خدا از نظر ابن تیمیه؟!

Home انجمن ها شرکیات. توسل، شفاعت و بدعت خدا از نظر ابن تیمیه؟!

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  محمد35 در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 12 نوشته (از کل 12)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1794

    محمد35
    کاربر
    ابن تیمیه آورده است:ابن عباس از رسول الله نقل می کند که:رأیت ربّی عزّ وجلّ، شابّ أمرد وفرده جعد قطط، فی روضه خضرا...خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) …بیان التلبیس الجهمیه ج7ص 290

    ابو یعلى از ابن عباس نقل کرده که پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله وسلم) فرمود: «رأیت ربی عز وجل، شاب أمرد جعد قطط، علیه حلیة حمراء». خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) و داراى زیور و آلات سرخ بود.

    ابو یعلى در کتاب دیگرش گفته: ابوزرعه دمشقى این روایت را صحیح شمرده و أحمد بن حنبل گفته: «هذا حدیث رواه الکبّر عن الکبّر، عن الصحابة عن النبی(صلى الله علیه وآله وسلم) ، فمن شک فی ذلک أو فی شیء منه فهو جهمیّ لا تقبل شهادته ولا یسلّم علیه، ولا یُعاد فی مرضه!!!
    این حدیث را بزرگان از بزرگان از صحابه روایت کرده اند و هر کس در صحت این روایت شک نماید او جهمى و شهادت او پذیرفته نیست، سلام نباید به او داد و به هنگام مریضى از وى نباید عیادت کرد ((طبقات الحنابلة: ج3 ص81 ج 82، ط ج مکتبة العبیکان، مکة المکرمة ج جامعة أم القرى.إبطال التأویلات لأبی یعلى: ج1 ص141، ط1 ج مکتبة دار الإمام الذهبی الکویت، 1410 هـ.، إبطال التأویلات: ج1 ص145)).

    حال شما قضاوت کنید که پیروان مکتبی که خدا را دارای جسم وموی فر فری میداند موحدند یا شیعیانی که خدا را منزه از هر نوع جسمانیتی می دانند؟

    #6603

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عباداالله الصالحین

    مسلمان موحد به هیچ وجه قائل به تجسیم نیست و لیس کمثله شی را می فهمد و در جمهور مسلمین موحد این باور متقن است.نتیجه اینکه چنین تاویلاتی از احادیث نداشته اند.

    ذکر چنین احادیثی و عدم توجه و یا تعمد در اخفای نتیجه بررسی های صورت گرفته تنها از فرافکنان احمقی چون مدعیان تشیع انتظار می رود.

    و خدا را سپاس که دشمنانش همواره از احمق هایی اینچنین هستند.

    جالب است که هم پالکی های اینان در نتیجه عدم درک کلماتی چون عین الله و یدالله و وجه الله و لقاءالله و…در دام تاویلات شیطانی افراط و تفریط افتاده اند.و اشتراک و حتی تخصیص صفات الهی را بر ائمه اهل بیت علیهم السلام یکی از نتایج شوم افراطی و غلو آمیز چنین توهمات و القائات شرک آلود است.

    و در تنقیص بزرگان صحابه هم با انتساب غلو آمیز معصومیت تکوینی به ائمه اهل بیت علیهم السلام با جعل و افترای اکاذیب به ساحت این بزرگواران روایات مصنوعشان را ملاک اعتبار بخشیدن به اباطیل خود گرفته اند.

    تصحیح روایات هم که در قاموس آیینشان جایی ندارد و ثقه بودن راوی هم با ملاک های کتره ایشان کافی و لازم الاجرا است.

    و السلام علی من اتبع الهدی

    #6625

    محمد35
    کاربر
    فرموده اید: جالب است که هم پالکی های اینان در نتیجه عدم درک کلماتی چون عین الله و یدالله و وجه الله و لقاءالله و…در دام تاویلات شیطانی افراط و تفریط افتاده اند.

