بررسی واژه مولی در واقعه غدیر( ۲ )

Home انجمن ها جانشینی بررسی واژه مولی در واقعه غدیر( ۲ )

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  rrw در 9 سال، 6 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1705

    rrw
    کاربر

    همچنانکه خوانندگان قديمي اين سايت مستحضر هستند ، بنده در اين سايت ، مناظرات متعددي پيرامون موضوع واقعه غدير داشتم .ليکن متاسفانه هر بار بحث به علت خارج شدن از مسير ، به نتيجه مطلوب نمي رسيد. لذا برآن شدم در اين سلسله نوشته اين موضوع را از ابعاد مختلف ،بطور مجزا بررسي نمايم.و سپس به شبهات فرعي بپردازم.

    در بخش اول اين نوشته بنده به بررسي لغوي واژه مولي پرداختم. حال در بخش دوم ،به بررسي اين واژه در قرآن خواهم پرداخت.يعني اينکه قرآن اين واژه را به معناي سرپرست آورده است يا دوست.(اما براي يادآوري ابتدا بخش اول مجددا ارائه مي گردد)

    بخش اول: اولين ومهمترين معني واژه مولي چيست؟ دوست يا سرپرست

    بنده بارها در مقالات مختلف از جمله،مقاله “معناي مولي در واقعه غدير “و همچنين مقاله”پاسخهاي دندان شکن به سوالات به اصطلاح کمر شکن! ” به اين موضوع که معناي مولي در واقعه غدير بي شک سرپرستي است ،پرداخته ام . بي ترديد براي هر خواننده منصفي ، مطالعه اين دو مقاله روشن خواهد کرد که اهل سنت هيچ پاسخ قانع کننده اي ندارند (بنده دعوت مي کنم اگر اين دومقاله را نخوانده ايد، حتما مطالعه فرماييد)

    ليکن متاسفانه باز هم مي بينيم که هر از گاهي برخي دوستان ، همچنان بر اين طبل مي کوبند که اگر منظور رسول خدا در واقعه غدير ،سرپرستي بود چرا از واژه اي استفاده کردند که بيش از بيست معني دارد؟

    پاسخ اين است که حتي اگر واژه (مولي) 1000 معني هم داشت ،مهم نبود . مهم اين است که بسياري از اين معاني در اولين نگاه حذف مي شوند. بياييد ابتدا معاني واژه (مولي) را مرور کنيم:

    واژه “مولي” حدود 26 معني دارد که عبارتند از: 1-مربي ۲- مالک ۳- تصرف‌کننده در کار ۴- دوستدار ۵- قيم وبزرگتر ۶- آزادکننده ۷-آزاد شده ۸- بنده و غلام ۹- عمو ۱۰- تابع و پیرو ۱۱- نعمت داده شده ۱۲- شریک ۱۳- هم‌‌پیمان ۱۴- صاحب و خواجه (یا همراه) ۱۵- همسایه ۱۶- مهمان ۱۷- داماد ۱۸- خویشاوند ۱۹- نعمت‌‌دهنده و ولی نعمت ۲۰- فقید ۲۱- پسر خواهر ۲۲- کسی که به چیزی سزاواتر از دیگران است ۲۳- سرور (نه به معنای مالک و آزادکننده) ۲۴- پسر ۲۵- یار و مددکار ۲۶- پسرعمو

    در همان نگاه اول ، 16 معني ،بخاطر غير منطقي بودن آنها براي اين روايت ،از مدار خارج مي شوند.معاني که نه مطابق نظر شيعه است ونه سني، که عبارتند از:

    1- آزادکننده 2-آزاد شده 3- بنده و غلام 4- عمو 5- تابع و پیرو 6- نعمت داده شده 7- شریک 8- هم‌‌پیمان 9- همسایه ۱0- مهمان ۱1- داماد ۱2- خویشاوند 13- فقید 14- پسر خواهر15- پسر 1۶- پسرعمو

    بدين ترتيب آنچه که مي ماند 10 معني محتمل است که بالاخره با يکي از نظرات يا شيعه ويا سني مطابق دارد .که عبارتند از:

    1-مربي 2- مالک 3- صاحب و خواجه 4- ولی نعمت 5- قيم وبزرگتر6کسی که به چیزی سزاواتر از دیگران است 7- سرور 8- دوستدار 9- یار و مددکار10- تصرف‌کننده در کار

    حال بياييد ببينيم از اين معاني محتمل ، چند تا مطابق نظر شيعه و چند تا مطابق نظر اهل سنت است.

    واضح است که از ميان اين 10معني، 8 تا مطابق نظر شيعه است . يعني اينکه اگرهرکدام از اين 8 گزينه منظور رسول اکرم باشد، عقيده شيعه صحيح بوده و حضرت علي به تصريح رسول خدا جانشين ايشان خواهند بود. که عبارتند از:

    1-مربي 2- مالک 3- صاحب و خواجه 4- ولی نعمت 5- قيم وبزرگتر6کسی که به چیزی سزاواتر از دیگران است 7- سرور 8- تصرف‌کننده در کار

    اما از اين ميان ، تنها 2 گزينه مطابق نظر اهل سنت است که عبارتند از:

    1- دوستدار 2- یار و مددکار

    بدين ترتيب مي بينيم که ، هشت از ده (هشتاد درصد) عقيده شيعه به واقعيت نزديکتر است. در حاليکه،درخوشبينانه ترين حالت فقط دو از ده(بيست درصد) عقيده اهل سنت به واقعيت نزديک است.

    اما بايد بدانيم که همين بيست درصد نيز براي عقيده اهل سنت ، ساده لوحانه است ، چراکه هر کدام از گزينه هاي شيعه ،خودبخود معني گزينه اهل سنت را نيز در خود دارد.

    يعني دوست و ياور، از ويژگيهاي هر مربي و سرپرست است. پس مي بينيم که احتمال اينکه اين تک معني اهل سنت صحيح باشد بسيار کمتر و دور از ذهن تر خواهد بود.(چرا که مي شود استثناء اندر استثناء)

    پس اين ما هستيم که از اهل سنت بايد بپرسيم ، اگر نظر رسول خدا در واقعه غدير، دوستي بود چرا از واژه اي استفاده کرده اند که بيش از هشتاد درصد معاني آن سرپرستي و رياست است، وکمتر از بيست در صد آن دوستي؟ آيا ازمعلم فصاحت قابل قبول است که ،براي ابلاغ دوستي با علي، از واژه اي استفاده کند که بيش از هشتاد درصد معني آن رياست است؟اصلا اگر نظر رسول اکرم ، اين معني استثنايي از واژه مولي بود چرا از واژه (حبيب) استفاده نکرد؟

    در اينجا از خوانندگان محترم خواهش مي کنم به اين مثال بنده دقت نمايند. فرض کنيد من مدير مدرسه اي هستم .يک روز به شاگردان ابلاغ مي کنم از فردا همه رنگ روشن بپوشيد . فرداي آن روز، همه دانش آموزان با رنگ روشن به مدرسه مي آيند. بنده وقتي به مدرسه مي روم با هر کسي که سفيد پوشيده بود،کاري ندارم ولي کساني که رنگي(ولي روشن) پوشيده اند را توبيخ مي کنم که چرا سفيد نپوشيده ايد. به گمان شما آيا بنده مدير عاقلي هستم؟!!

    حال دوستان آيا عاقلانه است معتقد باشيم منظور رسول خدا لزوما يک معني خاصي بود، ولي از کلمه اي استفاده نمود که معني وسيعي از آن مي توان گرفت.

    درآخر بنده از وجدانهاي بيدار يک سوال مي پرسم. آيا ما به هيچ يک از دوستان خود “مولي ” گفته يا خواهيم گفت ؟ قطعا نه .پس چرا به زور مي خواهيم بقبولانيم که مولي در واقعه غدير به معناي دوست است. مگر نه اينکه ما به تنها دوستي که مولي مي گوييم ، خداوند است ، وآن به اين علت که خداوند دوستي است که صاحب وفرمانروايي ماست؟

    بخش دوم: قرآن واژه مولي را به معناي دوست بکار برده يا سرپرست ؟

    براي پاسخ به اين سوال بياييد آياتي را که در آنها واژه مولي بکار رفته را بررسي نماييم.

