آیا خلیفه دوم توسل به قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله را تایید می کرد؟!

Home انجمن ها خلفای راشدین آیا خلیفه دوم توسل به قبر رسول خدا صلی الله علیه وآله را تایید می کرد؟!

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  محمد35 در 9 سال، 6 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 27)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1789

    محمد35
    کاربر

    برادران عزیز با توجه به سخنان صريح علماي اهل سنت، بلال بن حارث يكي از صحابه رسول خدا صلي الله عليه وآله است.

    در يكي از سالهاي خلافت عمر بن خطاب، در مدينه قحطي آمد و به شدت مردم را دچار مشكل ساخت، و تمامي گياهان و درختان خشك شد. اين صحابي رسول خدا صلي الله عليه وآله با اعتقاد راسخي كه به آن حضرت داشت، نزد قبر مطهر رسول خدا صلي الله عليه وآله آمد و به حضرت متوسل شد و درخواست باران نمود. رسول خدا در خواب اين صحابي آمد و پيام داد كه به عمر سلام بگويد: طلب باران كند، مطمئن باشد كه باران مي آيد و امت از قحطي نجات مي يابد.

    عمر بن خطاب با شنيدن اين خبر، گريه كرد و قول مساعدت با امت را داد.

    متن اين روايت را ابن ابي شيبه؛ استاد بخاري با سند صحيح اين‌گونه نقل كرده است:

    حَدَّثَنَا أَبُو مُعَاوِيَةَ، عَنِ الْأَعْمَشِ، عَنْ أَبِي صَالِحٍ، عَنْ مَالِكِ الدَّارِ، قَالَ: وَكَانَ خَازِنَ عُمَرَ عَلَى الطَّعَامِ، قَالَ: أَصَابَ النَّاسَ قَحْطٌ فِي زَمَنِ عُمَرَ، فَجَاءَ رَجُلٌ إلَى قَبْرِ النَّبِيّ فَقَالَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، اسْتَسْقِ لِأُمَّتِكَ فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا، فَأَتَى الرَّجُلَ فِي الْمَنَامِ، فَقِيلَ لَهُ: ائْتِ عُمَرَ فَأَقْرِئْهُ السَّلَامَ، وَأَخْبِرْهُ أَنَّكُمْ مَسْقِيُّونَ وَقُلْ لَهُ: عَلَيْكَ الْكَيْسُ، عَلَيْكَ الْكَيْسُ “، فَأَتَى عُمَرَ فَأَخْبَرَهُ، فَبَكَى عُمَرُ، ثُمَّ قَالَ: يَا رَبِّ، لَا آلو إلَّا مَا عَجَزْتُ عَنْهُ.

    مالك الدار كه خزانه دار عمر بود،‌ مي‌گويد: در زمان عمر مردم گرفتار قحطي شدند مردي به سوي قبر شريف رسول خدا آمد و گفت: اي رسول خدا براي امتت از خداوند باران بخواه؛ چرا كه آنان نزديك است هلاك شوند. رسول خدا در خواب او آمد و فرمود: نزد عمر برو و سلام مرا برسان و به او خبر بده كه شما سيراب مي‌شويد و بگو نسبت به مردم بخشش هايت بيشتر باشد. اين مرد نزد عمر آمد و از اين خوابش خبر داد، عمر گريه كرد و گفت: اي پروردگار من قابل اين سلام و اكرام نبودم هر خدمتي كه از دستم بيايد از اين مردم دريغ نخواهيم كرد.

    البته در اثبات صحت روایت فقط به قول ابن تیمیه بسنده می کنیم:

    وكذلك أيضا ما يروى أن رجلا جاء إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فشكا إليه الجدب عام الرمادة فرآه وهو يأمره أن يأتي عمر فيأمره أن يخرج فيستسقي الناس فإن هذا ليس من هذا الباب ومثل هذا يقع كثيرا لمن هو دون النبي صلى الله عليه وسلم وأعرف من هذه الوقائع كثيرا

    وكذلك سؤال بعضهم للنبي صلي الله عليه وسلم أو لغيره من أمته حاجته فتقضى له فإن هذا قد وقع كثيرا وليس هو مما نحن فيه وعليك أن تعلم أن إجابة النبي صلي الله عليه وسلم أو غيره لهؤلاء السائلين ليس مما يدل على استحباب السؤال فإنه هو القائل صلي الله عليه وسلم إن أحدكم ليسألني مسألة فأعطيه إياها فيخرج بها يتأبطها نارا فقالوا يا رسول الله فلم تعطيهم قال يأبون إلا أن يسألوني ويأبى الله لي البخل وأكثر هؤلاء السائلين الملحين لما هم فيه من الحال لو لم يجابوا لاضطرب إيمانهم كما أن السائلين له في الحياة كانوا كذلك وفيهم من أجيب وأمر بالخروج من المدينة

