Home › انجمن ها › گفتگوی ازاد › ایاکتاب سلیم بن قیس معتبر است؟
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط Mamadzaker در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7244شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7246با سلام.
پاسخ اینها رو دادم.منتهی انگار مطلبم نیست.
گفتم که بحث ما روی اهل سنت هست.در شیعه وقتی امام صادق این کتاب را تائید کرده بقیه نظرات مهم نیست.
در اهل سنت هم در کتابم اثبات کردم.بخوانید کتابم رو
منتظر یک جواب درست حسابی از اهل سنت هستم.شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7255باسلام وخسته نباشی که همچنان بحث را دنبال میکنی=اگر قرار باشد من ازکسی بترسم اون خدا است که ازش میترسم نه بنده خدا. اگرشمااز اساتید این سایت ترسی داری میتوانی بحثت را همینجاخاتمه بدی وخودت راخلاص کنی(من هیچ وقت ادعا سواد نداشتم و نخواهم داشت واگرمن غلط املاء ی داشتم از دوستان معذرت میخوام چون دارم باگوشی تایپ میکنم وازاین مشکل هاپیش میاد . من قرارمون رافراموش نکردم اقای پوسایی من قرارگذاشتم که اول مطالب را به جنابعالی بدم و بعدتوسایت ثبت کنم .وقتی شماچیزی تو چنته نداشتی من این مطالب راگذاشتم توسایت که همه شاهدباشن جوابی نداشتی(وقتی تو بلدنیستی بنویسی اسرار میامی ازمن غلط املاء ی میگیری وسوادت را به رخ من میکشی که اصرار اینطور نوشته میشه )فکر نکنم دیگه با این سوادت این طرفها پیدات بشه)متن کتاب سلیم بن قیس راخواستی که ادعاداشتی هیچ روایتی مبنی برتحریف قران داخلش نیست از انجایی که بحث ما رو صحت کتاب سلیم بن قیس است برای بستن دهان شمامتن کتاب سلیم رامیدم ( درﮐﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺃﻥ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ »ﻉ« ﺑﻌﺪ ﻭﻓﺎﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ »ﺹ« ﻟﺰﻡ ﺑﻴﺘﻪ ﻭ ﺃﻗﺒﻞ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﻳﺠﻤﻌﻪ ﻭ ﻳﺆﻟﻔﻪ ﻓﻠﻢ ﻳﺨﺮﺝ ﻣﻦ ﺑﻴﺘﻪ ﺣﺘﻰ ﺟﻤﻌﻪ ﻛﻠﻪ ﻭ ﻛﺘﺐ ﻋﻠﻰ ﺗﻨﺰﻳﻠﻪ ﺍﻟﻨﺎﺳﺦ ﻭ ﺍﻟﻤﻨﺴﻮﺥ ﻣﻨﻪ ﻭ ﺍﻟﻤﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﻟﻤﺘﺸﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﻟﻮﻋﺪ ﻭ ﺍﻟﻮﻋﻴﺪ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺛﻤﺎﻧﻴﺔ ﻋﺸﺮ ﺃﻟﻒ ﺁﻳﺔ کتاب سلیم بن قیس صحفه147و148 دیگر نبایدبهانه ای داشته باشی نمیدانم (اگرتو16سالته گفته باشم فعلا بحث را رهاکن و به بازی کودکانه ات برس بزار کسی بیاد که بلد باشه بنویسه(اسرار) وا ضایع نشه انقد میگی که جواب دادم جواب دادم اخه مردک کدوم جواب توحتی یک سندمن را ردنکردی ابان درنزد علما شخصی کذاب است اگرشما اسمان رابه زمین بیاری نمیتوانی بگی ثقه است حتی علماشیعه هم اینوضیعف میدانن این کتابی که به سلیم بن قیس نسبت داده شده دیگر برای همه که دنبال حقیقت باشن مشخص شده که جعلی است(ودیگربحثی دراین موارد نمانده است (وسلام)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7256باسلام وخسته نباشی که همچنان بحث را دنبال میکنی=اگر قرار باشد من ازکسی بترسم اون خدا است که ازش میترسم نه بنده خدا. اگرشمااز اساتید این سایت ترسی داری میتوانی بحثت را همینجاخاتمه بدی وخودت راخلاص کنی(من هیچ وقت ادعا سواد نداشتم و نخواهم داشت واگرمن غلط املاء ی داشتم از دوستان معذرت میخوام چون دارم باگوشی تایپ میکنم وازاین مشکل هاپیش میاد . من قرارمون رافراموش نکردم اقای پوسایی من قرارگذاشتم که اول مطالب را به جنابعالی بدم و بعدتوسایت ثبت کنم .وقتی شماچیزی تو چنته نداشتی من این مطالب راگذاشتم توسایت که همه شاهدباشن جوابی نداشتی(وقتی تو بلدنیستی بنویسی اسرار میامی ازمن غلط املاء ی میگیری وسوادت را به رخ من میکشی که اصرار اینطور نوشته میشه )فکر نکنم دیگه با این سوادت این طرفها پیدات بشه)متن کتاب سلیم بن قیس راخواستی که ادعاداشتی هیچ روایتی مبنی برتحریف قران داخلش نیست از انجایی که بحث ما رو صحت کتاب سلیم بن قیس است برای بستن دهان شمامتن کتاب سلیم رامیدم ( درﮐﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺃﻥ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ »ﻉ« ﺑﻌﺪ ﻭﻓﺎﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ »ﺹ« ﻟﺰﻡ ﺑﻴﺘﻪ ﻭ ﺃﻗﺒﻞ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﻳﺠﻤﻌﻪ ﻭ ﻳﺆﻟﻔﻪ ﻓﻠﻢ ﻳﺨﺮﺝ ﻣﻦ ﺑﻴﺘﻪ ﺣﺘﻰ ﺟﻤﻌﻪ ﻛﻠﻪ ﻭ ﻛﺘﺐ ﻋﻠﻰ ﺗﻨﺰﻳﻠﻪ ﺍﻟﻨﺎﺳﺦ ﻭ ﺍﻟﻤﻨﺴﻮﺥ ﻣﻨﻪ ﻭ ﺍﻟﻤﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﻟﻤﺘﺸﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﻟﻮﻋﺪ ﻭ ﺍﻟﻮﻋﻴﺪ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺛﻤﺎﻧﻴﺔ ﻋﺸﺮ ﺃﻟﻒ ﺁﻳﺔ کتاب سلیم بن قیس صحفه147و148 دیگر نبایدبهانه ای داشته باشی نمیدانم (اگرتو16سالته گفته باشم فعلا بحث را رهاکن و به بازی کودکانه ات برس بزار کسی بیاد که بلد باشه بنویسه(اسرار) وا ضایع نشه انقد میگی که جواب دادم جواب دادم اخه مردک کدوم جواب توحتی یک سندمن را ردنکردی ابان درنزد علما شخصی کذاب است اگرشما اسمان رابه زمین بیاری نمیتوانی بگی ثقه است حتی علماشیعه هم اینوضیعف میدانن این کتابی که به سلیم بن قیس نسبت داده شده دیگر برای همه که دنبال حقیقت باشن مشخص شده که جعلی است(ودیگربحثی دراین موارد نمانده است (وسلام)شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7257باسلام وخسته نباشی که همچنان بحث را دنبال میکنی=اگر قرار باشد من ازکسی بترسم اون خدا است که ازش میترسم نه بنده خدا. اگرشمااز اساتید این سایت ترسی داری میتوانی بحثت را همینجاخاتمه بدی وخودت راخلاص کنی(من هیچ وقت ادعا سواد نداشتم و نخواهم داشت واگرمن غلط املاء ی داشتم از دوستان معذرت میخوام چون دارم باگوشی تایپ میکنم وازاین مشکل هاپیش میاد . من قرارمون رافراموش نکردم اقای پوسایی من قرارگذاشتم که اول مطالب را به جنابعالی بدم و بعدتوسایت ثبت کنم .وقتی شماچیزی تو چنته نداشتی من این مطالب راگذاشتم توسایت که همه شاهدباشن جوابی نداشتی(وقتی تو بلدنیستی بنویسی اسرار میامی ازمن غلط املاء ی میگیری وسوادت را به رخ من میکشی که اصرار اینطور نوشته میشه )فکر نکنم دیگه با این سوادت این طرفها پیدات بشه)متن کتاب سلیم بن قیس راخواستی که ادعاداشتی هیچ روایتی مبنی برتحریف قران داخلش نیست از انجایی که بحث ما رو صحت کتاب سلیم بن قیس است برای بستن دهان شمامتن کتاب سلیم رامیدم ( درﮐﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻰ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ : ﺃﻥ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ »ﻉ« ﺑﻌﺪ ﻭﻓﺎﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺍﻟﻠّﻪ »ﺹ« ﻟﺰﻡ ﺑﻴﺘﻪ ﻭ ﺃﻗﺒﻞ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻘﺮﺁﻥ ﻳﺠﻤﻌﻪ ﻭ ﻳﺆﻟﻔﻪ ﻓﻠﻢ ﻳﺨﺮﺝ ﻣﻦ ﺑﻴﺘﻪ ﺣﺘﻰ ﺟﻤﻌﻪ ﻛﻠﻪ ﻭ ﻛﺘﺐ ﻋﻠﻰ ﺗﻨﺰﻳﻠﻪ ﺍﻟﻨﺎﺳﺦ ﻭ ﺍﻟﻤﻨﺴﻮﺥ ﻣﻨﻪ ﻭ ﺍﻟﻤﺤﻜﻢ ﻭ ﺍﻟﻤﺘﺸﺎﺑﻪ ﻭ ﺍﻟﻮﻋﺪ ﻭ ﺍﻟﻮﻋﻴﺪ ﻭ ﻛﺎﻥ ﺛﻤﺎﻧﻴﺔ ﻋﺸﺮ ﺃﻟﻒ ﺁﻳﺔ کتاب سلیم بن قیس صحفه147و148 دیگر نبایدبهانه ای داشته باشی نمیدانم (اگرتو16سالته گفته باشم فعلا بحث را رهاکن و به بازی کودکانه ات برس بزار کسی بیاد که بلد باشه بنویسه(اسرار) وا ضایع نشه انقد میگی که جواب دادم جواب دادم اخه مردک کدوم جواب توحتی یک سندمن را ردنکردی ابان درنزد علما شخصی کذاب است اگرشما اسمان رابه زمین بیاری نمیتوانی بگی ثقه است حتی علماشیعه هم اینوضیعف میدانن این کتابی که به سلیم بن قیس نسبت داده شده دیگر برای همه که دنبال حقیقت باشن مشخص شده که جعلی است(ودیگربحثی دراین موارد نمانده است (وسلام)شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7258با سلام.
اتفاقا برعکس.به شدت از بنده خدا میترسید و ترسی از خدا ندارید.مگر قرار نبود وقتی مطلبتان را در این سایت گذاشتید به بنده خبر بدهید؟حتما این هم نمیتوانستید بگویید
بلانسبت اساتید!این سایت که دو سال هست در خدمتشون هستیم و هر روز مقالات و ایمیلهای بنده را میخوانند و هزار تا یکی را انهم با جوابهای الکی میگویند.
شما کسی بودی که قسم خوردی شیعه بشی.اما نشدی.این ادعا نیست؟اینقدر غلط املایی دارید.متاسفانه اگر یکبار بود میگفتیم غلط املایی.اما هزار بار نوشتید تعضیف.هنوز هم مینویسید.صد بار غلط املایی؟
نه.بگو وقتی دیدم درجا جواب میدهی مجبور شدم در سایت بگذارم تا دو نفر بیشتر گمراه بشوند.
در ضمن بیسواد شما به جای اصرار نوشتید اسرار.متنتان را نگاه کنید:
من اینهمه اسرار دارم در سایت باشه تا شاهد باشن
این حرف شما در نیمباز است.بیسواد یعنی این
درباره این هم گفتم که دو کلمه قبلش را هم بخوان حقه باز.
نوشته و فی البحار.یعنی این متن در بحار الانوار هست.نه این کتاب.یکم عقل نداشته تان را به کار بیاندازید.
