Home › انجمن ها › جانشینی › اوربان:رد میکنم کل دلایل قوی شیعیان دال براصل امامت چه از قرآن و چه سنت-ایه ۵۵مائده- قسمت دوم
این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط اوربان موحد در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9398شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9399اینکه گفته ای (ولا نشان دهید که من نوشته باشم بعد از نزول آیه پیامبر مصادیق را معرفی کرده اند.)
برادرم خداوند بخواهد وقتی کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
و خود شما در همین کامنت چند سطر پایین تر گفته ی خودت را که من پاسخ داده ام گذاشته ای .
من قضاوت را به خوانندگان واگذار می کنم .
اینکه گفته ای (ثانیا نشان دهید که من منحصر به همین ایه کرده باشم.)
برادرم اگر می توانی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را از ایات دیگر قران ثابت کنی بسم الله ما منتظریم .
اینکه گفته ای (. من مدعی شدم که پیامبر معرفی نکرده اند؟ مدعی شدم که معرفی کرده اند؟ اصلا من در کجا ادعای معرفی یا عدم معرفی کرده ام؟)
برادرم چرا شترمرغی رفتار می کنی ؟؟!!
این فریب کاری های و دغل بازی های شما و مغلطه بازی های شما برای خوانندگان این سایت شناخته شده است و خدا را شکر که با پیشرفت تکنولوژی و دسترسی مردم به تکنولوژی شما را خوب شناختند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9400اینکه گفته ای آقا مدعی است که من گفته ام پیامبر بعد از نزول این آیه مصادیق را معلوم کرده اند در حالیکه من هرگز این ادعا را نداشته ام. متن ایشان است :و متن گفته ی من را گذاشته ای و خیلی هم خوشحال شدم که به این صورت می باشد :
” اینکه گفته ای (این مصداق را رسول خدا قطعا به فرمان خداوند تعیین و معرفی کرده است که عبارت از وجود مقدس امیرالمومنین و یازده فرزند معصومش سلام الله علیهم اجمعین می باشند که در جای خود اثبات شده است.)
برادرم اولا : ولایت مورد ادعای شما را طبق ایات قران باطل نمودم .
دوما : چرا در روز روشن دروغ می گویی ؟؟
در کجای پس از نزول این ایه پیامبر 12 ولی پس از فوت خود را معرفی کرده ؟؟
طبق ضرب النثل دروغگو حافظه ندارد ، یک دفعه می گویید در روز غدیر پس از نزول ایه 67 سوره مائده . یک بار می گویید در موقع وفات پیامبر دوات و قلم خواست . و یک دفعه می گویید …. خود شما هم آنقدر دست و پاچه هستید و سرگردان و حیران که نمی دانید چه بگویید . “
من از خوانندگان محترم می خواهم که تناقض گویی این اقا را که خداوند به دست خودش آن را رسوا کرده به عینه مشاهده کنند .
و به کامنت تاریخ 31/1/93 که این آقا در همین تاپیک گذاشته مراجعه کنند و دروغگو و کذاب را بیشتر بشناسند .
و قضاوت با شما خوانندگان محترم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9401اینکه گفته ای (یک لفظ نشان بدهد به همه مقدسات قسم که من از این سایت میروم.)برادرم از شما خواهشمندم که چنین کاری انجام ندهید به لحاظ اینکه آنوقت حقیقت برای خوانندگان این سایت روشن نمی شود و تا شما و امثال شما باشید و این بحث ها را ادامه بدهید ما اهل سنت بهتر و بیشتر قدر اعتقادات حقه خود را که مستند به قران است متوجه می شویم .
اینکه گفته ای (. ضمنا من کاری به مراجع نداشتم.)
برادرم شما در مقابل چندین میلیون شیعه که پیرو مراجع تقلید هستند پشیزی به حساب نمی آیی !!
مهم ده ها میلیون پیرو مراجع تقلید هستند که این مطالب را می خوانند و قضاوت می کنند .
اینکه گفته ای (. این آقا مدعی است که اصول دین در قران آمده.)
اگر اصول یک دین در کتاب اصلی یک دین نباشد پس در کجا می باشد ؟؟!!!
آیا اصول قانون اساسی در داخل کتاب قانون اساسی موجود است یا در داخل قانون جزا و مالک ومستاجر ؟؟؟!!!!!!!!
شارع دین و قانون گذار این دین کیست ؟؟ غیر از خدا ؟؟؟
ضمنا تمام مراجع شیعه می گویند که اصول دین را باید از قران گرفت و قابل تقلید نیست .