    خدا را شکر که شما هم اعتراف کردید که امثال ابن تیمیه و ابو یعلی در دام تاویلات شیطانی افراطو تفریط افتاده اند.

    #6633

    mojahed.din
    کاربر

    کذاب مفتری رفته تنها یک روایت از کتابی هشت جلدی اورده و حکم صادر میکند. در حالی که از اسم کتاب پیداست که این کتاب هدفش بیان تلبیش جهمیه و پاسخ به شبهاتشان است. این رسوایی ها را جناب محمد35 بسیار داشته اند و اگر هر کسی کوچکترین جستجویی در تالار داشته باشد مشاهده خداعی و کذابی و حیله گری این آخوند مکار میشود و هر بار رسوا میشود اما چون رو ندارد و از سنگ پای قزوین نیز سخت تر است چشم را میبندد و حرف میزند. الله هدایتت کند .

    رسوایی دیگر او درباره صیغه بود که به همین شکل روایات را تحریف کرد و انچنان جوابی کوبنده دریافت کرد که اگر خجالت میکشید به خدا قسم هیچ وقت دور و بر این سایت نمی آمد. الان دوباره رسوا میشود اما متاسفانه اثری در او نمیکند

    از این دست روایات را ده ها مورد در این کتاب میبینیم که یک دسته دیدن را با لفظ فی المنام یعنی در خواب مقید کرده اند و دسته دیگر روایات بدون ذکر فی المنام هستند

    ابن تیمه در بیان تلبیس جهمیه جلد 7 صفحه 157میگوید

    أهل قبلتنا من الصحابة والتابعين ومن بعدهم إلى من شاهدنا من العلماء من أهل عصرنا لم يختلفوا ولم يرتابوا ولم يشكوا أن جميع المؤمنين يرون خالفهم يوم القيامة عيانًا وإنما اختلف العلماء هل رأى النبي صلى الله عليه وسلم خالقه عز وجل قبل نزول المنية بالنبي صلى الله عليه وسلم لا أنهم قد اختلفوا في رؤية المؤمنين خالقهم يوم القيامة فتفهموا المسألتين لا تغالطوا فاصدوا عن سواء السبيل ونحن نذكر من ذلك ما يسره الله تعالى والذي عليه أكثر أهل السنة والحديث إثبات رؤية محمد صلى الله عليه وسلم ربه لكن اختلفوا هل يقال رآه بعين رأسه أو يقال رآه بقلبه أو يقال رآه ولا يقال بعينه ولا بقلبه على ثلاثة أقوال

    مختصر یعنی مسلمانان از صحابه و تابعین و بعد از آنان هیچ کدام نه اختلاف کردن نه پشیمان شدن و نه شک کرده اند که جمیع مومنان در قیامت خالقشان را میبینند اما اختلاف کرده اند که ایا پیامبر در معراج خدا را با چشم سر دیده یا با قلبش دیده و یا نه با چشم سر دیده و نا با قلب که توضیح فراوان میدهد

    #6634

    mojahed.din
    کاربر

    ابن تیمیه میگوید آنچه که پیامبر دیده در خواب و قبل از هجرت و در مکه رخ داده است در صفحه 227 تا 230 از جلد هفت بيان تلبيس جهميه ميگوید