بحث من روی علمای اهل سنت هست.نه شیعه.هزار بار گفتم منتهی نمیفهمید.چه کنم؟
وقتی شما نمیخواهید قبول کنید ابان موثق هست بحثی ندارم.سند از خود خدا هم بدهم میگویید نیست.چه کنم پس؟مجبورم بگم سلام.
دیگر بحثی در این موارد نماند.قبول دارم.اونقدر بیسواد و کم عقلید که نوشتن به درد نمیخورد.
یا علیشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7259ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﺍﻟﻤﺘﻮﻓﻰ ﻋﺎﻡ )90( ﻟﻠﻬﺠﺮﺓ ﺣﻴﺚ ﻳﺮﻭﻱ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﺍﻟﻤﻌﺮﻭﻑ ﺑﻜﺘﺎﺏ )ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ( ﻋﺪﺓ ﺃﺧﺒﺎﺭ ﻣﻔﺎﺩﻫﺎ ﺍﻟﺘﺤﺮﻳﻒ ﻭﻓﻴﻬﺎ ﺧﺒﺮ ﻃﻮﻳﻞ ﻳﺮﻭﻳﻪ ﺑﺴﻨﺪﻩ ﺇﻟﻰ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻳﻘﻮﻝ ﻓﻴﻪ: ” ﺇﻥ ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ – ﻳﻌﻨﻲ ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻷﺣﺰﺍﺏ- ﺗﻌﺪﻝ ﺳﻮﺭﺓ ﺍﻟﺒﻘﺮﺓ ﻭﺍﻟﻨﻮﺭ – ﻳﻌﻨﻲ ﺳﻮﺭ ﺍﻟﻨﻮﺭ – ﺳﺘﻮﻥ ﻭ ﻣﺎﺋﺔ ﺁﻳﺔ, ﻭﺍﻟﺤﺠﺮﺍﺕ ﺳﺘﻮﻥ ﺁﻳﺔ, ﻭﺍﻟﺤﺠﺮ ﺗﺴﻌﻮﻥ ﻭ ﻣﺎﺋﺔ ﺁﻳﺔ ﻓﻤﺎ ﻫﺬﺍ ” ﺍﻧﺘﻬﻰ ﻛﻼﻣﻪ ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺏ )ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ( ﺻﻔﺤﺔ )122(. اقای پوسایی چشمات البالوای میبنه نکنه اینم ازبحار است منتظر جوابهابعدی باششنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #72601کتاب سلیم بن قیس نزد اهلسنت فاقد اعتبار است و هیچ اعتباری نزد اهلسنت ندارد چون این کتاب تنهایک راوی داردبنام ابان بن ابی عیاش که خود ایشان هم متهم به دروغ گفتن است(اگر شخصی بگویدعمر قاتل فاطمه است نزد اهلسنت حرفش هیچ اعتباری ندارد چه بسا اون شخص یک شیعه باشد درشیعه بودن سلیم هیچ شکی نیست چطور است که ما کتاب هاخودمان را کنار بگذاریم و بیایم به کتاب جعلی که به سلیم نسبت داده شده بچسبیم }واقعاخنده دار است)نزدماحرف مخالف حجت نیست همانا راوفض دشمن شخین حضرت ابوبکر و عمر بوده اند که این کذب هارا به این بزرگواران نسبت داده انداقوال علماسنی درباره أبان بن ابی عیاش
1أبو حاتم الرازي متروك الحديث ، وكان رجلا صالحا ولكنه بلی بسوء الحفظ
-2احمدبن حنبل درباره او میگوید أبان بن أبى عياش متروك الحديث ، ترك الناس حديثه منذ دهر من الدهر ، كان وكيع إذا أتى على حديثه يقول : رجل ، ولا يسميه استضعافا له قال أبوطالب أحمد بن حميد : سمعت أحمد بن حنبل يقول : لا يكتب عن أبان بن أبى عياش . قلت : كان له هوى ؟ قال منکرالحدیث
3 ابن حجر في التقريب درباره ابان میگوید او متروك الحدیث است
4ابن عدي درباره ابان میگوید~ ”عامة ما يرويه لا يتابع عليه ، وهوبين الأمر فى الضعف وقد حدث عنه الثورى ، ومعمر ، وابن جريج ، وإسرائيل ، وحماد بن سلمة وغيرهم ، وأرجوأنه ممن لا يتعمد الكذب إلا أنه يشبه عليه ، ويغلط ، وعامة ما أتى أبان من جهة الرواة ، لا من جهته لانه روی عنه قوم مجهولان5ذهبی میگوید_قرنه بآخر ) يعنى أبا داود ( قال أحمد : متروک
6النسائی درباره ابان میگوید _لیس بثقه ولا یکتب حدیثه المتروک الحدیث
7عمرو بن علي الفلاس درباره ابان میگوید~ كان يحيى وعبد الرحمن لا يحدثان عنه متروک الحدیث وهورجل صالح
8يحيى بن معين درباره او میگوید= قال أبوبكر بن أبى خيثمة ، عن يحيى : ليس حديثه بشىء قال عباس الدوري عن يحيى : وأبان متروك الحديثشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7262با سلام خدمت ترسو خان بزرگ.
این مطلبتون واقعا خنده داره.وجدانا به عقلتون شک کردم
متن رو میدم.بخونید
وسمعت عمر يقول وأصحابه الذين ألفوا ما كتبوا على عهد عثمان: (إن الأحزاب كانت تعدل سورة البقرة، والنور ستون ومائة آية، والحجرات تسعون آية) فما هذا؟
اولا این را خلیفه دوم گفته.و این مطلب بر رد خلیفه دوم امده است!
دوما اگر حدیث را کامل بخونید میبینید که طلحه با حضرت علی بحث میکرده.طلحه این سخنان را میگوید و بعد حضرت علی پاسخ میدهد.
وجدانا نمیدانم چرا خدا شما را افرید؟اینقدر کم عقل؟
الهی اعوذ بک من الجهل و التعصب
یا علی مددشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7263با سلام.
این کتاب نزد اهل سنت اعتبار دارد.اگر کتاب بنده را بخوانید از ابن ندیم و زرکلی و جعفر سند دادم.بخوانید خب.
