از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن

Home انجمن ها جانشینی از غدیر تا عاشورا ۱ ماجرای سفر های امام علی علیه السلام به یمن

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  محب اهلبیت علیهم السلام در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 121)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #8423

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام اینکه گفته اید (از انجا که علمای شیعه برای اثبات حقانیت و خلافت بلافصل امام علی علیه السلام از ایات و روایات بی شماری از کتب اهل سنت ارائه دادند)

    برادرم اگر راست می گویی به همین یک سوال ، پاسخ صحیح بدهید . مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، و دوباره این سوال را می گذارم .

    چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته علمای شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟

    برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به اعتقاد علمای شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است .

    اگر جزو ارکان ایمان هم می بود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده

    1-ایمان به خدا

    2- ایمان به رسولان

    3- ایمان به کتب الهی

    4 – ایمان به ملائکه

    5 – ایمان به معاد.

    و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است .

    و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست .

    با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر).

    منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مثل آیات نبوت و معاد هستم.

    و به گفته بعضی علما ایا امکان دارد امامت جزو اصول دین نباشد و اصول مذهب تشیع باشد ؟؟

    و از خوانندگان می خواهم که این سوال را به همین شکل در سایت های مختلف مطرح کنند .

    #8424

    abdollah1990
    کاربر

    با سلام اینکه گفته ای (جمهور علماي شما دارن اين رو مي‌گند که امامت را جزء اصول دين مي‌گيرند، نياييد بگيد كه اصول دين ما فقط سه تا است: توحيد و نبوت و معاد.)

    برادرم چرا در روز روشن به اهل سنت تهمت می زنی ؟؟

    همه ی عاقلان و با شعوران دنیا می دانند که اهل سنت به سه اصل اعتقاد دارند .

    و تمام علما و مراجع شیعه هم در طول تاریخ میگفتند اهل سنت به سه اصل اعتقاد دارند .

    و اگر عالمی به امامت مورد نظر شما اعتقاد داشته باشد ، آن فرد اهل تشیع به حساب می اید و نمی شود به ان فرد عالم اهل سنت گفت .

    #8425

    abdollah1990
    کاربر

    و اینکه گفته ای (همچنین بيش از 30 نفر از بزرگان شما مي‌گويند: من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576)

    برادرم در چهار سطر بالاتر می گویی

    (جمهور علماي شما دارن اين رو مي‌گند که امامت را جزء اصول دين مي‌گيرند، نياييد بگيد كه اصول دين ما فقط سه تا است: توحيد و نبوت و معاد.)

    و بعد اینجا به تناقض گویی افتاده ای و می گویی

    (همچنین بيش از 30 نفر از بزرگان شما مي‌گويند: من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر.)

    لطفا از شما می خواهم بیشتر خود را رسوا نکنید .

    #8426

    abdollah1990
    کاربر

    اینکه گفته ای (جناب abdollah1990 می شود بفرمایید به کدام دلیل قرانی و روایی هر که منکر خلافت جناب ابوبکر شود کافر است؟ ایا این از اصول دین شماست یا مذهب شماست؟ برای این مورد چه پاسخی دارید؟)

    اولا خواهشمندم بیشتر از این خودت را بدست خودت رسوا نکن و عقل و شعورت را عیان نکن .

    دوما : اهل سنت در مسائل عقیدتی و اصول دینی و فروع دینی و ارکان ایمان پیرو قران کریم هستند .و در موضع تبیین آنچه در قران به پیامبر نازل شده طبق ایه 44 سوره نحل (وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ‌ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ ) پیرو سنت پیامبر می باشند .

    و فقط و فقط در مسائل فقهی که حکم آن مخالف قران و سنت نباشد پیرو چهار مذهب شناخته شده می باشد .

    و اگر یک عالم دیدگاهای خود را در یک موضوع بیان کند و یا بنویسد که در قران و سنت جایگاه نداشته باشد . برای اهل سنت حجت و واجب الاطاعه نیست .

    همان طوری که در مسائل فقهی مراجع اهل تشیع فتواهای متفاوت دارند .

    #9160

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام اینکه گفته اید (از انجا که علمای شیعه برای اثبات حقانیت و خلافت بلافصل امام علی علیه السلام از ایات و روایات بی شماری از کتب اهل سنت ارائه دادند)

    برادرم اگر راست می گویی به همین یک سوال ، پاسخ صحیح بدهید . مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، و دوباره این سوال را می گذارم .

    چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته علمای شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟

    برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به اعتقاد علمای شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است .

    اگر جزو ارکان ایمان هم می بود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده

    1-ایمان به خدا

    2- ایمان به رسولان

    3- ایمان به کتب الهی

    4 – ایمان به ملائکه

    5 – ایمان به معاد.

    و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است .

    و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست .

    با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر).

    منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مثل آیات نبوت و معاد هستم.

    و به گفته بعضی علما ایا امکان دارد امامت جزو اصول دین نباشد و اصول مذهب تشیع باشد ؟؟

    و از خوانندگان می خواهم که این سوال را به همین شکل در سایت های مختلف مطرح کنند .

    #9286
    جناب ادرس درست بود….http://www.islampp.com/index.php?id=144&ftwid=14162…..آیا کتاب الموطأ امام مالک جزو کتابهای صحاح سته است؟……سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت……بنده دروغی نگفتم. این شما هستید که می خواهید به بنده نسبت دروغ ببندید.

    جناب بنده در پست “علی علیه السلام صحابی همیشه مظلوم تاریخ” پاسخ شما را دادم که کسانی که به امام عای علیه السلام اهانت می کردند موثق شمرده شدند؟ بنده توضیح کامل دادم. چرا دوباره اهانت می کنید و نسبت دروغ به بنده می دهید نمی دانم…..جناب منصور دوانیقی خلیفه ستمگر به مالک دستور داد که کتابی بنوسید که فضائلی از امام علی علیه السلام در ان نباشد. مالک کتاب موطا را نوشت. ایا در کتاب موطا مالک روایتی در مورد فضائل امام علی علیه السلام هست؟ کجای ادعای من تناقض دارد؟ جناب بنده از کتیب شما می اورم و شما قبول نمی کنید و با گلچین کردن برخی عبارت حتی جرات نکردید نه در این پست و نه در پست های قبلی حتی مطلب علمی و نقد علمی بنویسید و فقط بنده را متهم می کنید. راست می گویید برای اثبات ادعایتان دلیل بیاورید…إنّه كان فى أيّام بنى اميّة أكثر من سبعين ألف منبر يلعن عليها علىّ بن أبى طالب بما سنّه لهم معاوية من ذلك در دوران حكومت بنى اميّه، در اثر بدعتى كه معاويه بنا نهاده بود، بر بالاى بيش از هفتاد هزار منبر على (عليه السلام) – نستجير باللّه ـ لعن مى كردند.

    ربيع الأبرار، 2، ص 186. هنگامى كه عمر بن عبد العزيز تصميم گرفت سبّ على(عليه السلام) را ممنوع كند:

    ارتج ّ المسجد بصياح من فيه بعمر بن عبد العزيز تركت السنّة تركت السنّة! فرياد مردم فضاى مسجد را فرا گرفت كه مى گفتند: اى امير المؤمنين! چرا سنّت پيامبر را ترك كردى؟! العتب الجميل، ص 74; النصايح الكافيه، ص 116; تهنئة الصديق المحبوب از حسن بن على السقاف ص 59، شرح نهج البلاغه ابن ابىّ الحديد، ج 13، ص 222.

    #9316

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام برادرم .

    شما در تاریخ 21/2/93 در شماره 17 به صراحت مدعی شدی (موطأ مالك يكي از صحاح سته شماست)

    برادرم به لینکی که گذاشتی مراجعه کردم برعکس حرف شما ، آنجا هم صحاح سته را به صراحت غیر از موطا مالک دانسته .

    از خوانندگان میخواهم به آن لینک مراجعه و دروغگو و کذاب را بشناسند .