    عبد الله بن أحمد بن حنبل قال رأيت أبي يصحح هذه الأحاديث ويذهب إليها وجمعها وحدثناها وروى بإسناده عن عبد الوهاب الوراق قال سمعت أسود بن سالم يقول في هذه الأحاديث التي جاءت في الرؤية قال نحلف عليها بالطلاق والعتاق أنها حق قلت قد جعل أحمد حديث قتادة عن عكرمة عن ابن عباس الذي فيه في صورة شاب أمرد له وفرة هو الحديث المشهور عن ابن عائش الذي أرسله وأسنده الذي فيه وضع الكف بين كتفيه عن معاذ وفيه التصريح بأنه كان في المنام بالمدينة فإن معاذًا لم يصل خلف النبي صلى الله عليه وسلم إلا بالمدينة وحديث أم الطفيل المتقدم أيضًا يصرح بأنه كان في المنام وحديث ثوبان مثل حديث معاذ فيه أنه تأخر عن صلاة الصبح وثوبان لم يصل خلفه إلا بالمدينة مع أن السياقين سواء وهذه الأحاديث كلها ترجع إلى هذه الأحاديث الأربعة حديث أم الطفيل وحديث ابن عائش عن معاذ وحديث ثوبان وحديث ابن عباس وقد ذكر الإمام أحمد رحمه الله أن أصلها حديث واحد وإن كان لم يذكر حديث ثوبان إما أنه لم يبلغه أو بلغه وذلك حديث قائم بنفسه وكلها فيها ما يُبَيِّن أن ذلك كان في المنام وأنه كان بالمدينة إلا حديث عكرمة عن ابن عباس وقد جعل أحمد أصلهما واحدًا وكذلك قال العلماء قال القاضي أبو يعلى بعد أن ذكر حديث ابن عباس بطرقه وألفاظه مفتتحًا له بحديث حماد بن سلمة عن قتادة عن عكرمة وذكر حديث الحكم بن أبان عن عكرمة وذكر حديث أم الطفيل ثم قال واعلم أنها رؤيا منام لأن أم الطفيل قد صرحت بذلك في خبرها وحديث ابن عباس أكثر ألفاظه مطلقة قال وقد نقل في بعضها صريح بذكر المنام فيما حدثنا أبو القاسم عبد العزيز قال أخبرني أبو بكر أحمد بن جعفر بن مالك في الإجازة قال وقرأته على أبي قال حدثنا عبد الله بن أحمد بن حنبل قال حدثني أبي قال حدثنا عبد الرزاق قال حدثنا معمر عن أيوب عن أبي قلابة عن ابن عباس أن النبي صلى الله عليه وسلم قال أتاني ربي الليلة في أحسن صورة يعني في المنام فقال لي يامحمد أتدري فيم يختصم الملأ العلى…

    در صفحه 238 هم میگوید

    وقد تبين بما ذكرناه أن الحديث الذي فيه أتاني ربي في أحسن صورة ووضع يده بين كتفي إنما كان في المنام بالمدينة ولم يكن ذلك ليلة المعراج كما يظنه كثير من الناس

    و دیدن خداوند در خواب ممکن است بر صورتی غیر از وجه ذو الجلال و اکرام خودش باشد و ابن تیمیه در صفحه 248 میگوید

    وإنما هذه الرؤيا كانت في المنام وفي المنام يمكن رؤية الله تعالى على كل حال وفي كل صورة وكذلك روى معاذ بن جبل عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه قال صليت ماشاء الله من الليل ثم وضعت جنبي فأتاني ربي في أحسن صورة

    #6635

    mojahed.din
    کاربر
    در صفحه 250 نیز میگوید روایاتی که بگوید در قبل از مکه پیامبر الله را با چشم دیده ضعیف و لا یحتج بها هستند و میگویند آنچه که از ابن عباس روایت شده درباره دیدن خداوند در مکه در خواب پیامبر بوده است و با قلبش دیده است و در مسلم نیز چنین آمده و مذهب امام احمد نیز چنین است و روایاتی که میگوید با چشم سر دیده از طرق شاذ و ضعیفی هستند که به آنها احتجاج نمیشود
    الرؤية التي أخبر ابن عباس أنها كانت بمكة وهذا قول طوائف من العلماء أيضًا وهذا لا يقوله من يقول إن النبي صلى الله عليه وسلم رأى ربه بعينه وإنما يقوله من يقول إنه إنما رآه بفؤاده والروايات الثابتة عن ابن عباس في رؤية محمد ربه إما مقيدة بالفؤاد وبالقلب كما روى ذلك مسلم في صحيحه وذهب إليه أحمد في رواية الأثرم وإما مطلقة ولم أجد في أحاديث عن ابن عباس أنه كان يقول رآه بعينه إلا من طريق شاذة من رواية ضعيف لا يحتج بها منفردًا يناقضها من ذلك الوجه ما هو أثبت منها.

