Home › انجمن ها › جانشینی › جایزه ۵۵ ملیون تومانی برای کسی که یک حدیث صحیح در رابطه با دادن زکات در نماز توسط علی بیاورد
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط mojahed.din در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7461شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7462پیچ و دیگر هیچ
چون قافیه به تنگ آید شاعر به جفنگ آید.
شما آنقد بی سواد هستی که حتی نمی دانی که اصول دین باید روشن و واضح بیان شود نه با اجتهاد و اقوال دیگران برای همین اینقدر روده درازی کرده ای تا به هر نحوی که شده فلسفه بافی کنی و تلبیس ابلیسی کنی.
برای اثبات اوج جهل شما همین بس که گفتی «اولا شما یک اصل از اصول را نشان بده که در قرآن باشد و فرموده شده باشد که این اصل است. نه اینکه من و شما یه نحوی بفهمیم که این اصل است.صراحتا گفته باشد که معاد اصل است.»
این هم جواب شما
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيداً 136 نساء
اي كساني كه ايمان آوردهايد ! به خدا و پيغمبرش ( محمّد ) و كتابي كه بر پيغمبر نازل كرده است ( و قرآن نام دارد ) و به كتابهائي كه پيشتر ( از قرآن ) نازل نموده است ( و هنوز تحريف و نسيان در آنها صورت نگرفته است ) ايمان بياوريد . هركس كه به خدا و فرشتگان و كتابهاي خداوندي وپيغمبرانش و روز رستاخيز كافر شود ( و يكي از اينها را نپذيرد ) واقعاً در گمراهي دور و درازي افتاده است .
در کجای این ایه و صد ها آیه شبیه به این که صراحتا اصول اعتقادی را بیان کرده اند، گفته است به امامت ایمان بیاورید؟
پس به جای اینقدر پیچیدن دور خودت سکوت کن سنگین تر هستی . چون سیاه نوشته های شما نشانه ی خوبی برای شکست شیعه است پس حد اقل کاری نکنید که ابروی شیعه توسطشما برده شود حد اقل بذارید یکی با سواد تر و دانا تر و عالم تر به قران و حدیث سخن بگوید واینطوری آبروی خود و شیعه را حفظ خواهید کرد
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7534جناب مجاهد دین در تاریخ93/1/12؛ با عنوان قافیه؛
یک آیه و فقط یک آیه بیاورید که فرموده باشد اصول دین باید در قرآن ذکر شده باشد یا فرموده باشد اصول دین را در قرآن بیان میکنیم یا فرموده باشد که اینها اصول دین هستند. ببینید باید گفته باشد که اینها اصل هستند نه اینکه شما نتیجه بگیرید چون گفته عدم اعتقاد به اینها کفر است پس اینها اصل هستند. شما را به هر چه که مقدس میدانید این آیه را بیاورید. اگر بنا به این نتیجه باشد 55 مائده هم همین را دارد پس اصل است. ضمنا جداوند در کجا متعهد شده که اصول را در یک آیه جمع کند؟
کجای آن آیه ای که آوردی فرموده اینها اصل هستند؟ اگر هستند آیا ملائکه هم در شمار اصول دین شما هستند؟
ضمنا عزیزم چرا معنای ولی را روشن نمیکنید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7535جناب آقای 1990؛
سلام علیکم.
ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا. شما اینها را یکی میبینید یا سه تا؟
اگر دنبال مصداق هستی آن را باید از مبین قرآن پرسید.
یتول الله و رسوله و الذین آمنوا چند تا هستند؟ ریاضی باید کار کنیم؟
در دوما شما آن کلمه گروه را ندیدید؟ کس یا کسانی را ندیدید؟ فرد یا افراد. شخص یا اشخاص؟
چگونه خدا را مانند انسان حساب کردم؟ خداوند خودش فرموده که من و رسول و الذین آمنوا در ولایت یکسان هستیم. حال معنای این ولیات هر چه که باشد که البته یعنی ولی و اولی به تصرف. در 59 نساء هم همین است. شما ایراد داری به خدا بگیر. یطع الرسول فقد اطاع الله هم هست. اینه که میگم طبق آنچه شما از قرآن برداشت میکنید خدا یا فراموشی داشته یا حواسش نبوده که چه چیزی رو نازل میکنه.
