آیا ام المومنین عایشه حسادت به سایر همسران پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم داشته است؟

Home انجمن ها امهات المومنین آیا ام المومنین عایشه حسادت به سایر همسران پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم داشته است؟

این جستار شامل 0 پاسخ ، و دارای 0 کاربر است ، و آخرین بار توسط  عبدالحسین در 9 سال، 5 ماه پیش بروز شده است.

در حال نمایش 7 نوشته (از کل 7)
  • نویسنده
    نوشته ها
  • #1660

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.
    با کمال احترام به امهات المومنین از بابت اینکه همسران رسول مکرم اسلام صلی الله و علیه و آله و سلم هستند این سوال درباره جناب ام المومنین عایشه مطرح است که آيا عائشه، نسبت به همسران ديگر رسول خدا (ص) حسادت داشته است؟

    حدثنا قُتَيْبَةُ بن سَعِيدٍ حدثنا حُمَيْدُ بن عبد الرحمن عن هِشَامِ بن عُرْوَةَ عن أبيه عن عَائِشَةَ رضي الله عنها قالت ما غِرْتُ على امْرَأَةٍ ما غِرْتُ على خَدِيجَةَ من كَثْرَةِ ذِكْرِ رسول اللَّهِ صلى الله عليه وسلم إِيَّاهَا قالت وَتَزَوَّجَنِي بَعْدَهَا بِثَلَاثِ سِنِينَ وَأَمَرَهُ رَبُّهُ عز وجل أو جِبْرِيلُ عليه السَّلَام أَنْ يُبَشِّرَهَا بِبَيْتٍ في الْجَنَّةِ من قَصَبٍ.

    از عائشه نقل شده است كه بر هيچ يك از زنان به اندازه خديجه حسادت نكردم؛ چرا كه رسول خدا او را زياد ياد مي‌كرد، سه سال بعد از او ، با من ازدواج كرد و خداوند به پيامبر و يا جبرئيل دستور داد كه خديجه را به خانه‌اي در بهشت كه از درّ و مرواريد ساخته شده است، بشارت دهد.

    البخاري الجعفي، محمد بن إسماعيل ابوعبدالله (متوفاي256هـ)، صحيح البخاري،ج 3 ص 1389، ح3606، كتاب فضائل الصحابة، بَاب تَزْوِيجِ النبي (ص) خَدِيجَةَ وَفَضْلِهَا رضي الله عنها، تحقيق د. مصطفي ديب البغا، ناشر: دار ابن كثير، اليمامة – بيروت، الطبعة: الثالثة، 1407 – 1987.

    النيسابوري، مسلم بن الحجاج ابوالحسين القشيري (متوفاي261هـ)، صحيح مسلم، ج 4 ص 1888، ح2435، كِتَاب فَضَائِلِ الصَّحَابَةِ، بَاب فَضَائِلِ خَدِيجَةَ أُمِّ الْمُؤْمِنِينَ رضي الله تَعَالَى عنها ، تحقيق: محمد فؤاد عبد الباقي، ناشر: دار إحياء التراث العربي – بيروت.

    و

    حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ.

    عايشه مى‏گويد: رسول خدا هرگاه به ياد خديجه مي‌افتاد از او به نيكي ياد مي‌كرد. روزي حسادت بر من چيره شد و گفتم: چه زياد از آن پير زن بي‌دندان ياد مى‏كنيد؟ همانا خداوند بهتر از او نصيب شما فرموده است. رسول خدا فرمود: خداوند بهتر از او نصيب من نفرموده است، زيرا هنگامى كه همه مردم مرا تكذيب مى‏كردند، او مرا تصديق مى‏كرد و هنگامى كه مردم مرا محروم مى‏داشتند او با اموال خود من را ياري مى‏كرد و خداوند فرزندان مرا ، از او به من عنايت فرمود و حال آنكه از غير او فرزندى به من عنايت نفرمود.