    حديد15: فَالْيَوْمَ لَا يُؤْخَذُ مِنكُمْ فِدْيَةٌ وَلَا مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا مَأْوَاكُمُ النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ . پس امروز نه از شما و نه از كسانى كه كافر شده‏اند عوضى پذيرفته نمى‏شود جايگاهتان آتش است که مولي شما است و چه بد سرانجامى است .

    اين آيه از آيات بسيار قوي در تاييد نظر شيعه است.آيا در اين آيه (النَّارُ هِيَ مَوْلَاكُمْ )يعني اينکه آتش با کافران دوست است!! يا اينکه آتش برکافران مسلط وحاکم است.

    تحريم4: إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَيْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ . و شـمـا دو زن اگـر بـه سوى خدا توبه ببريد (اميد است خدا دلهايتان را از انحراف به اسـتـقـامت برگرداند)، چون دلهاى شما منحرف گشته و اگر همچنان عليه پيامبر دست به دست هم بدهيد بدانيد كه خداوند مولاى او و جبرئيل و مؤمنين صالح و ملائكه هم پشتيبان اويند

    خدا در اين آيه نيز به وضوح عقيده شيعه را تاييد کرده است. فرموده اگر شما دو زن بر عليه پيامبر همدست بشويد بدانيد که” فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِيلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِيرٌ ” يعني خداوند سرپرست اوست و جبرئيل ومومنان صالح و فرشتگان دوست وپشتيبان او خواهند بود.

    دقت کرديد خداوند در اين آيه ،جبرئيل ومومنان صالح و فرشتگان را عطف بر الله و مولي هاي پيامبر ندانست چراکه مولي در اين آيه سرپرست است وسرپرست پيامبر ، فقط خداوند است نه کسي ديگر. اما در ادامه از جبرئيل ومومنان صالح و فرشتگان به عنوان ظهير ( پشتيبان ودوست ) نام برد.

    محمد11: ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ مَوْلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ .چرا كه خدا سرپرست كسانى است كه ايمان آورده‏اند ولى كافران را سرپرستي نيست .

    دو دلبل وجود دارد که قطعا مولي در اين آيه حاکم وسرپرست است.

    اولا:در آيه قبل آن، خداوند از نصرت خويش براي نابودي کفار ودر آيه بعد ، از وارد کردن مومنين به بهشت مي گويد. لذا قطعا در اين آيه “مولي” به معناي دوستي (ساده) نيست، بلکه متولي گري وفرماندهي ونصرت است.

    ثانيا: اگر در اينجا مولي به معناي دوست است، چرا خداوند خطاب به کفار مي گويد “وَأَنَّ الْكَافِرِينَ لَا مَوْلَى لَهُمْ ” مگر کفار مولي خود (بتها) رادوست نداشتند. پس آنچه که کفار نداشتند، مولي به معناي فرمانده و کمک کننده است.

    حج 13: يَدْعُو لَمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ . كسى را مى‏خواند كه زيانش از سودش نزديكتر است و چه بد مولايى و چه بد دمسازى است.

    در اين آيه خداوند مي فرمايد کفاربجاي اينکه از من که صاحب قدرت هستم بخواهند ،از کساني طلب مي کنند که هيچ قدرتي نداشته و فايده اي ندارند. جالب اينکه عشير به معناي همدم و دوست است واگر مولي نيز به معناي دوست بود نمي فرمود لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ. پس مولي در اين آيه نيز قطعا به معناي سرپرست است.

    بقره286: لاَ يُكَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ . خداوند هيچ كس را جز به قدر توانايى‏اش تكليف نمى‏كند. آنچه (از خوبى‏) به دست آورده به سود او، و آنچه (از بدى‏) به دست آورده به زيان اوست‏. پروردگارا، اگر فراموش كرديم يا به خطا رفتيم بر ما مگير، پروردگارا، هيچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار؛ همچنانكه بر (دوش‏) كسانى كه پيش از ما بودند نهادى‏. پروردگارا، و آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن‏؛ و از ما درگذر؛ و ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور؛ سرور ما تويى‏؛ پس ما را بر گروه كافران پيروز كن‏.