درباره دیدگاه های جرح ابان هم انجا پاسخ داده ام.منتهی چون نمیخوانید مجبورم اینجا هم بدهم.بخوانید پس:
1-علی بن مسهر(متوفی سنه 189)میگوید حمزه(متوفی سنه 156)در خواب دید که پیامبر،احادیث ابان را قبول ندارد!
عَلِيُّ بْنُ مُسْهِرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَنَا وَحَمْزَةُ الزَّيَّاتُ مِنْ أَبَانَ بْنِ أَبِي عَيَّاشٍ نَحْوًا مِنْ أَلْفِ حَدِيثٍ قَالَ عَلِيٌّ فَلَقِيتُ حَمْزَةَ فَأَخْبَرَنِي أَنَّهُ رَأَى النَّبِيَّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فِي الْمَنَامِ فَعَرَضَ عَلَيْهِ مَا سَمِعَ مِنْ أَبَانَ فَمَا عَرَفَ مِنْهَا إِلَّا شَيْئًا يَسِيرًا خَمْسَةً أَوْ سِتَّةً(صحیح مسلم ج 1 ص 65)
پاسخ به این نظر:
اولا خواب حجت نیست که هرکسی خواب ببیند و با آن بتواند راوی را رد کند.انهم راوی که اختلاف نظر روی او است.اگر مقبول است من هم خواب دیدم که پیامبر فرمود بخاری دروغگوست!ایا برادران اهل سنت قبول میکنند؟
دوما علی بن مسهر که این را گفته خودش از ابان نقل حدیث میکند!در دو حدیث که در کتب مطالب العالیه ابن حجر و اتحاف الخیره بوصیری از ابان نقل حدیث میکند.چرا این راوی که خودش این ماجرا را نقل کرده از راوی نقل حدیث دارد؟یا خواب حمزه را قبول نداشته یا این حرف را نزده و به ایشان نسبت داده اند یا کم عقل بوده که با وجود عدم رد راوی انهم به این شکل؛باز هم از راوی نقل حدیث میکند.کدام؟
2-شعبه بن حجاج(متوفی 160)
شعبه یکی از علمایی بوده است که این راوی را به شدت تضعیف کرده.در حدی که حوینی میگوید دلیل ترک حدیث ابان،نظر شعبه بوده.
أبان بن أبي عياش لما تكلم فيه شعبة ترك الناس حديثة(شرح صحیح بخاری ج 1 ص 14)
خب.ما میگوییم شعبه در علم حدیث خبره بوده.اما در علم رجال نبوده.زیرا:
بسیاری از افراد موثق را رد کرده.مثل اوس بن ضمعج نخعی و زبیر بن خریت بصری و جعفر بن ابی وحشیه.
بسیاری از افراد ضعیف را توثیق کرده مثل حجاج بن ارطاه و مقاتل بن سلیمان ازدی.
گفته از ابان حدیث ننویسید.اما از راویان ضعیف حدیث نقل میکند.مثل طلحه بن عمرو حضرمی.
پس نظرات رجالی ایشان مردود است.
ادامه در پست بعدیشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7264ادامه دیدگاه های جرح:
3-سفیان ثوری(متوفی سنه 161)
ایشان هم مثل دارقطنی و نسائی و دیگران،ابوحنیفه را رد کرده.پس مثل انها است.
4-وکیع بن جراح(متوفی سنه 196)
این شخص هم در زمینه رجال خبره نیست.به طور مثال جابر بن یزید الجعفی که ضعیف است را توثیق کرده.همینطور علی بن عاصم را.
5- عبدالرحمان بن مهدی(متوفی سنه 198)
ایشان هم بسیار سخت گیر مخصوصا در زمینه مذهب بوده.عبدالله بن شریک عامری را به علت شیعه بودن رد میکند با اینکه موثق است.ابان هم همینطور رد کرده.
6-یحیی بن سعید القطان(متوفی سنه 198)
ایشان هم بسیار سخت گیر بوده.افراد موثقی مثل عبدالحمید بن جعفر انصاری را رد کرده
7- محمد بن سعد(متوفی سنه 230)
یحیی بن معین ایشان را تضعیف کرده.در ضمن ایشان هم مثل بقیه سخت گیر بوده و افرادی مثل عبدالحمید بن عبدالرحمان الحمانی
8- یحیی بن معین(متوفی سنه 233)
ایشان هم سخت گیر بوده و برخی جاها افراد موثق را تضعیف کرده مثل ایوب بن هانی.
خب.در اینجا علمایی که ابان را تضعیف کرده اند بررسی کردیم.دیدید که نظر هیچکدام معتبر نیست و بدون دلیل،ایشان را توثیق کرده اند.
حتی اگر این را هم قبول نکنیم باز هم اختلاف روی راوی باعث حسن الحدیث شدن راوی میشود که در مسائل تاریخی،حدیث حسن هم معتبر است.
9- علی بن مدینی(متوفی سنه 234)
ایشان هم در زمینه رجال خبره نبود و بسیاری از افراد موثق را تضعیف کرده.مثل مصعب بن مقدام
10- احمد بن حنبل(متوفی سنه 241)
ایشان هم بعضی جاها سخت گیری کرده اند.تا حدی که ابوحنیفه هم رد کرده است.و معلی بن منصور را.
11- عمرو بن علی الفلاس(متوفی سنه 249)
ایشان میگوید که یحیی و عبدالرحمان از ابان حدیث نقل نمیکنند.خب.این هم دلیل رد راوی نیست.مثال میزنم. رباح بن أبي از راویان صحیح مسلم و موثق است.اما با این حال این دو شخص از او حدیث نقل نمیکنند.
12-ابراهیم جوزجانی(متوفی سنه 259)
این شخص هم خبره نیست.به طور مثال ابوحنیفه که امام اعظم و رئیس مکتب حنفیه است را هم تضعیف کرده.ابراهیم بن یوسف را هم رد کرده با اینکه موثق است.
13- ابوحاتم رازی(متوفی سنه 275)
ایشان از افرادی هست که ابان را توثیق کرده.بعد جرح کرده.ایشان در زمینه تضعیف راوی فعال بوده.به طور مثال عبدالرزاق بن همام که از بزرگترین راویان اهل سنت هست را نوشته لا یحتجج به.