    ترجمه:

    و نيز اين چنين است (حق است و قبر پرستي و بت پرستي نيست) آن روايتي كه مي‌گويد: در سال رماده، شهر مدينه گرفتار خشک‌سالي شد، مردي به نزد قبر پيامبر صلي الله عليه وآله آمد و از خشكسالي و قحطي شكايت نمود، اما پيامبر (در عالم خواب) به وي دستور داد كه نزد عمر بيايد و به او بگويد كه براي طلب باران بيرون شود ؛ زيرا اين مورد نيز از اين باب (قبر پرستي و بت پرستي) نيست.

    همانند اين قضيه براي كساني ديگري كه مقام شان از آن حضرت پايين تر هستند نيز‌ اتفاق افتاده و ما از آن‌ها مطلع هستيم..

    و همچنين درخواست حاجت برخي از مردم از رسول خدا صلي الله عليه وآله يا از افراد ديگري از امت او، و برآورده شدن حاجات آنانان، زياد اتفاق افتاده و هيچ کدام از آن‌ها شامل موضوع بحث ما نمي‌شوند (قبر پرستي و بت پرستي نيستند).

    و تو بايد بداني كه اگر رسول خدا صلي الله عليه و آله و يا ديگران، حاجت مردم را برآورده کرده‌اند ، دليل بر استحباب طلب حاجت از آنان نيست؛ زيرا خود حضرت فرمود: اگر يكي از شما از من درخواستي بكند، من خواسته اش را بر آورده كنم و پس از آن بيرون رود، آتش زير بغلش كرده است. گفتند: اي رسول خدا! پس چرا به آنها عطا مي‌كنيد؟ فرمود: آنها از اين كه از من درخواست بكنند ابائي ندارند و خداوند هم مرا بخيل قرار نداده است.

    بسياري از اين حاجت مندان، اصرار زيادي مي‌کردند و اگر رسول خدا صلي الله عليه واله حاجت آنان را ندهد، ايمان شان متزلزل مي‌شد؛ همانگونه كه درخواست كنندگان از ايشان در زمان حيات ايشان اين گونه بوده اند… برداشتی آزاد از منبع زیر: http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=25248

    #6424

    mojahed.din
    کاربر

    اولا آن مرد که چنین خوابی دیده است مجهول است.و در روایت موضوعی آمده است که سیف بن عمر التمیمی میگوید ان شخص بلال بن حارث بوده است. اما این روایت بدون سند ذکر شده است و سیف نیز کذاب است حدیث وضع میکرد و از زنادقه بود(تهذيب التهذيب 4/295) و (الجرح والتعديل 4/278).

    دوما آن مرد در خواب چنین دیده است و خواب مردم ملاک تشریع نیست و هیچ حکم شرعیی از خواب دیدن گرفته نمیشود.

    سوما بیننده ی خواب ،خواب را برای عمر تعریف کرده نه توسل به قبر.و از روایت اینطور برداشت میشود که اصلا عمر خبر از روفتن آن شخص نزد قبر پیامبر را ندارد و تنها آن مرد خوابش را برای عمر تعریف کرده است که پیامبر عمر را وصیت به گشایش و فراخ دستی میکند.

    چهارما مالک الدار راوی حدیث مجهول الحال است.

    پنجما سند روایت نیز مرسل است. خلیلی در الارشاد جلد1 ص316 میگوید: «إن أبا صالح سمع مالك الدار هذا الحديث، والباقون أرسلوه». حدیث مرسل نیز مردود استز

    ششما روایت متواتر نیست. و حدیث احاد نزد شیعه در عقیده مقبول نیست.

    هفتما این روایت با عمل اصحاب و قران و سنت مخالف است همین برای رد این روایت کافی است. اصحاب پیامبر هیچ کدام به قبر پیامبر متوسل نمیشدند و مشهور است که در هنگام قحطی باران به عباس متوسل میشدند نه به قبر پیامبر.

    پس روایتی که قبر پرستان به آن استناد میکنند بسیار شدید ضعیف میباشد و نمیتواند شرک انان را توجیه کند.