    در اين آيه خداوند حد تکليف هرفرد را معين مي کند که بر ميناي توانايي اوست. و در ادامه نيز انواع واقسام تقاضا ودعا از خداوند خواسته مي شود .مثل اينکه هيچ بار گرانى بر (دوش‏) ما مگذار، آنچه تاب آن نداريم بر ما تحميل مكن و… دوستان آيا واقعا کج فهمي نيست که ما معني اول مولي در اين آيه را دوست بگيريم نه فرمانروا وحاکم.

    توبه51: قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلاَّ مَا كَتَبَ اللّهُ لَنَا هُوَ مَوْلاَنَا وَعَلَى اللّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ. بگو جز آنچه خدا براى ما مقرر داشته هرگز به ما نمى‏رسد او سرپرست ماست و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند .

    در اين آيه تصريح مي شود که ما هرآنچه که داريم از خداوند به عنوان صاحب نعمت و سرپرست داريم.(اساسا دوست که ولي نعمت ما نيست) حتي در ادامه خداوند ،دستور توکل به الله را مي دهد يعني مي خواهد اختيار را به او که صاحب اختيار ماست واگذار نماييم. پس بي شک معني اول اين مولي نيز سرپرستي است.

    نحل76: وَضَرَبَ اللّهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ . و خدا مثلى مى‏زند ،دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او برنمى‏آيد و او سربار خداوندگارش مى‏باشد هر جا كه او را مى‏فرستد خيرى به همراه نمى‏آورد آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مى‏دهد و خود بر راه راست است ‏يكسان است .

    همانطور که مي بينيم ،در اينجا نيز خداوند مولا را به بزرگتر و صاحب اختيار بکار برده که متولي امور شخص ناتوان ونابيناست.

    انفال 40: وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلّه فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (39) وَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَوْلاَكُمْ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ ﴿۴۰﴾ و با آنان بجنگيد تا فتنه‏اى بر جاى نماند و دين يكسره از آن خدا گردد پس اگر [از كفر] بازايستند قطعا خدا به آنچه انجام مى‏دهند بيناست (۳۹)و اگر روى برتافتند پس بدانيد كه خدا سرور شماست چه نيكو سرور و چه نيكو ياورى است (۴۰)

    آنچه مشخص است خداوند درآيه 39 فرمان جهاد با کفار را صادر مي کند (قطعا به عنوان فرمانده نه دوست) و در آيه 40 باز بر همان فرماندهي و ياري رساني خود تاکيد مي کند.لذا بي ترديد اولين معنايي که از خواندن اين آيه در ذهن متبادر مي شود فرمانده وامير است نه دوست.

    حج78: وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ. و در راه خدا چنانكه حق جهاد اوست ،جهاد كنيد .اوست كه شما را برگزيده و در دين بر شما سختى قرار نداده است آيين پدرتان ابراهيم نيز بود كه قبلا شما را مسلمان ناميد و در اين [قرآن نيز همين مطلب آمده است] تا اين پيامبر بر شما گواه باشد و شما بر مردم گواه باشيد پس نماز را برپا داريد و زكات بدهيد و به قدرت خداوند تمسک جوييد او مولاى شماست چه نيكو مولايى و چه نيكو ياورى

    همچنانکه در اين آيه نيز وجود دارد. خداوند انواع واقسام فرمانها را صادر مي کند از جهاد تا اقامه نماز و دادن زکات و در ادامه مي فرمايد به قدرت لايزال خداوند چنگ زنيد که او مولاي شماست… آيا معني اول واژه مولي در اين آيه سرپرستي وحکومت نيست.

