امهات المومنین

Home انجمن ها امهات المومنین امهات المومنین

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  مهدیار در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1721

    مهدیار
    کاربر
    بسم الله الرحمن الرحیم.خداوند در کتاب الله زنان رسول الله(ص)را امالمومنین نامیده است معناوتفسیر این موضوع چیست؟ایا همسان رسول اکرم مانند مادرانمان اند وما از انها ارث میبریم وبرانها بدون حجاب میتوان وارد شد؟چرا امالمومنین عاعشه در حدیثی در مسلم وبخاری که زنی حضرتش را ام خواند جناب ام المومنین فرمود من مادر مردهای شما هستم نه شما زنها؟

    باتوجه به تاریخ وفات همسران رسول الله(ص*)درک میکنیم که بعدازوفات هرکدام از ام المومنین هیچ مسلمانی ادعای ارث نکرد.وباز با توجه به سیره زندگانی جنابان میبینیم که امهات المومنین از ردان مومن ومسلمان روی میگرفتندوحتی هیچ یک ازهمسران رسول این برداشت ناصحیحرا مدعی نبودند.باتوجه به این مسائل میتوان پی برد که لقب ام المومنین تنها برای حرمت ازدواج وسوئ استفاده مردان صحابی ویا دیگر ادیان از ازذواج با همسران رسول اکرم بوده است ولا غیر.سخن واعتقاد شیعه در مورد امهات المومنین مشخص ااست وبی احترامی به همسران رسول را باتوجه به اینکه اگر بر رسول الله (ص)بی احترامی شودراحرام میدانند.والسلام در انتظار جواب .

    #5134

    mojahed.din
    کاربر
    همسران پیامبر مادران مومنان هستند.

    خداوند میفرماید:

    النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ 6 احزاب

    پيغمبر از مردان و زنان با ایمان نسبت به خودشان اولويّت بيشتري دارد و همسران پيغمبر ، مادران مؤمنان محسوبند.

    ﺑﺪﻭﻥ ﺗﺮﺩﯾﺪ ﻣﺮﺍﺩ ﺍﺯ » ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ « ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﻪ ﯾﻌﻨﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻮﻣﻦ، ﺯﯾﺮﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻥ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻟﻔﻆ » ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ « ﻫﺮﭼﻨﺪ ﻣﺬﮐﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﺧﻄﺎﺏ ﺷﺎﻣﻞ ﺯﻥ ﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺖ، ﯾﻌﻨﯽ : »ﭘﯿﺎﻣﺒﺮ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﺆﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﻤﺴﺮﺍﻧﺶ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﻭ ﺯﻧﺎﻥ ﻣﻮﻣﻦ ﻫﺴﺘﻨﺪ .« در آیه به طور استمراری تا قیام قیامت خداوند فرموده که پیامبر بر همه مومنان گذشته و در آینده اولویت دارد و همسران اونیز مادران مومنان گذشته و آینده هستند.

    شما گفتی مادر خطاب شدن آنها تنها برای حرمت ازدواج بوده است ولی آیا در حال حاضر امکان ازدواج وجود دارد؟

    اگر منظور شما درست میبود باید خداوند استمرار این مادر بودن را ذکر نمیکرد.

    بلکه مادر بودن آنان ار لحاظ قدر و منزلت است یعنی مادر خودت هر احترامی برایش وجود دارد برای زنان پیامبر نیز وجود دارد

    اگر ازدواج با مادرت حرام است ازدواج با همسران پیامبر نیز حرام است.

    اگر با نرمی و احترام با مادرت حرف زدن واجب است با همسران پیامبر نیز همینطور.

    این به این معنی نیست که اگر با مادرت خلوت کردن جایز است پس با زنان پیامبر هم جایز بوده است.

    هرگونه بی احترامی به ناموس پیامبر دقیقا توهین به شخص پیامبر میباشد.

    #5589

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    این به این معنی نیست که اگر با مادرت خلوت کردن جایز است پس با زنان پیامبر هم جایز بوده است.

    چرا همه موارد قبلی هست اما این یک نیست؟ مادر که با مادر فرق نداره.

    .

