اینکه گفته ای (تمام شهرهاي اسلامي نگاه مي کنند به صحابه در مدينه مکان اجتماع انصار و مهاجرين مدينه است)
بله برادرم .
به لحاظ این بوده است که در ایه 100 سوره توبه خداوند رضایت خود را از مهاجرین و انصار اعلام نموده و دستور تبعیت از آنها داده و به آنها وعده بهشت جاوید داده است .
و گفته ی حضرت علی در نامه ششم نهج البلاغه را مورد استناد قرار می دهم .
و حضرت علی که امام بلاغت و کلام بوده و کلماتی که در گفتار خود استفاده کرده می دانسته چه بار معنایی دارد . حضرت علی در نامه ششم نهج البلاغه به صراحت 8 مورد اساسی را در مورد امامت و خلافت مطرح کرده است .
1- اینکه خلافت خود را الهی نمی دانند و خود را منصوب من عند الله معرفی نمی کنند . در حالی که پیامبر همه جا خود را منصوب از طرف الله معرفی می کرد .
2- به هیچ عنوان در نامه ششم به ایات قران برای اثبات امامت و خلافت خود استناد نکرده است .
3- به هیچ عنوان در نامه ششم به موضوع غدیر خم برای اثبات امامت و خلافت خود استناد نکرده است .
4- خلافت خود را الهی نمی داند و خود را منصوب مردم و شورای مهاجرین و انصار می داند .
5- خلافت خود را مثل خلافت سه خلیفه ی قبل مردمی و شورایی معرفی می کند . نه منصوص الهی . (اِنَّهُ بايَعَنِى الْقَوْمُ الَّذينَ بايَعُوا اَبابَكْر وَ عُمَرَ وَ عُثْمانَ)
6- موضوع تعیین خلیفه را منحصر در شورای مهاجرین و انصار می داند .( اِنَّمَا الشُّورى لِلْمُهاجِرينَ وَ الاْنْصارِ)
7- هر فردی را که شورای مهاجرین و انصار معرفی کند و تعیین نماید ، امـــــــــام می داند .( فَاِنِ اجْتَمَعُوا عَلى رَجُل وَ سَمَّوْهُ اِماماً )
8- از همه مهمتر این گفتار صریح و روشن حضرت علی که به تصریح علما امام بلاغت و کلام بوده ، این مورد می باشد ، که رضایت خداوند هم در ان انتخابی است که شورای مهاجرین و انصار انجام داده اند . (كانَ ذلِكَ لِلّهِ رِضًى)
بله برادرم .
به لحاظ این بوده است که در ایه 100 سوره توبه خداوند رضایت خود را از مهاجرین و انصار اعلام نموده و دستور تبعیت از آنها داده و به آنها وعده بهشت جاوید داده است .
و گفته ی حضرت علی در نامه ششم نهج البلاغه را مورد استناد قرار می دهم .
و حضرت علی که امام بلاغت و کلام بوده و کلماتی که در گفتار خود استفاده کرده می دانسته چه بار معنایی دارد . حضرت علی در نامه ششم نهج البلاغه به صراحت 8 مورد اساسی را در مورد امامت و خلافت مطرح کرده است .
1- اینکه خلافت خود را الهی نمی دانند و خود را منصوب من عند الله معرفی نمی کنند . در حالی که پیامبر همه جا خود را منصوب از طرف الله معرفی می کرد .
2- به هیچ عنوان در نامه ششم به ایات قران برای اثبات امامت و خلافت خود استناد نکرده است .
3- به هیچ عنوان در نامه ششم به موضوع غدیر خم برای اثبات امامت و خلافت خود استناد نکرده است .
4- خلافت خود را الهی نمی داند و خود را منصوب مردم و شورای مهاجرین و انصار می داند .
5- خلافت خود را مثل خلافت سه خلیفه ی قبل مردمی و شورایی معرفی می کند . نه منصوص الهی . (اِنَّهُ بايَعَنِى الْقَوْمُ الَّذينَ بايَعُوا اَبابَكْر وَ عُمَرَ وَ عُثْمانَ)
6- موضوع تعیین خلیفه را منحصر در شورای مهاجرین و انصار می داند .( اِنَّمَا الشُّورى لِلْمُهاجِرينَ وَ الاْنْصارِ)
7- هر فردی را که شورای مهاجرین و انصار معرفی کند و تعیین نماید ، امـــــــــام می داند .( فَاِنِ اجْتَمَعُوا عَلى رَجُل وَ سَمَّوْهُ اِماماً )
8- از همه مهمتر این گفتار صریح و روشن حضرت علی که به تصریح علما امام بلاغت و کلام بوده ، این مورد می باشد ، که رضایت خداوند هم در ان انتخابی است که شورای مهاجرین و انصار انجام داده اند . (كانَ ذلِكَ لِلّهِ رِضًى)