اینکه گفته ای (. آن آیه ای که فرموده اینها اصل هستند را نشان بدهد)
برادرم پس با این استدلال شما توحید و نبوت و معاد هم در قران نیامده !!!
اینکه گفته ای (حتی عاجز است از اینکه جواب داجن را بدهد. چه کنیم؟)
برادرم فعلا این شما هستید که آیات زیادی به داجن اصول کافی داده اید که به 17000 ایه رسیده است .
اینکه گفته ای (بند کرده اید توهین است؟ به چه کسی؟ خدا؟رسول؟ 1990؟ اولی دومی را که من توهین نکرده ام.)
برادرم شما چندین جا به صراحت به قران که کلام خدا است از کلمه بند کردن استفاده کرده ای به طور نمونه در تاریخ 30/2/93 در قسمت تکلیف ابوبکر در خلفای راشدین (چسبیده ای یعنی بند کرده ایی به دو آیه ای که برای شما از آن هیچ چیزی بیرون نمی آید.) و همچنین در جای دیگری گفتی بند کردی به ایه 100 سوره توبه و در جاهای متعدد دیگر .
اینکه گفته ای (کسی اگر جای دید که این فرد تنها و تنها یکی از موارد بیان شده از طرف بنده را نقض کرده یا جواب داده یا اصلا توانسته باشد به آن ایراد بگیرد و جواب دریافت نکند، جایزه ها دارد.)
برادرم رو که نیست سنگ پای قزوین است !!
این خوانندگان هستند که قضاوت می کنند که تا حالا صدها مرتبه گفته های شما را با استدلال با ایات قران نقض کرده ام و جواب داده ام .
اینکه گفته ای (در پایان اگر از 1990 سوال کند که نقش ” واو ” چه شد و معنای ولی، از او تشکر فراوان دارم.)
برادرم شما در تمام مطالبتان ثابت کرده اید که قبل و بعد هیچ حرفی را ، به آن هیچ کاری ندارید.
فقط بخشی که برای عبارات تکراری و مشمئز کننده همیشگی خود نیاز دارید را می بینید.
این هم از عجایب است.
و من ده ها بار درباره ی ایه 59 سوره نساء توضیح داده ام .
و از خوانندگان می خواهم که قضاوت کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9409دقتی لازم است تا فهمیده شود که اصل نوشته اوربان چی بوده. برای پیش رفت بحث باید معنای ولی روشن شود. اگر کسی میتواند آن را ورشن بکند بفرماید. بنده ثابت نموده ام که معنایش چیست. تا این قضیه معلوم نشود پاسخ دادن به امامت منصوص 12 امام که این بنده آن خدای مورد قبول خودش دنبالش است محال است. چرا؟ چون این آقا شاید هم خانم دنیال روشن شدن بحث نیست. مثل کریستوفر نولان عادت دارد که همه چیز را از وسط بگیرد و کمی ابتدا و کمی انتهایش را مشاهده کند. بعد چه چیزی برای بیننده باقی می ماند؟ سردرگمی اینکه بالاخره آخر داستان چی شد.
ضمن اینکه ما گفتیم از این آیه چه چیزی برداشت می شود. نوشتیم که ولایت متفاوت از امامت است. چرا؟ در نوشته های ابتدایی دنبال کنید متوجه میشوید.
یکی پیدا شود و بگوید که ولی بر چه وزنی است. ” من ” محذوف را هم بگوید که چیست.
من ادعای سواد نکردم بلکه بیسوادی طرف مقابل را تذکر دادم.
یا ایها المسلمون، ای کسانی که خواننده هستید شما را به خدا قسم میدهم که به این شخص بفهمانید که دلیل چیست. برای این مفهومی که از ایه آورده چه دلیلی دارد. اصلا می داند که معنا چیست. مفهوم چیست. بر این اساس بنده تا ایشان دلیلی برای مدعای خود که آیه عام است و… ارائه ندهد نمی توانم مطلبی در پاسخش بنویسم. جواب ادعای واهی را با آیه داده ام حالا دیگر وقت آن رسیده که طرف مقابل برای حرفهای خود دلیلی ارائه کند که نقض نشود.
باز هم یک تناقض دیگر در کلام خدا. خداوند می فرماید که آیاتی برای صاحبان فهم است. تذکری برای اولوالالباب است. بعد می گوید برای همه مردم است. بعد فرموده اکثرهم لایفقهون. لایتفکرون. بعد حالا مدعی آمده که قرآن برای همه است. بله هست اما چگونه؟ این چگونه اش کار را روشن می کند.
