ایه ۹ حجرات

Home انجمن ها خلفای راشدین ایه ۹ حجرات

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  Mehrab در 9 سال، 6 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 6)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1771

    Mehrab
    کاربر
    بعضي ها تلاش مي كنند جنگي راكه بين علي ع ومعاويه اتفاق افتاده را مصداقي ازمصاديق اين سخن الله قرار دهند:
    اگر دو طائفه از مؤمنين به جان هم افتادند بينشان اصلاح كنيد پس اگر معلوم شد يكي از آن دو طائفه بر ديگري ستم مي‏كند با آن طائفه كارزار كنيد تا به حكم اجبار تسليم امر خدا شود و اگر به سوي خدا برگشت بين آن دو طائفه به عدل اصلاح كنيد و باز هم توصيه مي‏كنم كه عدالت را گسترش دهيد كه خدا عدالت گستران را دوست مي دارد.
    مي گويندكه قران كريم يا احاديث وارده بيان مي كنند كه معاويه مومن است زيرا الله ميفرمايد
    :وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنْ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ
    الآية 9، من سورة الحجرات.
    من اين روايت را ازصحيح بخاري نقل مي كنم
    وميخواهم روشن كنم كه ايمان واقعي استعمال مي شود براي كسي ولي مراد ازآن ايمان ظاهري مي باشد ولو اينكه طرف منافق باشد
    صحيح البخاري« كِتَاب الصُّلْحِ«بَاب مَا جَاءَ فِي الْإِصْلَاحِ بَيْنَ النَّاسِ إِذَا …
    رقم الحديث: 2507
    حَدَّثَنَا مُسَدَّدٌ، حَدَّثَنَا مُعْتَمِرٌ، قَالَ : سَمِعْتُ أَبِي، أَنَّ أَنَسً ارَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ ، قَالَ : “قِيلَ لِلنَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ : لَوْ أَتَيْتَ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ أُبَيٍّ ، فَانْطَلَقَ إِلَيْهِ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ وَرَكِبَ حِمَارًا ، فَانْطَلَقَ الْمُسْلِمُونَ يَمْشُونَ مَعَهُ وَهِيَ أَرْضٌ سَبِخَةٌ ، فَلَمَّا أَتَاهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ، فَقَالَ : إِلَيْكَ عَنِّي ، وَاللَّهِ لَقَدْ آذَانِي نَتْنُ حِمَارِكَ ، فَقَالَ رَجُلٌ مِنْ الْأَنْصَارِ مِنْهُمْ : وَاللَّهِ لَحِمَارُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ أَطْيَبُ رِيحًا مِنْكَ ، فَغَضِبَ لِعَبْدِ اللَّهِ رَجُلٌ مِنْ قَوْمِهِ فَشَتَمَهُ ، فَغَضِبَ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا أَصْحَابُهُ ، فَكَانَ بَيْنَهُمَا ضَرْبٌ بِالْجَرِيدِ وَالْأَيْدِي وَالنِّعَالِ ” ، فَبَلَغَنَا أَنَّهَا أُنْزِلَتْ وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا سورة الحجرات آية 9″.

    http://library.islamweb.net/hadith/display_hbook.php?bk_no=146&hid=2507&pid=101061

    از انس روايت شده كه گفت : شخصي به رسول خدا ص عرضه داشت چه خوب بود سري به عبد الله بن ابي‎)‎وي بزرگ منافقين بود‎(‎بزني .
    رسول خدا ص بدون درنگ بر الاغي سوار شد و مسلمانان هم با او به راه افتادند ، و راهي كه مي‏بايد طي مي‏كردند زميني خشك و شوره‏ زار بود ، همين كه رسول خدا ص به عبد الله و همفكرانش رسيد عبد الله گفت : دور شو از من ، به خدا سوگند بوي الاغت ناراحتم كرد.
    مردي از انصار گفت : به خدا سوگند الاغ رسول خدا ص خوشبوتر از تو است.
    بعضي از ياران عبد الله به حمايت او برخاسته و بعضي از ياران رسول خدا ص به حمايت از آن جناب برخاستند ، و هر دو طايفه عصباني بودند ، دست به شاخه‏هاي خرما برده ، بعضي با دست و با كفش به يكديگر زدند ، اينجا بود كه آيه و ان طائفتان من المؤمنين اقتتلوا فاصلحوا بينهما نازل شد.

    -پس ايه ايمان را برمنافقين تطبيق كرد بنابه روايتي كه درصحيح بخاري امده. پس به ضرورت ولزوم نيست، وقتي ايه مي گويد :واگر دوطايفه ازمومنين باهم به جنگ پرداختند پس بينشون اصلاح كنيد.يعني مراد ايمان حقيقي است.
    طبق اين حديث جناب ابن ابي سلول
    سردسته منافقان از مومنان محسوب مي شود و ايه 9حجرات هم در شأن اين منافق نازل شده است.
    پس طبق حديث كسيكه بظاهر مومن هم باشد شامل ايه است و با اين وضع نمي توان براي معاويه ايماني متصور شد با تمسك به اين ايه همانطوري كه براي بن ابي سلول نميتوان.