    #6425

    mojahed.din
    کاربر

    این روایت را بخاری در تاریخ الکبیر جلد 7 ص304 شماره 1295 اورده است بدون ذکر کردن ان شخص که نزد قبر میرود. « مالك بن عياض الدار أن عمر قال في قحط يا رب لا آلو إلا ما عجزت عنه»

    پس زیاده ی وارد شده در روایات دیگر منکر است و در تعارض است با روایت موثق و صحیح تر از خودش مبنی بر توسل مردم به عباس در قحطی به جای توسل به قبر پیامبر.

    در نهج البلاغه نیز از توسل به مردگان و قبر ها نهی شده است

    سیدنا علی در نهج البلاغه درباره ی مردگان چنین میگوید:

    فَهُمْ جِيرَةٌ لا يُجِيبُونَ دَاعِيا، وَ لا يَمْنَعُونَ ضَيْما، وَ لاَ يُبَالُونَ مَنْدَبَةً؛ إ نْ جِيدُوا لَمْ يَفْرَحُوا، وَ إ نْ قُحِطُوا لَمْ يَقْنَطُوا، جَمِيعٌ وَ هُمْ آحَادٌ، وَ جِيرَةٌ وَ هُمْ اءَبْعَادٌ، مُتَدانُونَ لا يَتَزاوَرُونَ. خطبه 11 نهج البلاغه

    رفتگان همسايگاني هستند كه هرگاه آنان را بخوانند پاسخي نمي‌دهند و ظلم و ستمي را دفع نمي كنند، و متوجه نوحه سرايي و مداحي نمي شوند، اگر در حق ايشان نيكي شود شاد نگردند، ‌و اگر قحطي شود نااميد نمي شوند، با هم هستند در حالي كه تنها هستند و همسايه‌اند در حالي كه از هم دورند، به زيارت يكديگر نمي‌روند

    أصبحتْ مساكنهم أجداثاً، وأموالهم ميراثاً، لا يعرفون من أتاهم، ولا يحفلون من بكاهم، ولا يجيبون من دعاهم. خطبه 235

    رفتگان گورشان خانه‌هايشان گشت و اموالشان به ميراث رفت، كسي را كه بر سرگورشان مي آيد نمي‌شناسند و به كسي كه برايشان گريه ميكند توجهي ندارند و هر كس كه ايشان را بخواند جواب نميدهند

    #6426

    mojahed.din
    کاربر

    در خطبه ای دیگر اشاره میکند که مردگان به زائران خود هیچ جوابی نمیدهند و از کسانی که بر سر قبر انها امده اند نیز بی خبر هستند:

    فَعَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَالاجْتِهَادِ، وَالتَّأَهُّبِ وَالاسْتِعْدَادِ، وَالتَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّادِ. وَلاَ تَغُرَّنَّكُمُ الدُّنْيَا كَمَا غَرَّتْ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنَ الاُْمَمِ الْمَاضِيَةِ، وَالْقُرُونِ الْخَالِيَةِ، الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَأصَابُوا غِرَّتَهَا، وَأَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَأَخْلَقُوا ِدَّتَهَا، أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَأَمْوَالُهُمْ مِيرَاثاً، لاَ يَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَلاَ يَحْفِلُونَ مَنْ بَكَاهُمْ، وَلاَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ . خطبه 230

    بر شما باد به تلاش و كوشش و آمادگى و مهيا شدن و از منزلى كه توشه توان برداشت، توشه اى برگرفتن. آنسان كه دنيا شما را نفريبد امتهاى پيش از شما را فريفت و از ميان رفتند، آنان كه دنيا را دوشيدند و دستخوش غفلت و فريب آن شدند، زمان را فنا نمودند، تازه ى آن را كهنه كردند. مساكنشان گورهايشان و اموالشان ميراث ديگران گرديد، چنان بى خردند كه نمى دانند چه كسى بر سر گورشان آمده، يا چه كسى برايشان زارى مى كند، كسى كه آنها را آواز در دهد پاسخ نخواهند داد .

    به نسبت سخنی که به ابن تیمیه نیز نسبت داده ای. این رو از کجای جیبت در آوردی؟ حد اقل منبعی آدرسی کتابی ذکر صفحه ای…؟؟؟؟

    هر وقت منبعش آوردی پاسخ آن را برات میگذارم. میخواهم دست از کپی پست کردن از این ور آن ور برداری و خودت تحقیق کنی.