دقیقا طبق اعتقاد این فرد نسبت به قرآن و اینکه این آیه برای فلان زمان بوده و….. بله. الان این آیه هم بلا استفاده است. چرا؟ چون پیامبر این آقا مرده. لذاست که ایشان برای رهایی از این تناقضات و اینکه بالاخره بفهمد که قرآن با فال حافظ متفاوت است باید تفکری دوباره در مورد قرآن کند. و بعد انشاءالله متوجه شود که بسیاری از آیات ظرف زمانی ندارند. و همچنین نمی شود همه چیز قران را عام گرفت آن هم بدون دلیل.
دوباره مشاهده می کنیم که ایشان نقش مبین بودن پیامبر را انکار کرده و فراموش کرده که اگر قرار بود قرآن همه فهم باشد دیگر نیازی به تبیین پیامبر نبود. بود؟ و این همان حسبنای لعنتی است که جز منافق جماعت آن را بر زبان نمی آورد. منافقی که در درک اسفل نار قرار دارد.
اگر نقش تبیینی پیامبر را مشاهده کنیم متوجه می شویم که هدایت از خداست اما بوسیله چه کسی؟ لذاست که خدا و رسول هدایت میکنند. آنجا که فرموده فاتبعونی یحببکم الله. تبعیت از کی؟ با چه نتیجه ای؟ آنجا که فرموده من یطع الرسول فقد اطاع الله. نتیجه اش چیست؟ آنجا که هر چه بگوید وحی است و بر مبنای وحی، وحی برای چیست؟ چیزی غیر از هدایت؟ خواهش می کنم که توجه کنید این شخص چه مقدار به خدا و کلامش و رسولش غریبه است و برای اینکه بتهای سقیفه ای خود را از دست ندهد همه چیز را همانطوری می بیند و میشنود که بنهایش را برایش حفظ می کنند.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9410استثنای آیه کجاست؟ چندین بار هم نوشتیم که علمه الشدید القوی. یعنی چی؟
و البته از آیه بعدی معلوم است که منظور از حرام چیست. و نشان می دهد که خداوند بعد از به فضیحت کشیدن ان ازواج مذکور در مقصود آیه، پیامبر را سرزنش نمی کند بلکه تنها چیزی که ثابت می شود بی ارزش بودن آن ازواج و دلجویی خدا از رسولش است. و تکرار دیگری از و ذرهم فی خوضهم یلعبون با بیانی دیگر است.
ما ینطق عن الهوی…..لو توقل علینا بعض الاقاویل… خدا اگر بخواهد کاری میکند که کرم خاکی هم با اینکه اصلا چشم ندارد چیزی را بتوانید ببیند اما…. .
ما هم تبیین را به غیر قرآن نبردیم اما همین قرآن مطالب خارج از آن را نیز تضمین کرده. چه کنیم؟
تذکر چند باره می دهم که ابتدا باید گام به گام تمام جوابهای بنده به اوربان را جواب بدهد و اگر توانست موضوعی را نقض کند می تواند درخواست جدیدی بکند. اما تا اینجا که فقط ادعا و حرفهای بی ارزشی زده که هیچ کدام مستند نیست. اگر آیه هم آورده یا مربوط به موضوع نبوده یا جوابش را گرفته و خب مثل همیشه دوباره تکرارش نموده. چرا؟ به همان دلیلی که پیامبر با مشرکین داشت.
کجای آیه آمده که پیامبر با آن فرد ان برخورد را داشت؟ هرگز ردی از پیامبر نمی بینید. چرا؟ چون اگر پیدا کنید باز تناقضی دیگر با آیه ای دیگر پیدا می کنید. لذا نتیجه می گیریم که آن آقای عبس کس دیگری است که یک مشکلی هم در یک جایی از بدن دارد.
از آن جعلیات در بخاری هم هست. آیا آن هم به دیوار؟ آیا آن هم ضعیف؟ پس اسم صحیح چه میشود؟
اتفاقا اگر نشست کافر است. چرا؟ به دلیل من یطع الرسول فقد اطاع الله. خب کسی که خدا را اطاعت نکند از چه کسی اطاعت می کند؟
ولایتی که عین قدرت است بالاخره تکوینی است یا تشریعی؟ به چه دلیل؟ بر چه اساسی قدرت به تکوین و تشریعی تقسیم می شود؟
بر چه اساسی دوست دنی را مطرح کرده؟ این ترجمه است؟ چگونه قابل اثبات است؟ اینکه دوست معنای چه کلمه ای است هم مهم است. و البته به نظر میرسد که بخشی از متن اولیه بنده را هم خوانده باشد.
