داودی گفته است: ممکن است برای خورشید شاخ حقیقی وجود داشته باشد، و یا احتمال دارد منظور از قرن (شاخ) در این حدیث، قوت و قدرت شیطان، و یا چیزی باشد که به کمک آن مردم را به گمراهی می کشاند، و این امر محتمل تر است. و گفته شده که شیطان سرش را به هنگام طلوع خورشید به آن می بندد تا کسانی که برای خورشید سجده می برند، سجده شان برای او (یعنی شیطان) واقع شود. و گفته شده: احتمال دارد که خورشید شیطانی داشته باشد که خورشید بین دو شاخ او طلوع می کند.”. “فتح الباری” (13/46).

و این آراء و نظرات علما بود ولی خداوند متعال و رسولش صلی الله علیه وسلم به آن آگاهترند.

در این روایات به صورت صریح جهت مورد اشاره مشخص شده است و بیان گشته که آن جهت مشرق است. در روایات دیگری از این حدیث هم سرزمینهای مورد اشاره ذکر شده است، از جمله از نافع از ابن عمر روایت است که گفت: «پیامبر فتنه‏ها را بیان کرد و فرمود: پروردگارا شام و یمن را برای ما مبارک گردان. صحابه گفتند: ای رسول خدا در نجد چه؟ راوی میگوید: فکر می‏کنم که بار سوم فرمود: در آنجا فتنه‏ها و آشوبهایی روی می‏دهد و شاخ شیطان از آنجا طلوع می‏کند». صحیح بخاری، شماره7094.

و باید توجه داشت که: نجد در جهت شرق قرار دارد و کسانی که در مدینه هستند شرق آنان صحرا- یا جلگه عراق می‏شود.

امام خطابی رحمه الله چنانکه امام ابن حجر رحمه الله از او نقل می کند در خصوص این حدیث گوید: “نجد” در جانب مشرق است، و کسی که در شهر مدینه باشد، نجد را در مشرق شهر مدینه یعنی نواحی بادیه نشین عراق خواهد یافت”( فتح الباری (13/47)).

چنانکه در روایتی از سالم بن عبدالله بن عمر آمده است که گفت: «ای مردم عراق، شما در مورد گناه صغیره سوال می‏کنید و مرتکب گناه کبیره می‏شوید! از پدرم عبدالله بن عمر شنیدم که گفت: شنیدم که رسول خدا میفرماید: «فتنه از اینجا می‏آید» و با دست خود به سمت مشرق اشاره کردند «از جایی که شاخهای شیطان بر می‏آید». صحیح مسلم4/2229.

نکته ی جالب اینکه شیعه نیز با استناد به آن احادیث، این اتهام را به ام المومنین عایشه رضی الله عنها وارد می سازند، و مدعی شده اند که خانه ی عایشه رضی الله عنها مرکز فتنه بوده است!!

شیعه رافضی می‏گویند: رسول خدا به سخن برخاست و به سوی خانه عائشهاشاره کرد و فرمود: «فتنه آنجاست، شاخ شیطان از آنجا بیرون می‏آید» و عائشه را با این سخن مورد طعن قرار میدهند و اظهار می‏دارند که منظور رسول خدا این بوده که فتنه از خانه وی خارج می‏شود. این سخن گمراهگری و وارونه جلوه دادن واقعیتها و تدلیس عوام است که اطلاع و علمی‏نسبت بهاین امور ندارند، زیرا این رافضیان این سخن راوی را که گفته است: «فأشار نحو مسکن عائشه» (پس به طرف مسکن عائشه اشاره کرد) چنین تفسیر کردهاند کهاشارهایشان به خانه عائشه بوده است و با این اشاره بیان کردهاند که عائشه سبب این فتنه می‏باشد، اما باید گفت کهاین حدیث به هیج وجه بر این تفسیر دلالت ندارد و کسی که کمترین شناختی از مقاصد این کلام داشته باشد درمی‏یابد کهاین عبارت محتمل این معنا و مفهوم نیست،

[mojahed.dinکاربر]

زیرا راوی گفته است: «أشار نحو مسکن عائشه» و نگفته است: «إلی جهة مسکن عائشه» و فرق میان این دو تعبیر روشن و آشکار است. این روایت که ذکر کردهاند بخاری آن را در باب فرض الخمس ذکر کرده است. این حدیث در صحیح مسلم و بخاری و دیگر کتب از طرق مختلف و با الفاظ گوناگون روایت و تخریج شده است و در برخی از نصوص آن، به سرزمینهای مد نظر این حدیث اشاره شده است و این اشاره دعوای شیعیان رافضی را ابطال می‏کند و دیگر نیازی به تکلف برای ابطال آن با چیزی دیگر باقی نمی‏گذارد.

حال در زیر به برخی از روایات حدیث از طرق مختلف از ابن عمر اشاره می‏شود:

از لیث از نافع از ابن عمر روایت است که وی شنید که رسول خدا که رو به سمت شرق کرده بود و فرمود: «ألا إن الفتنةهاهنا من حیث یطلع قرن الشیطان». بخاری7093؛ صحیح مسلم، 2905.

از عبید بن عمر روایت است که گفت: نافع از ابن عمر به من روایت کرد که رسول خدا بر در خانه حفصه برخاست و با دست به طرف مشرق اشاره کرد و فرمود: «الفتنة من حیث یطلع قرن الشیطان». ایشان آن را دو یا سه بار بیان کرد. صحیح مسلم4/2229.