    #6428

    mojahed.din
    کاربر

    در خطبه ای دیگر اشاره میکند که مردگان به زائران خود هیچ جوابی نمیدهند و از کسانی که بر سر قبر انها امده اند نیز بی خبر هستند:

    فَعَلَيْكُمْ بِالْجِدِّ وَالاجْتِهَادِ، وَالتَّأَهُّبِ وَالاسْتِعْدَادِ، وَالتَّزَوُّدِ فِي مَنْزِلِ الزَّادِ. وَلاَ تَغُرَّنَّكُمُ الدُّنْيَا كَمَا غَرَّتْ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ مِنَ الاُْمَمِ الْمَاضِيَةِ، وَالْقُرُونِ الْخَالِيَةِ، الَّذِينَ احْتَلَبُوا دِرَّتَهَا، وَأصَابُوا غِرَّتَهَا، وَأَفْنَوْا عِدَّتَهَا، وَأَخْلَقُوا ِدَّتَهَا، أَصْبَحَتْ مَسَاكِنُهُمْ أَجْدَاثاً، وَأَمْوَالُهُمْ مِيرَاثاً، لاَ يَعْرِفُونَ مَنْ أَتَاهُمْ، وَلاَ يَحْفِلُونَ مَنْ بَكَاهُمْ، وَلاَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَاهُمْ . خطبه 230

    بر شما باد به تلاش و كوشش و آمادگى و مهيا شدن و از منزلى كه توشه توان برداشت، توشه اى برگرفتن. آنسان كه دنيا شما را نفريبد امتهاى پيش از شما را فريفت و از ميان رفتند، آنان كه دنيا را دوشيدند و دستخوش غفلت و فريب آن شدند، زمان را فنا نمودند، تازه ى آن را كهنه كردند. مساكنشان گورهايشان و اموالشان ميراث ديگران گرديد، چنان بى خردند كه نمى دانند چه كسى بر سر گورشان آمده، يا چه كسى برايشان زارى مى كند، كسى كه آنها را آواز در دهد پاسخ نخواهند داد .

    به نسبت سخنی که به ابن تیمیه نیز نسبت داده ای. این رو از کجای جیبت در آوردی؟ حد اقل منبعی آدرسی کتابی ذکر صفحه ای…؟؟؟؟

    هر وقت منبعش آوردی پاسخ آن را برات میگذارم. میخواهم دست از کپی پست کردن از این ور آن ور برداری و خودت تحقیق کنی.

    #6630

    محمد35
    کاربر
    برادر بزرگوار:
    اولا: منبع کلامی که از ابن تیمیه نقل شد این است:اقتضاء الصراط المستقيم لمخالفة أصحاب الجحيم ص 373 البته خود شما هم با یک سرچ ساده در گوگل می توانید ان را پیدا کنید.
    ثانیا متن کامل کتاب ابن تیمیه این است: ولا يدخل في هذا الباب : ما يروى من أن قوما سمعوا رد السلام من قبر النبي صلى الله عليه وسلم ، أو قبور غيره من الصالحين . وأن سعيد بن المسيب كان يسمع الأذان من القبر ليالي الحرة . ونحو ذلك . فهذا كله حق ليس مما نحن فيه ، والأمر أجل من ذلك وأعظم .
    وكذلك أيضا ما يروى : ” أن رجلا جاء إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم ، فشكا إليه الجدب عام الرمادة ، فرآه وهو يأمره أن يأتي عمر ، فيأمره أن يخرج يستسقي بالناس “فإن هذا ليس من هذا الباب . ومثل هذا يقع كثيرا لمن هو دون النبي صلى الله عليه وسلم ، وأعرف من هذا وقائع
    وكذلك سؤال بعضهم للنبي صلى الله عليه وسلم ، أو لغيره من أمته حاجة فتقضى له ، فإن هذا قد وقع كثيرا ، وليس هو مما نحن فيه …. إلى أن قال:
    وأكثر هؤلاء السائلين الملحين لما هم فيه من الحال ، لو لم يجابوا لاضطرب إيمانهم ، كما أن السائلين به في الحياة كانوا كذلك ، وفيهم من أجيب وأمر بالخروج من المدينة .
    فهذا القدر إذا وقع يكون كرامة لصاحب القبر …… إلى أن قال:
    وكذلك ما يذكر من الكرامات ، وخوارق العادات ، التي توجد عند قبور الأنبياء والصالحين مثل نزول الأنوار والملائكة عندها وتوقي الشياطين والبهائم لها ، واندفاع النار عنها وعمن جاورها ، وشفاعة بعضهم في جيرانه من الموتى ، واستحباب الاندفان عند بعضهم ، وحصول الأنس والسكينة عندها ، ونزول العذاب بمن استهانها – فجنس هذا حق ، ليس مما نحن فيه .
    وما في قبور الأنبياء والصالحين ، من كرامة الله ورحمته ، وما لها عند الله من الحرمة والكرامة فوق ما يتوهمه أكثر الخلق ، لكن ليس هذا موضع تفصيل ذلك .
    به هر صورت ابن تیمیه این اتفاقات ووقایع را صحیح شمرده است.
    #6631