    خداوند در سوره اسراء ایه 60 میفرماید وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ.
    ما ديداري را كه براي تو ميسّر كرديم جز وسيله آزمايش مردمان قرار نداده‌ايم.
    و میفرماید وَلَقَدْ رَآهُ نَزْلَةً أُخْرَى (13) [النجم 13]
    ‏ او كه بار ديگر ( در شب معراج ) وي را ديده است . ‏
    و علما گفته اند که این دیدن با قلب بوده چنانکه میفرماید
    فَأَوْحَى إِلَى عَبْدِهِ مَا أَوْحَى (10) مَا كَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَى (11) [النجم 10-11]
    ‏ آنگاه (خداوند) آنچه را باید وحی می کرد, به بنده اش وحی نمود. ‏ قلب (پیامبر) آنچه را دید, دروغ نگفت.

    و در صفحه 287 از همان جلد یعنی جلد 7 میگوید روایاتی که میگویند پیامبر در شب اسراء خداوند را در احسن صورت دیده است از موضوعات میباشد
    رواه الخلال عن أبي ثعلبة عن أبي عبيدة عن النبي صلى الله عليه وسلم قال لما كانت ليلة أسري بي رأيت ربي في أحسن صورة فقال فيم يختصم الملأ الأعلى قلت لا أدري قال فوضه يده حتى وجدت فذكر كلمة ذهبت عني قال ثم قال فيم يختصم الملأ العلى وذكر الخبر قال القاضي أعلم أن الكلام في هذا الخبر في فصول أحدها في إثبات ليلة الإسراء وصحتها والثاني في إثبات رؤيته لله تعالى تلك الليلة والثالث في وضع الكف بين كتفيه الرابع في إطلاق تسمية الصورة عليه والخامس قوله لا أدري لما سأله فيم يختصم الملأ الأعلى…

    #6636

    mojahed.din
    کاربر

    … الملأ الأعلى ثم تكلم على ذلك قلت الإسراء وإن كان حقًّا ورؤية محمد صلى الله عليه وسلم قد جاءت بها آثار ثابتة وهذا الحديث قد ثبت عن النبي صلى الله عليه وسلم أنه رآه بالمدينة في المنام لكن هذا الحديث بهذا اللفظ المذكور في ليلة الإسراء من الموضوعات المكذوبات كما سيأتي بيانه إن شاء الله تعالى فإن النبي صلى الله عليه وسلم لم يقل لما كانت ليلة أسري بي رأيت ربي في أحسن صورة فقال فيم يختصم الملأ الأعلى وإنما ذكر أن ربه أتاه في المنام وقال له هذا ووضع يده بين كتفيه بالمدينة في منامه