14- نسائی(متوفی سنه 303)
ایشان که در سخت گیری بسیار مشهورند.بسیاری از راویان را تضعیف کرده اند.مثل ابوحنیفه
15- ابو عوانه(متوفی سنه 316)
ایشان عالم حدیث است.در زمینه رجال خبره نیست.تعداد نظرات رجالی ایشان هم بسیار کم است(طبق نرم افزار جوامع الکلم فقط 30 تا) در زمینه رجال هم اشتباهاتی داشته و بسیاری از افراد موثق را تضعیف کرده.مثل محمد بن جحاده ازدی
ادامه در مطلب بعدیشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7265ادامه دیدگاه های جرح:
16- ابو جعفر عقیلی(متوفی سنه 322)
ایشان در ضعفا الکبیر نام ابان را نوشته.اما دلیل تضعیف نیست.زیرا بسیاری از راویان موثق و حتی علما را هم انجا نوشته.مثل امام موسی کاظم را هم نوشته.اما دلیل تضعیف امام نیست.حتی ابوحنیفه را هم نوشته.
17- ابو عبید اجری(متوفی سنه 360) از ابو داود نقل کرده که ابوداود گفته از ابان حدیث ننویسید.
قلت لأبي داود أبان بن أبي عياش يكتب حديثه قال لا يكتب حديث أبان(سوالات ابو عبید اجری از ابو داود ج 1 ص 319)
ما در اینجا یک سوال داریم.
اگر ابوداود این حرف را زده پس چرا خود ابوداود از ابان نقل حدیث کرده؟(سنن ابو داود کتاب الصلاه باب 9 ج 1 ص 170)
18- جرجانی(متوفی سنه 365)
ایشان هم بسیار سخت گیر بوده.زیرا ابوحنیفه هم رد کرده که امام اعظم اهل سنت است.چه برسد به راویان دیگر.
19- ابو زرعه(متوفی سنه 375)
ایشان ابان را تضعیف کرده اما نوشته که ابان دروغگو نیست.و دلیل ضعفش را عدم تمییز بین شهر بن حوشب و حسن بصری و انس بن مالک میداند.که در کتاب سلیم بن قیس این مشکل وجود ندارد.خیلی از افراد موثق هم تضعیف کرده.مثل عبدالرحمان بن مهدی
20-ابو احمد حاکم نیشابوری(متوفی سنه 378)
حاکم در زمینه رجال معتبر نیست.در کتاب مستدرکش هزاران روایت ضعیف هست اما نوشته صحیح بر شرط بخاری یا مسلم.همانطور که ابان را تضعیف کرده بسیاری از افراد موثق نظیر محمد بن عزیز را رد کرده درحالی که موثق است.
21- دار قطنی(متوفی سنه 385)
ایشان هم از جمله علمایی است که ابوحنیفه را تضعیف کرده.یعنی در رجال بسیار سخت گیر بوده است.
22- ابو نعیم اصفهانی(متوفی سنه 430)
ایشان هم بسیاری را الکی تضعیف کرده.به طور مثال محمد بن عبدالله حضرمی هم همه توثیق کرده اند اما ایشان نوشته متروک الحدیث طبق نظر همه!
23-بیهقی(متوفی سنه 458)
ایشان هم بسیاری از افراد موثق را تضعیف کرده.مثل عاصم بن ضمره السلولی.پس ایشان هم معتبر نیست.
24- ابن طاهر(متوفی سنه 507)
ایشان اولا از خوارج بوده.دوما بسیاری از علما ایشان را رد کرده اند.پس نظر ایشان معتبر نیست.
25-ذهبی(متوفی سنه 748)
ذهبی در کتاب المغنی فی الضعفا نام ایشان را نوشته.اما این دلیل ضعف نیست.چون افراد موثق زیادی در این کتاب هستند که تضعیف شده اند.مثل ابان بن تغلب که خود ذهبی در ادامه ابان را توثیق میکند.
26-ابن حجر عسقلانی(متوفی سنه 852)
ایشان بسیاری را من جمله ابو داود طیالیسی رد کرده.با اینکه موثق است.
خب.در اینجا رد دیدگاه های جرح 26 عالم را نوشته ایم.اگر عالم دیگری را میگویید که پاسخ بدهم.ندارید پس این راوی موثق است.
با تشکر
یا علی مددشنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #72662کتاب سلیم جعلی و تحریف شده است به اعتراف خود رافضی ها} کتاب شیخ شیعه سلیم بن قیس هلالی متوفای سال 90 هجری ( بود ،چنانچه نقل میکنند: حجاج خواست او را به قتل برساند اما او فرار کرد و به ابان بن ابی عیاش پناه برد و وقتی زمان مرگش فرارسید کتاب را به ابان داد بنابراین این کتاب را فقط ابان از او روایت کرده است
رجال الحلی ، ص 82 – 83 و رجال الکشی ، ص 167 ، و الرجال برقی ، ص 3 – 4 ، الفهرست ابن ندیم ، ص 219
1 ( محمد بن علی الأردبیلی فی جامع الرواة )1/374( : ) وبسیاری ازعلما دیگیر این کتاب را جعلی میدانن ما به اسم چندتا انان بسنده میکنیم محمد بن محمد بن النعمان المفيد )توفي 413 هـ( حيث قال : ” وينبغي للمتدين أن يجتنب العمل بجميع ما في كتاب سليم ؛ لأنه خليط من الكذب ، والتدليس ، قال ابن داود : هناك منكرات في كتاب سليم ، يعني : فيه أكاذيب واضحة ، : ﻣﻌﺠﻢ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ـ ﺍﻟﺠﺰﺀ ﺍﻟﺘﺎﺳﻊ || ﺍﻟﻘﺴﻢ : ﺍﻟﺮﺟﺎﻝ || ﺍﻟﻘﺮّﺍﺀ 100 : . ﻭﻗﺎﻝ ﻓﻲ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﻋﻴﺎﺵ: )ﻭﻧﺴﺐ ﺃﺻﺤﺎﺑﻨﺎ ﻭﺿﻊ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺇﻟﻴﻪ(. ﻓﺎﻟﺨﻮﺋﻲ ﻧﻘﻞ ﻛﻼﻡ ﺃﺻﺤﺎﺑﻜﻢ ﻓﻲ ﺗﻀﻌﻴﻒ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﻭﺍﻟﻜﻼﻡ ﻓﻴﻪ , ﺛﻢ ﺃﺭﺍﻙِ ﻏﻔﻠﺖِ ﻋﻦ ﺍﻟﻜﻼﻡ ﺍﻟﺬﻱ ﺃﻭﺭﺩﺗﻪُ ﻓﻲ ﺑﺪﺍﻳﺔ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﻟﺜﺎﻧﻲ , ﻭﺍﻟﺼﻮﺍﺏ ﺃﻧﻪ ﻻ ﻗﺮﻳﻨﺔ ﻋﻠﻰ ﺗﻮﺛﻴﻖ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ . – ﻛﻴﻒ ﻳﻤﻜﻦ ﺍﻹﻋﺘﻤﺎﺩ ﻋﻠﻰ ﻃﺮﻳﻖ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﻫﻮ ﺿﻌﻴﻒ .
ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺃﻧﻈﺮ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻐﻀﺎﺋﺮﻱ ﺹ37 ﻭﻗﺎﻝ ﻋﻨﻪ ﺍﻟﻌﻼﻣﺔ ﺍﻟﺤﻠﻲ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻻ ﻣﺮﻳﺔ ﻓﻴﻪ ﻭﺫﻛﺮ ﻋﻼﻣﺎﺕ ﺗﺪﻝ ﻋﻠﻰ ﻭﺿﻌﻪ ﻭﻣﻨﻪ ﻧﺼﺢ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﻷﺑﻴﻪ , ﻭﻋﺪﺩ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﺛﻼﺙ ﻋﺸﺮ . ﻭﺍﺧﺘﻼﻑ ﺍﺳﺎﻧﻴﺪ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ . ﻭﺍﺑﻦ ﺩﺍﻭﺩ ﺍﻟﺤﻠﻲ ﻓﻲ ﺭﺟﺎﻟﻪ ﻗﺎﻝ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺃﻧﻈﺮ ﺹ
106
ﻭﻃﻌﻦ ﻓﻲ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺣﺴﻦ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻢ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﺗﺤﺮﻳﺮ ﺍﻟﻄﺎﻭﻭﺳﻲ ﺹ253 ﻭﺍﻟﺘﻔﺮﻳﺸﻲ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﻧﻘﺪ ﺍﻟﺮﺟﺎﻝ ﺝ2ﺹ355 ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻻ ﻣﺮﻳﺔ ﻓﻴﻪ . ﻭﺍﻟﺒﺮﺟﻮﺩﻱ ﺿﻌﻒ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﺃﺗﻬﻤﻪ ﺑﺄﻧﻪ ﻣﻦ ﻭﺿﻊ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺃﻧﻈﺮ ﻃﺮﺍﺋﻖ ﺍﻟﻤﻘﺎﻝ ﺝ2ﺹ.7 ﻫﻨﺎﻙ ﺃﺧﺘﻼﻑ ﻓﻲ ﺑﻌﺾ ﺍﻟﻌﺒﺎﺭﺍﺕ ﻓﻲ ﺍﻟﺮّﻭﺍﻳﺔ ﺑﻴﻦ ﻛﻞ ﻣﻦ ﻧﺴﺨﺔ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ . ﻭﺍﻟﺮّﻭﺍﻳﺔ ﺍﻟﻤﻮﺟﻮﺩﺓ ﻓﻲ ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ ﻭﻣﻨﻬﺎ ﻋﻠﻰ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻟﻤﺜﺎﻝ )ﺣﺴﻦ ﻭﺣﺴﻴﻦ ﺛﻢ ﺗﺴﻌﺔ ﻣﻦ ﻭﻟﺪ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ( ﻭﻓﻲ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺍﻷﺻﻞ ) ﻭﺍﺣﺪ ﻋﺸﺮ ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻙ ( . ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻻﺑﻦ ﺑﺎﺑﻮﻳﻪ ﺍﻟﻘﻤﻲ ) ﺍﻟﻜﺬﻭﺏ ( ﻓﺎﻟﺮﻭﺍﻳﺔ ﻓﻲ ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ ﻣﻨﻘﻮﻟﻪ ﻣﻨﻪ . ﻭﻗﺪ ﻭﺻﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻟﻠﻤﺠﻠﺴﻲ ﻋﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﻮﺟﺎﺩﺓ ﻻ ﺍﻟﻤﻨﺎﻭﻟﺔ ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻤﺠﻠﺴﻲ ) ﻭﻛﺬﺍ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺳﺘﻨﺴﺨﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻋﺘﻴﻖ ﻛﺎﻥ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻛﺘﺎﺑﺘﻪ ﻗﺮﻳﺒﺎ ﻣﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻟﺘﺄﻟﻴﻒ ( ﺝ1 ﺹ26شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #72672کتاب سلیم جعلی و تحریف شده است به اعتراف خود رافضی ها} کتاب شیخ شیعه سلیم بن قیس هلالی متوفای سال 90 هجری ( بود ،چنانچه نقل میکنند: حجاج خواست او را به قتل برساند اما او فرار کرد و به ابان بن ابی عیاش پناه برد و وقتی زمان مرگش فرارسید کتاب را به ابان داد بنابراین این کتاب را فقط ابان از او روایت کرده است
رجال الحلی ، ص 82 – 83 و رجال الکشی ، ص 167 ، و الرجال برقی ، ص 3 – 4 ، الفهرست ابن ندیم ، ص 219
1 ( محمد بن علی الأردبیلی فی جامع الرواة )1/374( : ) وبسیاری ازعلما دیگیر این کتاب را جعلی میدانن ما به اسم چندتا انان بسنده میکنیم محمد بن محمد بن النعمان المفيد )توفي 413 هـ( حيث قال : ” وينبغي للمتدين أن يجتنب العمل بجميع ما في كتاب سليم ؛ لأنه خليط من الكذب ، والتدليس ، قال ابن داود : هناك منكرات في كتاب سليم ، يعني : فيه أكاذيب واضحة ، : ﻣﻌﺠﻢ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﻟﺤﺪﻳﺚ ـ ﺍﻟﺠﺰﺀ ﺍﻟﺘﺎﺳﻊ || ﺍﻟﻘﺴﻢ : ﺍﻟﺮﺟﺎﻝ || ﺍﻟﻘﺮّﺍﺀ 100 : . ﻭﻗﺎﻝ ﻓﻲ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﻋﻴﺎﺵ: )ﻭﻧﺴﺐ ﺃﺻﺤﺎﺑﻨﺎ ﻭﺿﻊ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺇﻟﻴﻪ(. ﻓﺎﻟﺨﻮﺋﻲ ﻧﻘﻞ ﻛﻼﻡ ﺃﺻﺤﺎﺑﻜﻢ ﻓﻲ ﺗﻀﻌﻴﻒ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﻭﺍﻟﻜﻼﻡ ﻓﻴﻪ , ﺛﻢ ﺃﺭﺍﻙِ ﻏﻔﻠﺖِ ﻋﻦ ﺍﻟﻜﻼﻡ ﺍﻟﺬﻱ ﺃﻭﺭﺩﺗﻪُ ﻓﻲ ﺑﺪﺍﻳﺔ ﺣﺪﻳﺜﻲ ﺍﻟﺜﺎﻧﻲ , ﻭﺍﻟﺼﻮﺍﺏ ﺃﻧﻪ ﻻ ﻗﺮﻳﻨﺔ ﻋﻠﻰ ﺗﻮﺛﻴﻖ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ . – ﻛﻴﻒ ﻳﻤﻜﻦ ﺍﻹﻋﺘﻤﺎﺩ ﻋﻠﻰ ﻃﺮﻳﻖ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﻫﻮ ﺿﻌﻴﻒ .
ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺃﻧﻈﺮ ﺭﺟﺎﻝ ﺍﺑﻦ ﺍﻟﻐﻀﺎﺋﺮﻱ ﺹ37 ﻭﻗﺎﻝ ﻋﻨﻪ ﺍﻟﻌﻼﻣﺔ ﺍﻟﺤﻠﻲ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻻ ﻣﺮﻳﺔ ﻓﻴﻪ ﻭﺫﻛﺮ ﻋﻼﻣﺎﺕ ﺗﺪﻝ ﻋﻠﻰ ﻭﺿﻌﻪ ﻭﻣﻨﻪ ﻧﺼﺢ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﻷﺑﻴﻪ , ﻭﻋﺪﺩ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﺛﻼﺙ ﻋﺸﺮ . ﻭﺍﺧﺘﻼﻑ ﺍﺳﺎﻧﻴﺪ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ . ﻭﺍﺑﻦ ﺩﺍﻭﺩ ﺍﻟﺤﻠﻲ ﻓﻲ ﺭﺟﺎﻟﻪ ﻗﺎﻝ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺃﻧﻈﺮ ﺹ
106
ﻭﻃﻌﻦ ﻓﻲ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺣﺴﻦ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻢ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﺗﺤﺮﻳﺮ ﺍﻟﻄﺎﻭﻭﺳﻲ ﺹ253 ﻭﺍﻟﺘﻔﺮﻳﺸﻲ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﻧﻘﺪ ﺍﻟﺮﺟﺎﻝ ﺝ2ﺹ355 ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻻ ﻣﺮﻳﺔ ﻓﻴﻪ . ﻭﺍﻟﺒﺮﺟﻮﺩﻱ ﺿﻌﻒ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﺃﺗﻬﻤﻪ ﺑﺄﻧﻪ ﻣﻦ ﻭﺿﻊ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺃﻧﻈﺮ ﻃﺮﺍﺋﻖ ﺍﻟﻤﻘﺎﻝ ﺝ2ﺹ.7 ﻫﻨﺎﻙ ﺃﺧﺘﻼﻑ ﻓﻲ ﺑﻌﺾ ﺍﻟﻌﺒﺎﺭﺍﺕ ﻓﻲ ﺍﻟﺮّﻭﺍﻳﺔ ﺑﻴﻦ ﻛﻞ ﻣﻦ ﻧﺴﺨﺔ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ . ﻭﺍﻟﺮّﻭﺍﻳﺔ ﺍﻟﻤﻮﺟﻮﺩﺓ ﻓﻲ ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ ﻭﻣﻨﻬﺎ ﻋﻠﻰ ﺳﺒﻴﻞ ﺍﻟﻤﺜﺎﻝ )ﺣﺴﻦ ﻭﺣﺴﻴﻦ ﺛﻢ ﺗﺴﻌﺔ ﻣﻦ ﻭﻟﺪ ﺍﻟﺤﺴﻴﻦ ( ﻭﻓﻲ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺍﻷﺻﻞ ) ﻭﺍﺣﺪ ﻋﺸﺮ ﻣﻦ ﻭﻟﺪﻙ ( . ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻻﺑﻦ ﺑﺎﺑﻮﻳﻪ ﺍﻟﻘﻤﻲ ) ﺍﻟﻜﺬﻭﺏ ( ﻓﺎﻟﺮﻭﺍﻳﺔ ﻓﻲ ﺍﻟﺒﺤﺎﺭ ﻣﻨﻘﻮﻟﻪ ﻣﻨﻪ . ﻭﻗﺪ ﻭﺻﻞ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻟﻠﻤﺠﻠﺴﻲ ﻋﻦ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﻮﺟﺎﺩﺓ ﻻ ﺍﻟﻤﻨﺎﻭﻟﺔ ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻤﺠﻠﺴﻲ ) ﻭﻛﺬﺍ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺳﺘﻨﺴﺨﻨﺎﻩ ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﻋﺘﻴﻖ ﻛﺎﻥ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻛﺘﺎﺑﺘﻪ ﻗﺮﻳﺒﺎ ﻣﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻟﺘﺄﻟﻴﻒ ( ﺝ1 ﺹ26شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #7268– ﺍﻟﻐﺮﻳﺐ ﻗﻮﻟﻚ ﺃﻥ ﺍﻟﻤﻌﺼﻮﻡ ﻭﺛﻖ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ , ﻟﻜﻦ ﺣﻴﻨﻤﺎ ﻧﻄﻠﻊ ﻋﻠﻰ ﻛﺘﺐ ﺍﻟﺮﺟﺎﻝ ﻧﺠﺪ ﺃﻥ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺣﺪﺙ ﺑﻪ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ , ﻭﺃﺧﺬﻩُ ﻋﻨﻪ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﻫﻮ ﻋﻨﺪ ﻋﻠﻤﺎﺋﻜﻢ ” ﺿﻌﻴﻒ ” ﻓﻜﻴﻒ ﻳﻌﺘﻤﺪ ﻋﻠﻰ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺑﻌﺪ ﺭﻭﺍﻳﺔ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻟﻪُ ﺍﻟﻈﻦ ﻓﻲ ﺇﺛﺒﺎﺕ ﻣﺎ ﻗﺎﻟﻪُ ﺍﻟﺨﻮﺋﻲ ﻟﻴﺲ ﻣﺤﻼً ﻟﻠﻘﺒﻮﻝ ﻫﻨﺎ , ﻓﻘﺪ ﺃﺧﺮﺝ ﻋﻠﻤﺎﺋﻜﻢ ﻣﻦ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﻭﻗﺪ ﺭﻭﻯ ﻋﻨﻪُ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﺃﻣﺎ ﺭﻭﺍﻳﺔ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﻟﻐﻴﺒﺔ , ﻭﺇﻋﺘﻤﺎﺩ ﺍﻟﺨﻮﺋﻲ ﻋﻠﻰ ﺫﻟﻚ ﻓﺈﻧﻈﺮ ﻣﻌﻲ . ﻣﺨﺘﺼﺮ ﺑﺼﺎﺋﺮ ﺍﻟﺪﺭﺟﺎﺕ ﺻﻔﺤﺔ 40 .