    محمد35
    کاربر
    #6657

    mojahed.din
    کاربر
    باز قیچی کردی؟ این چندمین رسوایی ات شد؟ حسابش از دستم بیرون رفته

    اما دقیقا درست در ادامه اش نوشته است

    وكل هذا لا يقتضي استحباب الصلاة ، أو قصد الدعاء أو النسك عندها ، لما في قصد العبادات عندها من المفاسد التي علمها الشارع كما تقدم . فذكرت هذه الأمور لأنها مما يتوهم معارضته لما قدمناه ، وليس كذلك .

    یعنی همه اینها اقتضای این نمیکند که در نزد انها نماز خواند یا در نزد انها دعا کرد یا نسکی تقدیم کرد چراکه قصد عبادات در نزد انها از مفاسدی است که شارع بیان کرده انطور که گذشت. و این امور را ذکر کردم برای اینکه (افرادی مثل شما) توهم زده اند که تعارض با حدیث مذکور دارند ولی چنین نیست.

    چند پاراگراف بعدش را هم برات میذارم تا بیشتر فیض ببری
    الوجه الرابع أن اعتقاد استجابة الدعاء عندها وفضله ، قد أوجب أن تنتاب لذلك وتقصد ، وربما اجتمع عندها اجتماعات كثيرة ، في مواسم معينة ، وهذا بعينه هو الذي نهى عنه النبي صلى الله عليه وسلم بقوله : أبو داود المناسك (2042) ، أحمد (2/367). لا تتخذوا قبري عيدا وبقوله : البخاري الجنائز (1324) ، مسلم المساجد ومواضع الصلاة (531) ، النسائي المساجد (703) ، أحمد (6/121) ، الدارمي الصلاة (1403). لعن الله اليهود والنصارى ، اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد وبقوله صلى الله عليه وسلم : مسلم المساجد ومواضع الصلاة (532). لا تتخذوا القبور مساجد ، فإن من كان قبلكم كانوا يتخذون القبور مساجد فإني أنهاكم عن ذلك .
    حتى إن بعض القبور يجتمع عندها في يوم من السنة ويسافر إليها إما في المحرم ، أو رجب ، أو شعبان ، أو ذي الحجة ، أو غيرها . وبعضها يجتمع عنده في يوم عاشوراء! ، وبعضها في يوم عرفة ، وبعضهافي النصف من شعبان ، وبعضها في وقت آخر ، بحيث يكون لها يوم من السنة تقصد فيه ، ويجتمع عندها فيه كما تقصد عرفة ومزدلفة ومنى ، في أيام معلومة من السنة ، أو كما يقصد مصلى المصر يوم العيدين ، بل ربما كان الاهتمام بهذه الاجتماعات في الدين والدنيا أهم وأشد .

    الوجه الرابع أن اعتقاد استجابة الدعاء عندها وفضله ، قد أوجب أن تنتاب لذلك وتقصد ، وربما اجتمع عندها اجتماعات كثيرة ، في مواسم معينة ، وهذا بعينه هو الذي نهى عنه النبي صلى الله عليه وسلم بقوله : أبو داود المناسك (2042) ، أحمد (2/367). لا تتخذوا قبري عيدا وبقوله : البخاري الجنائز (1324) ، مسلم المساجد ومواضع الصلاة (531) ، النسائي المساجد (703) ، أحمد (6/121) ، الدارمي الصلاة (1403). لعن الله اليهود والنصارى ، اتخذوا قبور أنبيائهم مساجد وبقوله صلى الله عليه وسلم : مسلم المساجد ومواضع الصلاة (532). لا تتخذوا القبور مساجد ، فإن من كان قبلكم كانوا يتخذون القبور مساجد فإني أنهاكم عن ذلك .