    بعد کدام اهانت؟

    در سوره تحریم فرموده که

    ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذينَ كَفَرُوا امْرَأَتَ نُوحٍ وَ امْرَأَتَ لُوطٍ كانَتا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبادِنا صالِحَيْنِ فَخانَتاهُما….. 10

    فَأَنْجَيْناهُ وَ أَهْلَهُ إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْناها مِنَ الْغابِرين‏ 57نمل

    خدا فرموده که طرف زن پیامبر بوده اما مشکل داشته. این دو نفر ناموس نوح و لوط نبودند؟ آیا خدا با این سخن به نوح و لوط ایراد وارد نکرده؟

    آیا خدا قصد نداشته اعلام کند که همسر و یا حتی فرزند پیامبر بودن هم دلیل بر مصونیت نیست؟ همانطور که در داستان پسر نوح فرموده.

    بعد یه بحث داریم که کلا شما بی احترامی رو در چی میبینی.

    #5590

    habib
    مشارکت کننده

    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    مقایسه همسران رسول اکرم صلی الله علیه وآله و سلم با همسران لوط و نوح علی نبینا و علیهم السلام حاکی از عدم فهم و اعتقاد به قرآن است.

    البته این نوع برخورد و قیاس باطل خاص مدعیان دروغین تشیع است و در جماعت مسلمین سابقه ندارد.

    گروه های ضاله در توجیه اکاذیب و حد اقل کج فهمی های معلول القائات دشمنان دین و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم اینگونه قیاس ها را دارند.ولی غافلند از اینکه در آیات قرآن مهر تایید بر شخصیت همسران نبی مکرم خورده شده و آیات الهی خصوصا” سوره احزاب به تفضیل کافی در مورد ایشان به عنوان اهل بیت و امهات مومنین و اراده خداوندی در خصوص پاکی ایشان به روشنی دلالت دارد.

    بنده به عنوان یک مسلمان چه در حال حاضر و چه زمان اسارت و خفقان القایی جامعه مدعی تشیع همواره این سوال برایم بوده و هست که چرا به عنوان یک مسلمان آنگونه که خدا و رسولش تعریف فرمودند نمی خواهیم با موضوعات اعم از منقول و معقول روبرو شویم .به راستی روش زننده تقابل و برچسب زدن به هیچ وجه شایسته مقام مسلمانی نیست.

    در برداشت و آنچه از گذشتگان به هر طریق به ما رسیده چرا نباید به عنوان یک میراث تلقی شود و احتمال نادرستی و میزان درستی اش صادقانه و خدا پسندانه مورد بررسی و مداقه قرار گیرد؟

    مگر اسلام بر معیاری جز تقوا بنا دارد؟

    چرا با مفروضات مذهبی و موروثی که محتمل بر خطاست وارد جدل هایی شویم که جز تشدید کینه های جاهلی قومی و قبیله ای و مذهبی حاصلی نداشته باشد؟

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #5609

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    کدام قیاس؟

    خئاوند اگر کسی رو توبیخ کرده و بعدش بلافاصله دو نمونه ذکر کرده یعنی اینکه من کج فهم هستم؟

    عزیزم دا گفته به دو نفر از زنان پیامبر که چه و چه و … بعد گفته دو نفر هم قبا بودند که چه و چه و…. .

    جواب؟ من کور دلم. منحرفم. مبغضم. کافرم و………………….. .

    اما خدا چرا اینکار رو کرده؟

    #5630

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    خداوند در آیات خود توبیخ می کند و تکفیر هم می کند و گاهی لعنت خود را اعلام می کند.

    آیا بین این مفاهیم شما تفاوت و درجه ای قائل نیستید.

    برای یک جویای حقیقت نفس مفهوم مهم است که خداوند از چه عملی به چه اندازه خوشنود و یا نا خوشنود است و کدام گناه را می بخشد و کدامین گناه نابخشودنی است.

    اگر با توبیخ و تشر و گناه کفر و الحاد کسی ثابت شود که اولین کافر حضرت آدم علی نبینا و علیه السلام است و رسول مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم هکذا.

    عزیز برادر توبه و استغفار عملی است معمول در همه مومنین و متقین و در ادعیه ماثور از ارکان است.

    کسانی که در حق آنها غلو عصمت می شود خود در دمادم حیاتشان استغفار می کردند.و البته به اجابت ربشان یقین داشتند.