آن حدیث را هم که شما بهتر میدانی.
ضرب المثل ها را خوب بلدی. عزیزم سه نفر. سه گروه و در ادامه هر کس یا کسانی. شخص دیگری یا اشخاص دیگری.
بماند که ایرادی به بحث وارد نمیشود که آن ولی یک نفر باشد یا افرادی باشند. آنچه اصل موضوع بوده و شما اصابعهم فی اذانهم کردیدش اینست که جنس ولایتش همان جنس ولایت خدا و رسول است.
عزیزم این سوالی است که از مجاهد هم کردم و جواب نداد. آیا شیعه میگوید چون که امیرالمومنین سلام الله علیه در نماز کوع داده پس ولی است و صاحب ولایت؟ عرض کردم که آیه یک معنایی دارد و یک شان نزول. شما هم مثل اوربان در جای دیگر و مجاهد در اینجا عسل را از آخرش باز کرده اید. معنا را رها کرده و شان را چسبیده اید. شما فرض کن که شان نزول آیه اصلا ثابت نشود. آیا به معنای آیه لطمه وارد میشود؟
در سوما شما حواست نیست که وصف موجود در آیه آیا عام است یا مشیر. کدام است؟
و البته زکات را هم به معنای آن واجبی گرفتید که بر اموال خاصی تعلق میگیرد. چرا؟
در مورد 59 نساء که فعلا محل بحث من نیست و برای آن تاپیک جداگانه بگذارید بهتر است.
اولا چرا ثابت نمیشود؟
به قول شما دوما چرا امر نشده؟
به قول شما سوما همین ایراد به معنای ولی در 55 مائده هم هست. در جاهای دیگری از قرآن ولی به معنای سرپرست آمده. چرا اینجا نباشد؟ و البته توجه کنید که این اولی الامر که باید از او اطاعت مطلق شود خودش اینجا مطلق هست یا نیست؟ اگر نیست چرا؟ اگر هست(که هست) شما چگونه از فرمانده جنگی در سایر امور هم تبعیت میکنید؟ اگر میکنید چرا از اسامه این تبعیت عام صورت نگرفت؟
آن نکته آخر هم که نوشتید مربوط میشود به نقش ” و ” که قبل از اولی الامر آمده و مربوط میشود به مصداق ” شئ ” که از دیگر دوستانتان هم سوال شده اما جواب نمیدهند.
البته عرض کردم که در تاپیک دیگری بحث کنید. اینجا فقط 55 مائده را بحث میکنم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7536در مورد اکملت؛
دوست عزیز دقت کنید که و من یطع الرسول فقد اطاع الله. این چه معنایی دارد؟ مثال تکراریش تفصیل نماز است. اگر رسول آن را نگفته باشد این واژه اکملت معنا دارد؟ قطعا ندارد. شما به عبارت اطیعوا الرسول دقت کنید. یک استثنا از آن به من نشان دهید. این کاملا عام است و البته مطلق. پیامبر یک سری حرف هایی زده که فرموده این ها آیات الهی است و قرآن. پس مکتوب است در همین مصحف من و شما. در همین کتاب هم فرموده که ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی. از این هم یک استثنا به من نشان بدهید. هرگز استثنا ندارد. یعنی هر چه که میگوید وحی است. خب یک بخشی از آن گفته ها همین قرآن است و یک بخش دیگر که در قرآن نیست، چیست؟ شما در اطیعوا باید قرآن را از رسول بپذیری چون او مدعی است که این چیزهایی که میگوید قرآن است. یکسری چیزهای دیگر هم گفته ولی نگفته که اینها قرآن است اما به تایید قرآن آنچه که گفته و در زمره آیات نیست هم از وحی است. یعنی کلا حرف خداست حتی آن مطلب مربوط به لیهجر. حتی گرده افشانی. حتی غرانیق. حتی فراموشی قرآن….. . و به تاکید و دستور قرآن من و شما موطف و مامور هستیم به اخذ اینها از رسول. و ما آتاکم الرسول فخذوه. و لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة. و من یطع الرسول فقد اطاع الله. اطیعوا الرسول.
