این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط محب اهلبیت علیهم السلام در 10 سال، 1 ماه پیش بروز شده است.
-
نویسندهنوشته ها
-
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8421شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8422ای کاش شما در مورد امام علی علیه السلام همین نظر داشتید
به این مقاله رجوع فرمایید
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8427اینکه گفته ای (سوال بعدی از شما اینه که حاکم نيشابوري نقل ميکند که :عن علي رضي الله عنه قال)برادرم خداوند وقتی بخواهد فردی را رسوا کند بدست خودش می کند .
شما در مطلب شماره 17 بصراحت گفتی که (شما كه امروز در كتابهاي فقهي ، اصولي ، تاريخي و تفسيريتان از ابوهريره ، كعب الاحبار يهودي ، تميم الداري هزاران روايت داريد ولي از علي هيچ روايتي نداريد . موطأ مالك يكي از صحاح سته شماست ،)
و در اینجا می گویی از کتاب مسلم حاکم نیشابوری اهل سنت که عن علی رض قال .
برای چندمین بار از شما و امثال شما خواهشمندم که خود را بیشتر بدست خود رسوا نکنید .
و مضحکه خاص و عام قرار ندهید .
و از خوانندگان محترم می خواهم که قضاوت کنند .
و تا از این خزعبلات گویی ها معذرت خواهی نکنی دست بردار نیستم و در هر کجا که مطلب بگذاری ، می گذارم و پیگیر هستم
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8428اینکه گفته ای (سفر دومي كه علي رفته به يمن براي قضاوت بود که امام علي عرض كرد : يا رسول الله من جوان هستم ، تجربه قضائي ندارم .)
برادرم مثل اینکه مصداق ضرب المثل دروغگو حافظه ندارد واقعا شما هستید .
چون عقیده ی اهل تشیع این است که امام از زمان تولد معصوم است و ولایت تکوینی و تشریعی دارد و خطا نمی کند .
و اینکه گفته ای (در روايات دارد كه : خالد بن وليد به امر پيغمبر براي دعوت به اسلام به يمن رفت ولي مردم به او جواب ندادند و او نتوانست كاري انجام دهد .)
برادرم اهل تشیع معتقد هستند که پیامبر و امامان علم غیب دارند و ولایت تکوینی دارند .
چطور پیامبر نمی دانست که خالد بغض حضرت علی را دارد ؟؟
چون خود شما در شماره 11 گفته ای (اين براي خالدي كه سراپاي وجودش بغض علي بن ابيطالب است گران آمد .)
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8429و اینکه در تاریخ 22/3 گفته ای (ما که نگفتیم در مورد مکه است)برادرم شما که حرف من را تایید کرده اید .
چون اول در موضوع یمن اورده بودید (دخلوا في دين الله أفواجاً)
من به شما تذکر دادم که این ایه در مورد فتح مکه است .
و خدا را شکر که خود شما به دست خود ، خود را رسوا می کنید و حرف من را دوباره تایید کرده ای .
از خوانندگان محترم می خواهم قضاوت کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8430با سلام اینکه گفته ای (در بعضي از روايات است كه وقتي بريده با اصحاب مشغول گفتگو بود كه لشكر پيروز شد اما علي فلان كار و فلان كار را كرد ،)برادرم اختلاف جزئی و سلیقه ای در مسائل غیر اعتقادی در بین صحابه پیامبر و یا اختلاف یک نفر صحابی با صحابه دیگر مثل حضرت علی اختلافشان ، بر سر توحید و نبوت نبوده که باعث خروجشان از دین باشد .
و اینکه پیامبر اسلام از اختلافات جزئی که بر سر توزیع غنائم در یمن پیش آمده ناراحت شدن ، هیچ گونه اشکالی ندارد .
چون اگر در بین فرزندان یک فرد اختلافات جزئی پیش بیاید حتما ناراحت می شود .
و در بینشان به نفع یکی حکم می کند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8431اینکه گفته ای (اين كار آقايان باعث شد كه پيغمبر غضبناك و اذيت شد)اولا : شما مثل دیگر همفکران خود اول و آخر قصه پیش آمده در یمن را قیچی می کنید .
و اگر کذاب و فی قلوبهم زیغ نمی بودید حتما ادامه موضوع را که آن صحابه می گوید وقتتی پیامبر به نفع حضرت علی حکم نمود .
پس از آن هیچ وقت بغض و ناراحتی از حضرت علی نداشتم .