    حتى إن بعض القبور يجتمع عندها في يوم من السنة ويسافر إليها إما في المحرم ، أو رجب ، أو شعبان ، أو ذي الحجة ، أو غيرها . وبعضها يجتمع عنده في يوم عاشوراء! ، وبعضها في يوم عرفة ، وبعضها

    #6659

    mojahed.din
    کاربر
    ومنها : ما يسافر إليه من الأمصار ، في وقت معين أو في وقت غير معين لقصد الدعاء عنده ، والعبادة هناك ، كما يقصد بيت الله لذلك ، وهذا السفر لا أعلم بين المسلمين خلافا في النهي عنه ، إلا أن يكون خلافا حادثا .
    وإنما ذكرت الوجهين المتقدمين في السفر المجرد لزيارة القبور . فأما إذا كان السفر للعبادة عندها بالدعاء أو الصلاة أو نحو ذلك : فهذا لا ريب فيه .
    حتى إن بعضهم يسميه الحج ويقول : نريد الحج إلى قبر فلان وفلان .
    ومنها ما يقصد الاجتماع عنده في يوم معين من الأسبوع .
    وفي الجملة : هذا الذي يفعل عند هذه القبور هو بعينه الذي نهى عنه

    رسول الله صلى الله عليه وسلم بقوله : أبو داود المناسك (2042) ، أحمد (2/367). لا تتخذوا قبري عيدًا فإن اعتياد قصد المكان المعين ، وفي وقت معين ، عائد بعود السنة أو الشهر أو الأسبوع ، هو بعينه معنى العيد . ثم ينهى عن دِقِّ ذلك وجله ، وهذا هو الذي تقدم عن الإمام أحمد إنكاره ، لما قال : ” قد أفرط الناس في هذا جدا وأكثروا ” وذكر ما يفعل عند قبر الحسين .

    وقد ذكرت فيما تقدم : أنه يكره اعتياد عبادة في وقت إذا لم تجئ بها السنة . فكيف اعتياد مكان معين في وقت معين؟ .

    ويدخل في هذا : ما يفعل بمصر ، عند قبر نفيسة وغيرها . وما يفعل بالعراق عند القبر الذي يقال إنه قبر علي رضي الله عنه ، وقبر الحسين ، وحذيفة بن اليمان ، وسلمان الفارسي . وقبر موسى بن جعفر ومحمد بن علي الجواد ببغداد .

    وعند قبر أحمد بن حنبل ، ومعروف الكرخي . وغيرهما وما يفعل عند قبر أبي يزيد البسطامي . وكان يفعل نحو ذلك بحران ، عند قبر يسمى قبر الأنصاري إلى قبور كثيرة ، في أكثر بلاد الإسلام لا يمكن حصرها . كما أنهم بنوا على كثير منها مساجد وبعضها مغصوب ، كما بنوا على قبر أبي حنيفة والشافعي وغيرهم .
    وهؤلاء الفضلاء من الأئمة ، إنما ينبغي محبتهم واتباعهم ، وإحياء ما أحيوه من الدين ، والدعاء لهم بالمغفرة والرحمة والرضوان ، ونحو ذلك .
    فأما اتخاذ قبورهم أعيادا ، فهو مما حرمه الله ورسوله واعتياد قصد هذه القبور في وقت معين ، أو الاجتماع العام عندها في وقت معين ، هو اتخاذها عيدا ، كما تقدم . ولا أعلم بين المسلمين أهل العلم في ذلك خلافا . ولا يغتر بكثرة العادات الفاسدة ، فإن هذا من التشبه بأهل الكتابين ، الذين أخبرنا النبي صلى الله عليه وسلم أنه كائن في هذه الأمة .
    وأصل ذلك : إنما هو اعتقاد فضل الدعاء عندها ، وإلا فلو لم يقم

    هذا الاعتقاد بالقلوب انمحى ذلك كله ، فإذا كان قصدها للدعاء يجر هذه المفاسد كان حراما ، كالصلاة عندها وأولى ، وكان ذلك فتنة للخلق ، وفتحا لباب الشرك ، وإغلاقا لباب الإيمان .

    #6665

    محمد35
    کاربر
    چرا کلام را بریده باشم وکل مطلب در لینک اصلی آمده است بنا بر این مطلبی که در این مطلب آمده است می توان چند نتیجه گرفت: 1- رسول خدا در زمان مماتشان مثل زمان حیاتشان آثاری از آن جناب صادر می شده است.
    2-روایت توسل به قبر رسول خدا در زمان خلیفه دوم مورد تایید ابن تیمیه است.
    3-ابن تیمیه این توسلات را از این باب یعنی قبر پرستی خارج می کند.
    4-با وجود این ها ابن تیمیه استحباب طلب حاجت را از این روایات ووقایع نتیجه نمی گیرد اما آن را شرک وقبر پرستی هم نمی داند وفاعلان ان را تخطئه نمی کند.
    #7019

    mojahed.din
    کاربر
    جناب عتیقه فیب بوک یعنی لینک اصلی؟آنجا هم قیچی اش کرده اند ادامه اش توهمات شما را بر هم زده است

    وكل هذا لا يقتضي استحباب الصلاة ، أو قصد الدعاء أو النسك عندها ، لما في قصد العبادات عندها من المفاسد التي علمها الشارع كما تقدم . فذكرت هذه الأمور لأنها مما يتوهم معارضته لما قدمناه ، وليس كذلك .