من هم نگفتم که از پیش خودش اضافه میکند چرا که در این صورت لو تقول علینا بعض الاقاویل لاخذنا منه بالیمین ثم لقطعنا منه الوتین. 44و45و46 حاقه. اما این تبیین یعنی چه که بر عهده رسول است؟ خود کلمه تبیین یعنی چه؟ خب رسول باید یک چیزهایی را تبیین کند. روشن کند. از کجا؟ از قرآن. این ولایت 55 مائده را کجا روشن کرده؟ تحت چه عنوانی روشن کرده؟ اگر معلوم شد که حضرتش فرموده این یعنی امامت. یعنی خلافت. یعنی جانشینی. یعنی مطاع بودن افرادی به صورت مطلق بعد از من. ما باید بگیم که نه چون صراحت ندارد در قرآن شرمنده ایم و قبول نمیکنیم؟ بعد او نمیگوید که پسر جان مگر من لتبین للناس نیستم، پس چرا قبول نمیکنی؟ چی بگیم؟
دقت کنید اگر پیامبر تبیین فرمود که این ولایت یعنی آن چیزی که شیعه میگوید، من و شما باید چه کنیم؟
آن عبارت ” فقط پیام رسان الهی است ” بسیار پر معنا است. الرسول کالطارش.
یکبار دیگر مطلب بنده را یخوانید بدون اینکه قصد جواب دادن داشته باشید چرا که این قصد مانع از درک مطلب میشود.
بعد ببینید که معنای ولی چیست. آیا معقول است که خدا به تبعیت از کسی امر کند ولی او را معلوم نکند. بعد در خدمتتان هستم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7615با سلام.
الحمدلله للذی جعل اعدائنا من الحمقا و المجانین.
جناب اقای بی سواد.رفتید دو راوی را تضعیف کردید که به اندازه بال مگسی هم ربط به سند بنده نداشت.یک لحظه خودم شک کردم.راویانم را دیدم.این دو نفر کجا جز راویان حدیث بنده هستند؟یکم کمتر دروغ بگویید.
درباره سدی:
حوصله گشتن یکایک کتب رجالی اهل سنت را ندارم.فقط یک مطلب خلاصه:
این راوی،از راویان صحیح مسلم است.
السُّدِّيُّ إِسْمَاعِيْلُ بنُ عَبْدِ الرَّحْمَنِ (م، 4)(سیر اعلام النبلا ج 9 ص 314)
462 – م 4 إسماعيل بن عبد الرحمن بن أبي كريمة السدي(تهذیب الکمال ج 3 ص 132)
572 – م 4 مسلم والأربعة إسماعيل بن عبد الرحمن بن أبي كريمة السدي أبو محمد القرشي مولاهم الكوفي الأعور وهو السدي الكبير كان يقعد في سدة باب الجامع فسمى السدي(تهذیب التهذیب ابن حجر ج 1 ص 273)
پس این راوی،راوی صحیح مسلم است.اگر این راوی را رد کنید یعنی احادیث این راوی ضعیف است.پس احادیث این راوی در صحیح مسلم هم ضعیف است.پس صحیح مسلم حدیث ضعیف دارد.
شما قبول کنید در صحیح مسلم حدیث ضعیف است من یک سند غیر از این دو میدهم.
با تشکر
خاک کف پای حضرت علی
سید محمد باقر پوساییشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7617با سلام.
در ضمن علت غیبت من این است که ایدی من را در این سایت بلوک کردند.مجددا ایدی ساختم.باز هم بلوک شد.پس لطف کنید وقتی مطلبی میدهید حداقل به بنده خبر بدهید که مطلب جدید دادید.اگر جواب ندادم قبول.راه های ارتباط
[email protected]
[email protected]
اگر نمیترسید،وقتی پاسخ دادید به بنده خبر بدهید.اگر میترسید………..