به شدت منتظر ملاک و دلائل تقسیم بندی قدرت هستم. قبل از آن لازم است که بنویسد از کجا ثابت می کند که ولایت همان قدرت است؟ چگونه ولایت میشود همان قدرت؟ مثلا النبی اولی بالمومنین من انفسهم یعنی نبی از مومنین نسبت به خود آنها قدرتمندتر است؟
” ما نیز می گوییم این دوستی و ولایت دینی بین تمام مومنین است نه مختص 12 نفر ” یعنی چه؟
باز هم ایشان ولی را دوست گرفته. نوشته که “دوستی و ولایت دینی به خاطر عمل به دین اسلام است خدا و رسول هم مومنین را دوست دارند ” . به چه دلیل این معنا را آورده؟ باید آن را ثابت کند.
در مورد 59 نساء. این با امامت فرق دارد. 59 با کلمه امامت متفاوت است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9411و تنها یک دلیل ارائه کند که چرا اینجا فقط به ظاهر کفایت کرده و تفکری که خدا در قرآن خواسته را کوبیده به دیوار و در موارد دیگر که باید آیه تفسیر شود به ظاهر اکتفا نمی کند. چرا؟ و چرا خداوند نفرموده که به اولی الامر هم می شود رجوع کرد. این چرا وقتی معلوم شود، تمام حرف آیه 59 نساء معلوم می شود. در واقع حرف اصلی آیه معلوم میشود.
فایده را باز هم ننوشته. چرا؟ چون ابوابی باز می شود که اصلا برای مذهب ایشان مفید نیست. مثل این مامند که چوب کبریتی را آتش بزنیم و در مقابل دهانه خروجی یک سد پر ازآب بگیریم. طبیعی است که اگر دریچه سد فقط شروع به باز شدن کند با نسیمی که به خاطر قلیان آب ایجاد شده، آن کبریت خاموش که هیچ، نابود می شود. مثل مذهب این شخص در مورد رفتارش با قران همین مثالی است که زدم. نتیجتا اینکه تمام سعی خود را می کنند تا آن دریچه تکان نخورد.
خب کدام یک از جانشینان پیامبر در مکه تما وظایف ایشان را داشتند؟ اگر به حیات و ممات هم تقسیم کنند، دلیلشان چیست؟ و اگر خداوند کسی را تعیین کرده باشد مشکل دارد؟
من ادعایی در مورد مرحوم خمینی کرده ام؟ بحث من ائمه معصومین سلام الله علیهم اجمعین است. در مقام دفاع از ایشان هستم. لذا هرگز به مسائلی که اینگونه باشد جواب نمی دهم. ابته جوابش را هم بلدم اما قصدی در این زمینه ندارم.
اصل حرف را باز هم نگرفته. دقت کنید. آیا نمی شود کسی مومن باشد ولی ئالدینش کافر؟ اگر به مادرش بگوییم که مادر مومن خطا کرده ایم؟ به چه دلیل؟ ضمن اینکه خداوند فرموده مادر مومنان. نفرموده مادر مومنه مومنان. بلکه در تحریم فرموده که میشود مادر مومنان بود(آن هم به دلائلی) اما مومنه نبود.
اینکه نیاورده یک بحث است و اینکه فرموده شماها مومنه نیستید یک بحث. الان در قرآن ثابت است که آنها مومنه نبوده اند. کسی میتواند منکرش شود؟ بله. قرآن را انکار کند. حالا یک نکته ادبی؛
دقت کنید که هر شرطی یک جزای شرط هم دارد که اگر شرط رعایت شود جزای شرط هم محقق می شود. اگر شرط رعایت نشود طبیعی است که جزای آن هم محقق نشود. خداوند در قرآن فرموده که اگر شما را طلاق دهد اینها را می آورم. شرط چیست؟ طلاق دادن. جزای شرط چیست؟ آوردن زنان مومنه و…. . شرط محقق شده؟ خیر. به چه دلیل؟ به هر دلیلی. تبعا جزای آن هم محقق نشده. حالا این یعنی اینکه آنها مومنه بوده اند؟ انصافا مرد می خواهد در حد آهن و کهن و اینا که بگوید بله.