    #1573

    شماره اول

    مقدمه: از انجا که علمای شیعه برای اثبات حقانیت و خلافت بلافصل امام علی علیه السلام از ایات و روایات بی شماری از کتب اهل سنت ارائه دادند؛معذالک اقایان چشم خود را بر روی این همه دلیل بسته و به یک سری دلیل های سست و بی پایه و اساس روی اوردند و فکر می کنند می توانند ذهن و وجدان خود را با این افکار و بیانات قانع کنند. هر چند اتهاماتی از سوی مخالفین شیعه وارد شده که علمای شیعه در طول تاریخ پاسخ های ان را ارائه دادند. بنده مطالب این سایت اسلام تکس را در مورد امام علی علیه السلام خواندم. متاسفانه با دلیل های سست و بعضا دروغ خواسته اند یک طوری تاریخ را سر هم بیاورند اما موفق نشدند و نخواهند شد. انشاالله سعی ما براین است از غدیر شروع کنیم تا به عاشورا برسیم ما مطالب خودمان را بدون اهانت و افترا بیان می کنیم و مانند جناب قفاری نیستیم که دروغ هایی را به مخالفین خود نسبت دهیم. جناب قفاری در کتاب أصول مذهب الشيعة: ج3 ص1392 می نویسد شيعيان ايران در اذان نماز بعد از شهادت اول، عبارت «خميني رهبر» را اضافه نموده‌اند، او مي‌گويد: «أدخل الخميني اسمه في أذان الصلوات، وقدّم اسمه على اسم النبي الكريم، فأذان الصلوات في إيران بعد استلام الخميني للحكم، وفي كل جوامعها كما يلي: الله أكبر، الله أكبر، (خميني رهبر) أي أن الخميني هو القائد، ثم أشهد أن محمداً رسول الله»([امام] خميني [رحمه الله] بعد از به دست آوردن حكومت در ايران نام خود را قبل از نام پيامبر اكرم در اذان نماز وارد نموده و امروزه در اين كشور در هر جمعي وقتي نداي الله اكبر برمي‌خيزد بعد از آن كه دو مرتبه مي‌گويند: الله اكبر به دنبال آن مي‌گويند «خميني رهبر» سپس مي‌گويند: اشهد أن محمداً رسول الله.) آيا اين سخن را هيچ كس تصديق مي‌كند؟ اين كلام بدون آن كه پاسخ و يا حاشيه‌اي در ردّ و ابطال آن نياز داشته باشد، مي‌تواند به عنوان بهترين طنز خنده آور به شمار آيد. ناصر بن عبد الله القفاري، أصول مذهب الشيعة: ج3 ص1392، الناشر: دار الرضا ـ الجيزة. حال شما بخوان دروغ های بی شمار اقایان برای کوبیدن شیعه. اگر دلیل دارید با دلیل و منطق و با استناد به ایات و روایات بیان کنید نه تهمت و افترا.

    #8344

    اما شروع یک گفتگوی دوستانه: موضوعی را با عنوان “پاسخ به یک سوال ساده” شروع کردیم. اینجا دنباله ی همان مطالب است. قرار شد بنده در مورد غدیر و حواشی ان مطالبی ارائه بدهیم. اما با مطالعه دقیق تر و گشت و گذار در سایت اسلام تکس باعث شد یک دوره تاریخ پرفراز و نشیب را در این سایت ارائه بدهیم و از ماجرای غدیر شروع می کنیم تا به مبحث عاشورا برسیم. چون بنده قصد دارم با ارائه این مطلب و با اثبات غدیر در ولایت و خلافت بلافصل امیر المومنین علی علیه السلام و ماجرای های پس از ان یعنی حدیث قرطاس و همچنین شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها مطالب را پی گیری کنیم. بعد از تمام شدن ماجرای غدیر و حدیث قرطاس انشاالله به موضوع خلافت جناب ابوبکر می پردازیم. و بعد جناب عمر و بعد جناب عثمان و بعد خلافت امام علی علیه السلام و جنگ هایی که به ناحق در این دوره بر امام وارد شد. اما از الان با سری سوالاتی وارد می شوم که لازم نیست اقایان جواب بدهند. فقط در موقعی که ان موضوع رسید گفتگو را شروع کنند. اما می توانند حداقل تعقلی کنند و کمی بیندیشند و بدون تعصب و عناد به مطلب فکر کنند. سوالی که لازم نیست الان جواب داده شود اما در اینده به ان می رسیم و اگر مطلبی ارائه شد بنده جوابی در موردش نمی دهم و جواب ان را در موقع مقرر خواهم داد. سوالاتی که از عزیزان دارم اینه: دلایل خلافت جناب ابوبکر را از ایه و روایات مشخص کنند؟ چون اقایان اعتقاد دارند من أنكر إمامة أبي بكر الصديق رضي الله عنه فهو كافر. فتاوى السبكي، ج 2، ص 576 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 139 و الفتاوى الهندية، ج 2، ص 264…من أنكر خلافة الصديق رضي الله عنه فهو كافر وكذلك من أنكر خلافة عمر بن الخطاب رضي الله عنه. فتاوى السبكي، ج 2، ص 587 و الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، ج 1، ص 138. باید دلیل قانع کنند ه ای از ایات و روایات برای ما بیاورید که به چه دلیل کسی که خلافت جناب ابوبکر و عمر را انکار کنند کافر است. حکم کافر بودن ان را برای ما از ایات و روایات بیاورید. سوال دوم: چرا جناب ابوبکر جناب عمر را به جانشینی تعیین کردند؟ چرا امام علی علیه السلام را به جانشینی انتخاب نکردند؟ سوال سوم اینکه جناب ابوبکر و عمر چه ویژگی هایی داشتند که انتخاب شدند اما امام علی علیه السلام انتخاب نشدند؟ ایا کسی که برای امور خلافت و حکومت بر مردم انتخاب می شود باید ویژگی هایی داشته باشد که شایسته ی ان باشد. دو خلیفه اول چه ویژگی هایی داشتند که انتخاب شدند؟ ایا اگر انتخاب شدند صلاحیت داشتند یا خیر؟ به هر طریقی که انتخاب شدند باید خصوصیتی داشته باشند که این دو انتخاب شدند.