    با این حساب ابوجهل ها و مشرکان زمان پیامبر نیز موحدان راستینی بودند که تنها به نیت توسل به خدا بود که بت ها را وسیله قرار میدادند

    ‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ 18 یونس

    ‏ اينان غير از خدا ، چيزهائي را مي‌پرستند كه نه بديشان زيان مي‌رسانند و نه سودي عائدشان مي‌سازند ، و مي‌گويند : اينها شفیعان ما در نزد خدايند بگو : آيا خدا را از وجود چيزهائي ( به نام بت ها و امامان و امام زادگان و…) باخبر مي‌سازيد كه خداوند در آسمانها و زمين سراغي از آنها ندارد ؟ . خداوند منزّه و فراتر از آن چيزهائي است كه مشركان انبازشان مي‌دانند .

    ‏‏ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ‏ 14 فاطر

    ‏‏ اگر آنها را به فرياد بخوانيد ، صداي شما را نمي‌شنوند ، و ( به فرض ) اگر هم بشنوند ، توانائي پاسخگوئي به شما را ندارند ، و در روز قيامت انبازگري و شرك‌ورزي شما را رد مي‌كنند .

    شرک که شاخ و دم ندارد

    ‏ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ 106 یونس

    ‏ و اكثر آنان كه مدّعي ايمان به خدا هستند ، مشرك مي‌باشند . ‏‏‏‏‏‏

    #7020

    mojahed.din
    کاربر
    جناب عتیقه فیس بوک یعنی لینک اصلی؟آنجا هم قیچی اش کرده اند ادامه اش توهمات شما را بر هم زده است

    وكل هذا لا يقتضي استحباب الصلاة ، أو قصد الدعاء أو النسك عندها ، لما في قصد العبادات عندها من المفاسد التي علمها الشارع كما تقدم . فذكرت هذه الأمور لأنها مما يتوهم معارضته لما قدمناه ، وليس كذلك .

    با این حساب ابوجهل ها و مشرکان زمان پیامبر نیز موحدان راستینی بودند که تنها به نیت توسل به خدا بود که بت ها را وسیله قرار میدادند

    ‏ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَيَقُولُونَ هَؤُلاء شُفَعَاؤُنَا عِندَ اللّهِ قُلْ أَتُنَبِّئُونَ اللّهَ بِمَا لاَ يَعْلَمُ فِي السَّمَاوَاتِ وَلاَ فِي الأَرْضِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ 18 یونس

    ‏ اينان غير از خدا ، چيزهائي را مي‌پرستند كه نه بديشان زيان مي‌رسانند و نه سودي عائدشان مي‌سازند ، و مي‌گويند : اينها شفیعان ما در نزد خدايند بگو : آيا خدا را از وجود چيزهائي ( به نام بت ها و امامان و امام زادگان و…) باخبر مي‌سازيد كه خداوند در آسمانها و زمين سراغي از آنها ندارد ؟ . خداوند منزّه و فراتر از آن چيزهائي است كه مشركان انبازشان مي‌دانند .

    ‏‏ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ ‏ 14 فاطر

    ‏‏ اگر آنها را به فرياد بخوانيد ، صداي شما را نمي‌شنوند ، و ( به فرض ) اگر هم بشنوند ، توانائي پاسخگوئي به شما را ندارند ، و در روز قيامت انبازگري و شرك‌ورزي شما را رد مي‌كنند .

    شرک که شاخ و دم ندارد

    ‏ وَمَا يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللّهِ إِلاَّ وَهُم مُّشْرِكُونَ 106 یونس

    ‏ و اكثر آنان كه مدّعي ايمان به خدا هستند ، مشرك مي‌باشند . ‏‏‏‏‏‏

    #7054

    خالد35
    کاربر
    آقای وهابی بزرگوار:

    بنده تایید می کنم که شما شاگردی هستی که از استاد خودت یعنی ابن تیمیه عالم تر هستی زیرا:

    1-چیزی را که ابن تیمیه تایید کرده است شما رد می کنی ابن تیمیه می گوید :

    وكذلك أيضا ما يروى أن رجلا جاء إلى قبر النبي صلى الله عليه وسلم فشكا إليه الجدب عام الرمادة فرآه وهو يأمره أن يأتي عمر فيأمره أن يخرج فيستسقي الناس فإن هذا ليس من هذا الباب ومثل هذا يقع كثيرا لمن هو دون النبي صلى الله عليه وسلم وأعرف من هذه الوقائع كثيرا

    وكذلك سؤال بعضهم للنبي صلي الله عليه وسلم أو لغيره من أمته حاجته فتقضى له فإن هذا قد وقع كثيرا وليس هو مما نحن فيه…..