کسی در این سایت هست که بداند ” بعد از نزول ” یعنی چه؟ من مدعی عدم تبیین و معرفی نشدم. مدعی تبیین و معرفی بعد از نزول هم نشدم. فقط مدعی هستم که پیامبر تبیین و معرفی کرده اند. زمان معلوم کرده ام؟ پاسخ اینکه ایشان چه وقت و چگونه معرفی و تبیین کرده اند نیز می ماند بعد از روشن شدن معانی و پاسخ به سوالاتی که همچنان بی جواب مانده و البته دیدن دلائل ادعاهای این فرد و جواب به آنها. سپس اگر توانست موارد نقض شده را پاسخ دهد می تواند درخواست کند تا من هم سند ارائه کنم. این شیوه یک بحث منطقی است. اگر می تواند بسم الله.
نتیجه این شد که ایشان از نشان دادن لفظ اصل در قرآن عاجز است.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9412بنده ارزش مراجع را زیر سوال نبردم چرا که آنها هستند که شیعه هم هست. بلکه سوالی کردم که ایشان در پاسخ آن به جای ارائه جواب و سند، مراجع را مطرح می کند. مدعی عدم استنباط اصول در قرآن هم نشدم. اما گفته ام که این کسی که می گوید در قرآن آمده خب دلیلش چیست. دلیلش اینست که همه مراجع شیعه گفته اند تقلیدی نیست؟ خب نباشد این چه دردی از او مداوا می کند؟ او باید نشان دهد که اصول به صراحت در قرآن آمده اند. می تواند؟ هر گز. یا باید صراحت را بگیرد یا استنباط را. کدام را می گیرد؟ کدام را می تواند ثابت کند؟
من نگفته ام که اصول در قرآن نیست اما مدعی وجود صراحت هم نشده ام. در جای دیگری که رفقای این بنهد آن خدایی که فقط خودش قبولش دارد هم بودند نوشتم که شماها فرق بین استنباط و صراحت را می دانید؟ همه مانند آهو در عسل شناور بودند. چرا؟ چون در آنجا می خواستند که امامت را به صراحت ببینند که از اصول است اما یادشان نبود که خدا کجا گفته که اولا اصول را در قرآن بیان می کنم. ثانیا کجا فرموده که اینها ” اصل ” هستند. آن هم با صراحت. بعد آیاتی آوردند که یک نتیجه ای داشت. تخلف از موضوعات آن آیات برابر با کفر بود. من هم 55 مائده را گذاشتم که تخلف از موضوع آن صرف نظر از اینکه هر چی باشد، کفر است. و سوال کردم چرا آنها اصل میشوند اما این اصل نمی شود؟ باز هم تصویری لانگ شات که در آن آهوانی تیزپا در عسل شناور بودند. انصافا من باید چه کنم؟
یک نفر بیاید و بگوید که منظور از آیه چیست.
کجای بند کرده اید توهین است؟ به چه کسی؟خدا؟رسول؟ 1990؟ اولی دومی را که من توهین نکرده ام. سومی هم که خودش توهین به خدا و رسول و قرآن میکند. برای چه کسی قابل احترام است؟ و من هرجا که به اعتقاد این فرد توهینی کرده ام که البته نکرده ام، ادامه سیاق عقیده و نوشتار ایشان بوده و هرگز چیزی از خود ننوشته ام.
.
در پایان باز هم عرض میکنم که من هنوز هیچ جوابی ندیده ام.
لطفا؛
معنای ولی چیست.
شیعه معنای ولی را چه چیزی می داند.
چرا در 55 مائده خبر مفرد و مبتدا جمع آمده.
چرا در 55 مائده خبر مقدم بر مبتدا آمده.
با عنایت به دو مورد فوق، آمدن انما در ابتدای آیه 55 چه چیزی را نشان می دهد.
وصف مشیر چیست.
تفاوت معنای ولی با امام چیست.
وقتی خدا و رسول یک چیزی را دارند و همه هم می دانند، وقتی که خدا دوباره آن را بیان میکند و یک سومی هم اضافه می کند، چه چیزی فهمیده می شود؟
اگر معنای ولی در 55 مائده دوستی باشد چرا میتوان از آن گروهی که دوستی با آنها نهی شده، زن گرفت. با اینکه خداوند می فرماید که بین زوجین ” مودت ” و رحمت قرار می دهد.
موضوع 55 مائده چیست که تخلف از آن خروج از حزب الله بوده و خب واضح است که در برابر حزب الله چه چیزی است.