    آل عمران150: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوَاْ إِن تُطِيعُواْ الَّذِينَ كَفَرُواْ يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُواْ خَاسِرِينَ ﴿۱۴۹﴾ بَلِ اللّهُ مَوْلاَكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ ﴿۱۵۰﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر از كسانى كه كفر ورزيده‏اند اطاعت كنيد شما را از عقيده‏تان بازمى‏گردانند و زيانكار خواهيد گشت (۱۴۹)آرى خدا مولاى شماست و او بهترين يارى‏دهندگان است (۱۵۰)

    در اين دو آيه خداوند بسيار واضح از اطاعت مي گويد و مي فرمايد، از کفار اطاعت نکنيد بلکه من مولي شما هستم(از من اطاعت کنيد) و روشن است که دستور اطاعت را سرپرست مي دهد نه دوست.به عبارت ديگر اگر قبلا مي گفت کفار را دوست نداشته باشيد به قرينه مي توانستيم بگوييم اينجا گفته مرا دوست داشته باشيد.ولي در ايه قبل گفته از کفار اطاعت نکنيد بلکه من مولاي شما هستم (از من اطاعت کنيد) پس بي شک مولي در اين آيه فرمانده وسرپرست است نه دوست.

    تحريم2: قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَيْمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ. قطعا خدا براى شما [راه] گشودن سوگندهايتان را مقرر داشته است و خدا سرپرست‏شماست و اوست داناى حكيم .

    خداوند در اين آيه باز هم تعيين تکليف فرموده و حکم صادر نموده است.واضح است که اولين معنا براي مولي در اين آيه نيز سرپرست و فرمانروا است، نه دوست.

    دخان41: يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَن مَّوْلًى شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ . همان روزى كه هيچ مولي از هيچ مولي نمى‏تواند حمايتى كند و آنان يارى نمى‏شوند .

    در واقع اين تنها آيه اي است که حتي برخي از مفسرين شيعه را نيز به اشتباه انداخته که مولي در اين آيه به معناي دوست آمده است. اما به نظر بنده اين عقيده درست نيست و حتي دراين آيه هم مولي به معناي حاکم ورئيس است. چراکه پارتي بازي و پشتيباني کردن از ابزار وصفات قدرتمندان است. و صرف دوست بودن ، حمايت و پشتيباني را امکان پذيرنمي کند. مثل اينکه رئيس فلان بانک ،براي مدير عامل فلان کارخانه وام جور مي کند و او نيز پسر رئيس بانک را استخدام مي کند. به واقع اين رفتارها وحمايتها از صاحبان قدرت ونفوذ صادر مي شود نه دو دوست.(وگرنه صرف دوست بودن امکان ياري وپشتيباني را مهيا نمي کند)

    لذا مولي در اين آيه نيز صاحب قدرت و رئيس است و مي فرمايد در قيامت حتي صاحبان قدرت نيز نمي توانند به هم کمک کنند.

    نتيجه اينکه واژه مولي در ادبيات قرآني ، سرپرست وفرمانده است . و نه دوست. بلکه دوستي تنها يکي از مشخصات اين حاکميت است.

    دوستان عزيز بر اساس تصريح قرآن ، رسول خدا غير از وحي نمي گويد “ما ينطق عن الهوي ان هو الي وحي يوحي” لذا والله اگرکسي باز هم بگويد معناي مولي در واقعه غدير دوستي است. هم بر رسول خدا دروغ بسته هم بر قرآن خداوند.

    در پايان بخش دوم عرايضم ،دو سوال مهم خود را از برادران اهل سنت، مي پرسم. واميدوارم مشخصا پاسخ اين سوالات را بفرمايند.

    سوال1: معني اول مولي چيست واگر فردي ذهنيت خود را دخيل ندهد، بايد مولي را سرپرست معني کند يا دوست؟

    سوال2: در قرآن واژه مولي به معناي دوست بکار رفته يا سرپرست؟

    لطفا فعلا فقط اين دوسوال را پاسخ دهيد. مطمئن باشيد بنده خود شبهات را مطرح وپاسخ خواهم داد.

    اميدوارم اين بحث تا عيد غديرخم به نتيجه برسد. التماس دعا

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.