    الشيباني، أحمد بن حنبل ابوعبدالله (متوفاي241هـ)، مسند أحمد بن حنبل، ج 6 ص 117، ح24908، ناشر: مؤسسة قرطبة – مصر.

    #4452

    mojahed.din
    کاربر

    پاسخ:

    قبل از هر چیز نکته ی بسیار مهمی که باید به آن اشاره کرد این است که راوی حدیث ام المومنین عایشه میباشد پس معقول نخواهد بود که شخصی روایتی را ذکر کند که در آن بد گویی خودش را برساند یا علیه خودش به کار برده شود.

    پس نتیجه میگیریم که معنی روایت منفی نیست بلکه این عدالت و صداقت صحابه را میرساند چیزی که تشیع در آن به چاه افتاده و و اضل و اظلوا گشته…

    پس در این روایت عایشه رضی الله عنها فضایل خدیجه را ذکر میکند، و البته بسیار طبیعی است و هیچ جا در هیچ ملت و قومی ثابت نشده که هوو به هوو رشک نورزد. همانطور که وقتی سیدنا علی قصد ازدواج با دختر ابوجهل را داشت شدت رشک و حسادت فاطمه باعث ناراحتی و برگشتن فاطمه به خانه پدرش و غضبناک شدنش بر علی رضی الله عنه میشود ( این مساله را به تفصیبل قبلا توضیح داده ام و برای تکرار نشدن آن به عنوان نمونه اینجا را مطالعه کنید)

    http://www.islamtxt.net/?q=question/475

    پس به مجرد رشک ورزین عائشه آن هم زمانی که عائشه سنش خیلی کم بوده ومدت زیادی با پیامبر ازدواج نکرده بود هیچ جای رخنه ای نخواهد بود الا برای کسانی که نفاق در وجودشان فوران میزند و قصدشان فقط طعنه به مادر مومنان باشد

    ‏ وَالَّذِينَ جَاؤُوا مِن بَعْدِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلّاً لِّلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَؤُوفٌ رَّحِيمٌ ‏ 10 حشر

    ‏ كساني كه پس از مهاجرين و انصار به دنيا مي‌آيند ، مي‌گويند : پروردگارا ! ما را و برادران ما را كه در ايمان آوردن بر ما پيشي گرفته‌اند بيامرز . و كينه‌اي نسبت به مؤمنان در دلهايمان جاي مده ، پروردگارا ! تو داراي رأفت و رحمت فراواني هستي .

    آيا تشیع غالی و افراطی امروزی از مهاجرين و انصار هستند؟

    آيا از كساني هستند كه مهاجرين و انصار را به نيكي ياد ميكنند؟

    قطعا هيچ جايگاهي ندارند.

    روافض از بدو تولد فرزندانشان بذر نفاق و دشمني و كينه با اصحاب پيامبر را ميكارند وخداوند لعنت کند کسی که بغض آنها را دارد و سعی در طعنه و رخنه گرفتن بر آنها را دارد

    #4453

    mojahed.din
    کاربر

    اما در مورد روایتی که دادید

    حدثنا عبد اللَّهِ حدثني أبي ثنا علي بن إِسْحَاقَ انا عبد اللَّهِ قال انا مُجَالِدٌ عَنِ الشعبي عن مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها قال ما أبدلني الله عز وجل خَيْراً منها قد آمَنَتْ بي إِذْ كَفَرَ بي الناس وصدقتني إِذْ كذبني الناس وواستني بما لها إذا حرمني الناس ورزقني الله عز وجل وَلَدَهَا إِذْ حرمني أَوْلاَدَ النِّسَاءِ.

