از آیین دینی و بسیج توده ای تا کارناوال و تعطیلات تفریحی

Home انجمن ها گفتگوی ازاد از آیین دینی و بسیج توده ای تا کارناوال و تعطیلات تفریحی

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  دانش در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1516

    دانش
    کاربر
    از نوحه‌های تازه‌ی مداحان عزاداری حسينی

    مراسم ماه محرم در سال‌های دو دهه‌ی هفتاد و هشتاد شمسی هويتی بسيار متفاوت از اين مراسم در دهه‌های پيشين يافت. اين تفاوت در سينه زنی‌ها، زنجير زنی‌ها، نذری‌ها، شام غريبان، نوحه خوانی‌ها، مداحی‌ها، لوازم و اسباب عزاداری، البسه و اطعمه، و نمايش هويت هيئت‌ها و تعزيه‌ها به خوبی نمايان است. در دهه‌های چهل و پنجاه شمسی پيش از موج انقلاب مراسم محرم صرفا نقش آيينی مذهبی داشت و گروه های مختلف اجتماعی از طبقات پايين و متوسط و بالا در آن شرکت می کردند.

    به حاشيه رفتن وجه آيينی

    در سال های انقلاب ميان ١٣٥٦ تا ١٣٦٠ مراسم محرم از محتوای سنتی و کارکرد آيينی آن تهی شد و در خدمت اهداف انقلاب قرار گرفت. در اين سال ها از زرق و برق و عَلَم و کُتَل آن کاسته شد، تعزيه به حاشيه رفت، زنجير زنی کاهش و سينه زنی افزايش يافت، غذاها و شربت‌های نذری ساده تر شد، و شعارهای انقلابی جای اشعار عزاداری و نوحه خوانی‌های جانخراش و داستان‌های متوجه به انقلاب جای روايت‌های سوگناک و گاه مبالغه آميز را گرفت. مباحث مربوط به تحريفات عاشورا در اين فضا بود که مخاطب پيدا کرد و از سوی روحانيون انقلابی به جامعه عرضه شد.

    بر آمدن دوباره‌ی وجه آيينی

    اما با بالا گرفتن آتش جنگ ميان ايران و عراق و افزوده شدن بر کشته‌های آن و فاصله گرفتن از سال‌های انقلاب و نياز روزافزون حکومت به بسيج نيروها جهت حضور در ميدان های جنگ به تدريج بر وجوه آيينی اين مراسم افزوده شده و از وجوه ايدئولوژيک آن کاسته شد.

    حکومت با تکيه بر آيين بهتر می توانست به بسيج نيرو بپردازد تا تکيه بر ايدئولوژی. در اين سال‌ها پرچم‌های رنگارنگ، علم‌ها و کتل‌ها، نخل‌ها و شترها و طبل‌ها و سنج‌ها به مراسم بازگشتند تا هر چه بيشتر آن را شورانگيز ساخته و بر وجه تراژيک کربلا که به نيازهای روز جامعه و دولت پاسخ می داد و بخشی از نيروهای سياسی به دنبال فتح آن بودند بيفزايند. همچنين مراسم تعزيه در بسياری از نقاط کشور احيا شد و حکومت با برنامه‌های نمايشی از اين دست بيشتر کنار آمد.

    سياست زدايی از آيين‌ها

    با پايان جنگ به تدريج نياز حکومت به بسيج توده وار در سطح ملی پايان يافت و ديگر نيازی به عزاداری و نوحه سرايی متوجه به بسيج سياسی در سطح ملی نبود. نوحه سرايی و عزاداری در اين دوره بايد در خدمت افزايش مشروعيت و اقتدار سياسی رهبر جديد و برنهاده‌ی ولايت فقيه در قد و قامت وی قرار می گرفت. از اين جهت عزاداری و نوحه سرايی در بيت رهبری برای روحيه دادن به وفاداران به وی و تقويت نيروهای لباس شخصی و شبه نظامی جهت سرکوب منتقدان و مخالفان مورد استفاده واقع می شد.