با تشکر
یا علی مددشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7709خب حالا که آمده ای آیدیت هم فعاله چرا جواب پست را ندادی؟؟؟؟؟؟؟؟الان یک ماه است در هر پستی که می نویسی این مطلب را قید میکنی که ایدیت غیر فعال شده ایدی جدید ساختی و واسه همین نمی توانی جواب بدهی. در واقع داری مظلوم نمایی میکنی که مردم دلشان به حالت بسوزد. هرچند که این ترفند ها خیـــــــــلی قدیمیه.
__________
اگر کسی چند تا از پست ها و نوشته های شما را بخواند متوجه میشود که شما دچار یک نوع اختلال روانی شیزوفرنی و مالیخولیایی هستی و تمام نشانه هایش در شما بروز کرده است.
با عنایت به اینکه گفتی بچه 17 یا 18 ساله هستی و این بیماری نیز در همین سن رخ میدهد.
یکی از علائم شیزوفرنی خفیف این است که طرف از رسوا شدن ترسی ندارد.
«این افراد ظاهرا” نسبت به درد ناراحتی گرسنگی کثیفی خطر و رسوایی بی اعتنا هستند.»
__________
به شدت دچار توهم شخصیتی شده ای. برای مثال یک پستی نوشته بودی به اسم دانلود کتب امپوسایی.
وقتی پست را دیدم دیدم دو تا کتاب است نه کتب.
یکی از به اصطلاح کتاب هایت را که درباره حدیث منزلت بود را که باز کردم دیدم با فونت نسبتا بزرگ در یک فایل ورد آفیس است که تنها چهار صفحه حجم دارد.من فکر کردم کتابی دو سه جلدی می باشد.
بر همین اساس اشتهای شهرت و من آنم که رستم پهلوان است در سر داری که خواننده به یقین می رسد که شیزوفرنی شما از نوع حاد می باشد.
_________
در سایت تبیان یکی از علایم مریضی شما را سفسطه و خروج از بحث بیان کرده است آنطور که مینویسد
«مبتلایان به شیزوفرنی، در تمرکز بر افکار و ماندن بر فکر قبلی دچار مشکل اند. از این رو آنها ممکن است به یک سوال با تاخیر و نیز به طور کاملا بی ربط پاسخ دهند، مثلا صحبتشان را با یک موضوع شروع کنند، ولی با موضوعی کاملا متفاوت به پایان رسانند»
_________
شایع ترین علایم مالیخولیایی این ها هستند
– دوری از اجتماع
– خصومت و یا مشکوک شدن به افراد و نزدیکان
– بد شدن وضعیت بهداشت شخصی
– زل زدن در هنگام نگاه کردن و نیز عجیب نگاه کردن به اطراف و اشخاص
– عدم توانایی در گریه کردن، شادی کردن و به طور کلی در اظهار احساسات
– گریه و خنده نامعقول و عجیب
– افسردگی
– بی خوابی و یا خوابیدن بیش از حد و زیاد
– صحبت های عجیب و غیر منطقی
– فراموشی و اختلال در تمرکز
– واکنش افراطی به انتقاد
– استفاده عجیب از کلمات یا راه و روش صحبت کردن
____________
بهتر است هرچه سریعتر خود را به پزشک معالج نشان بدهید.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7711به قول خودت الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا و المجانینخدایا شکرت که دشمنان ما را اینقدر احمق آفریدی.
___
کسی که علم حدیث نمیداند خب مسلما دچار چنین اشتباهات فاحشی نیز خواهد شد.
بنده در کتابی که درباره شان نزول این آیه نوشته بودم تمام شبهات و تمام روایات را بررسی کرده ام. و پیشبینی این مکر را نیز کرده بودم وجواب را چنین داده ام:
بعضی این راوی را با السدی الکبیر اشتباه میگیرند در حالی که السدی الکبیر از راویان بخاریست ولی السدی الصغیر کذاب و دروغگو میباشد.