    این روایت به این شکل ضعیف است همانطور که شیخ آلبانی رحمه الله آن را ضعیف میداند

    الراوي: عائشة أم المؤمنين المحدث:الألباني – المصدر: السلسلة الضعيفة – الصفحة أو الرقم: 6224
    خلاصة حكم المحدث: ضعيف بهذا التمام

    ولی قسمت اول آن در بخاری آمده است. یعنی تا این قسمت:

    مَسْرُوقٍ عن عَائِشَةَ قالت كان النبي صلى الله عليه وسلم إذا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَثْنَى عليها فَأَحْسَنَ الثَّنَاءَ قالت فَغِرْتُ يَوْماً فقلت ما أَكْثَرَ ما تَذْكُرُهَا حَمْرَاءَ الشِّدْقِ قد أَبْدَلَكَ الله عز وجل بها خَيْراً منها

    ولی ادامه ان ضعیف است یعنی بعد از سخن عایشه، پیامبر دیگر چیزی نگفته است

    حتی بعضی از علما نسبت به سکوت پیامبر چنین نوشته اند که:

    وقال ابن التين : في سكوت النبي صلى الله عليه وسلم ، على هذه المقالة دليل على أفضلية عائشة على خديجة ، رضي الله تعالى عنهما ، إلا أن يكون المراد بالخيرية هنا حسن الصورة وصغر السن

    عمدة القاري – العيني – ج 16 – ص 282

    ( قوله قد أبدلك الله خيرا منها ) قال ابن التين في سكوت النبي صلى الله عليه وسلم على هذه المقالة دليل على أفضلية عائشة على خديجة الا ان يكون المراد بالخيرية هنا حسن الصورة وصغر السن

    فتح الباري – ابن حجر – ج 7 – ص 106

    یعنی ابن التین میگوید سکوت پیامبر صلی الله علیه و سلم در این موضع دلیل بر افضلیت عایشه بر خدیجه است خداوند از آنها راضی باد

    و اگر هم فرض کنیم ادامه ی آن هم صحیح است این باز عدالت و صداقت و راستگویی صحابه را میرساند و قبل از آن تنگ نظری و کور دلی روافض را!!

    #4454

    mojahed.din
    کاربر

    و ابن تیمه رحمه الله در منهاج النسه باب [كلام الرافضي على خديجة وعائشة رضي الله عنهما والجواب عليه] 4/341 مینویسد:

    وهؤلاء يقولون : قوله لخديجة : (( ما أبدلني الله بخير منها )) : إن صح معناه: ما أبدلني بخير لي منها ؛ لأن خديجة نفعته في أول الإسلام نفعا لم يقم غيرها فيه مقامها ، فكانت خيرا له من هذا الوجه ، لكونها نفعته وقت الحاجة ، لكن عائشة صحبته في آخر النبوة وكمال الدين ، فحصل لها من العلم والإيمان ما لم يحصل لمن لم يدرك إلا أول زمن النبوة ، فكانت أفضل بهذه الزيادة ، فإن الأمة انتفعت بها أكثر مما انتفعت بغيرها ،وبلغت من العلم والسنة ما لم يبلغه غيرها

    یعنی اینکه خداوند بهتر از او را به تو داده است معنایش صحیح است برای اینکه نفع خدیجه در اول اسلام است که کسی دیگر در مانند او نبود پس از این نظر خدیجه بهتر از عایشه است، اما همصحبتی عایشه با پیامبر در آخر نبوت و کمال دین بوده که علم و ایمانی که به دست اورده را کسی کسب نکرده مگر کسی که اول نبوت را نیز درک کرده باشد پس از این بابت عاشه بهتر است. و ائمه از عایشه و علم وی بسیار نفع برده اند نسبت به غیر وی. و از علم و سنت از او به ما بسیار رسیده که از غیر وی نرسیده.