دوما : اگر با استدلال شما هرکس بخواهد قضاوت کند اولین فردی که هم پیامبر اسلام و هم حضرت فاطمه را به غضب آورد حضرت علی در جریان خواستگاری از دختر ابوجهل بود که پیامبر به صراحت فرموده (فاطمة بضعةٌ مني , من آذاها أذاني ومن أذاني آذى الله) مراجعه کنید به کتاب علل الشرایع شیخ صدوق جلد یک صفحه ی 184
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8432اینکه گفته ای (إنّ الذين يُؤذونَ الله و رسولَه لعنَهُم الله في الدنيا و الآخرةِ و لهم عذاب أليمٌ.)
برادرم اولین کسانی که موجب اذیت و آزار پیامبر همیشه می شوند کسانی مثل شما و همفکران و هم کیشان شما هستند که به ناموس پیامبر توهین می کنند .
و به عینه معلوم است که هر فرد با غیرت و با شرفی اگر به ناموسش توهین شود ناراحت و غضبناک و موجب اذیت و آزارش می شود .
مگر اینکه بگویید العیاذ بالله پیامبر اسلام خیلی بی ناموس و بی غیرت می باشد که اگر به ناموسش و ازواج آن توهین و بی حرمتی شود ناراحت نمی شود .
کافر همه را به کیش خویش پندارد .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8433و اینکه گفته ای (سلّمنا كه قضيه شكايت بريده باعث شد كه رسول اكرم بفرمايد : من كنت مولاه فعلي مولاه ،)
خدا را شاکر و سپاسگذارم که خود شما به صراحت گفتی سلمنا و قبول کردی که شکایت بریده که رسول اکرم بفرماید (من كنت مولاه فعلي مولاه )پس تا اینجا موضوع حل شد .
و حالا پاسخ غضبناک شدن پیامبر : و اینکه هر فرد عاقل و با شعوری می فهمد و اینکه پیامبر اسلام از اختلافات جزئی که بر سر توزیع غنائم در یمن پیش آمده ناراحت شدن ، هیچ گونه اشکالی ندارد .
چون اگر در بین فرزندان یک فرد اختلافات جزئی پیش بیاید حتما ناراحت می شود .
و در بینشان به نفع یکی حکم می کند .
و اگر هر فرد عاقل و با شعوری ادامه حدیث من کنت مولاه را بخواند که پیامبر گفته اللهم وال من والا و عاد من عادا متوجه می شود که موضوع دوستی و دشمنی بوده است .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8434و اینکه گفته ای (اينجا هم مردم آمدهاند نزد پيغمبر و شكايت كردهاند ، حضرت هم فرموده : ايها الناس من كنت مولاه فعلي مولاه . از اين هم بالاتر ، پيغمبر فرمود: علي منّي و أنا من علي ، علي از من و من از علي هستم .)خدا را دوباره و و چندباره شکر می کنم که برای بار دوم هم پذیرفته اید که موضوع شکایت مردم از حضرت علی بوده است .
و اینکه پیامبر گفته (علی منی) من و همه ی اهل سنت قبول داریم که جزو فضائل حضرت علی می باشد و از کجای این کلمه (علی منی) و کلمه من کنت مولا و اللهم وال من والا و عاد و من عادا امامت منصوص الهی 12 امام پس از فوت پیامبر ثابت می شود ؟؟
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8435اینکه گفته ای (و هو ولي كلّ مؤمن بعدي ، علي بعد از من ولي و سر پرست تمام مسلمين است .)
برادرم فارغ از صحت و سقم سندی و رجالی حدیث و احتمال کم و کسری که انجام داده اید.
اولا در این حدیث هم از کلمه ی ولی استفاده شده که به معنی دوست می باشد .
و اگر بگویید ولی به معنای سرپرست است دچار مشکل می شوید چون در اذان می گویید (اشهد ان علی ولی الله) پس آیا حضرت علی می شود سرپرست خدا ؟؟؟!!!
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8436و در مورد جنگ جمل : و موضوع رفتن حضرت عایشه و صحابه پیامبر از مکه که مناسک حج را انجام داده بودند ، به سمت بصره به خون خواهی و دستگیری قاتلین حضرت عثمان بوده.
و شورش بر علیه خلیفه نبوده .
در زمان به خلافت رسیدن حضرت علی در مدینه حضور نداشته اند .
و در مکه در مناسک حج بوده اند.
و اگر می خواستند بر علیه خلیفه شورش کنند باید از مکه به مدینه می امدند نه اینکه به بصره در تعقیب قاتلین حضرت عثمان بروند .