برای اینکه در دیگر روایات نیز محمد بن مروان معروف به السدی آمده است برای مثال در اسباب نزول واحدی روایت دوم همین السدی با نام کامل یعنی محمد بن مروان آمده است. و همچنین در کتاب الامالی الخمیسیه شجری نیز در روایت دهم آن محمد بن مروان السدی آمده است. و یا در کتاب شواهد التنزیل حسکانی در روایت 236 نیز همین محمد بن مروان السدی آمده است. اما در این روایت به طور اختصار فقط السدی را نوشته است.پس اسباط فقط از السدی صغیر روایت میکند نه از السدی کبیر. عزیز من هر گردی گردو نیست. بعد رسوا میشی زشته. عیبه. میفهمن
______اما چون مریضی مالیخولیایی دارید اینطوری دچار مشکل شده اید.
نوشته ای «رفتید دو راوی را تضعیف کردید که به اندازه بال مگسی هم ربط به سند بنده نداشت»
حالا سند روایتی که شما به آن استناد کردی را ببینیم
«پس اون رو قبول نکردی.اشکال ندارد.پس این را ببین
حدثنا : محمد بن الحسين قال : ، حدثنا : أحمد بن المفضل قال : ، حدثنا : إسباط ، عن السدي قال : ثم أخبرهم بمن يتولاه»آن دو راوی که به اندازه پر مگسی نزد شما ربط نداشت و من بررسی کردم نیز یکی اسباط و دیگری السدی بود.
الحمد لله الذی جعل اعدائنا من الحمقا و المجانین
من فکر میکردم که این همه بی حیایی و بی شرمی و خجالت نکشیدن به خاطر آخوند زدگی تان بوده اما نه. این به خاطر مریضی مالیخولیایی می باشد و باید هرچه زود تر به پزشک معالج مراجعه کنید.
یا الله
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7713خداوند در بسیاری از آیات قران اصول دین را بیان کرده است برای مثال:
﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ آمِنُواْ بِاللّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِيَ أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللّهِ وَمَلاَئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلاَلاً بَعِيداً ﴾ (النساء/136).
ترجمه: اي كساني كه ايمان آوردهايد ! به خدا و پيغمبرش و كتابي كه بر پيغمبر نازل كرده است و به كتابهائي كه پيشتر نازل نموده است ايمان بياوريد . هركس كه به خدا و فرشتگان و كتابهاي خداوندي وپيغمبرانش و روز رستاخيز كافر شود واقعاً در گمراهي دور و درازي افتاده است .
خداوند در این آیه به طور واضح اصول دین را بیان میکند و مومنان را خطاب قرار میدهد و میگوید به این موارد ایمان بیاورید
1- ایمان به الله
2- ایمان به پیامبران
3- ایمان به کتاب های آسمانی
4- ایمان به ملائکه
5- ایمان به روز قیامت
خداوند اصول دین که تنها در صورت ایمان داشتن به آنها شخص مومن میشود را بر شمرده و در هیچ جا امامت را ذکر نکرده است. برای مثال نگفته : «و من يكفر بالأئمة»
خداوند در آیه ای دیگر می فرماید:
﴿وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آَمَنَ باللهِ وَالْيَوْمِ الْآَخِرِ وَالمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ﴾ (البقرة/177)
ترجمه: بلكه نيكي كردار كسي است كه به خدا و روز واپسين و فرشتگان و كتاب و پيغمبران ايمان آورده باشد.در اینجا نیز ذکری از امامت نکرده است.
خداوند در آیه ای دیگر می فرماید
﴿ آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ ﴾ (بقره/285)
ترجمه: پیامبر به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است، و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان او و کتابهایش و پیامبرانش ایمان آورده اند. و گفتند: «میان هیچ یک از پیامبرانش فرق نمی گذاریم» و گفتند: « شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! آمرزش تو را خواهانیم و بازگشت به سوی توست».