    گناهان کلیدی که زیر مجموعه دو زذیله دروغ و طمع هستند حتی از طرف الله سبحانه و تعالی قابل توبه و بازگشتند.وتنها شرک نا بخشودنی است.

    دقت کنید تنها شرک.

    دروغ گو ملعون خوانده شده ولی با توبه میتواند باز گردد و جبران مافات کند.

    ظالم ومفتری و اهل غیبت و دزد و زناکار و چه وچه وچه همه و همه به فرموده حضرت حق راه بازگشت به رویشان باز است،اگر دچار شرک نباشند.

    تمرکز بر اشتباه افراد یک عادت ناپسند و غیر اخلاقی و در نتیجه گناه بزرگ است.و عدم تمرکز و یا ستر آن از صفات الهی است و بدیهی است که ساتر گناه و عیب با نفس عمل نادرست مخالفت داشته و از شر آنها به خدا پناه می برد.و در صورت ارتکاب خود را مکلف به انابه و جبران می داند.

    همانگونه که حضرت آدم علیه السلام از خدای بزرگ برای خود و همسرش طلب استغفار می کند.

    #5632

    rrw
    کاربر

    ابتدا از دوستان عدر خواهي مي کنم که مدتي است بخاطر مشغله زياد کمتر به اين سايت سر مي زنم.

    جناب مجاهد دين نوشته اي: .” در آیه به طور استمراری تا قیام قیامت خداوند فرموده که پیامبر بر همه مومنان گذشته و در آینده اولویت دارد و همسران اونیز مادران مومنان گذشته و آینده هستند. ولی آیا در حال حاضر امکان ازدواج وجود دارد؟ اگر منظور شما درست میبود باید خداوند استمرار این مادر بودن را ذکر نمیکرد.”

    پاسخ:

    دوست عزيز اينکه فرمود: ﴿وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ﴾ منحصراً درباره حرمت نكاح است به قرينه اينكه در ادامه در همين سوره فرمود: ﴿وَلاَ أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَداً﴾ اتفاقا در اين آيه نه تنها از فعل استمراري استفاده شده بلکه قيد زمان(ابدا) نيز بکار رفته. حال مگر ما اکنون مي توانيم با اين زنان ازدواج کنيم، پس چرا استمراري آورده است؟ لذا لطفا براي ادعاي خود دليل بهتري بياور!!

    #5633

    rrw
    کاربر

    واقعيت اين است که برخى از صحابه زنان رسول خدا را قبل از وفات آن حضرت بين خود تقسيم كرده بودند و هر كدام يكى از همسران آن حضرت را انتخاب كرده بود و مى‌گفتند كه اگر رسول خدا از دنيا برود، ما با اين همسرش ازدواج خواهيم كرد. اين سخنان به گوش پيامبر خدا رسيد و آن حضرت را ناراحت و غمگين كرد، خداوند به خاطر حفظ حرمت و تسكين قلب نازنينش اين حكم را نازل كرد و به همه صحابه گوشزد نمود كه هرگز حق ازدواج با همسران آن حضرت بعد از وفات ايشان را نداريد.

    طلحة بن عبيد الله قرشى از بنى تيم گفت: محمد ما را از اين كه به نزد دختر عمويمان يعنى عائشه رويم ! – طلحه و عائشه هر دو از بنى‌تيم بودند- سپس در دل خويش گفت: قسم به‌خدا اگر محمد بميرد و من زنده باشم، با عائشه ازدواج مى‌كنم.

    به همين سبب خداوند اين آيه را نازل كرد كه «شما حق نداريد كه رسول خدا را آزار دهيد و حق نداريد كه بعد از او با همسرانش ازدواج كنيد كه اين كار در نزد خداوند (گناه) بزرگى است».

    زيرا خداوند همسران رسول خدا (ص)‌ را در حرمت ازدواج مانند مادرانشان قرار داده است و به همين سبب خدا ازدواج با آنان را گناه كبيره براى مومنان دانسته است.

    الأزدي البلخي، تفسير مقاتل بن سليمان، ج3، ص 53

    جالب اينکه حتي خود عايشه نيز برداشتي غير از حرمت ازدواج از اين آيه نداشته است.