    #8345

    سوال چهارم از شما دوستان می پرسم اگر شما در زمان امام علی علیه السلام بودید. لشگر امام یک طرف و لشگر خانم عایشه و جناب طلحه و زبیر یک طرف؛ شما اگر ان موقع بودید کدام لشگر را انتخاب می کردید؟ در هر حال یک طرف حق می گوید. در این جنگ سی چهل هزار نفر کشته داد؟ از روی دوستی و مودت که همدیگر را نکشتند. از روی دشمنی همدیگر را کشتند. شما به دلیل عقلی نقلی بفرمایید که کدام لشگر را انتخاب می کردید؟ در هر یک سپاه بودید دلیل ان را بیان کنید. یا در جنگ صفین؛ اگر می بودید در کدام طرف بودید؟سپاه امام یا معاویه؟…این چهار سوالی بود که اقایان فکر کنند و در اینده به ان خواهیم رسید و جوابی علمی بدون توهین و اهانت بیان فرمایند. اگر الان جوابی دادند بدانند که بنده جوابی در موردش نمی دهم و ان را به اینده موکول می کنم. این مطلب یکی از دوستان است که نوشته: ” اگر عنوان مولی از سوی خدا و رسولش، معنای خلیفه و امیر را می داده، و عنوانی بوده الهی، چرا در ایام حكومت حضرت علی به ایشان نمی‌گفته اند: مولی المومنین؟!!!” همچنین در ادامه نوشته” این واژه معانی متعددی دارد که قبلا هم به شما عرض نمودیم که بستگی به جملو شواهد و قرائن دارد . اما در مورد حدیث غدیر مولا به معنی جانشینی نبوده است ولیکن رافضه وقایع قبل و بعد غدیر را نمی خواهد بفهمد . مولا در غدیر معنی غیر از دوستی نداشته است . اما حال سوال بنده: چرا بایستی پیامبر از لغتی استفاده کند که کل امت به انحنا کشیده شوند و امتش گمراه شوند . ایا پیامبر فصیح ترین شخص عرب نبوده است . علت مبهم گویی ایشان چیست ؟؟” در اینجا اقایان اهل سنت در مورد خلافت جناب ابوبکر و عمر که هر دو از لفظ ولی استفاده کردند. بدون چون و چرا به معنای جانشینی گرفتند. و خود خلفا از لفظ ولی استفاده کردند و شکی نیست که به معنای جانشینی است اما چه شد که وقتی پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم لفظ ولی را در مورد امام علی علیه السلام به کار بردند؛ اقایان با هزار ریسمان بافتن می خواهند بگویند که در اینجا به معنای دوستی است نه جانشینی. دقت فرمایید: جناب أبو بكر :وقتي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) از دنيا رفت: أنا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم. من ولي و جانشين ايشان بودم. صحيح مسلم لمسلم بن حجاج النيشابوري، ج 5، ص 152، ح 4468. عمر هم گفت: ثم توفى أبو بكر و انا ولى رسول الله صلى الله عليه و سلم و ولى أبى بكر. وقتي أبو بكر از دنيا رفت، من ولي و جانشين رسول الله (صلي الله عليه و‌‌ سلم) ولي و جانشين أبو بكر شدم.