طبق این آیه خداوند فرموده است همه مومنان به الله و ملائکه و کتاب های آسمانی و پیامبران ایمان آورده اند اما هیچ گونه ذکری از ائمه نکرده است. شیعه دوازده امامی حتی شیعیان غیر دوازده امامی را نیز تکفیر میکند و میگوید انکار یکی از ائمه همانند انکار همه امامان است اما طبق این آیه آیان خداوند ذکر کرده که ایمان به همه ائمه بیاوریم و فرقی بین هیچ کدام نگذاریم؟
آیا فرموده است « کل آمن بأئمة»؟؟
آیا فرموده است « لا نفرق بین أحد من الأئمة »؟؟؟
آیا امکان دارد خداوند ایمان به اصلی از اصول دین را از ما بخواهد که در کتابش ذکری از آن نکرده است؟
آیا واقعا حق نیست که به شیعیان بگوییم ﴿وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآَيَاتِهِ﴾ (انعام/21)
و چه کسی ستمکارتر است از آن کس که بر خدا دروغ ببندد، یا آیاتش را تکذیب کند؟شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7714خوب میدانم جواب ندارید ولی با صفحه سیاه کردن قصد دارید موضوع را به بحث های غیر مرتبط بکشانید ولی برای بستن دهان شما جواب میدهم تا حجت بر امثال شما تمام شود و عذری برایتان باقی نماند___________
ايات 51 تا 56 درباره عدم دوستی با اهل کتاب است و میگوید دوست و ناصر و یاور شما فقط اهل ایمان است و آیه 56 میگوید
وَمَن يَتَوَلَّ اللّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ فَإِنَّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ
– در آخر آیه هم الغالبون آمده یعنی آنها غالب و چیره و پیروزهستند، و این عبارت برای نصرت دادن گفته میشود نه برای حکم رانی. پس هر کس الله و رسول و مومنان را یاور خود قرار دهند الله آنها را غالب و چیره و پیروز خواهد کرد و هم الغالبون هستند
____________
حال چند آیه از قران که در آن کلمه ولی آمده است را با هم بخوانیم تا ببینیم ایا به معنی فرمانروا خلیفه و امیر و … است یا به معنی دوست و یاور و پشتیبان
– وإن تولوا فاعلموا أن الله مولاكم ۚ نعم المولىٰ ونعم النصير 40 أنفال
و اگر پشت كردند بدانيد كه خداوند یاور شما است و او بهترين یاور و بهترين مددكار است .
-در آیه اخر سوره بقره میخوانیم
أنت مولانا فانصرنا على القوم الكافرين 286 بقره
تو ياور و سرور مائي ، پس ما را بر جمعيّت كافران پيروز گردان.
– بل الله مولاكم ۖ وهو خير الناصرين 150 آل عمران
-وما لكم من دون الله من ولي ولا نصير 107 بقره
– إذ همت طائفتان منكم أن تفشلا والله وليهما ۗ وعلى الله فليتوكل المؤمنون 122 ال عمران
آن گاه كه دو طائفه از شما ( يعني بَنُوسَلَمه از خَزْرَج ، و بَنُوحارِثه از أَوْس ) آهنگ آن كردند كه سستي ورزند ، ولي خداوند يار آنان بود ( و به ايشان كمك كرد تا از اين انديشه برگشتند ) ، و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكّل كنند و بس .
–
و در نهایت این ایه
يا أيها الذين آمنوا لا تتخذوا آباءكم وإخوانكم أولياء إن استحبوا الكفر على الإيمان ۚ ومن يتولهم منكم فأولـٰئك هم الظالمون 23 توبه
اي مؤمنان ! پدران و برادران را ياوران خود نگيريد اگر كفر را بر ايمان ترجيح دهند . كساني كه از شما ايشان را ياور و مددكار خود كنند مسلّماً ستمگرند .