و حضرت علی هم وقتی در مدینه از موضوع مطلع گشتند به سمت بصره حرکت کردند و در آنجا طرفداران همان منافقینی ، که حضرت عثمان را به قتل رسانده بودند و در داخل لشگر حضرت علی پنهان شده بودند در نصف شب بین دو لشگر آتش جنگ را بر افروختند .
و اگر حضرت عایشه شورش بر علیه خلیفه می کردند حضرت علی ایشان را محترمانه به خانه ی پیامبر نمی فرستادند .
و حضرت علی آنقدر عقل و شعور داشتند و از شما بهتر می فهمیدند و اشخاص را می شناختند .
و چون حضرت عایشه بی گناه بودند ایشان را با احترام به خانه ی پیامبر برگرداندند .
و اگر گناهکار می بودند حضرت علی به عنوان حاکم آنها را تحت عنوان جنایتکار جنگی مورد محاکمه قرار می داد و از خون آن همه انسان نمی گذشت .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8437و درباره ی جنگ صفین : آن جنگ بر سر موضوع دستگیری کسانی بود که خلیفه ی سوم را به قتل رسانده بودند .
و جنگ بین دو گروه از مسلمانان بود و خداوند حکم آن را به صراحت در قران بیان کرده .
(وَإِن طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا) .
و اینکه حضرت علی حکمیت را پذیرفتند نشان دهنده ی این است که جنگ بین دوگروه از مسلمانان بوده است .
و جنگ بین مسلمان و کافر نبوده است .
و همین طوری که در زمان حال ، آقای موسوی و آقای کروبی و خاتمی و هاشمی رفسنجانی در بحث دینی اهل تشیع هستند و در بحث سیاسی معتقد به نظام هستند .
ولی در بحث نحوه ی اداره اجرایی کشور وانتخابات با آقای احمدی نژاد مشکل پیدا کردند .
و درباره ی جنگ نهروان : اینها همان منافقان تازه مسلمان بصره و عراق بودند که حضرت عثمان را شهید کرده بودند و در لباس نفاق پنهان شده بودند و جنگ جمل و صفین به خاطر دستگیری آنها راه افتاده بود .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8438و اینکه گفته ای (در آخر از شما سؤال ميكنيم : شما كه امروز در كتابهاي فقهي ، اصولي ، تاريخي و تفسيريتان از ابوهريره ، كعب الاحبار يهودي ، تميم الداري هزاران روايت داريد ولي از علي هيچ روايتي نداريد)
برادرم وقتی خداوند کسی را رسوا کند به دست خودش رسوا می کند .
شما که نمیدانی چرا وارد این موضوعات می شوید و باعث آبروریزی خود می شوید .
اولا : شما که در شماره 9 گفته ای (از کتاب مسلم حاکم نیشابوری اهل سنت که عن علی رض قال) .
دوما : در اینجا می گویی (هزاران روايت داريد ولي از علي هيچ روايتي نداريد)
سوما: در کتب اهل سنت به تنهایی از حضرت علی 1486 روایت وجود دارد .
در حالی که از سه نفر حضرت ابوبکر و عمر و عثمان جمع روایتهایشان کمتر از این مقدار است .
از خوانندگان محترم می خواهم برای اینکه دروغگو و کذاب رسوا شود حتما و حتما این موضوع را در نرم افزار مکتب الشامله پیگیری کنند .
شنبه، ۱۷ آبان ۱۳۹۳ در ۲:۵۰ ب.ظ #8439و اینکه گفته ای (موطأ مالك يكي از صحاح سته شماست)برادرم وقتی شما که خود را عالم شیعه می پندارید و وارد بحث های عقیدتی و دینی می شوید و به فکر باطل خود از کتابهای اهل سنت نقل قول می کنید ، هنوز نمیدانی نام کتب سته ی اهل سنت چه می باشد . چرا خودت را به دست خودت رسوا می کنی ؟؟!!
و مطلبی می گویی که مضحکه ی خوانندگان قرار بگیری .
نام کتب سته اهل سنت بدین قرار است :
صحیحین که دو کتاب است صحیح بخاری و صحیح مسلم .
و مسانید که چهار کتاب است : سنن ترمزی ، سنن ابوداوود ، سنن نسائی ، سنن ابن ماجه
لطفا به صراحت پاسخ بده که موطا مالک چطوری جزو یکی از صحاح سته ما است که ما خبر نداریم و تا این را ثابت نکنی بنده دست بردار نیستم و یا باید معذرت خواهی کنی و بگویی که صحاح سته اهل سنت را نمیشناسی .
-
نویسندهنوشته ها
شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.
بدون دلیل خواهشا حرف نزنید