    #8346

    هم‌چنين أبو بكر در جاي ديگري مي‌گويد: و قد وليت أمركم. من ولي شما شدم. الطبقات الكبرى لمحمد بن سعد، ج 3، ص 182 ـ تاريخ مدينة دمشق لإبن عساكر، ج 30، ص 301 . و نمي‌گويد: أنا جعلت خليفة لكم. كلمه «ولي» در لسان خود خلفاء، صراحت در خلافت دارد. خود آقاي إبن كثير دمشقي در البداية و النهاية، جلد 6، صفحه 333 مي‌گويد سند اين روايت صحيح است. هم‌چنين نسبت به عمر مي‌گويد: وليت عليكم عمر. از كلمه «ولي» استفاده كرده است و نمي‌گويد: جعلت عمر خليفة لكم. در حديث ولايت هم پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) فرمود: إن عليا مني و أنا منه و ولي كل مؤمن بعدي. علي از من است و من از علي هستم و او ولي تمام مؤمنين بعد از من است. المستدرك علي الصحيحين للحاكم النيشابوري، ج 3، ص 110 و 134 ـ مسند احمد للإمام احمد بن حنبل، ج 4، ص 438 ـ مجمع الزوائد و منبع الفوائد للهيثمي، ج 9، ص 120 ـ البداية و النهاية لإبن كثير الدمشقي، ج 7، ص 381. آقاي حاكم نيشابوري مي‌گويد صحيح است. آقاي ذهبي هم در تلخيص المستدرك علي الصحيحين مي‌گويد صحيح است. آقاي الباني هم در سلسلة الأحاديث الصحيحة، جلد 5، صفحه 222 مي‌گويد اين روايت صحيح است. و هزارن ادله که بر جانشینی و وصایت و خلافت امام داشتند به کناری نهادند. وقتی از اقایان پرسیدم معنای ولی در لسان خلفا به چه معناست؟ جوابی نداشند بدهند جزء اینکه بگویند از قرینه کمک بگیریم. در لسان خلفا به معنای جانشینی داد دنبال قرینه نبودند اما در لسان پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم باید دنبال قرینه گشت. اگر لفظ ولی مبهم بود چرا جناب ابوبکر و عمر از همین لفظ مبهم استفاده کردند؟ موارد زیادی هست که از لفظ ولی استفاده شده و به معنای جانشینی داده. اگر معنای لفظ ولی به معنای جانشینی در لسان خلفا باشد چطور در لسان پیامبر صل الله علیه و اله و سلم به معنای محبت است؟ می گویند باید به دنبال قرینه باشیم. بنده در تعجم چگونه خودشان را با این ادله سست می خواهند وجدان خود را راضی کنند و در قیامت جواب نبی مکرم صل الله علیه و اله و سلم را بدهند.