    حکومت تنها به دهها هزار تن وفادار در لباس بسيجی برای سرکوب ديگر انديشان نياز داشت که آنها را نيز در روستاها و مناطق فقير حاشيه شهری می توانست شناسايی کرده و به کار بگيرد. نمازهای جمعه و بسيج مساجد برای اين هدف کافی بودند و مراسم محرم که همه جور افراد با همه جور دينداری در آنها ظاهر می شوند مخل هدف بود.

    از اين جهت مراسم محرم در غيبت نيروهای تبليغاتچی نظامی و امنيتی رژيم به ابزاری برای گردهمايی، گپ و گفت و گو ميان افراد و از جمله دختران و پسران، ديدار دوستان و آشنايان و اجرای مراسمی با حرکات موزون و موسيقی برای عموم اقشار مردم تبديل شد؛ تقريبا همه‌ی اين عناصر در کارناوال‌های محلی و ملی در ديگر نقاط جهان که مردم آزادی عمل اجتماعی دارند به چشم می خورند.

    حکومت دينی ايران از اين جهت به باز- ايدئولوژيک ساختن اين مراسم نپرداخت تا به دليل مذهبی بودن آن هر گاه خواست دوباره آن را هرگونه که خواست شکل دهد. در دو دهه‌ی هفتاد و هشتاد مراسم محرم که کارکرد کارناوالی در جامعه‌ی ايران يافته بود اقشار بالا و عرفی جامعه را نيز همانند اقشار پايين و متوسط و مذهبی جلب کرد.

    کارناوال و وجوه تاريخی آن

    کارناوال علاوه بر تاريخ عرفی، تاريخی مذهبی نيز دارد و در کليسای کاتوليک و ارتدکس شرقی پيش از روزه‌ی چهل روزه برگزار می شده است. کارناوال‌ها وجه آيينی اديان را به خوبی با تکيه بر مراسم و فعاليت‌های جمعی منعکس می کرده‌اند. کارناوال‌ها محلی بوده‌اند برای نمايش عظمت، قدرت بسيج و به ميدان آوردن نمادها و شمايل مذهبی. در اين کارناوال‌ها بود که کليسا می توانست با توده‌ی مردمی که در طول سال به سمت و سوی نهادهای دينی نمی آمدند ارتباط برقرار کند.

    کارناوال‌هايی که امروز در سراسر جهان برگزار می شوند کاملا وجه عرفی يافته اند اما هنوز برخی از مولفه‌های مذهبی را يدک می کشند. هرچه جامعه‌ای مذهبی تر باشد، مثل مناطق جنوب اروپا يا آمريکای لاتين، عناصر مذهبی بيشتری در کارناوال‌های آنها مشاهده می شود. اين کارناوال ها که در ايام مشخصی در طول سال برگزار می شوند در حوزه‌ی فرهنگ عمومی و فولکلور نقش با اهميتی بازی و شهرداری‌ها نيز از آنها حمايت می کنند.

    اگر در سراسر جهان کارناوال‌ها بر اساس نياز عمومی مردم به فعاليت‌های عمومی و جمعی و بيان تاريخی و جعرافيايی خويش با هنر و ادبيات شکل گرفته اند، کارناوال عاشورا در ايران بعد از انقلاب عمدتا بر اساس واکنش به مذهب ايدئولوژيک که حکومت مبلغ آنست شکل گرفته و قوام يافته است. حتی مبارزه‌ی جدی حکومت دينی در ايران با برخی از وجوه آيينی عزاداری محرم (قمه زنی) و تقويت برخی ديگر (مداحی) نتوانسته اين پديده‌ی جمعی را تحت کنترل تماميت خواهانه قرار دهد و صرفا وجه ايدئولوژيک به آن دهد.

در حال نمایش 1 نوشته (از کل 1)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.