از سالم بن عبدالله از پدرش روایت است که رسول خدا در حالی که بود فرمود: «ها إن الفتنةهاهنا، ها إن الفتنةهاهنا، ها إن الفتنةهاهنا من حیث یطلع قرن الشیطان». صحیح مسلم.

یعنی:هان آگاه باشید که فتنه از این ناحیه است (رو به مشرق نمودند) از آنجا که شاخ شیطان طلوع می کند.

این روایات دلالت قطعی دارند که منظور رسول خدا از قول «الفتنة هاهنا» سرزمینهای شرق است، زیرا روایات بر این امر تصریح دارند. هم چنین در برخی از این روایات آن سرزمینها توصیف شده و برخی از قبائل تعیین شده‏اند. هم چنین بر بطلان مدعای شیعیان و برادران صوفیشان دلالت دارد که می‏گویند اشاره ایشان به طرف خانه عائشه بوده است. پس این قول آنان باطل و دیدگاهی ساقط است که کسی غیر از این افراد چنین چیزی را از آن نفهمیده و کسی غیر از آنان به آن قائل نشده است.

در حالیکه منظور از اشاره، اشاره به شخص خاصی و یا خانه ی فرد خاصی نبوده است، بلکه هدف اشاره کردن به سرزمینی در جهت مشرق مدینه است که همانا عراق می باشد، و ما دیدیم که در زمان صحابه مرکز آشوب و فتنه از کوفه و بصره برخواست، و بعدها هم محل تجمع روافضی گشت که و کسی که تاریخ را بررسی کرده باشد خواهد یافت که بیشتر فتنه ها از زمان صحابه تا عصر کنونی از عراق برخواسته است مانند قتل عثمان رضی الله عنه توسط مردم عراق و ظهور خوارج که در نزدیکی کوفه ی عراق بود، و تاریخ نیز شاهد است که در این مکان قتل حسین و اهل بیتش رضی الله عنهم و ظهور فرقه های باطل صورت گرفته است.

و فرقه های شیعه و باطنیه و قدریه و جهمیه و معتزله همگی از عراق برخواسته اند.

و اکنون در عراق فرقه ای بنان یزیدیه وجود دارد که شیطان را مقدس می دانند و به فرقه ی شیطان پرست مشهورند .

پاسخ از طرف سایت جامع فتاوی http://www.islampp.com

[rrwکاربر]

1- جناب مجاهد دين مگر خودت در روايت مسلم(832) نياوردي که رسول خدا مرحله اي از طلوع خورسيد(در شرق) و مرحله اي از غروب خورشيد(در غرب) را شاخ شيطان برشمرده اند. وهمچنين در روايتي ديکر، فتنه نجد را نيز شاخ شيطان ناميده اند. ( اين سه تا قطعا يکي نيستند.)

پس بايد بپذيريم که سخن رسول خدا سخني کلي است ، وايشان اساسا بروز فتنه وقوت گرفتن افکار شيطاني را به شاخ شيطان تشبيه کرده اند .به واقع هرجايي که حضور قوي فتنه محسوس باشد، شاخ شيطان هم هست.

پس دليلي وجود ندارداگر ايشان جايي ديگر(خانه عايشه) را نيز شاخ شيطان ناميد، ما آن را بزور به يکي از سه مورد فوق مرتبط کنيم.

2- دوست عزيز اگرفرضا در حديث آمده بود (فأشار نحو مسكن ‏ ‏ام سلمه) شايد توجيه کردن روايت بخاطر نبودن دلالت، جا داشت. ليکن متاسفانه در مرکز فتنه بودن خانه عايشه و راه اندازي دو دستگي تاريخي ميان مسلمين، ترديدي وجود ندارد. اصلا بخش عمده اي از فتنه نجد نيز مولود فتنه هاي عايشه بوده است. چه بسا هم راستايي ظاهري خانه عايشه و نجد هم اتفاقي نبوده باشد.

3- نوشته ايد:” راوی گفته است: «أشار نحو مسکن عائشه» و نگفته است: «إلی جهة مسکن عائشه» و فرق میان این دو تعبیر روشن و آشکار است…”

پاسخ:

دوست عزيز شايد گفتن (نحو) به جاي(الي جهة) قدري سوال بر انگيز باشد ولي گفتن (مسکن عائشه) به جاي (الشرق) ناداني محض است. به عبارتي بسيار محتمل است کسي منظورش (الي جهة) باشد ولي بگويد، (نحو) ولي محال است کسي منظورش (الشرق) باشد بگويد(مسکن عائشه).

اين عقيده شبيه اين مي ماند که کسي بگويد جناب مجاهد دين رو به درخت نماز خواند، در حاليکه درخت فقط در فاصله ميان شما و قبله بوده است، !!

4- همانطور که قبلا گفتم بخاري اين روايت را در باب(ما جاء في بيوت أزواج النبي ) آورده است . بدين ترتيب ،او خود پذيرفته که اين حديث در مورد خانه عايشه است، ( يا شايد او هم شيعه رافضي است!!!)

5- از همه مهمتر چطور توجيه مي کنيد رسول خدا در يک مکان بسته ،رو به خانه عايشه از ضمير اشاره نزديک استفاده کرده ،ولي منظورشان اشاره به دور باشد. آيا نعوذ بالله ايشان کاربرد واژها را نمي دانستند.

[نویسنده]

نوشته ها