    #8347

    قرینه باید در جایی به کار رود که کلمه یا جمله مبهم باشد. چطور در لسان خلفا مبهم نبود اما در لسان پیامبر اسلام صل الله علیه و اله و سلم بود؟ قرینه ای قوی که دلالت بر خلافت کلمه ولی در لسان خلفا داده چیست؟ چون وقتی به جانشینی امام علی علیه السلام می رسید هزار ریسمان اسمان بافتن به راه می اندازید اما در مورد خلفا این کار را نمی کنید؟ جوابش یک چیز است و ان اینکه اگر جانشینی امام علی علیه السلام را بپذرید باید دست از عقایدتان بردارید و این برای کسی که دنبال حقیقت نیست کاری است بس دشوار. اقایان زحمت بسیار می کشند تا حقایق را وارونه جلوه دهند و با توهین و اهانت و افترا سعی فروان داشتند تا فضایل امام علی علیه السلام را با دلیل های ابکی و نادرست بپوشانند. اما چراغی که ایزد افروزد هر که پف کند ریشش بسوزد. بنابراین به حول و قوه الهی دلایل و شبهات اقایان که گاهی مطالبی بی ته و سر بیان می کنند و نه دلیل علمی و نه روایی و نه عقلی و نه هیچ چیز دیگر برای ان ذکر نمی کنند فقط یک سری اوهامات و خیال بافی هایی که به فکر شان می رسد بیان می کنند. که اگر اندکی صبر نمایید و جوش نیاورید و منتظر باشید. جواب های سایت اسلام تکس و دیگر دوستان را به صورت علمی و بدون اهانت و از کتب خودشان بیان می کنیم. اقایانی که جواب علمی دارند و می خواهند بحث علمی کنند وارد شوند. و از ادرس دادن بپرهیزنند. لب کلام را خودشان بیان کنند. حالا از هر جایی اوردند، بیاورند اما خواهشا ادرس نفرمایند. ابتدا و برای شروع گفتگوی دوستانه از این قسمت شروع می کنیم. . جناب احمد بن حنبل در مسند خود مي‌گويد پيامبر اکرم فرمود: وان تُؤَمِّرُوا عَلِيًّا رضي الله عنه وَلاَ أُرَاكُمْ فَاعِلِينَ تَجِدُوهُ‌هادِياً مَهْدِيًّا. اگر علي را امير خود قرار دهيد که نمي کنيد قطعا به هدايت مي‌رسيد. مسند أحمد بن حنبل ج 1 ص 108، اسم المؤلف: أحمد بن حنبل أبو عبدالله الشيباني الوفاة: 241، دار النشر : مؤسسة قرطبة – مصر. در جامع الحديث جناب آقاي سيوطي جلد 3 صفحه 262 مي‌گويد: وَإِنْ تَسْتَخْلِفُوا عَلِيّاً. اگر علي را خليفه قرار دهيد. وَمَا أَرَاكُمْ فَاعِلِينَ. مي دانم نمي کنيد. تَجِدُوهُ‌هادِياً مَهْدِيّاً. او هم هدايت شده و هم هدايت گر است. يَحْمِلُكُمْ عَلَى الْمَحَجَّةِ الْبَيْضَاءِ. شما را بر راه روشن هدايت مي‌کند. جامع الأحاديث ج 3 ص 262 جامع الاحاديث (الجامع الصغير وزوائده والجامع الكبير) ، اسم المؤلف: الحافظ جلال الدين عبد الرحمن السيوطي الوفاة: 19/جمادى الاولى / 911هـ ، دار النشر : همين روايت را آقاي الباني در سلسلة الاحاديث الصحيحه مطرح مي‌کند جلد 4 صفحه 331.

    #8348

    و در روايتي که آقاي حاکم نيشابوري نقل مي‌کند: وإن وليتموها عليا فهاد مهتد يقيمكم على صراط مستقيم. اگر علي را ولي امر خودقرار بدهيد گرچه مي‌دانم نمي کنيد شما را به راه راست هدايت مي‌کند. سپس مي‌گويد: هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه. المستدرك على الصحيحين ج 3 ص 153، اسم المؤلف: محمد بن عبدالله أبو عبدالله الحاكم النيسابوري الوفاة: 405 هـ، دار النشر : دار الكتب العلمية – بيروت – 1411هـ – 1990م، الطبعة : الأولى، تحقيق : مصطفى عبد القادر عطا. و انتظار ندارم که مانند ذهبی که وقتی به فضائل امام علی علیه السلام رسید بگوید ضعیف است اما وقتی به خلفا برسد حتی اگر روایان ضعیف باشند و از چند طرق باشد بگوید صحیح است و در اخر همین ذهبی وقتی نمی تواند این حدیث را رد می کند به قلبش رجوع می کند مانند : پيامبر اکرم (صلى الله عليه و آله) به حضرت علي (عليه السلام) فرمود: عدوك عدوي و عدوي عدو الله. دشمن تو، دشمن من است و دشمن من، دشمن خداست. ايشان وقتي به اين روايت مي‌رسد، از نظر سندي، هيچ خدشه‌اي نمي‌تواند بكند، ولي مي‌گويد: يشهد القلب أنه باطل. قلب من شهادت مي‌دهد كه اين حديث باطل است. ميزان الإعتدال الذهبي، ج1، ص82. امیدوارم که شما مانند ذهبی نباشید.