    و درباره همین روایت در صفحه 317 میگوید

    فإن قيل فقد روى الخلال حدثنا العباس بن محمد الدوري حدثنا أبو داود المباركي حدثنا حماد بن دليل عن سفيان بن سعيد عن قيس بن مسلم عن طارق بن شهاب أو عبد الرحمن بن سابط عن أبي ثعلبة الخشني عن أبي عبيدة بن الجراح عن النبي صلى الله عليه وسلم قال لما كنت ليلة أسري بي رأيت ربي في أحسن صورة … وقد ذكر القاضي أبو يعلى هذا الحديث في كتاب إبطال التأويل أو ل ما ذكر من أحاديث هذا الجنس الذي فيه رؤيته في أحسن صورة وأثبت ذلك يقظة وتكلم عليه كما تكلم على غيره من الأخبار فأبطل التأويل إذ المتأولون كالمريسي وذويه وابن فورك ونحوه يجعلون هذا في اليقظة ويتأولونه كمافعله المؤسس . قيل هذا الحديث كذب موضوع على هذا الوجه بلا نزاع بين أهل العلم بالحديث ولهذا لم يذكره الإمام أحمد فيما ذكره من أخبار هذا الباب ولا أحد من أصحابه الذين أخذوا عنه لا فيما يصححون ولا فيما عللوه وكذلك ابن خزيمة لم يذكره لا فيما صححه ولا فيما علله ولا رووه الأئمة الذين جمعوا في كتب السنة أحاديث الباب كابن أبي عاصم والطبراني وابن منده وغيرهم لأنه من الموضوعات التي لا يجوز ذكرها لمن علم بها إلاّ أن يبين أنها موضوعة لقول النبي صلى الله عليه وسلم من حدث عني بحديث وهو يرى أنه كذب فهو أحد الكاذبين وهذا الحديث من أبطل الباطل عن سفيان الثوري

    #6637

    mojahed.din
    کاربر

    و در صفحه 319 میگوید کل داستان هایی که بین مردم نقل و قول میشود که پیامبر خدا را در بعضی راه های مدینه یا خارج مکه دیده یا پیشش نشسته یا معانقه و مصاحفه با خدا کرده و شبیه این حرفها که در بیداری پیامبر رخ داده و نسبت داده اند کل انها از دروغ ترین دروغ هاست به اتفاق اهل علم

    وأما ما يوجد في كتب أخرى ويوجد عند كثير من الشيوخ والعامة من أن النبي صلى الله عليه وسلم رأى ربه في بعض سكك المدينة أو خارج مكة أو أنه ينزل عشية عرفة فيعانق المشاة ويصافح الركبان ونحو هذه الأحاديث التي فيها رؤية النبي صلى الله عليه وسلم ربع في اليقظة في الأرض فكلها من أكذب الكذب على رسول الله صلى الله عليه وسلم باتفاق أهل العلم

    و صحیح در این روایات این است که پیامبر در خواب خداوند را در احسن صوره دیده است نه در اسراء

    یعنی بعد از این جواب این سنگ پای قزوین از رو خواهد رفت یا باز دست پا میزند تا بیشتر مایه مضحکه خاص و عام شود؟؟؟

    منتظریم ببینیم چه میکند

    #6667

    محمد35
    کاربر
    گفتیم:ابن تیمیه آورده است:ابن عباس از رسول الله نقل می کند که:رأیت ربّی عزّ وجلّ، شابّ أمرد وفرده جعد قطط، فی روضه خضرا…خداوند را به صورت نوجوانى دیدم که هنوز موى صورتش در نیامده، سرش پرمو، پیچ پیچ (فرفرى) …بیان التلبیس الجهمیه ج7ص 290
    در عبارت فوق به واضح ترین صورتی ابن تیمیه بیان می کند که رسول خدا صلی الله علیه وآله خدا را به صورت جوانی دیده که موی صورتش نروییده وسرش مویی پر پشت وفر فری دارد این خیلی واضح است حال این رویت در خواب بوده است یا بیداری ویا در شبمعراج اصل مطلب واضح است یعنی اثبات جسمانیت برای خدا آن هم به این تفصیلی که گذشت وابن تیمیه واستادش ابویعلی معترف به این جسمانیت می باشند وحتی کسی را که منکر این حدیث باشد را از زمره مسلمین خارج کرده اند وگفته است شهادت او مورد قبول نیست وبه او نباید سلام داد .
    حال سوال ما این است که آیا شما هم قائل به جسمانیت برای خدای متعال هستید ؟ فرموده اید رسول خدا صلی الله علیه وآله خدا را در احسن صورت دید مگر خدای متعال در برابر موسای نبی نفرمود که: وَ لَمَّا جَاءَ مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَ كَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنْظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَنْ تَرَانِي…
    خدای متعال را فقط در یک فرض می توان در خواب یا بیداری دید وآن هم جسمانیت است وخدایی که جسم است محدود است وخدایی که محدود است محتاج است وسبحان الله از این گفتار باطل.
    #6672

    mojahed.din
    کاربر
    ما شاء الله به این همه جهالت من میگویم ابن تیمیه روایت رو رد کرده که چنین قضیه ای در بیداری باشد بلکه در خواب است