___________هرکس مثقال ذره ای عقل در سر داشته باشد نمیگوید که منظور خداوند در این ایه و آیاتی که گذشت این بوده که پدر و مادرتان را خلیفه و یا جانشین یا فرمانروا یا حاکم خود قرار ندهید. بلکه منظور دوستی و یاوری است.
پس فصل الخطاب در آیه 55 مائده نیز همین است. دوست و یاور مومنان الله و رسولش و مومنان هستند نه یهود و نصاری و کفار.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7717این همه فرار برای چیه؟چرا اینقدر از پاسخ به پست می ترسی؟
چرا هی اسمان ریسمان میکنی.
دوست عزیز
ایه میگوید فقط و فقط (انما) ، ولی و یاور شما الله و رسول و مومنان هستند. مومنانی که نماز میخونند و زکات میدهند و پیوسته در رکوعشان میبینی.
در آیه بعد هم هم الغالبون را آورده که غلبه برای نصرت و یاوری شدن میاد نه حکمرانی.
پس آیه واضح است اینقدر با قرآن بازی نکن . زشته.عیبه.میفهمن.
حـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــال بیاید و فرض کنیم. فرض محال که محال نیست. فرض میکنیم این آیه منظورش از ولی در واقع امامت است. خب نتیجه چه میشود؟ این میشود که امام شما الله و رسول و همه مومنان هستند.
باز هم بر رد شیعه است آیه.
اگر به فرض شیعه بگوید منظور از کسانی که ایمان آوردند یعنی فقط علی، خب بسم الله رویات را بیار از کتب اهل سنت و جایزه را تحویل بگیر.
___________
من با چه زبانی با شما زبان نفهم ها صحبت کنم که اینقدر سفسطه نکنید اینقدر روده درازی نکنید. چرا فرار میکنید از اصل سوال؟ نکند تو هم مالیخولیایی داری؟
روایت داری بفرما بیار . نداری دندون رو جیگر بذار تا یکی دیگه پیدا بشه. مجبور نیستی که هی حرف بزنی.
بهت قول میدهم که نگم که فرار کردی. نمیگم لال هم هستی. پس اجازه بده و این پست رو اینقدر شلوغ نکن.
من فقط روایت خواستم نه اینکه امثال شما بیاد و با ایه بازی کند.
از مدیر سایت میخوام به این پست رسیدگی کند و مسائل حاشیه ای را که از این به بعد میگذارند حذف کند و پست رو نیز مهم کند تا همه از آن استفاده کنند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7737فقط چرت نوشتی.هیچ مطلب درست حسابی ننوشتی.برم ببینم بقیه چی هستشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7738با سلام
همش مزخرف
کافیه نرم افزار جوامع الکلم را نگاه کنید.نیازی به بررسی ندارد
با تشکر
یا علی مددشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7739با سلام
خوشم میاد خودتون هم میدونید مذهبتون هیچی نداره و دعاهاتون رو از ما برمیدارید
یک عالمه چرت نوشتی فکر کردی ملت بیسوادند.برو نرم افزار جوامع الکلم رو ببین.عدد راوی 6805
این راوی اسباط بن محمد هست.برو بخون.ببین از سدی کبیر نقل حدیث داره یا نداره بیسواد
بقیه هم چرت
با تشکر
یا علی مدد -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
اولا : در کجای 59 سوره نساء خداوند گفته است هرچه در قران باشد و یا نباشد از پیامبر اطاعت کنید ؟؟!!! چرا ایات خداوند را تحریف می کنی ؟؟
در حالی که خداوند به پیامبر می گوید (وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِجَبَّارٍ ۖ فَذَكِّرْ بِالْقُرْآنِ مَن يَخَافُ وَعِيدِ)
دوما : و اینکه گفته ای (یعنی اگر در قرآن هم خبری از مثلا امامت نباشد ولی پیامبر گفته باشد من و شما باید بپذیریم.)
طبق ایه ی (وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ) پیامبر هر آنچه را نازل شده است را تبیین می کند .
و پیامبر از پیش خودش نمی تواند حکمی را به دین اضافه کند . و فقط پیامرسان الهی است .