. ﻭﻗﺎﻝ ﻋﻨﻪ ﺍﻟﻌﻼﻣﺔ ﺍﻟﺤﻠﻲ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻻ ﻣﺮﻳﺔ ﻓﻴﻪ ﻭﺫﻛﺮ ﻋﻼﻣﺎﺕ ﺗﺪﻝ ﻋﻠﻰ ﻭﺿﻌﻪ ﻭﻣﻨﻪ ﻧﺼﺢ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﻷﺑﻴﻪ , ﻭﻋﺪﺩ ﺍﻷﺋﻤﺔ ﺛﻼﺙ ﻋﺸﺮ . ﻭﺍﺧﺘﻼﻑ ﺍﺳﺎﻧﻴﺪ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ . ﻭﺍﺑﻦ ﺩﺍﻭﺩ ﺍﻟﺤﻠﻲ ﻓﻲ ﺭﺟﺎﻟﻪ ﻗﺎﻝ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺃﻧﻈﺮ ﺹ106 ﻭﻃﻌﻦ ﻓﻲ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺣﺴﻦ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﻟﻤﻌﺎﻟﻢ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﺗﺤﺮﻳﺮ ﺍﻟﻄﺎﻭﻭﺳﻲ ﺹ253ﻭﺍﻟﺘﻔﺮﻳﺸﻲ ﻓﻲ ﻛﺘﺎﺑﻪ ﻧﻘﺪ ﺍﻟﺮﺟﺎﻝ ﺝ2ﺹ355 ﻗﺎﻝ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﻻ ﻣﺮﻳﺔ ﻓﻴﻪ . ﻭﺍﻟﺒﺮﺟﻮﺩﻱ ﺿﻌﻒ ﺃﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﺃﺗﻬﻤﻪ ﺑﺄﻧﻪ ﻣﻦ ﻭﺿﻊ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺃﻧﻈﺮ ﻃﺮﺍﺋﻖ ﺍﻟﻤﻘﺎﻝ ﺝ2ﺹ7. ﺗﻀﻌﻴﻒ ﺍﻟﺒﺮﻭﺟﺮﺩﻱ ﻷﺑﺎﻥ ﺑﻦ ﻋﻴﺎﺵ ﻭﻫﻮ ﺭﺍﻭﻱ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ , ﻭﺇﺗﻬﺎﻣﻪُ ﺑﻮﺿﻊ ﻛﺘﺎﺏ ﺳﻠﻴﻢ ﺑﻦ ﻗﻴﺲ ﺍﻟﻬﻼﻟﻲ ﻫﻞ ﻫﺬﺍ ﺣﺴﺐ ﻣﺒﺎﻧﻲ ﺍﻟﺨﻮﺋﻲ ﺟﺮﺡ ﻏﻴﺮ ﻣﻔﺴﺮ ﺃﺻﻠﺤﻚ ﺍﻟﻠﻪ . ﻭﺃﺧﺒﺮﻧﺎ ﺃﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﻭﻥ ، ﻋﻦ ﺍﺑﻦ ﺃﺑﻲ ﺍﻟﺰﺑﻴﺮ ﺍﻟﻘﺮﺷﻲ ) 2 ( ، ﻋﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﻟﺤﺴﻦ ﺑﻦ ﻓﻀﺎﻝ ، ﻋﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺯﺭﺍﺭﺓ ، ﻋﻤﻦ ﺭﻭﺍﻩ ، ﻋﻦ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺷﻤﺮ ، ﻋﻦ ﺟﺎﺑﺮ ، ﻋﻦ ﺃﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻗﺎﻝ : ﻫﺬﻩ ﻭﺻﻴﺔ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ -
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
یادم هست به این مطلبم پاسخ دادم.منتهی انگار مطلبم را حذف کردند.الله اعلم
درباره ابان بن ابی عیاش گفتم حدیث درباره ابوحنیفه دارد.حنفی ها هم تائیدش کردند.شیعه هم به قول شما قبولش ندارد.پس ایشان سنی مذهب بوده.نه شیعه.
چرت هاتون هم نیاز به رد ندارند.مطالب اصلی رو میگم.
درباره تحریف قران هم گفتم در کتاب سلیم نیست.رفتید نقل قول از بحار را اوردید که این حقه بازی در مناظره است.
بقیه حرفاتون هم چرت بود.دلیل محکمی داشتید در خدمتم.
اگر مطالب قبلی بنده حذف شدند خواهش میکنم حذفشان نکنید.زیادی سخت نیستند ها.
با تشکر
خاک کف پای مولانا امام علی علیه السلام
سید محمد باقر پوسایی