    به عائشه گفت: اى مادر. عائشه جواب داد: من مادر تو نيستم، من مادر مردان شما هستم.

    عن عامر عن مسروق أن امرأة قالت لعائشة يا أمة فقالت لست بأمك أنا أم رجالكم.

    الزهري، الطبقات الكبرى، ج8، ص65 و 68

    پس اين آيه يك شرافت ذاتي براي زنان رسول خدا نيست. و دليل ديگر اينکه فرمود اگر كسي از شما گناه بكند دو گناه دارد يكي اينكه خود گناه را مرتكب شده يكي اينكه حرمت بيت نبوي را حفظ نكرده است.

    بياد داشته باشيد که پيامبر بعضي از زنان خود را بخاطر اخلاق و صفات بدشان، طلاق داد مثل غزی بنت دودان، اسماء بنت نعمان، قتيله که اين آخري حتي مرتد شد . حال آيا کسي حق داشت با اين زنان ازدواج کند ، قطعا بخاطر همين آيه چنين حقي نداشت. ولي آيا کسي بخاطر اين آيه اين زنان را داري مقام و جايگاهي مي داند ،بي شک هرگز.

    پس اين زنان به واقع هيچ جايگاه ذاتي نداشته و حرمت ازدواج و تمامي احترام خود را از رسول خدا دارند. اصلا اين آيه نيز در مقام رسول خدا نازل شده نه تبيين جايگاه زنان ايشان. همانند اينکه کسي بگويد همسايه مثل برادر توست ، به ماشينش خط نکش. آيا اين جمله بيانگر جايگاه ذاتي ماشين همسايه است!؟

    #5641

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علی عبادالله الصالحین

    بشر با فطرت خدایی زاده می شود و ناپاکی ذاتی نیست و امری اکتسابی است.

    شرافت و کرامت و برتری نوع بشر در میزان تقوایش معین شده است.

    تقوا پرهیزکاریست و متقی کار درست را درست انجام می دهد.و همه شئون انسان را شامل می شود.

    در بحث معرفی و بیان شخصیت ها نسب و خط و خال ملاک سنجش نیست بلکه میزان فوایدشان برای دیگران است که به کار ما می آید.

    اینکه همسران رسول اکرم چرا از ازدواج نهی شده اند به این زمان ارتباطی ندارد.وتمام.

    آنچه به کار امروز ما می آید چیست؟

    به قول مدعی تشیع امهات مومنین بر اساس آیه فضیلتی ندارند پس می توان هر نسبتی که دلمان خواست به آنها بدهیم و حتی آنها را بر اساس منقولات محرف سب و لعن کنیم؟

    چرا از خواب غفلت و جهل بیدار نمی شویم و همواره به دور از تکلیف امروز به ذکر عیوب احتمالی در گذشتگان می پر دازیم؟

    در مقابل چرا اشتباهات احتمالی را نادیده می گیریم؟

    مگر تاریخ جز عبرت، کار سازنده ای برای بشر می تواند داشته باشد؟

    اینکه در حال، اشخاص را به عملی خواه درست و خواه نادرست نسبت می دهیم عایدی ما در چیست؟

    ما مکلف به داوری و محاسبه عمل اشخاصیم یا محاسبه عمل خودمان؟

    هر صاحب اندیشه و خردی می داند که انتسابات و افترائات و غلو و تنقیصات در مورد اشخاص ذره ای در کیفر و پاداش الهی ایشان اثری ندارد.و این مواضع و برداشتها تنها شخصیت فرد قائل را می رساند و در نامه عملش ثبت می شود.

    حال بیایید باز روایات مجعول و تاویلات به رای را واکاوی کنید تا در چسباندن افترایی دیگر شاید نوآوری و ایجازی جدید و تازه بر نامه خود بیافرینید و بر افتخارات اسلافتان اضافه کنید.و ذره ای هم در درستی آن شک نکنید.تا تنور فتنه از نفس نیفتد.

    و سبب خوشنودی ایشان باشید تا در محضر محکمه بر حق الهی، پاداشتان را از دست شرکای خیالی خداوندتان بگیرید.بشتابید که وقت تنگ است.


در حال نمایش 9 نوشته (از کل 9)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.