    #6137

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله اللصالحین

    مشابهت های فراوان و غیر قابل تردیدی در معاویه و منافقین وجود دارد و آن اینکه در داشتن دو گوش و دو چشم و بینی و نیروی ناطقه و سلول و گلوبول و بسیاری دیگر از اعضای بدن مشترک و مشابه بودند.

    قیاس مع الفارق همین است و خوب بود در مورد صلح امام حسن مجتبی علیه السلام هم نظری می دادید تا ادله شما از قیاس کمی فاصله بگیرد.راستی امام حسن علیه السلام می تواند زمام امور مردم را به منافق و مرتد و یا هر انتساب جدید و قدیم و آتی که پیش آید واگذار کند.آیا این سرپیچی از امر الله سبحانه و تعالی به حساب نمی آید.

    گاهی به نظر می رسد چنین رخدادهای متفق القولی حجتی است که بزرگان دین و اولیای الله تعالی در اجتناب از تهمت و داوری باطل به یادگار نهاده اند تا دروغگویان کم حافظه را به چالش بکشد.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #6141

    Mehrab
    کاربر
    اين خيلي واضح است اگه يك طرفدار ابن ابي بياد بگه طبق حديث بخاري ابن ابي مومن است اين قوم فورأ ميگن نه ايه وحديث مربوط به ايمان ظاهري ابن ابي است اما اين قوم براي مولايانشان فورأ حكم ايمان صدور مي كنن‎!‎
    سخن من واضح بود همانطوركه حديث براي منافق هم منبطق شد ديگه شما واستدلالتان كه بله اية حتمأ راجب مومن واقعي است باطل ميشه
    #6148

    Mehrab
    کاربر
    المحقق الشيخ محمدنجيب المطيعي كتاب المجمع شرح المهذب ، مكتبة الرشاد ، جدة ، المملكة العربية السعودية ، ج21 ص29:
    وقد قيل لعلى رضى الله عنه في الخوارج انهم كفروا، فقال هم من الكفر فروا،
    وبه علي ع درباره خوارج گفتن كه آنہاكافرند!پس گفت:انہا ازكفرفراري اند

    قيل هم منافقون ؟فقال انالمنافقين إذا قاموا إلى الصلاة قاموا كسالى، وهؤلاء تحقرون صلاتكم بجانب صلاتهم.
    گفتن آنہامنافق اند؟
    پس گفت منافقان به حال تنبلي وسستي براي نمازبرمي خيزند
    واينا نمازشمارا تحقيرميكنن ازجانب نمازهاشان
    قيل ماذا تقول فيهم ؟ قال قوم تأولوا فأخطأوا.
    گفتن پس چه ميگوئي راجبشان؟گفت:قومي بودن كه تأويل نمودن پس به خطارفتن

    فإذا وقع عقدان لامامين معا بطلاويستأنف العقد لاحدهما، اگر دوامام باهم عقدبستن يكيشان باطل وعقد‎)‎امامت‎(‎ براي يكيشان است
    والمستحب أن يعقد لافضلهما وأصلحهما،
    ومستحب است عقد‎)‎امامت‎(‎
    به افضل واصلحشان برسد

    فإن عقدت الامامة للمفضول صح كما يصح في إمامة الصلاة أن يؤم من يصلح للامامة، وإن كان هناك من هو أولى منه بها.
    اگرامامت به مفضول برسد صحيح است كما انكه صحيح است درامامت نماز دران روز كسيكه اولي ازبقيه است امام شود
    فإذا انعقدت الامامة لرجل كان العقد لازما فإن أراد أن يخلع نفسه لم يكن له ذلك.
    پس اگر قرارداد امامت منعقد شد براي مردي‎!‎ قبول ان عقد لازم است براو‎!‎پس اگر اراده كند خودش راخلع كند نمي تواند

    فان قيل فكيف خلع الحسن بن على نفسه ؟
    پس اگرگفته شود پس چطور حسن ع خودش را خلع نمود؟

    قلنا لعله علم من نفسه ضعفا عن تحملها أو علم أنه لا ناصر له ولا معين فخلع نفسه تقية،
    مي گوئيم به علت اگاهي ازضعف خودش ازتحمل وعلم به انكه برايش ناصري مشخص نيس پس خودش راخلع نمود بخاطرتقيه