    پس خیر عایشه و نفعی که از علم و سنت از وی به ما رسیده است بی شک بیشتر از علم و احادیث و روایاتی است که از خدیجه برای امت مانده است

    حتی نفعی که از علم عایشه برده شده است از اهل بیت هم مخفی نبوده چنانکه در کتب خودشان بسیار دیده شده که ائمه فتوا به قول و عمل عایشه میدهند (در این باره موضوعی جداگانه میخواهد و بعدا به آن خواهم پرداخت) ولی برای نمونه:

    ابن ابي عمير عن حماد عن الحلبي قال: سألت ابا عبد الله عليه السلام عن رجل أهل بالحج والعمرة جميعا ثم قدم مكة والناس بعرفات فخشي ان هو طاف وسعى بين الصفا والمروة أن يفوته الموقف فقال: يدع العمرة فإذا أتم حجه صنع كما صنعت عائشة ولا هدي عليه.

    تهذيب الاحكام ج 5 ص 174

    http://www.yasoob.com/books/htm1/m012/10/no1019.html

    و

    ( 14850 ) 2 – وباسناده عن الحسين بن سعيد ، عن صفوان بن يحيى وابن أبي عمير ، وفضالة ، عن جميل بن دراج قال : سألت أبا عبد الله عليه السلام عن المرأة الحائض إذا قدمت مكة يوم التروية ، قال : تمضي كما هي إلى عرفات فتجعلها حجة ، ثم تقيم حتى تطهر فتخرج إلى التنعيم فتحرم فتجعلها عمرة ، قال ابن أبي عمير : كما صنعت عايشة ، ورواه الصدوق باسناده عن جميل مثله إلى قوله : فتجعلها عمرة .

    وسائل الشيعة (الإسلامية) – الحر العاملي – ج 8 – ص 214

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #5572

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    فرموده اید که نقل این حدیث نشانه عدالت ایشان است.

    عزیزم عدالت یعنی چه؟

    من زنا کرده ام. حالا اگر بیایم و اعلان عمومی کنم یعنی اینکه خیلی آدم حسابی هستم؟

    .

    فرموده اید به جهت کمی سن و سال امری عادی است.

    خب دوست من شما اوال ثابت کن که این حرف برای اوایل ازدواج حضرت رسول صلی الله و علیه و آله و سلم است بعد حرف سن و سال را بزن.

    اگر برای اواخر عمر مبارک حضرت باشد چه؟ آن وقت هم نشانه عدالت است و شما همچنان بیش از نیمی از دینت را از فردی حسود میگیری؟

    گرچه برای اوایل هم که باشد توجیه مناسبی نکردی. چرا که آن احکام و اعتقاداتی که عایشه از حضرت رسول صلی الله و علیه و آله و سلم فراگرفته و به شما رسانده است بخشی از آن در اوایل ازدواجش بوده. غیر از اینست؟ اگر این باشد که به احکام و اعتقادات شما ضربه ناجوری وارد می آید. می آید؟

    .

    فرموده اید رشک هوو بر هوو عالمگیر است.

    زنده و مرده اینها فرقی ندارد؟ چرا عایشه بر سایر ام المومنینی که زنده بودند و همجوار حجره اش، رشک هوویی نبرده است؟

    .

    بعد کدام کور دلی و عقده و غل و غش. شما که به روح و مرده اعتقاد ندارید؟ دارید؟

    حالا ما بگیم عایشه خوب بوده یا بد بوده، چه تاثیری بر دنیا و آخرت ما داره؟ حالا تکریمش بکنیم یا نکنیم چه سودی دارد؟ مگر غیر از اینست که از مرده جماعت سودی به ما نمیرسد و البته ار زنده جماعت هم به آنان چیزی نمی رسد؟ می رسد؟ گمان نمیبرم.

    #5581

    habib
    مشارکت کننده
    بنام خدا

    السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

    روشن است جناب عبدالحسین با پیش فرض و موضع خاص خود با گرایش به دیدگاه عمومی مدعی تشیع وارد بحث شده اند. نشانه و تابلوی گویای آن نام ایشان است.

    هر چند بعید ولی شاید اطلاعی از عدم اعتقاد اهل سنت و جماعت مسلمین بر معصومیت و تبعیت محض از صحابه و امهات مومنین و ائمه اهل بیت ندارد و یا به نحوی خواهان القای اکاذیب مدعیان تشیع و افترائات این گروه ضاله به صحابه و ائمه اهل بیت و در نتیجه جماعت مسلمین و اهل سنت است.