    دوستان نادان ایه ای که به ان استناد کردی هم ضد خودت بود و در اثبات رویت به کار برده میشود

    خدا میفرماید

    ‏ وَلَمَّا جَاء مُوسَى لِمِيقَاتِنَا وَكَلَّمَهُ رَبُّهُ قَالَ رَبِّ أَرِنِي أَنظُرْ إِلَيْكَ قَالَ لَن تَرَانِي وَلَكِنِ انظُرْ إِلَى الْجَبَلِ فَإِنِ اسْتَقَرَّ مَكَانَهُ فَسَوْفَ تَرَانِي فَلَمَّا تَجَلَّى رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكّاً وَخَرَّ موسَى صَعِقاً فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ سُبْحَانَكَ تُبْتُ إِلَيْكَ وَأَنَاْ أَوَّلُ الْمُؤْمِنِينَ 143 اعراف‏

    معنی: وهنگامی که موسی به میعاد ما آمد, وپروردگارش با او سخن گفت, عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان بده, تا به تو بنگرم» فرمود: «(در دنیا) هرگز مرا نخواهی دید, ولیکن به کوه بنگر, پس اگر در جایش ثابت ماند, تو (نیز) مرا خواهی دید». پس چون پروردگارش بر (آن) کوه تجلی کرد, آن را متلاشی (وهموار) ساخت, وموسی بیهوش افتاد, پس هنگامی که به هوش آمد, عرض کرد: «تو پاک ومنزهی, من به سوی تو بازگشتم (و توبه کردم) ومن نخستین مؤمنانم».

    سوال میشود که اگر دیدن خدا امکان پذیر نیست پس چرا دیدن خود را به کوه معوق کرد؟؟؟؟؟

    مساله مهم اینه که موسی میداند که خدا دیده میشود و مشتاق این دیدن بود و میخواست در همین دنیا با این جسم دنیوی خدا را بداند. و اگر میدانست که خدا دیده نمیشود اصلا نیازی به چنین سوالی نبود

    ما میگوییم که خداوند لیس کمثله شیء است. هر صفتی که برای خود ثابت کند ثابت میکنیم بدون تاویل و تشبیه و تعطیل. خدا را خواهیم دید اما کیفیت آن را نمیدانیم.

    بله خداوند مکان دارد آن هم بر روی عرش است و این را ثابت کردم قبلا. به جای این جواب های ابکی از قران دلایلت را ثابت کن نه از عقل ناقصت

    در مورد صفات خداوند مقاله ای نوشته ام که هنوز کسی به ان جواب نداده است

    http://www.islamtxt.net/?q=content/forum/1664

    #6674

    محمد35
    کاربر
    ببخشید کجای آیه دارد که یا موسی تو مرا در دنیا نخواهی دید چرا آیه را تحریف می کنید؟ علاوه آنکه هیچ فرقی نمی کند که رویت در خواب بوده یا بیداری مهم این است که این رویت اثبات جسمانیت می کند برادر .
    #6840

    خالد35
    کاربر
    بعد از بررسی اینگونه اعتقادات آیا وقت آن نرسیده که با تجدید نظر در اعتقادات خود راه صحیح را که همان راه اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه وآله است را انتخاب کنیم وقت ان نیست که با مراجعه به عقل صریح وروشن از این اعتقادات سست وبی اساس تبری جسته وبه راه اصیل اسلام برگردیم؟!
در حال نمایش 12 نوشته (از کل 12)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.