ایشان در مطلب بعدی هر کاری که میکند و هر چیز یکه مینوسید باید این سوالات را هم پاسخ بدهد و الا فلا. چرا؟ چون رنده کردن آب در هاون اسن. چه فایده ای متصور است از بحثی که طرف مقابل تیزپاست و به صعود الی الله توجه دارد.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9413من در 13 بخش به نوشته اوربان پاسخ دادم. هیچ ادعایی از جانب او نماند که بی پاسخ باشد و یا نقض نشود. اما این بنده خدای مورد قبول خودش، چه کرده؟ حتی یک دلیل ارائه نکرده که قابل خدشه نباشد.
لذا به بنده حق بدهید که تا ایشان موارد ابتدایی را پاسخ نداده است دیگر در این تاپیک مطلبی ننویسم. چرا؟ چون خسته کننده است. هر کسی ظرفیتی دارد و البته مقدار معینی وقت. خداوند در قرآنش به پیامبرش می فرماید که و ذرهم فی خوضهم یلعبون. یعنی چی؟ بماند. من که میلیاردها میلیارد فرسنگ با ایشان فاصله دارم و تفاوت. اما تبعیت از ایشان را فراموش نمی کنم.
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9414اول چرا پیامبر خلیفه ای تعین نکرد ولی ابوبکر خلیفه مشخص کرد دوم چرا قبر صدیقه طاهره فاطمه زهرا پنهان است سوم چرا علی در دوران ابوبکر و عمر و عثمان در هیچ جنگی شرکت نکرد مگر او از بهترین مبارزان و جنگجویان زمان پیامبر نبود چهارم علت مرگ اباذر صحابی بزرگ پیامبر چه بود مگر نمی گویید همه ی صحابه درستکارند پس خلیفه تان عثمان چرا وی را تبعید کرد پنجم چرا عایشه با توجه به مضمون این جمله ( زنان پیامبر در خانه هایشان بنشینند ) مقابل خلیفه ی وقت ایستاد ششم علت مرگ مالک اشتر چه بود آیا با سم اتباع معاویه کشته نشد هفتم علت مرگ محمد بن ابی بکر چه بود شما که میگویید معاویه فقط بر سر مساله ی قصاص عثمان با علی مشکل داشت پس چرا والیان او را میکشت و به شهر های تحت حاکمیت خلیفه مسلمین شبیخون میزد هشتم چرا حسن مجتبی به صورت ناگهانی و در سن 47 سالگی وفات کرد آیا مسموم نشد از جانب کسی که میخواست بعد از خود یزید را به گرده ی مسلمین سوار کند و حسن مزاحمش بود نهم چرا معاویه در زمانی که در جنگ لشکرش در ضعیف ترین موضع بود و لشکر علی نزدیک به پیروزی بود پیشنهاد صلح داد ایا قصدی جز فتنه داشت فعلا همین نه مورد را جواب دهید در ضمن من یک جوان نوزده ساله شیعه ام حال اگر با علمای ما بحث کنید ببینید چه میشود!!!!!!!!شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9423با سلام .برادرم مثل اینکه شما مطالب این قسمت را کاملا نخوانده ای و آمده ای که بحث را به انحراف بکشانی .
موضوع بحث امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر است که جزو عقیده ی شما می باشد .
و خداوند در قیامت به گفته ی علمای شما از این عقیده سوال می کند .
و هیچوقت خداوند در قیامت از قبر حضرت فاطمه و ابوبکر و عمر و عثمان و علی و حسن و حسین و … سوال نمی کند .
و هیچوقت خداوند در قیامت از جنگ های سیاسی که بین افراد صورت گرفته از من و شما سوال نمی کند .
و ما اهل سنت دین خود را از مالک اشتر و معاویه و … نمی گیریم .
ما دین خود را از قران و سنت صحیح پیامبر که مخالف قران نباشد می گیریم .
شما اگر راست می گویی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را با ایات قران و مرتبط با موضوع مثل نبوت ثابت کن .
در غیر اینصورت چون یک نوجوان 19 ساله هستی برو تیله بازی کن .
و بزرگترین علمای شیعه هنوز نتوانسته اند امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را با ایات مرتبط با موضوع از قران ثابت کنند و به طور نمونه علامه امینی مجبور شد به احادیث جعلی روی بیاورد و دست به دامن شعرا شد .
و تا حالا چه کسی سراغ دارد که برای اثبات نبوت پیامبر اسلام فردی کتاب ده ها جلدی بنویسد !!