    استنباط می شود موضعی که ایشان دارد گویای این مطلب است که خطاها و اشتباهاتی که بر هر کس امکان وقع دارد را بزرگ نماید و منظور اصلی را در سایه غلو و تنقیص و محوریت افراد پنهان کند تا اباطیل پیش باور خود را توجیه کند.

    مواضع و رویکرد مسلمین موحد روشن و صریح است و در امور اعتقادی و حتی احکام تقلید کور را نادرست و حرام می دانند.پس سعی نکنند با چنین افترائات و برچسبها که از جمله حقه های کثیف مبلغین و مراجع تحریف مدعی تشیع است بحث را منحرف کنند.

    این را بدانند خداوند متعال از هر گناه و خطایی خواهد گذشت الا شرک.پس تنها راه رسیدن به سعادت معصومیت نیست بلکه مجاهدت و عمل صالح است و البته اصلاح و انابه از خطایا و گناهان.و هیچ کس را به گناه و ثواب دیگری کیفر نخواهند داد.

    در مورد حدیث منقولشان هم جواب داده شده و اگر از دام مفروضاتشان کمی خود را برهانند قطعا” با اندیشه آزاد و حق طلب توضیح واضح دوستان را خواهند فهمید.

    با کنایه گویی و مطلک و استهزا و فرافکنی که ابزار خاص مراجع تحریف است راه به جایی نخواهند برد.خود دانند.

    والسلام علی من اتبع الهدی

    #5585

    عبدالحسین
    مشارکت کننده
    سلام علیکم.

    بر همگان واضح و مبرهن است که اسم بنده هیچ اشکالی ندارد. اگر کسی مدعی اشکال است مرقوم کند تا صحبت کنیم.

    عزیزم چه حقه کثیف یا تمیزی زدم؟

    من هم میگیم که هیچ کس را به گناه و ثواب دیگری جزا و سزا نمیدن. اما بحث اینه که من میخوام دینم رو از کی بگیرم؟ از خود پیامبر به صورت مستقیم؟ خب ایشان الان کجایند که برم نزدشون و تلمذ کنم؟

    طبیعیه که از احادیث میگیرم. احادیث رو خود ایشان مکتوب نمودند یا سایرین؟ قطعا سایرین. خب این سایرین چه کسانی بودند؟ نکته اینجاست. طرف ثقه بوده قبول. اما حسود هم بوده. شما احتمال نمیدی که بر اساس حس حسادت یه چیزی رو جابجا کرده باشه؟ خب این آدم مورد اطمینان میشه؟

    میگی بچه سن بوده و یه خبطی کرده. قبول. حالا از کجا معلوم که ان بخشی از دین را که در همان دوره کم سن و سالی یاد گرفته همراه با خطا نیاموخته باشه؟

    .

    بعد همه اینها ببین طرف چه حالی میکرده از اینکه به یک نفر دیگه حسودی کرده و حالا داره نقلش میکنه بدونه اینکه بگه متاسفم یا شرمنده ام یا اینکه نه من اشتباه میکردم که حسودی میکردم.

    .

    اول مطلب هم نوشتم که کمال احترام رو برای ایشان دارم فقط به جهت اینکه همسر پیامبر بوده اند ولاغیر. که خب در سوره تحریم خداوند دو همسر پیامبران قبلی را ذکر نمونه کرده که بعضیها گوشی بیاد دستشون که همسر نبی بودن برگ سبز و بلیط برندخ شدن نیست و اصلا هیچ فرقی بین اونها و دیگران نیست. همانطور که قوم لوط عذاب شدند همانطور هم همسر لوط عذاب شد.

    .

    توصیه میکنم که توصیه نکنید.

در حال نمایش 7 نوشته (از کل 7)

شما برای پاسخ به این جستار باید وارد تارنما شوید.