    چرا حضرت هارون زمام امور را به سامري گوساله پرست واگذار كرد‎؟
    آيا حضرت موسي به هارون نفرمود:
    اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلَا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ
    سوره اعراف آيه 142
    حضرت هارون وقتي كه به او هجوم آوردند و ديد كه نمي تواند، واگذار كرد به چه كسي؟
    به گوساله پرست.
    امام حسن مجتبي عليه السلام هم همانطور
    به اين خاطر كه هارون نتوانست و خلافت را واگذار كرد به يك كافر.
    نبوت هارون از او گرفته شد؟
    با اين كار نبوت به سامري رسيد؟
    خير، آيا امامت منصب الهي از امام حسن گرفته شد؟
    خير

    #6291

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    مقایسه حرکت امام حسن علیه السلام با حضرت هارون علی نبیتا و علیه السلام درست نیست چرا ایشان وزیر بودند و قائله با حضور حضرت موسی علیه السلام ختم به خیر شد و حجت خداوندی حاکم شد.

    شما با فرض امامت منصوص است که دچار تناقض و عدم درک تفاوت بین امامت و نبوت می شوید.

    قبل از هر چیز این واقعیت که خلافت امری سیاسی است باید که فهمیده شود.

    در افضلیت امام حسن مجتبی همین بس که از سیدی شباب اهل الجنه است و در این خصوص هیچ مسلمان موحدی شک ندارد.لذا با این نوع نگرش مغرضانه که شما دارید نمی شود به اصل قضیه پی برد و دچار خطای در فهم ما وقع می شویم.

    با همین گونه دیدگاه های مبدع و خاص مدعی تشیع صحابه و خلفای راشد را غاصب و مرتد و منافق می بینند در صورتی که چه از نظر روش انتخاب و چه از جهت خدمات و مجاهدات این بزرگوارن روایات زیادی مخصوصآ” از زبان مولای متقیان علی علیه السلام داریم.و وزارت 25ساله علی علیه السلام را با جعل و انتساب روایات دروغ به سکوت و مظلومیت متصور می کنند.و این خیانت ها در طول تاریخ همواره مبتلا به جماعت مدعی بوده و هست.و همین باور غلط و مشرکانه موجب رفتار مغایر با قرآن و سنت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در جوامع بسته و مسحور مدعیان تشیع است.

    کافی است به محصول باور مدعیان که در ارتکابات مشرکانه مشهود چون طلب حاجت و توسلات به قبور ائمه و امام زادگان و حسینیه ها و ادعیه و زیارات مجعول و مفتری بر ائمه اهل بیت علیهم السلام نگاه واکاوانه و درستی بشود تا میزان انحراف وتنافر از راه راست را در سایه ظلمانی چنین باوری ببینید.و علت اصلی دشمنی آشکار با صحابه و مجاهدین موحد که به وهابیت و ناصبی و غیره انگ می زنند در یابید.

    #6293

    habib
    مشارکت کننده
    چاشنی نفرت القایی از مجاهدین راستینی که درواقع مورد وثوق ائمه اهل بیت علیهم السلام بوده اند چنان اثر نامطلوب و مهلکی بر پیکر امت موحد داشته و دارد که تا در متن این جریان الحادی قرار نداشته باشند علت آن عجیب و دور از ذهن است.

    اما با کمال تاسف در بین مستضعفین گرفتار بند این دعوت گران به سوی شیطان سب و لعن و طعن خلفا و صحابه از افضل عبادات شمرده می شود.

    و تا نیاموزیم و به این واقعیت که هر کس ملزم به تحقیق بایسته و شایسته در اصول اعتقادی به دور از گرایشات قومی و نژادی و موروثی است نرسیم آش همین آش است و کاسه همین کاسه.که با این همه رفرنس و مقالات و کتاب های متعدد در تبیین نحله های انحرافی چون مدعیان تشیع با مستندات متقن و برگرفته از نص صریح قرآن کریم و روایات صحیح هنوز شاهد نقل مکرر روایات مجعول و تاویلات باطل از متن جماعت اسیر در بند مراجع تحریف مدعی تشیع که در اصل بزرگترین دشمن ائمه اهل بیت علیهم السلام و شخص رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و دین بر حق الله سبحانه و تعالی هستند هستیم.

    بیاییم به شعور و وجدان خود ارزش دهیم و کمی در تردیدهایمان بیندیشیم و با تحقیق درست و عدم تقلید کور راه رستگاری را باز یابیم و با تصور خطاهای کوچک و بزرگ در سایر مذاهب خطاهای خود را توجیه نکنیم که این از وساوس شیطان است و هیچ کس حق تحمیل باور خود را برکس ندارد و مادامی که باورمندی به عناد و فتنه آلوده نباشد و صادقانه طالب حق باشد محترم و قابل قدردانی است

    و من الله التوفیق

در حال نمایش 6 نوشته (از کل 6)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.