اگر امروز کسی بگوید نبوت پیامبر اسلام را از قران ثابت کن من با چند ایه از قران نبوت پیامبر اسلام را و وظائف پیامبر اسلام را و نام پیامبر اسلام را از قران ثابت می کنم .
علمای شما که مدعی هستند که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر بالاتر از نبوت است پس باید خیلی محکمتر و مستند تر ثابت کنند .
اگر می توانید بسم الله …..
ضمنا برای تمام موارد نه گانه ای که مطرح کرده ای جواب های مستندی دارم که اگر می خواهی بدانی یک تاپیک در این موضوعات باز کن تا جواب بدهم .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9424با سلام .اینکه گفته ای (من در 13 بخش به نوشته اوربان پاسخ دادم. هیچ ادعایی از جانب او نماند که بی پاسخ باشد و یا نقض نشود.)
برادرم : با ادعا چیزی ثابت نمی شود پاسخهایی که داده ای توهماتی بیش نیست و به درد خودت می خورد و هیچ کدام مستند به آیات قران نبود و فقط با فلسفه بافی و مغلطه بازی و فریب کاری می خواستی ذهن خواننده را مشوش کنی که پاسخ خود را گرفتی .
و این خوانندگان هستند که قضاوت می کنند .
اینکه گفته ای (لذا به بنده حق بدهید که تا ایشان موارد ابتدایی را پاسخ نداده است دیگر در این تاپیک مطلبی ننویسم.)
برادرم ان شا الله که در این تاپیک حضور داشته باشی و مطلب بنویسی و شبهه افکنی کنید تا من پاسخ بدهم و افکار باطل شما برای خوانندگان عیان شود .
و البته مطمئنم که شما و امثال شما همیشه از این ادعا های منافق گونه انجام داده و ر…ر….رفته اید و خ …..خ برگشته اید .
و خوانندگان خواهند دید و قضاوت خواهند کرد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9425اینکه گفته ای (. برای پیش رفت بحث باید معنای ولی روشن شود.)برادرم چرا می خواهی از فریب کاری استفاده کنی و بحث را به انحراف بکشانی ؟؟؟
علمای شما که مدعی امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر اسلام هستند باید با ایات قران و مرتبط با موضوع ثابت کنند .
اینکه گفته ای (. مثل کریستوفر نولان عادت دارد که همه چیز را از وسط بگیرد و کمی ابتدا و کمی انتهایش را مشاهده کند.)
برادرم مثل اینکه شما خودت را در اینه دیده ای !!
این شما هستی که نصف یک ایه از قران را قیچی می کنید و یا اول و آخر یک ایه را قیچی می کنید و وسط آن را می گیرید .
چلوصاف به آفتابه میگه سوراخی !!!
اینکه گفته ای (. نوشتیم که ولایت متفاوت از امامت است. چرا؟ در نوشته های ابتدایی دنبال کنید متوجه میشوید.)
برادرم وقتی خداوند بخواهد کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
پس شما چرا به کلمه ولی چسبیده اید ؟؟
ما هم صدها بار و با تاکیدات مکرر از شما خواستیم که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را با ایات قران ثابت کن .
اینکه گفته ای (باز هم یک تناقض دیگر در کلام خدا. خداوند می فرماید که آیاتی برای صاحبان فهم است. تذکری برای اولوالالباب است. بعد می گوید برای همه مردم است.)
برادرم این با توهمات و عقل ناقص شما تناقض در کلام خدا است .
در حالی که خداوند به صراحت اولوالباب را مشخص کرده و همه مردم را تشویق به فهم و خرد کرده است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9426اینکه گفته ای (و اینکه بالاخره بفهمد که قرآن با فال حافظ متفاوت است باید تفکری دوباره در مورد قرآن کند.)برادرم این ما اهل سنت هستیم که می گوییم بیایید به قران رجوع کنید ولی متاسفانه شما قران را بازیچه قرار داده و برای کسب و کار و استخاره گرفتن یک ثانیه با قران جیب مردم را خالی میکنید .
اینکه گفته ای (دوباره مشاهده می کنیم که ایشان نقش مبین بودن پیامبر را انکار کرده و فراموش کرده)
چرا دروغ می گویی ؟؟
من کجا نقش مبین بودن پیامبر را انکار کرده ام .
بگذار تا دروغگو و کذاب رسوا شود .
اینکه گفته ای (که اگر قرار بود قرآن همه فهم باشد دیگر نیازی به تبیین پیامبر نبود.)