    انشا الله در بحث اینده مسئله جیش الیمین و غدیر به طور مفصل مطرح می شود.

    #8365

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام اینکه گفته اید (از انجا که علمای شیعه برای اثبات حقانیت و خلافت بلافصل امام علی علیه السلام از ایات و روایات بی شماری از کتب اهل سنت ارائه دادند)

    برادرم اگر راست می گویی به همین یک سوال ، پاسخ صحیح بدهید . مستند با ایات قران و مستند به ایاتی که امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر را به صراحت مثل توحید و نبوت و معاد ثابت کند ، و دوباره این سوال را می گذارم .

    چرا برای معرفی دشمنی ابولهب با پیامبر یک سوره کامل با نام ابولهب در قران وجود دارد ولی از امامت که به گفته علمای شما یک اصل دینی است ، یک سوره و یا یک ایه با نام و تعداد امامان وجود ندارد ؟؟

    برای معرفی چگونگی تولد عیسی و معرفی داستان یوسف و داستان نوح ایات صریح واضح و روشن در قران وجود دارد ایا مسئله امامت که به اعتقاد علمای شما یک اصل از اصول دین است ارزش ان کمتر از این مسائل بود که با ایات واضح و روشن و با نام و تعداد امامان در قران نیامده است .

    اگر جزو ارکان ایمان هم می بود خداوند در ایه 177 سوره بقره ارکان ایمان را به صراحت بیان نموده

    1-ایمان به خدا

    2- ایمان به رسولان

    3- ایمان به کتب الهی

    4 – ایمان به ملائکه

    5 – ایمان به معاد.

    و ایمان نداشتن به همین 5 مورد را در ایه 136 نسا جزو ضلالت و گمراهی دانسته ولی از ایمان به امامت چیزی نگفته است .

    و همچنین در اول سوره مومنون و دیگر ایات اوصاف مومنین به صراحت بیان شده ولی باز هم از امامت خبری نیست .

    با توجه به اینکه خود خداوند قادر متعال حفاظت قران را تضمین نموده است (9حجر).

    منتظر جواب با دلیل و مستند به ایات قران ، در رابطه با امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر مثل آیات نبوت و معاد هستم.

    و به گفته بعضی علما ایا امکان دارد امامت جزو اصول دین نباشد و اصول مذهب تشیع باشد ؟؟

    و از خوانندگان می خواهم که این سوال را به همین شکل در سایت های مختلف مطرح کنند .

    #8367

    abdollah1990
    کاربر
    و اینکه گفته ای (حدیث قرطاس …)

    اولا : این یک توهین بزرگ برای حضرت علی می باشد که با ان شجاعت و فاتح خیبر بودن نتوانست کسی که به گفته شما به پیامبر توهین کرد ، ان را به قتل برساند و از ان شخص ترسید !!!

    و چرا شما همیشه حضرت علی را ترسو و کسی که نمی تواند از خود پیامبر و از ناموس پیامبر و از ناموس خودش دفاع کند معرفی می کنید .

    (و می گویند بدترین دشمنی دفاع بد از شخص می باشد . )

    و دوما : زمان مریضی پیامبر چند روز طول کشید اگر پیامبر می خواست چیزی را بگوید می توانست در حضور حضرات علی ، عباس ، ابوذر ، سلمان ، عمار و … بگوید .

    چون به گفته شما همه اینها ترسو بودند و در حضور ان شخص که از او می ترسیدند نمی گفت !!!

    و سوما : شما که می گویید در روز غدیر دین به اتمام رسیده و کامل شده چطور باز پیامبر می خواست چیز جدیدی را بنویسد !!!

    چهارما : در این 70 روزی که پیامبر پس از حجت الوداع زنده بود چرا یک خطبه و امامت نماز جمعه را به حضرت علی نداد ؟؟!!

    پنجما : پیامبر اسلام امی بود و نمی توانست طبق ایه 48 عنکبوت خط بنویسد .

    (وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ)

    و در حضور مردم در مسجد قلم و دوات نخواست که نام و تعداد امامان را بنویسد ؟؟!!

    و دیگر اختلافی وجود نداشت نه در اصل امامت که منصوص الهی است و نه در بین اهل تشیع که بر سر تعداد امامان اختلاف دارند .( زیدیه 3 امامی ، اسماعیلیه ، 12 امامی و …. )

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 121)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.