    نمی خواهم ترجمه کنم چون احساس می کنم انشالله عربی بلدیددر این عبارت ابن تیمیه این قضیه را که شخصی مشرف به مزار رسول خدا صلی الله علیه وآله شده واز خشکسالی شکایت کرده ودر آخر هم به ترتیبی نتیجه گرفته است را تایید کرده است ونیز سایر خوارق عاداتی که از مزار آن حضرت به ثبت رسیده البته من به ابن تیمیه حق می دهم ایشان توفیق نداشته اند در درس رجال شما شرکت کنند …….

    2-ابن تیمیه این مطالب را می پذیرد اما در عین حال می گوید نمی توان از اینها استحباب زیارت را ثابت کرد اما آیا می توان شرک بودن آن را ثابت کرد با توجه به صحت چنینن روایاتی ؟!!!!!!!

    3-قبلا هم عرض کردم که ابن تیمیه روایتی را که خدا را شاب امرد می داند قبول می کند والبته شما به ابن تیمیه اشکال سندی کردید؟!!!که باز هم نشان می دهد شما از ابن تیمیه عالم ترید ……اما متاسفانه شما لینک را قفل کردید وامکان جواب گویی نگذاشته اید………….البته در آنجا هم من گفتم خدا از نظر ابن تیمیه این گونه است نه اینکه خدا از نظر اهل سنت اینگونه است زیرا ما دیدگاههای ابن تیمیه را جدا از اهل سنت می دانیم…………………..

    4-توصیه می کنم با این ذکاوتی که دارید یک دوره نقد بر کتب ابن تیمیه بنویسید ودو باره روایاتی را که ابن تیمیه پذیرفته است را مورد باز بینی قرار دهید با این حسابی که شما فرمودید بسیاری از روایات وعقاید موجود در کتب ابن تیمیه مبتلا به اشکال است.

    من الله التوفیق

    #7061

    خالد35
    کاربر
    مسئله توسل چیزی نیست که بتوانید آن را انکار کنید وهر شخص آگاه از احادیثی که از فرقین نقل شده است آگاه به این مطلب است حال شما که آنچه را که ابن تیمیه تایید می کند رد کردید وحدیثی را که او تصحیح می کند تکذیب فرمودید امید وارم روی دست حاکم نیشابوری دیگر نزنید وخود را از ایشان هم عالم تر ندانید:

    حدثنا أبو العباس محمد بن يعقوب ، ثنا العباس بن محمد الدوري ، ثنا عثمان بن عمر ، ثنا شعبة ، عن أبي جعفر المديني ، قال : سمعت عمارة بن خزيمة ، يحدث عن عثمان بن حنيف ، أن رجلا ضريرا أتى النبي صلى الله عليه وسلم فقال : ادع الله أن يعافيني . فقال : « إن شئت أخرت ذلك وهو خير ، وإن شئت دعوت » . قال : فادعه . قال : فأمره أن يتوضأ فيحسن وضوءه ، ويصلي ركعتين ويدعو بهذا الدعاء فيقول : « اللهم إني أسألك ، وأتوجه إليك بنبيك محمد نبي الرحمة ، يا محمد إني توجهت بك إلى ربي في حاجتي هذه فتقضى لي ، اللهم شفعه في وشفعني فيه » « هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ، ولم يخرجاه » المستدرک علی الصحیحین جلدج3 ص202

    #7066

    abdollah1990
    کاربر
    با سلام برادرم . اولا : که خداوند شارع دین اسلام است و نه عالم و خزانه دار .

    دوما : آقای ابی شیبه از اقای الدار خزانه دار خلیفه دوم خواب یک نفر دیگر را نقل قول کرده باشد ، که اصل اعتقادی در دین اسلام ایجاد نمی کند ، فارغ از صحت و سقم حدیث .

    سوما : حدیث ابی شیبه که از قول پیامبر اسلام حکم دینی را نقل نمی کند .

    از قول یک خزانه دار خوابی را نقل کرده است .

    هم کسی که خواب دیده و هم خزانه دار و هم ابی شیبه هیچکدام شارع دین اسلام نمی باشند .

در حال نمایش 15 نوشته (از کل 27)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.