برادرم پیامبر اسلام در زمانی که زنده بود برای مردم آن زمان تبیین کرد و با احادیث صحیح به ما رسیده است ولی شما که اعتقاد دارید که امام زمان حی و حاضر است ، هزار و چند صد سال است چرا نمی اید که وظیفه ی خود را انجام دهد و مردم را از سرگردانی نجات دهد .
اینکه گفته ای (آنجا که هر چه بگوید وحی است و بر مبنای وحی، وحی برای چیست؟)
برادرم اگر پیامبر گفت فلان غذا شور است و این غذا بی نمک است وحی است ؟؟؟
و یا اینکه گفت من امروز عرق کرده ام وحی الهی است ؟؟
اگر پیامبر رفته باشد به درب یک مغازه ای و قیمت یک من خرما را سوال کرده باشد وحی الهی بوده ایا عین قران بوده ؟؟؟!!!
و اگر پیامبر گفته لباس من کثیف شده بشویید وحی الهی بوده ایا عین قران بوده ؟؟؟!!
اگر پیامبر گفته امروز فلان غذا را درست کنید ایا وحی الهی بوده ایا عین قران بوده ؟؟!!!!!
اینکه گفته ای (بتهای سقیفه ای خود را از دست ندهد)
برادرم امروز در هیچ کجای جهان بت سقیفه ای وجود ندارد ولی جاهای زیادی وجود دارد که می روند در آنجا بر سر و کله ی خود می زنند و با زنجیر خود را سیاه می کنند و با قمه خون خود را می ریزند و با طناب مثل …. گردن خود را دخیل می بندند و ….
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #9433خب انشاء الله دوستان دیدند که این طفلی حتی یک مورد را هم جواب نداد. از معانی گرفته تا لفظ و …. .چه کنیم؟ بنده آیه گذاشته ام و مینوسد که سفسطه. از لغت شناس سنی معنا آورده ام میشود مغلطه. آیه دیگری قرینه می آورم میشود دغل بازی. چه کنیم؟
اوربان با این که ناصبی بود و بی ادب اما انصافا گاهی جانب تعادل را رعایت می کرد و در بین توهین و فحاشی کمی هم استدلال می کرد گرچه کاری از پیش نمی برد اما آدم دلش نمی سوخت که مطمئن بود وقتش رو خیلی تلف نکرده.
.
اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما.
الحمدلله الذی جعل اعدائنا من الحمقا و صل الله علی نبینا محمد و آله الطاهرین و لعنة الله علی اعدائهم و منکریهم و مخالفیهم اجمعین من الجم و الانس من الاولین و الآخرین.
با توجه به ناتوانی و بیسوادی این فرد در پاسخ دادن به سوالات و مطالب مطرح شده در این بحث، و اینکه نتوانست چیزی را نقض یا ثابت کند، کار بنده در این تاپیک به پایان رسید. لطفا اگر کسی بحثی در مورد موضوع بحث داشت در تاپیک دیگری با سربرگ جدید مطرح کند تا انشاء اله بر مبنای روش دو فرد عاقل در صورت توان بحث کنیم.
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
برادرم به دلیل اینکه پیامبر الهی یعنی پیامرسان الهی .
و اگر جانشین می داشت پس باید تمام وظائف پیامبر را می داشت .
همانطوری که قائم مقام یک فرمانده تمام وظائف آن فرمانده را دارد .
اینکه گفته ای (جواب هر چه که باشد این سوال را مطرح می کند که آیا نائب نباید از جانب منئوب عنه و خلیفه از جانب مستخلف عنه معلوم شوند؟)
برادرم امام خمینی که نائب امام زمان بودند و امروز که رهبری نائب امام زمان است نباید از منئوب عنه معلوم شود ؟؟
پس کجاست ؟؟!!!
اینکه گفته ای ( برخی از اصحاب را به یاد بیاورید که در اوج ایمان پدر و مادری کافر داشتند.)
برادرم هیچوقت خداوند مادر آنها را مادر مومن خطاب نکرده است .
ولی زنان پیامبر را مادر مومنین دانسته است و نه مادر منافقین و …
اینکه گفته ای (وقتی فرموده به جای شما مومنه و…. می آورد یعنی شماها این خصایص را ندارید.)
برادرم این یعنی را شما با عقل ناقص خودت فهمیده ای !!
و چرا به خداوند تهمت می زنی ؟؟؟
پس چرا خداوند زنان مومنه را برای پیامبرش نیاورد و پیامبر تا آخر عمر با آنها زندگی کرد ؟؟!!!
پس معلوم است این یعنی آنها مومنه بوده اند .